کندل های صعودی یا Bullish


نمونه خط نافذ

اندیکاتور Support and Resistance Levels with Breaks

سطوح حمایت و مقاومت به صورت ساده محدوده هایی هستند که در گذشته، بیشترین برخورد قیمتی را داشته اند و به همان مقدار بیشترین واکنش قیمتی را در آن ناحیه ایجاد کرده اند. حمایت و مقاومت ها برخی از مهمترین مفاهیم در معاملات هستند، معامله گران تقریباً در هر استراتژی معاملاتی سطوح حمایت و مقاومت را در نظر میگیرند.

این اندیکاتور یکی از کاربردی ترین اندیکاتورها در زمینه رسم خودکار سطوح حمایت و مقاومت است و قادر است سطوح حمایت و مقاومت نماد انتخابی را محاسبه و همراه با نقاط شکست این خطوط بر روی نمودار ترسیم کند.

ویژگی های اندیکاتور

  • فراهم کردن سطوح پایه حمایتی و مقاومتی و پیوت پوینت ها
  • نمایش انحصاری مهمترین نقاط شکست خطوط به کاربر
  • نمایش نقاط شکست مهم با فیلتر توسط نوسانگر یا اسیلاتور حجم
  • جلوگیری از ایجاد نویز ها و سیگنال های آشفته در صورت بهینه سازی
  • قابل استفاده کندل های صعودی یا Bullish در تایم فریم های مختلف

نشان ها و علائم اندیکاتور

  1. علامت “B” : نشان دهنده شکست هر کدام از سطوح حمایت و مقاومت با حجم معاملات بیشتر از آستانه یا نقطه اشباع اسیلاتور کندل های صعودی یا Bullish حجم
  1. علامت “Bull or Bear Wick” : نشانگر کندلهای نزولی (Bearish) یا کندلهای صعودی (Bullish) در نقاط شکست خطوط

تنظیمات

الف: ورودی ها یا Inputs

1)نمایش نقاط شکست (Show Breaks): با فعال کردن این گزینه علاوه بر نمایش خطوط امکان نمایش نقاط شکست این خطوط فراهم میشود.

2)کندل یا میله های سمت چپ(Left Bars): این قسمت تعداد میله ها یا کندل های سمت چپ پیوت ها و خطوط را مشخص میکند.

3)کندل یا میله های سمت راست (Right Bars): این قسمت تعداد میله ها یا کندل های سمت راست پیوت ها و خطوط را مشخص میکند.

4)آستانه حجم (Volume Threshold): نشانگر آستانه (نقطه اشباع) اسیلاتور یا نوسانگر حجم به صورت درصدی است. در حالت عادی این عدد روی 20 درصد قرار دارد به این معنی که هر زمان اسیلاتور حجم عددی بیش از 20 درصد را نمایش دهد نشانگر B در روی چارت قابل مشاهده است در این موارد شکست خطوط با حجم معاملات بالا( گذر از نقطه اشباع 20 درصد در اسیلاتور حجم) صورت میگیرد و در آینده نزدیک نیز احتمال تغییر روند وجود دارد.با افزایش یا کندل های صعودی یا Bullish کاهش این عدد می توانید نقاط که با حجم بالاتر از درصد تعیین شده شکسته شده اند را مشاهده کنید. هرچه درصد های بالاتری برای نقطه اشباع تعیین شود نقاط شکست کمتری به نمایش در می آید و ریسک در انجام معاملات کاهش پیدا میکند.

ب: استایل یا Style

با انتخاب گزینه style شما پنجره زیر را میبینید که می‌توانید رنگ و نوع خطوط حمایت و مقاومت و علائم نقاط شکست، نوع فونت و اندازه خطوط را تغییر دهید.

ج: قابلیت مشاهده یا Visibility

این بخش چگونگی نمایش اندیکاتور بر اساس زمان است. با استفاده از این قابلیت میتوانید نمایش اندیکاتورها را تنها محدود به برخی از تایم فریم ها کنید.اگر می خواهید که اندیکاتور در همه تایم فریم های نمودار تحلیل نشان داده شود، تنظیمات سایت باید به صورت زیر باشد:

در صورتی که قصد داشتید تا اندیکاتور را در تایم فریم های مختلف مخفی کنید باید با تعیین تایم های مدنظر خود و فعال یا غیرفعال کردن هر یک از تایم ها اندیکاتور را غیر فعال کنید.

کاربرد اندیکاتور

به کمک این ابزار همراه با سایر روش های تحلیل می توان خطوط مقاومت و حمایت مهم را تشخیص داد و نقطه ورود یا خروج از معاملات را تعیین کرد. دانستن اینکه چه زمانی سطح مقاومت و حمایت با اهمیت شکسته می‌شود، می‌تواند کمک بزرگی به معامله‌گر کند. در بسیاری از مواقع سطوح مهم ممکن است با نیروی قابل توجهی شکسته نشوند و بنابراین حرکات ضعیف تر است و احتمالاً ارزش معامله را ندارد و از ریسک بالایی برخوردار است.

آشنایی با کندل اینگالفینگ در تحلیل تکنیکال

نمودارهای کندل استیک، از پرکاربردترین نمودارها در تحلیل تکنیکال هستند که با استفاده از آن‌ها می‌توان حرکات قیمتی در آینده را پیش‌بینی کرد و اقدام به خرید و فروش سهم در موقعیت‌های مناسب نمود. از آن‌جایی‌که هر کندل، منعکس‌کننده‌ی عکس‌العمل و رفتار تمامی معامله‌گران در یک تایم‌فریم خاص است، معامله‌گران به‌راحتی با دیدن کندل‌ها می‌توانند کل معاملات یک تایم‌فریم را تحلیل کنند. پیش‌تر راجع به برخی از مهم‌ترین انواع کندل در تحلیل تکنیکال صحبت کردیم. اما امروز و در این مقاله از سری کندل های صعودی یا Bullish مقالات آموزش بورس در چراغ به سراغ یکی دیگر از انواع کندل، تحت عنوان کندل اینگالفینگ در تحلیل تکنیکال رفته‌ایم. برای آشنایی بیش‌تر با این ابزار کاربردی، ادامه‌ی مطلب را از دست ندهید.

کندل اینگالفینگ یا پوششی چیست؟

اینگالفینگ (به انگلیسی: Engulfing) در لغت به‌معنای پوشش دهنده می‌باشد. دلیل نام‌گذاری این کندل‌ها هم خاصیت پوشانندگی آن‌هاست که از بالا و پایین، کل بدنه‌ی کندل قبلی را پوشش می‌دهد به‌طوری که دیگر کندل قبلی دیده نشود. در واقع، الگوی اینگالف زمانی تشکیل می‌شود که بدنه‌ی قیمتی کندل، یک یا چند کندل ماقبل خود را در برگیرد. زمانی‌که کندل‌ اینگالف، کندل‌های بیشتری را در برگیرد، قدرت بیشتری برای ادامه‌ی روند وجود خواهد داشت. دو نوع از کندل اینگالفینگ در تحلیل تکنیکال وجود دارد:

۱. الگوی اینگالف صعودی (Bullish) که سیگنال روند صعودی رو به جلو را اعلام می‌کند.

۲. الگوی اینگالف نزولی یا (Bearish) که سیگنال روند نزولی رو به پایین را اعلام می‌کند.

کندل اینگالفینگ در تحلیل تکنیکال : تحلیل الگوی اینگالف صعودی

همان‌طور که در نمودار زیر مشاهده می‌کنید، یک خط روند نزولی بعد از روند صعودی اتفاق افتاده است. در پایان روند نزولی یک کندل اینگالف دیده می‌شود که کندل ماقبل خود را پوشش داده است. در اینجا با ایجاد شدن یک کندل اینگالف، روند نزولی پایان می‌یابد و بعد از آن روند صعودی شروع می‌شود؛ یعنی تغییر روند اتفاق می‌افتد. زمانی‌که با پیدایش کندل اینگالفینگ در تحلیل تکنیکال تغییر روند به‌وجود می‌آید، معمولاً یک کندل خلاف جهت داریم و مجدداً ادامه‌ی مسیر صعودی. اما سوال اینجاست که وقتی در چنین بازاری قرار می‌گیریم، چه باید کنیم؟

کندل اینگالفینگ در تحلیل تکنیکال

کندل اینگالفینگ صعودی

وقتی کندل اینگالفینگ در تحلیل تکنیکال در پایان روند نزولی ایجاد شود، می‌گوییم الگوی اینگالف صعودی داریم. در چنین حالتی، در محدوده‌ی مشخص شده روی نمودار باید وارد معامله شده و خرید خود را انجام دهید. حالا برای اینکه بفهمید نقطه‌ی فروش یا Target شما کجاست، باید زمانی‌که روند قیمتی هم‌سطح با نقطه‌ی شروع روند نزولی قبلی شد، Target خود را مشخص نمایید. برای درک عمیق‌تر به مثال زیر توجه کنید:

فرض کنید که در ابتدای روند نزولی در نقطه‌ی A، قیمت ۱۰دلار باشد. در انتهای روند نزو‌لی و در نقطه‌ی B، درست زمانی‌که الگوی اینگالف اتفاق افتاده، قیمت به ۶دلار کاهش می‌یابد. سپس در نقطه‌ی C، و با افزایش قیمت به ۷ دلار وارد معامله خواهید شد. سپس صبر می‌کنید تا قیمت سهم مجدداً به ۱۰دلار در نقطه‌ی D برسد و درست در همین نقطه با سودی که کرده‌ایم، از معامله خارج می‌شویم و سهام خود را می‌فروشیم. دیدید که چگونه و با تشخیص به‌موقع کندل اینگالفینگ در تحلیل تکنیکال می‌توانید از خریدتان سود کنید و یک معامله‌ی موفق داشته باشید.

💡 نکته: برای استفاده از کندل اینگالف در نمودارهای قیمتی، پیشنهاد می‌شود از تایم‌فریم‌های روزانه و یا ۴ ساعته استفاده کنید. البته تایم‌فریم هفتگی هم برای تشخیص این کندل می‌تواند مناسب باشد.

کندل اینگالفینگ در تحلیل تکنیکال : تحلیل الگوی اینگالف نزولی

در این نمودار مشاهده می‌کنید که کندل اینگالف در انتهای دو روند صعودی متمادی، تشکیل شده است. در پایان روند صعودی یک کندل اینگالف دیده می‌شود که کندل ماقبل خود را به‌خوبی پوشش داده است. در اینجا هم با ایجاد شدن کندل اینگالف، روند صعودی پایان یافته و بعد از آن روند نزولی شروع می‌شود. در این حالت هم هم‌زمان با پیدایش کندل اینگالفینگ در تحلیل تکنیکال تغییر روند به‌وجود آمدهو بعد از آن یک کندل خلاف جهت داریم و مجدداً ادامه‌ی مسیر نزولی.

کندل اینگالفینگ در تحلیل تکنیکال

کندل اینگالفینگ نزولی

وقتی کندل اینگالفینگ در تحلیل تکنیکال در پایان روند صعودی ایجاد شود، می‌گوییم الگوی اینگالف نزولی داریم. در چنین حالتی، در محدوده‌ی مشخص شده روی نمودار باید وارد معامله شده و فروش خود را انجام دهید. در اینجا همان‌طور که مشاهده می‌کنید، دو روند صعودی (از A تا B و از B تا C) اتفاق افتاده است. بنابراین Target اول در نقطه‌ی E و Target دوم در کندل های صعودی یا Bullish نقطه‌ی F می‌باشد.

برای مثال فرض کنید که در نقطه‌ی A، قیمت ۵ دلار بوده است. سپس در پی روند صعودی که اتفاق افتاده قیمت آن در نقطه‌ی B به ۸ دلار و در نقطه‌ی C، درست زمانی‌که الگوی اینگالف اتفاق می‌افتد به ۱۲ دلار رسیده است و پس از آن نزول کرده است. اگر قیمت سهم در نقطه‌ی D به ۱۰ دلار رسیده باشد و شما در آنجا معامله انجام داده باشید، Target اول شما در نقطه‌ی E، ۸ دلار Target دوم شما ۵ دلار خواهد بود. به این ترتیب در Target اول، ۲۰ درصد سود و مابقی آن در Target بعدی نصیبتان خواهد شد.

سخن آخر

در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی کندل اینگالفینگ در تحلیل تکنیکال و نحوه‌ی معامله با استفاده از آن پرداختیم. این الگو، از مباحث مورد توجه در میان الگوهای کندلی در آموزش باینری آپشن، فارکس و آموزش بورس می‌باشد. تشخیص الگوی اینگالفینگ در کنار استفاده از دیگر ابزارهای تکنیکی همچون اندیکاتورها می‌تواند به عنوان سیگنال بسیار خوب برای خرید یا فروش سهم در بازارهای مالی به حساب بیاید. امیدواریم که با یادگیری نکاتی که در رابطه با این کندل در این مقاله راجع به آن‌ها صحبت شد، به سودهای چندین برابری در معاملاتتان دست یابید. چراغ ، به عنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا با بیان نکات آموزشی مهم در زمینه‌ی کار و سرمایه‌گذاری به شما برای رسیدن به موفقیت در این زمینه‌ها کمک نماید.

الگوی Kicker چیست؟

الگوی Kicker الگوی کندلی دو میله ای است که تغییری در جهت روند قیمت دارایی را پیش بینی می کند. مشخصه این الگو با برگشت شدید قیمت در طول دو کندل استیک است. تریدرها از آن برای تعیین اینکه کدام گروه از فعالان بازار کنترل جهت را دارند استفاده می کنند. این الگو به تغییر شدید در نگرش سرمایه گذاران نسبت به یک امنیت اشاره دارد. تغییر جهت معمولاً به دنبال انتشار اطلاعات ارزشمندی درباره یک شرکت ،صنعت یا اقتصاد اتفاق می افتد.

نکات کلیدی کندل استیک کیکر (Kicker)

  • الگوی کیکر (Kicker) نوعی الگوی کندل استیک است که تغییر جهت روند قیمت دارایی را پیش بینی می کند.
  • مشخصه این الگو با برگشت شدید قیمت در طول دو کندل استیک است.
  • معامله گران برای تعیین اینکه کدام گروه از شرکت کنندگان در بازار جهت را کنترل می کنند ، از الگوی شروع کننده استفاده می کنند.
  • این الگو به تغییر شدید در نگرش سرمایه گذاران نسبت به امنیتی اشاره دارد که به طور معمول پس از انتشار اطلاعات ارزشمند در مورد یک شرکت ، صنعت یا اقتصاد به وجود می آید.
  • الگوهای Kicker یا صعودی هستند یا نزولی.

درک الگوی کیکر (Kicker)

بازار با خریداران (گاوها) و فروشندگان (خرس ها) رقابت می کند. درگیری دائمی در بین اینها همان چیزی است که الگوهای کندل استیک را شکل می دهد. نمودار کندل استیک از روشی ایجاد شده است که در دهه 1700 در ژاپن ارائه شد و قیمت برنج را ارزیابی می کرد. کندل استیک یک روش مناسب برای معامله هر دارایی مالی نقدینگی مانند سهام ، معاملات آتی و ارز است.

الگوی Kicker یکی از قابل اعتمادترین الگوهای برگشت به حساب می آید و معمولاً نشان دهنده یک تغییر چشمگیر در اصول شرکت است. الگوی Kicker یک الگوی معکوس است و با الگوی شکاف متفاوت است ، و این یک شکاف را به سمت بالا یا پایین نشان می دهد و در آن روند باقی می ماند. الگوها شبیه به هم هستند ، اما هر یک چیز دیگری را نشان می دهد.

الگوهای Kicker یا صعودی هستند یا نزولی. شروع کننده های صعودی با یک کندل نزولی شروع می شوند و سپس گپ صعودی را نشان میدهند. کیکرهای خرس با یک کندل قوی شروع می کنند و سپس فاصله نزولی را نشان می دهند.

الگوی کیکر چگونه کار می کند؟

برای معامله گرانی که الگوی Kicker را مشاهده می کنند ، به نظر می رسد که قیمت خیلی سریع حرکت کرده است و آنها ممکن است منتظر برگشت باشند. با کندل های صعودی یا Bullish این حال ، ممکن است آن معامله گران بخواهند که وقتی که در ابتدا الگوی Kicker را شناسایی می کردند ، به موقعیتی وارد می شدند.

در حالی که الگوی Kicker یکی از قوی ترین شاخص های احساسات گاو یا خرس است ، این الگوی نادر است. اکثر تریدرهای حرفه ای در یک جهت یا جهت دیگر به سرعت عکس العمل زیادی نشان نمی دهند.

الگوی Kicker یکی از قدرتمندترین سیگنالهای موجود در اختیار تحلیلگران تکنیکال است. ارتباط آن هنگامی بیشتر می شود که در بازارهای خرید بیش از حد یا فروش بیش از حد رخ دهد. دو کندل پشت الگو اهمیت قابل توجهی پیدا می کنند. کندل اول باز می شود و در جهت روند فعلی حرکت می کند و کندل دوم در همان قیمتی که روز قبل باز شد، باز می شود و سپس در جهت مخالف کندل روز قبل هدایت می شود.

بدنه کندل ها در بسیاری از سیستم عامل های تجاری به کندل های صعودی یا Bullish رنگهای مخالف است و نمایشی رنگارنگ از تغییر چشمگیر احساس سرمایه گذاران ایجاد می کند. زیرا الگوی آغازگر تنها پس از تغییر چشمگیر در نگرش سرمایه گذار رخ می دهد. این شاخص اغلب با معیارهای دیگر روانشناسی بازار یا امور مالی رفتاری مورد مطالعه قرار می گیرد.

نمونه ای از الگوی کندل استیک نزولی کیکر (Kicker Bearish)

قابلیت اطمینان الگوی نمودار کندل Bearish Kicker هنگامی که در روند صعودی شکل بگیرد یا در یک منطقه با بیش از حد خرید خریداری شود، زیاد است.

در روز اول ، یک کندل استیک روند صعودی را ادامه می دهد و بنابراین ، ماهیتی صعودی دارد. وقتی در یک روند صعودی شکل می گیرد ، به خودی خود هیچ اهمیتی ندارد.

در روز دوم ، یک کندل استیک نزولی ظاهر می شود. کندل استیک با همان قیمت روز قبل (یا گپ پایین) باز می شود و سپس در جهت مخالف کندل روز اول حرکت می کند.

برای معتبر بودن این الگو ، قیمت باز کندل استیک روز دوم باید همان قیمت کندل استیک روز اول باشد. با این حال ، گپ پایین باعث تقویت بیشتر الگو می شود.

نگاهی به کندل ها و الگوهای کندلی (بخش دوم)

این الگوها بر خلاف الگوهای یک کندلی، از ترکیب دو کندل بوجود می آیند. از مهمترین انواع الگوهای دو کندلی می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • پوشای نزولی (Bearish Engulfing)
  • پوشای صعودی (Bullish Engulfing)
  • ابر سیاه (Dark Cloud)
  • خط نافذ (Piercing Line)

در ادامه به صورت مجزا به هر کدام از الگوهای فوق خواهیم پرداخت.

الگوی پوشای نزولی یا Bearish Engulfing

این الگو در پایان یک حرکت صعودی مشاهده می شود و پس از شکل گیری این الگو انتظار کاهش قیمت را داریم. پوشای نزولی از ترکیب دو کندل بوجود می آید. کندل اول صعودی بوده و کندل بعدی که نزولی می باشد، به صورت کامل بدنه کندل اول را پوشش می دهد. توجه داشته باشید که برای ما مهم این است که کندل دوم بتواند بدنه کندل اول را پوشش دهد. بنابراین پوشش دادن سایه های کندل اول اهمیتی ندارد. هرچند که کندل های صعودی یا Bullish کندل های صعودی یا Bullish اگر چنین شد نیز حالت مناسبی خواهد بود.

پس از مشاهده شکل گیری این الگو می توان با شکسته شدن کف الگو اقدام به فروش کرد.

نمونه الگوی پوشای نزولی

الگوی پوشای صعودی یا Bullish Engulfing

الگوی پوشای صعودی در اواخر یک حرکت نزولی شکل گرفته و پس از آن انتظار افزایش قیمت را داریم. مراحل شکل گیری این الگو بدین صورت است که ابتدا یک کندل نزولی داریم و کندل بعدی که صعودی است، به صورت کامل بدنه کندل قبلی را پوشش می دهد. اینکه سایه های کندل قبلی پوشش داده شوند برایمان اهیمتی نخواهد داشت.

پس از مشاهده پوشای صعودی باید منتظر بمانید تا قیمت از سقف الگو فراتر رفته و سپس وارد پوزیشن خرید شوید.

نمونه الگوی پوشای صعودی

الگوی ابر سیاه یا Dark Cloud

الگوی ابر سیاه نیز یکی دیگر از الگوهای نزولی است که در اواخر یک حرکت صعودی مشاهده می شود. در این الگو یک کندل صعودی داریم و یک کندل نزولی که توانسته است حداقل نصف یا بیش از نصف کندل صعودی قبلی را پوشش دهد. این الگو نیز از دسته الگوهای هشدار دهنده می باشد و قدرت آن به اندازه الگوی پوشای نزولی نیست. بنابراین باید منتظر بمانید تا کندل بعدی نیز نزولی شود و سپس وارد پوزیشن فروش شوید.

نمونه الگوی ابر سیاه

الگوی خط نافذ یا Piercing Line

این الگو در انتهای یک حرکت نزولی ظاهر می شود و هشداری به منظور صعود احتمالی قیمت است. الگوی خط نافذ از یک کندل نزولی و یک کندل صعودی که توانسته است تا نیمی (یا بیشتر) از کندل قبلی را پوشش دهد تشکیل می شود. پس از مشاهده این الگو بهتر است منتظر بمانید تا کندل بعدی نیز صعودی تثبیت شود تا آنگاه بتوانید پوزیشن کندل های صعودی یا Bullish خرید اتخاذ کنید.

نمونه خط نافذ

در بین الگوهای دو کندلی بهتر است که بیشتر روی پوشای صعودی و نزولی متمرکز شوید. چرا که سیگنال های قوی تری نسبت به دو الگوی دیگر صادر می کنند. دلیل آن نیز این است که در پوشای صعودی و نزولی، تغییر ساختاری در تایم فریم های پایین تر صورت گرفته است و چیزی که باعث خواناتر شدن حرکات قیمتی می شوند همین ساختارها هستند!

12 الگوی رایج کندل استیک بکار رفته در تحلیل تکنیکال:

کندل استیک

نمودارهای کندل استیک یکی از رایج‌ترین ابزارهای تکنیکال استفاده‌شده برای تحلیل الگوهای قیمت هستند. معامله گران و سرمایه‌گذاران برای قرن‌ها از این نمودارها برای یافتن الگوهایی که محل افزایش قیمت را نشان می‌دهند، استفاده کرده‌اند. در این مقاله به بررسی برخی از معروف‌ترین الگوهای کندل استیک همراه با ذکر مثال تصویری می‌پردازیم.

آموزش ارز دیجیتال به صورت غیرحضوری با جدیدترین و بهترین استراتژی‌های روز دنیا

نحوه استفاده از الگوهای کندل استیک:

الگوهای کندل استیک بی‌شماری وجود دارند که معامله گران می‌توانند با استفاده از آن‌ها مناطق سودآور را روی نمودار شناسایی کنند. از این نمودارها می‌توان برای معامله‌گری روزانه، معامله‌گری سوئینگ (swing trading) و حتی معامله‌گری پوزیشن طولانی‌مدت، استفاده کرد. در حالی‌که ممکن است برخی از الگوهای کندل استیک در مورد توازن میان خریداران و فروشندگان اطلاعاتی در اختیار ما قرار دهند، دیگر نمودارها نشان‌دهنده بازگشت، ادامه یا بلاتکلیفی روند هستند.

باید توجه داشت که الگوهای کندل استیک به‌خودی‌خود لزوماً سیگنال خرید یا فروش نیستند. بلکه روشی برای بررسی ساختار بازار هستند و بر وجود یک فرصت در آینده نزدیک دلالت دارند. ازاین‌رو، بررسی الگوها همیشه مفید است. این می‌تواند مفهوم الگوی تکنیکال روی نمودار، بازارهای بزرگ‌تر و دیگر فاکتورها باشد.

به‌طور خلاصه، الگوهای کندل استیک مانند دیگر ابزارهای تحلیل بازار، زمانی که در ترکیب با دیگر تکنیک‌ها به کار روند، بسیار مفید هستند. این تکنیک‌ها می‌توانند شامل روش Wyckoff، نظریه موج Elliot و نظریه Dow باشند. همچنین می‌تواند اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال (TA) از قبیل خطوط روند، میانگین متحرک‌ها، شاخص قدرت نسبی (RSI)، RSI استوکاستیک، باندهای بولینگر (Bollinger Bands)، ابرهای ایچیموکو (Ichimoku Clouds)، Parabolic SAR یا MACD را شامل شود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.