وارن بافت کی سهماش رو میفروشه؟
ما دلایل زیادی برای فروش سهمامون داریم،یا مثلا توی سوده و می فروشیم یا ضرر کردیم نمی خوایم بیشتر ضرربکنیم یا مثلا یه مدته درجا میزنه و دیگه نمی خوایم نگهش داریم، بسیار هم عالی اما وارن بافت که بزرگترین سرمایه گذار تاریخه دلایل متفاوتی برای فروش سهماش داره توی این ویدئو میخوام بهت بگم که وارن بافت کی سهماشو میفروشه؟ ویدئو رو لایک کن و تا آخرش همراهم باش.
وارن بافت سرمایه گذارافسانه ای تاریخ یه جمله خیلی معروف داره میگه اگه یک سهمی رو نمی تونی برای 10 سال نگهداری کنی 10 دقیقه هم نگهش ندار. از این حرفش به نظر من دو تا منظور داره: اول اینکه تو انتخاب سهمش خیلی خوب دقت میکنه و اگه آینده خوبی براش میبینه حتما میخره و نگهش میداره و دوم اینکه نوسانات کوتاه مدت و حتی میان مدت سهم براش هیچ اهمیتی نداره.
واقعیتش اینه که این سرمایه گذار بزرگ تاریخ همیشه هم به حرفاش پایبنده وقتی یه سهمی رو میخره برای مدت طولانی نگهش میداره ولی توی چند دهه ی اخیرم اتفاق افتاده که یکسری از سهامشو فروخته و وقتی ازش سوال کردن سه تا دلیل رو مطرح کرده: میگه من یه سهمی رو نمیفروشم مگراینکه گزینه بهتری پیدا کنم، میگه من پولم محدوده یا می تونم شرکت A رو بخرم سهامشو یا B رو، اگهA رو خریدم دیگه Bرو نمی تونم بخرم اما اگه این فرصت رشد بیشتری داره خب اینو میفروشم و اینو میخرم؛ دوم میگه من یه سهمی رو نمیفروشم مگه اینکه تغییرات بنیادیه خیلی مهمی تو اون شرکت اتفاق بیفته؛ مثلا سال 2020 وقتی که کرونا شروع شد توی دنیا اومد و 4 میلیارد دلار از سهام شرکت های هواپیماییش و فروخت دلیلشم کاملا مشخصه وقتی آدم ها سفر نتونن برن شرکت های هواپیمایی هم سود دهیشون کم میشه یا حتی ممکنه ضرر ده بشن یا مثلا سال 2014 اومد سهام روزنامه واشنگتن پست رو که داشت، سالها هم داشتش فروخت دلیلش هم این بود که معتقد بود که دیگه واشنگتن پست نمی تونه با فضای مجازی، با اینترنت، با خبرگزاری های اینترنتی رقابت بکنه با اینکه سهام ارزشمندی بود ولی به موقع فروختش و خارج شد ازش. یه چیزی هم بگما تغییرات بنیادی که هر روز اتفاق نمیفتن یه سری سهام هستن مثلا تو بورس خودمون مدت ها سود ده هستن، یه سری سهامم هستن مدت هاست ضرر ده هستن، وارن بافت میگه با اخبار بد اگه بخوای خرید و فروش بکنی این بدترین کاریه که می تونی تو بازار سرمایه انجام بدی. جای سومی که وارن بافت میگه من سهامم رو میفروشم اینه که یه سهم از سبد داراییم تبدیل بشه به یک بخش بزرگی از داراییم، یعنی چی؟ مثلا من 4 تا سهم دارم هرکدوم 25 درصد از سرمایم توشه بعد یکی از این سهم ها 100 درصد رشد میکنه سهمش میشه 40 درصد از کل پورتفوم و این رقم بالاییه پس بخشیش رو میفروشم برای اینکه پورتفوم دوباره متعادل بشه .
یه نکته طلایی هم میخوام بهت بگم که بدرد این روزهای بورس ما خیلی میخوره اونم چیه ؟ وقتی یه سهمی قیمتش اومد زیرارزشش بهش میگن آندر ولیود(UNDER VALUED)، وقتی اومد زیرارزشش بخر، وقتی نزدیک شد به ارزشش یکمی اون حول وحوش بود، یکم پایین تر یکم بالاتر بفروش، این بهترین روش سرمایه گذاری روی سهامه.
خب امیدوارم که حرفا و رفتارهای وارن بافت بدردت خورده باشه، اگه ویدئو رو دوست داشتی حتما لایکش کن، برای دوستای علاقه مند به بورست حتما بفرستش و تو کامنتا برام بنویس که تو روش سرمایه گذاریت به چه صورتیه؟
فتح جهان با ریاضیا ت مالی
معرفی ریاضیات مالی به عنوان رشته ای کارآمد در جهان### خَلقَ کُل شَِی فَقَدرُه تقدیرا###
=58استراتژی سرمایهگذاری بخر – نگهدار:
- =58 استراتژی سرمایهگذاری بخر – نگهدار :
برخی بر این باورند که قیمت همهچیز بالاخره یک روز جهش میکند؛ مثلا یک زمانی میآید که سکه
از ۳ میلیون در مدتی کوتاه برسد به ۴ میلیون. کسانی که بعد از پرش به بازار حمله میکنند (گلهای)
شاید چند صدهزار سود یا زیان کنند؛ اما کسی سود اصلی را میبرد که سکه را قبل از پرش قیمت .
خریده بود زمین یک روز گران میشود. اما کی؟ مشخص نیست !
این افراد موارد سرمایهگذاری را به قصد فروش نمیخرند. میخرند که نگه دارند. شاید ده سال یا
بیست سال. زمین، طلا و سهام، فرقی نمیکند. این سرمایهگذارها بجای قیمتها، به دنبال ارزشها
هستند. آنها چیزی را میخرند که ارزش زیادی دارد، اما قیمتش ارزان است. بعد مدتی طولانی صبر
میکنند تا دنیا هم به ارزش خرید آنها پی ببرد. مثل کسی که در دهه ۱۹۲۰ نقاشیهای پیکاسو و
آشنایی با 3 دسته متفاوت سرمایه گذاری
احسان والیان
- اشتراکگذاری
شناخت سرمایه گذاری یکی از مهمترین چیزهایی است که باید مورد توجه افراد قرار گیرد. به طور کلی 3 نوع سرمایه گذار وجود دارد. نوع سرمایه گذاری شما نشان میدهد چطور استراتژی خود را برای آینده ترتیب استراتژی بخر و نگهدار دهید و پیامدهای پیش آمده برای خود را بهتر میشناسید. این 3 نوع سرمایه گذاری عبارتند از پیش سرمایه گذار، سرمایه گذار منفعل و سرمایه گذار فعال. در ادامه با هر یک از این دستهبندیها بیشتر آشنا میشوید.
سرمایه گذار نوع اول: پیشسرمایه گذار
«پیشسرمایه گذار» اصطلاحا به کسانی گفته میشود که اقدام به سرمایه گذاری نکردهاند. این دسته از مردم فاقد آگاهی زیاد یا هشیاری مالی حداقلی هستند. این افراد کمتر تفکرات سرمایه گذاری دارند و همگام با آن پسانداز کمی میکنند. در واقع میتوان گفت سرمایه این افراد به نحوی غیرمعقول مصرف میشود و چندان برای آینده نمیماند یا از حد بهینه آن استراتژی بخر و نگهدار کمتر میشود. دنیای مالی این افراد عمدتا بر پایه مصرف بنا نهاده شده است و این مصرف بر پسانداز و سرمایه گذاری غلبه دارد. این گونه افراد وقتی پول بیشتری درمیآورند، مخارجشان هم بیشتر میشود زیرا سبک زندگی را بر امنیت مالی مرجح و دارای اولویت میدانند.
اگر از این دسته افراد هستید، استراتژی بخر و نگهدار به یاد داشته باشید که به خصوص در کشورهای دارای تورم بالا، سرمایه گذاری مناسب اهمیت زیادی دارد. تورم به خودی خود، شما را از قافله زندگی عقب میاندازد. آشنا نبودن با سرمایه گذاری و روشهای درست پسانداز این عقب افتادن را بیشتر میکند.
دسته دوم: سرمایه گذاری منفعل یا غیرفعال
برخی از افراد در دسته دیگری قرار میگیرند. این گروه به نوعی منفعلانه با سرمایه گذاری برخورد میکنند. بسیاری از سرمایه گذاریهای انجام شده در این دسته قرار میگیرند. بر این اساس، کسی که دست به سرمایه گذاری منفعل میزند، سعی میکند از اصول ابتدایی و دانشی در مورد سرمایه گذاری و گزینههای مختلف آن استفاده کند. این قبیل سرمایه گذاران توجه خاصی نسبت به نوسانات دارایی در کوتاه مدت ندارند و بیشتر به دنبال اهداف بلند مدتی هستند. در واقع یک گزینه را پیدا میکنند، روی آن سرمایه گذاری میکنند و پس از نگهداری آن، هنگامی که احتیاج ضروری پیدا کنند، آن را به فروش میرسانند. این کار اشتباه نیست اما میتواند پیامدهای منفی هم داشته باشد.
سرمایه گذاری منفعل یا غیرفعال بیشتر به درد افراد پرمشغله یا کماطلاع میخورد. این نوع سرمایه گذاری برای کسانی که نمیخواهند یا نمیتوانند وقت زیادی برای سرمایه گذاری یا فکر کردن در مورد آن اختصاص دهند، مناسب است. ویژگی دیگر این سرمایه در ساده بودن آن است. این استراتژی در برخی موارد به «بخر و نگه دار» هم معروف است.
دسته سوم: سرمایه گذاری فعال
دسته سوم افراد به سرمایه گذار فعال معروف هستند. تفاوت اصلی میان این دو نوع سرمایه گذار این است که سرمایه گذاران فعال به دنبال نوسانات و استفاده از آنها در استراتژی بخر و نگهدار بازار هستند. این دسته از سرمایه گذاران معمولا دانش خوبی در مورد بازار دارند. آنها با پولشان زیاد کار میکنند و حتی شاید از بازاری به بازار دیگر بروند. این گونه سرمایه گذاری به دلیل پیچیدهتر بودن آن به همه توصیه نمیشود.
وارن بافت و بنجامین گراهام از مهمترین افرادی هستند که دست به سرمایه گذاری فعال زدهاند. این دسته افراد به درستی از تواناییهای تحلیلی خود استفاده میکنند. سرمایه گذاری فعال نیاز به دانش خوبی در زمینه تحلیل دارد.
جمعبندی
سعی کنید نوع سرمایه گذاری خود را به درستی تشخیص دهید. در این صورت میتوانید آینده خود را به نوعی تضمین کنید. از سوی دیگر با استراتژی مناسب از زیان دور خواهید ماند.
سودآوری بلند مدت
درون استراتژی بخر و نگه دار، یكی از جنبه هایی كه سرمایه گذاران كوچك ارزش بیشتری برای آن قائل هستند چگونه می توان به سودآوری طولانی مدت دست یافت. چگونه آن را به دست می آورید؟ چه نوع اوراق بهادار را باید انتخاب کنید؟ یا اینکه علایق شما خطرات زیادی دارند؟ آنها فقط چند مورد هستند رویکردها آنچه خرده فروشان به آن می آیند. البته ، این نوع اهداف نیاز به مجموعه ای از رویکردها دارد که باید برآورده شوند و ما از طریق این مقاله برای شما توضیح خواهیم داد.
به طور کلی ، پس اندازکنندگانی که به این دوره از ماندگاری هدایت می شوند ، نمایه کاملاً مشخصی دارند. اینها سرمایه گذاران محافظه کار هستند آنها بیشتر از سودآوری به دنبال امنیت هستند. آنها روی اوراق بهادار با نقدشوندگی بسیار زیاد تمرکز دارند ، که نه تنها در مناطق ملی ، بلکه در سایر مناطق جغرافیایی در شاخص های اصلی بازار سهام گنجانده شده اند. و در هر صورت آنها از خطرناکترین پیشنهادهایی که با ارزشهای سوداگرانه نمایان می شوند فرار می کنند.
وقتی تحلیل کردید که چگونه سرمایه گذاران به دنبال سودآوری بلند مدت هستند ، وقت آن است که تمرکز کنید روی کدام دسته از اوراق بهادار ، سبد سرمایه گذاری شما را تشکیل می دهند. تراشه های آبی یکی از گزینه های مورد علاقه شما هستند، و این در بیشتر اجراهای او وجود دارد. از این نظر ، باید بخاطر داشت که این مقادیر نشان دهنده کسانی است که بیشترین وزن مخصوص شاخص انتخابی ملی را دارند ، استراتژی بخر و نگهدار شاخصی که با نام Ibex 35 شناخته می شود. BBVA ، Santander ، Iberdrola ، Endesa و Repsol اعضای آن هستند.
ارزشهای بسیار دفاعی
اوراق بهاداری که گیرنده فعالیت آنها هستند نوسانات زیادی در قیمت آنها ایجاد نمی کنند. بیهوده بین حداکثر و حداقل قیمت قیمت های آنها در همان جلسه معاملات اختلاف زیادی ایجاد نمی کند. یکی دیگر از مشارکت های او این است که این گروهی از اقدامات است که بازده سود بالایی را ارائه دهید. با سودآوری ثابت و سالانه که بین 3 تا 8 درصد است ، از طریق یک یا چند پرداخت در سال. این پاداش به سهامدار باعث می شود سرمایه گذار درآمد ثابتی در این متغیر داشته باشد.
دلیل این استراتژی سرمایه گذاری در سودآوری بلندمدت به این دلیل است که از حاشیه سود ضعیفی که در حال حاضر توسط محصولات اصلی پس انداز (سپرده ها ، سفته های بانکی ، بدهی های عمومی و . ) ارائه می شود ، فراتر رفته است. و این در هر صورت ، بیش از 0,50 exceed تجاوز نکنید. به عنوان یک نتیجه از سیاست پولی بانک مرکزی اروپا (ECB) برای کاهش قیمت پول. و همین امر منجر به 0٪ بودن آن شده است. اتفاقی که هرگز در سیاست اقتصادی جامعه رخ نداده بود.
سایر ارزشهای محافظه کارانه ای که این سرمایه گذاران برای آنها انتخاب می کنند ، مقادیر مربوط به بخشهای بسیار پایدار است ، هم در خطوط تجاری و هم در قیمتهای آنها. در این میان ، منبع تغذیه ، بزرگراه ها و به ویژه شرکت های برق برجسته هستند.. دقیقاً مورد دوم با نمایشی گسترده و متنوع: Gas Natural ، Endesa ، Iberdrola ، Enagás و Red Eléctrica Española ، و غیره. آنها در نمونه کارها از این ویژگی ها کم ندارند. جای تعجب نیست که آنها ثبات بیشتری را در پس انداز سرمایه گذاران کوچک و متوسط ایجاد می کنند.
اهداف چیست؟
تدوین و حفظ یک استراتژی سودآوری بلند مدت به خصوصیات کاملاً مشخصی نیاز دارد ، که هنگام تدوین استراتژی خود نباید از آنها چشم پوشی کنید. قطعاً باید ماندگاری را در بازارهای سهام تعریف کنید. با حداکثر مدت زمانی که تقریباً بین 5 تا 10 سال است، که در آن می توان اوراق بهادار با بهره روزافزون را انتخاب کرد ، تحت حداقل سرمایه ای که بر اساس ارزش سهام شرکت شده در این عملیات در بازارهای سهام خواهد بود.
رایج ترین فرمول برای هدایت این نوع سرمایه گذاری این است که اجازه دهید خود را در واقعیت قیمت ها تحمل کنید. به طوری که با افزایش اصطلاحات ، سودآوری نیز جذابتر می شود ، اگرچه درصدی برای انجام عملیات بزرگ چندان چشمگیر نیست. و البته به شرطی که اتفاقی نیفتد که بازار سهام را به لرزه بیندازد ، همانطور که در آغاز آخرین بحران اقتصادی ، در سال 2007 اتفاق افتاد.
در سرمایه گذاری های طولانی مدت ، ارزیابی مجدد از هر رابطه ای پیدا نخواهید کرد ، چه رسد به این که شما را میلیونر کنند. جای تعجب نیست که بیشتر موارد در مورد آن است کل سرمایه گذاری شده را تضمین کنید. بدست آوردن بازدهی بیش از درآمد ثابت و البته بدون فرض خطرهای بیش از حد. مهم نیست زیرا شما فرایندهایی را طی استراتژی بخر و نگهدار می کنید که بخشی از کمک های خود را از دست خواهید داد. سالهای بیشتری برای بازیابی و حتی افزایش آن وجود خواهد داشت.
در این عملیات چه روانشناسی باید داشته باشید؟
کاهش اخیر نرخ بهره به عنوان پیامد اصلی آن کاهش چشمگیر سودآوری سپرده های بانکی بوده است. و یکی از پیامدهای آن این است انحراف بخش خوبی از پس انداز به سهام، و به ویژه به بازار سهام. اما شما باید یک سری اقدامات را انجام دهید که در عملیات کوتاه مدت معمول نیستند و به توجه ویژه شما نیاز دارند.
شما نباید روی حرکات خاص بازارهای مالی تمرکز کنید ، زیرا این هدف نیست. حتی استراتژی بخر و نگهدار ممکن است عاقلانه باشد که از عملیات خود غافل شوید زیرا در چنین دوره های ماندگاری بالایی فکر می کنند. بسیار مهم است که شما سهام شرکت بسیار نامنظم را مشترک نکنید و حتی ممکن است در نتیجه مدیریت آنها از بین بروند. هرچه شرکت ها پایدارتر باشند ، برای منافع شما بهتر خواهد بود. ثبات عامل اصلی است که شما باید هنگام انتخاب اجزای مورد نظر خود به دنبال آن باشید.
مشخصات این اصطلاحات
مانند سایر استراتژی های سرمایه گذاری ، این گزینه در سهام دارای یک سری مزایا و معایب است که باید بدانید. و این در بیشتر موارد به نمایه شما به عنوان یک سرمایه گذار متوسط بستگی دارد. در مواجهه با این سناریو که نمایانگر ماندگاری طولانی مدت در بازارهای سهام است ، شما چاره ای جز تحلیل مزایای آنها نخواهید داشت. و در آن مزایای آن ابتدا منعکس خواهد شد.
- آنها علاقه فزاینده ای را ارائه می دهندبه گونه ای که با نگاه به سالهای بیشتر ، سود سهام پرتفوی ایجاد شده افزایش می یابد ، اما بدون رسیدن به سطوح نامتناسب.
- آنها سرمایه سرمایه گذاری شده را تضمین نمی کنند، اما در ازای ارائه چشم اندازهای عملکرد خوب ، که می تواند با پاداش سود حاصل از بخش زیادی از این پیشنهادات افزایش یابد.
- بسته به نمایه ای که ارائه می دهید ، و مناسب ترین گزینه برای علایق شما ، استراتژی های مختلفی برای استخدام وجود دارد متنوع کردن سرمایه گذاری، و بر روی یک ارزش واحد تمرکز نکنید. این یک روش بسیار مفید برای محافظت از پس انداز در مدت زمان طولانی است.
- سرمایه گذاری بلند مدت به شما امکان می دهد از طیف وسیعی از مقادیر انتخاب کنید، هم از سهام ملی و هم از خارج. تلاش برای همیشه به دنبال بیشترین پتانسیل سودآوری ، حتی انتخاب فرصت های خرید که مطمئناً هر ساله در حال ظهور هستند.
معایب معاملات بلند مدت
این شرایط متراکم همچنین خطرات خاصی را به همراه دارد که برای سرمایه گذاری باید آنها را ارزیابی کنید. و این که در وهله اول می تواند شما را تصور کند کمبود نقدینگی برای تأمین هزینه های خاص در زندگی شخصی شما (تعهدات مالیاتی ، پرداخت وام وام ، مدرسه فرزندان یا صرفاً پرداخت غیرقابل پیش بینی در بودجه خانواده). اما آنها تنها مشکلاتی هستند که می توانید در این شرایط پیدا کنید. عوامل دیگری نیز وجود دارد که باید در مورد آنها نیز فکر کنید. و در زیر آنها موارد برجسته وجود دارد.
- فرض کنید که یک سرمایه بی حرکت برای مدت زمان نسبتاً طولانی ، اگرچه می توانید فروش جزئی انجام دهید تا نقدینگی لازم را بدست آورید. اگرچه با این خطر آشکار که قیمت سهام شما در آن زمان کمتر از خرید باشد.
- حداقل سرمایه ای که شما برای سرمایه گذاری در سهام اختصاص می دهید به طور کلی بیشتر از سایر محصولات مالی است که بر وضعیت واقعی حساب های شخصی شما و آنچه می تواند شما را به انجام هدایت برساند ، تأثیر خواهد گذاشت. نجات وقت شناس سایر محصولات مالی (سپرده های مدت دار ، صندوق های سرمایه گذاری ، ضمانت نامه ها یا مشتقات ، و غیره).
- سودآوری ارائه شده توسط سرمایه گذاری در پایان ممکن است آنقدر جذاب نباشد که بتواند آنها را برای چندین سال حفظ کند محصولات مالی دیگر را جستجو کنید با مزایای بهتر و حتی با بازدهی تضمین شده ، اگرچه چیز عادی این است که بسیار کم است و برنامه های شما را به عنوان یک صرفه جویی طولانی مدت برآورده نمی کند.
- این کلاسهای ماندگاری بالا با هدف محافظت از نوع محافظه کارانه بیش از حد محافظت می شوند که به جای خطر و سودآوری بیشتر به دنبال امنیت و وضوح است. اولین کاری که شما باید انجام دهید این است که تعریف کنید اگر این ویژگی ها را داشته باشید و از مدل های سرمایه گذاری آنها پیروی کنید. حتی ممکن است گیج شده باشید و واقعاً در یک پروفایل دیگر نه چندان طولانی قرار بگیرید.
آیا ارزش طولانی شدن مهلت ها را دارد؟
پنج ، ده یا حتی بیشتر سال برای حفظ موقعیت در بازارهای سهام یک دوره بسیار طولانی استراتژی بخر و نگهدار است. کاربران خیلی جوان نیستند ، البته اگر بازنشستگان باید این رویکردهای طولانی مدت را دنبال کنند. فقط در قرون وسطی معنی خواهد داشت، و به شرطی که پس انداز شود که برای بسیاری مورد نیاز نباشد. اگر قصد شما در سالهای آینده خرید خانه است ، این راهکارهای سرمایه گذاری را فراموش کنید. زیرا مناسب ترین منافع شما نیست و حتی می تواند به منافع شما آسیب جدی برساند.
در هر صورت ، این یک استراتژی برای است قسمت کمی از پس انداز خود را سرمایه گذاری کنید، و به قصد ایجاد یک کیسه پس انداز برای چند سال آینده. و این را می توان با قرارداد سایر محصولات بانکی ، و به همین دلیل نه ، دارایی های مالی مختلفی که می تواند پس انداز شما را از این پس سود آور کند ، ترکیب کند.
محتوای مقاله به اصول ما پیوست اخلاق تحریریه. برای گزارش یک خطا کلیک کنید اینجا.
مسیر کامل مقاله: اقتصاد اقتصادی » محصولات مالی » کیف » سودآوری بلند مدت
روش میانگین کم کردن در بورس
احتمالا تاکنون اصطلاح کم کردن میانگین خرید را بین اهالی بورس شنیدهاید. روش میانگین کم کردن در بورس، یک استراتژی خرید است که در صورت افت قیمت سهم کاربرد دارد. کاهش میانگین خرید که برخی مواقع ممکن است با خرید پلهای اشتباه گرفته شود، موافقان و مخالفان زیادی در بین معامله گران سهام دارد. در این مقاله قصد داریم به طور مفصل به این مسئله بپردازیم و از زوایای مختلف آن را بررسی کنیم. با ما همراه باشید.
کم کردن میانگین خرید چیست؟
کم کردن میانگین قیمت خرید یک سهم، در واقع خرید پلهای سهم در صورت افت قیمت است.
میانگین کم کردن (averaging down) در شرایطی کاربرد دارد که پس از خرید یک سهم، قیمت آن افت کند و سرمایهگذار در قیمت پایینتری آن سهام را دوباره خریداری میکند. در این صورت میانگین قیمت خرید تمام شده سهم برای او کاهش خواهد یافت و طبیعتا اگر سهم رشد کند، خیلی زودتر سرمایه گذاری به سود میرسد.
برای مثال فرض کنید شما 10 سهم یک شرکت را با قیمت 100 تومان خریده اید. حال قیمت افت کرده و به 50 تومان رسیده است. اگر در این قیمت نیز 10 سهم این شرکت را خریداری کنید، مثل این است که شما 20 سهم را در قیمت 75 تومان خریده اید. یعنی میانگین خرید شما از 100 تومان به 75 تومان کاهش پیدا کرده است. حال اگر قیمت سهم رشد کند و به 80 تومان برسد، شما وارد سود شده اید. در حالی که اگر میانگین خرید کم نکرده بودید، تا زمانی که دوباره قیمت به 100 تومان نرسد، از ضرر خارج نمیشود. میتوانید کم کردن میانگین خرید را در چندین مرحله انجام دهید و هرچه قیمت پایین تر می رود شما نیز میانگین خرید را کاهش دهید.
شاید با خود بگویید “چقدر خوب، من همیشه سعی خواهم کرد میانگین کم کنم و زودتر به سود برسم”. اما عجله نکنید، این روش معایب خاص خودش را دارد و اگر به درستی انجام نشود میتواند بزرگترین زیان را نصیب معامله گر کند. قبل از آنکه به اشکال این روش بپردازیم، اجازه بدهید منشاء این روش را ذکر کنیم که قطعا خالی از لطف نخواهد بود.
روش مارتینگل و کاهش میانگین خرید
روش مارتینگل در ابتدا برای شرط بندیها انجام میشد و خوب به ظاهر یک راه زیرکانه برای قماربازها بود تا همیشه در شرط بندی ها سود کنند و هیچ گاه متحمل ضرر نشوند💰.
در روش مارتینگل فرد قمارباز (معامله گر) در یک رشته شرط بندی حاضر می شود نه فقط در یک شرط بندی! یعنی او چندین شرط بندی را پشت سرهم انجام میدهد به طوریکه بعد از هر باخت، میزان شرط بندی خود را دو برابر حالت قبل می کند تا جایی که بالاخره در یک شرط بندی ببرد و از این بازی با سود خارج شود. برای روشن شدن چگونگی کارکرد این روش به مثال زیر توجه کنید.
فرض کنید که در یک بازی شرط بندی که موضوع آن انداختن یک سکه است شرکت میکنیم، به طوریکه اگر شیر بیاید معادل میزان شرط بندی میبریم و اگر خط بیاید میزان شرط بندی را میبازیم. فرض کنید این بازی را با n تومان شروع می کنیم. در مرحله اول یا سکه شیر میآید و ما برنده میشویم و پولمان می شود 2n تومان یا خط میآید و n تومان میبازیم. اگر باختیم، در مرحله بعدی میزان شرط بندی را دو برابر می کنیم، یعنی 2n تومان وسط میگذاریم. در این مرحله اگر ببریم آنگاه سود ما در کل n تومان خواهد بود زیرا در این مرحله 2n تومان برده و در مرحله قبل n تومان باخته بودیم. بنابراین سود خاص ما n تومان خواهد بود. حال فرض کنید اگر دوباره در این مرحله ببازیم، برای مرحله بعدی میزان شرط بندی را دوباره دو برابر می کنیم، یعنی 4n تومان. حال اگر برنده شویم آنگاه باز هم در کل n تومان سود کرده ایم:
باخت در مرحله اول و دوم 3n تومان
سود از مرحله سوم 4n تومان
سود کل: 4n-3n=n تومان
این مراحل اگر N بار هم رخ دهد باز در نهایت ما در بار N ام مقدار n تومان سود کرده ایم، البته اگر سرمایه ما تمام نشده باشد!💰💰💰
روش استراتژی بخر و نگهدار مارتینگل توسط یک آمریکایی ابداع شد و بعد از آن توسط معاملهگران مختلفی با روشهای گوناگون اجرا شد. طبق این روش شما سرمایه اولیه خود را که برای سرمایه گذاری در بورس معیین کرده اید به قسمتهای نامساوی (از توانهای عدد 2) تقسیم میکنید و خرید خود را در قیمتهای مختلف بر مبنای این ضرایب انجام میدهید. برای مثال فرض کنید شما 1 عدد سهم را باقیمت 100 تومان خریداری کرده اید و قیمت آن 30% افت کرده و به 70 تومان میرسد.
بر اساس روش مارتینگل شما باید در این قیمت 2 عدد سهم جدید خریداری نمایید. با این کار میانگین قیمت کل خرید شما به 80 تومان کاهش مییابد. حال اگر قیمت سهم به جای رشد مجدداً افت نماید و به 50 تومان برسد، طبق روش مارتینگل این بار شما باید 2 برابر خرید قبلی یعنی 4 سهم را در این قیمت خریداری کنید. با این کار میانگین قیمت تمام شده هر سهم شما به 63 تومان کاهش مییابد. در واقع انگار شما 7 سهم را در قیمت 63 تومان خریده اید و حال قیمت به 50 تومان رسیده است و این در حالی است که قیمت فعلی سهم در حال حاضر 50% نسبت به قیمت خرید اولیه شما کاهش پیدا کرده است. اگر سهم فقط 26% رشد نماید کل خرید شما سودآور خواهد شد. این روش مشابه همان روش کم کردن میانگین خرید است و میتواند زودتر شما به سود برساند.
مزیت روش میانگین کم کردن چیست؟
مزیت روش میانگین کم کردن این است که ما در صورت افت سهم، از نظر زمانی دچار ضرر نمیشویم. در واقع هنگامی که قیمت سهم از قیمت خرید اولیه ما افت میکند و فاصله میگیرد، میتوان با اجرای این روش، قبل از رسیدن قیمت سهم به قیمت خرید اولیه ما، وارد سود شویم، نه اینکه صبر کنیم تا قیمت سهم به قیمت خرید اولیه برسد و ما تازه از زیان خارج شویم. چه بسا که ممکن است در مواردی قیمت سهم پس از افت به راحتی به قیمتهای قبلی برنگردد و زمان بسیار طولانی طول بکشد و از نظر زمانی برای ما توجیه نداشته باشد و ما مجبور شویم در نهایت با ضرر از معامله خارج شویم. از طرف دیگر در صورت رشد سهم پس از میانگین کم کردن، به دلیل اینکه حجم خرید ما بیشتر شده است، سود بسیار بیشتری خواهیم کرد.
عیب میانگین کم کردن در چیست؟
قطعا روش مارتینگل یا روشهایی مشابه که بر اساس کم کردن میانگین خرید کار میکنند یک ایراد بزرگ دارند. توجه به این نقطه ضعف میتواند دیدگاه شما را به کلی تغییر بدهد. این روش توسط معامله گران بزرگی اجرا شده است و هر کدام از آنها با توجه به سیستمهای معاملاتی خود و استراتژیهایشان آن را شخصی سازی کرده اند. طبق این روش شما میتوانید دفعات متعددی این کار را انجام دهیم و هرچقدر که قیمت سهم افت میکند میانگین قیمت خرید خود را به آن نزدیک کنید. اما نکته بسیار مهمی که وجود دارد این است که سرمایه ما محدود است و ما نمیتوانیم تا ابد بر روی خرید قبلی خود 2 برابر خرید جدید انجام دهیم و با گذشتن چند مرحله از این کار، حجم خرید و سرمایه مورد نیاز برای آن به شدت افزایش پیدا میکند. فرض کنید در هشت مرحله بخواهید میانگین خرید را به این روش کم کنید. اگر در مرحله اول 10 میلیون تومان از یک سهم را خریده باشید، در مرحله هشتم باید 1 میلیارد و 280 ملیون تومان پول داشته باشید. مضاف بر اینکه در طی هفت مرحله قبلی شما 1 میلیارد و 270 میلیون تومان تاکنون از این سهم خریداری کرده اید. میبینید که چگونه تصاعدی مبلغ مورد نیاز برای خرید بیشتر خواهد شد.
حالا چگونه عیب بزرگ روش کم کردن میانگین خرید را بر طرف کنیم👇
در ابتدا باید بگوییم که این ایراد بزرگ کاملا مرتفع نخواهد شد بلکه میتوان آن را مدیریت کرد. برای انجام این کار باید مراحل خرید برای کم کردن میانگین را به تعداد مشخصی محدود کرد تا بتوان از عهده انجام آن برآمد.
برای مثال میتوان پس از افت قیمت سهم، در سه مرحله میانگین خرید را کاهش داد. بدین صورت که سرمایه خود را به ۴ قسمت نامساوی بر اساس ضرایب توان 2 تقسیم کنید و در هر مرحله، آنها را خرج کنید. برای مثال اگر کل سرمایه شما 60 ملیون است باید آن را به قسمت های 4، 8، 16 و 32 ملیون تقسیم کنید. سپس با 4 ملیون شروع کنید و میتوانید با عبور از حد ضرر در مرحله اول 8 در مرحله دوم 16 و در مرحله آخر 32 میلیون سهم را خریداری کنید.💰💰
🔶 این روش زمانی بسیار کاربردی است و میتواند فایده داشته باشد که شما آموزش های تکنیکالی و بنیادی و روانشناسی لازم را دیده باشید و سهمی را که انتخاب کرده اید، سهم با ارزشی باشد ✅✅✅
چه زمانی میانگین کم استراتژی بخر و نگهدار کنیم؟
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
این سوالی است که بسیاری از افراد آن را میپرسند. اگر منظور زمان خرید های پله ای است، این موضوع با تحلیل تکنیکال و مشخص کردن حد ضرر مشخص میشود. اگر منظور از این سوال این است که در چه مواردی میتوانیم از این روش استفاده کرد باید گفت زمانی که یک سهم بنیادی و باارزش خریده اید و تحلیل بنیادی میگوید که بازار در مورد این سهم در حال حاضر دارد اشتباه میکند.
در بسیاری از مواقع بازار در یک بازه زمانی کوتاه مدت، در مورد قیمت یک سهم دچار اشتباه میشود و قیمت بیش از حد افت میکند. این مواقع بهترین فرصت برای کم کردن میانگین و شکار سهم است. اگر سهمی بنیادی را انتخاب کنید، میتوان با خیالی آسوده تر میانگین خرید را کم کرد زیرا می دانیم که این سهم در آینده نزدیک رشد خوبی را خواهد کرد و به قیمت اصلی خودش خواهد رسید. بنابراین نکته قابل توجه آن که استراتژی کم کردن میانگین باید پس از تحلیل یک سهم بر اساس روشهای مختلف انجام شود و بدون داشتن تحلیل مناسب، نباید اقدام به اتخاذ این روش کرد.
در بسیاری از موارد ممکن است افت یک سهم بی ارزش حد و مرزی نداشته باشد. به اصطلاح “بعضی از سهامها کف ندارند” و شما پس از اینکه آخرین پول خود را نیز در کم کردن میانگین خرج کردید، باز هم شاهد افت قیمت خواهید بود و این روش نه تنها کمکی به شما نمیکند بلکه میتواند باعث زیان بیشتر شما بشود.
اخطار
میانگین کم کردن اگر بر روی سهمهای بنیادی انجام نشود میتواند باعث از دست رفتن 70 درصدی سرمایه شما شود! پس اگر با تحلیل بنیادی آشنا نیستید و نمیتوانید به لحاظ بنیادی سهمهای ارزنده را شناسایی کنید، توصیه اکید داریم که هیچ گاه بر روی سهمی که از آن شناخت کافی ندارید میانگین خرید کم نکنید که این کار میتواند به منزله پایان کار شما در بورس باشد.
فرمول محاسبه میانگین خرید
بسیاری از افراد در بدست آوردن قیمت سر به سر یا همان میانگین خرید خود کمی دچار ابهام هستند. در اینجا فرمول محاسبه میانگین خرید را ذکر میکنیم. فرض کنید ما در سه مرحله یا سه قیمت متفاوت سهمی را با حجم متفاوت خریداری کردهایم و حالا میخواهیم ببینیم قیمت میانگین خرید ما یا همان قیمت سر به سر ما چقدر است.
برای این کار ابتدا حاصل عبارت زیر را بدست اورید:
(تعداد سهامی که در قیمت اول خریدیم ضربدر قیمت اول + تعداد سهامی که در قیمت دوم خریدیم ضربدر قیمت دوم + تعداد سهامی که در قیمت سوم خریدیم ضربدر قیمت سوم)
حال عدد بدست آمده را تقسیم بر تعداد کل سهامی که خریدیم میکنیم و به این ترتیب قیمت میانگین خرید بدست میآید.
نتیجه گیری
روش میانگین کم کردن در بورس میتواند در بسیاری از مواقع مفید باشد و به ما کمک کند تا زود تر از ضرر خارج شویم و بیشتر سود کنیم. اما در اتخاذ این روش نکات زیادی وجود دارد که باید آن را در نظر بگیریم:
- روی سهمی میانگین کم کنید که به لحاظ بنیادی مورد تایید باشد
- زمانی میانگین خرید را کم کنید به لحاظ تکنیکالی مناسب باشد
- مراحل کم کردن میانگین را به سه مرحله محدود کنید
کلام آخر اینکه سرمایه خود را مدیریت کنید و تنها بخشی از سرمایه کلی خود را برای یک سهم و میانگین کم کردن قیمت آن در نظر بگیرید. همیشه باید در پرتفوی شما سهامی از گروه های مختلف وجود داشته باشد. برای افراد مبتدی، میانگین کم کردن دامی است استراتژی بخر و نگهدار که آنها را به سمت تک سهم شدن میکشاند، مراقب این دام باشید.
معاملهگر هستید یا سرمایهگذار
نکته پایانی اینکه باید ابتدا مشخص کنید معاملهگر هستید با سرمایهگذار؟ در معاملهگری اصلا چیزی به نام “میانگین کم کردن” وجود ندارد! برای روشن شدن این موضوع مقاله زیر را مطالعه کنید:
تفاوت تحلیلگری، سرمایه گذاری و معاملهگری
دیدگاه شما