فرمول ارزش زمانی پول


تابع PV

تابع PV مخفف Present Value به معنی ارزش فعلی، به‌منظور محاسبه ارزش فعلی جریانات ثابت مالی در طول زمان مشخص با نرخ تغییرات مشخص مورداستفاده قرار می‌گیرد.

ورودی های تابع PV

این تابع ۵ ورودی به ترتیب ذیل دریافت می‌کند و متناسب با آن‌ها ارزش فعلی جریانات مالی را محاسبه می‌کند.

  • نرخ افزایش ارزش پول در طول زمان که عموما از نرخ بهره استفاده می‌شود.
  • دوره زمانی مدنظر که می‌خواهیم ارزش فعلی پول در آن دوره (سالیانه؛ ماهیانه، هفتگی و…) را محاسبه کنیم.
  • مبالغ ریالی که در طول دوره موردبررسی در هر دوره پرداخت (با علامت منفی) یا دریافت (با علامت مثبت) می‌شود.
  • مبلغ ریالی که در انتهای دوره موردبررسی پرداخت (با علامت منفی) یا دریافت (با علامت مثبت) می‌شود. (این ورودی اختیاری بوده و در صورت وارد نکردن صفر در نظر گرفته می‌شود)
  • ورودی پنجم که اختیاری بوده به‌منظور تعیین نوع محاسبات مورداستفاده قرار می‌گیرد و دارای دو حالت ۰ (به معنی محاسبه سود در انتهای هر دوره) و ۱ (به معنی محاسبه سود در ابتدای هر دوره) می‌باشد.

محاسبه ارزش فعلی جریانات آتی

مثال ۱: با فرض نرخ بهره ۱۵ درصد در سال، ۱ میلیون تومان ۵ سال آینده معادل به چه عددی در زمان حال است؟

پارامترهای این مسئله به شرح ذیل می‌باشند:

  • نظر به این‌که دوره موردبررسی به‌صورت سالیانه است، نرخ نیز به‌صورت سالیانه ثبت می‌شود و عدد مربوط به آن برابر با ۱۵% است.
  • دوره موردبررسی در این مسئله برابر با ۵ است.
  • همان‌طور که از صورت مسئله برمی‌آید پرداخت‌های دوره‌ای برابر با ۰ است.
  • پرداخت انتهای دوره در این مسئله برابر با ۱ میلیون تومان است.

لذا با واردکردن پارامترهای فوق در تابع PV به‌صورت =PV(15%,5,0,1000000) نتیجه تابع برابر با -۴۹۷۱۷۷ می‌باشد و بدین معنی است که در حالت نرخ بهره ۱۵ درصد، ۴۹۷ هزار تومان امروز تقریبا معادل ۱ میلیون تومان ۵ سال آینده است.

به منظور محاسبه ارزش آتی جریانات نقدی از تابع FV به جای تابع PV استفاده میشود.

شناخت مفهوم جریان نقدینگی

آشنایی با Cash Flow برای مدیریت هزینه ها و درآمدهای هر شخصی الزامی است.

در این مقاله سعی داریم به زبان ساده شما را با این مفهوم به خوبی آشنا کنیم، پس در ادامه با ما باشید…

1# جریان نقدینگی چیست؟

جریان نقدینگی یا CF پولی است که طی یک دوره زمانی (به عنوان مثال یک ماه) در حال ورود و خروج در کسب و کار، تجارت و یا پروژه شما است.

در امور مالی، این اصطلاح برای توصیف میزان وجه نقد (ارز) است که
در یک بازه زمانی مشخص تولید یا مصرف می شود.

CF انواع مختلفی دارد که با کاربردهای مهم و گوناگونی برای اداره مشاغل و انجام تجزیه و تحلیل های مالی مورد استفاده قرار می گیرد.

به این صورت که نقدینگی ورودی از طرف مشتریانی است که
محصولات یا خدمات شما را خریداری می کنند.

جریان نقدینگی چیست

اگر مشتریان در زمان خرید پرداخت نکنند، بخشی از جریان نقدی شما از مجموعه حساب های دریافتی است.

همچنین نقدینگی در قالب پرداخت هزینه هایی مانند اجاره یا وام مسکن، پرداخت ماهانه وام و پرداخت مالیات و سایر حساب های قابل پرداخت از تجارت شما خارج می شود.

2# علت اهمیت جریان نقدینگی

اهمیت جریان نقدینگی

کمبود وجه نقد یکی از بزرگترین دلایل شکست شرکت های کوچک است.

اغلب مدیران در تجارت کوچک بر این باورند که “ذخایر نقدی ناکافی” دلیل اصلی عدم موفقیت استارت آپ ها است.

در واقع دلیل عدم موفقیت بسیاری از استارت آپ ها همین عدم وجود نقدینگی و تمام شدن پول است که
در موارد مختلف ممکن است متفاوت باشد.

1-2# جریان نقدینگی در راه اندازی مشاغل

نقدینگی در راه اندازی مشاغل

پرداختن به مسائل مربوط به گردش وجوه و جریان نقدینگی در هنگام راه اندازی مشاغل بسیار دشوار است چرا که
مشاغل در این زمان هزینه های زیادی دارند و نقدینگی به سرعت خرج می شود.

همچنین ممکن است شما هیچ مشتری یا فروشی نداشته باشید که باعث ورود نقدینگی شوند.

برای ادامه کار و ایجاد جریان نقدینگی، به برخی از منابع موقت وجه نقد مانند کارت اعتباری و یا وام نیاز دارید.

معمولا شش ماه اول یک کار تجاری یک زمان حیاتی برای گردش پول است.

اگر در این بازه زمانی پول کافی برای خرید، حمل و نقل و موارد دیگر ندارید، شانس موفقیت شما بالا نیست.

چرا که تأمین کنندگان معمولا به مشاغل جدید وام، اعتبار و تخفیف چشمگیری نمی دهند و
در عین حال ممکن است مشتریان شما بخواهند به صورت اعتباری پرداخت کنند.

همین موضوع سبب از بین رفتن بالانس جریان نقدینگی شده و
یک «بحران پول نقد» را برای شما ایجاد می کند.

شما می بایست در برآورد نیازهای جریان نقدی خود برای راه اندازی، هزینه های زندگی شخصی خود را که برای تأمین نیاز به تجارت لازم است، اضافه کنید.

2-2# جریان نقدینگی در مشاغل فصلی

گردش وجوه نقد برای مشاغل فصلی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

مشاغلی که در دوره های مختلف سال مانند کسب و کارهای تعطیلات و تابستان دارای نوسان زیادی در تجارت هستند.

مدیریت جریان وجوه نقد در این نوع مشاغل مشکل است اما
می توان آن را با دقت انجام داد.

3-2# جریان نقدینگی در مقابل سود

نقدینگی در مقابل سود

این امکان برای کسب و کار شما وجود دارد که سود کسب کند اما پول نقد نداشته باشید.

قطعا برایتان جالب است که بدانید این امر چگونه می تواند اتفاق می افتد؟

پاسخ کوتاه این است که سود یک مفهوم حسابداری است در حالی که
پول نقد مبلغ موجود در حساب کسب و کار است.

سود صورتحساب ها را پرداخت نمی کند.

شما می توانید دارایی داشته باشید، مانند حساب های قابل دریافت (پولی که مشتری به شما بدهکار است) اما
اگر نتوانید از بدهی خود وصول کنید، پول نقد نخواهید داشت.

3# انواع جریان نقدینگی

Cash Flow انواع مختلفی دارد، بنابراین مهم است که درک درستی از هر یک از آن ها داشته باشید.

وقتی کسی به اصطلاح CF مراجعه می کند، ممکن است به موارد مختلفی از آن برسد، بنابراین مطمئن شوید که
از کدام اصطلاح جریان نقدینگی استفاده می شود.

انواع جریان های نقدی عبارتند از:

1-3# نقدینگی حاصل از فعالیت های عملیاتی

وجوه نقدی که توسط فعالیت های اصلی تجاری یک شرکت تولید می شود.

یعنی درآمد حاصل از تولید و فعالیت های دیگر که شامل هرگونه جریان نقدی از دارایی های جاری و بدهی های جاری است.

2-3# نقدینگی رایگان به حقوق صاحبان سهام (FCFE)

FCFE میزان وجه نقدی است که یک کسب و کار ایجاد کرده و
برای توزیع به طور بالقوه بین سهامداران در دسترس است.

3-3# نقدینگی رایگان به شرکت (FCFF)

این معیاری است که تصور می کند شرکت هیچ بدهی ای ندارد.

این نوع از CF در مدل سازی و ارزیابی مالی استفاده می شود.

4-3# تغییر در جریان فرمول ارزش زمانی پول نقدینگی

در این مورد تغییر در میزان جریان نقدینگی از یک دوره به دوره دیگر در حسابداری انجام می شود.

یعنی ممکن است جریان نقدینگی از ماه قبل به ماه جاری تزریق شود.

4# کاربردهای جریان نقدینگی

Cash Flow هم در اداره مشاغل و هم در انجام تجزیه و تحلیل مالی کاربردهای زیادی دارد.

در واقع، این یکی از مهمترین معیارها در کل امور مالی و حسابداری است.

متداول ترین معیارهای نقدی و کاربردهای CF به شرح زیر است:

1-4# ارزش فعلی خالص (Net Present Value)

NPV از محاسبه ارزش تجارت با ساخت مدل DCF و محاسبه ارزش فعلی خالص انجام می شود.

ارزش فعلی خالص (NPV) ارزش کل جریان های نقدی آینده (مثبت و منفی) در کل عمر سرمایه گذاری در حال حاضر است.

تجزیه و تحلیل NPV نوعی ارزیابی ذاتی است و
به طور گسترده در سراسر امور مالی و حسابداری برای تعیین ارزش یک تجارت، امنیت سرمایه گذاری، پروژه سرمایه، سرمایه گذاری جدید، برنامه کاهش هزینه و هر چیزی که شامل جریان نقدی باشد استفاده می شود.

2-4# نرخ بازگشت داخلی (Internal Rate of Return)

نرخ بازگشت داخلی (IRR) نرخ تخفیفی است که
ارزش فعلی خالص (NPV) یک پروژه را صفر می کند.

به عبارت دیگر، این نرخ بازده ترکیبی سالانه است که در یک پروژه یا سرمایه گذاری به دست خواهد آمد.

3-4# نقدینگی

ارزیابی اینکه یک شرکت چقدر می تواند به تعهدات مالی کوتاه مدت خود عمل کند.

4-4# عملکرد جریان نقدینگی

اندازه گیری میزان وجه نقد کسب و کار در هر سهم نسبت به قیمت سهام آن که به صورت درصد بیان می شود.

5-4# جریان نقدی به ازای هر سهم (Cash Flow Per Share)

CFPS یا جریان نقدی به ازای هر سهم پول نقد حاصل از فعالیت های عملیاتی تقسیم بر تعداد سهام مانده است.

6-4# نسبت درآمد قیمت (P/E)

نسبت p به cf

نسبت درآمد قیمت یا نسبت P/E رابطه ای بین قیمت سهام شرکت و سود هر سهم (EPS) است.

این یک نسبت محبوب است که درک بهتری از ارزش شرکت به سرمایه گذاران می دهد.

نسبت P/E انتظارات بازار را نشان می دهد و قیمتی است که
شما باید به ازای هر واحد درآمد فعلی (یا درآمد در آینده) پرداخت کنید.

درآمد هنگام ارزیابی ارزش سهام شرکت مهم است زیرا سرمایه گذاران می خواهند بدانند که
یک شرکت چقدر سودآور است و در آینده چقدر سودآور خواهد بود.

به علاوه، اگر شرکت رشد نکند و
سطح فعلی درآمد ثابت بماند، P/E را می توان به تعداد سال هایی که طول می کشد شرکت برای مبلغ پرداختی برای هر سهم بازپرداخت کند، تعبیر کرد.

7-4# نسبت تبدیل وجه نقد

مدت زمانی که یک شرکت برای موجودی خود (هزینه کالاهای فروخته شده) پرداخت می کند و
هزینه آن را از مشتریان خود دریافت می کند، نسبت تبدیل نقدینگی است.

8-4# فاصله مالی

معیاری برای کسری یک شرکت که باید برطرف کند. (چقدر به پول نقد بیشتری نیاز دارد)

9-4# پرداخت سود سهام

جریان نقدینگی می تواند برای تأمین بودجه سود سهام به سرمایه گذاران استفاده شود.

10-4#سرمایه گذاری

جریان نقدینگی همچنین می تواند برای سرمایه گذاری مجدد و رشد در تجارت مورد استفاده قرار گیرد.

مقاله بالا بخشی از مطالب گسترده حوزه حسابداری ویژه بازار کار است.

برای یادگیری صفر تا صد این حوزه به آموزش جامع حسابداری بازار کار نماتک مراجعه کنید.

برای مشاهده توضیحات کامل بسته کلیک کنید.

بسته حسابداری بازار کار

اگر به دنبال یاد گرفتن مهارت بیشتر و افزایش درآمد هستید،

برای دریافت آموزش های رایگان مرتبط با حوزه علاقه‌مندی خود فقط کافیه فرم رو تکمیل کنید.

وضعیت شغلی خود را انتخاب کنید:

نظرتون درباره این مقاله چیه؟
ما رو راهنمایی کنید تا اون رو کامل تر کنیم و نواقصش رو رفع کنیم.
توی بخش دیدگاه ها منتظر پیشنهادهای فوق العاده شما هستیم.

درباره نویسنده : تیم نماتک

ما یه هدف مشترک داریم و میخوایم مهارت هایی که توی صنعت لازمه رو به افراد آموزش بدیم تا روزی که کالای ایرانی در دنیا بهترین باشه. اگه شما هم هدفتون همینه، نماتکی بشید. (:

فرمول ارزش زمانی پول

طبق تعریف، نرخ بازده داخلی (IRR) معادل نرخ سودی است که سرمایه گذار می تواند با سرمایه گذاری در یک طرح بدست آورد. در واقع طرح مشابه یک بانک عمل نموده و به سرمایه گذاری که در آن سپرده گذاری می نماید، با یک نرخ سود که همان IRR است از محل درآمد سالیانه سود ارائه می نماید.

شاخص IRR از جمله پرکاربردترین شاخص های مالی است که می توان با استفاده از آن توجیه پذیری مالی طرح را در مقایسه با شرایط معمول سرمایه گذاری در کشور و آن صنعت خاص بدست آورد. محاسبه شاخص IRR برای یک طرح در ارتباط تنگاتنگ با فرمول محاسبه شاخص NPV می باشد.

براساس نمودار NPV نسبت به نرخ تنزیل، شاخص نرخ بازده داخلی محل تلاقی نمودار با محور افقی می باشد. لذا شاخص IRR نرخ تنزیلی است که به ازاء آن نرخ تنزیل، شاخص NPV طرح معادل صفر گردد.

چنانچه در فرمول محاسبه IRR مشاهده می گردد، محاسبه این شاخص بصورت حدس و خطا و با استفاده از روش هایی نظیر روش نیوتن می باشد. مشابه روش محاسبه شاخص NPV می توان پس از تشکیل جدول جریانات نقدی با استفاده از برخی نرم افزارهای محاسباتی نظیر Excel شاخص IRR طرح را محاسبه نمود.

فرمول محاسبه شاخص IRR بصورت زیر می باشد:

If NPV (i * ) = 0 i * = IRR

فرمول محاسبه این شاخص در نرم افزار Excel بصورت = IRR () می باشد. در این زمینه نیز نرم افزار کامفار پس از تشکیل جدول جریانات نقدی که براساس مبانی و مفروضات ورودی بدان انجام می گردد، بصورت اتوماتیک شاخص IRR طرح را محاسبه و بعنوان خروجی محاسبات کامفار ارائه می نماید.

بعنوان مثال اگر این فرمول در نرم افزار Excel و بر ردیف جریانات نقدی جدول ارائه شده در بخش شاخص NPV اعمال گردد، نرخ بازده داخلی این طرح فرضی معادل ۳۳٫۶۲ درصد خواهد شد. این بدان مفهوم فرمول ارزش زمانی پول است که با سرمایه گذاری در این طرح، سرمایه گذار می تواند سود خالص سالیانه ای با نرخ ۳۳٫۶۲ درصد کسب نماید. حال اگر در نرم افزار Excel و در فرمول محاسبه شاخص NPV در فرمول به جای نرخ تنزیل نرخ محاسبه شده برای IRR که در حدود ۳۳٫۶۲ درصد می باشد قرار داده شود، مشاهده می نمایید که شاخص NPV برابر صفر خواهد بود. این نتیجه با فرمول محاسبه شاخص IRR مطابقت دارد.

بمنظور بررسی توجیه پذیری طرح براساس شاخص IRR بایستی یک استاندارد شاخص مالی بنام حداقل نرخ بازده جذاب Minimum Attractive Rate of Return (MARR) از جانب بررسی کننده گزارش توجیهی برای شاخص IRR تعیین گردد.

این استاندارد شاخص مالی بایستی به نحوی تعیین گردد که بتوان به توسط آن سرمایه گذاری در طرح که همراه با ریسک می باشد را با سرمایه گذاری در یک طرح بدون ریسک نظیر سپرده گذاری در بانک، بصورت کاملا معقولانه ای مقایسه نمود. بطور معمول برای تعیین نرخ MARR مشابه نرخ تنزیل که در بخش های قبل بدان اشاره گردید، حداکثر نرخ سود سپرده های بلند مدت بانکی و یا اوراق قرضه را باضافه چنددرصد ریسک سرمایه گذاری می نمایند.

براین اساس چنین برداشت می گردد که نرخ تنزیل و شاخص MARR در حالت کلی معادل یکدیگر بوده و بصورت تقریبا مشابه تعیین می گردند. لازم به توضیح است که استاندارد MARR در نرم افزار کامفار لحاظ نمی گردد و در اصل نرم افزار کامفار نمی تواند توجیه پذیری طرح از دیدگاه شاخص IRR را بررسی نماید. تحلیلگر مالی که از نرم افزار کامفار استفاده می نماید برای بررسی توجیه پذیری طرح از دیدگاه شاخص IRR بایستی خود اقدام نماید و شاخص های محاسبه شده در نرم افزار کامفار را با شاخص MARR مقایسه فرمول ارزش زمانی پول نماید. درصورتیکه شاخص IRR طرح بزرگتر و یا مساوی شاخص MARR باشد، طرح توجیه پذیر است و در غیر اینصورت طرح توجیه مالی نخواهد داشت.

تعیین شاخص MARR مستلزم بررسی دقیق طرح از دیدگاه های مختلف می باشد. مشابه نرخ تنزیل، تعیین این شاخص وابسته به متغیرهایی فرمول ارزش زمانی پول نظیر زمان، مکان و نوع صنعت می باشد و لذا برای صنایع مختلف و در مکان ها و زمان های مختلف می توان نرخ MARR متفاوتی پیش بینی و برای بررسی توجیه پذیری مالی طرح از آنها استفاده نمود.

از مهمترین عوامل تعیین کننده حداقل نرخ مورد انتظار پروژه نهاد بررسی کننده طرح نظیر بانک و یا وزارت صنایع و معادن و یا واحد تحقیق و توسعه یک شرکت خصوصی می باشد که باتوجه به سیاست های سازمان و یا شرکت خود اقدام به تعیین حداقل نرخ مورد انتظار سرمایه گذاری می نمایند و در بررسی طرح ها از این شاخص بعنوان استاندارد شاخص مالی و عامل تعیین کننده توجیه پذیری طرح استفاده می نمایند.

قانون ۷۲ چیست؟ میزان زمان لازم برای دو برابر شدن سرمایه!

قانون ۷۲ چیست و چطور در سرمایه گذاری استفاده میشود

قانون ۷۲ یک روش ساده برای تعیین مدت زمان دو برابر شدن سرمایه‌گذاری، با توجه به نرخ سود ثابت سالانه است. با تقسیم عدد ۷۲ به نرخ بازده سالانه، سرمایه‌گذاران تخمین تقریبی از اینکه چند سال طول خواهد کشید تا سرمایه‌گذاری اولیه آنها دوبرابر شود، بدست می‌آورند.

در این مقاله قصد داریم درباره این قانون کاربردی و تاثیر آن در سرمایه‌گذاری به طور خلاصه توضیح دهیم.

قانون ۷۲ چیست؟

قانون ۷۲ چیست؟

قانون ۷۲ یک فرمول سریع و مفید است که به طور عامیانه برای تخمین تعداد سالهای مورد نیاز، برای دو برابر کردن پول سرمایه‌گذاری شده با نرخ بازده سالانه استفاده می‌شود.

در حالی که ماشین حساب‌ها و برنامه‌های صفحه گسترده مانند اکسل از توابع داخلی برای محاسبه دقیق زمان مورد نیاز برای دو برابر کردن پول سرمایه‌گذاری شده استفاده می‌کنند، قانون ۷۲ برای محاسبات ذهنی مفید است تا به سرعت یک مقدار تقریبی را بسنجد. باتوجه به اینکه چند سال طول می‌کشد تا دو برابر سرمایه‌گذاری اتفاق افتد، این قانون می‌تواند نرخ سود سالیانه حاصل از سرمایه‌گذاری را نیز محاسبه کند. درباره قانون ۷۲ این نکات را همیشه باید در نظر بگیرید:

  • قانون ۷۲ یک روش ساده برای تخمین دو برابر شدن ارزش سرمایه‌گذاری است که بر اساس یک فرمول لگاریتمی ساخته شده است.
  • قانون ۷۲ می‌تواند برای سرمایه‌گذاری‌ها، تورم یا هر چیزی که رشد می‌کند، مانند تولید ناخالص داخلی یا جمعیت، اعمال شود.
  • این فرمول برای درک تأثیر سود کامپوند، مفید است.

روش محاسبه قانون ۷۲

فرمول مورد استفاده در این قانون بسیار ساده بوده و از روش زیر بدست می‌آید:

محاسبه قانون ۷۲

همانطور که مشاهده می‌کنید، در این روش برای بدست آوردن سالهایی که طول می‌کشد تا سرمایه‌ شما دوبرابر شود، عدد ۷۲ بر سود سالیانه شما تقسیم می‌شود. اگر یک طرح سرمایه گذاری دارای هشت درصد سود کامپوند سالانه باشد، تقریبا (۷۲/۸) = ۹ سال طول می‌کشد تا پول سرمایه‌گذاری شده دو برابر شود. توجه داشته باشید که بازدهی کامپوند سالانه ۸ درصد را با عدد ۸ و نه ۰.۰۸ در این معادله استفاده می‌کنیم، که نتیجه آن نه سال می‌شود.

این فرمول به عنوان یک نسخه ساده از محاسبه اصلی لگاریتمی آن است که شامل توابع پیچید‌ه‌ای مانند ثبت طبیعی اعداد است. فرمول دقیق برای محاسبه زمان دقیق دو برابر شدن سرمایه‌گذاری با نرخ سود کامپوند در هر دوره به شرح زیر است :

فرمول اصلی قانون ۷۲

با استفاده از این روش برای محاسبه دقیق اینکه چه مقدار زمان لازم است تا سرمایه شما با سود کامپوند ۸ درصد سالانه دوبرابر شود، به عدد ۹.۰۰۶ می‌رسیم که بسیار نزدیک به همان ۹ سال است؛ از آنجا که افراد بدون کمک جداول ورود به سیستم یا ماشین حساب‌های علمی نمی‌توانند بلافاصله توابع لگاریتمی را انجام دهند، بنابراین می‌توانند به نسخه ساده‌تر آن اعتماد فرمول ارزش زمانی پول فرمول ارزش زمانی پول کنند که از ضریب ۷۲ استفاده می‌کند و تقریبا همان نتیجه را دارد. اگر دو برابر شدن سرمایه گذاری ۱۰۰۰ دلاری ۹ سال طول بکشد، در این صورت این سرمایه‌گذاری در سال ۹ به ۲۰۰۰ دلار، در ۱۸ سال به ۴۰۰۰ دلار و به همین ترتیب ادامه فرمول ارزش زمانی پول خواهد یافت.

هدف از قانون ۷۲ چیست؟

قانون 72

مردم پول را دوست دارند و بسیار دوست دارند که پول خود را دو برابر کنند. بدست آوردن برآورد تقریبی از زمان دوبرابر شدن پول برای افراد عادی کمک فراوانی برای سرمایه‌گذاری آنها خواهد کرد. با این حال، محاسبات ریاضی می‌تواند برای افراد عادی پیچیده باشد تا بتوانند زمان لازم برای دو برابر شدن پول آنها را از یک سرمایه گذاری خاص با یک بازده خاص، محاسبه کنند. قانون ۷۲ میانبر مفیدی را ارائه می‌دهد؛ زیرا معادلات مربوط به سود کامپوند بیش از حد پیچیده است و انجام آن برای اکثر افراد بدون ماشین حساب غیر ممکن است.

نرخ بهره دریافتی از یک سرمایه گذاری یا وام به طور کلی به دو دسته تقسیم می شود: ساده یا کامپوند.

  • سود ساده با ضرب نرخ بهره روزانه در مبلغ اصلی و تعداد روزهایی که بین پرداخت‌ها سپری می‌شود، تعیین می‌شود. از این فرمول برای محاسبه سود سرمایه‌گذاری‌هایی استفاده می‌شود که سود انباشته به اصل پول اضافه نمی‌شود.
  • در مورد سود کامپوند، سود بر روی اصل سرمایه‌گذاری و همچنین سود انباشته دوره‌های قبلی سپرده محاسبه می‌شود. سود کامپوند را می توان به عنوان “سود با سود” در نظر گرفت که باعث می‌شود پول سرمایه‌گذاری شده در مقایسه با سود ساده با سرعت بیشتری رشد کند. از قانون ۷۲ معمولا برای محاسبه سود کامپوند استفاده می‌شود.

نمونه‌هایی از موارد استفاده قانون ۷۲

از این قانون نباید لزوما در مورد سرمایه‌گذاری استفاده کرد. قانون ۷۲ می‌تواند بر روی تمام مواردی که با نرخ کامپوند رشد می‌کنند، مانند جمعیت، اقتصاد کلان، هزینه‌ها یا وام‌ها اعمال شود. اگر تولید ناخالص داخلی (GDP) سالانه ۴ درصد رشد کند، انتظار می‌رود اقتصاد طی ۷۲ ÷ ۴ = ۱۸ سال دو برابر شود. با توجه به کارمزدهایی که در سود سرمایه‌گذاری تاثیرگذار است، می توان از قانون ۷۲ برای نشان دادن اثرات طولانی مدت این کارمز‌دها استفاده کرد.

یک صندوق سرمایه‌گذاری مشترک که ۳ درصد کارمزد سالانه دارد را در نظر بگیرید. در مدت ۲۴ سال این کارمزدها اصل سرمایه‌گذاری را به نصف کاهش می‌دهند. وام گیرنده‌ای که ۱۲ درصد سود کارت اعتباری خود را بپردازد (یا هر نوع وام دیگری)، مبلغ بدهی خود را در مدت شش سال دو برابر می‌کند.

همچنین می‌توان از این قانون برای یافتن مدت زمان کاهش ارزش پول به دلیل تورم استفاده کرد. اگر تورم ۶ درصد باشد، قدرت خرید معین پول در حدود ۱۲ سال به نصف ارزش کنونی آن خواهد رسید. اگر تورم از ۶ درصد به ۴ درصد کاهش یابد، انتظار می‌رود که پول به جای ۱۲ سال، در ۱۸ سال نیمی از ارزش خود را از دست بدهد.

از این قانون می‌توان در بازه‌های زمانی بسیار کوچک‌تر نیز استفاده کرد. به عنوان مثال اگر سود سه ماهه ۴ درصد باشد، برای دو برابر شدن (۴/۷۲) = ۱۸ که در اینجا یعنی ۴.۵ سال طول می‌کشد. یا اگر جمعیت یک کشور با نرخ ۱ فرمول ارزش زمانی پول درصد در ماه افزایش یابد، در ۷۲ ماه یا شش سال دو برابر خواهد شد.

تغییرات در اعمال قانون ۷۲

قانون ۷۲ برای نرخ‌های سودی که در دامنه ۶ تا ۱۰ درصد قرار دارند، کاملا دقیق است. هنگام کار با نرخ‌های خارج از این محدوده، می‌توان به ازای هر ۳ درصد تغییر (با در نظر گرفتن آستانه ۸ درصدی) عدد ۷۲ را یک واحد افزایش و یا کاهش داد و محاسبات را با عدد جدید انجام داد.

به عنوان مثال، اگر نرخ سود سالانه کامپوند ۱۱ درصد باشد، یعنی ۳ درصد بیشتر از ۸ درصد است. از این رو، افزودن ۱ عدد (برای ۳ امتیاز بالاتر از ۸ درصد) به ۷۲ منجر به استفاده از قانون ۷۳ برای دقت بالاتر می‌شود. به همین رویه، برای نرخ بازده ۱۴ درصد، این قانون ۷۴ است (که ۲ را برای ۶ درصد افزایش دهید، اضافه می‌کنید) و برای نرخ بازده ۵ درصد، به معنای کاهش ۱ است (۳ امتیاز پایین‌تر از ۸ درصد) که منجر به قانون ۷۱ می‌شود.

به عنوان مثال، شما یک طرح سرمایه‌گذاری بسیار جذاب دارید که نرخ بازده ۲۲ درصد را ارائه می‌دهد. اگر با قانون اولیه ۷۲ حساب کنید، سرمایه‌گذاری اولیه در ۳.۲۷ سال دو برابر خواهد شد. اما اگر به طور صحیح حساب شود این عدد باید با ۷۵ محاسبه بشود و درنتیجه این مقدار ۳.۵ سال را نشان می‌دهد؛ یعنی شما باید یک دو ماه بیشتر صبر کنید تا پول خود را فرمول ارزش زمانی پول در مقایسه با نتیجه ۳.۲۷ سال به دست آمده از قانون اولیه ۷۲ دو برابر کنید. دوره ارائه شده توسط معادله اصلی لگاریتمی ۳.۴۹ است؛ بنابراین نتیجه به دست آمده از قاعده تنظیم شده دقیق‌تر است.

البته افرادی هم هستند که برای حدس میزان افزایش تقریبی از عدد ۷۰ که رندتر است نیز استفاده می‌کنند. با این حال در میان همه تغییرات پیشنهادی برای برآورد بهتر، می‌توان با تکیه بر قانون اساسی ۷۲، محاسبه سریع ذهنی را برای ارزیابی دقیق زمان دو برابر شدن پول یا وام آنها انجام داد.

نتیجه‌گیری

قانون ۷۲ را می‌توان یکی از ساده‌ترین و در عین حال کاربردی‌ترین ابزار محاسبه سود دانست. از این قانون می‌توانید براحتی در تمامی حوزه‌های مالی استفاده کنید. در فضای کریپتو و رمز ارزها نیز استفاده از این قانون می‌توانید بسیار مفید باشد و سرمایه‌گذاران با استفاده از آن می‌توانند انتخابی درست‌تر بین پروژه‌های مختلف این فضا تصمیم‌گیری کنند.

اگر تا به حال از قانون ۷۲ برای محاسبه میزان مدت دو برابر شدن سرمایه‌گذاری‌تان استفاده کرده‌اید، حتما نظرات و تجربیات خود درباره استفاده از آن را با ما در میان بگذارید.

چگونگی محاسبه ارزش مالی یک کسب و کار

محاسبه ارزش مالی کسب و کار

روزانه صدها کسب و کار جدید در سراسر جهان شروع به کار می کنند و هر کدام از آن ها شانس این را دارند که از یک کسب و کار محلی و رده پایین به یک کسب و کار رده بالا و جهانی تبدیل شوند. اما چیزی که در دنیای کسب و کار و تجارت اهمیت دارد این است که ارزش مالی این کسب و کارها چقدر است؟ در ادامه با محاسبه ارزش مالی کسب و کار و مزایای آن آشنا خواهید شد.

در زمینه های حسابرسی و حسابداری کاهش بهای یک کسب و کار این طور محاسبه می شود که دارایی های خالص شرکت در نظر گرفته می شود. تا زمانی که این رقم به صفر نرسیده است می توان ارزش مالی آن را محاسبه کرد. اما رسیدن دارایی های کسب و کار به عدد صفر یعنی اعلام ورشکستگی!

نحوه محاسبه ارزش مالی کسب و کار

سوالی که اغلب به وجود می آید است که چگونه می توان یک کسب و کار را از نظر ارزش مالی محاسبه کرد. برای انجام این کار ۳ روش معمول وجود دارد:

  1. روش خط مستقیم
  2. روش واحد تولید
  3. روش تعادل کاهش دو برابری

برای محاسبه کاهش بهای یک کسب و کار کوچک، ۳ ورودی اصلی لازم است:

عمر مفید_ این دوره زمانی، دوره ای است که سازمان در نظر دارد دارایی ثابت تولید کند. فراتر از عمر مفید نیز دارایی های ثابتی است که برای هزینه های جانبی کسب و کار در نظر گرفته می شوند.

بهای بازیابی_ بعد از عمر مفید دارایی ثابت، کسب و کار ممکن است تنها مقدار معینی فروش داشته باشد، به این میزان و مقدار، بهای ارزیابی گفته می شود.

هزینه های مفید: این هزینه ها شامل هزینه‌هایی می شود که گردش مالی کاملا مشخص بوده و در واقع پول سودمند خرج شده است. مانند پرداخت مالیات، پرداخت هزینه های حمل و نقل و سایر هزینه های رفاهی.

اما اکنون اجازه دهید نگاهی به راه های محاسبه ارزش مالی کسب و کار بیاندازیم.

انواع راه های محاسبه ارزش مالی کسب و کار

۱) روش خط مستقیم

این روش، ساده ترین روش برای همه است. این مورد شامل نرخ کاهش بها سالانه و عمر مفید دارایی است. برای محاسبه روش خط مستقیم از فرمول زیر استفاده می شود.

هزینه کاهش بها سالیانه = (هزینه دارایی – ارزش باقی مانده) / عمر مفید دارایی

۲) روش واحد تولید

برخلاف روش خط مستقیم، این روش دو مرحله دارد. در این جا نرخ هزینه های برابر برای هر واحد تولید در نظر گرفته می شود. این تخصیص، روش را برای محاسبه خط تولید ها مفید کرده است. از این رو محاسبه بر اساس توان خروجی به جای تعداد سال ها است.

مراحل عبارتند از:

مرحله ۱: محاسبه هر واحد کاهش بها

هر واحد کاهش بها = (هزینه دارایی – ارزش باقی مانده) / عمر مفید دارایی

مرحله ۲: محاسبه کل کاهش بها واحد های تولید واقعی:

کل هزینه های کاهش بها = فرمول ارزش زمانی پول ارزش خالص واحد * واحدهای تولید شده

۳) روش کاهش دوبرابری

این روش یکی از دو روش رایجی است که شرکت ها از آن برای محاسبه هزینه های دارایی ثابت استفاده می کنند. این روش یک روش سریع برای محاسبه کاهش بها کسب و کار است. همان طور که از نامش برمی آید، هر سال هزینه ها دو برابر ارزش افزوده کل دارایی ها محاسبه می شود.

ارزش خالص = ۲ * درصد مستقیم کاهش بها * فصل ارزش گذاری در ابتدای دوره محاسبه

ارزش دوره ای = هزینه دارایی – کاهش بها انباشته شده

چرا کسب و کار فرمول ارزش زمانی پول های کوچک به کاهش ارزش دارایی خود اهمیت می دهند؟

تا این جای مسئله ما با معانی کاهش بها و روش های محاسبه آن آشنا شده ایم. اما بیایید بیاموزیم که چرا کسب و کارهای کوچک باید افت های خود را ثبت کنند.

همان طور که می دانیم، هدف از محاسبه کاهش بها این است که دارایی های ثابت و درامد یک کسب و کار را محاسبه کنیم. به طور مستقیم هزینه های دارایی به درآمد مرتبط است. بنابراین هزینه ها معمولا به تعداد سال هایی اختصاص دارد که در آن تولید صورت گرفته است.

در طول عمر مفید دارایی ثابت، هزینه ها در ترازنامه بر اساس سود و زیان محاسبه می شود. در مقابل، این تنها یک روند تخصیص یافته به ازای هر اصل منطبق بر تکنیکی است که ارزش دارایی ثابت بازار را محدود می کند.

اگر در محاسبه های خود از کاهش بها استفاده نکنیم، پس باید تمام دارایی ها و هزینه ها را محاسبه کنیم. این عمل سبب به بار آمدن زیان های عظیم در دوره های معامله و سودآوری کاذب در دوره هایی می شود که در آمد مربوط به هزینه ها جبران نشده است. از این رو، شرکت هایی که هزینه های کاهش بهای خود را در محاسباتشان وارد نمی کنند، هزینه های پیشین و نتایج مالی متغییری را به دست خواهند آورد.

سخن نهایی

کاهش بها بخش مهمی از سوابق حسابداری یک شرکت است که به شرکت های دیگر کمک می کند سود و زیان خود را در مقابل سایر رقبا به درستی محاسبه کند. با استفاده از نرم افزار های تجاری خوب می توانید شرکت خود را از این اشتباهات مخرب دور نگهدارید.

برای مطالعه بیشتر درباره تجزیه و تحلیل فرایندهای کسب و کار اینجا کلیک کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.