نقدینگی مثبت و منفی


سود و جریان نقدی چیست؟

«سود» و «جریان نقدی» مفهومی هستند که صاحبان مشاغل در بیشتر موارد با آن سروکار دارند. برخی افراد گاهی این دو اصطلاح را به‌جای یکدیگر استفاده می کنند، درحالی‌که با یکدیگر تفاوت هایی دارند. با درک تفاوت این دو مفهوم می‌توان به تصویر بهتری از عملکرد مالی یک شرکت دست یافت.

تعریف سود و جریان نقدی

تعریف عام و کلاسیک از سود را می‌توان تفاوت درآمدها از هزینه‌ها بیان کرد. این تعریف براساس استانداردها یا رویه‌های متداول حسابداری صورت می پذیرد که ممکن است باعث افشای کامل اطلاعات نشود.

جریان نقدی، تفاوت بین جریان‌های نقدی ورودی و خروجی است. جریان نقدی یک شرکت می‌تواند مثبت یا منفی باشد. در نگاه اول شاید اینطور به نظر برسد که تنها شرکتی که جریان نقدی مثبت دارد، سودآور است، اما همیشه این چنین نیست.

مواقعی وجود دارد که جریان نقدی به دلیل خرید تجهیزات جدید منفی می‌شود. در این حالت با وجود اینکه جریان نقدی خروجی از ورودی بیشتر است اما شرکت دارایی ارزشمندی به دست آورده که ممکن است به افزایش سودآوری کمک زیادی کند.

همچنین جریان نقدی مثبت نیز همواره به معنی سودآور بودن یک کسب‌وکار نیست، زیرا شرکت می‌تواند با گرفتن وام و ایجاد بدهی جدید باعث مثبت شدن این جریان شود. بنابراین با تجزیه و تحلیل جریان‌های نقدی ورودی و خروجی می‌توان به درک بهتری از وضعیت عملیاتی و مالی شرکت رسید.

از آنجایی‌ که ﺳﻮد ﺣﺴﺎﺑﺪاری ﺑﺎ روش‌ها و اﺳﺘﺎﻧﺪاردﻫﺎی ﺧﺎﺻﻲ ﺑﺮآورد می‌شود، ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﺑﺴﻴﺎری از ﺗﺤﻠﻴلگران در ﻣﻔﻬﻮم ﺳﻮد به‌عنوان ﺟﺮﻳﺎن ﻧﻘﺪی اتفاق‌نظر ﻧﺪارﻧﺪ.

بسیاری از تحلیلگران معتقدند «سود» کلیدی‌ترین پارامتر انجام فعالیت‌های شرکت است. بر‌اساس این دیدگاه، افزایش سود به معنای عملکرد بهتر شرکت و کاهش سود به معنای عملکرد بدتر است. عده‌ای دیگر از تحلیلگران نیز اعتقاد به تغییر شکل سود و تبدیل آن به جریان نقدی حسابداری یا «جریان نقدی» دارند.

صورت جریان نقدی

دانلود مفید تریدر و آموزش ایجاد هشدار در مفید تریدر + فیلم

صورت جریان نقدی

وضعیت جریان نقدی سه بخش جداگانه دارد(در ایران پنج بخش دارد) که هرکدام از آن‌ها به یکی از اجزا شامل عملکرد(فعالیت عملیاتی)، سرمایه‌گذاری و تأمین مالی یک شرکت در فعالیت‌های تجاری است.

محاسبه جریان ‌نقدی

جریان‌های ﻧﻘﺪ ورودی ﻣﻌﻤﻮﻻً ﻣﺠﻤﻮع جریان‌های ﻧﻘﺪی ﻧﺎشی از ﻓﺮوش ﻛﺎﻻ و ﺧﺪﻣﺎت ﺑـﻪ ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن ﻳﺎ درﻳﺎﻓﺖ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﺎلی اﺳﺖ. جریان‌های ﻧﻘـﺪ ﺧﺮوجی نیز ﻣﻌﻤﻮﻻً ﺷﺎﻣﻞ ﭘﺮداﺧﺖ ﺣﻘﻮق ﺑــﻪ ﻛﺎرﻛﻨﺎن، ﺧﺮﻳﺪ ﻣﻮاد اوﻟﻴﻪ از عرضه‌کنندگان و ﺑﺎزﭘﺮداﺧﺖ اصل‌وفرع بدهی‌های ﺷﺮﻛﺖ اﺳﺖ. جریان نقدی صاحبان سهام و جریان نقدی شرکت به صورت زیر محاسبه می‌شود:

اﺳﺘﻬﻼک + ﺳﻮد ﺧﺎﻟﺺ = ﺟﺮﻳﺎن ﻧﻘﺪ ﺣﺴﺎﺑﺪاری

جریان‌های ﻧﻘﺪ ﺧﺮوجی طی دوره – ﺟﺮﻳﺎن ﻧﻘﺪ ورودی طی دوره = ﺧﺎﻟﺺ ﺟﺮﻳﺎن ﻧﻘﺪ ﺻﺎﺣﺒﺎن ﺳﻬﺎم

ﺧﺎﻟﺺ ﺟﺮﻳﺎن ﻧﻘﺪ بدهی‌ها + ﺧﺎﻟﺺ ﺟﺮﻳﺎن ﻧﻘﺪ ﺻﺎﺣﺒﺎن ﺳﻬﺎم = ﺟﺮﻳﺎن نقد شرکت

به‌طور خلاصه، سود و جریان نقدی در بررسی وضعیت مالی یک شرکت اهمیت بسیار زیادی دارند، چرا که هر دو به‌عنوان نشانگر سلامت مالی شرکت می‌توانند راهگشای کسب‌وکارها و سرمایه‌گذاران برای رسیدن به موفقیت‌های مالی باشند.

جریان نقدی از طریق عملکرد یا عملیات شرکت

این بخش میزان نقدینگی ایجاد شده از وضعیت درآمدی که از طریق دیدگاه تعهدی گزارش‌شده است را اعلام می‌کند. مواردی که در آن بخش قرار می‌گیرند شامل حساب‌های دریافتنی( accounts receivables) و حساب‌های پرداختنی ( accounts payable)و مالیات پرداختنی درآمد (income taxes payable) می‌باشد. به‌طور خلاصه، سرمایه‌گذاران می‌توانند ببینند که چگونه یک شرکت برای خود و عملیاتش سرمایه‌گذاری می‌کند.

آموزش فرار از ضرر در بورس

جریان نقدی از طریق فعالیت های تأمین مالی

بدهی‌ها و معاملات انجام‌شده در این بخش گزارش می‌شود. هرگونه جریان نقدی شامل پرداخت سود سهم، بازخرید و یا فروش سهم و اوراق عرضه می‌توانند به‌عنوان یک جریان نقدی برای فعالیت‌های تأمین مالی شرکت در نظر بگیرد. نقدینگی از طریق وام گرفتن و یا نقدینگی پرداخت بدهی در این بخش انجام می شود. برای سرمایه‌گذارانی که شرکت‌های پرداخت‌کننده سود(DPS) بالا را ترجیح می‌دهند، این بخش بسیار مهم است. زیرا نشان می‌دهد که سود نقدی از نقدینگی پرداخت می‌شود و از درآمد خالص برای پرداخت سود به سهامداران صورت نمیگیرد.

تجزیه‌وتحلیل جریان نقدی

جریان نقدی یک شرکت می‌تواند از طریق اعدادی که در وضعیت جریان نقد به‌عنوان نقدینگی توسط فعالیت‌های عملیاتی یا جریان نقدی خالص عملیاتی گزارش می شود، ایجاد گردد. اگرچه، هیچ تعریف جهانی در این باره نیست. برای مثال، بسیاری از مدیران مالی حرفه‌ای، جریان نقدی یک شرکت را مجموع درآمدهای خالص آن بعلاوه استهلاک آن (هزینه‌های غیر نقدی در صورت سود و زیان) در نظر می‌گیرند. درحالی‌که تحلیل جریان نقدی می‌تواند نسبت‌هایی را برآورد کند، نشانگرهایی که در ادامه بیان می‌شوند می‌توانند مبدا خوبی برای یک سرمایه‌گذار فراهم ‌کنند تا کیفیت سرمایه‌گذاری جریان نقدی یک شرکت محاسبه شود.

تجزیه‌وتحلیل جریان نقدی

جریان نقدی عملیاتی/ فروش خالص

این نسبت که تحت عنوان میزان جریان نقدی عملیاتی خالص یک کمپانی به نسبت فروش خالص، یا درآمد (از طریق صورت سود و زیان) گفته می‌شود، به ما می‌گوید که چه مقدار نقدینگی از طریق هر دلار حاصل از فروش گیرمان آمده است. نمی‌توان درصد دقیق و قابل قبولی برای این نسبت به زبان آورد، اما سرمایه‌گذاری با توجه به میزان این نسبت، اگر نسبت درصد بالاتری داشته باشد بهتر است. همین‌طور باید اشاره داشت که صنایع و شرکت‌ها در یک رتبه قرار ندارند. سرمایه‌گذاران باید عملکرد این نشانگر را در طول دوره‌های زمانی بلندمدت بررسی کنند تا تغییرات مهم میانگین نسبت جریان نقدی/فروش و ارتباط آن در مقایسه با دیگر شرکت‌های هم‌تراز را بفهمند. هم‌چنین باید سرمایه‌گذاران به مقدار افزایش جریان نقدی و افزایش فروش توجه داشته باشند، زیرا باید هر دو مقدار به یک نسبت در طول زمان قابل تغییرند.

جریان نقدی آزاد( free cash flow)

این جریان اغلب به‌عنوان جریان خالص نقدعملیاتی منهای مخارج سرمایه تعریف می‌شود. جریان نقدی آزاد یک معیار مهم است. زیرا نشان می‌دهد که چگونه عملکرد شرکت در تولید پول نقد مؤثر است. سرمایه‌گذاران با بررسی جریان نقدی آزاد یک شرکت می‌تواند به سؤالاتی از قبیل آیا این شرکت نقدینگی کافی دارد تا پس از سرمایه‌گذاری بتواند سود سهام را به سرمایه‌گذاران پرداخت کند و یا سهام را بازخرید کند. برای محاسبه جریان نقدی آزاد: از صورتحساب جریان نقدی، مورد جریان نقدی عملیاتی را بیابد (که به آن نقدینگی عملیاتی و یا نقدینگی حاصل از فعالیت‌های عملیاتی نیز گفته می‌شود) و هزینه‌های سرمایه که برای عملیات فعلی احتیاج است را از آن کم کنید. شما می‌توانید با گسترش آنچه در اعداد جریان نقدی آزاد وجود دارد، قدمی بزرگتر بردارید. برای مثال، علاوه بر هزینه‌های سرمایه شما می‌توانید مقدار سود سهام را از جریان نقدی عملیاتی خالص کم کنید تا به مقدار دقیق تری از جریان نقدی آزاد برسید. این نمودار می‌تواند همان‌طور که اشاره شد با میزان فروش مقایسه شود.

کلام آخر

جریان نقدی آزاد یک شاخص و معیار عالی برای سرمایه‌گذاران است. این نشانگر تمام ویژگی‌های مثبت نقدینگی ایجادشده داخلی از طریق فعالیت‌های یک شرکت را مورد بررسی قرار می دهدو استفاده از نقدینگی برای هزینه‌های سرمایه را تحلیل می‌کند. اگر نقدینگی یک شرکت مثبت باشد، یک نشانه مثبت است که این شرکت در موقعیت خوبی قرار دارد که از وام گرفتن جلوگیری کند، کسب‌وکارش را بزرگ کند، سود سهام را پرداخت نماید و از شرایط دشوار عبور کند. عبارت (cash cow) که برای شرکت‌ها با جریان نقدی مثبت بالا استفاده می‌شود، عبارت مناسبی نیست. اما مطمئنا یکی از ویژگی‌های خوب و جذاب برای سرمایه‌گذاری است که منجر می‌شود در چنین شرکت‌های سرمایه‌گذاری کنید.

هيجان نقدينگي در بازار سرمايه

بازار سرمايه اين روزها در نزديكي مقاومت مهمي قرار دارد كه از نظر بسياري از تكنيكاليست‌ها در صورت عبور از اين مقاومت، يعني كانال يك ميليون و ۶۰۰ هزار واحدي، پتانسيل رسيدن به قله 2 ميليون واحدي را نيز.

بازار سرمايه اين روزها در نزديكي مقاومت مهمي قرار دارد كه از نظر بسياري از تكنيكاليست‌ها در صورت عبور از اين مقاومت، يعني كانال يك ميليون و ۶۰۰ هزار واحدي، پتانسيل رسيدن به قله 2 ميليون واحدي را نيز دارد. شاخص كل بورس روز گذشته (27 ارديبهشت ماه 1401) با ۲۲ هزار و ۲۲۵ واحد افزايش تا رقم يك ميليون و ۶۰۶ هزار واحد صعود كرد. اين در حالي است كه شاخص كل با معيار هم‌وزن ۱۴۱۱ واحد كاهش يافت و در رقم ۴۴۷ هزار و ۸۱۲ واحد ايستاد. در اين بازار ۹۲۲ هزار معامله به ارزش ۷۳ هزار و ۴۰۵ ميليارد ريال انجام شد، پتروشيمي پارس، معدني و صنعتي گلگهر، فولادمباركه اصفهان، معدني و صنعتي چادرملو، ملي صنايع مس ايران، پالايش نفت تبريز و فولاد خوزستان نسبت به ساير نمادها بيشترين تاثير مثبت را روي بورس گذاشتند.

به گفته كارشناسان بورسي نيمي از سهم‌هاي بازار نقدینگی مثبت و منفی سرمايه، اين روزها ارزنده بوده و پتانسيل رشد هم دارند اما اين ركوردهاي بورس تا چه اندازه مي‌تواند واقعي باشد يا تا چه ميزان حباب دارند؟

رد پاي نهاد ناظر در بازار سرمايه
فردين آقابزرگي، كارشناس بازار سرمايه در واكنش به اينكه شاخص بورس بالاخره پس از 20 ماه به يك ركورد جديد رسيد، اظهار داشت: در اغلب موارد بنا به يك رويه سنتي حركاتي از سوي نهاد ناظر يا سازمان بورس صورت مي‌گيرد كه اين حركات روندي را شكل مي‌دهند كه به‌طور كل اغلب تحليلگران بازار سرمايه اين نوسانات را ناشي از اراده نهاد ناظر مي‌دانند و هرازگاهي اين ردپا را هم مي‌توانيم ببينيم و قابليت اثبات هم دارد.
آقابزرگي در ادامه به «اعتماد» گفت: به عنوان مثال در روز گذشته نحوه بازگشايي نماد معاملات شركت پتروشيمي پارس مي‌تواند يكي از اين مصاديق باشد كه اگر چه يك رويه استاندارد در معاملات اجرايي است، اما بر اين موضوع حكم مي‌كند كه حداقل يك ساعت پيش از پايان معاملات ‌بايد معاملات پيوسته سهام شكل گيرد اما تنها 20 دقيقه مانده به پايان معاملات اين فعل و انفعالات صورت گرفت و منتهي شد به اينكه شاخص كل با اختلاف قابل توجه نسبت به شاخص هم‌وزن بالا رفت و شاخص كل 1.1 درصد مثبت شد و شاخص هم‌وزن حدود 25 درصد منفي بود و اين حركات باعث مي‌شود تا يك رويه غيراستاندارد و غيرحرفه‌اي در اين بازار شكل گيرد.

انتظارات مسوولان از بورس زياد است
اين كارشناس بازار سرمايه با بيان اينكه برخي مسوولان كه در بيرون از بورس و فرابورس هستند انتظارات بالايي از اين بازار دارند، افزود: اين قضيه به عنوان يك وظيفه روي دوش نهاد ناظر گذاشته شده و هر از گاهي اين عمليات انجام مي‌شود.
آقابزرگي تصريح كرد: البته بر اساس متغيرهاي اثرگذار روي وضعيت بازار سرمايه همانند نرخ بهره و مقايسه سود عمليات شركت‌ها نسبت به مدت مشابه در سال قبل و حركت ساير بازارها به واسطه افزايش نرخ ارز يا افزايش حجم نقدينگي و عدم تداوم و اميدواري نسبت به منابع حاصل از صادرات ارز و فرآورده‌هاي نفتي و . بايد گفت كه بازار سرمايه ‌بايد سهمي در جذب نقدينگي در اقتصاد به منظور پيشگيري از كاهش نقدينگي در كشور را داشته باشد.
اين كارشناس بورس تصريح كرد: اين عطش تقاضا باعث شده تا ما شاهد چنين ركوردها و تقاضايي در بازار باشيم، البته هر چند به اعتقاد بنده اسم اين موضوع را نمي‌توان ركورد گذاشت، زيرا يك زماني در تير و مرداد ماه سال 1399 شاخص كل تا 2 ميليون و 62هزار واحد بالا رفت و برخلاف متغيرهاي اثرگذار در وضعيت اقتصادي اين اتفاق رخ داد، اما در حال حاضر فاصله ارزش ذاتي و ارزش روز معاملاتي شركت‌ها تناسب معقول و توجيه‌پذيرتري دارند بنابراين گذر از شاخص 2 ميليون و 62 هزار واحدي در سال جاري به راحتي امكان‌پذير است، زيرا صورت مساله ما و ساختار نقدينگي اقتصاد، بازار سرمايه و عواملي كه باعث چنين هيجاني مي‌شود به‌طور كل با سال 1399 مغاير است هر چند مقام ناظر بنا بر دلايلي بازار را تحت كنترل گرفته است و به اين دليل شاهد رشد شاخص‌هاي بورس هستيم.

شاخص‌ها تا دو ماه آينده صعودي هستند
او در ادامه خاطرنشان كرد: هر چند تكنيكاليست‌ها نمي‌توانند نتيجه دقيقي از وضعيت فعلي را توصيف كنند، اما اعتقاد دارند كه اين نقطه مقاومتي به كندي گذر مي‌كنند، اما به راحتي مي‌توان پيش‌بيني كرد كه ظرف دو ماه آينده شاخص كل به 2 ميليون واحد خواهد رسيد و توجيه اقتصادي هم دارد و به هيچ عنوان شبهه‌اي از حباب در اين خصوص وجود ندارد.
آقابزرگي در پاسخ به اين پرسش كه چه ميزان حذف ارز 4200 و رشد قيمت‌ها در بازارهاي مختلف روي افزايش شاخص‌هاي بورس تاثيرگذار بوده است، افزود: نه تنها در بخش مواد غذايي بلكه اغلب صنايع و شركت‌ها سود و زيان‌شان نسبت به دوره مشابه سال قبل (حداقل در سال‌هاي 1400 و 1399)، به دليل افزايش نرخ فروش محصولات بوده و لذا آثار تورم توام با افزايش نقدينگي در كشور اين فضا را رقم زده است و بايد گفت شتاب در تقاضا نقدینگی مثبت و منفی و شاخص‌هاي بورس به نوعي اجتناب‌ناپذير است و تورم ركن اصلي افزايش قيمت سهام شركت‌ها و صنايع غذايي است.
اين كارشناس بازار سرمايه در مورد حذف ارز 4200 توماني و تاثير آن بر بورس نيز گفت: اين حركت شايد از ساليان گذشته بايد صورت مي‌گرفت كه اين ميزان قيمت‌هاي دستوري در اقتصاد وجود نداشت و اگر چنين فضايي را به صورت پلكاني و خزنده به اجرا درمي آورديم اين شبهه يا شكل به وجود نمي‌آمد كه مانند يك فنر جمع شده امروز خود را نشان دهد كه به اجبار برخي مسوولان به اين فكر باشند كه با كنترل قيمت سهام يك شركت مواد غذايي، دارويي و. سعي بر پوشيده نگه داشتن آثار تورم در اقتصاد كشور باشند.
او تصريح كرد: هر چند بازار ما به معناي واقعي كارا نيست، اما واكنش بازار ما نسبت به اين موضوع كاملا صحيح بوده و هست و اين قضيه كاملا توجيه‌پذير است و بر اين اساس منطق حكم مي‌كرد كه چنين رشدهايي را تجربه كنيم.

راهنمای پیش بینی جریان نقدی کسب‌وکار برای تازه‌کارها

در زندگی شخصی اگر یک ماه با کمبود پول مواجه شویم، ممکن است به هر دری بزنیم. سریع وام بانکی می‌گیریم، چک بی‌محل می‌کشیم، از دوست و آشنا پول قرض می‌گیریم و… اما این شیوه برای اغلب کسب‌وکارها کاربردی ندارد؛ اولاً به این خاطر که میزان پول مورد نیاز آنها معمولا خیلی زیاد است، دوماً آنها مجبورند در مدت زمان کوتاهی مقدار پولی را که نیاز دارند تهیه کنند. شما که دیگر بهتر از من می‌دانید وام گرفتن چقدر مکافات دارد.

نقدینگی مانند خون در رگ کسب و کار جاری است. نقدینگی همان پولی است که به‌راحتی به آن دسترسی دارید و برای پرداخت به کارکنان و مسئولان مالیاتی و تأمین‌کننده‌ها از آن استفاده می‌کنید. اگر کسب‌وکارتان نقدینگی کافی برای پرداخت به این افراد را نداشته باشد، احتمالا عمر کسب‌وکارتان به چند روز هم نکشد!

برای سر پا نگه‌داشتن کسب‌وکارتان، باید بدانید که چقدر نقدینگی در آن جریان دارد و مطمئن شوید که هزینه‌هایتان کمتر از درآمدهای نقدی هستند. پیش‌بینی‌های جریان نقدینگی به شما کمک می‌کنند تا تصمیمات آگاهانه‌ای درباره‌ی آینده‌ی کسب‌وکارتان بگیرید و هر جا که لازم است، فعالانه امور مالی را سروسامان دهید.

در این مقاله چگونگی پیش‌بینی جریان نقدی با استفاده از صفحه‌ی گسترده را بررسی می‌کنیم.

این مقاله قصد دارد به مدیران غیرمالی کمک کند تا پیش‌بینی‌های جریان نقدی را درک کنند. اگر برای اهداف تجاری به پیش‌بینی‌های جریان نقدی متکی هستید، برای آماده‌سازی آنها حتما باید از متخصصان مالی خبره کمک بگیرید.

درباره‌ی این ابزار:

نقدینگی به سه روش به کسب‌وکار وارد یا از آن خارج می‌شود:

  1. فعالیت‌ها و عملیات (برای مثال از طریق خرید یا فروش تجهیزات)
  2. امور مالی (برای مثال از طریق دریافت یا بازپرداخت وام‌ها) (برای مثال از طریق خرید یا فروش دارایی‌ها)

پیش‌بینی‌های جریان نقدی نشان می‌دهند که چگونه می‌توانید از نقدینگی انتظار داشته باشید به این سه روش در کسب‌‌وکارتان جاری شود.

با پیش‌بینی جریان نقدی می‌توانید:

  • یک کسب‌وکار یا پروژه‌ی جدید را ارزیابی کنید و میزان ارزش آن را بسنجید.
  • بررسی کنید که آیا نقدینگی کافی برای پرداخت به کارکنان و تأمین‌کنندگان و پوشش هزینه‌های عملیاتی و اجرایی را خواهید داشت یا نه.
  • کمبودهای نقدینگی و متعاقبا برنامه ریزی فعالیت‌ها یا ترتیب دادن امور مالی برای پوشش این کمبودها را پیش‌بینی کنید.
  • نیاز به استقراض و برنامه‌ریزی برای سرمایه‌گذاری را تعیین کنید.
  • بستانکاری‌ها (پول‌های قابل دریافت) و بدهکاری‌ها (پول‌های قابل پرداخت) را کنترل کرده و سهام را برای بهترین استفاده از نقدینگی، مدیریت کنید.
  • استراتژی‌هایی را برای سرمایه‌گذاری تدوین کنید تا مطمئن شوید که می‌توانید بهترین درآمد ممکن را از نقدینگی اضافی به دست آورید.

پیش‌بینی‌های جریان نقدینگی، جریان ورودی و خروجی پول به کسب‌وکار یا پروژه‌تان را طی چند دوره‌ی زمانی ثبت می‌کنند. توجه داشته باشید که این پیش‌بینی‌ها درآمد گزارش‌شده‌ی شما را نشان نمی‌دهند، چرا که این درآمد تحت تأثیر عوامل بسیاری مانند استهلاک دارایی‌ها (اینکه چطور هزینه‌های یک دارایی توسط حسابداران مشخص می‌شود) و استهلاک منابع مالی (وقتی پرداخت‌های بزرگ در طی چندین دوره‌ی زمانی انجام می‌شوند) قرار دارد.

برای یادگیری مقدمات گزارش مالی و درک بیشتر درباره‌ی اصطلاحات مالی، مقاله‌ٔ ما تحت عنوان کاربردی ترین اصطلاحات حسابداری مالی را بخوانید.

تنظیم پیش‌بینی جریان نقدی

مراحل زیر نشان می‌دهد چطور برای یک پروژه صفحه گسترده‌ای تنظیم و آن را کامل کنید.

ما مثال خودمان را بر اساس یک رستوران کوچک خیالی با نام «شام با ما» پایه‌ریزی کرده‌ایم. تصور کرده‌ایم که مدیران به طور فرضی یک مغازه‌ی یک طبقه را برای رستوران اجاره می‌کنند. آنها ۵۰ میلیون تومان از سرمایه‌ی خودشان را در این کسب‌وکار سرمایه‌گذاری کرده و در آغاز سال هم یک وام بانکی ۲۰ میلیون تومانی برای سرمایه‌گذاری در خرید تجهیزات جدید آشپزخانه دریافت کرده‌اند.

در این مثال، در ابتدای سال جدید، مالکان سرویس جدیدی راه‌اندازی کردند که سفارش‌های ناهار را برای جلسات و سمینار شرکت‌ها، در محل کسب‌وکارها تحویل می‌دهد. آنها با هدف پوشش هزینه‌ها طی یک دوره‌ی شش ماهه، یک ون برای ارسال‌ سفارش‌ها خریداری کردند.

برای تنظیم صفحه گسترده‌‌ی پیش‌بینی جریان نقدی، مراحل زیر را با توجه به مثال ما دنبال کنید.

۱. عنوان ستون‌ها را تنظیم کنید

از ستون‌های صفحه گسترده برای نشان دادن دوره‌های زمانی که پیش‌بینی اجرا می‌شود استفاده کنید. معمولا برای هر ماه از یک ستون استفاده می‌کنند.

نام این ماه‌ها را در بالای هر ستون وارد کنید. (اولین ستون را خالی بگذارید، چون آن را برای برچسب‌های ردیف در مرحله‌ی ۲ استفاده خواهید کرد.)

واحد پولی را که استفاده می‌کنید یادداشت کنید و همچنین مدت زمانی که قصد دارید این پیش‌بینی را برای آن انجام دهید، مشخص کنید.

مثال ما برای شش ماه اجرا می‌شود. اما بیشتر پیش‌بینی‌های نقدی طی یک دوره‌ی طولانی‌تر و اغلب یک، دو یا سه ساله اجرا می‌شوند.

شام با ما، پیش‌بینی جریان نقدی از ۱ فروردین ۱۳۹۸ تا ۳۱ شهریور ۱۳۹۸ (همه‌ی ارقام به ریال هستند)
فروردین اردیبهشت خرداد تیر مرداد شهریور

۲. عنوان ردیف‌ها را تنظیم کنید

در این مرحله باید برای هر ردیف عنوانی مشخص کنید.

باید ردیف‌ها را در دو قسمت اصلی سازمان‌دهی کنید:

سپس زیرعنوان‌ها را اضافه کنید تا ورودی‌ها و خروجی‌ها را بر اساس موارد زیر نشان دهد:

۳. منابع درآمد و هزینه‌ را وارد کنید

اکنون در داخل قسمت‌هایی که ایجاد کردید، ردیف‌های جدیدی برای نمایش منابع درآمد و هزینه درست کنید.

جداسازی جریان‌های درآمدی در صفحه گسترده‌تان ایده‌ی خوبی است. این مسئله انعطاف‌پذیری‌ای را که برای تجزیه و تحلیل هر جریان درآمدی به طور جداگانه (و همچنین برای ارزیابی ورودی‌ها و خروجی‌های نقدی) نیاز دارید، به شما می‌دهد. در این مثال، جریان‌های نقدی را برای غذایی که در داخل رستوران صرف شده، از آنهایی که از طریق ارسال ظرف‌های ناهار ایجاد شده‌اند جدا کرده‌ایم، شما هرطور که تمایل دارید می‌توانید جریان‌های درآمدی خودتان را طبقه‌بندی کنید.

در مثال ما، جزئیات به این صورت هستند:

فکر کنید چقدر عمیق و دقیق باید هزینه‌ها را بررسی کنید و چطور باید آنها را گروه‌بندی کنید. آیا باید خطوط صفحه گسترده مربوط به هزینه‌ها را بر اساس تأمین‌کننده‌ها جدا کنید؟ (برای مثال، تأمین‌کنندگان مختلف مواد اولیه) یا می‌توانید زیر یک عنوان گروه‌بندی‌شان کنید؟

اگر آنها به طور قابل توجهی متفاوت باشند، اغلب ارزش جداسازی را دارند، چرا که شاید شما بخواهید از صفحه گسترده برای نقدینگی مثبت و منفی دیدن تأثیر این هزینه‌های متفاوت استفاده کنید.

۴. ردیف‌های مجموع را اضافه کنید

اکنون ردیف‌هایی را اضافه کنید که موارد نهایی را برای ورودی‌ها و خروجی‌ها و هزینه‌های ماهانه و هزینه‌های اجرایی‌تان محاسبه کرده و نشان می‌دهند.

در ابتدا ردیف‌هایی در انتهای قسمت‌های ورودی و خروجی اضافه کرده و به ترتیب آنها را «ورودی‌های کلی» و «خروجی‌های کلی» نام‌گذاری کنید. می‌توانید یک فرمول جمع هم برای محاسبه‌ی مجموع خانه‌های مربوطه اضافه کنید.

سپس ردیفی درست کنید که سود ماهانه را نشان دهد. این مورد جمع ردیف‌های ورودی منهای جمع ردیف‌های خروجی را نمایش خواهد داد. به این ترتیب سود (حاصل مثبت) یا ضرر (حاصل منفی) نقدی هر ماه را نشان می‌دهد.

زیر آن، یک ردیف جمع (نقدی خالص) قرار دهید. در این ردیف، سود و ضررتان در این دوره را به جمع قبلی اضافه کنید. این قسمت موقعیت مالی‌تان را در پایان این دوره نشان می‌دهد.

۵. مقادیر را تخمین بزنید و وارد کنید

اکنون شما یک صفحه‌ی گسترده با عنوان برای ستون‌ها و ردیف‌های گروه‌بندی شده در قالب قسمت‌های مختلف دارید. سپس هزینه‌ها و فروش‌ها را تخمین بزنید و آنها را به درستی در خانه‌ها وارد کنید.

برای اینکه تخمین‌ها را واقعی نگه دارید، هم هزینه‌ها و هم فروش‌ها را بر اساس داده‌های موجود و تأییدشده پایه‌ریزی کنید. برای مثال، هنگام تخمین فروش، به ارقام سال‌های قبل و بازاریابی آزمایشی و تحقیقات بازار نگاهی بیندازید. هنگام تخمین هزینه‌های ارائه شده، به درستی قیمت‌های بیان شده نگاهی بیندازید.

هر اطلاعاتی که از قبل درباره‌ی فروش‌های تضمین‌شده‌ و هزینه‌ها و فعالیت‌های مالی و سرمایه‌گذاری انتظار دارید، اضافه کنید.

اگر تازه‌کار باشید، این تخمین‌ها می‌توانند مشکل باشند چون هیچ اطلاعات قبلی‌ای برای استفاده ندارید. در اینجا از ترکیب تحقیق و شهود استفاده کنید و در مورد میزان درستی موارد مختلف، مشورت کنید. وقتی فعالیت‌های واقعی را تجربه می‌کنید، محاسبات‌تان خیلی منطقی‌تر می‌شوند.

هنگام تخمین خروجی‌های عملکردی، به یاد داشته باشید که هزینه‌های تولیدتان با درآمد متفاوت هستند. هرچقدر بیشتر بفروشید، هزینه‌های تولیدتان بالاتر خواهند بود. (در مثال ما، می‌بینید که وقتی وعده‌های غذایی بیشتری فروخته می‌شوند، هزینه‌ی مواد اولیه هم افزایش پیدا می‌کند.)

ممکن است برخی هزینه‌های ثابت مانند اجاره و بیمه هم داشته باشید.

در مثال ما، هزینه‌ی مواد اولیه و تبلیغات و تعمیرات، متغیر و حقوق کارکنان و مالیات‌ها و تجهیزات ثابت خواهند بود.

نکته‌ی ۱:

در مورد چگونگی تخمین‌هایتان، یادداشتی بنویسید. این به شما کمک می‌کند که مطمئن شوید در آینده، موارد مشابهی را مقایسه خواهید کرد.

نکته‌ی ۲:

وقتی پیش‌بینی جریان نقدی را برای کسب‌وکار جدیدی انجام می‌دهید، باید درباره‌ی زمان اولین فروش‌تان واقع‌بین باشید. گاهی اوقات ممکن است زمان خیلی بیشتری نسبت به آنچه ابتدا تصور می‌کردید، سپری شود.

نکته‌ی ۳:

می‌توانید از پیش‌بینی‌های جریان نقدی استفاده کرده و پیش‌بینی کنید آیا این کسب‌وکار یا پروژه‌ای که در دست دارید، ارزش دنبال کردن را دارد یا نه.

همان جدول بالا به‌همراه اعداد اصلاح شده

۶. محاسبه و تحلیل کنید

برای درک عواقب شرایط و وضعیت‌های مختلف کسب‌وکار، می‌توانید از پیش‌بینی جریان نقدی تکمیل‌شده‌تان استفاده کنید.

در مثال ما، خرید تجهیزات جدید آشپزخانه و ون تحویل‌دهنده ارزش سرمایه‌گذاری را داشتند. چرا که مدیران این رستوران می‌توانستند وام را به موقع بازپرداخت کنند و هزینه‌های ون را از درآمدهایشان تأمین کنند.

پیش‌بینی جریان نقدی و ابزارهای مشابه مانند تجزیه و تحلیل هزینه-فایده، روش‌های نسبتا ساده‌ای برای بررسی زیست‌پذیری یک پروژه هستند.

وقتی پای مبالغ زیاد در میان باشد، ارزیابی پروژه می‌تواند مسئله‌ی دشوار و پیچیده‌ای شود که برای آن از روش‌های پیچیده‌ای استفاده می‌شود. برای اطلاعات بیشتر در این مورد، کتاب ریچارد بریلی (Richard Brealey) و استوارت مایرز (Stewart Myers) به نام «اصول مالی شرکتی» را مطالعه کنید.

بعضی از افراد دوست دارند پیش‌بینی‌های جریان نقدی را به صورت بهترین (خوشبینانه‌ترین) حالت و بدترین (بدبینانه‌ترین) حالت و محتمل‌ترین حالت تهیه کنند تا در تصمیم‌گیری‌های مالی به آنها کمک کنند.

خطرات نرخ بهره حقیقی منفی

دکتر موسی غنی‌نژاد اقتصاد دانی مدافع اقتصاد آزاد اما با پیشینه و توان بالای علمی است که صاحب تالیفات ارزشمندی در اقتصاد است و هر ازگاهی یادداشت های مفیدی در روزنامه دنیای اقتصاد دارند . وفاداری این اندیشمند به مفاهیم اقتصاد آزاد در کنار توجه ایشان به مسایل روز اقتصادی ، فرصتی برای پرداختن به مسایل اقتصادی جاری از زاویه نگاه اقتصاد متعارف ایجاد کرده که خود زمینه خوبی برای سایر دیدگاههای اقتصادی است تا با نقد این نظریات بتوانند به راهکارهای مفیدی در حل مسایل اقتصادی دست یابند . بدون تردید جامعه علمی ما به همه دیدگاههای اقتصادی برای گره گشایی از اقتصاد نیاز دارد و چه بهتر که این دیدگاهها را کسانی رهبری کنند که از سواد بالایی در مکتب اقتصادی مورد نظر خود برخوردار باشند . با همین زاویه نگاه است که یادداشت حاضر از جناب استاد موسی غنی نژاد در این سایت مطرح می شود و انعکاس این دیدگاه به مفهوم آن نیست که همه نقطه نظرات مطرح شده پذیرفته ایم .

خطرات نرخ بهره حقیقی منفی

موسی غنی نژاد (به نقل از روزنامه دنیای اقتصاد ۱۴ مرداد ۱۳۹۹)

نرخ بهره به‌عنوان یک پدیده پولی در حقیقت امر گویای وجه بسیار مهمی از واقعیت زندگی انسانی به نام ارزش اقتصادی زمان است. این واقعیت ناشی از کمیابی چاره‌ناپذیر زمان زندگی برای هر موجود انسانی است. هر انسانی که به دنیا می‌آید از همان لحظه تولد، شمارش معکوس برای مرگ او آغاز می‌شود.

گرچه طول عمر انسان‌ها از پیش قاعدتا نامعین است، اما تردیدی در محدودیت آن نیست. ارزش اقتصادی زمان گویای این واقعیت است که انسان در زمان حال زندگی می‌کند و هر آنچه برای انسان خواستنی است در زمان حال ارزشی بیشتر از آینده دارد. نسبت تفاضل ارزش حال و آینده را به ارزش حال اصطلاحا نرخ بهره می‌گویند. ارزش اقتصادی زمان گویای واقعیت هستی‌شناسانه انسان است و به همین دلیل از لحاظ عقلی امری بدیهی است و بدیهیات عقلی را نمی‌توان نفی کرد. تحمیل نرخ بهره حقیقی منفی به نظام بانکی به بهانه کمک به تولید یا هر نیت خیرخواهانه دیگری، ازجمله سیاست‌گذاری‌های نادرست است که طبیعتا نتیجه معکوس به همراه می‌آورد. تاریخ اقتصادی کشور ما در دهه‌های اخیر انباشته از تجربه‌های شکست خورده ناشی از نفی برخی بدیهیات عقلی است؛ اما متاسفانه کمتر اتفاق می‌افتد که درس‌های لازم از آنها گرفته شود. توضیح این تاریخ پر از آب چشم نیازمند نظریه‌پردازی دقیقی است که در این مقال فرصت پرداختن به آن نیست. اینجا ناگزیر به تذکر برخی نتایج زیان‌بار نرخ بهره حقیقی منفی اکتفا خواهیم کرد؛ به امید آنکه اگر بخت یار باشد تا حد امکان مورد توجه صاحبان قدرت و سیاست‌گذاران قرار گیرد.

برای توضیح گرفتاری‌های امروز نظام بانکی لازم است قدری به گذشته برگردیم. تنها چند ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، خرداد ۱۳۵۸، کلیه بانک‌های خصوصی در کشور با مصوبه شورای انقلاب، دولتی شدند و به فاصله چند سال «قانون عملیات بانکداری بدون ربا (بهره)»، در شهریور ۱۳۶۲ به تصویب رسید. ظاهرا نویسندگان این قانون از همان ابتدا توجه نداشتند که ربا یک پدیده تاریخی است؛ در حالی‌که بهره یا ارزش اقتصادی زمان همچنان‌که پیش از این اشاره شد، واقعیتی فرا تاریخی و هستی‌شناسانه است. با خلط این دو مفهوم، از آنجا که ربا در شرع مقدس حرام است، بهره بانکی نیز به تبع این قانون از ادبیات اقتصادی رخت بر بست و جای آن را «سود» سپرده و تسهیلات گرفت. لازم به توضیح نیست که سود در عرف کسب‌و‌کار و طبق منطق اقتصادی مفهومی کاملا متفاوت از بهره پول یا بهره بانکی است و با سود نامیدن آنچه ماهیتی متفاوت دارد؛ نتیجه‌ای جز سوء‌تفاهم حاصل نمی‌شود. جالب است بدانیم که مبتکران و مبدعان این قانون، عمدتا اقتصاددانان تحصیلکرده غرب (ایالات متحده آمریکا) بودند و تعدادی از آنان پس از اندک مدتی، رحل اقامت در همان دیار افکندند و طرفه اینکه برخی دیگر که در این دیار ماندگار شدند معتقدند که آن قانون هیچ‌گاه به درستی اجرا نشد و نظام بانکداری در ایران همچنان ربوی باقی ماند! در هر صورت این قانون (به رغم اصلاحاتی که در آن صورت گرفت) در کنار دولتی شدن کلیه بانک‌های کشور، نظام بانکی کشور را به شدت ناکارآمد کرد و موجب اتلاف گسترده منابع مالی شد. در نتیجه، برخی از مسوولان اقتصادی از اوایل دهه ۱۳۷۰ به فکر اصلاحات جدی در نظام بانکداری افتادند. نهایتا مطابق قانون برنامه سوم توسعه، مجوز فعالیت برای تعداد معدودی بانک خصوصی صادر شد که با روی آوردن به استفاده از عقود مبادله‌ای که به لحاظ عملکردی بیشترین نزدیکی را با ماهیت عملکرد نظام بانکی متعارف دارد، توانستند پاسخگوی بسیاری از نیازهای متقاضیان با هزینه‌های مبادلاتی کمتری باشند. ورود این بانک‌ها به بازار که آزادی عمل نسبی درخصوص تعیین نرخ بهره سپرده‌ها و تسهیلات داشتند، تحول جدی مثبتی در نظام بانکداری ایران ایجاد کرد و موجب شد از یکسو، نرخ بهره‌های گزاف بازار پولی غیررسمی و نامتشکل به سرعت و به‌طور قابل ملاحظه‌ای کاهش یابد و از سوی دیگر، نرخ بهره‌های حقیقی منفی در نظام بانکی که منشأ بسیاری از ناکارآمدی‌ها و مفسده‌ها بود، جای خود را به تدریج به نرخ بهره‌های حقیقی مثبت و معقول دهد. متاسفانه این تحول سازنده با روی کار آمدن دولت نهم و «دور برگردان»‌هایش متوقف و معکوس شد. از اواسط دهه ۱۳۸۰، نرخ بهره‌های دستوری نامعقول دولتی جایگزین منطق بازاری شد که در حال شکل‌گیری بود. در کوتاه زمانی عقود مبادله‌ای دو باره جای خود را به عقود مشارکتی داد و اندک عقلانیت و شفافیتی که به زحمت داشت عمل می‌کرد از نظام بانکی رخت بربست. مضافا اینکه، رانت‌های گسترده ناشی از نرخ بهره‌های حقیقی منفی موجب رشد قارچ‌گونه بانک‌های «خصوصی» و موسسات اعتباری وابسته به قدرت سیاسی داخل و بیرون دولت شد؛ بدون اینکه نظارت درستی بر اعطای مجوزها و عملکرد آنها همانند اوایل دهه ۱۳۸۰ اِعمال شود. در آشفته بازاری که از اواخر دهه ۱۳۸۰ و اوایل دهه۱۳۹۰ در نظام بانکی شکل گرفت، بودند موسسات اعتباری که به‌دلیل عدم الزام به سپرده‌گذاری قانونی نزد بانک مرکزی هزینه پول کمتری داشتند و می‌توانستند نرخ‌های بهره‌ بالاتری به سپرده‌گذاران خود بپردازند، به‌طوری‌که در برخی موارد اتفاق می‌افتاد که تعدادی از «خودی‌ها» بتوانند تسهیلاتی از یک شعبه با نرخ پایین بگیرند و آن را در همان شعبه با نرخ بالاتری سپرده‌گذاری کنند! برخی از این موسسات اعتباری برای سوء‌استفاده بیشتر بازی پانزی خطرناکی را برای نظام بانکی و پولی کشور آغاز کردند که تا اوایل دولت یازدهم ادامه یافت و متاسفانه حتی در این دولت هم به دلایلی برخورد عاجل، قاطع و موثری با آنها صورت نگرفت. نتیجه این آشفته بازار، رشد شدید نقدینگی بود که به تورم‌های بالای ۳۰ درصد در سال‌های ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ انجامید. با روی کار آمدن دولت یازدهم نرخ تورم به دلایل متعددی رو به کاهش نهاد، به‌گونه‌ای‌که در سال‌های ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ تک رقمی شد. تحلیل نادرست از این پدیده کاهش نرخ تورم، سیاست گذار را به اشتباه انداخت و موجب تصمیم‌گیری‌های نادرستی شد که به افزایش شدید تورم در سال‌های بعد انجامید. دلایل روند کاهشی تورم در سال‌های ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۶ در سایه اِعمال انضباط پولی (کاهش رشد پایه پولی) و شاید بسیار مهم‌تر از آن در سایه کاهش شدید حجم پول به دلیل حبس نقدینگی در سپرده‌های غیردیداری به لحاظ نرخ بهره حقیقی بالا بود. در سال ۱۳۹۳ نرخ رشد نقدینگی بالغ بر ۲۲ درصد بود؛ اما حجم پول تنها یک درصد افزایش داشت که آن هم اساسا از افزایش اسکناس و سکه در دست اشخاص ناشی می‌شد و گرنه سپرده‌های دیداری حتی اندکی کاهش یافته بود. در سال ۱۳۹۴ رشد نقدینگی به ۳۰ در صد افزایش یافت؛ اما رشد حجم پول تنها اندکی بیش از ۱۳ درصد بود. در سال‌های ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ این روند عوض شد؛ یعنی به‌رغم کاهش رشد نقدینگی به حدود ۲۲ درصد رشد حجم پول به بیش از ۱۹ درصد افزایش یافت. اما به دنبال کاهش دستوری نرخ بهره سپرده‌ها، نرخ رشد حجم پول شتاب چشمگیری گرفت و به بیش از ۴۶ درصد در سال ۱۳۹۷ و نزدیک به ۵۰درصد در سال ۱۳۹۸ افزایش یافت؛ در‌حالی‌که در این دو سال اخیر نرخ رشد نقدینگی به ترتیب حدود ۲۳ و ۳۱ درصد بود. به نظر می‌رسد رشد شتابان حجم پول که به دنبال کاهش نرخ بهره سپرده‌ها اتفاق افتاد و هنوز هم ادامه دارد، نقش تعیین‌کننده‌ای در به راه افتادن دوباره روند تورمی از اواخر سال ۱۳۹۶ داشته است. به علاوه، اقبال عمومی به بازار سهام و رشد بی سابقه آن نیز به احتمال زیاد تحت تاثیر رشد حجم پول یا به سخن دیگر جابه‌جایی پول از سپرده‌های مدت‌دار به سپرده‌های دیداری بوده است. این تصور که سرازیر شدن پول به بازار سرمایه اثر ضد تورمی دارد، کاملا اشتباه است؛ چراکه وجه معاملاتی که در این بازار صورت می‌گیرد همچنان در حساب‌های دیداری بانک‌ها جای دارد و فقط مالکان این حساب‌ها تغییر می‌یابند. به سخن دیگر گسترش بازار سرمایه تاثیری روی حجم پول ندارد. تنها با افزایش نرخ بهره است که می‌توان پول سیال موجد تورم را به حساب‌های سپرده غیردیداری منتقل کرد و از فشار تورمی حجم نقدینگی کاست.

ناگفته نماند که سیاست تنش‌زدایی بین‌المللی سال‌های نخستین دولت یازدهم و ایجاد انتظارات خوش‌بینانه برای کسب‌و‌کارها موجب فرونشستن تلاطم در فضای اقتصاد کلان و تاثیر آرامش بخش مثبت روی بازار ارز شد و این باعث پایین آمدن انتظارات تورمی در جامعه شد. عهدشکنی دولت ایالات متحده آمریکا و بیرون آمدن این دولت از برجام طبیعتا تاثیر منفی روی انتظارات در سطح اقتصاد کلان گذاشت. به‌رغم کاهش شدید درآمدهای نفتی که دولت را با معضل بزرگ کسری بودجه روبه‌رو کرده، رشد تولید ناخالص داخلی بدون نفت در سال ۱۳۹۸ در حدود یک درصد مثبت بوده است. اگر مسوولان اقتصادی بتوانند به روشی غیرتورمی کسری بودجه گسترده دولت را تامین مالی کنند، می‌توان به کنترل موج تورمی نگران‌کننده‌ای که اکنون با آن مواجه هستیم، امیدوار بود. تلاش‌های بانک مرکزی با همکاری دیگر مسوولان اقتصادی در جهت فروش اوراق بدهی دولتی و تامین کسری بودجه دولت از این طریق جای تحسین و تقدیر دارد. اما بزرگوارانی که در این مسیر درست گام نهاده‌اند، باید توجه کنند که برای نتیجه بخش بودن این سیاست‌ها، نرخ بهره این اوراق باید در بازار و با حراج واقعی تعیین شود نه به اراده سیاستمداران و سیاست‌گذاران. این بزرگواران به جای نگرانی از تکدر خاطر سیاستمداران باید گوش به زنگ توصیه‌های کارشناسان و اهل تخصص باشند.

شاخص جریان نقدینگی (‏MFI‏)‏

اندیکاتور شاخص جریان نقدینگی یا (Money Flow Index) از خانواده نوسانگرها می‌باشد که جریان ورود یا خروج نقدینگی به بازار را در قالب یک شاخص نشان می‌دهد.

تاریخچه

اندیکاتور MFI که نام اختصاری تاریخچهMoney Flow Index است که به معنای شاخص جریان نقدینگی است. این اندیکاتور توسط ژن کونگ و آروم سودداک ابداع شده است.

اندیکاتور شاخص جریان نقدینگی یا (Money Flow Index) از خانواده نوسانگرها می‌باشد که جریان ورود یا خروج نقدینگی به بازار را در قالب یک شاخص نشان می‌دهد. اما بررسی ورود و خروج نقدینگی به بازار چه اهمیتی دارد؟

بر اساس تئوری اقتصادی حجم پول، زمانی که حجم پول در بازاری افزایش می‌یابد قدرت خرید نیز به صورت موازی افزایش خواهد یافت و در نتیجه فروشندگان تمایل ندارند تا دارایی خود را با قیمت پایین عرضه کنند. عدم جذابیت قیمتهای پایین برای فروشندگان و همچنین افزایش تقاضای خریداران سبب می‌شود تا قیمتها افزایش یابد و مادامی که قیمتها باعث ارضای فروشندگان نشود شاهد روند افزایشی آن خواهیم بود. این موضوع به صورت عکس نیز صدق می‌کند؛ زمانی که نقدینگی از بازار خارج می‌شود طبیعتا تقاضا در بازار افت خواهد کرد و این اتفاق سبب می‌شود تا قیمتها کاهش یابند.

حال این تئوری را در بازار سرمایه مورد بررسی قرار می‌دهیم؛ زمانی که یک گزینه سرمایه‌گذاری مورد توجه فعالان بازار قرار می‌گیرد، به مرور زمان حجم زیادی پول وارد بازار خواهد شد و به تدریج قیمتها افزایش خواهند یافت. همچنین خروج پول از بازار می‌تواند شرایطی عکس را بوجود آورد و در نهایت منجر به کاهش قیمت گردد.

نصب و راه اندازی

این اندیکاتور به طور پیش‌فرض در متاتریدر (MT4) وجود دارد. برای اضافه کردن آن به نمودار قیمتی کافی است از منوی Insert به منوی Indicators بروید و سپس روی گزینه Volume کلیک کنید. در منوی باز شده اندیکاتور Money Flow Index را انتخاب کنید.

این اندیکاتور به طور پیش‌فرض در متاتریدر (MT4) وجود دارد. برای اضافه کردن آن به نمودار قیمتی کافی است از منوی Insert به منوی Indicators بروید و سپس روی گزینه Volume کلیک کنید. در منوی باز شده اندیکاتور Money Flow Index را انتخاب کنید.

متاتریدر پیش از اضافه کردن اندیکاتور به نمودار قیمتی یک پنجره باز می‌کند. این پنجره تنظیمات پیش‌فرض اندیکاتور را نمایش می‌دهد. شما می‌توانید رنگ اسیلاتور را انتخاب کنید. با کلیک روی دکمه OK اندیکاتور به نمودار شما اضافه خواهد شد. شما می‌توانید از دکمه Reset هم برای بازگرداندن تنظیمات به حالت پیش‌فرض استفاده کنید.

متاتریدر پیش از اضافه کردن اندیکاتور به نمودار قیمتی یک پنجره باز می‌کند. این پنجره تنظیمات پیش‌فرض اندیکاتور را نمایش می‌دهد. شما می‌توانید رنگ اسیلاتور را انتخاب کنید. با کلیک روی دکمه OK اندیکاتور به نمودار شما اضافه خواهد شد. شما می‌توانید از دکمه Reset هم برای بازگردان تنظیمات به حالت پیش‌فرض استفاده کنید.

اجزای تشکیل دهنده

اندیکاتور شاخص جریان پول (MFI) جزو اندیکاتورهای نوسانگر یا اوسیلاتورها می باشد که عددی بین صفر تا 100 را به ما نشان می دهد.

دو محدوده شاخص جریان پول از توجه بیشتری برخوردارند. بدین ترتیب، دو محدوده‌ مهم بازار بصورت «اشباع خرید» و «اشباع فروش» مورد توجه قرار می گیرند.

اشباع خرید (Overbought) به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن یک سهم خاص یا نوع خاصی از اوراق بهادار، بیش از ارزش واقعی خود معامله می‌شود. شاخص جریان پول یا به تعبیر رایج‌تر، اندیکاتور MFI، با بررسی وضعیت کلی معاملات در یک محدوده‌ چند روزه می‌تواند به ما نشان دهد که برای مثال شاخص بازار مالی در یک هفته‌ اخیر بیش از میزان واقعی‌اش رشد داشته یا مثلا اینکه قیمت دلار در بازار فارکس درگیر حباب تقاضای کوتاه‌مدت است و رشد آن پایدار نخواهد بود.

زمانیکه شاخص MFI بالاتر از 80 قرار بگیرد در موقعیت اشباع خرید قرار داریم.

اشباع فروش (Oversold) وضعیتی است که در آن یک نماد در بازارهای مالی تحت تأثیر هیجانات کوتاه‌ مدت، کمتر از ارزش واقعی خود مورد معامله قرار می‌گیرد. در این حالت، بازار به اشتباه دچار عدم اشتیاق به یک سهم یا نماد یا ارز خاص شده است و معامله‌گران در پوزیشن فروش قرار دارند.

اگر شاخص MFI به زیر 20 رسیده باشد بازار در وضعیت اشباع فروش قرار دارد.

فرمول محاسبه

برخی از تحلیلگران معتقدند که MFI دقیقا همان اندیکاتور RSI می‌باشد، با این تفاوت که حجم نیز در محاسبات آن دخیل شده است. محاسبات اندیکاتور MFI بسیار ساده می‌باشد و در درجه اول قیمت بسته (Close) با بیشترین و کمترین قیمت (High & Low) جمع می‌شود و تقسیم بر سه خواهد شد که به حاصل این میانگین اصطلاحا قیمت تایپیکالی گفته می‌شود.

در قدم دوم جریان نقدینگی محاسبه می‌گردد؛ جریان نقدینگی به سه دسته جریان مثبت، جریان منفی و جریان خنثی تقسیم بندی می‌شود:

  1. جریان نقدینگی مثبت: زمانی که قیمت تایپیکالی از قیمت روز گذشته بالاتر باشد در این حالت جریان نقدینگی مثبت است.
  2. جریان نقدینگی منفی: زمانی که قیمت تایپیکالی از قیمت روز گذشته پایین‌تر باشد در این حالت جریان نقدینگی منفی است.
  3. جریان خنثی نقدینگی: زمانی که قیمت تایپیکالی نسبت به روز گذشته تغییرلتی نداشته باشد در این حالت وضعیت خنثی دارد.

در قدم سوم نسبت نقدینگی محاسبه خواهد شد و این نسبت از تقسیم جریان نقدینگی مثبت بر منفی بدست خواهد آمد:

حال تمام داده های مورد نیاز برای محاسبه MFI تکمیل شده است و به راحتی می‌توانیم بر اساس فرمول زیر شاخص جریان نقدینگی را محاسبه کنیم. البته تاکید می‌گردد که تحلیلگران تکنیکال هیچ نیازی به محاسبه MFI ندارند و صرفا جهت آموزش و تفهیم هرچه بهتر موضوع، نحوه محاسبه آن آموزش داده شده است.

سیگنال گیری

سیگنال فروش اندیکاتور MFI:

زمانی که جریان نقدی پول وارد بازار می‌شود شاخص نمودار MFI شروع به رشد می‌کند و پس از گذر از سطح ۸۰ وارد ناحیه اشباع ورود نقدینگی می‌شود. به مرور زمان و با بالا رفتن قیمت، انگیزه لازم در بین عرضه‌کنندگان ایجاد می‌شود و به مرور شاهد افزایش فروش و خروج نقدینگی از بازار خواهیم بود. نشانه های فروش زمانی پررنگ خواهد شد که نمودار MFI از ناحیه اشباع ورود نقدینگی خارج شود و سطح ۸۰ را از بالا به پایین بشکند. در این حالت با توجه به خروج نقدینگی احتمالا شاهد شروع حرکت ریزشی قیمت خواهیم بود.

سیگنال خرید اندیکاتور MFI:

افزایش فروشهای بی امان و خروج نقدینگی از بازار به مرور زمان قیمت را کاهش می‌دهد. با توجه به افت قیمتها و افزایش ارزندگی، انگیزه لازم در بین سرمایه‌گذاران پدید خواهد آمد و به مرور زمان شاهد ورود نقدینگی در بازار خواهیم بود که این اتفاق منجر به حرکت نمودار MFI از ناحیه اشباع خروج نقدینگی به ناحیه تعادلی خواهد بود. بنابراین زمانی که سطح ۲۰ توسط خط MFI از پایین به بالا شکسته شد می‌توانیم آن را به عنوان سیگنال خرید تلقی کنیم.

سیگنال خرید و فروش در MFI

واگرایی و همگرایی در MFI:

یکی از ویژگی‌های مثبت اندیکاتور MFI امکان بررسی ضعف در روند می‌باشد. این اندیکاتور همانند RSI در تشخیص واگرایی ها در کف و قله‌ها دقت نسبتا بالایی دارد. با توجه به اهمیت بررسی واگرایی در اندیکاتورها، MFI می‌تواند کمک بزرگی در زمینه تشخیص قدرت روند باشد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.