معامله در بازار فارکس: درک جفت ارز
در بازار فارکس این دو ارز در حال معامله یک جفت ارز و وجود دارد بسیاری از جفت های مختلف که در بازار فارکس معامله گران روز می توانید تجارت. معامله گران می توانید انتخاب کنید “عمده جفت” “عبور” و “نامتعارف” و وجود دارد جفت که مشترک هستند مانند EUR/USD (یورو و دلار آمریکا) و بسیار کمتر رایج مانند دلار/MXN (دلار ایالات متحده و مکزیک پزو).
برای استارت, اگر, اجازه دهید نگاهی به آنچه در یک جفت ارز متشکل از. جفت ارز در حال ساخته شده است تا از یک ارز پایه (اول) و یک شمارنده ارز (دوم). در جفت ارز EUR/USD, EUR پایه ارز و دلار است, مقابله ارز. اگر نرخ ارز از یک جفت است و افزایش پایه پولی است افزایش در ارزش نسبت به مقابله ارز. زمانی که نرخ ارز می افتد بر عکس آن اتفاق می افتد.
علاوه بر این زمانی که ما در, نرخ ارز, نرخ مقدار شمارنده ارز مورد نیاز برای خرید 1 از ارز پایه. برای مثال اگر GBP/USD در قیمت 1.5000 آن را به 1.5 دلار برای خرید 1 پوند انگلیس.
چه عمده ارز جفت ؟
آن را به طور گسترده ای به عهده دارد که چهار جفت ارز اصلی اگر چه برخی می گویند وجود دارد 6 یا 7 “majors.” این چهار جفت درایو ترین اقدام در بازار فارکس و آنها بیشتر به شدت معامله شد. که به معنی وجود دارد تن از حجم معاملات و نقدینگی در هر یک از این جفت و در نتیجه رفتار این جفت است که بیشتر قابل پیش بینی است.
چهار جفت ارزهای عبارتند از:
از این چهار “یورو” گرایش به تجارت محبوب ترین جفت. دلیل: آمریکا و اتحادیه اروپا در دو اقتصاد بزرگ در جهان, آنها به طور گسترده ای برگزار شد ارزها و این جفت ارز پرمعامله ترین. هنوز چهار ویژگی حجم عظیم و همه آنها به شدت معامله شد.
به طور کلی در بسیاری از ارزهای اصلی را مشابه حرکات در بازارهای. برای مثال EUR/USD و GBP/USD تمایل به حرکت مشابه جهت باد; اگر یکی در حال سقوط است و دیگری به احتمال زیاد خواهد شد در حال سقوط است. که همیشه درست نیست, اما آن اتفاق می افتد کاملا غالبا. بدین ترتیب یک معامله گر خواهد به احتمال زیاد نگه دارید نه موقعیت مشابه در این جفت ارز به عنوان آن را دو برابر در معرض خطر است. USD/CHF هر چند دارای همبستگی منفی با GBP/USD و EUR/USD; این بدان معناست که به عنوان EUR/USD افزایش می یابد, USD/CHF می افتد و بالعکس. این قوانین اما کلیات. به طوری که آنها ممکن است اعمال می شود در هر شرایطی.
علاوه بر این چندین کالا و ارز از جمله استرالیا و نیوزیلند و دلار کانادا نیز ممکن است در نظر گرفته شده برای جفت ارزهای اصلی. این جفت AUD/USD NZD/USD و USD/CAD. طلا و نقره نیز کالاها و زوج با دلار آمریکا: XAG/USD و XAU/USD.
عبور و نامتعارف: از دیگر انواع ارز جفت
معامله گران ممکن است بخواهید برای تنوع بخشیدن به معاملات و حرکت به دور از جفت ارزهای اصلی. عبور و نامتعارف ارائه این فرصت است. صلیب در جفت ارز که در آن نه ارز دلار ایالات متحده و چندین مزایای تجارت می گذرد.
اولین معامله گران می توانند با جلوگیری از گمانه زنی در حرکت تومان است. این استراتژی ممکن است مفید باشد اگر عمده ایالات متحده اخبار اقتصادی انتظار می رود که مانند یک شغل گزارش و یا تغییرات نرخ بهره که هر دو می تواند در ایجاد نوسانات در بازار است. علاوه بر این عبور تمایل به قوی تر روند با توجه به فاصله گرفتن نرخ بهره انتظارات و دیگر عوامل اقتصادی. این را قادر می سازد دقیق تر روند تجارت است. مشترک صلیب جفت عبارتند از:
در نهایت نیز وجود دارد “عجیب و غریب” جفت را انتخاب کنید. این ارز از یک کشور توسعه یافته با زوج که از کشور های در حال ظهور. آن را بسیار کمتر رایج برای معامله گران به حدس و گمان در جفت عجیب و غریب به چند دلیل. این جفت بسیار فرار ساخت آن را سخت تر برای پیش بینی حرکت قیمت است. علاوه بر این گسترش گرایش به بسیار بزرگتر است. با جفت ارزهای گسترش ممکن است به عنوان کمی به عنوان 2-5 پیپ; گسترش عجیب و غریب و جفت اگر چه ممکن است به عنوان بزرگ به عنوان 50 پیپ و یا بیشتر. این باعث می شود آن را بسیار مشکل تر برای یک معامله گر در روز به سود. چند مثال عجیب و غریب جفت شامل USD/BRL (دلار ایالات متحده و رئال برزیل) و USD/MXN (دلار ایالات متحده و مکزیک پزو).
محرکهای اقتصادی بلند مدت موثر بر ارزش ارز یک کشور چیست؟
در این قسمت از سری مقالات آموزش فارکس، به بررسی (محرکهای اقتصادی بلندمدت بازار) میپردازیم. با ایران بروکر در این مقاله همراه باشید.
برای جهتدهی نقاط ضعف و قوت ارزهای اصلی در جفت های ارزی نامتعارف بلندمدت چندین اصول وجود دارد. در اینجا به چند مورد از مهمترین آنها که تصور کردیم ممکن است به مطالعه شما در این زمینه کمک کند اشارهکردهایم.
رشد و چشمانداز اقتصادی
این بررسی را بامطالعه اقتصاد و دیدگاه مصرفکنندگان، کسبوکارها و دولتها آغاز میکنیم. درک این موضوع آسان است که وقتی مصرفکنندگان شاهد یک اقتصاد قدرتمند هستند، احساس خرسندی و امنیت میکنند و پولشان را خرج میکنند. شرکتها هم مشتاقانه این پول را دریافت میکنند.
شرکتهایی که پول دارند آن را خرج میکنند. و همین امر برای دولت نیز یک درآمد مالیاتی خوب و مناسب به دنبال دارد. آنها هم دست به اقدام میزنند و شروع به مصرف این پول میکنند. در این شرایط همه در حال خرج کردن هستند و این روند آثاری مثبت بر اقتصاد کشور به همراه خواهد داشت.
از سوی دیگر، اقتصادهای ضعیف معمولاً مصرفکنندگانی که پولشان را خرج نمیکنند و کسبوکارهایی که پولی در نمیآورند و به تبع سرمایهشان را مصرف نمیکنند را همراه خود میبینند و از این رو دولت تنها بخش از این اقتصاد است که در حال هزینه کردن است. پس مساله را درک کردید. آنچه که بازارهای ارز را جهتدهی میکند چشماندازهای اقتصادی مثبت و منفی است.
جریانهای سرمایه
جهانی سازی، پیشرفتهای تکنولوژیکی و اینترنت همه در سهولت سرمایه گذاری پولتان در جای جای جهان سهمی دارند و مهم نیست که خانهتان را کجا میدانید. فقط چند کلیک روی موس کامپیوتر تا سرمایه گذاری در بازار سهام نیویورک یا لندن، از معامله در شاخص Nikkei یا Hang Seng گرفته تا گشایش یک حساب فارکس و معامله دلار آمریکا، یورو، ین یا حتی ارزهای نامتعارف فاصله دارید.
جریانهای سرمایه میزان پولی که شما با خرید سرمایه به یک کشور یا اقتصاد تزریق یا از آن خارج میکنید را ارزیابی میکنند. مساله مهمی که باید آن را دنبال کنید تراز جریان سرمایه است که میتواند مثبت یا منفی باشد.
وقتی کشور دارای موازنه جریان سرمایه مثبت است، حجم سرمایههای خارجی که وارد کشور میشوند بیشتر از حجم سرمایههایی است که از کشور خارج میشوند. موازنه جریان سرمایه منفی اما مخالف این جهت حرکت میکند. سرمایههایی که کشور را با مقاصد خارجی ترک میکنند بیشتر از سرمایههایی هستند که وارد کشور میشوند.
وقتی سرمایه بیشتری وارد کشور میشود، حجم تقاضا برای پول رایج کشور افزایش مییابد چراکه سرمایه گذاران خارجی باید ارز خود را بفروشند و ارز محلی خریداری کنند. این حجم تقاضا سبب افزایش ارزش پول کشور میشود. معادله ساده عرضه و تقاضا!
همانطور که حدس میزنید، اگر عرضه یک واحد پولی بالا و حجم تقاضا برای آن پایین باشد، آن پول ارزش خود را از دست خواهد داد. وقتی سرمایه گذاری خارجی تغییر جهت میدهد و سرمایه گذاران داخلی هم تصمیم به تغییر تیمهای خود و ترک کشور میگیرند، ارز ملی به وفور وجود خواهد داشت چراکه همه ارز کشور با اقتصاد خارجی را خرید و فروش میکنند که در آن سرمایه گذاری میکنند.
سرمایههای خارجی چیزی جز کشوری با نرخهای بالای بهره و رشد اقتصادی قوی را دوست ندارند. اگر کشوری دارای بازار مالی داخلی در حال رشد باشد، شرایط حتی از این هم بهتر خواهد بود! بازار سهام در حال رشد و شکوفایی و نرخهای بهره بالا!چه چیز از این بهتر؟! سرمایه گذاری خارجی در این مسیر جریان مییابد. و یک بار دیگر با افزایش تقاضا برای ارز داخلی، ارزش آن نیز بالا میرود.
جریانهای تجاری و تراز تجاری
ما در یک بازار جهانی زندگی میکنیم. کشورها محصولات خود را به کشورهایی میفروشند که خواهان آنها هستند (صادرات)، در حالی که همزمان کالاهای مورد نیاز خود را از کشورهای دیگر خریداری میکنند (واردات). نگاهی به اطراف خانهتان بیاندازید. اغلب چیزهایی که دورتان هستند (لوازم برقی، لباسها، اسباب بازیها) احتمالاً در خارج از کشوری که در آن زندگی میکنید ساخته شدهاند.
هر بار که کالایی را خریداری میکنید باید مقداری از پولی را که به سختی بدست آوردهاید را خرج کنید.
اما کسی هم که شما از او خرید میکنید همین کار را میکند.
واردکنندگان آمریکایی در عوض خرید کالا از صادرکنندگان چینی پول پرداخت میکنند. و واردکنندگان چینی نیز هنگام خرید از صادر کنندگان اروپایی پول میدهند.
تمام این خرید و فروشها با تبادل پول همراه است که در مقابل سبب خروج جریان پول از کشور و ورود آن به کشور دیگر میشود.
تراز تجاری (یا خالص صادرات) نسبت حجم صادرات به واردات را در یک اقتصاد مشخص ارزیابی میکند و حجم تقاضای آن کشور برای کالا و خدمات و در نهایت ارز آن را نشان میدهد. اگر صادرات بیشتر از واردات باشد، مازاد تجاری بوجود میآید و تراز تجاری مثبت میشود. اما اگر واردات بیشتر از صادرات باشد، کسری تجاری بوجود میآید و موازنه تجاری منفی میشود.
صادرات > واردات = مازاد تجاری = مثبت (+) موازنه تجاری
واردات > صادرات = کسری تجاری = منفی (-) موازنه تجاری
کسری تجاری سبب میشود تا ارزش پول یک کشور در برابر سایر ارزها کاهش یابد. واردکنندگان خالص برای خرید ارز تاجری که میخواهد کالایش را به آنها بفروشد ابتدا باید پول خود را تبدیل کنند. وقتی کسری تجاری وجود دارد، ارز داخلی برای خرید کالاهای خارجی فروخته میشود. از این رو در کشوری که کسری تجاری دارد در مقایسه با کشوری با مازاد تجاری، حجم تقاضا برای ارز داخلی پایینتر است.
صادر کنندگان خالص، یعنی کشورهایی که حجم صادرت شان بیشتر از حجم وارداتشان است، میبینند که ارزشان را بیشتر کشورهایی خریداری میکنند که برای خرید کالاهای صادراتی آنها تمایل نشان میدهند. از این رو حجم تقاضا برای پول رایج این کشورها بالاتر است و همین امر سبب میشود تا ارزش بیشتری پیدا کنند. در واقع تمام این مسائل به دلیل تقاضا برای پول این کشورهاست. ارزهایی که تقاضای بالاتری دارند معمولاً از ارزش بالاتری نسبت به ارزهایی برخوردار هستند که حجم تقاضا برای آنها پایین است.
بازار فارکس – نکات تکمیلی
بازار فارکس یک بازار مالی پیچیده ای می باشد و به منظور داشتن معاملات سودآور در این بازار، علاوه بر نکات عمومی باید نکات تخصصی آن را هم بدانیم. لذا در این مقاله سعی می شود نکات تکمیلی بازار فارکس به زبان ساده بیان شود.
جفت های فارکس
در حین مبادله ارزها، آنها به صورت جفت لیست میشوند؛ برای مثال به صورت USD/CAD، EUR/USD یا USD/JPY جفت میشوند. این جفتها نشاندهنده ارزش دلار ایالات متحده (USD) در مقابل دلار کانادا (CAD)، ارزش یورو (EUR) در مقابل USD و ارزش USD در مقابل ین ژاپن (JPY) میباشند.
همچنین هر یک از این جفتها دارای یک قیمت مرتبطی همانند 1.2569 میباشند. در صورتیکه این قیمت در مورد جفت USD/CAD وجود داشته باشد، به این معنا خواهد بود که برای خرید هر یک USD باید 1.2569 CAD هزینه کرد. در صورتیکه این قیمت افزایش یابد و به 1.3336 برسد، در این صورت برای خرید هر یک USD باید 1.3336 CAD هزینه کرد. در واقع ارزش USD افزایش می یابد (در نقطه مقابل ارزش CAD کاهش مییابد) چرا که برای خرید هر یک USD باید مقدار بیشتری CAD هزینه کرد.
لاتهای فارکس (Forex lots)
در بازار فارکس ارزها بر مبنای لاتها مبادله میشوند که به عنوان لاتهای میکرو، مینی و استاندارد شناخته میشوند. یک لات میکرو عبارت از 1000 واحد ارز مورد نظر، یک لات مینی عبارت از 10000 ارز مورد نظر و یک لات استاندارد عبارت از 100000 لات مورد نظر میباشد. این مورد متفاوت از زمانی است که شما به بانک می روید و میخواهید 450$ را برای مسافرت خودتان تبدیل کنید. در حین مبادله در بازار فارکس الکترونیک، مبادلات در بلوکهای مشخص شدهای از ارز صورت میگیرد، ولی شما هر چقدر بلوک که تمایل داشته باشید، می توانید معامله کنید. برای مثال شما میتوانید هفت میکرو لات (7000) یا سه مینی لات (30000) یا 75 استاندارد لات (75000) معامله کنید.
وسعت بازار فارکس در چه اندازهای است؟
بازار فارکس به دلایل مختلف یک بازر منحصر بفردی است که اصلیترین دلیل آن عبارت از اندازه این بازار میباشد. معمولا حجم مبادله صورت گرفته در این بازار خیلی بزرگ است. برای مثال بر اساس گزارشی که بانک تجارت بینالمللی در سال 2016 گزارش کره است، در آوریل 2016 به طور متوسط ارزش معاملات صورت گرفته در طول هر روز برابر با 5.1 میلیارد دلار بوده است.
بزرگترین بازارهای مبادله ارز خارجی در اصلی ترین مراکز مالی جهان (شامل لندن، نیویورک، سنگاپور، توکیو، فرانکفورت، هنگکنگ و سیدنی) قرار دارند.
چگونه میتوان در فارکس معامله کرد؟
در اکثر مراکز مالی موجود در جهان بازار فارکس به صورت 24 ساعته و 5 روز در طول هفته باز است. این بدان معنا است که شما در هر زمانی از هفته میتوانید اقدام به خرید یا فروش ارزها کنید.
در گذشته مبادله ارزهای خارجی منحصر به دولتها، شرکتهای بزرگ و موسسات خرید و فروش تامینی بوده است. ولی امروزه مبادله ارزهای خارجی به راحتی کلیک کردن بر روی ماوس میباشد. قابلیت وصول یا دسترسی هیچ وقت به عنوان یک مشکل مطرح نبوده است و این بدان معنا است که هر کسی میتواند اقدام به این کار بکند. شرکتهای سرمایهگذاری، بانکها و کارگزاران فارکس خرده فروش زیادی وجود دارند که امکان باز کردن حسابها و مبادله ارزها را برای افراد مختلف فراهم میکنند.
یک مثال
در حین مبادله در بازار فارکس شما اقدام به خرید یا فروش ارز یک کشور خاص در مقابل یک کشور دیگر میکنید. ولی هیچ نوع مبادله فیزیکی پول مابین دو طرف صورت نمیگیرد. مبادله فیزیکی در کیوسک ارز خارجی صورت میگیرد. برای مثال یک توریست ژاپنی را در نظر بگیرید که میخواهد به برج تایمز نیویورک سیتی برود. این فرد میتواند ین فیزیکی خودش را به دلار آمریکایی نقد تبدیل کند (و ممکن است یک هزینهای را بابت این تبادل پرداخت کند) و در حین مسافرت از دلار آمریکایی خودش استفاده کند. ولی در دنیای مربوط به بازارهای الکترونیک تاجران معمولا یک پوزیشنی را در مورد یک ارز خاص میگیرند؛ معمولا این افراد انتظار دارند که ارزش ارزی که خریدهاند افزایش پیدا کند (یا در صورت فروش، ارزش ارز فروخته شده کاهش یابد) و در نتیجه این مبادله یک سودی کسب کنند.
معمولا یک ارز بر اساس یک ارز دیگری مورد مبادله قرار میگیرد. در صورتیکه شما یک ارزی را بفروشید، در واقع یک ارز دیگری را به صورت همزمان میخرید و در صورتیکه شما یک ارزی را بخرید، در واقع یک ارز دیگری را میفروشید. در دنیای معاملات الکترونیک، سود از طریق تفاوت موجود مابین قیمتهای معاملاتی شما مشخص میشود.
معاملات اسپات یا نقطهای (Spot Transactions)
معاملات اسپات برای تحویل فوری صورت میگیرد که معمولا این تحویل فوری برابر با 2 روز کاری در مورد اکثر جفتهای ارز میباشد. استثنائیترین مورد مربوط به خرید یا فروش USD/CAD میباشد که فقط در طول یک روز کاری تسویه میشود. در محاسبه روزهای کاری، روزهای شنبه، یکشنبه و روزهای تعطیل مربوط به جفت معامله شده در نظر گرفته نمیشود. تسویه معاملات اسپات در کریسمس و روز عید می تواند تا شش روز به طول بکشد. همچنین پولها بر اساس تاریخ تسویه مبادله میشوند نه براساس تاریخ مبادله.
دلار آمریکا فعالترین ارز مورد مبادله میباشد. بعد از دلار آمریکا، یورو، ین ژاپن، پوند بریتانیا و فرانک سوئیس به ترتیب فعالترین ارزهای مورد مبادله میباشند.
حرکتهای بازار و تغییرات قیمت در نتیجه سفتهبازیها، قدرت و رشد اقتصادی و تفاوتهای موجود در نرخ بهره تعیین میشود.
تغییر پوزیشن در فارکس
معمولا تاجران خرده تمایلی به تحویل گرفتن ارزهای خریداری شده ندارند. این افراد فقط میخواهند از تفاوت موجود مابین قیمتهای مبادلاتیشان سود کسب کنند. به همین دلیل اکثر کارگزاران خرده هر روز به صورت اتوماتیکوار پوزیشن ارزی خودشان را در 5 صبح به وقت EST تغییر میدهند.
کارگزار پوزیشنها را تغییر میدهد و با توجه به تفاوت موجود مابین دو ارز موجود در جفت مشخص شده، بدهی یا اعتبار ایجاد میکند. این تجارت ادامه پیدا میکند و فرد معامله کننده هیچ گونه نیازی به تحویل ارز یا تسویه کردن معامله ندارد. بعد از بسته شدن (closing) معامله، فرد معامله کننده بر اساس قیمت معامله اصلی و قیمتی که معامله بر اساس آن بسته میشو، سود یا زیان جفت های ارزی نامتعارف خودش را شناسایی میکند. بدهیها یا اعتبارات مربوط به تغییر پوزیشن میتواند منجر به افزایش سود یا کاهش آن شود.
به دلیل اینکه بازار فارکس در روزهای شنبه و یکشنبه تعطیل میباشد، اعتبار یا بدهی نرخ بهره مربوط به این روزها در چهارشنبه اعمال میشود. بنابراین پوزیشن گرفته شده در 5 صبح چهارشنبه نسبت به سایر پوزیشنها، تاثیر سه برابری بر روی اعتبار یا بدهی ایجاد شده خواهد داشت.
معاملات فوروارد فارکس
هر نوع معامله فارکسی که یک روز بعد از معامله اسپات تسویه میشود، به عنوان معامله فوروارد در نظر گرفته میشود. قیمت از طریق تعدیل نرخ اسپات محاسبه می شود تا تفاوت نرخ بهره موجود مابین دو ارز محاسبه شود. میزان تعدیل به عنوان نقاط فوروارد نامیده میشود. نقاط فوروارد فقط تفاوت نرخ بهرهای موجود مابین دو بازار را نشان میدهد. این جفت های ارزی نامتعارف نقاط معاملات آینده بازار اسپات را پیشبینی نمیکنند.
قرارداد فوروارد یک قرارداد دارای ساختار مناسبی است: میزان پول قابل معامله در این قرارداد هر میزانی میتواند باشد و میتواند در هر روزی بغیر از روزهای آخر هفته و تعطیلات رسمی تسویه شود. همانند معاملات اسپات، در این بازار هم پولها در تاریخ تسویه مبادله میشوند.
قراردادهای فیوچرز فارکس
یک قرارداد فیوچرز فارکس یا فیوچرز ارزی یک توافقی مابین دو طرف میباشد که برای تحویل دادن مقدار مشخصی ارز در یک تاریخ مشخصی (که به عنوان تاریخ اختتام یا تحویل شناخته میشود) در آینده صورت میگیرد. قراردادهای فیوچرز برمبنای ارزش نسبی ارزها میباشند و دارای تاریخ اختتام مشخصی هستند. برخلاف قرارداد فوروارد، شرایط مربوط به قرارداد فیوچرز غیرقابل مذاکره میباشد. سود این قرارداد از طریق تفاوت موجود مابین قیمتهایی تعیین میشود که قرارداد در آن قیمتها خریداری شده و فروخته شده است. اکثر سفتهبازان تا زمان اختتام قراردادهای فیوچرز در پوزیشنهای خودشان باقی نمیمانند چرا که در صورت باقی ماندن در پوزیشن خودشان باید ارز مشخص شده در قرارداد را تحویل دهند یا تسویه کنند. در عوض سفته بازان قبل از انقضاء قراردادها را میخرند یا میفروشند و سود یا زیانشان را در معاملات خودشان شناسایی میکنند.
تفاوتهای بازار فارکس
یک سری تفاوتهای عمدهای مابین بازار فارکس و سایر بازارها وجود دارد که برخی از آنها عبارتند از:
قوانین کمتر
این مورد به این معنی است که سرمایهگذاران در بازارهای سهام، فیوچرز یا اختیارات ملزم به رعایت کردن استانداردها یا مقررات سفت و سختگیرانه نیستند. هیچ نوع محل تسویه و بخش هایاصلی که بر روی کل بازار فارکس نظارت کند، وجود ندارد. شما می توانید در هر زمانی پوزیشن شورت سل (short-sell) داشته باشید، چراکه در بازار فارکس شما هیچ وقت نمی توانید به صورت واقعی شورتینگ کنید و از بازار خارج شوید؛ در صورتیکه شما یک ارزی را بخرید، در واقع یک ارز دیگری را خواهید فروخت.
هزینه ها و حق کمیسیونها
به دلیل اینکه این بازار دارای دارای قانون خاصی نیست، نحوه پرداخت هزینهها و حق کمیسیونها متغیر میباشد. اکثر کارگزاران فارکس از طریق جفت های ارزی نامتعارف جفت های ارزی نامتعارف گرفتن پوزیشن اسپرید (spread) در جفتهای ارزی سود کسب میآورند. سایر افراد از طریق شارژ کردن یک حق کمیسیون درآمدزایی میکنند که این حق برمبنای مقدار ارز مبادله شده تغییر میکند. برخی از کارگزاران هم از هر دو این رهیافتها استفاده میکنند.
دسترسی کامل
هیچ محدودیت زمانی برای معامله در این بازار وجود ندارد. به دلیل اینکه این بازار به صورت 24 ساعته باز میباشد شما در هر زمانی از روز میتوانید معامله کنید. موارد استثناء عبارت از روزهای آخر هفته یا زمانی است که تمامی مراکز مالی جهان به خاطر یک تعطیل یا سالگردی فعّال نباشند.
اهرم (Leverage)
بازار فارکس این اجازه را به شما میدهد که اهرم (نسبت بدهی به دارایی) شما در ایالات متحده 50:1 باشد، که این نرخ در برخی از بخشهای دیگر جهان بالاتر هم میباشد. این بدان معنا است که یک تاجر میتواند یک حساب 1000 دلاری باز کند و تا میزان 50000 دلار اقدام به خرید ارز کند. نسبت اهرم یک چاقوی دوطرفه میباشد چرا که منجر به افزایش یافتن چند برابری میزان سودها و زیانها میشود.
چند مثال در مورد معاملات فارکس
فرض کنید یک تاجری بر این عقیده باشد که ارزش EUR در مقابل USD افزایش پیدا خواهد کرد. معنای دیگر این طرز فکر عبارت از این مورد میباشد که ارزش USD در مقابل EUR کاهش خواهد یافت.
این فرد در نرخ 1.2500 EUR/USD و به میزان 5000 دلار اقدام به خرید ارز میکند. روز بعد این قیمت به 1.2550 افزایش پیدا خواهد کرد. در این صورت فرد تاجر 25 دلار سود کسب خواهد کرد (که برابر است با 5000*0.0050). در صورتیکه قیمت کاهش یابد و به 1.2430 برسد، این فرد به میزان 35 دلار زیان خواهد کرد (که برابر است با 5000*0.0070).
قیمتهای جاری به صورت مداوم در حال تغییر هستند، بنابراین این امکان وجود دارد که فرد تاجر در هر لحظه یک موقعیت جدیدی بگیرد. این فرد پوزیشن خودش را تغییر خواهد داد و با توجه به تفاوت نرخ موجود مابین منطقه یورو و U.S اعتبار یا بدهی به دست خواهد آورد. در صورتی که نرخ بهره موجود در منطقه یورو 4% باشد و این نرخ در U.S برابر با 3% باشد، فرد تاجر بیشترین سود را به دست خواهد آورد چرا که یورو خریداری کرده است. بنابراین این تاجر بعد از تغییر پوزیشن خودش یک اعتبار کوچکی را کسب خواهد کرد. در صورتیکه نرخ بهره یورو کمتر از نرخ USD باشد، فرد تاجر بعد از تغییر پوزیشن بدهی خواهد داشت.
تغییر پوزیشن
تغییر پوزیشن میتواند بر روی تصمیم گرفته شده در مورد معامله تاثیرگذار باشد، بخصوص در صورتیکه معامله بتواند طولانی مدت باشد. تفاوتهای زیاد مابین نرخهای بهره میتواند تاثیر زیادی بر روی اعتبارها یا بدهیهای روزمره داشته باشد و منجر به افزایش یا کاهش سود (یا افزایش یا کاهش زیان) شود.
همچنین اکثر کارگزاریها یک اهرمی را ارائه میدهند. اکثر کارگزاریهای ایالات متحده دارای اهرم 50:1 هستند. فرض کنید یک تاجری در معاملهای از نسبت اهرم 10:1 استفاده کند. در صورت استفاده از اهرم 10:1، این فرد هیچ نیازی به داشتن 5000 دلار در حساب خودش ندارد، هر چند که میخواهد به میزان 5000 دلار ارز خریداری کند. این فرد برای انجام دادن معامله خودش فقط به 500 دلار نیاز دارد. تا زمانیکه این فرد 500 دلار داشته باشد و از اهرم 10:1 استفاده کند، می تواند تا میزان 5000 دلار معامله کند. در صورتیکه این فرد از اهرم 20:1 استفاده کند، در حساب خودش باید 250 دلار داشته باشد.
به دست آوردن سود 25 دلاری فقط با 500 یا 250 دلار سرمایه نشاندهنده قدرت اهرم میباشد. نقطه برعکس این حالت هم زمانی است که این فرد در صورت زیان کردن، بخش قابل توجهی از سرمایه خودش را سریعا از دست میدهد.
توصیه میشود که کارگزاران منقطه پوزیشنی خودشان را مدیریت کنند و ریسک خودشان را کنترل کنند تا یک معامله منحصر بفردی منجر به ایجاد زیان قابل توجهی نشود و همچنین می توانید از گروه مشاوران خبره نیز مشاوره بگیرید.
سیاست پولی چیست؟ بررسی دقیق انواع سیاست پولی
سیستم مالی و بازارهای مالی، همراه با بانک های تجاری و نهادهای غیره را می توان به موزاییک تشبیه کرد. زمانی که تک تک این قطعات از هم جدا هستند، به نظر نامرتبط و بیهوده می آیند اما وقتی که کنار هم قرار می گیرند، کاملا منسجم و باشکوه می شوند.
جالب است بدانید کل این سیستم به طور گسترده ای تحت تاثیر سیاست های پولی است و سیاست های پولی هم از طریق سیستم مالی به اقتصاد و تورم منتقل می شود. کافی است به بحران جهانی و چالش هایی که کووید و جنگ روسیه با اوکراین در جهان به وجود آورد، نگاه کنید؛ این مساله به خوبی وابستگی اقتصاد و کشورها را به سیاست های پولی، نشان می دهد.
اختلال در بخش های بزرگی از بازارهای مالی از طریق سیستم مالی گسترش یافت و باعث شد اقتصادها کند شده، مشاغل زیادی تعطیل شوند و کل جهان دچار اختلال شود. در یکی دیگر از سری مقالات ارزشمند وبسایت دنیای ترید؛ مرجع فارکس و ارزهای دیجیتال، در خدمت شما هستیم تا شما را با چیستی سیاست های پولی و اهمیت آن در اقتصادها، آشنا کنیم. امید ما این است که با مطالعه این مقاله گران سنگ، به درک جدیدی از سیاست پولی برسید.
سیستم مالی چیست؟
قبل از اینکه بخواهیم سروقت سیاست پولی برویم، بهتر است ابتدا با مفهوم سیستم مالی یا همان Financial System آشنا شویم.
سیستم مالی، سیستمی است که امکان تبادل وجه و اعتبار میان مشارکت کنندگان در بازارهای اقتصادی مانند وام دهندگان، سرمایه گذاران و وام گیرندگان را فراهم میکند.
این سیستمها بطور خاص در سطوح شرکتی، منطقه ای و جهانی فعالیت می کنند. در حقیقت سیستمهای مالی برای برقرای ارتباط مؤثر و منظم میان سرمایه گذاران و سپرده گذاران، از اجزای مختلف و پیچیدهای تشکیل شده، که اغلب توسط بازارها و موسسات مالی پشتیبانی میشوند.
یک سیستم مالی مدرن از مجموعهای از بانکهای دولتی یا خصوصی، بازارهای مالی، ابزارهای مالی و خدمات مالی تشکیل میشود. سیستمهای مالی امکان سرمایه گذاری و جابجایی ابزارهای مالی را فراهم می نمایند و نیز تخصیص بودجه میان بخشهای مختلف اقتصاد را امکانپذیر میکنند، همچنین افراد و شرکتها را قادر میسازند تا ریسک موجود را به اشتراک بگذارند.
سیاست پولی چیست؟
حال که با مفهوم سیستم مالی آشنا شدید، می رویم تا با عبارت سیاست پولی بیشتر مانوس شویم.
سیاست پولی، مجموعه ای از ابزارهایی است که بانک مرکزی یک کشور برای ارتقای رشد اقتصادی پایدار از طریق کنترل عرضه کلی پول، در دسترس بانک ها، مصرف کنندگان و کسب و کارهای آن کشور، قرار می دهد.
به عنوان مثال، وزارت خزانه داری ایالات متحده امریکا توانایی ایجاد پول را دارد، اما فدرال رزرو بر عرضه پول در اقتصاد، که عمدتاً از طریق عملیات بازار آزاد (OMO) می باشد، تأثیر می گذارد.
اساسا فدرال رزرو این کار را از طریق خرید دارایی هایی مثل اوراق قرضه در زمان های بکارگیری سیاست پولی انبساطی و فروش اوراق قرضه در زمان های استفاده از سیاست انقباضی انجام می دهد.
ضمنا دارایی های مورد علاوه فدرال رزرو در بازار آزاد، اوراق قرضه خزانه داری (UST) و اوراق قرضه رهنی یا اوراق با پشتوانه رهن های بانکی (MBS) است.
در حقیقت هدف فدرال رزرو این است که نرخ تورم نه خیلی بالا یا اصطلاحا داغ و نه خیلی پایین یا اصطلاحا سرد شود.
بانک مرکزی ممکن است به منظور جلوگیری از افزایش تورم و ممانعت از خرج کردن بی رویه مصرف کنندگان، نرخ های بهره را افزایش دهد. این نهاد همچنین می تواند در صورت صلاحدید، برای تشویق مردم به هزینه کردن و به منظور رونق اقتصادی، نرخ های بهره را نیز کاهش دهد.
در حقیقت سلاح اصلی که بانک های مرکزی در اختیار دارند، پول مردم است.
بانک مرکزی همچنین مسئول تعیین نرخ وام به دیگر بانک های درون کشور است. به عنوان مثال، زمانی که بانک مرکزی نرخ هایش را کاهش می دهد، تمام مؤسسات مالی دیگر نرخهایی را که از مشتریان خود دریافت میکنند، تغییر می دهند.
این مساله شامل کسب و کارهای بزرگ که برای پروژههای عظیم خود وام میگیرند تا خریداران مسکن که متقاضی وام مسکن می باشند نیز، می شود.
همه مشتریان مذکور یک ویژگی مشترک دارند؛ آنها به شدت به نرخ های بهره حساس هستند. این مساله بدین منظور است که زمانیکه نرخ های بهره پایین است، آنها وام می گیرند و زمانیکه نرخ ها افزایش می باید، وام گرفتن را به تعویق می اندازند.
سیاست پولی به زبان ساده
به زبانی ساده سیاست پولی، کنترل مقدار پول موجود در اقتصاد و کانال هایی است که از طریق آن پول جدید عرضه می جفت های ارزی نامتعارف شود. هدف بانک مرکزی این است که با مدیریت عرضه پول، بر عوامل اقتصاد کلان از جمله تورم، نرخ مصرف، رشد اقتصادی و نقدینگی، تاثر بگذارد.
بانک مرکزی علاوه بر تعدیل نرخ های بهره، خرید و فروش اوراق قرضه دولتی و تنظیم نرخ ارزهای خارجی (فارکس) را بر عهده دارد. ضمنا بانک مرکزی عهده دار مقدار پول نقدی است که بانک ها به عنوان ذخایر بانکی، ملزم به نگهداری آن هستند.
اقتصاددانان، تحلیلگران، سرمایه گذاران و کارشناسان اقتصادی، مشتاقانه منتظر تصمیمات شورای سیاستگذاری پولی و حتی صورتجلسات مقامات فدرال رزرو هستند تا بتوانند در سرمایه گذاری هایشان، تصمیمات درست تری بگیرند.
این گزارش در بازارهای مالی، تاثیرات بلند مدتی روی صنایع و کل اقتصاد دارد و جزو اخبار اقتصادی با درجه اهمیت بسیار بالا، تلقی می شود.
سیاست پولی، بر اساس ورودی های منابع مختلف تدوین می شود. در این راستا مقامات پولی به ارقام اقتصاد کلان مانند: تولید ناخالص داخلی (GDP)، تورم، صنایع و نرخ رشد دیگر بخش های مربوطه، نگاه می کنند.
در این جلسات همچنین، تحولات ژئوپلیتیکی نیز مورد ارزیابی قرار می گیرد. به عنوان مثال: تحریم های نفتی، لغو آنها، بستن تعرفه های تجاری و مواردی از این شکل، رصد می شوند.
بانک مرکزی همچنین، نگرانی های گروه هایی که نماینده بعضی صنایع و کسب و کارها هستند، نظرسنجی های انجام شده توسط سازمان های خصوصی و دیگر ورودی های سازمان های دولتی را، در نظر گرفته و به حساب می آورند.
احکام دوگانه فدرال رزرو چیست؟
معمولا به مقامات پولی، اختیارات گسترده ای برای دستیابی به افزایش پایدار در تولید ناخالص داخلی (GDP)، پایین نگه داشتن نرخ بیکاری، حفظ ثبات در نرخ جفت های ارزی نامتعارف ارزهای خارجی (Forex) و تورم در محدوده قابل پیش بینی، داده می شود.
نکته مهم: علاوه بر سیاست های پولی یا Monetary Policy، یک ابزار اقتصادی دیگر نیز به نام سیاست مالی یا Fiscal Policy وجود دارد. دولت ها ممکن است با افزایش هزینه ها و استقراض خود، بخواهند رشد اقتصادی را تحریک کنند.
فدرال رزرو در ایالات متحده امریکا، مسئول سیاست های پولی کشور است. در همین راستا، فدرال رزرو چیزی دارد که معمولا به آن "احکام دوگانه یا ماموریت دوگانه" گفته می شود. این احکام، عبارتند از: رسیدن به حداکثر اشتغال و حفظ ثبات قیمت ها.
به زبانی ساده، فدرال رزرو همیشه موظف است رشد اقتصادی و تورم را تنظیم کرده و آن را متعادلانه حفظ کند. در همین راستا، فد باید نرخ های بهره بلند مدت را تقریبا پایین نگه دارد.
در کل، وظیفه اصلی فدرال رزرو این است که "آخرین پناهگاه" دیگر بانک ها و موسسات مالی باشد. وی باید نقدینگی دیگر بانک ها را تامین کند و به طور مستمر روی آنها نظارت داشته باشد تا بتواند در زمان های بحرانی، مانع از ورشکستگی و وحشت آنها بشود.
انواع سیاست های پولی
به طور کلی، سیاست های پولی به دو دسته: انبساطی و انقباضی، تقسیم می شوند.
سیاست پولی انبساطی
اگر کشوری به دلیل رشد کند اقتصادی و رکود با معضل بیکاری بالا مواجه شود، مقامات پولی کشور می توانند از سیاست پولی انبساطی استفاده کنند. این نوع سیاست منجر به رشد صنایع و در کل اقتصاد، خواهد شد.
به عنوان قسمتی از سیاست پولی انبساطی اغلب، مقامات پولی نرخ های بهره را به منظور تشویق مصرف کنندگان به خرج کردن، کاهش می دهند. آنها در واقع با این کار، پس انداز کردن را ناخوشایند و غیر قابل توجیه، می کنند.
فراموش نکنید که افزایش عرضه پول در بازار، با هدف افزایش سرمایه گذاری و هزینه مصرف کنندگان است. نرخ های بهره پایین تر بدین معنی است که اشخاص حقیقی و حقوقی، تاجران و دیگر کسبه، می توانند به وام های بسیار ارزان دسترسی داشته باشند.
بسیاری از اقتصادهای پیشرو در جهان، از بحران سال 2008 به این طرف، شروع به استفاده از این رویکرد کرده اند. آنها با انجام این کار، نرخ های بهره شان را صفر و یا نزدیک به صفر، نگه می دارند.
یکی از معایب سیاست پولی انبساطی، تضعیف ارز کشور مورد نظر و به وجود آمدن، تورم است.
سیاست پولی انقباضی
سیاست پولی انقباضی، درست نقطه مقابل سیاست پولی انبساطی است.
در سیاست پولی انقباضی، نرخ های بهره به منظور کاهش رشد عرضه پول و کاهش تورم، افزایش داده می شود.
اینکار می تواند جلوی رشد اقتصادی را بگیرد، آن را آهسته کند، و حتی بیکاری را افزایش دهد. ولی معمولا مقامات بانکی از این ابزار برای خنک کردن اقتصاد گر گرفته (منظور تورم بالا است) و چک کردن مداوم قیمت ها، استفاده می کنند.
یکی از مزایای سیاست پولی انقباضی، قوی تر شدن ارز کشور مورد نظر است.
ابزارهای بانک مرکزی برای اجرای سیاست پولی
بانک های مرکزی برای اجرای سیاست های شان به یکسری ابزار نیاز دارند. فراموش نکنید این ابزارها ممکن است از هر منطقه به منطقه ای دیگر و یا از هر کشور به کشوری دیگر، متفاوت باشند.
ما در این مقاله از ابزارهای فدرال رزرو امریکا برای اجرای سیاست های مالی اش، پرده برداری می کنیم.
1- خرید و فروش اوراق قرضه از طریق عملیات بازار آزاد
اولین ابزاری که فدرال رزرو امریکا از آن استفاده می کند، خرید و فروش اوراق قرضه کوتاه مدت از طریق عملیات بازار آزاد یا همان Open Market Operation است. به این مساله، OMO که مخفف سه کلمه بالا می باشد نیز، گفته می شود.
عملیات بازار آزاد، نرخ های بهره کوتاه مدت مانند نرخ وجوه فدرال یا همان Federal Fund Rate را هدف قرار می دهد. در حقیقت بانک های مرکزی اینکار را با تزریق پول به مارکت از طریق خرید دارایی ها و یا حذف پول از مارکت از طریق فروش دارایی ها، انجام می دهد.
بانک های زیر مجموعه بانک مرکزی نیز در واکنش به این کار فدرال رزرو، با دادن وام های ارزان از طریق نرخ های بهره پایین تر و یا وام های گران تر از طریق نرخ های بهره بالاتر، آنقدر این کار را ادامه می دهند تا نرخ بهره تارگت بانک مرکزی محقق شود.
2- نرخ تنزیل
ابزار بعدی که فدرال رزرو در اختیار دارد، نرخ تنزیل یا همان Discount Rate است. اگر دیگر بانک ها برای امور اضطرای خود از بانک مرکزی (به عنوان آخرین پناهگاه یا وام دهنده) درخواست وام کنند، فدرال رزرو این کار را با تغییر نرخ بهره انجام خواهد داد.
به زبانی ساده تر نرخ تنزیل نرخ بهره ای است که فدرال رزرو، دیگر بانک های تجاری و موسسات مالی را برای دریافت وام های شبانه یا کوتاه مدت، شارژ می کند.
3- سپرده قانونی
ابزار دیگری که فدرال رزرو در اختیار دارد، سپرده یا ذخیره قانونی یا همان Reserve Requirements است. مقامات بانک های مرکزی می توانند سپرده های قانونی را دستکاری کنند.
در حقیقت سپرده قانونی، مبالغی است که بانک ها برای اطمینان از اینکه مشتری ها قادر به پرداخت بدهی های شان هستند، نزد خود نگهداری می کنند.
کاهش مقدار این سپرده های قانونی، به بانک ها کمک می کند تا مبالغ بیشتری برای وام دادن یا خریدن دارایی های دیگر، داشته باشند. برعکس، افزایش این ذخایر باعث کاهش وام جفت های ارزی نامتعارف دهی بانک ها و در نتیجه کند تر شدن رشد اقتصاد می شود.
4- سیاست های پولی نامتعارف
ابزار دیگری که فدرال رزرو امریکا در اختیار دارد، استفاده از سیاستی است که به آن سیاست پولی نامتعارف یا غیر متدوال گفته می شود. این سیاست، اخیرا محبوبیت زیادی بین بانک های مرکزی به وجود آورده است.
همزمان با شروع بحران مالی سال 2008 و یا بحران همه گیری کووید، فدرال رزرو شروع به افزایش ترازنامه بانکی خود کرد. فد این کار را با خرید اوراق قرضه خزانه داری و اوراق قرضه رهنی یا همان اوراق قرضه با پشتوانه وام های مخصوص خرید مسکن کرد.
دلیل نامگذاری سیاست پولی نامتعارف این است که این روش قبلا مرسوم نبود و با شروع اینگونه بحران های مالی در جهان، فدرال رزرو از آن رونمایی کرد. در همین راستا، دیگر بانک های مرکزی نیز از آن بهره مند شده و استفاده کردند.
همینطور که مشاهده می کنید، بانک های مرکزی ابزارهای بسیار متنوع و قدرتمندی برای شکل دادن توقعات و انتظارات مارکت، در اختیار دارند. فدرل رزرو امریکا، این کار را در جلسات ماهانه و سالانه خود که به صورتجلسات بانک مرکزی امریکا معروف است و از طریق صدور بیانیه های خود، انجام می دهد.
در جفت های ارزی نامتعارف این راستا، سرمایه گذارانی که قادر هستند از قبل نتایج درست این جلسات را حدس بزنند، سودهای کلانی به جیب می زنند.
هرکس که دستی در بازارهای مالی دارد، حتما با این دو عبارت سیاست پولی و سیاست مالی مواجه شده و یا حداقل آن را شنیده است. هر زمان که صحبت از تاثیرگذاری روی نتایج اقتصاد کلان می شود، دولت ها معمولا به یکی از دو روش زیر، چنگ می اندازند: سیاست پولی (Monetary Policy) و سیاست مالی (Fiscal Policy).
سیاست پولی
در واقع زمانی که صحبت از سیاست پولی می شود، منظور مدیریت عرضه پول و نرخ بهره توسط بانک های مرکزی است. هر زمان که ایالات متحده امریکا دچار یک بحران مالی می شود، فدرال رزرو برای به حرکت درآوردن چرخ اقتصاد، شروع به ارائه وام های ارزان قیمت و تزریق پول زیاد از طریق خریدن اوراق قرضه می کند.
بانک مرکزی امریکا این کار را با کاهش نرخ های بهره بانکی انجام می دهد.
برعکس اگر تورم شروع به افزایش کند و اصطلاحا اقتصاد گر بگیرد، بانک مرکزی از ابزار دیگری استفاده می کند. در این نوع سیاست، فدرال رزرو شروع به افزایش نرخ های بهره می کند تا وام گرفتن برای موسسات و کسب و کارهای مالی، جفت های ارزی نامتعارف دشوار شود.
در حقیقت این کار فدرال رزرو امریکا، پول فراوانی که باعث ایجاد تورم شده را از چرخه اقتصاد حذف می کند.
سیاست مالی
نحوه کسب درآمد دولت مرکزی ایالات متحده از طریق دریافت مالیات و نحوه خرج کردن پول است که به آن، سیاست پولی گفته می شود.
دولت فدرال امریکا برای تحریک و توسعه اقتصاد، نرخ های مالیات را کاهش می دهد که این کار در واقع باعث افزایش هزینه های خودش می شود. برعکس این کار نیز صادق است، یعنی دولت امریکا برای مبارزه با تورم بالا، شروع به افزایش مالیات ها کرده که این کار باعث کاهش هزینه های دولت می شود.
در حقیقت سلاح اصلی بانک مرکزی امریکا یا همان سیاست پولی برای این کار، نرخ بهره است و سلاح اصلی دولت ایالات متحده یا همان سیاست مالی، مالیات است.
هرکدام از این سیاست ها، منظور سیاست پولی و سیاست مالی، مزایا و معایب خودشان را دارند که در حوصله این مقاله، نمی گنجد.
نتیجه گیری
به پایان آمد این دفتر، حکایت همچنان باقی است.
همینطور که در این مقاله مشاهده نمودید سیاست پولی، در واقع نحوه تاثیرگذاری بانک های مرکزی بر عرضه، تقاضا، قیمت پول و اعتبار به منظور هدایت سکان اقتصادی یک کشور است. به دنبال قوانین تصویب شده فدرال رزرو در سال 1913، این اختیار به فدرال رزرو داده شد تا سیاست های پولی ایالات متحده امریکا را تعیین و تدوین کند. فدرال رزرو نیز به نوبه خود برای اجرای این سیاست ها، از ابزارهایی مثل: عملیات بازار آزاد فدرال، نرخ تنزیل، سپرده های قانونی و سیاست های پولی نامتعارف استفاده می کند .
سرمایه گذاران و معامله گران بازارهای مالی نیز جفت های ارزی نامتعارف جفت های ارزی نامتعارف از نزدیک این جلسات و تصمیم گیری های مقامات بانک مرکزی امریکا را دنبال می کنند تا بتوانند سرنخ هایی برای تریدهای موفق تر، بدست بیاورند.
GBPUSD : ادامه رشد پوند در برابر تضعیف دلار
در روز گذشته قیمت پوند در برابر دلار در بالای محدوده 1.34 به حرکت صعودی خود ادامه داد. این رشد به دلیل تحرکات کاهشی دلار بود.
شاخص دلار دیروز تا 96 کاهش داشت، زیرا ریسک رو به بهبود علاقه به ارزهای امن را کاهش داد. با وجود شیب شدید فدرال رزرو، با افزایش سه چهارم واحدی نرخ بهره در سال آینده، ارزش دلار همچنان به سمت پایینترین محدوده معاملاتی خود در برابر سبدی از همتایان خود ادامه داد. پس از آنکه دادههای قوی خردهفروشی ایالات متحده نگرانیها را نسبت به نوع بسیار عفونی Omicron کاهش داد، سهام و کالاهای آمریکا نیز در برابر دلار افزایش یافتند. علاوه بر این، چندین مطالعه حاکی از میزان کمتر بستری شدن در بیمارستان و در دسترس بودن گزینه های درمانی بیشتر با نوع جدید، احساسات سرمایه گذاران را افزایش داد.
با بررسی و ضعیت روند در بازه زمانی سی دقیقه : با ایجاد سقف های جدید پیابی همچنان تمایلات صعودی مشاهده می شود. یک کانال در حال شکل گیری است که می تواند یک الگوی اصلاحی را توسعه دهد. اما انتظار برای فتح 1.3485 - 1.3500 در صورتی قابل تکیه است که محدوده حمایتی 1.3400 - 1.3389 شکسته و نقض نشود.
* توجه : با توجه به قرار داشتن در تعطیلات و روزهای آخر سال باید توجه داشت که حجم نقدینگی بازار همچون روزهای عالی نیست و احتمال تحرکات نامتعارف و شناوری اسپرد بالا وجود دارد.
دیدگاه شما