شاخص Reserve risk چیست؟
شاخص Reserve Risk (ریسک ذخیره) برای مشاهده این نمودار کلیک کنید. شاخصی است که توسط Hans Hauge پایهگذاری شده است که هدف آن نشان دادن اطمینان دارندگان بلندمدت رمزارز (هزینه فرصت هولدکردن) نسبت به قیمت لحظهای آن (انگیزه برای فروش ) است. شواهد نشان میدهد که به طور کلی، دارندگان بلندمدت دانش بیشتری در مورد چرخه های بازار و شناسایی زمانهای خوب برای خرید و فروش رمزارز دارند. با توجه به اینکه آنها در این فضا در مقایسه با شرکتکنندگان جدیدتری که تازه وارد کریپتو میشوند قرار میگیرند، این اتفاق تعجبآور نیست.
نمای کلی شاخص Reserve Risk
اصول کلی شاخص Reserve Risk بر مبنای زیر است:
•روزهایی که رمرارز در کیف پول دست نخوره باقی میماند (coin days) ابزار خوبی برای اندازهگیری اعتقاد هولدرها (HODLers) است.
•با افزایش قیمت، انگیزه فروش نیز افزایش مییابد. در نتیجه، ما معمولاً شاهد هستیم که هولدرها (HODLers) سکههای خود را با پیشرفت روند صعودی بازار خرج میکنند.
•Reserve Risk زمانی زیاد است که اعتقاد هولدرها کم است.
•ریسک ذخیره بالا ممکن است نشان دهنده بالا رفتن بیش از حد قیمت باشد و این فرآیند اغلب یک رویداد کوتاه مدت و سریع است. بنابراین حرکت صعودی ثابت Reserve Risk، اواسط تا اواخر اغلب بازارهای صعودی را در بر میگیرد و پس از مدت نه چندان زیادی، معکوس می شود.
استراتژی استفاده از Reserve Risk
زمانی که اطمینان بالا و قیمت پایین است، Reserve Risk جذابی برای سرمایه گذاری در آن زمان (منطقه سبز) وجود دارد. وقتی اطمینان کم و قیمت بالا است، Reserve Risk جذاب نیست (منطقه قرمز). سرمایهگذاری در دورههایی که ریسک ذخیره در منطقه سبز قرار دارد، در طول زمان بازدهی بزرگی ایجاد کرده است.
استراتژی استفاده از Reserve Risk
محاسبه Reserve Risk
محاسبه شاخص ریسک ذخیره سه مرحله دارد که در ادامه به آن پرداختهایم.
مرحله ۱: محاسبه cdd
محاسبه ارزش روزهای سکه نابود شده (VOCDD) < Σ قیمت * CDD >نحوه محاسبه CDD را قبلا در مقالهای به طور مفصل مورد بحث قرار دادهایم.
مرحله ۲: محاسبه بانک HODL
هر روزی که یک سکه نگهداری میشود، مالک آن سکه، توانایی مبادله آن به ارزش نقدی را به تعویق می اندازد. این نشاندهنده اعتقاد او به نگهداری داراییاش است و میتوان آن را مجموع «هزینه فرصت خرج نشده» در نظر گرفت. این اصل اساسی معیار HODL Bank است که نشان دهنده هزینه فرصت انباشته مصرف نشده بازار است. بانک HODL به عنوان مجموع تجمعی مادام العمر تفاوت روزانه بین قیمت و میانگین VOCDD محاسبه می شود.
مرحله ۳: محاسبه Reserve Risk
پس ریسک ذخیره با در نظر گرفتن نسبت بین قیمت فعلی (انگیزه برای فروش) و بانک HODL (هزینه فرصت خرج نشده تجمعی) محاسبه میشود.
چه چیزی Reserve Risk را کاهش میدهد؟
•کاهش قیمت قبل از هر چیز تأثیری کوچک و رو به پایین بر ریسک ذخیره دارد . بنابراین، بازارهای نزولی معیار ریسک ذخیره را کاهش خواهند داد. مناطق قرمز در نمودار زیر نشان میدهد که قیمت در کجا تأثیر نزولی غالب بر ریسک ذخیره دارد.
•بانک HODL بالا ، ریسک ذخیره را کاهش میدهد . این نشان میدهد که برای ایجاد انگیزه کافی در هولدرها جهت فروش داراییهاشان به قیمت های بالاتری دارند.
•هنگامی که دارایی برای مدت طولانی نگهداری میشود، هزینه فرصت جمعی مصرف نشده شروع به افزایش میکند زیرا Coin days کمتری از بین میروند. این میزان بانک HODL را افزایش میدهد و در نتیجه اطمینان ضمنی بالاتری ایجاد میکند. این امر بر ریسک ذخیره تأثیر نزولی خواهد داشت.
•مناطق زرد در نمودار زیر نشان میدهد که قیمت اثر فرعی بر کاهش ریسک ذخیره را داشته و HODL Bank تأثیر غالب بر کاهش آن را دارد.
•این نوع رفتار بازار در اواخر بازارهای نزولی تا اوایل بازارهای صعودی رایج است زیرا سرمایه گذاران حرفهای سکه های نسبتاً ارزان را جمع میکنند.
کاهش ریسک ذخیره در محدودههای مشخص شده
چه چیزی ریسک ذخیره را افزایش میدهد؟
•افزایش قیمت، تاثیر موثری بر رشد ریسک ذخیره خواهد داشت. بنابراین، در بازارهای صعودی با افزایش ریسک ذخیره مواجه میشویم.
•بانک HODL پایین یا کاهشی، ریسک ذخیره را به صورت تصاعدی افزایش میدهد که نتیجه آن عبارت کوچکتر در مخرج است که معمولاً در کنار قیمتهای بالاتر رخ میدهد. این یعنی که قیمتها برای هولدرها به قدری جذاب شده است که فرصت را برای تحقق سودشان مناسب میبینند.
•میتوان انتظار داشت که با کاهش بانک HODL ریسک ذخیره تأثیر صعودی داشته باشد. زیرا سکههای بیشتری به بازار سراریز میشود و طول عمر سکههای انباشته شده را از بین میبرند، این امر مجموع CDD را در قیمت های بالاتر افزایش میدهد، میانه VOCDD را افزایش می دهد و در نتیجه بانک HODL را کاهش میدهد. با توجه به اینکه این رفتار معمولاً در قیمتهای بالا رخ میدهد، هم CDD و هم ورودیهای قیمت به VOCDD تأثیر ترکیبی بر افزایش ریسک ذخیره خواهند داشت.
برخلاف تغییرات نزولی در ریسک ذخیره که میتواند رویدادهای طولانی، آهسته و طولانی باشد، تأثیر قیمت بر مسیر صعودی ریسک ذخیره می تواند به دلایل زیر ماهیت نمایی و سریع داشته باشد:
•افزایش قیمتهای بیشتر، منجر به ریسک (Risk) چیست؟ افزایش مستقیم ریسک ذخیره میشود.
•قیمتهای بالاتر باعث ایجاد فروشندگان بیشتر می شود زیرا هر HODLer قیمتی دارد که با رسیدن به آن قیمت، انگیزه کافی را برای فروش به دست میآورد.
•قیمتهای بالاتر، میانگین VOCDD را افزایش میدهد زیرا ارزش دلاری هر روز سکهای که از بین میرود با چند برابر قیمت بالاتر ترکیب میشود.
•فروش سکه های قدیمی CDD را افزایش میدهد زیرا سکه هایی که توسط دارندگان طولانی مدت با طول عمر انباشته طولانی نگهداری می شوند دوباره به بازار سراریز میشود.
این نوع رفتار در اواسط تا اواخر بازارهای صعودی متداول است. در مناطق سبز نشان داده شده در نمودار زیر، سرمایه گذاران سکه های گران قیمت خود را واگذار کرده و میفروشند.
نمونههای افزایش ریسک ذخیره در سابقه بیتکوین
نمودار Reserve Risk را از کجا پیدا کنم؟
برای مشاهده اندیکاتور Reserve Risk می توانید با کلیک کردن بر نام آن مستقیما به صفحه نمودار مراجعه نمایید.اگر اکانت خود را ارتقا داده باشید، تغییر روندهای این نمودار را، از طریق پیامک و صفحه تحلیلهای VIP به شما اطلاع خواهیم داد.
تکنیک ریسک فری کردن چیست؟
در بازار های مالی وقتی پوزیشن ما وارد سود خوبی می شود، ما محل حد ضرر خود را داخل سود می گذاریم تا اگر قیمت برگشت، ما تمامی سود خود را از دست ندهیم.
در ریسک فری کردن باید حد ضرر جدید را کجا بزاریم؟
اولا باید بدانید که نباید نقطه ریسک فری را خیلی نزدیک و یا خیلی دور قرار دهید و بر اساس استراتژی ای که دارید اقدام به حد ضرر گزاری درست کنید.
کلاسیک: در این نوع از استراتژی و آموزه مالی , ما باید حد ضرر خود را پشت کف ها و قله های به وجود آمده بگزاریم.
عرضه و تقاضا: یکی از مهم ترین بخش های معامله گری , درک محل هایی می باشد که در آنها عرضه و تقاضا شکل میگیرد. وقتی معامله ما وارد سود میشود، ما حد ضرر خود را (به عنوان ریسک فری) پشت محل هایی میگزاریم که در آنها عرضه وتقاضا وجود دارد. برای مثال در یک روند صعودی، گره ها و بیس های معاملاتی ای که در همین روند صعودی وجود دارد، برای ما محل تقاضا می باشد و ما می توانیم حد ضرر جدید خود را پشت این مناطق قرار دهیم.
پرایس اکشن: از آنجایی که یک پرایس کار بر اساس سیگنال بار (signal bar ) و کی بار (key ba r ) (سیگنال بار : کندل بی تصمیمی _ کی بار : کندلی که روند را تایید می کند) وارد معامله می شود حد ضرر جدید خود را به عنوان ریسک فری کردن پشت سیگنال بار و کی بار های جدیدی که در مناطق مهم به وجود می آید می گذارد. برای مثال هنگام بریک از سطوح و الگو ها و یا برخورد به خطوط مهم که موجب ایجاد کندل های تغییر روند می شود، برای ما مهم می باشد.
ایچیموکو: وقتی قیمت وارد فاز سود دهی می شود و ما در جهت درست وارد معامله شده ایم، حد ضرر جدید خود را به عنوان ریسک فری کردن پشت سنکو اسپن B و A می گذاریم (وابسته به شرایط).
نتیجه : ما قوی ترین مناطق را برای اینکه احتمال بدیم قیمت از آن نقطه بر میگردد را به عنوان ریسک فری قرار می دهیم چرا که اگر این سطح از دست برود امیدی به برگشت دوباره قیمت نداریم. همچنین به خاطر بسپارید همیشه عمل ریسک فری را انجام دهید تا سود های به دست آمده خود را از دست ندهید زیرا احتمال ریورس بازار بر اساس یک خبر و یا چیز های متفاوتی وجود دارد.
نقطه ریسک فری نیز باید کمی از محدوده احتمالی برگشت شما دور باشد زیرا گاهی بعد از اینگولف سطح مهم قیمت یک ریورس در جهت مخالف می زند، و این موقعیت خوبی برای بستن دستی معامله در سود می باشد.
ریسک چیست و انواع ریسک کدام است؟
زیان بالقوه و قابل اندازهگیری یک نوع سرمایهگذاری را ریسک میگویند.
برخی از ریسکهای سرمایهگذاری بر روی اوراق بهادار عبارت است از: اعلام نشدن سود سهام، پایین بودن میزان سود هرسهم، کاهش قیمت هرسهم.
در ادامه این مطلب از ریسک (Risk) چیست؟ سایت بورسینس چند ریسک دیگر را بطور کوتاه لیست کرده ایم.
ریسک عملیاتی (Operational Risk) چیست؟
ریسک عملیاتی یا اهرم مالیاتی مربوط است به سود عملیاتی که منشا آن نیز هزینههای ثابت شرکت است.
ریسک عملیاتی، ریسک زیان ناشی از فرایند ناقص یا شکست خورده، سیاستها، سیستمها یا رویدادهایی است که فرایند عملیاتی کسب و کار را تحت شعاع قرار میدهد.
خطای کارکنان، فعالیتهای مخربانه و خلافکارانه مانند تقلب و رویدادهای فیزیکی نیز از جمله فاکتورهایی هستند که میتوانند ریسک عملیاتی را پی داشته باشند.
اغلب سازمانها پذیرفتهاند که مردم و فرایندها به طور ذاتی دچار خطا میشوند و کماثر یا بیاثر شدن عملیات را به بار میآورند.
دلایل ریسک عملیاتی:
- بلایای طبیعی، مانند زمینلرزه، طوفانها یا آتشسوزی
- بحرانهای سلامتی و بهداشت، مانند همهگیری ویروس COVID-19
- فجایع ناشی از انسانها، مانند حملات سایبری، تروریسم و جرایم سایبری
- شبهجرمها مانند اختلاس، جرایم سایبری درون سازمانی، غفلت کارکنان، تهدیدات جنسی، محیط کاری خصومتآمیز و…
- نقض قوانین، نقض قرارداد، دستکاری در بازار و اعمال معاملات غیرمنصفانه
- قوانین و شرایط کاری جدید
- شکست خوردن در پایبندی به سیاستها یا فرایندهای کاری شرکت یا شکست در اطمینان حاصل کردن از پیشبرد سیاستها
- سیستمهای کامپیوتری یا IT قدیمی
- اختلال در زنجیره تامین
- استفاده ناکارآمد از سیستمهای ابری
- سیاستهای کاری متناقض یا غیرمنصفانه
- رفتارهای ناایمن
- کاستی و نقص در محصولات
- خطاهای انسانی مانند خطا در وارد کردن داده، یا از دست دادن ضرب العجلها
- ناکارآمدی فرایندهای داخلی یا درک اشتباه فرایندها
ریسک مالی (Financial Risk) چیست؟
ریسک مالی گونهای ریسک اضافی است که در اثر افزایش بدهی در شرکت به سهامداران تحمیل میشود.
ریسک ناشی از بهکارگیری بدهی در شرکت را ریسک مالی مینامند.
به عبارت دیگر، ریسک مالی به توانایی کسب و کار در مدیریت بدهی و پاسخگو بودن در مقابل تعهدات مالی اشاره دارد.
این نوع از ریسک اغلب به خاطر بیثباتیها، زیان در بازار مالی یا تحرکات قیمت سهام و ارزها، تغییر نرخ بهره و… به وجود میآید.
ریسک غیرسیستماتیک و ریسک سیستماتیک چیست؟
کل ریسک بازار را میتوان به دو دسته کلی ریسک سیستماتیک (Systematic Risk) و ریسک غیر سیستماتیک تقسیم کرد.
ریسک غیر سیستماتیک ریسکی است که ناشی از خصوصیات خاص شرکت از جمله نوع محصول، ساختار سرمایه سهامداران عمده و غیره میباشد.
ریسک سیستماتیک ناشی از تحولات کلی بازار و اقتصاد بوده و تنها مختص به شرکت خاصی نمیباشد به دیگر بیان ریسک سیستماتیک در اثر حرکتهای کلی بازار به وجود میآید.
طبق نظریههای پرتفولیو با متنوعسازی سبد سهام میتوان ریسک غیر سیستماتیک را از میان برد ولیکن ریسک سیستماتیک همچنان باقی میماند.
شرکتهایی که فروش آنها بسیار پرنوسان است، یا مانع مالی آنها در حد گستردهای از محل دریافت وام تامین شده است، یا رشد بسیار سریعی داشتهاند، یا نسبتهای جاری پایینی دارند و همچنین ریسک (Risk) چیست؟ شرکتهای کوچک بیش از دیگران از ریسک سیستماتیک تاثیر میپذیرند.
هر معاملهای در بورس دارای ریسک مخصوص به خود است، توصیه میکنم مطلب پیشنهاد و سیگنال سهام برای تازه کارها! که یک مطلب آموزنده است را مطالعه کنید.
ریسک اعتبار (Credit risk)
این ریسک مربوط به زمانی است که یک شرکت یا شخص توانایی آنرا نداشته باشد که سود قراردادی و اصل سرمایه را براساس تعهدات خود پرداخت کند.
سرمایهگذارانی که اوراق مشارکت و سایر اوراق بدهی جزئی از پرتفوی سرمایهگذاری آنهاست با این نوع از ریسک مواجه هستند.
البته اوراق بدهی دولتی کمترین میزان ریسک را دارا میباشند در حالیکه اوراق مشارکت شرکتها دارای ریسک اعتباری بیشتری است.
ریسک نرخ بهره (Interest Rate Risk)
ریسک ناشی از نرخ سود مربوط به زمانی است که تغییر در نرخ سود باعث دگرگونی ارزش یک سرمایهگذاری گردد.
این نوع ریسک معمولا روی اوراق مشارکت و اوراق بدهی بیشتر اثر میگذارد.
به عبارت دیگر، ریسک نرخ بهره، احتمال کاهش ارزش یک دارایی به خاطر نوسانات غیرمنتظره در نرخ بهره است. ریسک نرخ بهره، اغلب با داراییهایی که درآمد ثابت ایجاد میکنند (fixed-income assets مانند اوراق مشارکت) مرتبط است.
مانند سایر انواع ریسکها، ریسک نرخ بهره را میتوان کاهش داد. اصلیترین ابزارها برای کاهش ریسک نرخ بهره شامل تنوعسازی داراییها در سبد و پوشش ریسک (hedging) است.
ریسک سیاسی (Political Risk)
ریسک سیاسی نوعی از ریسک مالی به حساب میآید که در آن، دولت یک کشور بصورت ناگهانی سیاستهای خود را تغییر دهد.
این ریسک عامل بزرگیست که باعث کاهش سرمایهگذاری خارجی در کشورهای در حال توسعه و جهان سوم میشود.
ریسک بازار (Market Risk)
ریسک بازار عبارت است از تغییر در بازده که ناشی از نوسانات کلی بازار است.
در بین انواع ریسکها آشناترین ریسک است که به عنوان ریسک نوسانات بازار نیز شناخته میشود و سرمایهگذاران و معاملهگران در بورس بصورت روزانه با آن مواجه هستند.
این ریسک بیشتر در بازار سهام، آتی سکه، فارکس و سایر بازارهای با نوسانات بالا وجود دارد. نوسانات یک معیار برای ریسک است چون به رفتار و خلق و خوی سرمایهگذاران بستگی دارد و نه منطق ( این مقاله را بخوانید : روانشناسی، حلقه مفقوده تصمیمگیری در بازار بورس )
چون کسب سود فعالان بازار به بالا و پایین شدن قیمت بستگی دارد، نوسانات برای بازدهی یک امر حیاتی است و هرچقدر یک اوراق بهادار یا بازار با نوسانات بیشتری همراه باشد، احتمال بیشتری برای تغییر بزرگ در هر دو جهت (افزایش یا کاهش قیمت) وجود دارد.
همه اوراق بهادار در معرض ریسک بازار قرار دارند، اگرچه سهام عادی بیشتر تحت تأثیر این نوع ریسک است. این ریسک میتواند ناشی از عوامل متعددی از قبیل رکود، جنگ، تغییرات ساختاری در اقتصاد و تغییر در ترجیحات مشتریان است.
ریسک تورمی
این نوع ریسک که تمامی اوراق بهادار را تحت تأثیر قرار میدهد عبارت است از ریسک قدرت خرید، یا کاهش قدرت خرید وجوه سرمایهگذاری شده.
این نوع ریسک با ریسک نوسان نرخ بهره مرتبط است، برای اینکه نرخ بهره معمولاً در اثر افزایش تورم افزایش مییابد. علت این است که قرض دهندگان بهمنظور جبران ضرر ناشی از قدرت خرید، سعی میکنند نرخ بهره را افزایش دهند.
ریسک تجاری
ریسک ناشی از انجام تجارت و کسبوکار در یک صنعت خاص یا یک محیط خاص را ریسک تجاری گویند.
برای مثال یک شرکت فولاد در صنعت خاص خود با مسائل منحصر به خود مواجه است.
ریسک نقدینگی
ریسک مرتبط با بازار ثانویهای است که اوراق بهادار در آن معامله میشود. آن دسته از سرمایهگذاریهایی که خریدوفروش آن به آسانی صورت میگیرد از نقدینگی بالایی برخوردار است.
هرچه عدم اطمینان در خصوص عامل زمان و ابهام قیمتی بالا باشد میزان ریسک نقدینگی نیز افزایش مییابد. ریسک نقدینگی سهام مربوط به بازارهای خارج از بورس خیلی بیشتر است.
اگر در مورد انواع ریسکها سوالی دارید در بخش نظرات بنویسید.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
چگونه ایدهال گرایی و توجه زیاد به نسبت ریسک به ریوارد باعث زیان معاملهگر میشود؟
بسیاری از تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که نسبت ریسک به ریوارد یکی از مهمترین موارد قابلتوجه در معامله گری است و این نکته را همیشه در معاملات خود به کار میگیرند. ممکن است سوالی برای شما پیش آیند اینکه ریوارد یعنی چی؟ معنی کلمه ریوارد یا معنی ریسک به ریوارد در تعریف ساده مفهوم ریسک به ریوارد یعنی میزان پولی که در یک معامله ممکن است از دست بدهیم ( ریسک) به میزان پولی که در یک معامله ممکن است از دست بدهیم ( ریوارد).
اگر دقت کرده باشید در هر دو تعریف از کلمه “ممکن است” استفاده کردم و این کلمه به این معنی است که در بازارهای مالی هیچچیز قابل پیشبینی نیست و همهچیز احتمال است. اگر بپذیریم همهچیز احتمال است پس اینکه از قبل بخواهیم مشخص کنیم چقدر سود خواهیم کرد و یا چقدر زیان، کار دشواری است. ولی ازآنجاکه بازار محل تحلیل است و نه قمارخانه! ما با تحلیلهای خود احتمال پیروزی خود را بالا میبریم و احتمال شکست خود را پایین میآوریم.
در مورد ریسک، و یا حد زیان ما معمولاً حد زیان را جایی قرار میدهیم که به آن نقطه خداحافظی از بازار میگوییم و مفهوم آن این است که اگر قیمت به آنجا برسد تحلیل قبلی ما با شکست روبرو شده است. در حقیقت میتوانیم بگوییم حد زیان دوست ما است چون باعث میشود ما بیشتر از یک حدی زیان نکنیم. پس قرار دادن حد زیان قبل از شروع به معامله کاری منطقی است.
اما قرار دادن حد سود در تحلیل، قبل از شروع به معامله کار منطقی نیست چون ما نمیدانیم بازار قرار است تا کجا در جهت تحلیل ما پیش برود و تنها حدس میزنیم. پس قرار ندادن حد سود نیز، همانقدر که قرار دادن حد سود کاری منطقی است، کاری درست و منطقی است.
بهطورکلی بهتر است بگویم قبل از شروع به معامله باید حتماً حد زیان داشته باشیم ولی در مورد حد سود، بهتر است قبل از شروع، حدی برای آن مشخص نکنیم و تا جایی که امکان دارد سودی که بازار به ما میدهد را بگیریم.
ولی توجه به یک نکته مهم است. یک معاملهگر باید بعد از انجام یک سری معاملات( مثلاً معاملات یکماهه) ، کارنامه خود را بررسی کند و نسبت ریسک به ریوارد مجموعه معاملات خود را در یک بازه زمانی محاسبه کند. چون این کار باعث میشود اعتمادبهنفس انجام معاملات آتی خود را افزایش دهد و اگر این نسبت، نسبت مناسبی نیست، بازنگری در معاملات خود انجام دهد.
بهتر است اینطور بگویم که قرار دادن حد سود قبل از انجام معامله به این معنی است که ما به همان میزان سود راضی هستیم و نمیخواهم بیشتر از آن سود بگیرم!
یکی از راههایی که میتوان سود بیشتری از بازار گرفت قرار دادن حد زیان متحرک است. در این روش با حرکت قیمت در جهت تحلیل خود، حد زیان را بالاتر میآوریم و هر بار احتمال برنده شدن خود را افزایش میدهیم.
نسبت ریسک به ریوارد چیست؟ (risk to reward)
ریسک به پاداش یعنی معاملهگر، طبق شناختی که نسبت به حرکات قیمت در نمودار معاملاتی پیداکرده، معاملاتی را انتخاب میکند که سودشان بیشتر از زیانشان باشد.
معاملهگری تصمیم میگیرد فقط وارد معاملاتی شود که طبق حرکات قیمت در نمودار، میزان هدف قیمت تعیینشده، سه برابر حد زیان تعیینشده باشد (ریسک به پاداش ۳ به ۱ یعنی اگر معامله منتهی به برد شد ۳ واحد سود میکند و اگر منتهی به باخت شد ۱ واحد زیان میکند). در این حالت اگر شرایط برای معامله کردن محیا بود ولی ریسک به پاداش کمتر بود، وارد آن معامله نمیشود.
در شکل زیر risk to reward برابر با ۱ به ۲ است.
اگر ما میپذیریم حرکات قیمت غیرقابلپیشبینی است، پس چه طور با محیا شدن شرایط ورود فقط به خاطر حاصل نشدن یک تائید بیشتر، از معامله صرفنظر میکنیم؟
معاملهگران مبتدی همیشه برای ورود امن به دنبال تائیدهای مختلفی هستند تا ظرف اعتمادبهنفسشان برای ورود به معامله پر شود. این افراد درنهایت وارد معاملات میشوند ولی همیشه نقطه ورود آنها به معامله در نواحی انتهای روند است. آنها همیشه میانه روند را ازدستداده و درنهایت سریع ورشکسته میشوند. یکی از این تائیدهایی که معاملهگر را سریعاً به ورطه نابودی میبرد، ایدهالگرایی و توجه زیاد به ریسکبهپاداش است. یک معاملهگر حرفهای توقع دارد قیمت در میانه روند حرکت بزرگ و امنی بکند و هر تأییدی برای ورود امنتر بهمنزله اتلاف زمان و نزدیک شدن به انتهای روند است.
مشاوره مدیریت ریسک – آموزش مدیریت ریسک ( اداره عدم قطعیت )
حدود یک دهه است که برخی محققان بحث میکنند انواع مختلف مؤسسات و سازمانها، چه خصوصی و چه دولتی ، در مقابله با بحران و عدم قطعیت با توجه به اصل معروف “علاج واقعه قبل از وقوع بايد كرد” تحتالشعاع استفاده از ابزار و مدلهای ریسک و مدیریت ریسک Risk Management قرارگرفتهاند .
اما به نظر میرسد بحران اقتصادی جهانی باعث شد ریسک در همه سطوح بهطور فزاینده یکی از چالشهای سازمانهای امروزی قرار گیرد .
تعجبی نیست اگر ببینیم هر چه بیشتر ریسک (Risk) چیست؟ وقایع و مسائل روزانه چه در تحقیقات سازمانی و چه در رسانههای جوامع توسعهیافته بر اساس ریسک تعریف و بازتعریف شوند .
این در حالی است که هنوز تناقضهای زیادی در خصوص ریسک وجود دارد و نگاههای متفاوتی برای تفسیر و تعریف ریسک در جریان است.
بااینحال میبینیم در موضوعات و مباحث مختلف دانشگاهی از مدیریت سازمان و مسائل مالی گرفته تا سیاست انرژی و بهداشت عمومی سؤالات ذیل به صورت مکرر مطرح میگردند:
مدیریت ریسک و اداره عدم قطعیت
- ریسکها در حوزه فعالیت ما کدماند و چطور میتوان بهتر آنها را مدیریت کرد؟
- چگونه است که افراد در یک فرهنگ ، سازمان یا بخشی از یک شرکت واقعه یا موضوعی را به عنوان ریسک برای خود تلقی میکنند؟
- چطور میتوان مطمئن شد که یک مدل قادر به تشخیص ، اندازهگیری، و کنترل ریسکهای تهدیدکننده یک سازمان در آینده است؟
در بحث سازمانی میتوان گفت که تمامی این نشاندهنده شروع یکروند و رژیم جدید در شکلگیری سازمانهاست.
به عبارتی رهبری، مدیریت، و کلاً تصمیمگیریهای کوچک و کلان در سازمانها بهسختی میتوانند از این قاعده جدید و بعضاً ناخواسته استثنا باشند.
اگرچه ممکن است برخی سازمانها در برخی عرصهها مانند مدیریت پروژه اقدام به پیادهسازی مدیریت ریسک به صورت مقطعی کرده باشند لیکن معرفی و پیادهسازی یک چارچوب راهبردی درزمینهٔ ریسک در تمامی سطوح اینک میتواند نهتنها جزو اساسیترین نیازهای سازمان برای رقابتیتر شدن در دهه آینده باشد بلکه بر دیدگاه و توانایی مدیریتی سازمان ازلحاظ تصمیمگیری در شرایط دشوار و مبهم عدم قطعیت و بحران نیز تأثیر بگذارد .
بهعبارتدیگر هدف طراحی یک سیستم/چارچوب/مدل پشتیبان تصمیمگیری جهت حمایت از مدیران/کارشناسان در ریسک (Risk) چیست؟ موقعیتهای مختلف تصمیم سازی و تصمیمگیری مبتنی بر مدیریت ریسک چه در شرایط عادی و چه در شرایط عدم قطعیت است که بتوان تا حد امکان به اهداف از قبیل موارد ذیل بسته به نیاز مشتری رسید:
دیدگاه شما