معنی Divergence چیست؟


خط نارنجی SMA و خط آبی EMA را نشان میدهد.

اندیکاتور چیست؟

یکی از مهمترین و اصلی‌ترین ابزارهای تحلیل تکنیکال، اندیکاتورها می‌باشند. با توجه به تجربه مثبت تحلیلگران تکنیکال در استفاده از اندیکاتورها، همواره برخی از آنها مورد توجه عموم تحلیلگران قرار گرفته‌ اند.

اندیکاتور یا شاخص، نمودارهای کمکی در تحلیل تکنیکال هستند که از مواد خام تحلیل تکنیکال یعنی قیمت، زمان و حجم و ترکیب آن با توابع ریاضی ترسیم می‌شوند. در واقع و به طور ساده، اندیکاتورها معنی Divergence چیست؟ با استخراج اطلاعاتی از نمودار قیمت و زمان آنها را در توابع ریاضی مشخصی قرار می‌دهند که خروجی این فرایند اطلاعاتی جهت تصمیم گیری در آینده به تحلیلگران ارائه می‌دهد.

در تحلیل و تصمیم‌گیری اولویت با نمودار قیمت می‌باشد و اندیکاتورها صرفا به عنوان نمودارهای کمکی در نظر گرفته می‌شوند.

بهتر است کمی بیشتر در این مورد توضیح دهیم زیرا یکی از مهمترین نکاتی می‌باشد که در استفاده از اندیکاتورها میبایست به آن توجه ویژه‌ای داشته باشیم. خطوط عابر پیاده را در کف خیابان در نظر بگیرید، وقتی به آنها نزدیک می‌شویم از سرعت خود کاسته و یا حتی متوقف می‌شویم. در واقع این خطوط مبنای تصمیم‌گیری ما در حین رانندگی می‌باشند؛ همچنین در کنار خطوط عابر پیاده یک تابلوی راهنمایی و رانندگی نیز قرار گرفته است که اشاره به همین موضوع دارد. ولی اگر خطوط عابر پیاده مبنای تصمیم‌گیری ما هست پس چه لزومی دارد که یک تابلوی راهنمایی و رانندگی نیز در کنار آن قرار بگیرد؟
در برخی از روزها که وضعیت جوی مناسبی حاکم نیست و ممکن است هوا مه آلود باشد و یا سطح جاده به وضوح قابل مشاهده نباشد این تابلو می‌تواند به ما کمک بزرگی کند.

اندیکاتورها نیز مانند مثال فوق مبنای تصمیم‌گیری ما نیستند و صرفا به ما کمک می‌کنند تا در تصمیم‌گیری بهتر عمل کنیم.

اندیکاتورها نمودار قیمت

انواع اندیکاتورها از حیث سیگنال زمانی

اندیکاتورها از حیث سیگنال زمانی به دو دسته پیشرو و پیرو (تاخیری) تقسیم‌بندی می‌شوند:

  1. اندیکاتورهای پیشرو(Leading Or Oscillator): این اندیکاتورها قابلیت حدس زدن تغییر روند را دارند و گاهی اوقات سطوح بازگشتی و سیگنال شکست را زودتر از نمودار قیمت به ما نشان می‌دهند.
  2. اندیکاتورهای پیرو یا تاخیری (Lagging Or Trend): این اندیکاتورها از نوع تاخیری هستند و اکثرا روی نمودار قیمت قرار می‌گیرند و با کمی تاخیر نواحی برگشتی را تایید می‌کنند.

چهار دسته اصلی اندیکاتورها

اندیکاتورها به چهار دسته اصلی تقسیم بندی می‌شوند که هر کدام ویژگی های منحصر به فرد خود را دارند.
سه دسته از آنها در قالب اندیکاتورهای عمومی هستند و یک دسته نیز اندیکاتورهایی می‌باشند که توسط اسطوره بازارهای سرمایه‌گذاری جناب آقای بیل ویلیامز ایجاد شده‌ است.

  1. اندیکاتورهای روندی (Trend): این اندیکاتورها از نوع تاخیری هستند و معمولا بر روی نمودار قیمت ایجاد می‌شوند و عموما با میانگین‌گیری از نمودار قیمت اطلاعاتی را برای تحلیل و تصمیم گیری در اختیار تحلیلگر قرار می‌دهند.
  2. نوسانگرها (Oscillator): همانطور که از نام آنها پیداست نوسانگر هستند و در محدوده خاصی حرکت می‌کنند. نوسانگرها توانایی بررسی قدرت روند را دارند و در صورتی که ضعفی در روند ایجاد شود تا حدودی در نوسانگرها قابل مشاهده است. از دیگر ویژگی نوسانگرها بررسی هیجانات بازار است و زمانی که خرد جمعی واکنشی به قیمتها نشان دهد، نوسانگرها نیز به این موضوع واکنش نشان می‌دهند و تا حد زیادی به تحلیلگر کمک می‌کنند تا کیفیت تحلیل خود را افزایش دهد.
  3. حجم (Volume): دسته ای از اندیکاتورها هستند که حجم معاملات معنی Divergence چیست؟ و ارزش آن را مورد بررسی و ارزیابی قرار می‌دهند. حجم معاملات در تایم فریم های مشخص دارای معانی مهمی برای تحلیلگران محسوب می‌شود که استفاده از این اندیکاتورها در تصمیم گیری آنها تاثیر گذار می‌باشد.
  4. بیل ویلیامز (Bill Wiliams): دسته اندیکاتورهای بیل ویلیامز توسط شخص آقای ویلیامز طراحی و توسط دخترشون بهینه سازی شده‌اند. در طراحی این اندیکاتورها از فرمولهای ریاضی، فیبوناچی و اعداد واکنشگرا استفاده شده است.

آشنایی با مفهوم همگرایی و واگرایی

زمانی که نمودار قیمت و اندیکاتور در تغییرات با هم ناهماهنگ رفتار کنند شاهد واگرایی (Divergence) هستیم و در صورتی که نمودار قیمت و اندیکاتورها اتفاق نظر داشته باشند شاهد همگرایی (Convergence) خواهیم بود.

در صورتی که نشانه‌هایی از واگرایی در اندیکاتورها یافت شود بیانگر ضعف در روند میباشد و این موضوع می‌تواند منجر به تغییر روند گردد.
اگر واگرایی در نواحی برگشتی مشاهده گردد می‌تواند احتمال برگشت را افزایش داده و یکی از خبرهای مثبت برای تحلیلگرانی محسوب می‌شود که آن ناحیه برگشتی را شناسایی کرده‌اند.

مفهوم همگرایی و واگرایی

آشنایی با برخی از اندیکاتورهای پر طرفدار

اندیکاتور مکدی توسط آقای جرالد اپل طراحی شده است که به بررسی قدرت و شتاب روند می‌پردازد. این اندیکاتور شامل دو میانگین متحرک با نامهای خط مکدی و خط سیگنال می‌باشد که تقاطع این دو خط در شرایطی خاص سیگنالهایی برای تحلیلگران صادر می‌کند که می‌تواند مبنای تصمیم‌گیری قرار گیرد.

تجریه نشان داده است که اندیکاتورها در بهبود کیفیت تحلیل تاثیر بسزایی داشته‌اند؛ لذا تصمیم داریم تا در آینده به صورت کامل و با جزئیات بیشتری در مورد هر یک از اندیکاتورها توضیحاتی ارائه دهیم. قطعا بعد از یادگیری نحوه استفاده از اندیکاتورها کیفیت تحلیل شما نسبت به قبل افزایش قابل توجهی خواهد داشت.

آموزش مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال

واگرایی ها یکی از انواع روش های پرکاربرد در تحلیل تکنیکال سهام و حتی سایر دارایی های مالی مثل ارز می باشند. انواع واگرایی ها می توانند بین روند قیمت یک ابزار مالی و یک شاخص تکنیکال یا هر داده مالی دیگر نمایان شوند؛ با این حال واگرایی در تحلیل تکنیکال بازار سهام بین اندیکاتور های تحلیل تکنیکال و روند قیمت سهام ها شناسایی می شود و مورد استفاده قرار می گیرد.
هدف تکلیل گران از آشنا شدن با مفهوم واگرایی مشاهده یک نوع وارونگی بین نمودار قیمت و نمودار اندیکاتور است، چرا که این اتفاق شناسایی اولیه برگشت روند و معکوس شدن آن را ممکن می سازد و این سیگنال صادر شده می تواند سود های سرشاری را به همراه داشته باشد. در ادامه سعی به آموزش واگرایی به زبان ساده خواهیم کرد و شما را با انواع واگرایی هایی که در بازار اتفاق می افتد و شناسایی آنها می تواند سودمند باشد را آشنا می کنیم.

تعریف واگرایی در بورس

واگرایی زمانی رخ می دهد که قیمت سهام شما بر خلاف اندیکاتور ها، اسیلاتور ها و یا سایر داده هایی که استفاده می کنید، حرکت کند. در واقع این اختلاف بین نمودار قیمت و اندیکاتور هشداری از ضعیف معنی Divergence چیست؟ شدن روند قیمت و یا تغییر احتمالی روند است که تحلیل گران بازار سرمایه از آن بهره می برند.

واگرایی به سه دسته واگرایی زمانی ، واگرایی مخفی و واگرایی معمولی تقسیم می شود که مهم ترین آنها واگرایی معمولی و واگرایی مخفی می باشد که آموزش این واگرایی ها را بطور کامل در اختیار شما عزیزان قرار می دهیم؛ همچنین در تحلیل تکنیکال دو واگرایی مثبت و منفی وجود دارد که واگرایی مثبت احتمال افزایش قیمت دارایی می دهد، و واگرایی منفی احتمال نزولی شدن روند قیمت را می دهد.

تعریف واگرایی در تحلیل تکنیکال

اندیکاتورهای کاربردی در واگرایی

در تحلیل تکنیکال می توانید از تمام اندیکاتورهایی که با آنها آشنا هستید برای شناسایی واگرایی در سهم ها استفاده کنید؛ اما اندیکاتورهایی که به طور معمول توسط تحلیل گران حرفه ای بازار برای تشخص واگرایی استفاده می شوند، اندیکاتورهای MACD و اندیکاتور RSI هستند که از اعتبار بیشتری برخوردار می باشند.

انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال

اکثر قریب به اتفاق فعالان بازار سرمایه بر این باورند که واگرایی در تحلیل تکنیکال مباحث بورسی نشان دهنده ی تغییرات در بازار بوده و در واقع واگرایی ( Divergence ) را از اجزای روانشناسی بورس در نظر می گیرند. به عبارت دیگر به اعتقاد تحلیل گران واگرایی زمانی اتفاق می افتد که معامله گران بازار در گام آخر دچار تردید می شوند و این دقیقا زمانی است که سهم ها می توانند روند خود را تغییر دهند و بر خلاف روند قبلی حرکت کنند.
زمانی که واگرایی در بازار اتفاق می افتد با درصد بالا به آن اعتماد می شود و در اولویت تحلیل اکثر فعالان بازار قرار می گیرد؛ اما همانطور که در تصویر زیر هم مشاهده می کنید انواع واگرایی از جمله واگرایی معمولی و مخفی ، واگرایی مثبت و منفی و … وجود دارد که شناخت آنها از مهمترین کارهایی است که شما باید انجام دهید. در ادامه مطلب به معرفی کامل انواع واگرایی ها می پردازیم

انواع واگرایی

واگرایی معمولی (RD)

واگرایی معمولی یا” Regular Divergence ” نوعی از واگرایی است که در آن حرکت اندیکاتور با نمودار اختلاف دارد و در انتهای روند پدیدار می شود و نشان از بازگشت قیمت دارد. واگرایی معمولی به دو نوع مثبت و منفی تقسیم می شود:

واگرایی معمولی مثبت (+RD)

واگرایی معمولی مثبت در انتهای یک حرکت نزولی پدیدار می شود و بین دو کف ایجاد می شود. در این حالت از واگرایی نمودار قیمت ۲ کف دارد که کف دوم آن پایین تر از کف اول است اما در اندیکاتور کف دوم بالاتر از کف اول قرار گرفته.
این واگرایی به معنی ضعیف شدن قدرت فروشندگان و غلبه خریداران بر آنها است که به تحلیل گران کمک می کند تا در زمان رسیدن نمودار به خط حمایت را تشخیص دهند که آیا سطح حمایت خط روند شکسته خواهد شد یا قیمت بر خواهد گشت و مثبت خواهد شد.

واگرایی معمولی مثبت (+RD)

واگرایی معمولی منفی (-RD)

واگرایی معمولی منفی در انتهای یک حرکت صعودی پدیدار می شود و بین دو سقف ایجاد می شود. در این حالت از واگرایی نمودار قیمت ۲ سقف دارد که سقف دوم آن بالا تر از سقف اول است اما در اندیکاتور سقف دوم پایین تر از سقف اول قرار گرفته.
این واگرایی به معنی ضعیف شدن قدرت خریداران و غلبه فروشندگان بر آنها است که به تحلیل گران کمک می کند تا در زمان رسیدن نمودار به خط مقاومت روند صعودی تشخیص دهند که آیا سطح مقاومت خط روند شکسته خواهد شد یا قیمت بر خواهد گشت و وارد اصلاح یا روند نزولی خواهد شد.

واگرایی معمولی منفی (-RD)

واگرایی مخفی (HD)

واگرایی مخفی یا” Hidden Divergence “نوعی از واگرایی است که در آن نمودار قیمت با اندیکاتور اختلاف حرکت دارند و این نوع واگرایی در انتهای تحرکات اصلاحی روند ها پدیدار می شود و نشان از بازگشت قیمت، ادامه روند و معاملات در کانال خود است همچنین این واگرایی نیز به دو دسته مثبت منفی تقسیم می شود:

واگرایی مخفی مثبت (+HD)

این نوع از واگرایی در انتهای حرکات اصلاحی یک معنی Divergence چیست؟ کانال صعودی است و بین دو کف ایجاد می شود بطوری که کف دوم در اندیکاتور پایین تر از کف اول است اما در نمودار قیمت کف دوم بالاتر از کف اول است.
این حالت به معنی تضعیف شدن فشار فروش و غلبه مجدد خریداران بر فروشندگان در این کانال صعودی است و به تحلیل گران کمک می کند تا زمانی که نمودار به خط حمایتی کانال صعودی برسد با استفاده از این نکته متوجه میزان ریسک شوند و معنی Divergence چیست؟ تشخیص دهند که آیا روند با قدرت شکسته خواهد شد و یا تنها یک اصلاح صورت گرفته و معاملات در کانال صعودی ادامه خواهند یافت.

واگرایی مخفی مثبت (+HD)

واگرایی مخفی منفی (-HD)

این نوع از واگرایی در انتهای حرکات اصلاحی یک کانال نزولی است و بین دو سقف ایجاد می شود بطوری که سقف دوم در اندیکاتور بالا تر از سقف اول است اما در نمودار قیمت سقف دوم پایین تر از سقف اول است.
این حالت به معنی تضعیف فشار خرید و غلبه مجدد فروشندگان بر خریداران در این کانال نزولی است و به تحلیل گران کمک می کند تا زمانی که نمودار به خط مقاومتی کانال نزولی برسد با استفاده از این نکته متوجه میزان ریسک شوند و تشخیص دهند که آیا روند با قدرت شکسته خواهد شد و یا تنها یک اصلاح صورت کرفته و معاملات در کانال نزولی ادامه خواهند یافت.

واگرایی مخفی منفی (-HD)

واگرایی زمانی (TD)

در واگرایی زمانی بجای تضاد بیین قیمت و اندیکاتور، اختلاف بین قیمت و زمان ایجاد می شود و اندیکاتور دخالتی در این نوع واگرایی ندارد. این واگرایی در اصل ضعف و ناتوانی قیمت در حرکت اصلاحی نسبت به حرکت قبلی خود را نشان می دهد.
واگرایی زمانی به دو دسته معمولی و هوشمند تقسیم می شود که در ادامه به طور کامل به بررسی آنها خواهیم پرداخت که با این نوع واگرایی هم آشنا شوید.

واگرایی زمانی معمولی (RTD)

در این حالت تعداد کندل هایی که در فاز اصلاحی تشکیل می شود بیشتر یا مساوی با حرکت قبل است و یا اینکه فیبوناچی بازگشتی زمانی ترسیمی، بیشتر از تراز ۱۰۰٪ را اصلاح کند؛ در این حالت میل به چرخش در بازار وجود ندارد و به احتمال قوی حرکت قبلی سهم ادامه خواهد داشت. در تصویر زیر ساختار واگرایی زمانی معمولی را مشاهده می کنید:

واگرایی زمانی معمولی (RTD)

همانطور که در مثال زیر مشاهده می کنید تعداد کندل ها در فاز اصلاح ۴۱ کندل می باشد که این تعداد بیشتر از کندل های حرکت قبل است و ضعف فروشندگان را می رساند و در ادامه شاهد صعودی شدن دوباره ی سهم هستیم.

واگرایی زمانی (TD)

واگرایی زمانی هوشمند (STD)

واگرایی زمانی هوشمند حالتی است که در آن تعداد کندل های اصلاح، کمتر از تعداد کندل های حرکت قبل است اما درصد اصلاح زمانی بیشتر از درصد اصلاح قیمتی است. برای اینکه با این مفهوم بیشتر آشنا شوید به مثال زیر توجه کنید:

واگرایی زمانی هوشمند (STD)

در شکل فوق، موج اصلاح به‌اندازه ۶۱ کندل و موج صعودی به‌اندازه ۶۵ کندل بوده و نسبت این دو ۷۳% است در صورتی قیمت به‌اندازه ۶۱% اصلاح داشته است. به این پدیده که درصد اصلاح زمانی بیشتر از درصد اصلاح قیمتی است، واگرایی زمانی هوشمند گفته می‌شود.

جمع بندی مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال

برای تحلیلگران بازار سرمایه واگرایی یکی از مهمترین ابزار ها برای تخمین زدن روند سهم است، که تشخیص آن به کمک اندیکاتور ها و روند قیمتی سهم امکان پذیر است. هرچند که واگرایی در خلاف جهت مسیر حرکت سهم اتفاق می‌افتد و به این ترتیب سودهای سرشاری را نصیب سرمایه گذاران می کند اما این امکان وجود دارد که مسیر حرکتی سهم کامل نشود و ما نتوانیم به درستی واگرایی را تشخیص دهیم بنابراین نباید مبنای خرید های خودمان را فقط واگرایی قرار دهیم و باید در کنار آن از دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال بهره بجوییم.

اگر به دنبال یادگیری کامل تحلیل تکنیکال هستید پیشنهاد ما: دوره تحلیل تکنیکال مقدماتی

تحلیل تکنیکال چیست؟

بسیاری از تریدرها از تحلیل تکنیکال برای پیش‌بینی روند بازار در آینده استفاده می‌کنند. اما این نوع تحلیل تا چه اندازه دقیق و کاربردی‌ است؟ چرا باوجود اینکه بسیاری از افراد تکنیک‌های آن را استفاده می کنند باز هم دچار اشتباه می‌شوند و ضرر می کنند؟ در این مقاله در مورد ماهیت تحلیل تکنیکال، ابزارهای رایج و نکات فنی مربوط به آن می‌خوانید.

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال روشی برای پیش‌بینی قیمت در بازار بر اساس بررسی تاریخچه قیمت و حجم معاملات است. در بازارهای سنتی مانند بازار سهام و بورس اوراق بهادار از تحلیل تکنیکال به طور گسترده استفاده می‌شود. جالب است بدانید این روش یکی از اجزای اصلی در بازار ارزهای دیجیتال است.

تحلیل تکنیکال روی داده‌های تاریخی قیمت یا پرایس‌اکشن (Price Action) تمرکز فراوانی دارد. بنابراین از آن به عنوان ابزاری برای بررسی نوسانات قیمت و بررسی اطلاعات مربوط به حجم یک دارایی استفاده می‌شود. بسیاری از معامله‌گران برای شناسایی روندها و فرصت‌های مناسب برای کسب سود از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند.

ریشه ابتدایی «تحلیل تکنیکال» به قرن هفدهم در «آمستردام» و قرن هجدهم در «ژاپن» بازمی‌گردد؛ اما آنچه امروز با مفهوم تحلیل تکنیکال با آن مواجهیم مربوط به فعالیت‌‌های چارلز داو «Charles Dow»؛ روزنامه‌نگار حوزه اقتصادی و مؤسس وال‌استریت ژورنال است. او از اولین کسانی بود که روندهای قابل بررسی و مجزا در دارایی‌ها و حرکت بازار در مسیرهای خاص را کشف کرد. مدتی بعد فعالیت‌های او منجر به ایجاد «تئوری داو» شد که تحولات بیشتری در تحلیل تکنیکال ایجاد کرد.

در ابتدا تحلیل تکنیکال بر پایه دست‌نویس‌ها و محاسبات دستی بود، اما با پیشرفت تکنولوژی و دستیابی به محاسبات مدرن، گسترده‌تر شد و اکنون به ابزار مهمی برای بسیاری از سرمایه‌گذاران و معامله‌گران تبدیل شده است.

تحلیل تکنیکال چگونه کار می‌کند؟

همانطور که اشاره شد تحلیل تکنیکال از اساس بر پایه مطالعه قیمت فعلی و تاریخچه قیمت‌های قبلی یک دارایی است. فرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که نوسانات قیمت یک دارایی به طور اتفاقی رخ نمی‌دهد و به طور کلی این نوسانات با گذشت زمان به روندهای قابل شناسایی تبدیل می‌شوند.

در واقع تحلیل تکنیکال، شدت تحمیل (نفوذ) بازار بر عرضه و تقاضا را بررسی می‌کنند. که این بازتابی از تمایلات کلی بازار است. به عبارت دیگر قیمت یک دارایی چیزی جز کشمکش میان نیروی فروش یا خرید بر یکدیگر نیست. این نیروها با احساسات معامله‌گران و سرمایه‌گذاران ارتباط نزدیکی دارد. (به خصوص درباره‌ی ترس و طمع).

نکته قابل تامل درباره تحلیل تکنیکال این است که درصد خطای آن در بازارهایی که شرایط عادی و حجم و نقدینگی بالا دارند، بسیار پایین و پیش‌بینی‌ آن قابل اطمینان‌تر است. بازارهای پرحجم کمتر در معرض دست‌کاری قیمتی قرار دارند و تاثیرپذیری آن‌ها از موارد غیرعادی خارجی کمتر است؛ نتیجه چنین شرایطی این است که سیگنال‌های غلط در آن کمتر ایجاد می‌شود و تحلیل تکنیکال نقش پررنگی در آن‌ها دارد.

شاخص‌ها و اندیکاتورهای متداول تحلیل تکنیکال

معامله گران به منظور بررسی موشکافانه‌ی قیمت‌ها و در نهایت یافتن فرصت‌های مطلوب از انواع مختلفی از ابزارهای نموداری (چارت محور) که به اندیکاتور یا شاخص معروف هستند، استفاده می‌کنند. آنها به کمک اندیکاتور یا شاخص‌های تکنیکال، توانایی شناسایی روندهای موجود را پیدا کرده و اطلاعات روشن و هوشمندانه‌ای از روندهایی که ممکن است در آینده پدیدار شوند، پیدا می‌کنند. از آنجایی که این شاخص‌ها و اندیکاتورها همیشه درصدی خطا دارند، برخی از معامله‌گران همزمان از چندین شاخص یا اندیکاتور به عنوان راهی برای کاهش خطرات(ریسک) استفاده می‌کنند.

میانگین متحرک ساده (SMA)

معمولا معامله‌گرانی که از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند، شاخص‌ها و معیارهای مختلفی برای تعیین روند بازار بر اساس نمودارها و تاریخچه قیمت‌ها به کار می‌برند.

در بین تعداد زیادی اندیکاتور، میانگین متحرک ساده (SMA) یکی از پرکاربردترین و معروف‌ترین اندیکاتورهای مورد استفاده‌ی تریدرها است. همانطور که از نامش پیداست، قیمت‌های پایانی یک دارایی در یک بازه زمانی تعیین شده را محاسبه می‌کند؛ به بیان دیگر (SMA)، متوسط قیمت یک دارایی در یک بازه زمانی مشخص است.

خط نارنجی SMA که در بسیاری از نقاط به عنوان خطوط حمایت و مقاومت عمل کرده است.

نحوه‌ی استفاده SMA:

به طور کلی اگر قیمت بالای خط میانگین متحرک باشد، گفته می شود که روند صعودی است و برعکس اگر قیمت پایین خط میانگین باشد، روند نزولی است. اما این تمام ماجرا نیست. گاهی یک خبر می‌تواند باعث تغییر روند بشود. به این معنی که با وجود اینکه خط میانگین متحرک به شما سیگنالی برای خرید یا فروش می‌دهد، اما بازار طبق پیش‌بینی شما پیش نمی رود. راه‌حل چیست؟

شما میتوانید همزمان با چند شاخص میانگین متحرک کار کنید تا روند بازار را بهتر پیش بینی کنید.

میانگین متحرک نمایی (EMA)

میانگین متحرک نمایی (EMA) نسخه اصلاح شده از میانگین متحرک ساده (SMA) است. در این اندیکاتور قیمت‌های بسته شده‌ی اخیر، وزن بیشتری نسبت به قیمت‌های قدیمی‌تر دارند؛ به بیانی دیگر «میانگین متحرک‌نمایی» همان «میانگین وزنی متوسط قیمت» است که قیمت‌های اخیر، وزن بیشتری را در محاسبه دربرمی‌گیرند.

خط نارنجی SMA و خط آبی EMA را نشان میدهد.

به زبان ساده، میانگین متحرک نمایی از میانگین متحرک ساده سریع‌تر به تغییر قیمت واکنش نشان می‌دهد. از طرفی می‌دانیم، هر چه شما سریع‌تر روند بازار را تشخیص بدهید، می‌توانید سود بیشتری هم بدست بیاورید. اما نقطه ضعف میانگین متحرک نمایی این است که همانطور که سرعت آن در نمایش روند بالاست، می تواند به خطا نوسانات قیمتی را به صورت تغییر روند نمایش دهد. و این باعث می شود که کمتر قابل اتکا باشد.

میانگین متحرک نمایی برای افرادی که به صورت کوتاه‌مدت معامله می‌کنند گزینه‌ی بهتری است. خیلی از تریدرها از هر دو میانگین به صورت همزمان استفاده می‌کنند تا درک بهتری از روند بازار پیدا کنند.

شاخص قدرت نسبی (RSI)

شاخص دیگری که معمولاً مورد استفاده قرار می‌گیرد، شاخص قدرت نسبی (RSI) است که زیرمجموعه‌ای از اسیلاتورها شناخته می‌شوند. برخلاف میانگین متحرک ساده که به سادگی تغییرات قیمت را در طول زمان دنبال می‌کند، اسیلاتورها فرمول‌های ریاضی را روی داده‌های قیمتی اعمال کرده و خروجی آن‌ها در محدوده‌هایی از پیش تعیین شده قرار می‌گیرد. در مورد RSI، این محدوده از ۰ تا ۱۰۰ است.

در این تصویر RSI در محدوده‌ی ۶۰ قرار دارد.

نحوه‌ی استفاده از RSI:

  • RSI زیر ۳۰ سیگنال خرید: عددهای زیر ۳۰ شرایطی را نشان می‌دهد که یک ارز بیش از حد فروخته شده است. خیلی از تریدرها این نقطه را مناسب برای خرید می‌دانند. چون به اندازه ی کافی این ارز فروخته شده و به احتمال زیاد زمان اصلاح و صعودی شدن بازار است.
  • RSI بالای ۷۰ سیگنال فروش: عددهای بالای ۷۰ شرایطی را نشان می‌دهد که یک ارز زیادی خریداری شده است. پس احتمال ریزش قیمت وجود دارد. چون بسیاری از خریداران برای اینکه سود خود را گرفته اند دارایی‌هایشان را می‌فروشند.

شاخص Stochastic RSI

علاوه بر ابزارهای ابتدایی و ساده در تحلیل تکنیکال، اندیکاتورهایی وجود دارند که برای تولید داده نیازمند چندین اندیکاتور دیگر هستند. برای مثال برای محاسبه اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic RSI)، یک فرمول ریاضی به RSI معمولی اضافه می‌شود و نتیجه آن با توجه به (RSI) و آن فرمول ریاضی محاسبه می‌شود.

در تصویر بالا شاخص Stoch RSI در زیر بازه ۲۰ قرار دارد و انتظار می‌رود که با اصلاح قیمتی به سمت بالا حرکت کتد.

نحوه‌ی استفاده Stoch RSI:

استوکستیک RSI، مانند RSI از شاخص‌های اسیلاتور است، که بین بازه ی ۰ تا ۱۰۰ در نوسان است.

  • اگر شاخص به زیر ۲۰ برود، شرایطی را نشان می‌دهد که یک ارز بیش از اندازه فروخته شده است و احتمال صعود قیمت وجود دارد.
  • اگر شاخص بالای ۸۰ برود، شرایطی را نشان می‌دهد که یک ارز بیش از حد خریداری شده است. پس احتمال ریزش قیمت وجود دارد.
  • از خط میانی ۵۰ میتوان برای تشخیص روند بازار استفاده کرد. بالای ۵۰ روند صعودی و پایین ۵۰ روند نزولی را می‌توان انتظار داشت.

باند بولینجر (Bollinger Bands)

شاخص باند بولینجر (Bollinger Bands) نوع دیگری از اسیلاتورها است که در بین معامله‌گران محبوبیت بسیاری دارد. باند بولینجر برای پیش‌بینی وضعیت احتمالی بیش‌خرید (overbought) یا بیش‌فروش (oversold) و همچنین اندازه‌گیری نوسانات بازار استفاده می‌شود.

به زبان ساده این شاخص به ما می گوید که با بازاری ساکت سروکار داریم و یا بازاری پرنوسان و شلوغ:

  • زمانی که بازار آرام است، پهنای باند کوچک میشود.
  • زمانی که بازار پرنوسان است، پهنای باند بزرگ می شود.

همانطور که مشخص است، قیمت بعد از برخورد با باند بالایی به سمت خط میانی حرکت کرده است.

باند بولینجر از سه خط تشکیل شده است:

  • باند بالایی
  • خط میانی
  • باند پایینی

خط میانی همان خط میانگین متحرک ساده است. خطوط بالایی و پایینی، انحراف معیارهای حول خط میانی هستند. در اینجا قصد نداریم انحراف معیار یا فرمول‌های این شاخص را بازگو کنیم، بلکه نحوه‌ی استفاده از این شاخص را به شما آموزش می‌دهیم.

نحوه‌ی استفاده BB:

به طور کلی قیمت تمایل دارد که به سمت خط میانی حرکت کند. این تمام کاربرد و نکته ی مهم استفاده از شاخص بولینجر است.

  • اگر قیمت خیلی صعودی و به خط بالایی باند برسد، احتمال بازگشت و ریزش به سمت خط میانی وجود دارد.
  • اگر قیمت خیلی ریزشی و به خط پایینی نزدیک شود، احتمال بازگشت و صعود به سمت خط میانی وجود دارد.

به بیانی ساده‌تر، از باند بولینجر برای تشخیص خطوط مقاومت و حمایتی استفاده می‌شود.

شاخص مکدی (MACD)

مثال دیگر اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی/ واگرایی (Moving Average Convergence Divergence) است که به اختصار MACD نامیده می‌شود.

تمایز خط آبی از خط سیگنال به راحتی ممکن نیست، و سیگنال خیلی قوی به ما نمی‌دهد. اما خطوط بالای هیستوگرام قرار دارند.

به طور کلی مکدی با سه خط (سه مفهوم) نمایش داده می‌شود.

  • خط اول میانگین متحرک سریع‌تر را نشان می‌دهد. (خط آبی)
  • خط دوم میانگین متحرک کندتر را نشان می‌دهد. (خط قرمز- خط سیگنال)
  • خط سوم اختلاف بین خط اول و دوم را نمایش می‌دهد. (هیستوگرام-سفید)

تریدرها از این خطوط، سیگنال‌های خرید یا فروش را دریافت می‌کنند. چطور؟

نحوه‌ی استفاده MACD:

زمانی که خط اول (آبی)، خط سیگنال (قرمز) را قطع می‌کند، و به بالا یا پایین آن حرکت می‌کند، سیگنال خرید یا فروش استخراج می‌شود.

  • سیگنال خرید: خط آبی، خط سیگنال را قطع کند و به بالای آن حرکت کند.
  • سیگنال فروش: خط آبی، خط سیگنال را قطع کند و به پایین آن حرکت کند.

اما این سیگنال‌ها خیلی قوی نیستند، و در بسیاری از موارد با تغییر قیمت روند باز هم تغییر می‌کند.

خط میانی یا هیستوگرام ابزاری است برای تقویت سیگنال‌ها:

  • اگر سیگنال صعودی و در بالای خط میانی باشد، سیگنال خرید قوی‌تر است.
  • اگر سیگنال نزولی و در پایین خط میانی اتفاق بیفتد، سیگنال فروش قوی‌تر است.

در تصویر بالا مشاهده می‌کنید که مک‌دی با اختلاف بالای خط میانی (هیستوگرام) است.

سیگنال‌های معاملاتی

به طور کلی اندیکاتو‌رها دید خوبی نسبت به روندهای کلی بازار به یک معامله‌گر می‌دهد، اما از آن‌ها می‌توان برای یافتن نقاط احتمالی ورود و خروج (سیگنال خرید یا فروش) هم استفاده کرد؛ این سیگنال‌ها ممکن است در شرایط خاصی در نمودار یک اندیکاتور ایجاد شوند.

همانطور که قبلاً بحث شد، سیگنال‌های معاملاتی تولید شده از سوی تحلیل تکنیکال همیشه دقیق نیستند و همیشه باید درصدی را برای خطا (سیگنال‌های غلط) از جانب اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال در نظر گرفت. این امر کمی در بازار ارزهای دیجیتال نگران‌کننده است؛ چون در این بازار، دارایی‌ها حجم کمتری دارند و طبعا نوسانات بیشتری را نسبت به بازارهای سنتی تجربه می‌کنند.

نقدی مخالف بر تحلیل تکنیکال

گرچه امروزه تحلیل تکنیکال به طور گسترده در بازارهای مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد اما از نظر بسیاری از متخصصان، تحلیل تکنیکال روشی بحث‌برانگیز و غیر‌قابل اعتماد است. به عبارتی گفته می شود که چون افراد زیادی به آن فکر می‌کنند، وقایع رخ می‌دهد. منتقدان معتقدند در شرایط بازارهای مالی اگر تعداد زیادی از معامله‌گران و سرمایه‌گذاران به انواع یکسانی از شاخص‌ها مانند خطوط حمایت و مقاومت اعتماد کنند، احتمال عملکرد صحیح این شاخص‌ها افزایش می‌یابد.

از طرف دیگر بسیاری از طرفداران تحلیل تکنیکال معتقدند که هر تحلیل‌گر با روش خاص خود و با استفاده از اندیکاتورهای مختلف و زیاد، نمودارها را تجزیه و تحلیل می‌کند. این بدان معناست که عملا استفاده از یک استراتژی خاص و یکسان برای تعداد زیادی از معامله‌گران غیرممکن است.

تحلیل بنیادین در مقابل تحلیل تکنیکال

پیش‌فرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که قیمت‌های حال حاضر در بازار تمام عوامل بنیادی مربوط به یک دارایی خاص معنی Divergence چیست؟ را منعکس می‌کند. بر خلاف رویکرد تحلیل تکنیکال که عمدتا بر داده‌های قیمتی و تاریخچه قیمتی و حجم (نمودارهای بازار) متمرکز است، تحلیل بنیادین یا فاندامنتال به تحقیق گسترده پیرامون عوامل کیفی پروژه اصرار دارد.

در تحلیل بنیادین، دیدگاه این است که عملکرد آینده یک دارایی به چیزهایی بیش از داده‌های تاریخی وابسته است؛ اساساً تحلیل بنیادین روشی است که برای برآورد ارزش ذاتی یک شرکت، یک تجارت یا یک دارایی استفاده می‌شود. در این تحلیل طیف گسترده‌ای از معنی Divergence چیست؟ شرایط خرد و کلان اقتصادی مانند مدیریت و شهرت شرکت، رقابت در بازار و نرخ رشد و سلامت صنعت در نظر گرفته می‌شود.

بنابراین، ممکن است این‌گونه در نظر بگیریم که برخلاف تحلیل تکنیکال که عمدتا به عنوان ابزاری برای پیش‌بینی عملکرد قیمت و رفتار بازار استفاده می‌شود، تحلیل بنیادین با در نظر گرفتن زمینه و پتانسیل‌های موجود در یک دارایی، می‌تواند برای یک تحلیل‌گر مشخص کند که آیا یک دارایی بیش از حد ارزش‌گذاری شده یا خیر. درحالی که معنی Divergence چیست؟ بیشتر معامله‌گران کوتاه مدت ترجیح می‌دهند از تحلیل تکنیکال استفاده کنند، ترجیح مدیران صندوق‌ها و سرمایه‌گذاران بلند مدت، تحلیل بنیادین است.

یک مزیت مهم در تحلیل تکنیکال این است که به داده‌های کمی متکی است. بنابراین چارچوبی بی‌طرفانه برای تحقیق عینی از تاریخچه قیمتی فراهم می‌کند و برخی حدس و گمان‌ها که با رویکرد کیفی‌ در تحلیل بنیادین ارائه می‌شود را از بین می‌برد.

با این حال تحلیل تکنیکال علی‌رغم سروکار داشتن با داده‌های تجربی کماکان تحت تأثیر تعصبات و طرفداری‌‌های شخصی است. به عنوان مثال یک معامله‌گر که به شدت یک ارز را پیش داوری کرده، طوری از ابزارهای تحلیل تکنیکال بهره ببرد و اطلاعات را ناخودآگاه دستکاری کند که نهایتا آن گونه که دوست دارد تصمیم بگیرد. در بسیاری از موارد این اتفاق بدون آگاهی آنها رخ می‌دهد. علاوه بر این در دوره‌هایی که بازارها الگو یا روند مشخصی ندارند، تحلیل تکنیکال ممکن است شکست بخورد.

سخن آخر

جدا از نقد و بحث‌های طولانی درباره اینکه کدام روش تحلیل بهتر است، به نظر ترکیبی از تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادین توسط بسیاری از افراد مورد پذیرش است. درحالی که تحلیل بنیادین بیشتر به استراتژی‌های سرمایه‌گذاری بلندمدت مربوط می‌شود، تحلیل تکنیکال ممکن است اطلاعات روشنی در مورد شرایط بازار در روند کوتاه‌مدت فراهم کند. احتمالا این اطلاعات، برای معامله‌گران و سرمایه‌گذاران مفیدتر است.

اندیکاتور چیست؟

یکی از مهمترین و اصلی‌ترین ابزارهای تحلیل تکنیکال، اندیکاتورها می‌باشند. با توجه به تجربه مثبت تحلیلگران تکنیکال در استفاده از اندیکاتورها، همواره برخی از آنها مورد توجه عموم تحلیلگران قرار گرفته‌ اند.

اندیکاتور یا شاخص، نمودارهای کمکی در تحلیل تکنیکال هستند که از مواد خام تحلیل تکنیکال یعنی قیمت، زمان و حجم و ترکیب آن با توابع ریاضی ترسیم می‌شوند. در واقع و به طور ساده، اندیکاتورها با استخراج اطلاعاتی از نمودار قیمت و زمان آنها را در توابع ریاضی مشخصی قرار می‌دهند که خروجی این فرایند اطلاعاتی جهت تصمیم گیری در آینده به تحلیلگران ارائه می‌دهد.

در تحلیل و تصمیم‌گیری اولویت با نمودار قیمت می‌باشد و اندیکاتورها صرفا به عنوان نمودارهای کمکی در نظر گرفته می‌شوند.

بهتر است کمی بیشتر در این مورد توضیح دهیم زیرا یکی از مهمترین نکاتی می‌باشد که در استفاده از اندیکاتورها میبایست به آن توجه ویژه‌ای داشته باشیم. خطوط عابر پیاده را در کف خیابان در نظر بگیرید، وقتی به آنها نزدیک می‌شویم از سرعت خود کاسته و یا حتی متوقف می‌شویم. در واقع این خطوط مبنای تصمیم‌گیری ما در حین رانندگی می‌باشند؛ همچنین در کنار خطوط عابر پیاده یک تابلوی راهنمایی و رانندگی نیز قرار گرفته است که اشاره به همین موضوع دارد. ولی اگر خطوط عابر پیاده مبنای تصمیم‌گیری ما هست پس چه لزومی دارد که یک تابلوی راهنمایی و رانندگی نیز در کنار آن قرار بگیرد؟
در برخی از روزها که وضعیت جوی مناسبی حاکم نیست و ممکن است هوا مه آلود باشد و یا سطح جاده به وضوح قابل مشاهده نباشد این تابلو می‌تواند به ما کمک بزرگی کند.

اندیکاتورها نیز مانند مثال فوق مبنای تصمیم‌گیری ما نیستند و صرفا به ما کمک می‌کنند تا در تصمیم‌گیری بهتر عمل کنیم.

اندیکاتورها نمودار قیمت

انواع اندیکاتورها از حیث سیگنال زمانی

اندیکاتورها از حیث سیگنال زمانی به دو دسته پیشرو و پیرو (تاخیری) تقسیم‌بندی می‌شوند:

  1. اندیکاتورهای پیشرو(Leading Or Oscillator): این اندیکاتورها قابلیت حدس زدن تغییر روند را دارند و گاهی اوقات سطوح بازگشتی و سیگنال شکست را زودتر از نمودار قیمت به ما نشان می‌دهند.
  2. اندیکاتورهای پیرو یا تاخیری (Lagging Or Trend): این اندیکاتورها از نوع تاخیری هستند و اکثرا روی نمودار قیمت قرار می‌گیرند و با کمی تاخیر نواحی برگشتی را تایید می‌کنند.

چهار دسته اصلی اندیکاتورها

اندیکاتورها به چهار دسته اصلی تقسیم بندی می‌شوند که هر کدام ویژگی های منحصر به فرد خود را دارند.
سه دسته از آنها در قالب اندیکاتورهای عمومی هستند و یک دسته نیز اندیکاتورهایی می‌باشند که توسط اسطوره بازارهای سرمایه‌گذاری جناب آقای بیل ویلیامز ایجاد شده‌ است.

  1. اندیکاتورهای روندی (Trend): این اندیکاتورها از نوع تاخیری معنی Divergence چیست؟ هستند و معمولا بر روی نمودار قیمت ایجاد می‌شوند و عموما با میانگین‌گیری از نمودار قیمت اطلاعاتی را برای تحلیل و تصمیم گیری در اختیار تحلیلگر قرار می‌دهند.
  2. نوسانگرها (Oscillator): همانطور که از نام آنها پیداست نوسانگر هستند و در محدوده خاصی حرکت می‌کنند. نوسانگرها توانایی بررسی قدرت روند را دارند و در صورتی که ضعفی در روند ایجاد شود تا حدودی در نوسانگرها قابل مشاهده است. از دیگر ویژگی نوسانگرها بررسی هیجانات بازار است و زمانی که خرد جمعی واکنشی به قیمتها نشان دهد، نوسانگرها نیز به این موضوع واکنش نشان می‌دهند و تا حد زیادی به تحلیلگر کمک می‌کنند تا کیفیت تحلیل خود را افزایش دهد.
  3. حجم (Volume): دسته ای از اندیکاتورها هستند که حجم معاملات و ارزش آن را مورد بررسی و ارزیابی قرار می‌دهند. حجم معاملات در تایم فریم های مشخص دارای معانی مهمی برای تحلیلگران محسوب می‌شود که استفاده از این اندیکاتورها در تصمیم گیری آنها تاثیر گذار می‌باشد.
  4. بیل ویلیامز (Bill Wiliams): دسته اندیکاتورهای بیل ویلیامز توسط شخص آقای ویلیامز طراحی و توسط دخترشون بهینه سازی شده‌اند. در طراحی این اندیکاتورها از فرمولهای ریاضی، فیبوناچی و اعداد واکنشگرا استفاده شده است.

آشنایی با مفهوم همگرایی و واگرایی

زمانی که نمودار قیمت و اندیکاتور در تغییرات با هم ناهماهنگ رفتار کنند شاهد واگرایی (Divergence) هستیم و در صورتی که نمودار قیمت و اندیکاتورها اتفاق نظر داشته باشند شاهد همگرایی (Convergence) خواهیم بود.

در صورتی که نشانه‌هایی از واگرایی در اندیکاتورها یافت شود بیانگر ضعف در روند میباشد و این موضوع می‌تواند منجر به تغییر روند گردد.
اگر واگرایی در نواحی برگشتی مشاهده گردد می‌تواند احتمال برگشت را افزایش داده و یکی از خبرهای مثبت برای تحلیلگرانی محسوب می‌شود که آن ناحیه برگشتی را شناسایی کرده‌اند.

مفهوم همگرایی و واگرایی

آشنایی با برخی از اندیکاتورهای پر طرفدار

اندیکاتور مکدی توسط آقای جرالد اپل طراحی شده است که به بررسی قدرت و شتاب روند می‌پردازد. این اندیکاتور شامل دو میانگین متحرک با نامهای خط مکدی و خط سیگنال می‌باشد که تقاطع این دو خط در شرایطی خاص سیگنالهایی برای تحلیلگران صادر می‌کند که می‌تواند مبنای تصمیم‌گیری قرار گیرد.

تجریه نشان داده است که اندیکاتورها در بهبود کیفیت تحلیل تاثیر بسزایی داشته‌اند؛ لذا تصمیم داریم تا در آینده به صورت کامل و با جزئیات بیشتری در مورد هر یک از اندیکاتورها توضیحاتی ارائه دهیم. قطعا بعد از یادگیری نحوه استفاده از اندیکاتورها کیفیت تحلیل شما نسبت به قبل افزایش قابل توجهی خواهد داشت.

اندیکاتور مکدی (MACD) چیست؟ | آموزش نحوه استفاده از مکدی در معاملات

اگر شما نیز از فعالان حوزه‌های مالی و طرفداران تحلیل تکنیکال باشید، بدون شک نام اندیکاتور مکدی به گوشتان خورده است. این اندیکاتور را می‌توان یکی از برجسته‌ترین و پرکاربردترین‌های این حوزه به حساب آورد که طرفداران زیادی نیز دارد. مکدی در دسته اندیکاتورهای پیرو یا مومنتوم قرار دارد که اندازه و قدرت یک روند را به ما نشان می‌دهد. اگر شما نیز می‌خواهید از جزئیات این اندیکاتور و نحوه استفاده از آن در معاملات آشنا شوید، تا پایان این مقاله همراه ما باشید.

اندیکاتور MACD چیست؟

اندیکاتور مکدی، مخفف عبارت "Moving Average Convergence Divergence"، به معنای "میانگین متحرک همگرایی-واگرایی" است که به اختصار MACD گفته می‌شود. این اندیکاتور در سال 1970 توسط یک فیزیکدان و محقق آمریکایی با نام «جرالد اپل» طراحی شد. MACD در خانواده اسیلاتورها قرار داشته و از محبوب‌ترین اندیکاتورها در بین معامله‌گران تکنیکال کار به شمار می‌رود.

همانطور که از اسم آن نیز پیداست، در محاسبات این اندیکاتور از میانگین‌های متحرک استفاده شده و فرمول محاسباتی پیچیده‌ای ندارد. MACD شامل 3 میانگین متحرک بوده که به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا جهت، قدرت و شدت روند را شناسایی کنند. میانگین‌های متحرک استفاده شده در این اندیکاتور، شامل میانگین‌های 9، 12 و 26 روزه می‌باشند که پر کاربردترین زمان‌ها در MACD هستند.

  • اسیلاتورها که با نام نوسانگر نماها نیز شناخته می‌شوند، دسته‌ای از اندیکاتورها هستند که به ما در تشخیص ورود درست کمک می‌کنند.

آشنایی با اجزای اندیکاتور مکدی (MACD)

پیش از شروع آموزش کار با اندیکاتور MACD، لازم است تا با اجزای آن نیز آشنا شویم. به طور کلی، این اندیکاتور در نمایش نموداری از سه جز اساسی تشکیل شده است که عبارتند از:

  • خط MACD: خط مکدی از تفاضل دو میانگین متحرک نمایی (EMA) 26 دوره ای و 12 دوره‌ای بدست آمده که به طور پیش فرض با رنگ آبی نمایش داده می‌شود. نوسانات این خط بسیار بالا و تند می‌باشد.
  • خط معنی Divergence چیست؟ سیگنال: این خط در اصل همان میانگین متحرک نمایی (EMA) 9 دوره‌ای می‌باشد که تحت عنوان «خط سیگنال» شناخته می‌شود. به طور پیش فرض، خط سیگنال با رنگ قرمز نمایش داده شده و نوسانات آن نیز در مقایسه با خط مکدی، بسیار کند می‌باشد. دلیل این امر، تفاوت میانگین‌گیری خط سیگنال با خط مکدی است. خط سیگنال بر روی خط MACD ترسیم شده و در نتیجه آن، سیگنال‌های خرید و فروش صادر می‌گردد.
  • میله‌های هیستوگرام: هیستوگرام را می‌توان نشان‌دهنده اختلاف بین دو خط مکدی و خط سیگنال دانست که در قالب خطوطی عمودی ترسیم می‌گردد. به این صورت که، زمانی که خط مکدی و سیگنال، اختلاف زیادی داشته باشند، هیستوگرام بزرگ‌تر و چنانچه اختلاف آنها کم باشد، هیستوگرام کوچک‌تر خواهد شد. باید اشاره کرد که هیستوگرام، خط صفر مخصوص به خودش را دارد.

تنظیمات اندیکاتور مکدی

همانطور که گفته شده، اندیکاتور مکدی به طور پیش فرض با سه عدد 12، 9 و 26 مورد استفاده قرار می گیرد. این اعداد با توجه به روش معاملاتی معامله‌گر قابلیت تغییر نیز دارند. برای این کار کافیست از منوی تنطیمات، اعداد مورد نظر خود را در قسمت‌های مربوط به هر یک وارد نمایید.

توجه داشته باشید که چنانچه معامله‌گر به دنبال کاهش حساسیت در این اندیکاتور باشد، می‌بایست اعداد بزرگتری را برای EMA ها در نظر بگیرد. به عنوان نمونه، اعداد (5،35،5) برای شما مناسب خواهد بود که در تایم فریم‌های طولانی‌تر، مانند هفتگی یا ماهانه مورد استفاده قرار می‌گیرد. در این حالت، مکدی همچنان نوسانات خود را داشته، اما دره ها و قله های کمتری شکل می گیرد. از طرف دیگر، چنانچه معامله گر به دنبال افزایش حساسیت باشد، می بایست از اعداد کوچکتری استفاده نماید.

اندیکاتور مکدی کلاسیک و تفاوت آن با مکدی جدید

اندیکاتور MACD به طور پیش فرض، در دو حالت مکدی و مکدی کلاسیک مورد استفاده قرار می‌گیرد. باید بدانید عملکرد این دو اندیکاتور چندان متفاوت نبوده و تنها مربوط به شکل ظاهری آنهاست. همانطور که گفتیم، اندیکاتور مکدی کلاسیک دارای دو خط (MACD و سیگنال) و هیستوگرام می‌باشد. در حالیکه اندیکاتور مکدی تنها یک خط (خط MACD) و هیستوگرام را دارا می‌باشد.

در واقع، خط سیگنال در اندیکاتور مکدی حذف شده و به نوعی هیستوگرام، نشان دهنده این خط نیز می‌باشد. همین امر سبب شده است تا برخی صاحب نظران، اندیکاتور مکدی جدید را در مقایسه با مکدی کلاسیک ناقص بدانند. البته باید اشاره کرد که به جز این یک مورد، بین این دو اندیکاتور هیچ تفاوت دیگری وجود ندارد.

مکدی و شناسایی روندهای آن

در اندیکاتور مکدی، دو فاز مثبت و منفی را می‌توانیم در نظر داشته باشیم. این فازها در نتیجه حرکت خطوط مکدی در بازه زمانی چند روزه و یا چند ماهه شکل خواهند گرفت. چنانچه حرکت بازار در یک جهت قدرت بیشتری داشته باشد، مدت زمان باقی ماندن روند نیز بیشتر خواهد بود. به طور کلی فاز مثبت و منفی به روش‌های زیر شناسایی می‌شود:

  • فاز منفی مکدی، حالتی است که خط EMA سریع (شامل دوره های کمتر)، از خط EMA کند، پایین‌تر قرار گرفته باشد. علاوه بر این، در روند نزولی، میله های هیستوگرام نیز در زیر خط صفر قرار خواهند گرفت.
  • فاز مثبت مکدی، حالتی است که خط EMA کند در زیر خط EMA سریع قرار گرفته است. به علاوه، میله‌های هیستوگرام نیز در بالای خط صفر قرار خوهند داشت.

نکته: توجه داشته باشید که هر چه روند قدرتمندتر باشد، خطوط مکدی نیز ارتفاع بیشتری خواهند داشت.

تغییر روند در اندیکاتور مکدی

در قسمت قبل، با روندهای اندیکاتور مکدی آشنا شدیم. حال باید بدانید که تغییر در این روندها، با چه نشانه‌هایی قابل شناسایی است. چنانچه یک روند صعودی یا نزولی در این اندیکاتور قصد تغییر داشته باشد، نشانه‌های زیر ظاهر خواهد شد:

  • کاهش یافتن ارتفاع میله‌های هیستوگرام
  • خارج شدن خط سیگنال از هیستوگرام مکدی

توجه داشته باشید که برای درک بهتر از روندهای این اندیکاتور، لازم است تا تایم فریم آن را کاهش دهید. این نکته را نیز مد نظر داشته باشید که با شروع روند جدید، EMA سریع زودتر از EMA کند واکنش نشان داده و به نوعی آن را قطع خواهد کرد.

آموزش تصویری اندیکاتور MACD و سیگنال گیری از آن

مکدی شاخصی بسیار مهم جهت شناسایی فاز منفی یا مثبت سهم، شاخص کل و. می‌باشد. همانطور که گفتیم، اندیکاتور مکدی، از دو خط سیگنال و MACD استفاده کرده که هر دو میانگین‌های متحرک نمایی هستند. تحلیل این دو خط به صورت زیر انجام می‌گیرد:

دریافت سیگنال فروش از اندیکاتور MACD

هرگاه خط MACD در بالای صفر قرار گرفته باشد و از سمت بالا به پایین خط سیگنال را قطع نماید، دو حالت زیر متصور خواهد بود. حالت اول آن است که یک حرکت اصلاحی برای سهم در پیش خواهد بود و حالت دوم آنکه، ممکن است یک روند منفی در حال شکل‌گیری باشد که منجر به شکسته شدن روند مثبت خواهد گردید. این مورد را می‌توان به عنوان سیگنالی برای فروش سهم در نظر گرفت.

علاوه بر این، چنانچه میله‌های هیستوگرام در بالای خط صفر قرار داشته باشد و خط سیگنال از میله‌های هیستوگرام خارج شود، سیگنالی برای فروش خواهد بود. البته در صورتی که میله‌های هیستوگرام در پایین خط صفر قرار داشته باشند و خط سیگنال در این موقعیت وارد میله‌های هیستوگرام شود، نیز سیگنال فروش صادر می‌گردد.

دریافت سیگنال خرید از اندیکاتور MACD

چنانچه، خط مکدی در ناحیه زیر صفر قرار داشته و از خط سیگنال به سمت بالا عبور نماید، نشانه شروع روندی مثبت و یا افزایشی موقت برای موج کاهشی است. این وضعیت را می‌توان سیگنالی برای ورود به سهم دانست.

به علاوه، اگر میله‌های هیستوگرام زیر خط صفر قرار داشته و خط سیگنال از آنها خارج شود، سیگنالی برای خرید صادر شده است. البته چنانچه میله‌های هیستوگرام بالای خط صفر بوده و خط سیگنال داخل میله‌های هیستوگرام شود نیز سیگنال خرید صادر خواهد شد.

در تصویر زیر، سیگنال خرید در سهم وسپه را مشاهده می‌نمایید:

واگرایی چیست؟

واگرایی را می‌توان وضعیتی تعریف کرد که بین قیمت و سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال، اختلاف و تضاد وجود داشته باشد. به عبارتی، حرکت اندیکاتور و قیمت در خلاف جهت یک‌دیگر بوده و می‌توان آن را نشانه و هشداری دانست که روند فعلی قیمت ضعیف بوده و در آینده، تغییر جهت خواهد داد. واگرایی را می‌توان به عنوان سیگنالی بسیار پرکاربرد و قدرتمند در بین طرفداران تحلیل تکنیکال به شمار آورد.

واگرایی در مکدی (MACD)

همانطور که گفته شد، واگرایی را می‌توان سیگنالی قوی در تحلیل یک سهم به حساب آورد. این سیگنال به کمک اندیکاتور مکدی نیز قابل تشخیص می‌باشد. در واقع یکی از کاربردهای اصلی اندیکاتور مکدی، استفاده از آن در شناسایی واگرایی‌ها بوده که ارائه سیگنال‌های آن با بالاترین کیفیت ممکن صورت می‌گیرد. به عقیده بسیاری از تحلیلگران، مکدی یک از بهترین‌ها جهت بررسی قدرت روند می‌باشد. معامله‌گران نیز باید در زمان وقوع سیگنال‌های واگرایی، انتظار تغییر روند را داشته و هوشیار باشند. در ادامه با انواع واگرایی‌های این اندیکاتور به همراه تصاویر هر یک آشنا خواهیم شد.

گریزی بر انواع واگرایی با اندیکاتور مکدی

به طور کلی، واگرایی‌ها را می‌توان در دو دسته معمولی و مخفی دسته‌بندی کرد که هر کدام انواع خود را خواهند داشت:

1. واگرایی معمولی (Regular Divergence)

واگرایی معمولی به دوسته واگرایی مثبت و منفی قابل تقسیم بوده که به اختصار با عبارت RD نیز از آنها یاد می‌شود:

  • واگرایی معمولی منفی: در صورتی که قیمت سقف جدیدی تشکیل دهد اما اندیکاتور موفق به تشکیل سقفی بالاتر از سقف قبلی خود نشود، واگرایی معمولی منفی رخ خواهد داد. این وضعیت را می‌توان به عنوان هشداری برای نزول قیمت، قلمداد نمود. از این رو، لازم است تا معامله‌گران توجه و دقت کافی به خرج دهند.
  • واگرایی معمولی مثبت: چنانچه قیمت کفی پایین‌تر از کف قبلی خود تشکیل دهد اما کف جدید اندیکاتور بالاتر از کف پیشین آن باشد، واگرایی معمولی مثبت رخ داده است. در این حالت، می‌توانیم انتظار افزایش و رشد قیمت سهم را داشته باشیم

2. واگرایی مخفی (Hidden Divergence)

به طور کلی، واگرایی مخفی زمانی رخ می‌دهد که قیمت در حال اصلاح باشد و به اختصار به آن HD نیز گفته می‌شود. این واگرایی نیز به دو دسته مثبت و منفی قابل تقسیم می‌باشد:

  • واگرایی مخفی منفی: در HD منفی، قیمت سقفی پایین تر از سقف قبلی خود زده، در حالیکه اندیکاتور موفق به ثبت سقفی بالاتر از سقف پیشین خود شده است. پس از وقوع این حالت، می‌توان انتظار داشت که قیمت افت و ریزش خواهد داشت.
  • واگرایی مخفی مثبت: در حالتی که قیمت کفی بالاتر از کف قبلی خود تشکیل دهد، اما اندیکاتور کفی پایین‌تر کف قبلی خود داشته باشد، واگرایی مخفی مثبت رخ داده است. در این حالت، می‌توان انتظار داشت که سهم با افزایش تقاضا و قیمت رو به رو خواهد شد.

4 مزیت اساسی اندیکاتور MACD

مکدی از اندیکاتورهای بسیار محبوب در میان تحلیل‌گران تکنیکال می‌باشد. از مهم‌ترین مزایای استفاده از این اندیکاتور، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. مکدی علاوه بر تحلیل روند بازار، قدرت روند را نیز به ما نشان خواهد داد. این امر، به معامله‌گران کمک می‌کند تا روندها و سیگنال‌های قوی را شناسایی کرده و معاملات سودآورتری داشته باشند. قدرت روند در MACD، با استفاده از میله‌های هیستوگرام مشخص می‌شود.
  2. مکدی تا حد زیادی اشتباهات تحلیلی ما را کاهش خواهد داد. در واقع این اندیکاتور، سیگنال‌های خود را در مقایسه با سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال همچون moving average بسیار زودتر ارائه می‌دهد. از معنی Divergence چیست؟ این رو، می‌توان ورود به موقعی به بازار داشت.
  3. اندیکاتور مکدی قابلیت اجرا بر روی هر تایم فریمی، از یک دقیقه تا یک ماه را دارد.
  4. سیگنال‌هایی که این اندیکاتور ارائه می‌دهد به راحتی قابل تفسیر بوده و می‌توان بهترین زمان ورود و خروج را بر اساس آنها شناسایی کرد.

ترکیب مکدی و RSI برای دست یابی به بازدهی بیشتر

بسیاری از معامله‌گران به دنبال این هستند که با ترکیب تعداد زیادی از اندیکاتورها به بازدهی بیشتری در تحلیل‌های خود دست یابند. اما باید توجه داشته باشید که نباید خود را درگیر اندیکاتورهای فراوان سازید. چرا که این کار، تمرکز شما را سلب کرده و از چهارچوب اصلی معاملات خود خارج خواهید شد. البته استفاده از چندین ابزار تحلیل تکنیکال در کنار هم به شرط رعایت اعتدال، برای شما کمک‌ کننده خواهد بود.

با این حال، چنانچه به دنبال تقویت اعتبار سیگنال‌های دریافتی خود از اندیکاتور مکدی هستید، ترکیب آن با RSI، به شما کمک شایانی خواهد کرد. بر اساس تست‌هایی که صورت گرفته است، استفاده همزمان از این دو اندیکاتور مومنتوم، سیگنال‌های قوی‌تری داده و می‌توانید با اطمینان بیشتری معاملات خود را انجام دهید.

دانلود اندیکاتور مکدی

باید توجه داشته باشید که بر خلاف باور بسیاری از تازه‌واردان، اندیکاتور مکدی نیاز به دانلود نداشته و در تمامی سامانه‌های معاملاتی قابل دسترس می‌باشد. جهت اجرای اندیکاتور مکدی در سامانه‌های معاملاتی (برای نمونه متاتریدر)، کافی است پس از ورود، بر روی گزینه اندیکاتور (indicator) کلیک نمایید. در صفحه معنی Divergence چیست؟ باز شده، عبارت "MACD" را وارد و انتخاب نمایید. جهت ایجاد تغییراتی در تنظیمات این اندیکاتور نیز تنها کافی است بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه فرمت را برگزینید.

سیگنال های اشتباه و نقاط ضعف اندیکاتور MACD

اندیکاتور مکدی علیرغم اینکه بسیار پر کاربرد می باشد اما محدودیت‌هایی را نیز می توان برای آن در نظر گرفت. یکی از اساسی‌ترین مواردی که می‌توان به آن اشاره کرد، مشکلات مربوط به واگرایی این اندیکاتور است. به این صورت که مکدی، سیگنال بازگشتی صادر کرده اما در واقعیت بازگشتی اتفاق نمی‌افتد. به عبارتی، سبب ایجاد یک واگرایی مثبت کاذب می‌شود. علاوه بر این، واگرایی قادر نیست تمامی بازگشت‌ها را پیش‌بینی کند. به عبارتی، مکدی، برای بازگشت‌های واقعی سیگنالی به ما نداده و در عین حال، بازگشت های زیادی را پیش‌بینی کرده که در عمل اتفاق نمی‌افتند. این امر در جریان تحلیل‌ها مشکل‌ ساز خواهد بود.

برای غلبه نمودن بر بروز چنین اشتباهاتی در معاملات، لازم است تا فیلترهای بیشتری را جهت ورود برای خود تعریف نماییم. به عنوان مثال در زمان خرید، چنانچه سیگنال خرید را از واگرایی دریافت نمودیم، تقاطع خط سیگنال و مکدی را نیز بررسی نماییم. در صورتی که هر دو، مورد تایید بودند، اقدام به معامله نماییم. با این کار اگرچه احتمال کاهش معاملات و کاهش سود متصور خواهد بود، اما در مقابل، سیگنال‌های اشتباه و گمراه کننده نیز به حداقل خواهند رسید.

  • واگرایی مثبت خطا، زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت یک طرفه حرکت کند، مانند زمانی که سهم یک الگوی مثلثی روی نمودار ایجاد کرده یا در حال رنج زدن باشد. این حرکت یک طرفه یا آهسته قیمت، سبب می‌شود که MACD از کف و سقف‌های قیمتی خود فاصله گرفته و به سمت صفر برود.

اندیکاتور مکدی در یک پاراگراف

اندیکاتور مکدی را می‌توان یکی از پر‌کاربردترین و محبوب‌ترین اندیکاتورها در بین طرفداران تحلیل تکنیکال معرفی نمود. همانطور که گفته شد مکدی از دسته اندیکاتورهای پیرو یا مومنتوم بوده که پس از شروع یک روند، سیگنال‌هایی در خصوص اندازه آن می‌دهد. این اندیکاتور علیرغم محدودیت‌های اندکی که برای آن اعلام شد، در تشخیص روندها و قدرت آنها بسیار کمک کننده خواهد بود. اگر شما نیز از تازه‌واردان بازار هستید، توصیه می‌کنیم استفاده از این اندیکاتور را در روند تحلیل‌های خود، از یاد نبرید.

این مقاله به کوشش فاطمه محمدجانی و دیگر اعضای تیم نظارت تولید شده است. تک‌تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در بهبود کیفیت وب فارسی داشته باشیم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.