محاسبه سطوح پیوت


خطوط پیوت ، کاماریلا و محاسبات آن در تحلیل بازار

خطوط پیوت ; کاماریلا و محاسبات آن در تحلیل بازار

خطوط حمایت و مقاومتی که تا کنون در زمینه ی آن ها بحث کردیم , همگی به طور چشمی و ترسیمی به دست می آمدند ; در‌این درس در باب خطوطی بحث خوا‌هیم کرد که با به کارگیری از فرمول های ریاضی محاسبه شده و توان و اثرگذاری چشمگیری در خلق و خوی خرید و فروش گران و در نتیجه فرآیند ارزش دارند .

محاسبه خطوط پیوت ( Pivot )

به صورت کلی از خطوط پیوت برای معاملات روزمره استفاده می نمایند و با انجام محاسبه بر روی ارزش های دیروز ساپورت و رزیستنس های روز آینده را به دست میاورند ; اما اشخاصی هم می‌باشندکه‌این خطوط را برای بازه های زمانی بزرگتر مثل هفتگی , ماهانه و یا این که حتی هر ساله استفاده می نمایند ;

برای محاسبه خط پیوت به چهار پارامتر روز گذشته (بازه زمانی قبلی) نیاز است; این چهار پارامتر عبارتند از بیشترین قیمت; کمترین قیمت; نقطه باز شده و نقطه بسته شده روز گذشته که مورد نیاز هستند; البته در مورد بازارهای ۲۴ ساعته مانند مبادلات ارز که بازار زمان بسته شدن شبانه ندارد نقطه باز شدن قیمت لحاظ نمی شود و تنها از نقطه بسته شدن قیمت استفاده می گردد; نحوه محاسبه آن به شکل زیر است.

PP=Pivot Point=High+Low+Close/3
R1=(2*PP)-Low
R2=PP+(High-Low)
S1=(2*PP)-High
S2=PP-(High-Low)

در محاسبه پیوت بازارهای ۲۴ ساعته; قیمت بسته شدن(Close) از اهمیت بالایی برخوردار است به علت اینکه در ساعتی خاص بازار بسته نمی شود; معامله گران می توانند از ساعات مختلفی استفاده کنند; اغلب افراد با ساعت ۲۴ بروکر خود پیوت را محاسبه می کنند که می تواند کاری اشتباه باشد برای بهترین جواب عموما ساعت ۱۲ نیمه شب گرینویچ یا ساعت ۱۲ نیمه شب به وقت نیویورک مورد استفاده قرار می گیرد که بازده بهتری نسبت به دیگر ساعات بازار دارد; بالاترین و پایینترین قیمت (High-Low) نیز در بازه زمانی بین ۱۲ نیمه شب روز محاسبه سطوح پیوت گذشته تا ۱۲ نیمه شب روز جاری محاسبه میگردد.

کار با خطوط پیوت

استفاده از خطوط پیوت دقیقا به مانند استفاده از خطوط ساپورت و خطوط رزیستنس است بدین صورت که پس از ترسیم; هر کدام از خطوط می تواند قابلیت عکس العمل به قیمت را داشته باشند; در شکل زیر پس از محاسبه داده های روز ۱۸ July خطوط پیوت و ساپورت برای روز ۱۹ July محاسبه می گردد در ساعات اولیه روز کاری اروپای مرکزی (بازار توکیو) قیمت نمودار پوند به دلار به خط پیوت می رسد اما با فشار خریداران قیمت به سطوح بالا می رود; تا اینکه در ساعت ۱۰:۳۰ به وقت اروپای مرکزی با اعلام خبری مربوط به انگلستان قیمت با گپی رو به پایین از خط پیوت می گذرد.

در کندل سپس لحظاتی قیمت به پیوت میرسد و در ادامه روز , ارزش به خط ساپورت اولیه میرود ; قیمت توانایی رد شدن از ساپورت یک را نداشته و مجدد صعودی حرکت می نماید ; این توشه نقش حمایتی خط پیوت پوینت تبدیل به مقاومت می شود و قیمت در اواخر روز بین خط پیوت و S1 بسته می شود .

در نمونه ای دیگر قیمت پس از رسیدن به خط پیوت در ادامه روز حرکت صعودی را نمایش می دهد; با اینکه خطوط R1 تا R3 برای دوره ای جلوی حرکت صعودی قیمت را می گیرند اما فشار خریداران صعود قیمت را رقم می زند.

محاسبه خطوط کاماریلا (Camarilla)

خطوط کاماریلا نیزبه نوعی ساپورت و رزیستنس می باشند; با اینکه فرمول محاسبه و نحوه استفاده از این خطوط با خط های پیوت متفاوت است اما کلیات آنها در استفاده از ساپورت و رزیستنس یکسان است; در خطوط کاماریلا هشت خط برای هر روز محاسبه می شود که عموما از ۴ خط آن استفاده می گردد فرمول محاسبه هشت خط کاماریلا به ترتیب زیر می باشد.

H4=((High-Low)*(1;1/2)) + Close
H3=((High-Low)*(1;1/4)) + Close
H2=((High-Low)*(1;1/6)) + Close
H1=((High-Low)*(1;1/12))+ Close
L1=Close-((High-Low)*(1;1/12))
L2=Close-((High-Low)*(1;1/6))
L3=Close-((High-Low)*(1;1/4))
L4=Close-((High-Low)*(1;1/2))

کار با خطوط کاماریلا

معمولا محاسبه ۴ خط از ۸ خط در مورد خطوط کاماریلا حائز اهمیت هستند; در صورت صعود قیمت خط های H3 و H4 و در صورت نزول قیمت خطوط L3 و L4 حائز اهمیت هستند; کسانی که از خطوط کاماریلا استفاده می کنند عقیده دارند که محاسبه سطوح پیوت قیمت در اغلب روزها توانایی عبور از خطوط L3 و H3 را ندارد و در بازه ای بین این دو خط باقی می ماند; این افراد بر این اساس; با رسیدن قیمت به هر کدام از این دو خط در جهت بازگشت به سمت مخالف; وارد بازار می شوند.

البته در روزهایی که بازار دارنده فرآیند قدرتمند می‌باشد با شکسته شدن خطوط L3 و H3 حوصله می نمایند تا ارزش به خطوط L4 و H4 هم رسد ; آن گاه از آنجا در جهت فرآیند حیاتی وارد خرید و فروش میگردند .
در صورت پایین قیمت ابتدا به خط H3 می‌رسد و با فشار فروشندگان در جهت خط L3 حرکت می نماید ; دیده می شود ارزش از خط L3 رد نمیشود و خریداران در‌پی روز چه بسا قیمت را از خط H3 و H4 رد می نمایند

تعریف نقاط پیوت Pivot در فارکس

نقطه پیوت در بازارهای مالی شاخصی است که معامله گران، از آن برای تشخیص نقاط عطف بالقوه استفاده می کنند. پیوت در فارکس برای تعیین سطوح تمایل بازار از کم رونق به پررونق اندازه گیری می شود. معامله گران ارز این نقاط را به عنوان نشانگرهای پشتیبانی و مقاومت در نظر می گیرند. همچنین، معامله گرانی که برنامه ی معاملاتی روزانه دارند، از پیوت به عنوان یک روش برای تعیین صعودی و نزولی بودن بازار استفاده می کنند.

کالبدشکافی نقاط پیوت فارکس
از آن جا که تصور می شود پیوت در بازارهای نقد خوب کار کند، بازار ارز یکی از بهترین موارد استفاده ی آن است. کسانی که روزانه معامله می کنند، از پیوت محاسبه شده و استفاده شده توسط معامله گران دیگر استفاده می کنند و سطح ورود، توقف ها و سود بردن از بازار را تعیین می کنند. محاسبه گرهای پیوت، به صورت رایگان و توسط برخی کارگزارها و وبسایت های مرتبط، در اختیار معامله گران قرار دارد. براساس فلسفه ی هر معامله گر، پیوت می تواند با خطوط روند، سطوح فیبوناچی، میانگین حرکت، بالا و پایین های پیشین بازار یا بستن پوزیشن ها مطابق باشد.

در حالی که پیوت می تواند با سطوح مختلفی مرتبط باشد، برخی از این نقاط توسط این فرمول به دست می آید:

Forex Pivot Point= High+Low+Close/3

استفاده از نقاط پیوت در معاملات فارکس
یکی از ابزارهایی که سطوح مقاومت و پشتیبانی بالقوه را در اختیار معامله گران فارکس قرار می دهد و در کاهش ریسک به آن ها کمک می کند، نقطه پیوت و مشتقات آن است. استفاده از نقاط مرجع، مانند مقاومت و پشتیبانی، به یک معامله گر کمک می کند تا زمان ورود به بازارها، توقف ها و بیرون کشیدن سود خود را تعیین کند. با این حال، بسیاری از معامله گران تازه کار توجه بیش از اندازه ای به شاخص های فنی مانند MACD و RSI می کنند. این شاخص ها با وجود اینکه کارامد هستند، در شناسایی نقاط خطرناک عاجزند. ریسک های ناشناخته منجر به مارجین کال Margin Call می شود اما ریسک محاسبه شده، شانس موفقیت را در طولانی مدت افزایش می دهند. در این مقاله، استدلال می کنیم که چرا ترکیبی از پیوت و ابزارهای تکنیکال سنتی از ابزارهای تکنیکال قوی تر عمل می کند و کارامد بودن نقطه پیوت را در بازار فارکس بررسی می کنیم.

بازخوانی پیوت Pivot
نقطه پیوت Pivot برای منعکس کردن جهت تمایل بازار به تغییر و تعیین روند کلی در یک بازه ی زمانی مشخص استفاده می شود. نقطه پیوت لولای دری است که باز و بسته شدنش، توسط نوسانات و بالا و پایین بازار مشخص می شود. این نقطه در ابتدا توسط معامله گران کف معاملات سهام و بازارهای آتی استفاده می شد اما حالا اغلب معامله گران به خاطر ارتباط این نقطه با سطوح پشتیبانی و مقاومت، از آن برای تأیید روندها و کاهش ریسک استفاده می کنند.

مانند سایر اشکال تحلیل خط محاسبه سطوح پیوت روند، نقاط پیوت روی اهمیت بین بالا، پایین و قیمت های پایان روزهای معاملاتی تمرکز می کند؛ یعنی برای محاسبه نقطه پیوت روز معاملاتی جاری، از قیمت روز قبل استفاده می شود. با اینکه نقاط پیوت تقریباً برای تمام ابزارهای معاملاتی کارامدند، به طور ویژه تری در خدمت بازار فارکس و معاملات جفت ارزها هستند.

سطح پشتیبانی Support و مقاومت Resistance
برای شناسایی پیوت از محاسباتی برای کمک به تشخیص سطوح مهم پشتیبانی و مقاومت استفاده می شود. خطوط پشتیبانی و مقاومت ساختارهایی نظری هستند که برای توضیح عدم تمایل معامله گران به بالا بردن قیمت های یک دارایی فراتر از نقاط مشخص به کار می روند.

اگر به نظر برسد بازار پررونق Bull Market قبل از توقف یا برگشت/وارونه شدن به سطح مطلوبی می رسد، می گوییم که به سطح مقاومت رسیده است. اگر به نظر برسد بازار کم رونق Bear Market قبل از خرید و فروش مداوم، تا نقاط قیمت مشخصی سقوط می کند، می گوییم به سطح پشتیبانی رسیده است.

محاسبه نقاط پیوت Pivot
چندین فرمول مشتق وجود دارد که می توان از طریق آن ها پیوت پشتیبانی و مقاومت بین جفت ارزهای فارکس را ارزیابی کرد. این مقادیر را در گذر زمان ارزیابی می کنند و در مورد احتمال حرکت قیمت ها از سطوح معین، نتیجه گیری می کنند. محاسبه با قیمت روز قبل شروع می شود. فرمول را در بالا آوردیم اما این جا هم بهتر است دوباره یادآوری کنیم:

Pivot Point for Current = High (previous) + Low (previous) + Close (previous)/3

نقطه پیوت بعد از آن برای محاسبه ی تخمینی پشتیبانی و مقاومت روز معاملاتی جاری استفاده می شود.

Resistance 1 = (2 x Pivot Point) - Low (previous period)

Support 1 = (2 x Pivot Point) - High (previous period)

Resistance 2 = (Pivot Point - Support 1) + Resistance 1

Support 2 = Pivot Point - (Resistance 1 - Support 1)

Resistance 3 = (Pivot Point - Support 2) + Resistance 2

Support 3 = Pivot Point - (Resistance 2 - Support 2)

از این اطلاعات چگونه استفاده کنیم؟
نقطه پیوت Pivot و مشتقاتش، پشتیبانی و مقاومت بالقوه هستند. مثال زیر، یک برنامه ی همگام با اسیلاتور RSI را نشان می دهد. این یک معامله با ریسک بالا و سودآور است. به دلیل بالای اخیر (یا پایین برای خرید)، ریسک به خوبی مشخص شده است.

نقطه پیوت Pivot

نقاط پیوت مثال های بالا، با استفاده از داده های هفتگی محاسبه شده است. مثال بالا نشان می دهد که از 16 تا 17 آگوست، به عنوان مقاومت خالص، R1 در نقطه ی (دایره ی اول) 1.2854 نگه داشته و براساس RSI، روند صعودی محدود است.

Sell short at 1.2853.

Stop at the recent high at 1.2885.

Limit at the pivot point at 1.2784.

معامله ی اول سود 62 پیپی با ریسک 32 پیپی را به همراه داشت. نسبت سود به ریسک 2.16 بود. هفته ی بعد تقریباً برنامه به همان شکل است. هفته با پشتیبانی از بالاتر از R1 در 1.2908 شروع شد.

Sell short at 1.2907.

Stop at the recent high at 1.2939.

Limit at the pivot point at 1.2802.

این معامله 105 پیپ سود و تنها 32 پیپ ریسک داشت. نسبت سود به ریسک 3.28 است.

جمع بندی
نقطه های پیوت تغییرات جهت های بازار معاملات است که اگر از نمودار درستی استفاده شود، می توان از آن ها در تشخیص روند کلی قیمت استفاده کرد. برای تشخیص سطوح پشتیبانی و مقاومت، از اعداد بالا، پایین و بسته شدن قیمت در دوره های قبلی استفاده می کنند. نقطه پیوت شاید رایج ترین شاخص های پیشرو در تحلیل تکنیکال هستند. انواع مختلفی از پیوت وجود دارد که هر کدام فرمول و مشتقات خاص خودش را دارد اما فلسفه ی ضمنی معاملاتی تمام آن ها یکسان است.

هنگام استفاده در کنار سایر ابزارهای تکنیکال، این نقطه ها همچنین نشان می دهند که هجوم ناگهانی و همزمان معامله گران به بازار، در چه زمانی اتفاق می افتد. این جریان های بازار، غالباً فرصت های سودآوری معامله گران فارکس را رقم می زنند. این نقاط به معامله گران کمک می کنند که متوجه شوند از کدام نقاط مهم قیمتی برای ورود، خروج با دستور توقف استفاده کنند. نقطه پیوت بر اساس هر بازه ی زمانی محاسبه می شود.

سرمایه گذاران حتی می توانند با داده های سالانه، به صورت تقریبی نقاط قابل توجه سال آینده را تعیین کنند. صرف نظر محاسبه سطوح پیوت از بازه ی زمانی که می تواند متفاوت باشد، تحلیل و فلسفه ی معاملاتی تغییر نمی کند. این یعنی، نقاط پیوت محاسبه شده، به معامله گر می گوید که نقاط پشتیبانی و مقاومت دوره ی آینده کجاست اما هر معامله گری باید همیشه آماده ی انجام اقدامات لازم باشد. هیچ چیز در معاملات مهم تر از آمادگی نیست.

پیوت پوینت (Pivot Point) چیست + استراتژی

پیوت پوینت چیست؟

پیوت پوینت یا نقاط محوری به شاخص‌های فنی مورد استفاده معامله‌گران روزانه برای شناسایی سطوح قیمتی بالقوه حمایت و مقاومت در بازار اوراق بهادار اشاره دارد. آنها بر اساس قیمت های بالا، پایین و بسته شدن روز قبل هستند. معامله‌گران از پیوت پوینت و سطوح حمایت و مقاومتی که ارائه می‌کنند برای تعیین قیمت‌های احتمالی ورود، خروج و توقف ضرر برای معاملات استفاده می‌کنند.

در اصل، پیوت پوینت توسط معامله‌گران طبقه‌ای که در محیطی پرشتاب در بازارهای سهام و کالا کار می‌کردند، توسعه داده شد. در شروع هر روز معاملاتی، آنها از قیمت های بالا، پایین و بسته روز قبل برای محاسبه پیوت برای روز معاملاتی فعلی استفاده می کردند.

سپس از نقطه محوری برای شناسایی دو سطح حمایت و دو سطح مقاومت در روز استفاده می شود. سطوح حمایت و مقاومت بر اساس تفاوت بین قیمت های بالا و پایین روز قبل و نقطه محوری تعیین می شود.

تکنیک های محاسبه

تکنیک اصلی که اکثر معامله گران برای محاسبه پیوت پوینت استفاده می کنند، سیستم پنج نقطه ای است. این سیستم از قیمت های بالا، پایین و بسته روز قبل و همچنین سطوح حمایت و مقاومت استفاده می کند. سیستم پنج نقطه ای از معادلات زیر استفاده می کند:

نقطه محوری (P) = (بالا قبلی + پایین قبلی + بسته قبلی)/3

S1= (P x 2) – بالاترین قبلی

S2 = P – (قبلی زیاد – محاسبه سطوح پیوت قبلی پایین)

R1 = (P x 2) – قبلی پایین

R2 = P + (قبلی زیاد – قبلی پایین)

S1 = پشتیبانی 1
S2 = پشتیبانی 2
R1 = مقاومت 1
R2 = مقاومت 2
معاملات روزانه با Pivot Points
هنگام محاسبه پیوت پوینت، نقطه به عنوان سطح حمایت یا مقاومت اولیه عمل می کند. معاملات با حجم بالا اغلب زمانی اتفاق می افتد که قیمت در نقطه محوری یا نزدیک به آن باشد. استراتژی‌های معاملاتی اصلی مورد استفاده با پیوت پوینت به شرح زیر است:

  1. نقطه محوری پرش می کند
    اگر اکشن قیمت تردید کرد و قبل از رسیدن به سطح پیوت برگشت کرد، باید معامله را در جهت جهش وارد کنید. اگر معامله را با قیمت بالاتر از خط محوری آزمایش می کنید، و قیمت به خط محوری نزدیک می شود و به سمت بالا باز می گردد، باید وارد معامله طولانی (خرید) شوید.

از سوی دیگر، اگر یک خط محوری را از سمت پایین آزمایش می‌کنید و پس از برخورد با پیوت، قیمت به سمت پایین باز می‌گردد، باید فروش کوتاه کنید. استاپ ضرر برای معامله در بالای خط محوری اگر معامله کوتاه باشد و در زیر خط محوری اگر معامله طولانی باشد قرار دارد.

  1. شکست نقطه محوری
    هنگامی که اکشن قیمت از خط محوری عبور می کند – مانند عبور از زیر آن به بالای آن – محاسبه سطوح پیوت معامله باید در جهت شکست ادامه یابد. اگر شکست نزولی باشد، معامله باید کوتاه باشد، در حالی که برای شکست صعودی، معامله باید طولانی باشد. یک مکان خوب برای اجرای دستور توقف ضرر کمی به سمت دیگر خط محوری است. به عنوان مثال، اگر خرید طولانی بر اساس عبور قیمت از بالای خط محوری انجام شود، یک توقف فروش کمی پایین تر از خط محوری قرار می گیرد.

برنامه صدور گواهینامه مدلسازی و ارزش گذاری مالی CFI (FMVA) به شما مهارت هایی را می آموزد که می توانید برای ارزیابی ارزش شرکت در بازار از آنها استفاده کنید!

چرا معامله گران روز پیوت پوینت را ترجیح می دهند؟

معامله گران روزانه اغلب به دلایل مختلف استفاده از تحلیل محوری را به سایر اندیکاتورهای فنی ترجیح می دهند. آنها عبارتند از:

بررسی انواع پیوت در تحلیل تکنیکال

در بازارهای مالی همچون بورس و ارزهای دیجیتال، نقاط پیوت ازجمله مفاهیم اساسی هستند که تحلیلگران بازار و تریدرها از آن در ابزارهای تحلیل تکنیکال مثل خطوط روند، چنگال اندروز، الگوهای قیمتی و … استفاده می‌کنند. در حقیقت تشخیص صحیح سطوح کف و سقف قیمت، یکی محاسبه سطوح پیوت از اصلی‌ترین اهداف تحلیل تکنیکال بازارهای مالی است و ازجمله مؤثر ترین ابزارها جهت تشخیص این سطوح و همچنین بررسی روندهای قیمتی درگذشته و حال حاضر، پیوت (pivot) است.

اساساً در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی همچون بورس، فارکس، ارزهای دیجیتال و … مفهوم پیوت به حدی حائز اهمیت است که در صورت عدم آشنایی صحیح با آن، تقریباً هیچ‌کدام از الگوهای قیمتی را نمی‌توان به‌درستی تشخیص داد. ازاین‌رو، در این مطلب قصد داریم تا به بررسی مفهوم پیوت و انواع آن در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی بپردازیم.

پیوت (Pivot) چیست؟

اساساً مفهوم پیوت در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی، به نقاط محوری و حائز اهمیتی اطلاق می‌شود که تریدرها (معامله‌گران) یا تحلیلگران بازار، با تشخیص آن‌ها قادر خواهند بود تا الگوهای قیمتی یک سهم یا یک دارایی را ترسیم کنند. در واقع تحلیلگران با تکیه‌بر ابزارهای مورداستفاده در تحلیل تکنیکال مثل چنگال اندروز، خطوط روند، الگوهای قیمتی و … به‌وسیله این نقاط، تا حد زیادی تغییرات روند قیمتی را در نمودارها مشخص می‌کنند. به‌صورت کلی این نقاط تغییرات موجود در روندهای قیمتی را از حالت صعودی به نزولی یا بالعکس آن را نشان می‌دهند.

در بیانی ساده، پیوت‌ها به نقاط چرخش قیمت یک سهم یا دارایی در نمودارهای قیمتی گفته می‌شود که در این نقاط، نمودار قیمت تغییر جهت خواهد داد. از طرفی پیوت ها همان شاخص‌های روزانه معاملات سهام یا دارایی‌ها هستند و برعکس داده‌های نوسانی و دیگر میانگین‌ها، در طول روز ثابت هستند. درواقع این بدین معنا است که تریدرها قادر خواهند بود تا از پیوت ها در راستای پیشبرد اهداف خود و تنظیم یک برنامه‌ریزی مطلوب استفاده کنند. مثلاً تریدری اطلاع دارد که اگر قیمت به پایین پیوت بیاید، در جلسه معاملاتی پیش رو، سهم یا دارایی را بفروشد و بالعکس، اگر قیمت به بالای پیوت برود، اقدام به خرید آن سهم یا دارایی کند.

علاوه بر این موارد، به‌طور کلی پیوت‌ها طبق ماهیتی که دارند، به ۲ دسته پیوت قیمتی و محاسباتی و بر اساس قدرت بازگشتی خود در نمودارها، به ۲ دسته پیوت مینور (Minor Pivot) و پیوت ماژور (Major Pivot) تقسیم‌بندی می‌شوند که در ادامه هرکدام از این انواع را موردبررسی قرار خواهیم داد.

اما پیش از آن ضروری است تا به معرفی سطوح مختلف در نقاط پیوت بپردازیم.

سطوح مختلف در نقاط پیوت

به‌صورت کلی هفت سطح مختلف پیوت بر روی نمودارهای قیمتی وجود دارند که به شرح زیر هستند:

چگونه پیوت پوینت را محاسبه کنیم؟

2- ما در پایگاه خبری بازار مشترک، تنها به آموزش فارکس برای فارسی زبانان در سراسر جهان می پردازیم و هیچ گونه فعالیتی دیگری در این بازار مالی نداریم. (اسامی کارگزاری های اعلام شده در مطالب آموزشی صرفا جهت بررسی و استفاده از دموهای آموزشی آن ها است)

3- بازار فارکس، بازار خطرناکی است و اگر اشتباه کنید ممکن است سرمایه خود را از دست بدهید. پس حتما با آموزش درست و آگاهی پای به این بازار بگذارید.

نقطه پیوت و سطوح حمایت و مقاومت مربوطه، با استفاده از قیمت باز شدن، قیمت سقف، قیمت کف و قیمت بسته شدن آخرین سشن معاملاتی محاسبه می شود.

از آنجا که فارکس یک بازار 24 ساعته است، بیشتر معامله گران فارکس زمان بسته شدن سشن معاملاتی نیویورک در 5:00 بعد از ظهر به وقت EST را به عنوان مبنای قیمت بسته شدن روز گذشته استفاده می کنند.

بیشتر بخوانید:

نحوه محاسبه پیوت پوینت

برای محاسبه، کافی است قیمت سقف، قیمت کف و قیمت پایانی در روز گذشته را در فرمول زیر جایگذاری کنید.

نقطه پیوت (PP) = (سقف + کف + بسته شدن) / 3

سپس سطح حمایت و مقاومت نسبت به نقطه پیوت اینگونه محاسبه می شود:

مقاومت اول (R1) = (2 x PP) – کف

حمایت اول (S1) = (2 x PP) – سقف

سطح حمایت و مقاومت دوم:

مقاومت دوم (R2) = PP + (سقف – کف)

حمایت دوم (S2) = PP – (سقف – کف)

سطح حمایت و مقاومت سوم:

مقاومت سوم (R3) = سقف + 2(PP – کف)

حمایت سوم (S3) = کف – 2(سقف – PP)

بخاطر داشته باشید که برخی از نرم افزارهای تکنیکال سطوح وسط ​​یا سطوح میانی این نقاط را ترسیم می کنند.

اینها اساساً سطوح کوچک (مینی) بین پیوت پوینت اصلی و سطوح حمایت و مقاومت هستند.

اگر از دروس جبر در کلاس های ریاضی متنفر بودید، دیگر ترس نداشته باشید زیرا مجبور نیستید این محاسبات را خود انجام دهید.

بیشتر نرم افزارهای تکنیکال به طور خودکار این کار را برای شما انجام می دهند. فقط اطمینان حاصل کنید که تنظیمات خود را طوری پیکره بندی کرده اید که زمان بسته شدن و قیمت صحیح را استفاده می کند.

همچنین ما در سایت خود BabyPips یک محاسبه گر پیوت پوینت وجود دارد. برای استفاده از آن اینجا را کلیک کنید.

محاسبه گر نقطه پیوت فارکس می تواند کارایی خوبی داشته باشد، به خصوص اگر می خواهید کمی تست راستی آزمایی بگیرید تا ببینید که سطوح پیوت در گذشته چقدر با موفقیت عمل کرده اند.

به یاد داشته باشید، یکی از مزایای استفاده از پیوت پوینت عینی و تجربی بودن آن است، بنابراین آزمایش چگونگی واکنش قیمت به آنها بسیار آسان است.

در بخش بعدی دوره آموزش فارکس، ما روش های مختلفی را به شما آموزش می دهیم که با آنها می توانید نقاط پیووت را در استراتژی معاملاتی فارکس خود بگنجانید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.