استراتژی کندل استیک و آموزش کندل شناسی فوق پیشرفته😃
برای تحلیل تکنیکال در دنیای ارزهای دیجیتال، حتما باید از نمودارها استفاده کنید و دادههای نمودارها را تحلیل نمایید. به همین جهت در این مقاله از کریپتو اکسیر قصد داریم به آموزش کندل شناسی بپردازیم و شما را با این نوع نمودارها آشنا نماییم.
کندل استیک که به آن نمودار شمعی هم گفته میشود، یکی از انواع نمودارهایی است که در تحلیل تکنیکال با آن سروکار خواهید داشت. این نمودار هم مانند تمام نمودارهای دیگر تغییرات قیمتی ارز مورد نظر را به نمایش میگذارد.
آموزش کندل شناسی ارز دیجیتال چیست؟
به یادگیری نکات مربوط به خواندن نمودار شمعی، کندل شناسی گفته میشود. شما میتوانید رفتار خریداران و فروشندگان را نسبت به ارز مورد نظرتان (با استفاده از کندل استیک) بررسی و در نهایت آینده آن را پیش بینی نمایید.
قابل ذکر است که در ابتدا و برای بار نخست در تحلیل تکنیکال، این ژاپنیها بودند که از کندل استیک برای بررسی ارز مورد نظر خود بهره گرفتند.
رفته رفته سرمایه گذاران دیگر کشورها هم متوجه شدند که با استفاده از این نمودار میتوانند اطلاعات خوبی را به دست آورند. به همین دلیل بود که استفاده از نمودار شمعی جهانی شد.
الگوهای کندل استیک ها
در آموزش کندل شناسی باید با الگوهای کندل استیک به خوبی آشنا باشید. در واقع باید بدانید که بعد از نزولی یا صعودی شدن کندلهای ارز مورد نظرتان، چه واکنشی در انتظار آن ارز خواهد بود.
برخی از الگوهای کندل استیک ها:
الگوی دوجی در کندل شناسی
اگر دوجی را بعد از ماربزو قرمز مشاهده کردید باید بدانید که افراد نسبتا کمی در حال فروختن سهم خود هستند؛ در واقع سهامداران به آینده آن ارز خوشبین هستند و قصد نگهداری آن را دارند.
بهره گیری از الگوی دوجی میتواند سیگنال بسیار مناسبی را برای خرید یک ارز به شما ارائه کند.
الگوی هارامی در کندل شناسی
زمانی که دو کندل در کنار هم شکل بگیرند و کندل دوم سبز رنگ و در آخر کندل نزولی تشکیل شود این الگو به وجود میآید.
اکثر افرادی که آموزش کندل شناسی دیدند و با این نمودار آشنا میباشند، بعد از دیدن این الگو اقدام به سرمایه گذاری بر روی ارز مورد نظرشان میکنند.
البته بعد از مشاهده شدن الگوی هارامی، انتظار میرود که روند حرکتی آن با سرعت بسیار کمتری نسبت به قبل همراه گردد.
الگوی نفوذی در کندل شناسی
الگو نفوذی یک الگوی بازگشتی است که نشان از صعودی شدن روند دارد و در انتهای یک روند نزولی ظاهر میشود و یک الگوی قیمتی 2 روزه است که نویدبخش یک روند صعودی کوتاه مدت را به تریدر میدهد.
از دو شمع تشکیل میشود: شمع اول قرمز (نزولی) است و شمع دوم سبز رنگ (صعودی)! شمع سبز رنگ پس از یک گپ قیمتی نزولی از شمع قرمز آغاز میشود. شمع سبز باید بیشتر از 50 درصد شمع قرمز را بپوشاند. در واقع هرچه قد شمع سبز بلندتر باشد، اعتبار الگو بیشتر است.
الگوی مرد آویزان
الگوی مرد آویزان یا هنگینگ من، یکی از الگوهایی است که نزولی شدن روند را اخطار میدهد. در بیشتر مواقع، زمانی که این الگو را مشاهده کردید، باید منتظر نزولی شدن روند باشید. از نشانههای این کندل، بدنه کوچک و سایه پایینی بسیار بلند است. این کندل سایه بالایی ندارد و در مواقعی، سایه کوچکی دارد. سایه پایین باید حداقل دو برابر بدنه باشد.
این نکته را مدنظر داشته باشید که این کندل، ممکن است در هر دو کندل سبز و قرمز رویت شود. الگوی مرد آویزان شباهت بسیار زیادی به الگوی چکش دارد. هر دو دارای بدنه کوچک و سایه پایین بسیار بلند هستند و هر دو، خطر نزولی شدن قیمت را نشان میدهند.
برای تشخیص این دو الگو، باید روند قبل از الگو را بررسی کنید. در الگوی مرد آویزان، زوند قبلی صعودی بوده است؛ اما در الگوی چکش، روند نزولی بوده و نمایان شدن این الگو، نشان از ادامه دار بودن روند است.
الگوی چکش و چکش معکوس در کندل شناسی
در آموزش کندل شناسی با الگوهای زیادی آشنا خواهید شد. یکی از این الگوها چکش و چکش معکوس نام دارد.
اگر کندلی به شکل چکش و یا چکش معکوس با رنگ سبز در زمانی که روند قیمتی ارز مورد نظر نزولی میباشد، دیده شود این الگو به وجود میآید.
در این زمان احتمال اینکه روند قیمتی ارز رو به بالا و در حال رشد باشد، بسیار بیشتر از نزولی شدن قیمت آن است. (در این شرایط به احتمال 80 درصد قیمت سهام بیشتر خواهد شد و میتوانید سود بسیار خوبی از آن بگیرید)
الگوی سه ستاره صعودی در کندل شناسی
الگوی سه ستاره صعودی که متشکل از 3 کندل است، یکی دیگر از الگوهایی است که در آموزش کندل شناسی با آن آشنا خواهید شد.
در این الگو کندل اول در موقعیت صعودیتری نسبت به کندل دوم قرار میگیرد. در واقع بر روی نمودار، کندل دوم نسبت به کندل در قسمت پایینتری قرار میگیرد و نزولی است.
سپس باید کندل سوم در مقایسه با کندل دوم در موقعیت بالاتری قرار بگیرد و روند قیمتی را صعود کند.
در شرایطی که شمع یا همان کندل اول نسبت به شمع دوم در قسمت بالاتری قرار بگیرد و کندل سوم نیز از کندل دوم موقعیت بالاتری داشته باشد، این الگو مشاهده خواهد شد.
اگر الگوی سه ستاره صعودی را مشاهده کردید، باید بدانید که به احتمال فراوان قیمت آن ارز رشد بیشتری خواهد کرد و نمودار قیمت صعودی خواهد شد.
الگوی سه ستاره صبحگاهی در کندل شناسی
الگوی سه ستاره صبحگاهی هم دیگر الگویی است که در آموزش کندل شناسی با آن مواجه خواهید شد.
اگر الگوی سه ستاره صبحگاهی را مشاهده کردید، باید بدانید که روند نزولی قیمت آن ارز به اتمام رسیده است. بعد از دیدن این الگو به احتمال بسیار زیاد قیمت ارز مورد نظر روند صعودی خود را شروع خواهد کرد.
این الگو سیگنال خوبی برای خرید خواهد بود. اکثر تحلیلگران ارزهای دیجیتال هم از الگوی سه ستاره صبحگاهی برای سیگنال دادن بهره میگیرند.
الگوی اینگالف در کندل شناسی
یکی از بهترین الگوهایی که در کندل شناسی با آن آشنا میشوید، الگوی اینگالف است.
این الگو به تنهایی میتواند قویترین سیگنالها را برای خرید به شما بدهد. زمانی که این الگو را مشاهده کردید، باید بدانید که افراد زیادی برای خرید سهم به ورود کردهاند و قصد سرمایه گذاری بر روی آن را دارند.
پس میتوان نتیجه گرفت که ارز مورد نظر شما در روزهای آینده روند صعودی را در پیش میگیرد و سرمایه گذاری بر روی آن سود خوبی را به همراه خواهد داشت.
اگر کندل اینگالف (یک شمع بزرگ که پوشش دهنده چند کندل قبل از خود است) را در انتهای روند نزولی دیدید، باید بدانید که به احتمال زیاد روند نزولی قیمت سهام به پایان رسیده است.
اما اگر این کندل را در انتهای روند صعودی دیدید، باید بدانید که روند صعود قیمت به احتمال زیاد به پایان میرسد و با ریزش ارزش مواجه خواهید شد.
تحلیلگران قدرتمند ارزهای دیجیتال نیز از الگوی اینگالف برای ارائه سیگنالهای دقیق و کم ریسک استفاده میکنند.
آموزش کندل شناسی بازار گاوی
الگوهای شمعی گاوی در فارکس یا سایر بازارهای مالی بیانگر این موضوع هستند که روند نزولی یا خرسی به زودی به پایان میرسد . در واقع الگوهای شمعی گاوی به سرمایهگذاران این سیگنال را میدهند که قیمت روند صعودی پیدا خواهد کرد .
در کندل شناسی، الگو رفتار قیمت گاوی در برخورد با سطح حمایتی ( support ) ایجاد میشود و به نوعی سیگنال خرید است . در بازار گاوی معاملهگران با مشاهده چنین الگوهای شمعی به خرید اقدام میکنند تا از افزایش قیمت، سود بهدست آورند . در بازار گاوی افراد اصطلاحا موقعیت long باز خواهند تا از افزایش قیمت سود ببرند .
آموزش کندل شناسی بازار خرسی
در بازارهای مالی چون فارکس و ارز دیجیتال، مشاهده الگوهای شمعی خرسی به معنای پایان روند صعودی بوده و در واقع هشدار رسیدن به سطح مقاومت ( resistance ) را به معاملهگران میدهد .
در واقع با ایجاد الگوی خرسی، قیمت احتمالا روند نزولی را آغاز کرده و این موضوع برای سرمایهگذاران به عنوان سیگنال فروش خواهد بود تا موقعیتهای خرید ( ( long را بسته و وارد موقعیت ( short ) شوند تا از روند نزولی بازار منتفع شده یا از ضرر جلوگیری کنند .
الگوی ستاره عصرگاهی در کندل شناسی
الگوی ستاره عصرگاهی یا اونینگ استار ( Evening Star Pattern ) سیگنال خرسی بوده که به الگوی ستاره صبحگاهی ( سیگنال گاوی ) شباهت دارد، اما مفهوم کاملا برعکس یکدیگر دارند .
در حقیقت الگوی ستاره عصرگاهی زمانی رخ میدهد که در روند صعودی، شمعی سبز و کوچک بین شمع سبز و شمع قرمز که هر دو بدنه بسیار بزرگتری دارند، قرار بگیرد . در آموزش کندل شناسی، اونینگ استار نوعی سیگنال فروش است؛ یعنی روند صعودی دارد برعکس میشود .
این موضوع را در نظر بگیرید که چنانچه کاهش شمع قرمز سمت راست بهقدری باشد که میزان افزایش شمع سبز سمت راست را خنثی کند، احتمال تشدید روند نزولی وجود دارد .
الگوی خط قاطع در کندل شناسی
الگوی خط قاطع یا پیرسینگ لاین ( Piercing line pattern ) در واقع بدین معنا است که فشار خرید زیاد است و به نوعی سیگنال گاوی محسوب میشود . در این الگو قیمت از پایین به مقدار بسیار زیادی به بالا کشیده شده و حتی از خط دوره قبلی هم بالاتر میرود .
الگوی خط قاطع زمانی رخ میدهد که در روند نزولی، شمعی قرمز مشاهده میشود که سمت راست آن شمعی سبز رنگ قرار گرفته است و بدنه هر دو شمع تقریبا اندازه برابری دارند که معمولا نقطه باز شدن شمع سبز از نقطه بسته شدن شمع قرمز پایینتر است . بهطور کلی در آموزش کندل شناسی، مشاهد الگوی پیرسینگ لاین نوعی سیگنال روند صعودی و خرید است .
الگوی سه کلاغ سیاه در کندل شناسی
الگوی سه کلاغ سیاه یا تری بلک کروز ( Tree Black Crows ) معمولا نشاندهنده ایجاد روند نزولی خرسی است . مشاهده این الگو یعنی فروشندگان در سه نوبت متوالی از خریداران سبقت گرفتهاند .
الگوی سه کلاغ سیاه زمانی اتفاق میافتد که در روند صعودی، سه شمع قرمز متوالی مشاهده شود که فتیله بالایی ندارد یا فتیله بسیار کوتاهی دارند . در این الگو هر دوره معاملاتی در همان قیمت بسته شدن دوره قبلی آغاز خواهد شد اما به دلیل فشار زیاد قیمت، از دوره قبل پایینتر بسته میشود .
الگوی ابر سیاه در کندل شناسی
الگوی ابر سیاه یا دارک کلود کاور ( Dark Cloud Cover ) در واقع از دو شمع تشکیل میشود که شمع راست، قرمز ( نزولی ) است و با وجود اینکه از شمع قبلی بالاتر باز شده اما با افت به نقطهای پایینتر از نقطه میانی آن بسته خواهد شد .
هنگاهیکه الگوی ابر سیاه در روند صعودی تشکیل شود، به معاملهگران ( فروشندگان یا خرسها ) سینگال میدهد که بر این جریان معاملاتی مسلط شدهاند و قیمت به شدت افت میکند . در آموزش کندل شناسی، مشاهده فتیلههای کوتاه در الگوی ابر سیاه نشان از قدرتمند بودن روند نزولی است .
کندل شانسی پرایس اکشن
افرادی که تنها از پرایس اکشن در معاملات استفاده می کنند پرایس اکشن تریدر می گویند که در اصطلاح فارسی پرایس اکشن یک نوع «رفتار قیمت» است و معمولا آن را با استفاده از نمودار نمایش می دهند. همانگونه که از نامش پیداست در صورتی که قیمت یک کالای مشخص را بر اساس زمان روی نمودار نشان دهیم و روند صعودی و نزولی آن را ثبت کنیم.
در واقع می توان گفت که نمودار پرایس اکشن را رسم کرده ایم. پرایس اکشن تریدرها باعث حذف تحلیل بنیادی می شوند و همین طور اندیکاتورها را نادیده می گیرند و تنها طبق الگوهای نمودار و رفتار قیمت تصمیم نهایی را می گیرند. اغلب اوقات این اشخاص رفتار قیمت را در ۳ تا ۶ ماه اخیر مورد بررسی قرار می دهند و بر این باورند که کلیه عوامل بنیادی و روانشناختی در درون پرایس اکشن ها نمایش داده می شود.
آموزش پرایس اکشن
اولین مرحله آموزش دوره پرایس اکشن کندل شناسی است و تمامی اطلاعات مورد نیاز برای کندل ها و شرایط قرارگیری آنها موجود است. هر برخورد و نگاه معامله گر در بازار موجب تغییرات در موقعیت کندل ها می شود. در اصل می توان کندل را یک منعکس کننده در رفتار معامله گر دانست.
با یادگیری پرایس اکشن، دیگر نیازی به استفاده از ابزارهایی مانند اندیکاتورها و الگوها نخواهید داشت. این نکته را فراموش نکنید که برای یادگیری پرایس اکشن تنها به سایت های معتبر اعتماد کنید.
برای بهره گرفتن از پرایس اکشن ها در معامله اغلب اوقات از الگوهای شمعی یا کندل ها استفاده می شود که بتوان به درستی نقاط حمایت و مقاومت را پیدا کرد و روندها را تشخیص داد. با استفاده از این الگوها می توان از روند صعودی یا نزولی و حتی خنثی شدن آن نیز آگاه شد. بنابراین با پیدا کردن این نقاط می توان مشخص کرد که قیمت در کجا صعودی و در کجا با شکست مواجه خواهد شد.
به عنوان مثال، در صورتی که پیش بینی کنید قیمت EUR/USD در یک حدی به سقف می رسد و سپس کاهش پیدا می کند، بهتر است که در زمان اوج اقدام به فروش آن کرد. یا به عنوان مثالی دیگر، اگر از آن حد به کف خود برسد و سپس بالا رود، در آن زمان باید اقدام به خرید کرد و منتظر بالا رفتن آن شد. زمانی که قیمت از نقاط حمایت و مقاومت عبور می کند و آن را می شکند، می گوییم که درون نمودار شکست ایجاد شده است.
بهترین زمان برای بررسی کندل استیک در آموزش کندل شناسی در فارکس
شما در کندل شناسی با مناسبترین زمان برای بررسی کندل استیک آشنا خواهید شد.
بیشترین معاملات در بازار ارزهای دیجیتال در یک ساعت ابتدایی و یک ساعت پایانی زمان معاملات انجام میشود.
به همین دلیل میتوان گفت که بهترین زمان برای بررسی کندل استیک در یک ساعت آغازین و یک ساعت پایانی معاملات است.
اگر شما در ساعتهای پایانی معاملات بررسی را انجام دادید و فرصت خرید در همان روز را نداشتید به هیچ عنوان نگران نباشید.
شما میتوانید از اطلاعات به دست آمده توسط آن بررسی در روز بعدی معاملات استفاده کنید. زیرا هیچ شاخصی در ساعتهای خارج معاملات تغییر نخواهد کرد و در نتیجه تاثیری بر روی تحلیل شما نخواهد داشت.
البته شایان ذکر است که منظور ما در اینجا از استفاده در روز بعد، یک ساعت ابتدایی و گشایش بازار میباشد. در واقع نباید اجازه دهید که زمان زیادی از تحلیل شما بگذرد.
لازم به ذکر است که سرمایه گذاری در بازار ارزهای دیجیتال به هیچ عنوان بدون ریسک نخواهد بود.
حتی اگر آموزشهای زیادی درباره تحلیل تکنیکال (مانند آموزش کندال شناسی و …) دیده باشید، باز هم نباید تصور کنید که تحلیل شما حتماً صحیح خواهد بود و همواره سود زیادی کسب خواهید کرد.
کندل چیست و انواع آن کدامند؟
معاملهگران بورسی، برای انجام معاملاتشان در طی روز، از سه نمودار خطی، کندل استیک و میلهای استفاده میکنند. در این بین، کندلها به این دلیل که به راحتی قابل استفاده هستند و نوسانات قیمت را بهتر پوشش میدهند، بسیار پرکاربردتر هستند.
کندل چیست؟
کندل استیک در لغت به معنای شمعدان است و جالب است که بدانید، فروشندگان برنج در ژاپن اولین افرادی بودند که از کندل ها برای شناسایی قیمت بازار وشتاب قیمتی در بازارهای مالی استفاده کردند.
بنابراین در تعریف کندل میتوان گفت، معامله با کندل استیک خالی یک نوع نمودار قیمتی است که با کمک آن میتوان قیمتهای بالا، پایین، بازشدن و بسته شدن یک اوراق بهادار در یک دوره زمانی مشخص را نشان داد.
به بیان دیگر، از کندل استیکها زمانی استفاده میشود که تغییرات قیمت سهم دارای روند باشد. الگوهای کندل استیک معمولاً در نقاط حمایت و مقاومت سهم (اگر الگویی تشکیلشده باشد) مورد توجه قرار میگیرند و انتخاب قیمتهای مناسب برای خرید سهام جزیی از نقاط قوت الگوهای کندل استیک است.
این در حالی است که این الگوها برای قیمتهای خروج از سهم معمولأ عملکرد مناسبی ندارند. نمودارهای شمعی، احساسات و هیجانات سرمایهگذاران در بازار را به شکل تصویری در میآورند، به این ترتیب تحلیلگران تکنیکال میتوانند زمان مناسب خرید و فروش را با بررسی و تحلیل این نمودارها تشخیص دهند.
به همین دلیل است که کندلها، یک تکنیک بسیار مناسب برای ارزیابی داراییهایی مانند سهام، معاملات فارکس و معاملات آتی محسوب میشوند.
اجزای نمودار شمعی
نمودار شمعی از دو بخش بدنه اصلی و سایه تشکیل شده است. بدنه اصلی شمع نشاندهنده قیمت معامله با کندل استیک خالی آغاز و پایان معامله است و بخش دیگر شامل دو خط است که به سایه مشهور شده است. خط بالایی را سایه بالایی و خط پایینی را سایه پایینی میگویند.
دامنه نوسان سهم در طول دوره زمانی مورد داد و ستد توسط سایه ها نمایش داده میشود. اگر قیمت باز شدن کندل (شمع) پایینتر از قیمت بسته شدن آن باشد به عبارتی با افزایش قیمت روبرو شده باشد کندل تو خالی، سفید و یا سبزرنگ است.
اگر قیمت باز شدن کندل بالاتر از قیمت بسته شدن آن باشد سهم با کاهش قیمت روبرو شده و کندل آن توپر، مشکی یا قرمزرنگ خواهد بود. به قسمتی از کندل که بیرون از محدوده قیمتهای باز و بسته شدن قرار دارد، سایه (shadow) میگویند.
در ادامه با اجزای کندل استیکها بیشتر آشنا میشویم:
پایه و اساس نمودارهای شمعی
انواع الگوهای کندل استیک
۱- ماروبزو (Marubozu)
ماربزو به دو دسته مشکی و سفید تقسیم میشود:
- ماروبزو مشکی، زمانی خود را به نمایش میگذارد که کندل روند نزولی را تجربه کند و سایه بالایی و پایینی در آن دیده نشود. فشار بیشتر فروشندگان ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط میشود. در چنین حالتی، قیمت باز شدن برابر قیمت سقف و قیمت بسته شدن برابر قیمت کف است.
- ماروبزو سفید، زمانی خود را به نمایش میگذارد که کندل روند صعودی را تجربه کند و سایه بالایی و پایینی دیده نشود. فشار بیشتر خریداران ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط میشود. در این حالت قیمت باز شدن برابر قیمت کف و قیمت بسته شدن برابر قیمت سقف است.
۲- دوجی (Doji)
مفهوم دوجی اشاره به نمودارهای شمعی دارد که قیمت شروع و پایان در آن یکسان است. دوجیها دارای بدنه نازک هستند که معمولأ به صورت یک خط نازک و باریک نشان داده میشوند.
تردید بین خریداران و فروشندگان سهم، مهمترین نتیجهای است که از دوجیها استنباط میشود. در بعضی از حالات، دوجیهای بعد از ماروبزو سفید دیده میشوند.
این حالت نشان میدهد که خریداران قوت خود را ازدست دادهاند و برای ادامه روند صعودی سهم، نیاز به خریداران جدید است.
حال اگر دوجی بعد از ماروبزو سیاه دیده شود، نشان میدهد که فروشندگان سهم کم هستند و برای ادامه روند نزولی سهم نیاز به فروشندگان جدید با قوت بیشتری است.
۳- الگوی چکش (Hammer)
الگوی چکش معمولأ در یک روند نزولی و در انتهای آن شکل میگیرد. این الگو دارای سه خصوصیت اصلی است که عبارت است از:
- بدنه کندل که در قسمت بالای آن است.
- سایه پایینی بلند (دو تا سه معامله با کندل استیک خالی برابر اندازه بدنه).
- نداشتن سایه بالایی (سایه بالایی خیلی کوتاه) است.
اگر رنگ بدنه سفید باشد نشاندهنده قدرت بالای الگو برای بازگشت است. بدین معنی که قیمت سهم به سمت افزایش خواهد رفت.
۴- الگوی دارآویز (Hanging Man)
این نوع الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود و بیانگر تغییر الگو به سمت روند نزولی است (در خط مقاومت سهم تشکیل میشود). در این الگو بدنه کندل در بالای آن است و از مهمترین خصوصیات این نوع الگو به شمار میآید.
از دیگر خصوصیات این نوع کندل میتوان به این نکته اشاره کرد که اندازه سایه پایین حداقل دو برابر بدنه کندل است. معمولأ این نوع کندل سایه بالایی ندارد یا اینکه سایه بالایی آن بسیار کوتاه است. رنگ بدنه مشکی نشانگر قدرت بالای الگو برای برگشت را نشان میدهد.
۵- الگوی چکش معکوس (Inverted Hammer)
این الگو شباهت زیادی به الگوی چکش دارد، الگوی چکش معکوس همانند الگوی چکش در انتهای روند نزولی شکل میگیرد.
در این نوع الگو، بدنه در انتهای آن قرار دارد و اندازه بدنه یک دوم سایه بالایی است. رنگ بدنه سفید در این الگو، نشاندهنده قدرت بیشتر الگو برای بازگشت روند است.
۶- الگوی هارامی (Harami)
واژه هارامی، ریشه ژاپنی دارد و به معنی باردار بودن است. این الگو شامل دو کندل است که کندل اول نقش والده (مادر) و کندل دوم نقش فرزند را دارد.
متوقف شدن و یا کند شدن روند حرکت، مهمترین نتیجهای است که پس از مشاهده این کندل میتوان به آن پی برد. معمولأ رنگ کندلها در این الگو متفاوت است.
بهطور مثال اگر کندل مادر سفید باشد کندل کودک به رنگ مشکی است. رنگ سفید به معنای مثبت بودن و رنگ مشکی به معنای منفی بودن است.
۷- الگوی ستاره ثاقب (Shooing Star)
الگوی ستاره ثاقب در انتهای روند صعودی شکل میگیرد. در این نوع از الگو، بدنه در انتهای پایینی آن است و اندازه سایه بالایی آن دو برابر بدنه است.
۸- الگوی انبرک پایینی
این الگو دارای دو شمع با رنگهای متفاوت است. در ابتدا شمع نزولی که به رنگ مشکی است تشکیل میشود. اندازه بدنه شمع نزولی، بزرگ بوده و این شمع فاقد سایه است.
پس از تشکیل شمع اول نوبت به تشکیل شمع دوم میرسد که شمع دوم در محدوده قیمتی شمع اول خواهد بود. شمع دوم معمولاً بهصورت دوجی یا چکش معکوس شکل میگیرد.
۹- الگوی ستاره صبحگاهی
این الگو دارای سه شمع است. مهمترین نتیجهای که از الگوی ستاره صبحگاهی استنباط میشود، شروع روند صعودی در انتهای روند نزولی است. معمولأ این الگو در انتهای روند نزولی شکل میگیرد که هر شمع شامل پیامی است.
- شمع اول، نزولی و پرقدرت است.
- شمع دوم که معمولأ فاقد بدنه بزرگ و سایه است، میتواند به شکل صعودی یا نزولی شکل بگیرد.
- شمع سوم نسبت به شمع دوم حالت صعودی دارد.
۱۰- الگوی سه ستاره صعودی
این الگو نیز از سه شمع تشکیلشده است. اگر بین شمع اول و دوم یک شکاف نزولی و بین شمع دوم و سوم یک شکاف صعودی تشکیل شود، میتواند پیامی مبنی بر تغییر روند از نزولی به صعودی از آن استخراج کرد.
۱۱- الگوی ستاره عصرگاهی
این الگو شامل سه شمع است. مهمترین خروجی این الگو شروع روند نزولی در انتهای روند صعودی است. وضعیت شمعها در این الگو به شکل زیر است:
- شمع اول: صعودی و بسیار پرقدرت
- شمع دوم: بدنه شمع دوم کوچک و معمولاً دارای سایه نیست.
- شمع سوم: نزولی
۱۲- الگوی پوشاننده صعودی
دو شمع در این الگو وجود دارد که دارای رنگهای متضاد است. این الگو در انتهای روند نزولی تشکیل میشود. شمع دوم که دارای بدنه به رنگ سفید است بیانگر روند صعودی است.
در این الگو شمع دوم کل شمع اول را که به رنگ مشکی است، پوشش میدهد. در الگوی پوشاننده صعودی، وجود و یا عدم وجود سایهها مهم نیست.
۱۳- الگوی سه مکعب سفید
این الگو دارای سه شمع است که همگی به رنگ سفید هستند. بین شمعها شکاف نزولی وجود دارد که بیانگر تغییر بسیار پرقدرت روند نزولی به صعودی است. روند همهی شمعها در این الگو صعودی است.
۱۴- الگوی ابر تیره
این الگو دارای دو شمع است که رنگهای متفاوتی دارند. رسیدن سهم به قیمت مقاومت ازجمله مهمترین نتایجی است که میتوان از این الگو برداشت کرد. هر دو شمع در این الگو، دارای بدنه بزرگ است.
ابتدا شمع اول با رنگ سفید تشکیل میشود و سپس شمع دوم که حداقل ۵۰ درصد از شمع اول را پوشش داده است شکل میگیرد. اگر این شمعها در نقاطی بالاتر از سایر شمعها شکل بگیرند بیانگر تغییر روند از صعودی به نزولی است.
۱۵- الگوی رسوخ گر
این الگو نقطه مقابل الگوی ابر تیره است. در این الگو، ابتدا شمع مشکی تشکیل میشود و سپس شمع سفید که حداقل ۵۰ درصد از شمع مشکی را پوشش میدهد، شکل میگیرد. افزایش قیمت سهم و تغییر روند از نزولی به صعودی ازجمله نتایج قابل استنباط از این الگو است.
۱۶- الگوی سه کلاغ سیاه
این الگو معمولاً برای معاملهگران نشانگر خبرهای بد در قیمت سهم است. ادامه روند نزولی و ادامه کاهش قیمت سهم از مهمترین نتایج مشاهده این الگو است. این الگو دارای سه شمع است که با رنگهای مشکی و پشت سر هم تشکیل میشود و معمولاً اندازه آنها با یکدیگر برابر است.
۱۷- الگوی سه سرباز سفید
این الگو که نقطه مقابل الگوی سه کلاغ سیاه است، معمولاً در یک روند صعودی شکل میگیرد و حاوی پیامهای مثبت و خوشحالکننده برای معاملهگران است.
این الگو دارای سه شمع با رنگ سفید است که به صورت صعودی و پشت سر هم تشکیل میشوند. الگوی سه سرباز سفید، بیان میکند که خریداران پر قدرتی در سهم حضور دارند و معمولاً بعد از مشاهده این الگو، قیمت سهم افزایش مییابد.
۱۸- الگوی سه خط حمله
معمولاً از این الگو به تنهایی استفاده نمیشود. الگوی سه خط حمله، دارای سه شمع به شکل نزولی است که بعد از این سه شمع، یک شمع با بدنه بزرگ به صورت نزولی شکل میگیرد. بازگشت قیمت به محدوده باز شدن شمع اول، مهمترین نتیجهای است که از الگوی سه خط حمله استخراج میشود.
۱۹- الگوی تاسوکی رو به پایین
این الگو از سه شمع تشکیل شده است که دو شمع آن بهصورت نزولی (مشکی) و یکی از شمعها بهصورت صعودی (به رنگ سفید) است. همانند شکل زیر شمع صعودی در میان شکاف قیمتی شمع اول و دوم شکلگرفته است. دو شمع نزولی، نشانگر قدرت فروشندگان است و شمع سفید و صعودی نشانگر شناسایی سود توسط فروشندگان است.
کندل شناسی پرایس اکشن
پرایس اکشن یکی از سبکهای پرطرفدار معامله گری در بازارهای مالی است و کندل شناسی پرایس اکشن جزء اولین مباحثی است که در آموزش پرایس اکشن حرفهای به معامله گران آموزش داده می شود. پرایس اکشن سبکی از معامله گری است که تمام تصمیمات در آن بر اساس نمودار خالی قیمت گرفته میشود. معمولا در این روش، از اندیکاتورها استفاده نمیشود مگر بعضی اندیکاتورها مثل مووینگ اوریج یا ATR.
در این بخش از سری مقالات پرایس اکشن قصد داریم مهمترین نکات برای تفسیر کندل های ژاپنی در پرایس اکشن و الگوهای کندلی مهم در این روش را به زبان ساده و کاربردی توضیح دهیم.
برای آموزش پرایس اکشن به زبان ساده، ابتدا باید مباحث اولیه و پایه در مورد کندلها یا شمعهای ژاپنی را بدانید. بنابراین در این قسمت به شکل خلاصه مهمترین نکات مربوط به کندل شناسی پرایس اکشن را توضیح میدهیم.
ساختار کندل استیک ها در کندل شناسی پرایس اکشن
اصول پایه ی ساختار کندلها در مبحث کندل شناسی پرایس اکشن همانند مبحث کندل شناسی در تحلیل تکنیکال است با این تفاوت که در روش پرایس اکشن، کندلها با نگاه دیگری دسته بندی شده و اهمیت آنها برای معامله کردن به سبک پرایس اکشن بسیار بیشتر است. چون در سبک پرایس اکشن سعی میشود تا حد امکان از چارت خالی قیمت استفاده شود.
نکات پایه در مورد کندل استیک های ژاپنی
- کندلها از ۴ قیمت آغازی (Open)، پایانی (Close)، بیشترین قیمت (High) و کمترین قیمت (Low) به وجود میآیند.
- کندلها از دو قسمت به نام بدنه (Body) و سایه، شدو، فیتیله یا دُم (Shadow or Wick or Tail) به وجود میآیند.
- به کندلی که قیمت آغازی در آن بیشتر از قیمت پایانی باشد، کندل صعودی یا بولیش (Bullish) گفته میشود.
- به کندلی که قیمت آغازی در آن کمتر از قیمت پایانی باشد، کندل نزولی یا بریش (Bearish) گفته میشود.
الگوهای شمعی ژاپنی در واقع الگوهای پرایس اکشنی هستند که از یک کندل یا ترکیب چند کندل در نمودار به وجود میآیند و پرایس اکشن کارها با توجه به آنها می توانند، حرکات قیمت در آینده را پیش بینی کنند. تشخیص و استفاده از این الگوهای کندلی به درک صحیح از آنها و میزان تجربه معامله گر بستگی دارد. همان معامله با کندل استیک خالی طور که میدانید تعداد الگوهای کندل استیک بسیار زیاد است و اکثر آنها بر پایه یک قانون مشابه به وجود آمدهاند. پس به جای یاد گرفتن این الگوها در این قسمت میخواهیم شما را با مفهوم کندل استیکها و چند الگوی مهم آشنا کنیم.
الگوهای پرایس اکشن در کندل استیک ها
در ادامه مبحث کندل شناسی پرایس اکشن قصد داریم سه الگوی مهم کندل استیک را به شما معرفی کنیم که بیشترین استفاده را در میان سایر الگوهای شمعی ژاپنی در سبک پرایس اکشن دارند.
۱- پین بار (Pin Bar)
پین بار یکی از الگوهای شمعی تک کندلی پرایس اکشن است که شباهت بسیاری به الگوهای کندل استیک چکش، چکش معکوس، مرد دارآویز و ستاره دنباله دار دارد. الگوی شمعی پین بار از یک سایه بلند و بدنه کوچک تشکیل شده است. سایه یا دُم در این الگو نشان از عدم پذیرش قیمت در جهت سایه است. از پین بار به عنوان یکی از الگوهای کندل استیک بازگشتی نام برده می شود. حال این برگشت قیمت هم میتواند در درون روند (در قالب حرکت اصلاحی یا پولبک) شکل بگیرد و هم میتواند به تغییر روند منجر شود.
۲- اینساید بار (Inside Bar)
اینساید بار یکی از الگوهای کندل استیک پرایس اکشن است که از ترکیب دو کندل به وجود میآید. در این الگوی دو کندلی، کندل دوم کوچکتر از کندل اول است و درون محدوده بالا و پایین کندل اول (کندل مادر) قرار می گیرد. به عبارت دیگر بیشترین قیمت (High) در کندل دوم از بیشترین قیمت در کندل اول کمتر است و کمترین قیمت (Low) در کندل دوم از کمترین قیمت در کندل اول، بیشتر است.
کندل دوم در الگوی پرایس اکشن اینساید بار میتواند در محدوده بالایی، وسط و یا پایینی کندل اول قرار بگیرد. از این الگو در استراتژی شکست پرایس اکشن و یا برگشت های قیمت استفاده میشود.
۳- الگوی فِیک یا تقلبی (Fakey)
در ادامه مبحث کندل شناسی پرایس اکشن باید به یک الگوی کمتر شناخته شده به نام الگوی کندل استیک فیکی یا تقلبی اشاره کنیم. این الگو از ترکیب سه یا چهار کندل به وجود می آید که یک شکست جعلی در الگوی اینساید بار را نشان می دهد. با تشخیص درست و به موقع این الگو می توانید بفهمید که بازار در جهت خلاف شکست جعلی الگوی اینساید بار حرکت خواهد کرد. این الگو با ظهور یک الگوی اینساید بار شکل می گیرد و پس از آن اینساید بار شکسته می شود اما بعد از آن به سرعت قیمت در خلاف جهت شکست به حرکت خود ادامه میدهد.
اهمیت سایه ها در پرایس اکشن
سایه ها یکی از مباحث مهم در کندل شناسی پرایس اکشن هستند که معامله گران می توانند با توجه به آنها، اتفاقات آینده در بازار را حدس بزنند. این نکته را به خاطر داشته باشید که در بازارهای مالی فقط احتمالات وجود دارند و نه قطعیت. بنابراین اگر امروز در نمودار قیمت اتفاق مهمی بیفتد این احتمال که اهمیت این اتفاق در روز بعد هم حفظ شود، وجود دارد. این موضوع اهمیت تحلیل سایهها را در پرایس اکشن نشان میدهد.
فرض کنید قیمت در تایم فریم یک ساعته از یک حرکت صعودی برمی گردد و شروع به افت میکند. به نظر شما در تایم فریم روزانه چه اتفاقی میافتد؟
این برگشت قیمت در تایم فریم یک ساعته در کندل روزانه به شکل یک سایه بالایی دیده می شود. شکل زیر نمودار USD/JPY را نشان میدهد. به سایه بالایی کندل مشخص شده در شکل دقت کنید.
همان طور که میبینید این سایه بالایی نسبتا بلند نشان از افت قیمت دارد. این افت قیمت طی سه روز بعد اتفاق افتاده است. البته در تایم فریم روزانه روند همچنان صعودی است اما اگر قرار باشد در تایم فریمهای میان روزی و کوتاه مدت معامله کنید، این برگشت قیمت اهمیت بسیاری پیدا می کند.
شکل زیر نمودار یک ساعته چارت بالا را در جایی که سایه بالایی به وجود آمده، نشان میدهد. اگر خوب به شکل دقت کنید میبینید که در اینجا هم یک سایه بالایی نسبتا بلند تشکیل شده است.
همان طور که می بینید در نمودار یک ساعته، نشانه های برگشت قیمت کاملا واضح هستند. بگذارید به تایم فریم روزانه برگردیم. اگر شما در پایان روز معاملاتی، این کندل با سایه بالایی نسبتا بلند را می دید می توانستید در روز بعد با این احتمال که ممکن است فشار فروش هنوز وجود داشته باشد، نمودار یک ساعته را بررسی کرده و از این فرصت معاملاتی به نفع خود استفاده می کردید.
تحلیل قیمت با کندل شناسی پرایس اکشن
در این قسمت قصد داریم با استفاده از کندل شناسی پرایس اکشن، حرکات قیمت را تحلیل کنیم. البته قصد نداریم راجع به الگوهای مهم کندل استیک مثل پین بار، اینساید بار و یا الگوی پوشا صحبت کنیم. در واقع تمرکز ما در این قسمت، استفاده از مهارت کندل خوانی است.
یکی از مهمترین مفاهیمی که در سبک پرایس اکشن مطرح است، نگاه کردن به نمودار شمعی و تحلیل کردن یک کندل بدین شکل است: «چه جور حرکت قیمتی ممکن است این الگوی کندل استیک را به وجود آورده باشد؟»
کندل خوانی پرایس اکشن به زبان ساده یعنی این که با دیدن الگوهای کندل استیک در یک تایم فریم خاص، بتوانید فورا سناریوهای مختلفی که در تایم فریم پایینتر باعث به وجود آوردن این الگوهای کندل استیک شدهاند را تشخیص دهید. به مثال زیر دقت کنید. شما چطور کندل زیر را تفسیر میکنید؟
در این تصویر کندلی را میبینید که سایههای بالایی و پایینی نسبتا کوتاهی دارد. اگر یک معامله گر باشید میتوانید چندین نکتهی ساده را از شکل این کندل تشخیص دهید. قیمت پایانی بیشتر از قیمت آغازی است. قیمت در آن روز یک کف تشکیل داده و بعد به بالا حرکت کرده اما در نهایت این قیمتهای بالا هم رد شدهاند و قیمت کمی پایینتر بسته شده است.
نکات بالا بسیار ساده هستند و عملا کمک زیادی به معامله کردن شما نمی کنند. حالا بیایید به این کندل از یک زاویه دیگر نگاه کنیم.
چندین سناریوی محتمل در حرکات قیمت ممکن است چنین کندلی را به وجود آورده باشد. مثلا اگر کندل بالا در تایم فریم روزانه شکل گرفته باشد، چه حرکت قیمتی می تواند در تایم فریم پایین تر آن را به وجود آورده باشد؟
تریدرهایی که قصد دارند از طریق پرایس اکشن معامله کنند باید کندل شناسی را به طور حرفه ای یاد بگیرند و زمان کافی برای تشخیص سناریوهای محتمل تشکیل کندل استیکها در تایم فریم پایینتر اختصاص دهند. برای این کار ما میتوانیم از تحلیل سوئینگهایی (Swing) که حرکات قیمت در تایم فریم پایینتر به وجود میآورند، استفاده کنیم.
پیشنهاد ویژه: استراتژی فارکس
همان طور که می بنیید در ۴ شکل بالا، سوئینگ های متفاوتی رسم شده که می توانند به وجود آورنده آن کندل روزانه باشند.
تمرکز بر یک تایم فریم خاص بدون در نظر گرفتن تصویر کلی باعث می شود تا از واقعیت حرکات قیمت یا همان پرایس اکشن در بازار دور بمانیم. با این که تایم فریمهای پایین تر، نویزهای رندُم و نوسانات قیمتی دارند اما در برخی از مواقع ساختار بازار در همین تایم فریمهای پایین تر اهمیت خاصی پیدا می کند. در واقع تحلیل حرکات قیمت در تایم فریم های پایین تر به ما کمک می کند تا الگوهای کندل استیکی که احتمال کمتری برای اثرگذاری در قیمت را دارند، شناسایی کنیم.
مشاهده بیشتر: سرمایه گذاری در فارکس
معرفی یک روش ارزشمند پرایس اکشن برای فیلتر کردن معاملات با احتمال کم موفقیت
برای درک بهتر کندل شناسی پرایس اکشن، تریدرها باید بتوانند سناریوهای محتمل در تشکیل الگوهای کندل استیک در تایم فریمهای پایینتر را به سرعت تشخیص دهند. با این روش می توان میزان اثرگذاری الگوهای شمعی ژاپنی را با توجه به فشار خرید و یا فروش آزمایش کرد. زمانی که ما باورهای به وجود آورنده خرید و فروشی که الگوهای کندل استیک را به وجود آورده اند را بدانیم، می توانیم از معاملاتی که احتمال کمتری برای موفقیت دارند، اجتناب کنیم.
به تصویر سمت چپ شکل بالا دقت کنید. این تصویر ساختار بازار را در تایم فریم پایین تر نشان می دهد که می توان از آن برای تحلیل سوئینگ های قیمت استفاده کرد. این تصویر را با تصویر سمت راست شکل بالا که نمودار شمعی را در تایم فریم بالاتر نشان میدهد، مقایسه کنید. با اولین نگاه به تصویر سمت راست می توانیم بفهمیم که کندل استیک ها در تایم فریم بالاتر، بسیار قوی به نظر میرسند. اگر بخواهیم تایم فریم پایین تر را با عمق بیشتری تحلیل کنیم اطلاعات مهمی درباره قدرت الگو از طریق فشار خرید و فروش به دست می آوریم. در تصویر سمت چپ میتوانید فشار فروش در پایان روند را مشاهده کنید.
بسیاری از تریدها با دیدن کندلهای بزرگ فکر میکنند که قدرت بازار در همان جهت کندل زیاد است اما از دیدگاه پرایس اکشن این کندلها نشان از یک مکث کوتاه مدت و یا حتی برگشتهای کوچک قیمت دارند.
برای درک بهتر کندل شناسی پرایس اکشن بهتر است الگوهایی کندل استیکی که در این مقاله به آنها اشاره کردیم را در نمودارهای مختلف پیدا کرده و با توجه به آنها روند حرکات قیمت را تحلیل و بررسی کنید. پرایس اکشن کندل شناسی را از طریق بررسی حرکات قیمت در تایم فریمهای پایینتر نیز ممکن می کند. علاوه بر این میتوانید از روش تحلیل سوئینگها در تایم فریمهای پایینتر هم استفاده کنید تا فقط از الگوهای کندل استیکی که احتمال موفقیت آنها وجود دارد در معاملات خود استفاده کنید.
مشاهده بیشتر: آموزش پیشرفته فارکس
سوالات متداول
۱- اهمیت سایه ها در مبحث کندل شناسی پرایس اکشن چیست؟
با توجه به شکل گیری سایه های بلند می توانیم برگشتهای روند یا اصلاحات قیمتی را در تایم فریمهای پایینتر ببینیم.
۲- مهمترین الگوهای کندلی پرایس اکشن چه الگوهایی هستند؟
سه الگوی مهم کندل استیک در سبک پرایس اکشن وجود دارد: پین بار- اینساید بار- الگوی تقلبی.
۳- چطور می توان الگوهای کندل استیک را در روش پرایس اکشن تحلیل کرد؟
یکی از روش های تحلیل الگوهای کندل استیک بررسی سوئینگهای حرکتی در تایم فریمهای پایینتر است. با این روش الگوهای کمتر متحمل شناسایی میشوند و از ورود در این نقاط جلوگیری میشود.
فیلم آموزش حرفه ای و کامل کندل شناسی
واقعیت آن است که در هیچ کجا شما نمی توانید به یک سیستم معامله گری دست پیدا کنید که تنها تولیدکننده معاملات سود ده باشد. به طور معمول بیشتر معامله گران براساس تجربیات شخصی، احساسات و توانایی فردی در زمینه تحلیل برخی از اطلاعات اقدام به تصمیم گیری در بازارهای مالی خواهند نمود. این اطلاعات در واقع دربرگیرنده مواردی چون دادههای تحلیل بنیادی ، تحلیل تکنیکال ، اخبار و … می باشد.
یکی از ابزارهای پراستفاده در بین معامله گران، تحلیل تکنیکال می باشد و در این تحلیل نمودارهای کندل استیک – Candlestick یا شمعی ژاپنی نیز کاربردی ترین و خاص ترین شیوه در این تحلیل خواهند بود. از این رو می توان آشنایی با نمودارهای کندل استیک را مهم ترین گزینه برای یک معامله گر به شمار آورد.
به کمک نمودارهای شمعی ژاپنی می توان به راحتی به یک تصویر کلی از احساسات بازار و نیز کلیه معامله گران رسید.
کندل استیک ها تنها در زمینه تشخیص الگو به کار برده نمی شوند و در واقع می توان آن ها را عملی جهت تعامل خریداران و فروشندگان به شمار آورد.
به منظور مطالعه دقیق بر روی چارت های قیمتی شناخت کندل ها شرط خواهد بود. کندل ها این امکان را به افراد خواهند داد تا به خوبی قادر به پیگیری جزئی ترین حرکات قیمت باشند و می توان گفت که کندل ها حکم تنفس قیمت را دارند. تاریخچه استفاده از کندل ها به دویست سال پیش باز می گردد و در واقع برای اولین بار فردی ژاپنی به نام هوما مونشیا به منظور بررسی عرضه و تقاضای بازار برنج دست به اختراع کندل ها زد و این موضوع باعث شده است که به کندل ها، شمع های ژاپنی نیز گفته شود.
لازم به ذکر است که این متد تا سال ها تنها از سوی ژاپنی ها مورد استفاده قرار می گرفت و بعد از گذشت سال ها آقای استیو نیسون آن را به آمریکا نیز رساند و این روزها می توان در بین انواع نمایش نمودار کندل های ژاپنی را کاربردی ترین گزینه دانست.
کندل ها را می توان بیانگر رفتار، احساسات و نوع تصمیمات خریداران و فروشندگان به شمار آورد. معامله گران با آموزش کندل شناسی می توانند چارت ها را به صورت دقیق تر مشاهده نمایند و حرکت قیمت یا نرخ را به صورت جزء به جزء مورد رصد قرار دهند. با استفاده از کندل ها و الگوهای کندلی افراد می توانند به غیر از تعیین نواحی حمایت و مقاومت در رابطه با نقاط ورود به خروج نیز بهترین گزینه را تشخیص دهند.
بی شک معامله گران می توانند با تسلط بر الگوهای کندلی در کنار بهره مندی از استراتژی هایی چون پرایس اکشن، امواج الیوت و… معاملات موفقی را تجربه کنند.
در بین اکثر معامله گران کندل های شمعی ژاپنی بسیار محبوب می باشند. چرا که به تریدر این امکان را خواهند داد تا از طریق بررسی اندازه سایه ها و بادی کندل از قدرت و ضعف خریداران و فروشندگان اطلاعات جامعی به دست آورند.
در واقع شما می توانید به کمک دیگر روش های تحلیل تکنیکال اقدام به تعیین نقاط و نواحی مهم و حیاتی بر روی چارت نمایید و در نهایت با بهره گیری از علم کندل استیک به خوبی نگرش و احساسات بازار در مقایسه با این نواحی را بررسی کنید.
در ادامه با مجموعه ای ویدیویی درباره کندل شناسی از مقدماتی تا پیشرفته آموزش داده خواهد شد.
کندل چیست و انواع آن کدامند؟
معاملهگران بورسی، برای انجام معاملاتشان در طی روز، از سه نمودار خطی، کندل استیک و میلهای استفاده میکنند. در این بین، کندلها به این دلیل که به راحتی قابل استفاده هستند و نوسانات قیمت را بهتر پوشش میدهند، بسیار پرکاربردتر هستند.
کندل چیست؟
کندل استیک در لغت به معنای شمعدان است و جالب است که بدانید، فروشندگان برنج در ژاپن اولین افرادی بودند که از کندل ها برای شناسایی قیمت بازار وشتاب قیمتی در بازارهای مالی استفاده کردند.
بنابراین در تعریف کندل میتوان گفت، یک نوع نمودار قیمتی است که با کمک آن میتوان قیمتهای بالا، پایین، بازشدن و بسته شدن یک اوراق بهادار در یک دوره زمانی مشخص را نشان داد.
به بیان دیگر، از کندل استیکها زمانی استفاده میشود که تغییرات قیمت سهم دارای روند باشد. الگوهای کندل استیک معمولاً در نقاط حمایت و مقاومت سهم (اگر الگویی تشکیلشده باشد) مورد توجه قرار میگیرند و انتخاب قیمتهای مناسب برای خرید سهام جزیی از نقاط قوت الگوهای کندل استیک است.
این در حالی است که این الگوها برای قیمتهای خروج از سهم معمولأ عملکرد مناسبی ندارند. نمودارهای شمعی، احساسات و هیجانات سرمایهگذاران در بازار را به شکل تصویری در میآورند، به این ترتیب تحلیلگران تکنیکال میتوانند زمان مناسب خرید و فروش را با بررسی و تحلیل این نمودارها تشخیص دهند.
به همین دلیل است که کندلها، یک تکنیک بسیار مناسب برای ارزیابی داراییهایی مانند سهام، معاملات فارکس و معاملات آتی محسوب میشوند.
اجزای نمودار شمعی
نمودار شمعی از دو بخش بدنه اصلی و سایه تشکیل شده است. بدنه اصلی شمع نشاندهنده قیمت آغاز و پایان معامله است و بخش دیگر شامل دو خط است که به سایه مشهور شده است. خط بالایی را سایه بالایی و خط پایینی را سایه پایینی میگویند.
دامنه نوسان سهم در طول دوره زمانی مورد داد و ستد توسط سایه ها نمایش داده میشود. اگر قیمت باز شدن کندل (شمع) پایینتر از قیمت بسته شدن آن باشد به عبارتی با افزایش قیمت روبرو شده باشد کندل تو خالی، سفید و یا سبزرنگ است.
اگر قیمت باز شدن کندل بالاتر از قیمت بسته شدن آن باشد سهم با کاهش قیمت روبرو شده و کندل آن توپر، مشکی یا قرمزرنگ خواهد بود. به قسمتی از کندل که بیرون از محدوده قیمتهای باز و بسته شدن قرار دارد، سایه (shadow) میگویند.
در ادامه با اجزای کندل استیکها بیشتر آشنا میشویم:
پایه و اساس نمودارهای شمعی
انواع الگوهای کندل استیک
۱- ماروبزو (Marubozu)
ماربزو به دو دسته مشکی و سفید تقسیم میشود:
- ماروبزو مشکی، زمانی خود را به نمایش میگذارد که کندل روند نزولی را تجربه کند و سایه بالایی و پایینی در آن دیده نشود. فشار بیشتر فروشندگان ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط میشود. در چنین حالتی، قیمت باز شدن برابر قیمت سقف و قیمت بسته شدن برابر قیمت کف است.
- ماروبزو سفید، زمانی خود را به نمایش میگذارد که کندل معامله با کندل استیک خالی روند صعودی را تجربه کند و سایه بالایی و پایینی دیده نشود. فشار بیشتر خریداران ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط میشود. در این حالت قیمت باز شدن برابر قیمت کف و قیمت بسته شدن برابر قیمت سقف است.
۲- دوجی (Doji)
مفهوم دوجی اشاره به نمودارهای شمعی دارد که قیمت شروع و پایان در آن یکسان است. دوجیها دارای بدنه نازک هستند که معمولأ به صورت یک خط نازک و باریک نشان داده میشوند.
تردید بین خریداران و فروشندگان سهم، مهمترین نتیجهای است که از دوجیها استنباط میشود. در بعضی از حالات، دوجیهای بعد از ماروبزو سفید دیده میشوند.
این حالت نشان میدهد که خریداران قوت خود را ازدست دادهاند و برای ادامه روند صعودی سهم، نیاز به خریداران جدید است.
حال اگر دوجی بعد از ماروبزو سیاه دیده شود، نشان میدهد که فروشندگان سهم کم هستند و برای ادامه روند نزولی سهم نیاز به فروشندگان جدید با قوت بیشتری است.
۳- الگوی چکش (Hammer)
الگوی چکش معمولأ در یک روند نزولی معامله با کندل استیک خالی و در انتهای آن شکل میگیرد. این الگو دارای سه خصوصیت اصلی است که عبارت است از:
- بدنه کندل که در قسمت بالای آن است.
- سایه پایینی بلند (دو تا سه برابر اندازه بدنه).
- نداشتن سایه بالایی (سایه بالایی خیلی کوتاه) است.
اگر رنگ بدنه سفید باشد نشاندهنده قدرت بالای الگو برای بازگشت است. بدین معنی که قیمت سهم به سمت افزایش خواهد رفت.
۴- الگوی دارآویز (Hanging Man)
این نوع الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود و بیانگر تغییر الگو به سمت روند نزولی است (در خط مقاومت سهم تشکیل میشود). در این الگو بدنه کندل در بالای آن است و از مهمترین خصوصیات این نوع الگو به شمار میآید.
از دیگر خصوصیات این نوع کندل میتوان به این نکته اشاره کرد که اندازه سایه پایین حداقل دو برابر بدنه کندل است. معمولأ این نوع کندل سایه بالایی ندارد یا اینکه سایه بالایی آن بسیار کوتاه است. رنگ بدنه مشکی نشانگر قدرت بالای الگو برای برگشت را نشان میدهد.
۵- الگوی چکش معکوس (Inverted Hammer)
این الگو شباهت زیادی به الگوی چکش دارد، الگوی چکش معکوس همانند الگوی چکش در انتهای روند نزولی شکل میگیرد.
در این نوع الگو، بدنه در انتهای آن قرار دارد و اندازه بدنه یک دوم سایه بالایی است. رنگ بدنه سفید در این الگو، نشاندهنده قدرت بیشتر الگو برای بازگشت روند است.
۶- الگوی هارامی (Harami)
واژه هارامی، ریشه ژاپنی دارد و به معنی باردار بودن است. این الگو شامل دو کندل است که کندل اول نقش والده (مادر) و کندل دوم نقش فرزند را دارد.
متوقف شدن و یا کند شدن روند حرکت، مهمترین نتیجهای است که پس از مشاهده این کندل میتوان به آن پی برد. معمولأ رنگ کندلها در این الگو متفاوت است.
بهطور مثال اگر کندل مادر سفید باشد کندل کودک به رنگ مشکی است. رنگ سفید به معنای مثبت بودن و رنگ مشکی به معنای منفی بودن است.
۷- الگوی ستاره ثاقب (Shooing Star)
الگوی ستاره ثاقب در انتهای روند صعودی شکل میگیرد. در این نوع از الگو، بدنه در انتهای پایینی آن است و اندازه سایه بالایی آن دو برابر بدنه است.
۸- الگوی انبرک پایینی
این الگو دارای دو شمع با رنگهای متفاوت است. در ابتدا شمع نزولی که به رنگ مشکی است تشکیل میشود. اندازه بدنه شمع نزولی، بزرگ بوده و این شمع فاقد سایه است.
پس از تشکیل شمع اول نوبت به تشکیل شمع دوم میرسد که شمع دوم در محدوده قیمتی شمع اول خواهد بود. شمع دوم معمولاً بهصورت دوجی یا چکش معکوس شکل میگیرد.
۹- الگوی ستاره صبحگاهی
این الگو دارای سه شمع است. مهمترین نتیجهای که از الگوی ستاره صبحگاهی استنباط میشود، شروع روند صعودی در انتهای روند نزولی است. معمولأ این الگو در انتهای روند نزولی شکل میگیرد که هر شمع شامل پیامی است.
- شمع اول، نزولی و پرقدرت است.
- شمع دوم که معمولأ فاقد بدنه بزرگ و سایه است، میتواند به شکل صعودی یا نزولی شکل بگیرد.
- شمع سوم نسبت به شمع دوم حالت صعودی دارد.
۱۰- الگوی سه ستاره صعودی
این الگو نیز از سه شمع تشکیلشده است. اگر بین شمع اول و دوم یک شکاف نزولی و بین شمع دوم و سوم یک شکاف صعودی تشکیل شود، میتواند پیامی مبنی بر تغییر روند از نزولی به صعودی از آن استخراج کرد.
۱۱- الگوی ستاره عصرگاهی
این الگو شامل سه شمع است. مهمترین خروجی این الگو شروع روند نزولی در انتهای روند صعودی است. وضعیت شمعها در این الگو به شکل زیر است:
- شمع اول: صعودی و بسیار پرقدرت
- شمع دوم: بدنه شمع دوم کوچک و معمولاً دارای سایه نیست.
- شمع سوم: نزولی
۱۲- الگوی پوشاننده صعودی
دو شمع در این الگو وجود دارد که دارای رنگهای متضاد است. این الگو در انتهای روند نزولی تشکیل میشود. شمع دوم که دارای بدنه به رنگ سفید است بیانگر روند صعودی است.
در این الگو شمع دوم کل شمع اول را که به رنگ مشکی است، پوشش میدهد. در الگوی پوشاننده صعودی، وجود و یا عدم وجود سایهها مهم نیست.
۱۳- الگوی سه مکعب سفید
این الگو دارای سه شمع است که همگی به رنگ سفید هستند. بین شمعها شکاف نزولی وجود دارد که بیانگر تغییر بسیار پرقدرت روند نزولی به صعودی است. روند همهی شمعها در این الگو صعودی است.
۱۴- الگوی ابر تیره
این الگو دارای دو شمع است که رنگهای متفاوتی دارند. رسیدن سهم به قیمت مقاومت ازجمله مهمترین نتایجی است که میتوان از این الگو برداشت کرد. هر دو شمع در این الگو، دارای بدنه بزرگ است.
ابتدا شمع اول با رنگ سفید تشکیل میشود و سپس شمع دوم که حداقل ۵۰ درصد از شمع اول را پوشش داده است شکل میگیرد. اگر این شمعها در نقاطی بالاتر از سایر شمعها شکل بگیرند بیانگر تغییر روند از صعودی به نزولی است.
۱۵- الگوی رسوخ گر
این الگو نقطه مقابل الگوی ابر تیره است. در این الگو، ابتدا شمع مشکی تشکیل میشود و سپس شمع سفید که حداقل ۵۰ درصد از شمع مشکی را پوشش میدهد، شکل میگیرد. افزایش قیمت سهم و تغییر روند از نزولی به صعودی ازجمله نتایج قابل استنباط از این الگو است.
۱۶- الگوی سه کلاغ سیاه
این الگو معمولاً برای معاملهگران نشانگر خبرهای بد در قیمت سهم است. ادامه روند نزولی و ادامه کاهش قیمت سهم از مهمترین نتایج مشاهده این الگو است. این الگو دارای سه شمع است که با رنگهای مشکی و پشت سر هم تشکیل میشود و معمولاً اندازه آنها با یکدیگر برابر است.
۱۷- الگوی سه سرباز سفید
این الگو که نقطه مقابل الگوی سه کلاغ سیاه است، معمولاً در یک روند صعودی شکل میگیرد و حاوی پیامهای مثبت و خوشحالکننده برای معاملهگران است.
این الگو دارای سه شمع با رنگ سفید است که به صورت صعودی و پشت سر هم تشکیل میشوند. الگوی سه سرباز سفید، بیان میکند که خریداران پر قدرتی در سهم حضور دارند و معمولاً بعد از مشاهده این الگو، قیمت سهم افزایش مییابد.
۱۸- الگوی سه خط حمله
معمولاً از این الگو به تنهایی استفاده نمیشود. الگوی سه خط حمله، دارای سه شمع به شکل نزولی است که بعد از این سه شمع، یک شمع با بدنه بزرگ به صورت نزولی شکل میگیرد. بازگشت قیمت به محدوده باز شدن شمع اول، مهمترین نتیجهای است که از الگوی سه خط حمله استخراج میشود.
۱۹- الگوی تاسوکی رو به پایین
این الگو از سه شمع تشکیل شده است که دو شمع آن بهصورت نزولی (مشکی) و یکی از شمعها بهصورت صعودی (به رنگ سفید) است. همانند شکل زیر شمع صعودی در میان شکاف قیمتی شمع اول و دوم شکلگرفته است. دو شمع نزولی، نشانگر قدرت فروشندگان است و شمع سفید و صعودی نشانگر شناسایی سود توسط فروشندگان است.
دیدگاه شما