آموزش اندیکاتور ایچیموکو در تحلیل تکنیکال
امروزه تحلیل تکنیکال در میان معاملهگران و تحلیلگران از محبوبیت بالایی برخوردار است. به همین منظور، آموزش ابزارهای تحلیل تکنیکال بسیار مهم و کاربردی است. یکی از ابزارهای کاربردی در این حوزه، اندیکاتورها و یکی از کاربردیترین اندیکاتورها، اندیکاتور ایچیموکو است. در این مقاله از سری مقالههای آموزش بورس کارگزاری اقتصاد بیدار، اندیکاتور ایچیموکو و روشهای معاملاتی آن را بررسی میکنیم.
اندیکاتور ایچیموکو چیست؟
اندیکاتور ایچیموکو از مهمترین سیستمهای معاملاتی امروزی به حساب میآید. این اندیکاتور اولین بار توسط ژاپنی ها ایجاد شد. ایچیموکو کارایی بسیار خوبی در قالبهای زمانی مختلف مانند هفتگی یا دقیقهای دارد. در ادبیات ژاپن، ایچیموکو به معنی ایجاد تعادل در یک نگاه میباشد. ابر ایچیموکو به علت فرم خاصی که دارد، این امکان را به معاملهگر میدهد تا در لحظه، صعودی یا نزولی بودن روند را تشخیص دهد.
مهمترین کاربرد ایچیموکو تشخیص خطوط مقاومت و حمایت است. همچنین این اندیکاتور در تحلیل تکنیکال خط روند را مشخص، شتاب روند را اندازهگیری و سیگنال ورود یا خروج معاملاتی را صادر میکند. به عبارتی ایچیموکو، از معدود اندیکاتورهایی است که روند آینده را نیز تا حدود بسیار زیادی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد.
تاریخچه
اولین بار در سال ۱۹۶۰ میلادی یک گزارشگر ژاپنی به نام گوئیچی، بررسی و تلاش برای یافتن اندیکاتوری که به صورت گرافیکی و مصور روند بازار را مشخص کند، آغاز کرد. وی نتیجه یافتههای خود را در مقالهای منتشر نمود که اولین مقاله درباره ساختار ایچیموکو بود و این اندیکاتور به سرعت بین تحلیلگران آسیایی محبوب و پرکاربرد شد. در دهه ۱۹۹۰ میلادی، با پیشرفت های نرم افزاری در دنیای تحلیل تکنیکال، تعداد افرادی که در غرب از اندیکاتور ایچیموکو استفاده میکردند به شدت افزایش یافت.
اجزای تشکیلدهنده ایچیموکو
ایچیموکو شامل ۵ خط است که دو خط از پنج خط، ابر ایچیموکو (Ichimoku Cloud) را تشکیل میدهند. این خطوط در قالب میانگین ۹ دورهای، ۲۶ دورهای، میانگینی از دو میانگین مذکور، میانگین ۵۲ دورهای و چیکو (به معنی دره کمعمق) از قیمتها هستند. در ادامه به تشریح دقیق تر اجزای ایچیموکو میپردازیم:
تنکانسن چیست؟
تنکانسن که با نام خط تبدیل (Conversion Line) نیز شناخته میشود، توسط میانگین بیشترین قیمت بالا و کمترین قیمت پایین، در ۹ دوره قبلی محاسبه میگردد.
۲ ÷ (کمترین قیمت پایین ۹ دوره اخیر + بیشترین قیمت بالای ۹ دوره اخیر ) = فرمول محاسبهی تنکان
نکته مهمی که باید به آن توجه کنیم این است که تنکانسن با میانگین متحرک نمایی و میانگین متحرک ساده تفاوتهایی دارد. مهمترین تفاوت این است که میانگین متحرک نمایی و ساده نسبت به تنکانسن، نوسان کمتری را تجربه میکنند.
لازم به ذکر است که در خصوص سهمهایی با روند صعودی، تنکان به عنوان خط حمایتی تاثیر گذاشته و برای سهمهایی که روند نزولی دارند، تنکان نقش خطی مقاومتی را بازی میکند.
کیجونسن چیست؟
کیجونسن که به عنوان خط پایه (Base Line) نیز شناخته میشود از محاسبهی میانگین بیشترین قیمت بالا و کمترین قیمت پایین در ۲۶ دوره قبل حاصل میشود. همانند تنکانسن این خط میتواند هر چارچوب زمانی را در برگیرد.
۲ ÷ ( بالاترین قیمت ۲۶ دوره + پایینترین قیمت ۲۶ دوره ) = فرمول محاسبهی کیجون
به عبارتی دیگر کیجون نشانگر تعادل قدرت بین خریداران و فروشندگان است. در صورتی که قیمت یک سهم در ۲۶ دوره اخیر در یک بازه در حال نوسان باشد، قیمت تعادلی، نقطه وسط این بازه خواهد بود.
در شکل زیر میانگین متحرک نمایی با رنگ قرمز، میانگین متحرک ساده ۲۶ روزه با رنگ سبز و کیجون با رنگ صورتی نشان داده میشوند. همان طور که مشخص است کیجون به نوسانات قیمتی حساستر است.
زمانی که کیجون پایین قیمتها قرار گیرد، روند صعودی است و اگر قیمتها در پایین آن باشند، روند را نزولی در نظر میگیریم. در واقع کیجون باعث به وجود آمدن خط حمایت قوی در روند صعودی شده و همچنین در روند نزولی خط مقاومت برای قیمت ایجاد میکند.
سنکو A چیست؟
به میانگین دو بخش تنکان و کیجون، سنکو A میگویند. این خط در اندیکاتور ایچیموکو، ۲۶ روز آتی را پیشبینی میکند.
۲ ÷ ( کیجون + تنکان ) = فرمول محاسبهی سنکو A
روند قیمت را زمانی صعودی در نظر میگیریم که سنکو A در حال افزایش باشد، در غیر اینصورت روند قیمت نزولی خواهد بود.
سنکو B چیست؟
به میانگین بیشترین نقطه بالا و کمترین نقطه پایین در ۵۲ روز گذشته سنکو B میگویند. با استفاده از این خط میتوان ۲۶ روز آینده را پیشبینی کرد.
۲ ÷ ( بیشترین قیمت بالای ۵۲ دوره قبل + کمترین قیمت پایین ۵۲ دوره قبل ) = فرمول محاسبهی سنکو B
روند قیمت را زمانی صعودی در نظر میگیریم که سنکو B در حال افزایش باشد، در غیر اینصورت روند قیمت نزولی خواهد بود. سنکو B نیز مانند سنکو A میتواند به عنوان خط حمایتی یا مقاومتی برای روند قیمت سهم، نقش ایفا کند.
نکته بسیار مهم در تحلیل سنکو A و B این است که سنکو A نسبت به B حساستر است و اندیکاتور سریعتری محسوب میشود. زمانی که قیمت سهمی در حال رشد باشد، سنکو A با توجه به اینکه حساستر و سریعتر است مقدار بیشتری را نسبت به سنکو B نمایش خواهد داد بنابراین اگر سنکو A بالای سنکو B قرار گیرد، روند را صعودی در نظر میگیریم.
ابر کومو چیست؟
کومو را میتوان مهمترین بخش ساختار ایچیموکو دانست. نام دیگر کومو ابر است. کومو یا ابر به فضای ایجاد شده بین ۲ خط سنکو A و سنکو B میگویند. در تحلیل تکنیکال کومو را به عنوان ناحیه حمایتی و مقاومتی معتبر میشناسیم.
تحلیل ابر کومو
- هنگامی که خط تنکان بالای خط کیجون قرار دارد و به طور هم زمان هر دو آنها در بالای ابر کومو قرار میگیرند، نشانی از صعودی شدن روند سهم می باشد که آن را سیگنال خرید تلقی میکنیم.
- هنگامی که خط کیجون بالای خط تنکان قرار دارد و به طور هم زمان هر دو آنها در پایین ابر کومو قرار دارند، نشانی از نزولی شدن روند سهم میباشد که آن را سیگنال فروش تلقی میکنیم.
- هنگامی که قیمت در داخل و میانه ابر کومو قرار گیرد، پوزیشنی برای خرید یا فروش سهم نباید اتخاذ شود که در این حالت قیمت را ایستا به شمار میآوریم.
چیکو چیست؟
چیکو در زبان ژاپنی به معنی دره کمعمق است و به زبان ساده، خطی است که قیمت فعلی را با قیمت ۲۶ روز قبل بررسی و مقایسه میکند. با تحلیل چیکو در اندیکاتور ایچیموکو ما متوجه ۲ نکته بسیار مهم میشویم.
- آیا بازار روند خاصی دارد؟
- قدرت این روند چقدر است؟
تحلیل چیکو
- اگر چیکو بالاتر از قیمت ۲۶ روز قبل باشد، نمودار صعودی است و اگر پایینتر باشد روند سهم نزولی خواهد بود.
- اگر از سقف یا کف چیکو خطوطی افقی رسم کنیم، این خطوط حاصل شده مقاومت و حمایت قدرتمندی برای روند سهام خواهند بود.
نحوه معامله با اندیکاتور ایچیموکو
حال که با تمام اجزای اندیکاتور ایچیموکو آشنا شدیم باید نحوه معامله و نکات کلیدی مرتبط با سیگنالهای صادر شده از این اندیکاتور را بررسی کنیم. همانند اجزای اندیکاتور ایچیموکو، سیگنالهای خرید و فروش نیز به دستهبندیهای مختلف تقسیم میشوند:
تحلیل قیمت و خط تنکانسن
- اگر قیمت بالای خط تنکان قرار گیرد، خط تنکان به عنوان حمایت کوتاه مدت عمل خواهد کرد و روند در کوتاه مدت، رو به رشد و صعودی است. در این حالت میتوان پوزیشن خرید گرفت.
- اگر قیمت در پایین خط تنکانس قرار گیرد، خط تنکان به عنوان مقاومت عمل خواهد کرد و روند در کوتاه مدت نزولی است. پس با سیگنال فروش مواجه هستیم.
تحلیل قیمت و کیجونسن
- اگر قیمت بالای خط کیجون قرار گیرد، خط کیجون به عنوان حمایت ظاهر خواهد شد و روند در کوتاه مدت رو به رشد و صعودی است.در این حالت میتوان پوزیشن خرید گرفت.
- اگر قیمت در پایین خط کیجون قرار گیرد، خط کیجون به عنوان مقاومت عمل خواهد کرد و روند در کوتاه مدت نزولی است. پس با سیگنال فروش مواجه هستیم.
تحلیل وضعیت قیمت و ابر کومو
- اگر قیمت بالای ابر کومو قرار گیرد، ابر کومو نقش حمایت را دارد و روند صعودی است.
- اگر قیمت پایین ابر کومو قرار گیرد، ابر کومو در نقش مقاومت ظاهر میشود و ما در چارت سهم با روند نزولی و سیگنال فروش رو به رو هستیم.
- میزان قابل اعتماد و قدرتمند بودن حمایت یا مقاومت ابر کومو به ضخامت ابر کومو بستگی دارد.
- اگر قیمت در درون ابر کومو باشد، روند خاصی وجود ندارد و بهتر است که داخل ابر کومو پوزیشنی نگیریم.
تحلیل وضعیت قیمت و چیکو
- اگر چیکو بالای نمودار قیمت قرار گیرد، روند صعودی و نشاندهنده یک سیگنال خرید است.
- اگر چیکو پایین نمودار قیمت قرار گیرد، روند نزولی و نشاندهنده یک سیگنال فروش است.
استراتژی کراس تنکانسن/کیجونسن
بر اساس استراتژی کراس تنکان/ کیجون اتخاذ پوزیشن خرید یا نگهداری یک سهم هنگامی اتفاق میافتد که تنکان در حال رشد و بالا رفتن، از کیجون رد شود و عبور کند. هنگامی که نحوه محاسبه باندبولینگر تنکان به سمت پایین کیجون را قطع میکند، سهامدار باید پوزیشن فروش بگیرد. بر اساس ایچیموکو عملکرد کراس تنکان/کیجون به وضعیت آن نسبت به ابرکومو بستگی دارد.
- اگر این قطع شدن در بالای ابر کومو اتفاق افتد، آن را یک سیگنال صعودی قوی به حساب میآوریم.
- اگر این قطع شدن در پایین ابر کومو رخ دهد به عنوان یک سیگنال صعودی ضعیف در نظر گرفته میشود.
- اگر قطع شدن مذکور در میانه ابر کومو رخ دهد آن را سیگنال صعودی خنثی به حساب میآوریم.
روند معکوس کلیه تحلیلهای بیان شده در کراس نزولی نیز صدق میکند.
استراتژی کراس کیجونسن
زمانی پوزیشن خرید میگیریم که قیمت در قسمتی بالاتر از کیجون بسته شده باشد و زمانی پوزیشن فروش میگیریم که قیمت بسته شدن کمتر از خط کیجون باشد. بر اساس ساختار اندیکاتور ایچیموکو، عملکرد کراس کیجون به وضعیت قرارگیری آن نسبت به ابرکومو بستگی دارد:
- اگر قیمت بالاتر از کیجون بسته شود و این کراس اور در قسمت بالای ابرکومو اتفاق بیوفتد، آن را یک سیگنال صعودی قوی میشناسیم.
- اگر قیمت در ناحیهای بالاتر از کیجون بسته شود، اما کراس اور پایینتر از ابر کومو باشد، آن را یک سیگنال صعودی ضعیف به حساب میآوریم.
- اگر قیمت در قسمت بالایی خط کیجون بسته شود و بین ابر کومو قرار گرفته باشد، آن را یک سیگنال صعودی خنثی به شمار میآوریم.
تعیین حد ضرر
برای تعیین حد ضرر در استراتژی ایچیموکو بهترین روش توجه به سیگنال های خرید و فروش هست. در بالا توضیح داده شد که چه زمانی سیگنال های فروش صادر میگردد. سهامداران به محض دریافت سیگنال فروش باید با ضرر اندک از روند نزولی خارج شوند تا از ضرر بیشتر پیشگیری کنند
فیلتر ایچیموکو در بورس
فیلترها با استفاده از روابط ریاضی نوشته میشوند و به ما در تجزیه و تحلیل دادههای بازار بورس کمک میکنند. فیلترنویسی سهام در سایت tsetmc.ir فراهم شده است تا افراد بتوانند سهامی که دارای ویژگیهای مدنظرشان است را از بین انبوه سهام مختلف، با پیاده سازی فیلتر مربوطه شناسایی کنند.
با استفاده از فرمول های موجود برای فیلترنویسی ایچیموکو میتوانیم سهمهایی که خط تنکان در آنها بالای خط کیجون قرار دارد و به طور هم زمان هر دو آنها در بالای ابر کومو قرار دارند را جدا و از سیگنال خرید آنها بهره ببریم.
با ستفاده از فیلترهای ایچیموکو در تحلیل تکنیکال میتوان مواردی چون وضعیت رنگ ابرکومو در اندیکاتور ایچیموکو، موقعیت کیجون و تنکان نسبت به نمودار قیمت، مشخص کردن کراس کیجون سن و تنکان سن، مشخص کردن کراس قیمت و چیکو اسپن، تعیین کف قیمت یک ماه و سه ماه و بسیاری از موارد دیگر را مورد بررسی قرار داد.
فیلتر طلایی ایچیموکو
کراس قیمت نسبت به تنکانسن و کیجونسن:
قطع شدن تنکانسن و کیجونسن توسط نمودار قیمت روبه بالا (سیگنال مثبت)
قطع شدن تنکانسن و کیجونسن توسط نمودار قیمت روبه پایین(سیگنال منفی)
ارتباط ایچیموکو و هیکن آشی
در تحلیل تکنیکال اندیکاتور ایچیموکو، میتوان به جای کندل های کلاسیک از هیکن آشی استفاده کرد. هیکن آشی یک نوع نمودار در سیستم تحلیل تکنیکال است که در آن از کندلهای میانگین قیمت استفاده میشود. . در واقع هیکن آشی، شلوغی اندیکاتور ایچیموکو را کمتر کرده و به منظور سهولت بررسی و تحلیل روند استفاده میشود. با استفاده از هیکن آشی در ایچیموکو میتوان روند بازار را شناسایی و قیمتهای آتی را پیشبینی کرد. این نمودار به منظور سهولت بررسی و تحلیل روند استفاده میشود.
فرمول هیکن آشی
نقطه آغازین کندل :
2/قیمتهای (آغازین قبلی + بستن قبلی)
نقطه پایانی کندل : نشانگر میانگین قیمت کندل است.
4/قیمتهای (باز + زیاد + کم + بسته)
سقف کندل : نشانگر بالاترین سطح سه مقادیر ذکر شده میباشد.
بالاترین سطح قیمت (سقف، آغازین، پایانی)
کف کندل : نشانگر پایین سطح مقادیر ذکر شده میباشد.
کمترین قیمت (کف، آغازین و یا پایانی)
نحوه استفاده و تحلیل نمودار هیکن آشی
این نمودار ۵ سیگنال عمده از خود تولید میکند که با تحلیل آنها میتوانیم روندها و پوزیشنهای خرید را شناسایی کنیم:
- کندلهای سفید یا سبز که سایهی زیرین نداشته باشند نشاندهنده روند صعودی قدرتمند هستند.
- کندلهای سفید یا سبز از روند رو به رشد خبر میدهند.
- کندلهای کوتاهی که در بالا و پایین خود سایه دارند نشان دهندهی احتمال وجود تغییر در روند سهم هستند. معاملهگرانی که ریسک پذیراند در این جا پوزیشن خرید و فروش میگیرند، ولی بقیه منتظر کندل تاییدی میمانند تا تصمیمگیری کنند.
- کندلهای سیاه یا قرمزی که از روند نزولی خبر میدهند.
- کندلهای سیاه یا قرمزی که سایه ای در قسمت بالایی ندارند و نشان دهندهی روند نزولی قدرتمند هستند.
جمعبندی
اندیکاتور ایچیموکو یکی از پر کاربردترین ابزارها در تحلیل تکنیکال است که تحلیلگران برای تشخیص روند پیشرو از آن استفاده میکنند. در این مقاله به بررسی جزییات اندیکاتور ایچیموکو و نحوه استفاده از آن پرداختیم. به طور کلی در تحلیل تکنیکال هنگام استفاده از اندیکاتورها بهتر است به سایر الگوها و اندیکاتورها نیز توجه شود تا تحلیل صورت گرفته قابل اعتمادتر و کم ریسکتر باشد. به منظور آشنایی بیشتر با سایر الگوها و اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال، میتوانید مقالات موجود در سایت کارگزاری اقتصاد بیدار را مطالعه بفرمایید.
نوارهای بولینگر
طبق آموزش تحلیل تکنیکال، نوارهای بولینگر از جمله اندیکاتورهای تکنیکالی هستند که ضریب اطمینان بالایی داشته و از اهمیت بسیاری نیز برخوردار است. نوارهای بولینگر مشابه با پوشش های میانگین متحرک می باشند. کاری که این نوارها انجام می دهند، نمایش دادن دامنه ی انتظارات افراد معامله کننده است و اگر قیمت ها از این نوارها عبور کرده و خارج گردند، تمایل به بازگشت مجدد به درون این نوارها در آنها وجود دارد.
طبق آموزش تحلیل تکنیکال، تفاوتی که بین نوارهای بولینگر و پوشش های میانگین متحرک وجود دارد این است که، پوشش ها طبق درصدی ثابت، در قسمت بالایی و پایینی میانگین متحرک رسم می شوند اما در مورد نوارهای بولینگر، از انحراف استاندارد برای ترسیم آنها در قسمت بالایی و پایینی میانگین متحرک استفاده می شود.
همانطور که از مباحث قبلی آموزش تحلیل تکنیکال به یاد دارید همیشه شاهد نوسان قیمت ها مابین دو محدوده ی خرید و فروش افراطیهستیم. نقطه های بالایی و پایینی چون در طی زمانی کوتاه تشکیل می شوند قادر نخواهیم بود در این نقاط معامله کنیم. اما درنزدیک ترین نقاط نسبت به قله یا قعر قیمت، محدوده هایی وجود دارند. محدوده ی مذکور خارج از نوارهای بولینگر تشکیل می شود.
بر اساس آموزش تحلیل تکنیکال، از نوارهای بولینگر به منظور اندازه گیری فراریت بازار استفاده می شود. بر این اساس می توانیم بفهمیم که چه زمانی بازار حرکت دارد و چه زمانی هم بی حرکت است. طبق آموزش تحلیل تکنیکال، وقتی نوارهای بولینگر به یکدیگر نزدیک می شوند متوجه می شویم که بازار بی تحرک است و زمانی هم که نوارها از یکدیگر فاصله می گیرند به معنای وجود حرکت در بازاراست. طبق شکل زیر، نوارها زمانی به هم نزدیک می شوند که قیمت ها تحرکی نداشته باشند و زمانی هم نوارها از یکدیگر دور خواهند شد که قیمت ها بالا روند.
آموزش تحلیل تکنیکال، بررسی شرکت داروسازی داملران رازک به کمک نوارهای بولینگر
آموزش تحلیل تکنیکال، نحوه ی محاسبه ی نوارهای بولینگر
تعداد نوارهای بولینگر سه عدد است و طبق موارد بیان شده، میانگین متحرک n دوره ای سهم همان خط وسط است. به عبارتی:
باند بالایی را می توانیم همان باند پایینی در نظر بگیریم که معادل انحراف معیار یا مضربی از آن به بالا انتقال یافته است. به عبارتی دیگر:
طبق آموزش تحلیل تکنیکال، در فرمول بالا، D همان ضریبی است که در انحراف معیار ضرب می شود (قبل از اینکه با باند وسط جمع بسته شود). این نحوه محاسبه باندبولینگر ضریب ممکن است 1 یا 2 باشد.
مبتنی بر آموزش تحلیل تکنیکال در مورد نوار پایینی بولینگر نیز فرمول مشابهی وجود دارد یا به عبارت دیگر وقتی D در انحراف معیار ضرب شد، به اندازه ی مقدار حاصل شده، باند وسطی را به پایین انتقال می دهیم.
طبق نظر آقای بولینگر که در آموزش تحلیل تکنیکالبه آن اشاره می کنیم میانگین متحرک 20 روزه، نوع پیشنهادی ایشان است یا به بیان دیگر برای اینکه میانگین متحرک را رسم کنیم، عدد 20 را تعداد بازه ی مناسب در نظر می گیرندو نوع میانگین متحرکی که توسط ایشان پیشنهاد گردیده نیز از نوع ساده است. ضریب پیشنهادی توسط آقای بولینگر، 2 است (D=2). از دیگر مواردی که آقای بولینگر به آن دست یافته این است که نمی توان انتظار کارکرد خوبی از میانگین متحرک 10 روزه به منظور رسم باندها یا نوارهای بولینگر داشت.
وقتی قیمت ها از نوارهای بولینگر خارج می شود، طبق آموزش تحلیل تکنیکال متوجه می شویم که انتظارات افراد معامله کننده از جریان اطلاعات خارج شده که اصطلاحا می گوییم یک کلاغ چهل کلاغ رخ داده است. حرکات تند قیمتی رخ داده همیشه با دوره ی تصحیح همراه می باشند.
دوره ی تصحیح یاد شده طبق آموزش تحلیل تکنیکال همان دوره ای است که بازار به طور مجدد به اطلاعات شرکت مراجعه نموده و آنها را مورد بازبینی قرار می دهد. در چنین وضعیتی، شاهد به هم نزدیک شدن دهانه ی نوارهای بولینگرهستیم و در صورتی که نسبت به جریان مثبت اطلاعات آینده امید داشته باشند، با تلاش مجدد افراد خریدار، شاهد ادامه ی روند صعودی خواهیم بود. این مسیر تا زمانی که قیمت ها مجددا از نوار بولینگر خارج شوند ادامه پیدا خواهد کرد.
آموزش تحلیل تکنیکال، بررسی کاربرد نوارهای بولینگر
در این قسمت از آموزش تحلیل تکنیکال، به صورت موردی کاربردهای نوار بولینگر را شرح می دهیم:
- در فاصله ی بین دو باند، اکثر نوسانات قیمت (95%) رخ خواهد داد.
- در شرایطی که بازار نوسان زیادی دارد، فاصله ی نوارها بیشتر می گردد.
- از میانگین متحرک 10 روزه برای کوتاه مدت و از 20 روزه برای میان مدت استفاده می گردد.
- طبق آموزش تحلیل تکنیکال، علامت پایان روند حاکم، زیاد شدن فاصله ی بین دو نوار است و علامت شروع روند جدید، کم شدن فاصله ی بین این دو نوار است.
- در صورتی که قیمت به سمت نوار بالایی / پایینی حرکت کرده و باند وسطی را قطع نماید، یعنی هدف قیمت، نوار پایینی / بالایی است.
بررسی میانگین جهت یاب در آموزش تحلیل تکنیکال
طبق تعریف موجود در آموزش تحلیل تکنیکال، میانگین جهت یاب (Average Directional Movement Index) به اندیکاتوری گفته می شود که از آن برای تشخیص دادن قدرت بازار استفاده می گردد. ADX یا اندیکاتور جهت یاب، به صورت عددی بین صفر تا 100 بیان می شود که هر چه به صد نزدیک تر باشد، حاکی از قدرت بیشتر سهم برای تداوم روند فعلی (صعودی یا نزولی) است.
بر اساس آموزش تحلیل تکنیکال، در کنار ADX دو شاخص دیگر نیز که به صورت نقطه چین هستند، یکی از آنها +DI و دیگری -DI است. اندیکاتورهای مذکورقدرت روند را مورد سنجش قرار می دهند و وظیفه ی دسته بندی روندها را به صورت صعودی و نزولی بر عهده ندارند.
همانطور که بیان شد شاخص ADX عددی بین 0 تا 100 است و تقسیم بندی آن به شکل 0، 20، 40، 60 و 100 می باشد. مقادیری که کمتر از 20 هستند به معنای روندهای ضعیف و مقادیری که بالاتر از 40 هستند به معنای روندهای قوی (صعودی و نزولی) می باشند. وقتی مقدار ADX از 40 کمتر می شود (حرکت به سمت پایین)، یعنی قدرت روند از دست رفته و احتمال اینکه در روند قیمت تغییر رخ دهد، وجود دارد.
- بر اساس آآموزش تحلیل تکنیکال، هر موقع شاخص ADX حرکتی به سمت بالا داشته باشد به معنای افزایش قدرت بازار است (شروع یا تقویت شدن روند موجود)
- بر اساس آموزش تحلیل تکنیکال، هرگاه شاهد حرکت رو به پایین شاخص ADX باشیم به معنای ضعیف شدن روند جاری و یا ورود آن به نواحی خنثی هستیم.
طبق پیشنهاد ولس ویلدر که چنین شاخصی را ایجاد کرده، زمانی امکان رشد قیمت سهم وجود دارد که +DI از -DI بیشتر شود و برعکس زمانی امکان کاهش قیمت سهم وجود دارد که +DI از -DI کمتر شود.
آموزش تحلیل تکنیکال، وضعیت شاخص ADX در رابطه با سرمایه گذاری ساختمان ایران
نحوه ترکیب اندیکاتورهای مناسب و جلوگیری از سیگنالهای اشتباه
اندیکاتورها در سه طبقهبندی قرار میگیرند و میتوان چند اندیکاتور از طبقهبندی مشابه را با هم ترکیب کرد که به افزونگی اندیکاتور معروف است، از طرفی میتوان چند اندیکاتور از طبقه بندیهای متفاوت را با هم ترکیب نمود تا به روشی هدفمند دست یافت.
سه نوع طبقهبندی برای اندیکاتورها وجود دارد:
- اندیکاتورهای مومنتوم (مقدار حرکت) (momentum indicators)
- اندیکاتورهای تعقیب روند (trend-following indicators)
- اندیکاتورهای تغییرپذیری (volatility indicators)
دانستن این که کدام اندیکاتور به کدام طبقهبندی تعلق دارد و نحوه ترکیب آنها با یک روش هدفمند، بهتر میتواند به شما در تصمیمگیریهای تجاری کمک کند. از سوی دیگر، ترکیب اندیکاتورها به روش اشتباه منجر به سردرگمی زیاد، تفسیر قیمت اشتباه و در نتیجه تصمیمات اشتباه در تجارت میشود.
افزودن چندین اندیکاتور- دیدن موارد مشابه در اندیکاتورهای مختلف
افزودن چند اندیکاتور به این معنی است که یک معاملهگر از اندیکاتورهای چندگانه استفاده میکند تا اطلاعات مشابهی را نشان دهد؛ چنانچه معاملهگر از دو یا چند اندیکاتور از طبقهبندی یکسان استفاده کند، افزونگی اندیکاتور وجود دارد.
تصویر زیر نموداری با سه اندیکاتور مومنتوم را نشان میدهد (MACD، RSI و استوکاستیک). اساسا هر سه اندیکاتور اطلاعات مشابهی را ارائه میدهد زیرا آنها مقدار حرکات را در رفتار قیمت بررسی میکنند؛ شما میتوانید مشاهده کنید که تمام اندیکاتورها به طور همزمان بالا و پایین میروند، از هم عبور میکنند و در دورههای بدون حرکت، مسطح می شوند (مستطیلهای قرمز رنگ).
تصویر بعدی نموداری، دو اندیکاتور روند را نشان میدهد (ADX و باند بولینگر). باز هم هدف هر دو اندیکاتور، یکی است، یعنی شناسایی قدرت روند. در طول روند میتوانید ببینید باند بولینگر به سمت پایین حرکت میکند و قیمت به سمت باندهای بیرونی نزدیک میشود؛ در همان لحظه ADX بالا میرود، در طول محدوده، باند بولینگر باریک میشود و به یک سمت حرکت میکند و قیمت در مرکز روند معلق میماند. ADX در طول محدوده، مسطح است یا به سمت پایین حرکت میکند.
تاکید بر اطلاعات
مشکل افزونگی اندیکاتور این است که وقتی معاملهگر از اندیکاتورهای چندگانه استفاده میکند که اطلاعات مشابه را نشان میدهد او با توجه به اطلاعات زیادی که توسط اندیکاتورها ارائه میشود، بسیاری از چیزها را از دست میدهد. معاملهگری که نحوه محاسبه باندبولینگر از ۲ یا چند اندیکاتور روند استفاده میکند، ممکن است بر این باور باشد که روند قویتر از آن باشد و ممکن است بعضی از سر نخهای مهم دیگر نمودار را از دست بدهد.
استفاده از اندیکاتورهای چندگانه که یک کار را انجام میدهند و دادهها را به شیوهای مشابه تحلیل میکنند، باعث میشود موارد دیگر از اهمیت کمی برخوردار باشد زیرا شما چندین بار دادههای مشابه را مشاهده میکنید.
طبقهبندیهای اندیکاتور
جدول زیر بیشترین اندیکاتورهای مورد استفاده بر اساس طبقهبندی را مرتب کرده است. اکنون میتوانید از اندیکاتورهایی که متعلق به طبقهبندی مشابه هستند جلوگیری کنید و اندیکاتورهایی با طبقهبندی متفاوت که مکمل یکدیگر هستند را ترکیب نمایید.
توجه: اندیکاتورها کار میکنند اما نمیدانید چگونه از آنها استفاده کنید.
ترکیب ابزارها به روشی هدفمند
در این قسمت با بخش جالبی آشنا میشوید. تصویر زیر نموداری با سه اندیکاتور مختلف را نشان میدهد که نحوه محاسبه باندبولینگر مکمل یکدیگر هستند و همدیگر را پشتیبانی میکنند. RSI بازی حرکتی (مومنتوم) را میسنجد، ADX روند را پیدا میکند و باند بولینگر نوسانات را اندازهگیری میکند. نقاط ۱ تا ۵ را بررسی میکنیم تا مشاهده کنیم چگونه اندیکاتورها مکمل یکدیگر هستند و چگونه انتخاب یک اندیکاتور از هر طبقهبندی به شما در درک بهتر قیمت میتواند کمک کند.
نقطه ۱: قبل از نقطه ۱، ADX یک روند مداوم را نشان می دهد و RSI روند صعودی را ثابت میکند. در طول این روند، حمایت و مقاومت زمانی که ADX بیش از ۳۰ و بالاتر بود، شکسته شده است.
نقطه ۲: ADX تغییر مسیر داده و روند قوی صعودی (بولیش) را از دست میدهد ، به بیانی دیگر سطح حمایت شکسته نشده است و قیمت از باند بولینگر عبور نکرده اما روی باند بیرونی بانس میکند.
نقطه ۳: در نقطه ۳، قیمت در محدوده است و ADX اعتبار خود را از دست می دهد، ADX زیر ۳۰ محیط محدوده را تایید میکند. در محدوده اندیکاتور RSI میتواند در شناسایی نقاط برگشتی همراه با باندهای بولینگر کمک کند.
نقطه ۴: همین مسئله برای نقطه ۴ صدق میکند، ADX هنوز هم زیر ۳۰ قرار دارد، در این محدوده معاملهگر بایستی به دنبال خطوط روند و رد شدن از باندهای بولینگر بیرونی باشد، ؛ RSI نشان میدهد که سرعت حرکت در محدوده است.
نقطه ۵: نقطه ۵ یک واگرایی حرکتی را درست در خط روند و سطح مقاومت نشان میدهد که بیانگر این است احتمال بیشتر در این محدوده وجود دارد. باز هم قیمت نمیتواند از باند بولینگر خارج شود و ADX نیز مسطح است.
مثال ۲
نمودار بعدی ترکیب RSI با باند بولینگر را نشان میدهد. شما می توانید اطلاعات مکمل را نیز دریافت کنید.
RSI اطلاعات حرکتی را فراهم می کند: RSI پایین و نزولی بیانگر افزایش حرکت نزولی میباشد؛ RSI حدود ۵۰، سیگنال کمبود حرکت است؛ RSI بالا و صعودی، حرکت صعودی قوی را نشان میدهد.
باند بولینگر نه تنها اطلاعات نوسانات و تغییرپذیری را ارائه میدهد، بلکه اطلاعات مربوط به روند را نیز فراهم میکند: قیمت بین باندهای میانی و بیرونی فاز روند را نشان میدهد؛ زمانی که قیمت، باند میانی را میشکند حاکی از پتانسیل برگشتی است و زمانی نحوه محاسبه باندبولینگر که قیمت به باندهای بیرونی نرسد، حاکی از کمرنگ شدن حمایت روند است.
همیشه تعداد ابزارهای بیشتر، بهتر نیست بلکه ترکیب مناسب ابزارها اهمیت دارد.
ترکیب کاملی از اندیکاتورها به این معنی نیست که همیشه به مسیر مشابه اشاره کند، بلکه بایستی اطلاعات را نشان دهد. دانستن این که کدام اندیکاتور تحت چه شرایطی در معاملات استفاده شود، بسیار مهم است.
اندیکاتورهایی را ترکیب نمایید که اندازهگیریهای مختلف را بر اساس حرکت قیمت مشابه محاسبه میکنند و سپس این اطلاعات را با مطالعات نمودار خود ترکیب کنید که به سرعت، تاثیر مثبت بسیاری بر روی معاملات شما میگذارد.
راهنمای نهایی استفاده از اندیکاتورها در معاملات
استوکاستیک
- به طور کلی اندیکاتور محدودهای و برگشتی است.
- سرعت حرکت قیمت را نشان میدهد.
- حرکت قیمت را اندازه گیری میکند.گسترش استوکاستیک نشان دهنده قدرت قیمت است. استوکاستیک محدود و باریک در مقابل نشان دهنده کاهش حرکت در روند میباشد.
RSI
- اندیکاتور قدرت روند
- مقایسه کندل صعودی و نزولی
- اندازه گیری قدرت و حرکت
هنگامی که RSI بالا است، به این معنی است که از قبل تعداد زیادی کندل صعودی وجود داشته و به لحاظ اندازه نیز بزرگتر بودند. RSI پایین نشان میدهد که حرکت قیمت گذشته کاهش یافته بود.
ADX
- قدرت و ضعف سیگنالها
۲۵> روند ضعیف یا محدودهای
۲۵-۵۰ روند معتدل
اندیکاتور ADX برای تمایز بین شرایط روند و محدودهای به کار میرود.
MACD
- اندیکاتور تعقیب روند و مقدار حرکت
- MACD بالا یک روند صعودی قوی را نشان میدهد. MACD پایین نشاندهنده روند نزولی قوی است.
- خطوط متقاطع (میانگین متحرک) MACD میتواند سیگنال پوزیشن خرید یا فروش را صادر نماید.
MACD در طول روند موثر است و باید زمانی به کار رود که ADX سیگنال سناریوی روند را صادر کرده باشد.
درس 12 : عرض (پهنای) بولینگر
در این درس به معرفی و بررسی اندیکاتور عرض بولینگر می پردازیم و به کمک یک نمودار نمونه، شیوه محاسبه این اندیکاتور را تشریح می کنیم.
عرض بولینگر
نوع اندیکاتور: مستقل
باند بولینگر با قراردادن باندهای معاملاتی پیرامون یک میانگین متحرک، نوسان را اندازهگیری میکند. این باندها دو انحراف معیار را جدای از میانگین ترسیم میکنند، بهطوریکه چنانچه میانگین تغییر کند، مقدار انحراف معیارها نیز تغییر میکند. این مقدار عرض باند بولینگر را دربر میگیرد که نشاندهنده انبساط و انقباض باندها براساس نوسان اخیر است.
عرض باند بولینگر در یک پنجره مجزا زیر نمودار ترسیم میشود که در آن باند بولینگر بهعنوان یک همپوشان بر روی نمودار رسم میشود.
طی مدت زمان افزایش نوسان قیمت، فاصله بین دو باند عریض خواهد شد (عرض BB افزایش خواهد یافت). برعکس طی مدت زمان کاهش نوسان قیمت، فاصله بین دو باند منقبض خواهد شد (عرض BB کاهش خواهد یافت).
تمایل به جایگزینی بین انبساط و انقباض برای باندها وجود دارد. زمانی که باندها بهطور نامعمول از هم فاصله دارند، غالباً نشانه آن است که روند فعلی ممکن است پایان یابد. زمانی که فاصله بین دو باند بسیار باریک است، اغلب نشانه آن است که بازار ممکن است در حال آغاز یک روند جدید باشد.
نمودار نمونه
محاسبه
1) میانگین متحرک را محاسبه کنید. فرمول بدین صورت است:
- Pn قیمتی که شما برای بازه nاُم میپردازید
- nتعداد دوره های زمانی که انتخاب می کنید
2) میانگین متحرک را از هر نقطه داده انفرادی بهکاررفته در محاسبه میانگین متحرک کم کنید. این کار به شما لیستی از انحرافات از میانگین را میدهد. هر انحراف را به توان 2 برده و آنها را با هم جمع کنید. این حاصلجمع را بر تعداد دورههای زمانی که انتخاب کردید تقسیم کنید.
3) ریشه مربع d را بگیرید. بدینصورت انحراف معیار را بهدست میآورید.
4) باندها را با استفاده از فرمولهای زیر محاسبه کنید:
- Upper Band باند بالایی است
- Middle Band باند میانی است
- Lower Band باند پائینی است
- Pn قیمتی که شما برای بازه nاُم میپردازید
- n تعداد دوره های زمانی که انتخاب میکنید
تفسیر
معاملهگران عموماً باند بولینگر را برای تعیین نواحی اشباع خرید و فروش مورداستفاده قرار میدهند تا انحرافات بین قیمتها و مطالعات را اثبات کرده و اهداف قیمتی را ارائه کنند. هرچی باند عریضتر باشد، نوسان بیشتر است. هرچه باند باریکتر باشد، نوسان کمتر خواهد بود.
برخی محققان استفاده از باند بولینگر را همراه با پژوهش دیگر مانند RSI پیشنهاد میکنند. چنانچه قیمت، باند بالایی را لمس کند و مطالعه حرکت صعودی را اثبات نکند (مثلا انحراف وجود داشته باشد) سیگنال فروش تولید میشود. اگر مطالعه حرکت صعودی را تائید کند، سیگنال فروشی تولید نمیشود و در واقع ممکن است سیگنال خرید نشان داده شود. اگر قیمت، باند پایینی را لمس کند و مطالعه حرکت نزولی را تایید نکند، سیگنال خرید تولید میشود. اگر مطالعه حرکت نزولی را تایید کند، سیگنال خرید تولید نمیشود و در واقع ممکن است سیگنال فروش نشان داده شود.
استراتژی دیگر باند بولینگر را بهتنهایی استفاده میکند. در این رویکرد، راس نمودار که در بالای باند بالایی قرار میگیرد، راس دیگری پائین باند بالایی را به دنبال دارد که یک سیگنال فروش تولید میکند. همچنین، ته نمودار که در زیر باند پائینی قرار میگیرد ته دیگری در بالای باند پائینی را به دنبال دارد که یک سیگنال خرید تولید میکند.
باند بولینگر همچنین به تعیین بازارهای اشباع خرید و فروش کمک میکند. زمانی که قیمتها به باند بالا نزدیکتر میشوند، بازار اشباع خرید میشود و با نزدیکشدن قیمتها به باند پایینتر، بازار فروش اشباع ایجاد میشود. حرکت قیمت در بازار را نیز باید در نظر گرفت. زمانی که بازاری وارد یک منطقه خرید یا فروش اشباع میشود، ممکن است پیش از اینکه بهحالت عکس برگردد، همان وضعیت حتی عمیقتر شود. همیشه باید قبل از پیشبینی دگرگونی بازار به دنبال شواهدی مبنی بر تضعیف یا تقویت قیمت باشید.
باند بولینگر را میتوان برای هر نوع نموداری اعمال کرد، اگرچه این مطالعه با نمودارهای روزانه و هفتگی بهترین کارایی را دارد. هنگامی که بر روی نمودار هفتگی اعمال میشود، باندها برای تغییرات بلندمدت بازار بهطور چشمگیرتری کار می کنند.
نحوه استفاده از اندیکاتور کانال کلتنر در معاملات فارکس
کانال های کلتنر در فارکس به طور گسترده توسط تحلیلگران تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرند و می توانند به عنوان پایه دو استراتژی معاملاتی مجزا مورد استفاده قرار گیرند. اندیکاتور کانال های کلتنر شباهت زیادی با باندهای بولینگر دارند، اگرچه خروجی اندیکاتور بر اساس متغییرهای متفاوتی محاسبه می شود.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد اندیکاتور کانال کلتنر، نحوه محاسبه آن، تفاوت آن با باندهای بولینگر و جزئیات دو استراتژی معاملاتی کانال کلتنر، ادامه مطلب را بخوانید.
اندیکاتور کانال کلتنر چیست؟
کانال کلتنر یا Keltner Channel یک اندیکاتور فارکس و ابزار تحلیل تکنیکال است که دو میانگین متحرک از بالا و پایین قیمت ها را در یک دوره معین ترسیم می کند. این اندیکاتور مانند اندیکاتور باندهای بولینگر است که دو میانگین متحرک از اوج و پایین قیمت را در یک دوره معین ترسیم می کند و سپس انحراف معیار استاندارد بالا و پایین آن میانگین متحرک را محاسبه می کند.
معامله گران می توانند از کانال کلتنر برای تعیین جهت روند استفاده کنند. اندیکاتور کانال کلتنر انحراف از یک خط میانگین متحرک مرکزی را با استفاده از اندیکاتور ATR اندازه گیری می کند تا تعیین کند که آیا روندی احتمالا ادامه دارد یا می تواند روند جدیدی شروع شود.
هنگامی که اندیکاتور کانال کلتنر را روی نمودار قرار می دهید، به صورت سه خط ظاهر می شود. هنگامی که قیمت از بالای خط بالایی خارج می شود، این نشان می دهد که یک روند صعودی شروع می شود، در حالی که برعکس، شکست در زیر خط پایین نشان می دهد که یک روند نزولی شروع می شود. معامله گران از این سیگنال ها برای ورود به معاملات بر اساس تکانه و جهت روند استفاده می کنند، به خصوص زمانی که کانال برای مدتی صاف و تقریباً افقی بوده است.
در بیشتر مواقع، در غیاب وجود یک روند، قیمت بین خطوط بالایی و پایینی اندیکاتور در نوسان است و نشان می دهد که آنها می توانند به عنوان سطوح حمایت و مقاومت داینامیک یا پویا عمل کنند. در چنین زمان هایی معامله گران میتوانند به دنبال استفاده از اندیکاتور برای معاملات رنج یا محدوده به جای ادامه روند باشند. یعنی زمانی که قیمت به باند پایینی رسید خرید کنید و زمانی که قیمت به باند بالایی رسید بفروشید.
نحوه محاسبه کانال های کلتنر
با وجود اینکه برای استفاده از این اندیکاتور در استراتژی معاملاتی نیازی به دانستن فرمول محاسهب آن ندارید، ولی دانستن نحوه محاسبه آن میتواند درک بهتری از آن به شما بدهد. یک کانال کلتنر با گرفتن میانگین متحرک قیمت های بالا و پایین در یک دوره معین، و سپس جمع و تفریق تعداد معینی از انحرافات استاندارد از میانگین متحرک محاسبه می شود.
اندیکاتور کانال کلتنر با استفاده از میانگین متحرک نمایی به عنوان مبنایی برای میانگین قیمت محاسبه می شوند که معمولاً “خط وسط” نامیده می شود. رایج ترین مورد استفاده، EMA 20 (میانگین متحرک نمایی) است. “خط بالایی” با استفاده از EMA +2 x میانگین دامنه واقعی (ATR) 20 دوره گذشته محاسبه می شود. “خط پایین” با استفاده از EMA + 2 x میانگین دامنه واقعی 20 دوره گذشته محاسبه می شود. این اندیکاتور سه خط روی نمودار را ترسیم می کند.
شایان ذکر است که معاملهگران میتوانند این ورودیهای پیشفرض را در مورد EMA و ATR تغییر دهند – لازم نیست از 20 دوره گذشته به عنوان نگاهی به گذشته استفاده کنید.
میانگین متحرک که به عنوان خط وسط نشان داده می شود، ایده ای از روند کلی به شما می دهد. از آنجاییکه خطوط دیگر بر مبنای خط وسط هستند، ایده این است که اگر مومنتوم بازار قیمت را از این محدوده خارج کرد، وقوع یک روند قوی را نشان می دهد. اگر در حال معامله در بازاری مانند بازار فارکس هستید که دادههای حجمی برای آن در دسترس است، اغلب شاهد یک انفجار حجمی به همراه یک حرکت سریع هستید که به اعتبار آن به عنوان یک “سیگنال شکست” میافزاید.
کانال های کلتنر در مقابل باندهای بولینگر
یکی از اولین سوالاتی که ممکن است بپرسید این است که “تفاوت بین کانال های کلتنر و باندهای بولینگر چیست؟” زیرا آنها بسیار شبیه به هم هستند. هر دو دارای یک خط وسط، یک خط بالا و یک خط پایین هستند. با این حال، آنها کاملا متفاوت محاسبه می شوند.
کانال های کلتنر نسبت به تغییرات قیمت حساس تر هستند و بسیاری از تحلیلگران تکنیکال استدلال می کنند که آنها نشانه بهتری از روند واقعی ارائه می دهند. با وجود اینکه باندهای بولینگر بیشتر مورد استفاده قرار می گیرند، اما کانال های کلتنر می تواند گزینه بهتری برای معامله گرانی باشد که می خواهند از یک اندیکاتور دقیق تر استفاده کنند.
اندیکاتور باندهای بولینگر با استفاده از میانگین متحرک ساده (SMA) با یک خط رسم شده در بالا و پایین که دو انحراف استاندارد از آن قیمت را نشان می دهد، محاسبه می شود. این اندیکاتور زمانی که قیمت ها خارج از باند حرکت می کنند، به شما سیگنالی از شرایط «خرید افراطی» و «فروش افراطی» می دهد،.
با این حال، اندیکاتور کانال کلتنر از یک میانگین متحرک نمایی (EMA) استفاده می کند و خطوط بالایی و پایینی آن را بر اساس ATR ضربدر 2 ترسیم می کند. این یک تغییر جزئی است و هر دو نشانگر تمایل دارند سیگنالهای یکسانی را همزمان تولید کنند. در حالی که هر دو اندیکاتور معتبر هستند، سیگنال هایی که آنها میدهندکاملاً متفاوت است.
میانگین محدوده واقعی یا ATR اندیکاتوری است که بسیاری از معامله گران روزانه از آن استفاده می کنند، بنابراین شایان ذکر است که توجه به آن تا حدی منطقی است. هنگامی که یک بازار 2 برابر ATR را بشکند، یک پیام کاملاً قوی در مورد جهت یک روند ارسال می کند، بنابراین اگر به دنبال اندیکاتوری برای نشان دادن این نوع چیزها هستید، استفاده از کانال کلتنر بسیار منطقی و جذاب است.
استراتژی های معاملاتی کانال کلتنر
در اینجا سه مورد از محبوب ترین استراتژی های معاملاتی کانال کلتنر آورده شده است:
استراتژی عقب نشینی یا Pullback
استراتژی عقب نشینی یک استراتژی فارکس محبوب کانال کلتنر است که شامل خرید پول بک در یک روند صعودی یا فروش رالی در یک روند نزولی است. ایده این است که بازاری که از کانال خارج میشود و سپس به خط میانه بازمیگردد، باید معاملهگرانی را پیدا کند که مایلند وارد عمل شوند و روی ادامه روند شرطبندی کنند.
قبل از اینکه به دنبال عقب نشینی باشید، باید قیمت از کانال کلتنر خارج شود. این مانند “خرید در کف” یا “فروش در سقف” است. این می تواند راهی موثر برای ورود به یک حرکت موجود بدون “تعقیب معامله” باشد. اگر با سیگنال های معاملاتی فیبوناچی اصلاحی آشنا هستید، این استراتژی را بهتر درک میکنید.
استراتژی شکست یا Breakout
استراتژی شکست تلاش می کند تا حرکت های جهت دار مهم تری را به دست آورد. ایده این است که در ابتدای حرکت وارد یک معامله شوید و در نتیجه ممکن است احتمال خطر افزایش یابد، اما در صورت تایید حرکتهای بزرگتری را خواهید گرفت.
قبل از اینکه به دنبال ورودی با این استراتژی باشید، در نظر داشته باشید که کانال کلتنر باید به صورت افقی و صاف باشد. هنگامی که قیمت به بالا یا پایین کانال میشکند، به امید حرکت پایدار وارد مسیر شکست میشوید. این استراتژی شکست اغلب همراه با اندیکاتورهای دیگری، مانند ADX یا MACD استفاده می شود. این اندیکاتورهای اضافی می توانند به عنوان “فیلتر” برای دریافت سیگنال استفاده شوند.
اگر معامله به خوبی و به سمت سود حرکت کند، تا زمانی که قیمت به سمت دیگر خط میانی کانال کلتنر بازگردد، از معامله خارج نشوید.
این استراتژی اغلب باعث زیانهای کوچک و سپس سود قابل توجهی می شود تا به طور کلی سودآور شود. این می تواند یک استراتژی عالی برای گرفتن حرکت های روند بزرگتر باشد. اما توقع نداشته باشید که همیشه سودآور باشد. بنابراین مدیریت ریسک را فراموش نکنید.
ترکیبی از استراتژیهای عقب نشینی و شکست
برخی از معامله گران از ترکیب این دو استراتژی برای ورود و خروج از بازارها استفاده می کنند. تهاجمیترین نسخه به موقعیت موجود در عقبنشینیها به خط میانی اضافه میکند که دوباره پرش میکنند. راه دیگری که می توان از این ترکیب استراتژی استفاده کرد، قرار دادن توقف ضرر است. این از خط میانی به عنوان یک توقف ضرر پویا استفاده می کند، و بنابراین دستور توقف ضرر، EMA را که نشان دهنده خط میانی است، دنبال می کند.
سخن پایانی
مانند هر اندیکاتور دیگری، کانال های کلتنر نیز کامل نیستند، اما این اندیکاتور بخوبی نشان می دهد که قیمت چه زمانی در یک روند رو به رشد است. مثل همیشه، هرچه از دوره طولانیتر و بازه زمانی بالاتری از آن استفاده کنید، اندیکاتور دقیقتر خواهد بود، حداکثر تا حدوداً 6 ماه تا 1 سال در بازار فارکس.
برای همه اندیکاتورهای معاملاتی محدودیت هایی وجود دارد، زیرا همیشه مبارزه ای بین سیگنال صحیح و خطا وجود دارد. اندیکاتور کانال کلتنر باید با سبک معاملاتی شما تنظیم شود. اگر سیگنالهای کمتر اما دقیقتری میخواهید، از یک EMA آهسته به عنوان خط میانی استفاده کنید. اگر سیگنالهای بیشتر اما دقیقتر میخواهید، از تنظیمات EMA خط وسط سریعتر استفاده کنید.
مهم است که در نظر داشته باشید، کانالهای کلتنر اندیکاتور متاخر یا lagging هستند، به این معنی که آنها بر اساس دادههای تاریخی تنظیم شده اند و بنابراین میتوانید در طول تغییرات روند دچار مشکل شوید زیرا سیگنالهای متعدد میتوانند به سرعت تولید شوند. این در همه اندیکاتورهای متاخر دیده می شود و منحصر به کانال کلتنر نیست.
راهاندازی کانالهای کلتنر در MT4 یا MT5 کمی دشوارتر از سایر اندیکاتورها است، زیرا اکثر کارگزاران این نشانگر را در از پیش تنظیمات پلتفرم خود قرار نمیدهند. با این حال، می توانید آن را به صورت رایگان از چندین سایت اینترنتی دانلود کرده و به پلتفرم متاتریدر خود اضافه کنید. اندیکاتور معمولاً در یک فایل زیپ قرار می گیرد که شما آن را باز کرده و در پوشه “شاخص ها” نصب خود قرار می دهید.
برای یادگیری افزودن یک اندیکاتور به متاتریدر به صورت تصویری میتوانید به این پست مراجعه نمایید. همچنین برای یادگیری دیگر اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال بصورت تصویری و فیلم از صفحه آموزش رایگان فارکس در سایت تجارت آفرین استفاده نمایید. همچنین میتوانید با عضو شدن در کانال های آپارات و یوتیوب ما با آخرین ویدیوهای آموزشی تجارت آفرین شامل آموزش فارکس، آموزش تحلیل تکنیکال، آموزش تحلیل فاندامنتال و غیره همراه شوید.
سئوالات متداول
کدام اندیکاتور بهتر است ؟ باندهای بولینگر یا کانال های کلتنر
اندیکاتور بهتر به روشی که یک فرد معامله می کند بستگی دارد. تفاوت اصلی این دو اندیکاتور این است که کانال کلتنر نوسان را با استفاده از قیمت های بالا و پایین یک بازه زمانی خاص نشان می دهد، در حالی که باندهای بولینگر نشان دهنده انحراف استاندارد هستند. کانال کلتنر معمولاً کانالی روانتر از باندهای بولینگر به شما میدهد.
اندیکاتور کانال کلتنر چیست؟
اندیکاتور کانال کلتنر نوسانات را بر اساس بالا و پایین قیمت یک دارایی یا جفت ارز اندازه گیری می کند. سه خط در نمودار وجود دارد، از جمله “قیمت متوسط” و 2 x میانگین محدوده واقعی، هر دو در بالا و پایین آن سطح. این مقادیر از پیش تعیین شده را می توان تغییر داد.
آیا کانال کلتنر یک اندیکاتور متاخر است؟
اندیکاتور کلتنر یک اندیکاتور متاخر یا Lagging است. یعنی مانند میانگین های متحرک و سایر اندیکاتورهای دنباله روی روند است، زیرا روند جهت کانال را مشخص می کند.
چگونه از کانال های کلتنر با باندهای بولینگر استفاده کنم؟
معمولا وقتی معامله گران از این اندیکاتورها استفاده می کنند، تنظیمات پیش فرض یکی از آنها را تغییر می دهند. ایده پشت استفاده از هر دو با هم این است که اگر باندهای بولینگر و کانالهای کلتنر هر دو سیگنالهایی را در یک جهت بدهند، بر اساس آنچه هر دو به شما میگویند، خرید یا فروش میکنید. با این حال، شایان ذکر است که یک احتمال قوی وجود دارد که ممکن است به “عدم تصمیم گیری با تجزیه و تحلیل” مبتلا شوید، که زمانی اتفاق می افتد که شما شروع به ترکیب اندیکاتورهای مشابه میکنید ولی تنظیمات خوب آن را پیدا نمیکنید.
تنظیمات پیش فرض کانال کلتنر چیست؟
تنظیمات پیش فرض در اندیکاتور کانال کلتنر شامل خط میانی که میانگین متحرک نمایی 20 دوره ای است، خط کانال بالایی که EMA(20) + ATRx2 است و خط کانال پایینی که EMA(20) – ATRx2 است.
دیدگاه شما