کارکردها و ویژگی های تفکر استراتژیک
سازمان هایی که تفکر استراتژیک ندارند به دنبال مسکن فوری هستند و به راه حل های کوتاه مدت و سرهم بندی شده که نهایتاً مسائل بیشتری به وجود می آورد نظر دارند. چنین سازمان هایی در برابر تغییرات علمی، تکنولوژیک، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نمیتوانند ادامه حیات دهند و از پای در می آیند (ایران نژاد پاریزی، ۱۳۷۳). تحقیقات نشان داده که تنها تعداد معدودی از مدیران به ویژه در کشورهای جهان سوم موفق به واکنش صحیح و به موقع در برابر این گونه تغییرات گردیده و توانسته اند نوع ساختار و پوشش درونی سازمان را متناسب با توانمندی مورد نیاز در برابر چالش ها و دگرگونی ها، سازمان بخشند.
برای هماهنگی با تغییرات روزافزون و گام برداشتن در جهت اهداف سازمانی نیاز به تغییر در روش تفکر و تحول ذهنی مدیران سازمان ها می باشد چرا که وقتی سازمان با مشکلات جدید مواجه می شود، راه حل های قدیمی کارایی خود را از دست می دهند (منصوریان، ۱۳۹۱). اومی در کتاب معتبر خود با عنوان “تفکر یک استراتژیست” چنین اظهار می دارد که اگر موضوعات اساسی را تشخیص ندهید، هر قدر به خود و کارمندانتان فشار روحی و فیزیکی وارد کنید سرانجام نتیجه ای جز سردرگمی و شکست حاصل نخواهد شد. در نهایت می توان گفت که تفکر استراتژیک در سطح کل سازمان عهد عمومی ایجاد می کند (برادران شرکاء،۱۳۸۶ و غفاریان و کیانی، ۱۳۸۷،B).
تفکر استراتژیک در مقابل تفکر غیر استراتژیک
در سال ۱۹۹۸ خانم لیدکا ، نظریات مینتزبرگ درباره تفکر استراتژیک را در قالب یک الگوی مفهومی توسعه داد. در این الگو عناصر اصلی تفکر استراتژیک به صورت مشخص ارائه شده است. ایشان برای تفکر استراتژیک پنج رکن اصلی را پیشنهاد می کند:
و تفکر استراتژیک را مستلزم درک این عناصر و شناخت رابطه بین آنها می داند. این ادراک سازمان را توانمند می سازد تا :
- برای مشتری ارزش بیشتری نسبت به رقیب بیافریند.
- روش های بدیع (و غیر قابل تقلیدی) را پیش گیرد.
- با تحولات و تغییرات محیط سازگاری ایجاد کند.
اجزا و عناصر تفکر استراتژیک بر اساس نظر جین لیدکا
۱- نگرش سیستمیک:
تفکر استراتژیک بر مبنای نگرش سیستمیک شکل می گیرد. یک متفکر استراتژیک باید یک سیستم کامل از ارزش ها رادر ذهن خود ایجاد کرده و ارتباط بین اجزای آن را به خوبی درک کند. مایکل پورتر در این خصوص معتقد است که است که استراتژی یک نگرش تمام نگر و یکپارچه است، هرچند فعالیت های مجزا و متنوع زیادی در آن وجود دارد. بدون نگرش سیستمی، بهینه سازی امکان پذیر نمی باشد. زیرا بیشینه کردن یک بخش، ممکن است به از دست رفتن خصوصیات مهم و حیاتی بخش دیگری از سیستم منجر شود.
۲- تمرکز بر هدف:
تفکر استراتژیک جهت گیری را مشخص می سازد و آن را در کانون توجه سازمان قرار می دهد. این تمرکز به سازمان و افراد اجازه می دهد تا تمامی انرژی خود را در این جهت صرف کنند.
۳- فرصت جویی هوشمندانه:
در تفکر استراتژیک ، کشف فرصت ها و بهره گیری از آنها یک اصل مهم است. این ویژگی به مفهوم استقبال از تجارب و موضوعات جدید است و سازمان را برای اتخاذ استراتژی های تازه در جهت فرصت های جدید آماده می سازد. تفکر استراتژیک برای درک فرصت های جدید به صدای ناموزون افراد عاصی در سازمان گوش می سپارد و توان درک شرایط مناسب برای تغییر استراتژی را دارا می باشد.
۴- تفکر در زمان:
تفکر استراتژیک، تفکری در طول سازمان است که گذشته، حال و آینده را به هم پیوند می دهد. استراتژی نیز پلی بین حال (وضع موجود) و آینده (وضع مطلوب) است. در تفکر استراتژیک باید آینده را بر مبنای توانمندی های امروز (که دستاوردهای گذشته سازمان است) خلق کرد.
۵- فرضیه سازی:
فرضیه سازی، حلقه واصل بین خصوصیات خلاقانه و تحلیلی تفکر استراتژیک است. تفکر استراتژیک هم خلاق است و هم از ابزار تحلیلی بهره می جوید. این تلفیق از طریق فرضیه سازی (خلاقیت) و آزمون فرضیه (تحلیل) صورت می پذیرد. فرضیه سازی یک سوال بدیع را مطرح می سازد. ” چه می شود اگر … ؟ ” و سپس پاسخ از طریق آزمون فرضیه به طریق تحلیلی تامین می شود.
این رویکردها، هر یک ابعادی از مفاهیم استراتژی را آشکار می سازند و مدیران را برای بقا و رشد سازمان خود در محیط رقابتی یاری می رسانند. استراژی اثر بخش نیز یک رویکرد تازه در دنیای استراتژی است که به منظور مشابهی آفریده شده است. رویکردی که اصالت خود را با رهایی از شکل و قالب و با تکیه بر جوهره استراتژی می ستاند (برادران شرکاء،۱۳۸۶و منصوریان، ۱۳۹۱ ، غفاریان و کیانی، ۱۳۸۷،A).
در این رابطه در یک تحقیق در ارتباط با سنجش تفکر استراتژیک مدیران شهرداری تهران، معیارهای پنجگانه لیدکا با زیر معیارهای مرتبط با سازمانهای دولتی (ایران) تکمیل شد که در جدول زیر آورده شده است:
معیارها و زیر معیارهای تفکر استراتژیک در سازمان های کشور بر اساس معیارهای پنج گانه جین لیدکا
شاخص ها و عوامل تفکر استراتژیک
تفکر سیستمی
عزم استراتژیک
پیشروی بر اساس فرضیه
فرصت طلبی
هوشمندانه
تفکر در زمان
مأخذ: منصوریان، ۱۳۹۱
غفاریان و کیانی پنج فرمان و رکن اصلی تفکر استراتژیک را به قرار زیر می دانند
- بیش از اطلاع گیری به دنبال یادگیری از محیط باشید.
- بیش از پاسخگویی به نیاز کشف شده، به دنبال کشف نیاز پاسخگویی نشده باشید.
- بیش از اهداف میانی، چشم به اهداف نهایی داشته باشید.
- پیش از قابلیت سازی برای تولید، به دنبال قابلیت سازی برای رقابت باشید.
- در حرکت به سوی هدف بیش از سرعت، به فکر راه میانبر باشید (غفاریان و کیانی، ۱۳۸۷،B).
همچنین در این میان دو ابزار مهم که برای تفکر استراتژیک کمک می کنند عبارتند از: هم نیروزایی[۱] و دوره زندگی سازمان که به بحث درباره آنها می پردازیم. وقتی دو یا چند متغیر برای ایجاد تأثیری که از مجموع تأثیرات متغیرها به طور انفرادی بزرگتر است با یکدیگر تعامل می کنند، هم نیروزایی به وجود می آید. مدیریت دارای تفکر استراتژیک تا آنجا که امکان پذیر است از هم نیروزایی استفاده می کند. هم نیروزایی بازار، هزینه ها، تکنولوژی و مدیریت، در تفکر استراتژیک و سلامت سازمان نقش دارند. ذیلاً به توضیح درباره هر یک از مفاهیم مزبور می پردازیم.
الف- هم نیروزایی بازار:
وقتی که یک محصول یا خدمت موجب فروش یک یا چند محصول (یا ارائه خدمات) دیگر می شود، هم نیروزایی بازار تحقق یافته است.
ب- هم نیروزایی هزینه:
این نوع هم نیروایی می تواند تقریباً در هر بعدی از فعالیت های سازمانی به وجود آید. وقتی که دو یا چند محصول بتواند به وسیله همین مهندسین فعلی سازمان طراحی شود، با همان وسائل و تجهیزات ساخته شود، از همان مجاری موجود توزیع شود، یا به وسیله همان فروشندگان فعلی شرکت به فروش برسد، هزینه کلی سازمان پایین می آید تا وقتی که این محصولات به طرق جداگانه طراحی، ساخته، توزیع و به فروش برسند.
پ- هم نیروزایی تکنولوژیک:
سومین نوع هم نیروزایی، انتقال تکنولوژی از یک کاربرد به کاربردی دیگر است و لذا بازارهای جدید را به وجود می آورد.
د- هم نیروزایی مدیریت:
هم نیروزایی مدیریت، مانند هم نیروزایی تکنولوژیک، مستلزم انتقال دانش است (ایران نژاد پاریزی، ۱۳۷۳).
از طرفی همان طور که مراحل مختلف توسعه یک سازمان، استراتژی های گوناگونی را می طلبد، به همین نحو بر اساس تئوری اقتضا هر یک از این مراحل به تفکر استراتژیک متفاوتی نیاز دارد. مراحل مزبور را می توان بدین شرح ذکر کرد : شکل زیر مرحله تصورات و اندیشه ها، مرحله عملی کردن اندیشه ها، مرحله توجه به جزئیات و مرحله نوآوری و خلاقیت در موقع کهولت سازمان به منظور تجدید حیات آن.
تفکر استراتژیک و دوران زندگی سازمان
مأخذ: ایران نژاد پاریزی، ۱۳۷۳
در مراحل اولیه عمر یک موسسه، رهبر سازمان دورنمایی را در ذهن خود ترسیم می کند. وی اندیشه هایی دارد که بذر رشد سازمان را می پروراند. بعد از مرحله کارآفرینی آغازین می آید. در این مرحله هدف آن است که اندیشه ها از قوه به فعل درآید، سازمان مناسب برای تحقق هدف ها (که از اندیشه ها نشأت گرفته است) آماده می شود و نیروی انسانی کارآمد که با درجه اشکال و پیچیدگی کار و ماهیت مشاغل همخوانی داشته باشد به کار گرفته می شود. خط مشی ها، روش ها و دستورالعمل ها تدوین و اعمال می شود و از رهبری بخردانه برای به حرکت در آوردن کل سازمان استفاده می شود. زمانی که سازمان به سرحد بلوغ و رشد می رسد، پیشرفت از طریق توجه به جزئیات تحقق می یابد.
به عنوان مثال ، یک سازمان بزرگ اگر راهی پیدا کند که فقط در حد ۱% هزینه هایش را کاهش دهد، ممکن است پس انداز چند میلیون دلاری داشته باشد. همچنان که یک سازمان از مرحله رشد و بلوغ می گذرد و به افول و سرازیری می گراید، خلاقیت و نوآوری لازم است تا سازمان تجدید حیات کند. این کار ممکن است با تولید یک محصول جدید با کیفیت بالا باشد یا با کشف رازو رمز نوسازی ادوار رشد تحقق یابد.
برگرفته از سند برنامه استراتژیک واحد تحقیق و توسعه سازمان اتکا
تهیه و تدوین: علی خادم الرضا
انتشار مطلب کارکردها و ویژگی های تفکر استراتژیک با ذکر منع بلامانع است.
چگونه یک استراتژی مشتری مداری کارآمد داشته باشیم؟
مشتری صاحب اختیار شما است. به همین دلیل هم بهتر است تا روابط خود را با او بهبود بخشیده و در ارتباط با مشتریان موجود یا بالقوه تغییرات لازم را اعمال نمائید.
در شرکت هایی که مشتری را روح و جان سازمان خود می دانند و مشتری مدار هستند، ارزش چرخه طول عمر مشتری، بیشتر بوده و نرخ از دست دادن مشتری، کمتر است.
تبدیل شدن به یک سازمان با فرهنگ مشتری مداری واقعی نیازمند صرف زمان است. با این حال، شما می توانید این کار را با برداشتن گامهای کوچک آغاز کنید.
در این جا، چهار نمونه از بهترین روش های ایجاد فضای مشتری مداری را بررسی خواهیم نمود.
مشتری مداری عبارت است از به کارگیری روش هایی که قبل یا بعد از انجام فرآیند خرید به کار گرفته می شوند تا تجربه ای مثبت را برای مشتری رقم بزنند. به این ترتیب، مشتری ترغیب می گردد تا تجربه خود را تکرار نموده و وفاداری او و ایجاد سود تضمین می گردد.
اما، موضوع این است که یک سازمان یا کسب و کار با فرهنگ مشتری مداری، چیزی بیشتر از سازمانی است که فقط خدماتی قابل قبول ارائه می دهد.
سازمان هایی از قبیل Amazon و Zappos مثال های برجسته ای از برندهایی با فرهنگ مشتری مداری متعالی هستند. این سازمان ها سال های طولانی را صرف ایجاد فرهنگ مشتری مداری و توجه به نیازهای مشتریان کرده اند. تعهد سازمان های نامبرده در ایجاد و ارائه ارزش مشتریان مثال زدنی است. در واقع، شرکت هایی از قبیل Zappos کارمندانی که از فرهنگ مشتری مداری تبعیت نمی کنند را به سادگی اخراج می کنند!
حال، این پرسش مطرح می شود که داشتن فرهنگ مشتری مداری چه اهمیتی دارد؟
اخیراً شرکت E-consultancy این سوال را مطرح نموده که مهمترین ویژگی های ایجاد یک فرهنگ «دیجیتال-بومی» واقعی چیست؟
58 درصد از کل پاسخ های ارائه شده به این پرسش به مشتری مداری اشاره نموده اند. اما باید در نظر داشت که اجرا و پیاده سازی یک استراتژی موفق و مبتنی بر مشتری مداری یک شبه اتفاق نمی افتد. برای انجام چنین کاری، لازم است تا ابتدا با مفهوم مشتری مداری و محوریت مشتری آشنایی یابید.
مشتری مداری به چه معنا است؟
مشتری مداری تنها به ارائه خدمات خوب ختم نشده و به معنای ایجاد یک تجربه عالی برای مشتری است که از ابتدای امر یعنی مرحله آگاهی و آشنایی با محصول یا برند، آغاز گشته و در طول فرآیند خرید و سرانجام در طی مراحل پس از خرید نیز ادامه می یابد. این استراتژی بر مبنای مقدم دانستن مشتری و خواست های او بنا شده و او را محور و هسته مرکزی هر کسب و کاری می پندارد.
اعتقاد به مشتری مداری و ترکیب آن با مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) این امکان را فراهم می کند که به اطلاعات بسیار زیادی دسترسی داشته و چشم اندازی 360 درجه را از مشتری در اختیار شما قرار می دهد. چنین چشم اندازی برای ارتقا دادن تجربه مشتری (CX) ضروری است.
شما می توانید با استفاده از اطلاعات به دست آمده از مشتریان درباره رفتارها و علائق و دغدغه های آنها در زمینه خرید محصولات آگاهی یابید.
شما می توانید با استفاده از چنین اطلاعاتی، موقعیت مناسب را تشخیص داده و به تولید و ارائه محصولات یا خدمات برای بهترین مشتریان خود بپردازید.
شما می توانید با استفاده از ارزش چرخه عمر مشتری (CLV)، مشتریان خود را بر اساس میزان هزینه طبقه بندی کنید.
با توجه به آنچه گفته شد، تمرکز بر مشتری نه تنها منطقی به نظر می رسد، بلکه تحقیقات انجام شده به وسیله Deloitte and Touche نشان داده اند که سازمان هایی که توانسته اند یک فرهنگ مبتنی بر مشتری مداری را پیاده سازی کنند و آن را به درستی اجرا کرده اند در مقایسه با دیگر سازمان هایی که توجه چندانی به مشتری نداشته اند، تا 60 درصد از سود دهی بالاتری برخوردار بوده اند.
مشتری مداری و چالش های پیش روی آن:
هم زمان با رکود اقتصادی، توازن قدرت همواره در بین برند و مشتری در نوسان بوده است. در چنین برهه ای، مشتریان نسبت به انتخاب برند و خریداری محصولات، گزینشی تر عمل می کردند. جالب است بدانید، در این زمان، برندهایی برنده بوده اند که برای مشتریان خود احترام بیشتری قائل بوده و خدمات بهتری ارائه می کردند. این برندها موفق شده اند با مشتریان خود رابطه ای ایجاد نمایند که تا همین امروز نیز پا بر جا مانده است.
به علاوه، در طول رکود اقتصادی، بازاریابی رسانه های اجتماعی و خرید و فروش آنلاین پا به عرصه وجود گذارده و گوشی های همراه به بخشی اصلی و تفکیک ناپذیر از مسیر تعامل مشتری تبدیل شده اند. اکنون، مشتریان می توانند محصولات و خدمات مورد نیاز خود را در اسرع وقت و از طریق ابزارهای گوناگون با یکدیگر مقایسه نمایند. همین امر برای بسیاری از برندها به چالشی اساسی بدل شده است.
بررسی ها نشان داده اند که سازمان ویژگی های استراتژی موفق ها هنوز هم با این تغییرات دست و پنجه نرم کرده و برخی از آنها در زمینه مشتری مداری ناکام مانده اند. عدم توانایی در به اشتراک گذاردن اطلاعات مشتریان با تمامی بخش های سازمان، بزرگترین چالشی است که این سازمان ها با آن دست به گریبان هستند.
اغلب شرکت ها، دارای تمامی مولفه های مورد نیاز برای مشتری مداری نبوده و به همین دلیل هم نمی توانند چنین ادعایی داشته باشند. اما مهمتر از همه این است که به خاطر داشته باشید:
لازم است به جای تمرکز بر محصولات، بر مشتریان و خواسته های آنها تمرکز نموده و کار خود را این چنین آغاز کنید.
برای انجام این کار، لازم است سازمان خود را از دیدگاه مشتری بررسی نموده و بر همین اساس طراحی کنید. به این ترتیب، سازمان شما بر نیازهای مشتریان متمرکز خواهد بود.
چهار روش کاربردی برای ایجاد فرهنگ مشتری مداری در یک کسب و کار:
مشتری مداری به معنای تمایل برای پیش بینی کردن نیازهای مشتری و ارائه محصولات و خدماتی خارج از انتظار مشتریان است. به این ترتیب، مشتریان را خشنود ساخته و آنها را به طرفداران پروپاقرص خود تبدیل خواهید نمود. درست مانند همان اتفاقی که در مورد آیفون یا آی پد شرکت Apple رخ داد. بنابراین، یک برند مشتری مدار، محصولات، فرآیندها، سیاست ها و فرهنگی را تولید می کند که از مشتریان حمایت نموده و تجربه ای عالی را برای آنها رقم می زنند و در عین حال، در جهت منافع شرکت و دستیابی به اهداف آن طراحی شده اند.
چهار نمونه از بهترین روش های کاربردی برای ایجاد سازمانی مبتنی بر فرهنگ مشتری مداری عبارتند از:
1. برندهای متعهد و مشتری مدار، معمولاً مشتاق بوده و کاملاً بر این باور هستند که مشتری بر همه چیز مقدم است. آنها کاملاً به اهمیت مشتری واقف بوده و اعتقاد دارند که بدون وجود مشتری هرگز قادر نخواهند بود در کسب و کار خود موفق باشند. به همین دلیل هم تمایل دارند که جهان را از دریچه چشم مشتریان خود ببینند. بازاریاب های سازمان هایی که از استراتژی مشتری مداری پیروی می کنند، خواسته های مشتریان را درک نموده و از اطلاعات آنها استفاده می کنند تا بینش و نگرش آنان را کشف و پاسخ را با تمام بخش های سازمان به اشتراک بگذارند.
2. برندهای متعهد به مشتری مداری بر خواسته ها و نیازهای مشتریان تمرکز داشته و محصولات و خدمات خود را بر همین اساس بهبود و توسعه می بخشند.
3. برندهایی که مشتری مداری را سرلوحه کارهای خود قرار می دهند بر ایجاد ارتباط با مشتریان و ارتقاء تجربهی مشتری (CX) در رابطه با محصول یا خدمات تمرکز دارند.
4. برندهای متعهد به مشتری مداری بر تحلیل، برنامه ریزی و اجرای یک استراتژی دقیق و متکی بر مشتری تمرکز داشته و به این ترتیب، مشتریانی وفادار و سود آفرین را به وجود آورده و آنها را حفظ می کنند.
روش ارزیابی موفقیت یک سازمان در اتخاذ استراتژی مشتری مداری:
همه سازمان ها از معیارهای واحدی برای سنجش میزان مشتری مداری استفاده نمی کنند. با این حال، دو نمونه از مهمترین معیارهای سنجش میزان محوریت مشتری عبارتند از: نرخ از دست دادن مشتری و ارزش چرخه عمر مشتری. به خاطر داشته باشید که لازم است موارد یاد شده را همواره و به دقت مورد ارزیابی و نظارت قرار دهید.
نرخ از دست دادن مشتری:
به دست آوردن مشتریان روز به روز دشوارتر می شود. به همین دلیل، اغلب سازمان ها به جای تلاش در این زمینه، ترجیح داده اند که در جهت حفظ مشتریان ویژگی های استراتژی موفق خود سرمایه گذاری نمایند.
هزینه به دست آوردن مشتریان جدید تا 5 برابر بیشتر از حفظ مشتریان موجود است.
افزایش 2 درصدی حفظ مشتری در ایجاد سود، تاثیری معادل 10 درصد کاهش هزینه دارد.
به طور متوسط، سازمان ها سالیانه در حدود 10 درصد از مشتریان خود را از دست می دهند (نرخ از دست دادن مشتری).
بالا بودن نرخ حفظ مشتریان موجب می شود که سازمان مذکور سریعتر توسعه یابد. کلید دستیابی به چنین موفقیتی این است که از دلایل ترک یا ماندن مشتریان آگاهی پیدا کنید.
برای محاسبه نرخ از دست دادن مشتری، کافی است که تعداد مشتریانی که در طول 12 ماه گذشته از دست رفته اند را ارزیابی نموده و آن را بر میانگین تعداد کل مشتریان خود در همان دوره تقسیم نمائید.
ارزش چرخه عمر مشتری (CLV):
مهمترین و ارزشمندترین دارایی یک کسب و کار مشتری مدار، خود مشتری است. سود تولید شده در مرحله حفظ مشتری، اغلب به عنوان ارزش چرخه عمر مشتری یا CLV تعریف می گردد. یعنی، ارزش چرخه عمر مشتری (CLV) مشخص می کند که سود سازمان شما به ازای هر مشتری چه میزان بوده است.
برای محاسبه ارزش چرخه عمر مشتری (CLV)، کافی است درآمد حاصله از هر مشتری را ارزیابی نموده و آن را از هزینه های صرف شده برای ارائه خدمات به او تفریق کرده و تمام پرداخت ها را با ارزش زمانی پول مطابقت دهید. روش دیگر محاسبه، آن است که میانگین ارزش سفارش و نرخ تکرار خرید را ارزیابی نمائید. برای مثال، اگر میانگین ارزش سفارش هر مشتری، یکصد هزار تومان و نرخ تکرار خرید به ازای هر مشتری 20 درصد باشد، میزان تخمینی CLV یکصد و بیست هزار تومان خواهد بود.
محاسبه ارزش چرخه عمر مشتری (CLV) به شما کمک خواهد کرد تا دلیل سرمایه گذاری برای حفظ مشتریان را بهتر درک کنید. به علاوه، با این روش به ارزش مشتریان خود بیشتر واقف شده و خواهید توانست آنها را طبقه بندی نمائید.
نتیجه گیری:
ایجاد تغییر و تبدیل شدن به یک سازمان با فرهنگ مشتری مداری، امری پیچیده و طولانی مدت است. با این حال، نمی توان این واقعیت را کتمان کرد که اِعمال کوچکترین تغییرات در سیاست گذاری ها و فرآیندهای موجود میتواند نقش عمده ای در این زمینه ایجاد نموده و به سود کارکنان و مشتریان باشد.
مشتری مداری، دریچه های تازه ای را به سوی ارزش های واقعی و بالقوه مشتریان می گشاید. بنابراین، همیشه تلاش کنید که خودتان را به جای مشتری گذاشته و تلاش مشتری را به ویژگی های استراتژی موفق حداقل و ارزش مشتری را به حداکثر برسانید.
بازاریابی با وفاداری مشتری
رضایت مشتری را به مزیت رقابتی خود تبدیل کنید.
در شرایط کنونی اقتصادی ایران چگونه مشتریان خود را حفظ کنیم؟
مطالب مرتبط با مشتری مداری
داشتن استراتژی مناسب برای مشتری مداری باعث خواهد شد تا کسب و کار شما در جهت درست برای حفظ مشتریان و در نهایت سود آوری حرکت کند
فرهنگ مشتری مداری یعنی توجه به خواسته ها و نیازهای مشتری در تمامی سطوح سازمان و ارائه یک تجربه مشتری عالی که زیربنای اصلی مشتری مداری است.
داشتن استراتژی مشتری مداری مشخص و روشن یکی از مهم ترین ملزومات کسب و کارهای آنلاین است
ایجاد بینش صحیح مشتری مداری و عملیاتی کردن آن در سازمان ها همواره یکی از بزرگترین چالش های پیش روی کسب وکارهاست
استفاده صحیح از شاخص های سنجش رضایت مشتری از ملزومات توسعه فرهنگ مشتری مداری است
توجه و تمرکز بر مشتری نه تنها باعث ایجاد یک سازمان مبتنی بر فرهنگ مشتری مداری می شود بلکه به شدت بر رشد سود آوری شرکت نیز موثر است
در اهمیت داشتن فرهنگ مشتری مداری همین بس که در آینده فقط سازمان هایی خواهند توانست در بازار باقی بمانند که مبتنی بر فرهنگ مشتری مداری کار کنند
برای پیاده سازی صحیح فرهنگ مشتری مداری باید در همه جوانب کسب وکار حتی در زوایای پنهان و نامحسوس کسب و کار هم مشتری مدار بود.
مشتری مداری در اصل یک استراتژی مبتنی بر خواست ها و نیازهای مشتری است که باعث می شود سازمان بتواند مشتریانی وفادار در بالاترین سطح داشته باشد
امروزه، مشتری مداری لازمهی کسب و کار بوده و توجه افراد را به خود جلب میکند. کسب و کار شما نیازمند چنین توجهی است
توجه به مشتری مداری و درک نیازهای مشتریان با ارزش چرخه عمر بالا موجب رشد و پیشرفت کسب کار در دنیای رقابتی امروز می شود
ویژگی های استراتژی موفق
بیشتر شما به عنوان یک مشتری ممکن است تجربه های خوب یا بدی را در رابطه با آژانس های تبلیغاتی داشته باشید. یک شرکت تبلیغاتی میتواند همانند اهرمی در کنار شما به ترفیع، توسعه، و بهبود کسب و کارتان کمک کند. گاهی اوقات نیز شرکت های بازاریابی به دلیل عدم به کارگیری استراتژی های درست، میتوانند موجب هدررفتن بودجه بازاریابی شرکت شما شوند و مانعی برای رسیدن به اهدافی که موجب پیشرفت کسب وکارتان می شوند، باشند.
براساس تجربه های کسب شده، تجربیات تلخ و شیرینی که مخاطبین ما داشته اند تعدادی از ویژگی های یک آژانس تبلیغاتی موفق را با شما به اشتراک می گذاریم.
ویژگی های یک شرکت تبلیغاتی موفق کارکنان ماهر
در جایگاه یک آژانس تبلیغاتی، موفقیت به مهارت و سطح توانایی افراد تیم بستگی دارد. همکاری متقابل، تکمیل نمودن نقش یکدیگر توسط اعضا از مهترین راهها برای تحقق بخشیدن به اهداف سازمان است. متفاوت بودن استعداد و توانایی های اعضا عامل اساسی در پاسخگویی به نیازهای مشتریان است. یک شرکت تبلیغاتی موفق باید در زمینه تبلیغات، تحلیل داده ها، طراحی کمپین های بازاریابی، طراحی و آنالیز وبسایت و…تیمی ماهر با آگاهی و دانشی به روز داشته باشد.
یک تیم دوستانه و منسجم
اجرایی نمودن راهکارها و استراتژی های بازاریابی مانند برگزاری یک کمپین موفق تنها از طریق ارتباط و همکاری تیمی و درون سازمانی امکان پذیر است. مهم نیست در کدام یک از بخش های بازاریابی و یا طراحی وبسایت حرفه ای هستید، مهم این است که بتوانید در قالب یک گروه منسجم با روابط دوستانه، در زمان مقرر و با بهترین بازدهی استراتژی های مورد نظر را اجرایی کنید.
مقاله مرتبط: بازاریابی رویدادی چیست؟ خلاقیت
خلاقیت از جمله عواملی است که در موفقیت و ماندگاری یک شرکت تبلیغاتی تاثیرگذار است. وجود یک تیم فکری خلاق که بتواند محدودیت ها را کاهش دهد و برای پیشبرد کارها ایده های نو ارائه دهد، بیشتر از هر مهارت دیگری در بازاریابی به جذب مشتری کمک می کند.
گاهی اوقات صحبت کردن درباره ی ایده ها بسیار جذاب و هیجان انگیز است. اما عملی کردن بعضی ایده ها میتواند پرهزینه، زمانبر و به آن نتیجه ی واقعی که مدنظر مشتری است، نرسد. بزرگ نمایی ایده ها گاهی اوقات مخاطبین را از اصل موضوع که ممکن است افزایش آگاهی از برند، انتقال درست پیام برند به جامعه هدف باشد، دور کند.
ایده ها میتوانند بسیار جذاب و مخاطب پسند باشند اما ممکن است قابلیت اجرایی شدن را نداشته باشند. بنابراین یک شرکت تبلیغاتی موفق آژانسیست که براساس دانش و تجربه ای که دارد، بتواند نیازمندی های مخاطبین و برند را شناسایی کرده و براساس بودجه برند، خلاقانه ترین و بهترین ایده ای را پیشنهاد دهد که اجرای آن در جهت بهبود جایگاه برند و افزایش فروش برای برند مشتری باشد.
مهارت در حل چالش ها
انجام دادن کمپین های تبلیغاتی در سطح گسترده برای برندهای بزرگ به صورت یکپارچه و همزمان در بسترهای آنلاین و آفلاین همیشه با موفقیت همراه نیست زیرا اجرایی نمودن این کمپین ها میتواند کاستی ها، موانع و سختی های مختص به خود را داشته باشد،که یک شرکت تبلیغاتی خوب در صورت مجرب بودن به دلیل تجربه ی اجرایی نمودن کمپین های زیاد باید بتواند، از ایجاد مسائل و مشکلات پیش رو جلوگیری کند و همچنین در صورت بروز اشتباهات آنها را قبول و در حل چالش های به وجود آمده و رفع کامل آنها همراه و همگام با مشتریان خود باشد.
مقاله مرتبط: ساختار یک آژانس تبلیغاتی Advertising Agency باید چگونه باشد؟ تسلط بر داده ها و توانایی تحلیل آنها
یک آژانس تبلیغات و بازاریابی باید توانایی جمع آوری و تحلیل داده های مورد نیاز برای اجرایی کردن پروژه ها را داشته باشد. همچنین لازم است بتواند کلیه داده های بدست آمده از نتایج حاصل از کمپین های اینترنتی، استراتژی ها بازاریابی و چگونگی رفتار کاربران یک برند در فضای آنلاین را تحلیل و بررسی نماید و از نتایج آنها در سایر پروژه ها استفاده کند.
خدمات اینترنتی و حضوری پررنگ در فضای آنلاین
یک شرکت تبلیغاتی باید با جدیدترین متدهای بازاریابی و تبلیغات همگام باشد، بدین معنی که اگر بر اهمیت و ضرورت استفاده از بازاریابی محتوایی، طراحی وبسایت های مینیمال، سئو وبسایت و… در دنیای امروز تاکید دارد، باید در ارائه ی نمونه پروژه های اجرایی اش به مخاطبین حرفی برای گفتن داشته باشد.
بازاریابی خدمات امروزه از اصول اساسی دنیای بازاریابی است، که بکارگیری آن میتواند در شرکت های تبلیغاتی موثر باشد. بدین معنی که آنها باید خدمت رسانی درست و به موقع را برای مشتریان خود مدنظر داشته باشند.
یک آژانس تبلیغاتی زمانی موفق است که بتواند به تعهدات خود پایبند باشد، و به اجرایی نمودن آنها بپردازد. بعنوان مثال اگر برروی وبسایت، فرم مشاوره رایگان ثبت شده است، باید به درخواست هایی که ارسال میشود، طی یک بازه زمانی مشخص (حداکثریک هفته) پاسخگو باشد، یا زمانیکه ساخت یک وبسایت به پایان می رسد در ارائه خدمات پشتیبانی به مشتری و پاسخگویی به نیازهای آنها در دسترس باشد.
بازاریابی دهان به دهان اگرچه امروزه با روش های نوین اینترنتی از طریق شبکه های اجتماعی ادغام شده است، اما یکی از معروفترین، کم هزینه ترین، و اثربخش ترین روش های بازاریابی خصوصا برای صنعت هایB2B می باشد. از این رو ما معتقدیم اگر مشتریانمان را راضی و خوشحال نگهداریم، خدمات پس از فروش مناسبی به آنها ارائه دهیم، و به توسعه کسب و کارشان کمک کنیم، آنها نیز در آینده میتوانند مشتریان بیشتری را به مجموعه ما معرفی کنند.
مقاله مرتبط: علم بازاریابی یا هنر بازاریابی؟ صداقت در و اجرای برنامه های بازاریابی
صداقت یک رکن اساسی در جذب مشتری است. یک آژانس تبلیغاتی زمانی موفق است که بتواند در صورت بروز اشتباهاتی مثل : اشتباهات تایپی در پروپوزال یا تعرفه ها، تحویل دادن پروژه با دو الی سه روز تاخیر، عدم دستیابی به اثربخشی مدنظر در اجرایی نمودن کمپین ها و… حتما به آنها اقرار کند. زیرا رو راست بودن با مشتریان باعت اعتماد آنها به برند می شود.
در آژانس بیلاودمارکتینگ بعنوان یک شرکت تبلیغاتی سعی کرده ایم از اصول اساسی که در این صنعت وجود دارد مانند، استراتژی های بازاریابی، بازارایابی خدمات و…. به درستی استفاده کنیم. بیلاودمارکتینگ با بیش از یک دهه سابقه فعالیت در عرصه بازاریابی و تبلیغات توانسته است با تجربه بالا، صداقت، وقت شناسی، پاسخگو بودن، نیاز سنجی مخاطبین، کیفیت مناسب، داشتن کادری مجرب، و… موجبات رضایت مشتریان را فراهم آورده است.
علاوه بر موارد ذکر شده بکارگیری به روزترین متد بازاریابی در اجرایی نمودن پروژه ها، و ارائه راهکارها و خدمات باکیفیت براساس بودجه مخاطبین از دلایل اصلی تفاوت تعرفه های آژانس بیلاودمارکتینگ در بسیاری از بخش های بازاریابی و تبلیغات، نسبت به سایر آژانس های فعال در این عرصه می باشد.
ویژگی های استراتژی موفق
7 قدم برای یک کاتالوگ موفق با استراتژی بازاریابی
اگر تاکنون در تولید کاتالوگ برای سازمان یا صنعت خود مشارکت داشته اید ، احتمالاً می دانید که طراحی ، چاپ ، نوشتن و توزیع کاتالوگ های چاپ شده برای مشتریان و چشم اندازهای شما چقدر مهم است.
دلایل مختلفی وجود دارد که چرا چاپ و طراحی کاتالوگ برای کسب و کار یا سازمان شما ضروری است. مهم نیست که برای چه چیزی به کاتالوگ خود احتیاج دارید ، راهنمای زیر به شما کمک می کند تا یک کاتالوگ استراتژیک ایجاد کنید و کمپین بازاریابی کاتالوگ خود را به حداکثر برسانید.
مرحله ۱: اهداف بازاریابی خود را مشخص کنید
آیا هنوز هم باید در بازاریابی خود از کاتالوگ استفاده کنید؟ یا منسوخ شده اند؟ داده های جدید نشان می دهد که آنها به طرز چشمگیری بازگردانده می شوند. وقتی صحبت از توسعه پیام واقعی یا کلماتی که در کاتالوگ شما قرار می گیرند میشود ، دانستن هدف مورد نظر برای آن انتشار ضروری است.
دانستن هدف برای کاتالوگ نه تنها در کلمات ، بلکه در تصاویر انتخابی شما نیز مهم است ، ترتیب نمایش محصولات مختلف و حتی مهمتر از آن ، انتخاب گیرنده هایی است که مخاطبان یا خوانندگان کاتالوگ شما را تشکیل می دهند.
هنگامی که دانستید اهداف بازاریابی شما برای انتشار کاتالوگ چیست ، باید به آنچه که برای رسیدن به این اهداف کمک میکند فکر کنید ،چه محصولاتی به فروش بیشتری نیاز دارند؟ شما چه خدماتی را ارائه می دهید که آرزو می کنید بیشتر مشتریان از آن مطلع باشند؟
اینها انواع سوالاتی است که به شما کمک ویژگی های استراتژی موفق می کند در هنگام نوشتن ، طراحی و ایجاد کاتالوگ خود در مسیر اهداف خود قرار گیرید.
مرحله ۲: نوع کاتالوگ خود را تعیین کنید
براساس نیازهایی که در مرحله قبل تعیین کرده اید ، باید بتوانید ایده کلی از نوع کاتالوگ مورد نیاز خود را ارائه دهید.
انواع مختلفی از کاتالوگ ها وجود دارد و همه آنها اهداف مختلفی دارند ، بنابراین ما در زیر تعدادی از آنها را شرح داده ایم و شرح مختصری از آنها را ارائه داده ایم تا تفاوت بین آنها کمی برجسته تر شود.
به عنوان مثال در صفحه طراحی کاتالوگ صنعتی ، انوع کاتالوگ های صنعتی ما را مشاهده کنید ، همچنین کاتالوگ های تبلیغاتی نیز موجود است.
انواع کاتالوگ
اطلاعاتی : این کاتالوگ ها می توانند برای مشتریان یا کارمندان باشند زیرا بیشتر متنی هستند که برای آموزش یا ارائه اطلاعات در مورد یک موضوع خاص طراحی شده اند. برای کارمندان : این می تواند یک کاتالوگ راهنمای آموزشی باشد که شما می توانید سالهای آینده از آن به صورت داخلی استفاده کنید. برای مشتریان : این می تواند چیزی مانند یک مجله باشد که جزئیات آخرین اخبار شرکت شما و نحوه تأثیر آن بر خدمات یا محصولات ارائه شده شما را به طور خلاصه بیان می کند.
این کاتالوگ ها در درجه اول برای اهداف زیبایی شناختی یا تجاری هستند. کاتالوگ هایی از این دست در تلاش برای فروش سخت نیستند ، آنها در تلاشند شخصیت خاصی را برای نام تجاری شما ایجاد کنند.
کاتالوگ تبلیغاتی – اینها نمونه های استانداردی هستند که وقتی از شما خواسته می شود درباره کاتالوگ فکر کنید ، احتمالاً به آن فکر می کنید. این کاتالوگ ها دارای انتخاب تخصصی موارد ارائه شده توسط یک مارک تجاری واحد هستند. انتخاب تخصصی اقلام در این نوع کاتالوگ صرفاً برای اهداف تبلیغاتی است.
اینها می تواند شامل تعدادی از اهداف مانند افزایش فروش دسته خاصی از محصولات یا اعلام یک پیشنهاد ویژه جدید یا حتی برجسته کردن کل دسته ای از محصولات یا خدماتی باشد که تجارت یا سازمان شما ارائه می دهد.
لیست خدمات – اینها نوع تخصصی تری از کاتالوگ هستند ، صرفاً برای مشاغلی که در درجه اول خدمات ارائه می دهند و منحصراً محصولات نیستند. اهداف این کاتالوگ ها باعث می شود خوانندگان برای تماس ، بازدید از یک وب سایت یا در غیر این صورت برای دریافت پیشنهاد یا تعیین وقت ملاقات ، برای خدمات داده شده با شما در ارتباط باشند.
گروه یا موضوع متمرکز – این کاتالوگ ها دارای یک بخش خاص از کسب و کار شما یا یک سری خاص از محصولات شما هستند. این مارک ها اغلب به صورت جداگانه دسته بندی می شوند تا مارک تجاری از بخشی را که نشان می دهند منعکس کنند. به عنوان مثال ، یک بخش فنی از یک کسب و کار می تواند کاتالوگی را منتشر کند که از لحاظ بصری سیم های مختلف و تراشه های رایانه ای مختلفی را برای تنظیم شرایط ایجاد می کند.
کاتالوگ خط کامل – این کاتالوگ ها لیست هر محصول ، خدمات و پیکربندی فردی است که یک کسب و کار ارائه می دهد تا خواننده بتواند به سرعت به آن مراجعه کند تا قیمت کالای خاص یا خدمات خاص را دریافت کند. این نوع کاتالوگ ها تبلیغ دهنده را قادر می سازد فرم های نامه الکترونیکی را برای خوانندگان فراهم کند تا سفارشات خود را از طریق پست ارسال کنند.
مهم نیست که کدام نوع کاتالوگ بهتر است و با کسب و کار شما سازگار است ، مهم این است که یکی را انتخاب کنید که تمام لیست نیازهای بازاریابی شما را بررسی کند که در مرحله اول ایجاد شده است.
مرحله ۳: برای تولید محتوا فکر کنید
برای هر نوع کاتالوگ ، روند تهیه و طراحی کار و نوشتن محتوا ممکن است متفاوت باشد ، اما هنوز ویژگی های خاصی در همه انواع کاتالوگ وجود دارد که به ما نشان می دهد چه چیزی در مورد کاتالوگ های موفق است که آنها را واقعاً موفق می کند.
محصول
شما کاملاً باید محصولی را که می فروشید ، بشناسید ، حتی قبل از اینکه فکر کنید چگونه می توانید آن را بفروشید. مطمئناً ممکن است بتوانید با خواندن درباره آن یا فکر کردن به زمانی که مشتری آن را خریده است ، ایده فروش خود را به دست آورید اما هیچ چیز با تجربه عملی تعطیل کردن فروش با مشتری قابل مقایسه نیست.
از طریق تجربیاتی از این دست ، می فهمید که در مورد محصول ، خدمات شما در مراحل آخر تصمیم گیری خرید برای مشتریان حیاتی است ، و این دانش شما را در تصمیم گیری برای تولید محصولات و خدمات کاتالوگ شما جهت تولید راهنمایی می کند.
مشتریان شما
چه کسی در حال حاضر محصول یا خدمات شما را خریداری می کند؟ آنها در این باره چه می گویند؟ اگر بتوانید برای هر یک از محصولات یا خدمات ذکر شده به هر دو این سوال ها پاسخ دهید ، می توانید درک کلی از مشتری خود را از جمله یادداشت هایی درباره نحوه استفاده کردن آنها یا تصمیم گیری در مورد خرید یا نحوه تعامل آنها با محتوای شما را به دست آورید.
رقابت شما
اگرچه تهیه مطالب یا واژه های مربوط به پروژه های خود برای شما مفید خواهد بود ، اما بسیار مهم است که بدانید رقبای شما دقیقاً چه کاری انجام می دهند ، مهم است که اجازه ندهید رقبا با محتوای خودشان شما را شکست دهند،باید مطمئن شوید که محتوای شما منحصر به فرد و برجسته است.
مرحله ۴: روشی را ویژگی های استراتژی موفق انتخاب کنید که بازاریابی قابل اندازه گیری باشد
قبل از اینکه حتی شروع به طراحی طرح بندی یا نوشتن محتوا برای کاتالوگ خود باشید، باید بفهمید که چگونه می توانید میزان استقبال و موفقیت کاتالوگ خود را اندازه بگیرید.
مرحله ۵: روی محتویات و طراحی کاتالوگ خود کار کنید
اکنون که همه این موارد را می دانید که هنگام ساخت پیام خود باید به آنها توجه کنید ، ادامه دهید و تمام مطالب را برای کاتالوگ خود ایجاد کنید. هنگام نوشتن محتوا ، یافته های خود را از مراحل قبلی اعمال کنید و طرح بندی را برای کاتالوگ خود طراحی کنید.
چند نکته طراحی که باید در مورد برخی از عناصر و گرایش های طراحی ، توسط کاتالوگ های برتر انجام شود:
آنچه را که رقبای شما در طراحی های خود دارند را کپی نکنید ، اما با آنچه در صنعت شما استاندارد است نیز نباید تفاوت زیادی داشته باشد.
اطمینان حاصل کنید که بصورت بصری و کلامی بر محصولات و / یا خدماتی که تصمیم دارید در مرحله ۱ تبلیغات بیشتری داشته باشند تأکید می کنید.
از خود بپرسید چه چیزی برای برند شما در گذشته بهتر بوده است؟ سپس آن را بهبود ببخشید تا حتی بهتر شود. چه چیزی جواب نداد؟ چنین چیزی را تکرار نکنید و بر این نکته تمرکز داشته باشید که چگونه می توانید مشتری هدف خود را بیش از پیش جلب کنید.
مرحله ششم: چاپی را انتخاب کنید که صرفه جویی در هزینه ها داشته باشد و بالاترین کیفیت چاپ را داشته باشد
اگر کاتالوگ خود را ایمیل نمی کنید ، این زمانی است که می توانید نحوه توزیع کاتالوگ خود را تعیین کنید.
اعتماد به غریزه در مورد قیمت گذاری پروژه شما گاهی اوقات همان چیزی است که شما لازم دارید ، اطمینان حاصل کنید که از شما جدا نمی شود. آیا قیمت خیلی پایین به نظر می رسد؟ این کیفیت احتمالاً وحشتناک خواهد بود و ممکن است زمان معاملات ماه ها طول بکشد تا کار به دست شما برسد. آیا خیلی زیاد به نظر می رسد؟ آنها احتمالاً چندین هزینه دیگر را می گیرند که به طور ناعادلانه مشتریان را تحت فشار قرار می دهد .
مرحله ۷: نتایج خود را ثبت کنید و میزان بازگشت سرمایه نهایی را محاسبه کنید
هنگامی که به کاتالوگ خود فرصت کافی دادید، تا در اختیار مشتری قرار گیرد ، مجموعه ای از اندازه گیری های مختلف نهایی را برای تولید نوعی آمار بازگشت سرمایه انجام دهید.
اگر دائماً ضرر می کنید، کاتالوگ ها را منتشر نکنید ، ممکن است زمان آن فرا رسیده باشد که کاتالوگ خود را حذف کنید و به دنبال فکر جدیدی در کاتالوگ خود باشید.
در هر صورت ، از اطلاعاتی که در طول کمپین خود به دست می آورید استفاده کنید تا هوشمندانه به کمپین های بعدی خود ارجاع دهید ، تا در یک مسیر ثابت برای پیشرفت باشید.
بهترین استراتژی طراحی وب سایت چیست؟
زبان ها، کتابخانه ها و فریم ورک های برنامه نویسی در سال ۲۰۲۲
روانشناسی رنگ ها
صفر تا صد یک برنامه نویس حرفه ای وب برای شروع مسیر شغلی!
آشنایی مختصر با تاریخچه شبکه جهانی وب
تفاوت بین طراح وب و توسعه دهنده وب (برنامه نویس وب) در چیست؟
توسعه وب چیست؟ آیا تفاوت بین توسعه وب و طراحی وب سایت را میدانید؟
آیا ۲۰۲۱ سال مناسبی برای تبدیل شدن به یک برنامه نویس حرفه ای وب است؟!
محصولات
اپلیکیشن کوک فود
آموزش ورد در چند دقیقه
اپلیکیشن سفیر عدالت
برچسب ها
برچسبها
در ساخت یک وب سایت، بسیار توصیه می شود که شما یک استراتژی در ذهن داشته ویژگی های استراتژی موفق باشید.
استراتژی ای که فرایند طراحی وب را به سمت کارایی و رسیدن به اهداف وب سایت، شما را راهنمایی می کند.
این بدان معناست که استراتژی طراحی وب با استراتژی ارتباط وب سایت مطابقت دارد:
نحوه برقراری ارتباط با مشتری و نحوه انتقال پیام شرکت به مشتری باید با طراحی وب سایت مطابقت داشته باشد.
به عبارت دیگر، زیبا جلوه دادن وب سایت شما به هیچ وجه منافاتی با اهداف وب سایت ندارد.
ما استراتژی طراحی وب را مرحله به مرحله پیش خواهیم برد و به شما نشان می دهیم که چگونه در شروع ایجاد وب سایت خود محکم قدم بردارید.
به خاطر داشته باشید که یک وب سایت حامل پیامی از یک شرکت به مشتریان بالقوه خود است.
بنابراین، بدیهی است که شما ابتدا باید شرکتی که حامل پیام است و مشتریان بالقوه ای که دریافت کننده پیام هستند را درک کنید.
۱. شخصیتی منحصر به فرد به نمایندگی از برند خود ایجاد کنید
به ازای buyer personas (شخصیت های خریدار) ، استراتژی شما نیاز به یک seller persona (شخصیت فروشنده) یا همان برند سازی دارد.
شخصیت فروشنده یا برند شما دقیقاً نمایه شرکتی است که می خواهید در وب سایت به بازار عرضه کنید.
“شخصیت خریدار” یا Buyer Persona :
شخصیت خریدار یا buyer persona اطلاعاتی از افرادیست که دلمان میخواهد مشتری ما باشند، این افراد مشتری ایدهآل ما هستند که به دنبالشان هستیم.
“شخصیت خریدار” به ما کمک میکند مشتریانی که در حال حاضر داریم یا افرادی که ممکن است در آینده مشتری ما شوند را بهتر بشناسیم.
“شخصیت فروشنده” یا seller Persona :
شرکت شما باید از طریق برخی ویژگی های شخصیتی خود تعریف شود.
مانند: جوان و خلاق، تثبیت شده و معتبر، رسمی و جدی، حرفه ای و دوستانه و غیره.
علاوه بر ویژگی های شخصیتی، شخصیت فروشنده همچنین باید:
- مجموعه ای از رنگ ها را ادغام کند
- از طریق یک روحیه خاص تحت تأثیر قرار گیرد
- از طریق “صدا” خاصی ابراز شود
- از طریق عناصر ویژگی های استراتژی موفق اصلی در وب سایت اعتماد ایجاد کند.
پس با توجه به یافته های این مرحله، شما باید برخی از مشخصات وب سایت خود را که منعکس کننده شخصیت تجاری شما است، یادداشت کنید.
شخصیت تجاری شما به روشی مشابه به شخصیت خریدار، باید روی کارت ها جمع آوری شود.(در ادامه متوجه می شوید)
۲. ایجاد کارت شخصیت خریدار برای استراتژیک بودن !
این یکی از اولین مراحل ایجاد استراتژی طراحی وب سایت است.
شما باید به سوالاتی در مورد اینکه سایت برای ویژگی های استراتژی موفق چه کسانی ایجاد شده پاسخ دهید.(پیام های بخصوص)
مشخصات خریدار ممکن است کارتهایی باشد که حاوی اطلاعاتی در مورد جمعیت شناسی، روانشناسی، وضعیت زندگی، بودجه و حرفه مخاطبان هدف باشد.
۱.حامد یک مدیر میانی در یک شرکت خصوصی بزرگ است و ماهیانه حدود هشت میلیون تومان حقوق میگیرد.
او هر روز از هفت صبح در محل کار خود حاضر میشود و معمولاً زودتر از ساعت هشت شب به خانه نمیرسد.
در جستجوی روشی است که بتواند خودش را به روز نگه دارد و به نوعی، یادگیری را در برنامهاش بگنجاند.
اما فرصت چندانی برای مطالعهی کتابهای حجیم و مقالههای روز در زمینهی مدیریت ندارد.
۲.مریم دختری ۲۰ ساله است که سال های نخستین دانشگاه را در مقطع کارشناسی میگذراند.
مریم علاوه بر درس خواندن، به شکل پاره وقت در یک فروشگاه پوشاک به عنوان فروشنده کار میکند و بخشی از هزینهی تحصیلش را پرداخت میکند.
البته خانوادهی مریم از نظر مالی محدودیتی برای پرداخت هزینهی تحصیل او ندارند.
اما مریم، استقلال را دوست دارد و ترجیح میدهد تا حد امکان، سهمی از هزینههایش را نیز، خودش تأمین و پرداخت کند.
بنظر شما وب سایت شما برای تولید محتوا برای فروش کتاب های صوتی، باید روی کدام یک از شخصیت های خریدار بالا بازاریابی کند؟
یا از مثال های بالا چه پیام های بخصوصی برای بازاریابی دریافت میکنید؟
این تکنیک به شما کمک می کند تا مخاطبان خود را بر اساس چنین معیارهایی تقسیم بندی کنید و پیام را با توجه به این یافته ها ایجاد کنید.
کارت های شخصیت خریدار، برای دسته بندی افراد با ویژگی های منطقه ای گوناگون و پیام های بخصوص آن ها برای میزان علاقه آن ها به خرید مفید است.
۳. در استراتژی طراحی وب سایت خود، یک سفر برای خریدار رقم بزنید.
برای اتصال شرکت و مشتریان بالقوه، باید بازدیدکنندگان را از مرحله تماشا و مرور کردن وب سایت خود عبور دهید.
سفر خریدار به این شکل صورت می گیرد و همراه با آن فرایند تصمیم گیری صورت می گیرد.
یعنی از تحقیق تا خرید واقعی.
سفر خریدار باید شامل مراحل زیر باشد (مدل Aida):
- آگاهی (Awareness)
- علاقه (Interest)
- تمایل (Desire)
- اقدام (Action)
از آنجا که مراحل ممکن است در چندین صفحه مستقر شوند، مهم است که مکان مراحل ذکر شده در صفحه اصلی وب سایت مشخص شود.
استراتژی سفر خریدار مهم است که در هر مرحله کاربران را درگیر خود کند و آنها را از مرحله بررسی به مرحله خرید منتقل کند.
۴- کمترین اهمیت را ندارید، رقابت را مطالعه کنید.
آیا در مقایسه با رقبا دست کم گرفته می شوید پس:
- ضروری است که به وب سایت های رقبا نگاه کنید
- چه چیزی آنها بخوبی انجام می دهند؟
- چه پیشرفت هایی باید در بازار کار ایجاد کنید؟
- چگونه ممکن است پیشنهاد شما و وب سایت شما متفاوت از رقبا باشد؟
مطالعه رقابت می تواند مزایایی داشته باشد، مانند:
- با تکیه بر تحقیق قبلی رقبا برای کشف اینکه چه چیزی خوب کار می کند و چه چیزی مفید نیست
- کشف اینکه رقبا چه ایرادات و اشکالاتی دارند و چگونه می توانید آنها را جبران کنید
- پیدا کردن اینکه چگونه می توانید برخی از نیازهای کشف نشده را در بازار برآورده کنید، (رقبا آنها را پوشش نداده اند)
- شناسایی مواردی که می توانند وب سایت شما را متفاوت کرده و از رقابت متفاوت باشند، تا رسیدن به جایگاه مناسب در ذهن کاربران
۵- هدف وب سایت چیست؟ (اساسی برای استراتژی طراحی وب سایت شما)
وقت آن است که مهمترین سوال را بپرسیم:
وب سایت برای چه چیزی ساخته شده است؟
هدف وب سایت می تواند یک یا چند مورد از این اشکال را داشته باشد:
- افزایش میزان بازدید
- افزایش میزان خرید
- افزایش تعامل با کاربر
- کاهش هرزنامه و افزایش حضور کاربران در سایت
توصیه می شود یک هدف اصلی و ۳ هدف ثانویه تعیین کنید که هدف اصلی را با نتایج ثانویه حفظ کنید.
بسته به این اهداف، وب سایت شما ممکن است طراحی متمایزی از عناصر استراتژیک در مکان های اصلی پشتیبانی کند.
۶. ایجاد تابلو ایده یک مرحله اساسی در استراتژی طراحی وب شما است.
تابلو ایده یک روش برای جمع آوری ایده های مختلف خلاقانه با هدف آماده سازی برای یک پروژه جدید است.
قبل از اینکه طراحی وب واقعی شکل بگیرد، تابلو ایده اولین شکل واقعی یک وب سایت است.
این برای تبدیل یک ایده کلی به یک شکل ظاهری وب سایت استفاده می شود.
۷. استراتژی برند را در استراتژی طراحی وب ادغام کنید.
در این مرحله، شما باید نام برند را تعریف کنید:
پیام چیست و ارزش پیشنهاد منحصر به فرد شما چیست؟
برای تعریف صحیح برند، باید به هر یک از سوالات زیر پاسخ دهید:
- هدف برندچیست؟
- موقعیت برند چیست؟
- تعهدات برند را چگونه تنظیم می کنید؟
- باورهای برند چیست؟
- چه صفاتی می تواند با آن همراه باشد؟
- شخصیت برند را چگونه توصیف می کنید؟
پس از پاسخ کامل به این سوالات، آمادگی بیشتری برای ادغام صحیح استراتژی برند در استراتژی طراحی وب سایت خواهید داشت.
در ادامه این مطلب قصد داریم در خصوص طراحی استراتژیک وب سایت صحبت کنیم.(لینک قسمت دوم مقاله جهت مطالعه)
مهدی شیخی _ گروه نرم افزاری رامان صفر و یک
مهندس نرم افزار - طراح و برنامه نویس در زمینه توسعه وب. همیشه در مورد چگونگی کار دنیای دیجیتال کنجکاو بودهام و به این نتیجه رسیده ام که : کسب درآمد از وبسایت به ” هــنــر ” نیاز دارد، هنری که از صبور بودن شروع می شود و به کسب تخصص های بیشتر ختم می شود.
۱۲ دیدگاه . ارسال دیدگاه جدید
غالبا تصور می شود یک سایت خوب و موفق قائم به ذات خودش است. یعنی مجموعه اطلاعات و سیستم نرم افزار آن است که باعث موفقیت آن شده است. اطلاعات خوب و سیستم نرم افزاری کارآمد صد البته در موفقیت یک سایت تاثیر به سزایی دارند اما به نظر من آنچه که فراتر از همه این عوامل عمل می کند و معمولا مورد غفلت واقع می شود «عامل انسانی» است. شاید تصور کنیم بدون درنظر گرفتن عامل انسانی و صرفا با تکیه بر مطالب خوب و نرم افزار خوب می توان سایت موفقی داشت. تحقیقات نشان می دهد مهمترین عامل موفقیت یک سایت وب، آگاهی و عملکرد فردی است که آن را مدیریت می کند. یک راننده ناشی ممکن است یک خودرو آخرین مدل را به دیوار بکوبد و متوقف شود، اما یک راننده ماهر می تواند مسافرانش را با یک خودرو قدیمی زوار در رفته، صحیح و سلامت به شهر دیگری برساند. اهمیت مدیر سایت در اداره یک وب سایت آنقدر زیاد است که یک مدیر خوب می تواند عیوب محتوایی و نرم افزاری سایتش را با کوشش و هوشمندی خود پوشش دهد. نمی شود از سایتی که به تازگی راه اندازی شده انتظار داشت از نظر محتوایی جامع و از نظر نرم افزاری انعطاف پذیر و بی نقص باشد، اما می توان توقع داشت که یک مدیر دلسوز و با پشتکار، همه موانع پیش روی یک سایت را برای رسیدن به موفقیت نسبی یک به یک از پیش رو بردارد. لازمه چنین مدیریتی داشتن بینشی عمیق از ماهیت وب، آگاهی از مشکلات روزمره مدیریت یک سایت و تلاش برای کسب مهارت های لازم در این زمینه است.
علت موفقیت یک توسعه نرم افزاری به عوامل گوناگونی بستگی داره که در این مسئله فقط به این دو نکته میپردازیم.
در قدم اول وجود یک تیم هماهنگ با دانش های گوناگون که مکمل همدیگر باشند.
و در قدم دوم بروز نگه داشتن همان توسعه نرم افزاریه.
هر دو مورد در جای خود دارای اهمیت اند
پس من چند سوال در این مورد میپرسم :
آیا بهترین سایت سال ۲۰۰۵ هنوزم الان بهترینه؟
پس چرا توسعه دهندها هنوز دنبال تکامل اند؟
مگر غیر از اینه که با یک سایت زوار در رفته سال ۲۰۰۵ هم میشه هنوز رقابت کرد
هرچی نباشه الان صاحب اون وبسایت الان یک فرد با تجربه است
پس راه برای افراد جوان که دنبال تکنولوژی اند ببندیم و بدیم همون افراد قدیمی
حتمی تا سال ۲۰۵۰ هم با همون عامل انسانی موفق میشیم
بنظر من بجای غربالگری در مورد افراد که آیا با تجربه هستند یا خیر
بیایم زمینه رقابت سالم رو فراهم کنیم، نمیدونم شاید چند نوجوان دبیرستانی چه در بحث مدیریت و چه در بحث توسعه از اساتید این امر موفق تر عمل کنند.
هرچند منکر این امر هم نیستم که یک فرد با تجربه کمتر دنبال آزمون و خطا برای موفقیته.
این افراد با کمک نیرو جوان میتوانند بجای هدر دادن انرژی و سرمایه اشون در مسیر درست خط فکری یک فرد قدم بردارند، حتی به غلط!
دیدگاه شما