اصول استفاده از الگوهای برگشتی صعودی Bullish Reversals در کندل استیک ژاپنی
الگوهای صعودی Bullish تشکیل شده از یک، دو و یا سه کندل در انتهای روند نزولی هستند و علامتی برای تغییر جهت روند از نزولی به صعودی می باشند در ادامه به ترتیب الگوهای تک و ترکیبی صعودی (بولیش) را مشاهده می کنیم.
الگوی چکش (الگوی هامر) Hammer در انتهای یک روند نزولی تشکیل می شود از خصوصیات این الگو سایه پایینی بلند، سایه بالایی کوتاه (وجود نداشتن سایه بالایی) و بدنه ای حداکثر یک دوم سایه پایینی می باشد. در این الگو رنگ بدنه تفاوتی ندارد اما بدنه صعودی (سفید) قدرت بیشتر این الگو را برای بازگشت روند نشان می دهد.
الگوی هامر معکوس (چکش معکوس) مانند الگوی چکش در انتهای یک روند نزولی تشکیل می شود. سایه بالایی بلند، سایه پایینی کوتاه و یا وجود نداشتن سایه پایینی و بدنه ای حداثر یک دوم سایه بالایی از خصوصیات این الگو می باشد. در این الگو رنگ بدنه تفاوتی ندارد اما بدنه صعودی (سفید) قدرت بیشتر این الگو را برای بازگشت روند نشان می دهد.
این الگو در بازار بسیار نادر می باشد و مدلی از Opening Marubozu می باشد. در روند نزولی قیمت آغازین این کندل با گپ (شکاف) رو به پایین باز می شود اما در ادامه شاهد هیچ سایه پایینی نمی باشیم قیمت از نقطه آغاز رو به بالا حرکت کرده و بدنه نسبتا بزرگی را شاهد هستیم. اگر سایه و بدنه این الگو فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید می تواند نشانگر آغاز روند صعودی باشد.
این الگو (پوشاننده صعودی) شامل دو شمع با رنگ های متفاوت است که در انتهای روند نزولی تشکیل می شود. کل بدنه سفید (صعودی) شمع دوم، بدنه شمع اول مشکی (نزولی) را پوشش می دهد. اندازه سایه ها در این دو کندل اهمیتی ندارد. ایجاد شکاف (گپ) بین نقطه پایان کندل اول و نقطه آغاز کندل دوم اهمیت بیشتری به این الگو برای آغاز روند صعودی می دهد.
الگوی انبرک پایینی مانند الگوی قبلی شامل دو شمع با رنگ های متفاوت می باشد. با این تفاوت که ابتدا شمعی نزولی (مشکی) با بدنه بزرگ تشکیل می شود این شمع فاقد سایه یا با سایه های کوچک می باشد. شمع دوم در دل محدوده قیمت شمع اول به شکل ستاره (داجی) یا چکش معکوس تشکیل می شود. برای اهمیت بیشتر تغییر روند از نزولی به صعودی در این الگو، خارج نشدن سایه های شمع دوم از شمع اول مهم می باشد.
الگوی هارامی صعودی نیز در انتهای روند نزولی تشکیل می شود و اخطار تغییر روند را صادر می کند. شمع اول بدنه مشکی (نزولی) دارد که تمامی بدنه شمع دوم را پوشش می دهد سایه ها در این الگو اهمیت زیادی ندارند اما خارج نشدن سایه های شمع دوم از محدوده سایه های شمع اول قدرت بیشتر این الگو را نشان می دهد.
صلیب هارامی صعودی (هارامی کراس) شباهت بسیاری به الگوی قبلی دارد با این تفاوت که بدنه شمع دوم حتما بصورت داجی (ستاره) تشکیل شده است این الگو در انتهای روند نزولی تشکیل می شود و اخطار تغییر روند را صادر می کند.
در این الگو (پوشش شکاف صعودی) شاهد دو شمع با رنگ های متفاوت هستیم. در شمع اول بدنه مشکی (نزولی) و شمع دوم بدنه ای سفید (صعودی) با نقطه پایانی پایین تر از نقطه آغازین شمع قبلی می بینیم و نقطه آغاز شمع دوم با شکافی نزولی نسبت به پایان شمع اول شروع شده است. این الگو در انتهای روند نزولی تشکیل شده و نمایشگر آغاز روند صعودی می باشد.
این الگو (کودک رها شده صعودی) در بازار مبادلات ارز خیلی کم به وجود می آید. در انتهای روند نزولی پس از یک شمع نزولی قوی شکافی نزولی تا شمع بعدی بوجود می آید شمع بعدی بصورت ستاره (داجی) بسته می شود و فاصله بسته شدنش تا شمع بعدی نیز دارای شکاف است. با سفید (صعودی) بسته شدن بدنه شمع سوم اخطار پایان روند نزولی و آغاز روند صعودی به وجود می آید.
الگوی ستاره صبحگاهی از مجموع سه شمع در انتهای روند نزولی تشکیل می شود شمع اول نزولی و پرقدرت، شمع دوم با شکاف (گپ) نزولی آغاز شده و بدنه آن میتواند نزولی یا صعودی باشد ولی در غالب موارد بدنه و سایه های بزرگی ندارد و شمع سوم یک شمع صعودی است که آغاز آن با شکاف (گپ) صعودی نسبت به شمع دوم آغاز شده است. این سه شمع اخطار روند صعودی را در انتهای روند نزولی اعلام می نمایند.
ترکیب این الگوی سه شمعی بسیار شبیه به الگوی ستاره صبحگاهی می باشد با این تفاوت که بین شمع اول و دوم به علاوه بین شمع دوم و سوم شکافی دیده نمی شود شمع اول پرقدرت و نزولی، شمع دوم دوجی Doji و شمع سوم دارای بدنه صعودی می باشد. با بسته شدن صعودی شمع سوم اخطار انتهای روند نزولی و آغاز روند صعودی اعلام می شود.
الگوی سه ستاره صعودی از ترکیب سه شمع Doji مانند تشکیل شده اندازه سایه ها در این سه شمع حائز اهمیت نمی باشد اما وجود شکاف (گپ) نزولی بین شمع اول و دوم و شکاف صعودی بین شمع دوم و سوم بر قدرت این الگو برای تغییر روند از نزولی به صعودی می افزاید.
الگوی سه مکعب سفید از سه شمع صعودی با بدنه های توخالی و صعودی قوی تشکیل شده است.سایه ها غالبا کوتاه و ایجاد شکاف نزولی بین شمع اول، دوم و شکاف نزولی بین شمع دوم و سوم وجود دارد. با بسته شدن شمع سوم اخطار قوی تغییر روند از نزولی به صعودی ایجاد می شود.
روش تشخیص پایان روند صعودی و نزولی در ارزهای دیجیتال
روش های تشخیص پایان روند صعودی و نزولی حائز اهمیت است کندل های صعودی و نزولی زیرا با شناخت این دو است که می توانیم به سود برسیم. به طور کلی، دو واژه صعودی و نزولی، معمولاً برای توصیف عملکرد بازار های سهام در حال افزایش و کاهش، استفاده می شوند. در این زمینه، یک بازار در حال افزایش، بازار صعودی نامیده می شود، در حالی که بازار رو به کاهش، بازار نزولی نامیده می شود. با توجه به اینکه بازار کریپتو به طور کلی بی ثبات است و به صورت روزانه در نوسان است، این اصطلاحات برای اشاره به روند های طولانی تر حرکت عمدتاً صعودی یا نزولی، استفاده می شود. در این مقاله، ما بر چگونگی اعمال روند ها در ارز های دیجیتال و روش های تشخیص پایان روند صعودی و نزولی، تمرکز خواهیم کرد. در ابتدا لازم است تا با مفهوم بازار های نزولی و صعودی آشنا شویم.
بازار صعودی
بازار صعودی، به شرایط کلی اقتصادی مطلوب اشاره دارد. بدان معنا که یک بازار در حال افزایش است و همچنین معمولا با احساسات مثبت سرمایه گذاران در مورد روند صعودی فعلی همراه است. در بازار صعودی، افزایش مداوم قیمت دارایی ها، همراه با اقتصاد قوی و سطوح بالای اشتغال، وجود دارد. به طور خلاصه، سرمایه گذار، بازار های صعودی را از طریق خرید اوراق بهادار شروع می کند. چرا که بازار های صعودی معمولا قیمت اوراق بهادار را افزایش می دهند. تا زمانی که عرضه بیش از تقاضا باشد، بازار صعودی ادامه دارد.
روند صعودی به یک دوره طولانی اشاره دارد که در طی آن سرمایه گذاران زیادی در حال خرید ارز های دیجیتال هستند. اعتماد سرمایه گذار معمولا یک حلقه بازخورد مثبت ایجاد می کند و روند صعودی را بیشتر می کند. درواقع می توان گفت سرمایه گذاری بیشتر، برابر است با افزایش مداوم قیمت ها. برای ارز های دیجیتال، قیمت، تا حد زیادی تحت تأثیر اعتماد عمومی به یک دارایی قرار دارد.
نگرش ها و اقداماتی که یک بازار صعودی را مشخص می کنند عبارتند از:
● افزایش قیمت در یک دوره زمانی پایدار
● تقاضای قوی علی رغم عرضه ضعیف
● افزایش اعتماد سرمایه گذاران به بازار
● قیمت گذاری بیش از حد پروژه های خاص
● درج صحبت هایی در مورد ارز دیجیتال در رسانه های اصلی و همچنین رسانه های اجتماعی
● علاقه عمومی به ارز های دیجیتال در میان افراد مشهور، اینفلوئنسرها و.
● افزایش شدید قیمت ها در صورت انتشار اخبار خوب و کاهش جزئی قیمت در صورت انتشار اخبار بد.
بازار نزولی
بازار نزولی بازاری است که در آن ارزش رمز ارز های پایه، حداقل 20 درصد کاهش یافته و همچنان در حال سقوط است. مشخصه یک بازار نزولی، افت 20 درصدی یا بیشتر، ناشی از اوج های قبلی است. به این ترتیب، قیمت ها پایین بوده و به طور مداوم کاهش می یابند. روند نزولی نیز بر چشم انداز سرمایه گذاران تأثیر می گذارد و الگوی نزولی بیشتری را تداوم می بخشد. در طول یک بازار نزولی، اقتصاد، با نرخ های بالای بیکاری همراه است. این شرایط می تواند ناشی از سیاست های اقتصادی ضعیف، بحران های ژئوپلیتیکی، ضعف در بازار و. باشد. بازار های نزولی، همچنین فاقد اعتماد عمومی که اکثر سرمایه گذاران در طول دوره های صعودی دارند، هستند. به طور معمول، معامله گران کریپتو قصد دارند دارایی ها را در طول یک بازار نزولی خریداری کنند، اما دانستن اینکه دقیقاً چه زمانی یک بازار نزولی به پایان رسیده است دشوار است و این امر باعث میشود سرمایه گذاران دچار مشکل شوند. به همین دلیل است که فراگیری آموزش خرید ارز دیجیتال در کف قیمت، از واجبات معامله در بازار ارز دیجیتال به شمار می رود. بازار های نزولی در نهایت تمایل به آرام شدن دارند و سرمایه گذاران می توانند دوباره یک چرخه صعودی جدید را آغاز کنند. در ارز های دیجیتال، پیش بینی زمان شروع یک بازار نزولی بر اساس روند های قبلی بسیار دشوار است. یک شاخص رایج که نشان دهنده دلیل شروع یک بازار نزولی می باشد، عبارت است از حجم معاملات کمتر.
نگرش ها و اقدامات معمولی که یک بازار نزولی را مشخص می کند نیز، عبارتند از:
● کاهش قیمت ها در یک دوره زمانی پایدار
● عرضه بیشتر از تقاضا
● عدم اعتماد سرمایه گذاران به بازار
● صحبت منفی در مورد ارز دیجیتال در رسانه های اصلی و همچنین رسانه های اجتماعی و بی اعتمادی عمومی به ارز های دیجیتال در میان اقتصاددانان
● تحلیلگران و امور مالی سنتی
تعریف روند در بازار های مالی
روند احتمالاً مهمترین امر در معاملات روزانه و سرمایه گذاری بلند مدت است. در بیشتر موارد، معامله گران معمولا علاقه مند به شناسایی زودهنگام یک روند و خروج از آن در هنگام معکوس هستند. موفق ترین معامله گران می توانند یک روند صعودی جدید را شناسایی کرده و دارابی مورد نظر خود را خریداری کنند. سپس، پس از پایان این روند وارد معامله کوتاه شوند. به یاد داشته باشید که هیچ فردی دقیقا نمی داند، چه زمانی یک روند به پایان می رسد. اما استفاده انواع روش های حرفه ای ترید، شانس شما برای خروج از یک معامله با سود بالا، را افزایش می دهد. برای تشخیص پایان یک روند، ابتدا باید بدانیم که در یک روند هستیم. برای این امر، از روند اقدام قیمت استفاده می شود. در این روش، به عملکرد قیمت توجه می شود. به این شکل که در یک روند صعودی، به دنبال بالا ترین سطح و در یک روند نزولی، به دنبال پایین ترین سطح باشید. زاویه حرکت بر روی نمودار نیز، تندتر از حد معمول خواهد بود. برای مثال، نمودار های روزانه نشان می دهند که قیمت بیت کوین از مارس،2020 تا آوریل ،2021 در یک روند صعودی عمده بوده است. در آن زمان، هر فردی که ارز دیجیتال را خریداری می کرد، درآمد کسب می کرد. با این حال، می بینیم که این روند زمانی به پایان رسید که سکه به بالاترین حد خود یعنی حدود 65000 دلار رسیده بود. نگاهی دقیق تر به نمودار ها می تواند به ما کمک کند تا بدانیم چگونه پایان یک روند در معاملات را شناسایی کنیم. فراز و نشیب هایی که بیت کوین در ماه های اخیر داشته است، آن را به یک مطالعه موردی کامل تبدیل کرده تا بهترین استراتژی ها را برای پیش بینی پایان یک روند و بهره مندی از آن، تجزیه و تحلیل کنیم. برخی از این استراتژی های کاربردی را در ادامه مقاله شرح داده ایم.
استفاده از الگوی دو یا سه دارایی بالاتر
اولین استراتژی مفید برای شناسایی پایان یک روند، این است که از الگوی دو یا سه مورد دارایی بالا استفاده کنید. این الگو زمانی اتفاق می افتد که قیمت دارایی تا یک میزان خاص افزایش یابد و سپس عقب نشینی کند. سپس قیمت دوباره افزایش می یابد و در اولین سطح اوج ، مقاومت پیدا می کند. اگر نتواند بالاتر از مقاومت اول حرکت کند، می تواند سیگنالی باشد که در شرف پایان است. در برخی موارد، قیمت تمایل به عقب نشینی و سپس افزایش و آزمایش مجدد سطح اولیه مقاومت خواهد داشت. این به عنوان الگوی سه گانه بالا شناخته می شود. بنابراین، اگر از یک دارایی طولانی مدت در سبد پرتفوی خود بهره مند هستید، که الگوی کندل های صعودی و نزولی دو یا سه تایی را تشکیل می دهد، میبایست از معامله خارج شوید. چرا که این سیگنالی است که روند رو به پایان خواهد رفت.
استفاده از میانگین متحرک
یک استراتژی ساده دیگر برای شناسایی پایان یک روند صعودی یا نزولی، استفاده از میانگین متحرک (Moving Average)، است. همانطور که می دانید، MA یکی از موثرترین شاخص های دنبال کننده روند در جهان، و یکی از متداول ترین اندیکاتور های تحلیل است که اساس ابزار های معاملاتی زیادی را تشکیل می دهد. انواع مختلفی از میانگین های متحرک مانند ساده، نمایی، وزنی و هموار وجود دارند. میانگین متحرک به شما نشان می دهد که زمانی که دارای یک دارایی طولانی یا کوتاه مدت هستید، در یک روند صعودی، تا زمانی که دارایی بالاتر از MA باشد، قیمت در روند صعودی باقی خواهد ماند. در این حالت، تا زمانی که قیمت بالاتر از این MA باشد، روند صعودی تمایل دارد دست نخورده باقی بماند. اندیکاتور میانگین متحرک، قیمت ها را به عنوان داده ها، مورد استفاده قرار می دهد و میانگینی از قیمت های گذشته را محاسبه می کند. این اندیکاتور، یک شاخص دنباله روی روند می باشد که حرکتی مشابه به حرکت نمودار قیمت را نشان می دهد. روش دیگر استفاده از میانگین متحرک برای شناسایی زمانی که یک روند در شرف پایان است، استفاده از دو مورد از آن ها، یعنی ترکیب میانگین متحرک 50 روزه و 25 روزه است. از MA، بیت و پنج روزه به عنوان سیگنال سریع و پنجاه روزه به عنوان تایید کننده این معکوس استفاده می شود. در این حالت، اگر دارایی از میانگین متحرک 25 روزه عبور کند، فرض می شود که پایان روند نزدیک است. پایان روند زمانی تایید می شود که قیمت بتواند به زیر میانگین متحرک نمایی 50 روزه حرکت کند و یا زمانی که این دو میانگین، یک متقاطع نزولی ایجاد کنند. به جای میانگین متحرک 50 روزه کندل های صعودی و نزولی و 25 روزه، بسیاری از معامله گران بلندمدت از میانگین متحرک 50 روزه و 200 روزه در فرآیندی که به عنوان تقاطع مرگ شناخته می شود، استفاده می کنند. سایر شاخص های فنی که می توانند به شما در شناسایی پایان یک روند کمک کنند، باند های بولینگر، کانال های Donchian و Ichimoku هستند.
الگوهای معکوس
همچنین می توان انتهای یک روند را با استفاده از چندین الگوی معکوس نیز شناسایی کرد.
از محبوب ترین این الگو ها عبارت است از:
1.الگوی کف گرد
2. الگوی سر و شانه ها
3. الگوی شمعدانی
الگوی کف گرد یا Rounding Bottom، زمانی اتفاق می افتد که قیمت دارایی به یک سطح معین افزایش می یابد و سپس به تدریج شروع به کاهش می کند. در پایان، چیزی شبیه به یک نعلبکی وارونه را تشکیل می دهد.
الگوی سر و شانه یا Reverse Head and Shoulders، زمانی اتفاق می افتد که دارایی که قیمت آن در حال افزایش است، یک اوج اولیه را تشکیل داده و سپس کاهش می یابد. پس از این اتفاق، قیمت از پیک اولیه بالاتر می رود و تا اولین حمایت کاهش می یابد. سپس مجدد بالا می رود و شانه های راست را تشکیل می دهد. هنگامی که این اتفاق می افتد، قیمت معمولا پایین تر خواهد بود. الگوی سر و شانه، یک اندیکاتور بازگشتی صعودی است که در هشتاد درصد مواقع در روند صعودی و در بیست درصد مواقع، در یک روند نزولی شکل می گیرد. میزان خطای این الگو بسیار کم بوده و به همین دلیل، الگوی معتبری معرفی می شود.
الگوهای شمعدانی، برای معامله گران کوتاه مدت، می توان از برخی از الگو های شمعدانی استفاده کرد. برخی از این الگو ها که می توانند پایان یک روند را نشان دهند عبارتند از:
● دوجی
● صعودی
● سه سرباز سفید
● الگوی چکش
این الگو های شمعدانی، زمانی که به خوبی مورد استفاده قرار گیرند، می توانند سیگنال هایی را از زمان پایان روند ارائه دهند. شناسایی پایان یک روند کار آسانی نیست. با این حال، استفاده از برخی از این استراتژی ها می تواند به شما در تشخیص زمان وقوع این اتفاق کمک کند. در تشخیص پایان یک روند، مشاهده شمعدان های بزرگ روی نمودار زمانی است که بازار روند رو به رشدی دارد. اگر قیمت برای مدتی در یک روند صعودی بوده است، سپس یک کندل قرمز بزرگ ظاهر می شود، این کندل خاص به اندازه کافی قوی است که برخلاف روند حرکت کند. حرکت صعودی ثابتی را که قیمت روی آخرین کندل انجام می دهد، لغو می کند. اگر این اتفاق مشاهده شد، به احتمال زیاد روند در حال پایان است و روند جدیدی در جهت مخالف جایگزین می شود. حال، اگر شمعدان های سبز رنگ بزرگ را در یک روند صعودی مشاهده کنیم، این لزوماً نشان دهنده قوی تر شدن روند نیست. اگر شمعدان های سبز رنگ بزرگ با شمعدان های قرمز رنگ بزرگ دنبال شوند تا یک الگوی سهمی ایجاد کنند، احتمالاً روند رو به پایان است.
بولینگر باند ( Bollinger Bands )
Bollinger Bands نوعی شاخص نمودار برای تحلیل تکنیکال است که به طور گسترده توسط معامله گران در بسیاری از بازار ها، از جمله سهام آتی و ارز استفاده می شود. این اندیکاتور که توسط جان بولینگر در دهه 1980 ایجاد شد، بینش منحصر به فردی را در مورد قیمت و نوسانات ارائه می دهد. Bollinger Bands، یک ابزار معاملاتی است که برای تعیین ورود و خروج از روند، در یک معامله استفاده می شود. Bollinger Bands، از سه خط تشکیل شده است که از میانگین متحرک ساده 20 روزه (SMA) برای باند میانی استفاده می کند. باند بالایی با گرفتن باند میانی و افزودن دو برابر انحراف استاندارد روزانه به آن مقدار، محاسبه می شود. باند پایین نیز با در نظر گرفتن باند میانی، منهای دو برابر انحراف استاندارد روزانه محاسبه می شود. اندیکاتور باند های بولینگر، می تواند به شما کمک کند تشخیص دهید که چه زمانی بازار صعودی یا نزولی است. در یک روند صعودی، می توان مدت زیادی به باند بولینگر پایین نزدیک شده و در یک روند نزولی، می توان در نزدیکی باند بولینگر بالا، قرار گرفت.
شکسته شدن خط روند
این نیز یک راه ساده دیگر برای شناسایی پایان یک روند است، مشروط بر اینکه بدانید چگونه یک خط روند معتبر ترسیم کنید. خط روند، یک خط مستقیم است که حداقل دو نوسان اوج را در طول یک روند نزولی یا حداقل دو نوسان پایین را در طول یک روند صعودی به هم متصل می کند. وقتی قیمت خط روند را می شکند، دو احتمال وجود دارد که می تواند اتفاق بیفتد. احتمال اول، روند ادامه دار به پایان می رسد و قیمت در جهت مخالف حرکت می کند. احتمال دوم، قیمت برگشت می کند و روند ادامه دار ادامه می یابد. اگر مورد دوم اتفاق بیفتد، ما باید خط روند خود را دوباره ترسیم کنیم تا آن را ناگسستنی نکنیم. چرا که خط روند خوب، خط روندی است که با قیمت شکسته نشود. اگر شکستی اتفاق بیفتد، باید فقط برای پایان یک روند باشد.
معرفی ابزار های تحلیلی
مشکل خط روند این است که گاهی اوقات می تواند ذهنی باشد. معامله گران یک خط روند را متناسب با برنامه های تجاری خود ترسیم می کنند، عملی که فقط آن ها را در معرض ضرر قرار می دهد. بنابراین، برای شناسایی پایان یک روند، می توانید از شاخص دیگری نیز استفاده کنید. MACD شاخصی است که تغییرات روند را شناسایی کرده و حرکت بازار را اندازه گیری می کند. MACD معمولاً نشان دهنده یک تغییر حرکت قوی، به محض اینکه قیمت خط روند را بشکند، است. با این سیگنال مکمل، ما با اطمینان بیشتری می گوییم که یک روند در نهایت به پایان می رسد. اگر به نمودار دقت کنیم، می توانیم شاهد نمایان شدن یک کندل قرمز رنگ بزرگ در انتهای روند صعودی باشیم. در واقع، این کندل خاص است که خط روند را می شکند. بنابراین در این مثال، ما عملا از ترکیب خط روند، MACD و کندل برای شناسایی روند استفاده می کنیم.
سخن پایانی
فرض کنید شما در حال حاضر بر روی یک روند حرکت می کنید، اما یک سیگنال قوی وجود دارد که روند به کندل های صعودی و نزولی زودی پایان خواهد یافت. احتمالا عمل عاقلانه این است که از معاملات خود خارج شوید. اما اگر پوزیشن های باز ندارید، این فرصت خوبی برای شماست تا در روند جدید وارد معامله شوید. در مجموع، اندیکاتور های مختلفی وجود دارد که می تواند به ما کمک کند تا مشخص کنیم که چه زمانی یک روند در حال پایان است، که شامل کندل استیک ها، خطوط روند، نوسانگر ها، SAR سهمی، MACD، باند های بولینگر و. می شود. تجزیه و تحلیل و پیش بینی پایان یک روند به ما کمک می کند تا در صورت داشتن معاملات باز، میزان ضرر خود را به حداقل برسانیم و یا اگر معاملات باز نداریم، می توانیم روند را زودتر دریافت کرده تا بتوانیم تا حد امکان از روند جدید سود ببریم.
آموزش الگوهای کندل استیک در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
کندل استیک چیست و انواع الگوهای مهم آن کدامند؟ در این مقاله به تعریف الگوهای کندل استیک و آموزش استفاده از آن ها در تحلیل تکنیکال نمودار ارزهای دیجیتال میپردازیم.
نمودارهای شمعی یا کندل استیک رایجترین روش ترسیم اطلاعات قیمت در تحلیل تکنیکال هستند. مبحث الگوهای کندل استیک، هنر تشخیص ترکیبات کندلهای قیمتی و تعریف کردن این ترکیبات است. در این مقاله سعی داریم الگوهای نمودارهای شمعی را آموزش دهیم.
در کندل استیک ها، ترکیبات مختلف بدنه (Body) و سایه (Shadow)، معانی متفاوتی دارند و باید به یاد داشته باشیم که تحلیل کندل استیک، به معنای یادگیری ترکیبات کندلها و شکل بدنه و سایهی آنهاست. برای مثال، روزهایی که اختلاف بین قیمت باز شدن و بسته شدن زیاد باشد، روزهای بلند یا روزهای طویل نامیده میشود. به همین ترتیب روزهایی که اختلاف بین قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن کم باشد، روزهای کوتاه یا روزهای کوچک نام دارند. این نامگذاری تنها براساس طول بدنه انتخاب شده و اندازهی سایه در این امر دخالتی ندارد.
همانطور که در تصویر مشاهده میکنید، بسته به اختلاف بین قیمت باز شدن یا Open و قیمت بسته شدن یا Close، کندل معانی مختلفی دارد. اصطلاحات Long Days و Short Day به همین اختلاف بین قیمت باز شدن و بسته شدن اشاره دارند.
کندل بلند صعودی، نشاندهندهی فشار بالای خرید، و بدنهی بلند نزولی نشاندهندهی فشار بالای فروش در بازار است. برعکس، بدنهی کوچک، فشار خرید و فروش پایین را نشان میدهد.
الگوهای کندل استیک: کندل دوکی شکل یا فرفره (Spinning tops)
کندل دوکی شکل دارای بدنهی کوچک و سایههای بالایی و پایینی بلندتر از بدنه است. صعودی یا نزولی بودن کندل دوکی اهمیتی ندارد، بلکه این کندل بیانگر بلاتکلیف بودن بازار است. به عبارت دیگر، این کندل نشان میدهد که خریداران و فروشندگان نسبت به جهت موج بعدی، مردد هستند.
در این کندل نموداری، بدنهی کوتاه نشاندهندهی تغییرات محدود بین قیمت بازگشایی و قیمت بسته شدن است. سایههای بالایی و پایینی بلند در الگوهای کندل استیک، نشاندهندهی این است که خریداران و فروشندگان برای تعیین جهت قیمت با یکدیگر در تقابل بودهاند؛ اما در آخر هیچیک نتوانستهاند روند بازار را تعیین کنند.
اگر این کندل قیمتی در انتهای یک روند رخ دهد، نشانهای برای اتمام احتمالی روند حاکم است. برای مثال اگر کندل دوکی در یک روند صعودی دیده شود، به معنی این است که خریدار زیادی باقی نمانده و احتمال تغییر روند وجود دارد.
الگوی کندل استیک دوجی (Doji)
هرگاه قیمت باز شدن و بسته شدن با هم یکسان باشند (یا آنقدر به هم نزدیک باشند که بدنهی کندل به صورت یک خط باشد)، شکل بهوجودآمده، «دوجی» نام دارد. در کندل دوجی، سایهها میتوانند طولهای متفاوتی داشته باشند. تنها مشخصهی اصلی کندل دوجی این است که قیمت Open و Close یکسان باشند.
بسته به شکل سایهی این کندل، کندل دوجی چهار شکل کلی دارد:
- کندل دوجی پایهبلند (Long-Legged Doji): این کندل سایههای بالا و پایین بلندی داشته و نشاندهندهی بلاتکلیفی بازار است.
- کندل دوجی دراگونفلای یا سنجاقک (Dragonfly Doji): این کندل سایهی پایینی بلندی داشته و سایهی بالایی ندارد. سایهی پایینی نشاندهندهی بالا بودن فشار خرید و تمایل به صعود در بازار است.
- کندل دوجی سنگ قبر (Gravestone Doji): این کندل بر عکس سنجاقک، سایهی بالایی طویلی داشته و سایهی پایینی ندارد. سایهی بالایی بلندتر نشاندهندهی فشار فروش بیشتر است.
- کندل دوجی چهار قیمت (Four Price Doji): این کندل که به ندرت مشاهده میشود، زمانی در نمودار بهوجود میآید که تمامی معاملات در یک قیمت خاص اتفاق بیافتد.
الگوهای کندل استیک: کندل ماروبوزو (Marubozu)
زمانی که یک کندل هیچ سایهای نداشته باشد، به آن «ماروبوزو» میگویند. اگر کندل صعودی باشد، قیمت بسته شدن همان بالاترین قیمتی است که معامله شده، و زمانی که قیمت بسته شدن دقیقاً پایینترین قیمت معاملاتی باشد، آن کندل، نزولی تلقی میشود.
در تصویر زیر دو حالت کندل ماروبوزو را مشاهده میکنید:
تصویر بالا دو حالت کندل ماروبوزو را نشان میدهد. ویژگی اصلی این کندل قیمتی، نداشتن سایهی بالا و پایین است.
این کندل نشان میدهد که کنترل بازار بهطور کامل در دست خریدران و یا فروشندگان است. برای مثال، کندل ماروبوزو صعودی نشان میدهد که خریداران کنترل کلی بازار را در اختیار دارند و بازار کاملاً تمایل به روند صعودی دارد. به طور کلی، دیدن این کندل در یک روند صعودی نشاندهندهی ادامهدار بودن آن روند است.
کندل ماروبوزو نزولی، یک کندل کاملاً کاهشی است که نشان میدهد کنترل بازار در اختیار فروشندگان بوده و نشانهای برای ادامهدار بودن روند نزولی است.
تحلیل الگوهای کندل استیک
الگوهای کندل استیک میتوانند شامل يک يا ترکيبی از چند کندل باشند. اما به طور معمول تعداد آنها از پنج کندل بيشتر نمیشود. بيشتر اين الگوهای نموداری برای نشان دادن نقاط بازگشتی مورد استفاده قرار میگيرند و فقط تعداد بسیار کمی از اين الگوها برای بررسی ادامهدار بودن روند به کار میروند که در این نوشته کندل های صعودی و نزولی از معرفی آنها صرف نظر میکنیم.
الگوی شمعی بازگشتی، ترکيبی از کندلهایی است که معمولاً بازگشت يک روند را نشان میدهند. در اينجا نيز همانند الگوهای نموداری، يکی از مهمترين مسائلی که برای تشخيص صعودی يا نزولی بودن الگوی شمعی بازگشتی بايد مورد بررسی قرار بگيرد، نوع روند پيشين است. مثلاً هيچگاه يک الگوی بازگشتی صعودی در ادامهی يک روند صعودی شکل نخواهد گرفت.
در متون تحليلی به حدود ۴۰ الگوی شمعی بازگشتی اشاره شده است. اين الگوها از نوع ساده و متشکل از يک کندل تا الگوی پيچيده دارای ۵ کندل متغير هستند.
الگوی کندل استیک ابر سیاه یا Dark Cloud Cover
اين الگوی شمعی يک الگوی بازگشتی متشکل از دو کندل است. همچنين اين الگوی نموداری، تنها اخطار نزولی شدن روند را میدهد. کندل اول يک کندل بلند است که روند صعودی حاکم بر بازار را نشان میدهد. در کندل دوم، قيمت باز شدن بالاتر از قيمت بسته شدن کندل اول بوده و در ابتدا صعودی بودن بازار را تأييد میکند؛ اما در ادامه، معاملات در قيمتهای پايينتر صورت میگيرد به طوری که قيمت بسته شدن کندل دوم، از ميانهی بدنهی کندل اول نيز پايينتر است. در اينجا تفکر و احساس صعودی بودن بازار زير سؤال رفته و باعث خروج بسياری از معاملهگران خواهد شد. به دليل آن که کندل دوم يک کندل نزولی است، به اين الگوی شمعی، الگوی ابر سیاه گفته میشود. در تصویر زیر این الگو نشان داده شده است.
الگوی شمعی خط نافذ یا Piercing Line
این الگو برعکس الگوی ابر سیاه است. الگوی کندل استیک خط نافذ، اخطار بازگشت روند و صعودی شدن بازار را میدهد و در انتهای روند نزولی شکل میگیرد. متضاد تمام توضیحاتی که در مورد الگوی شمعی ابر سیاه گفته شد، در این الگو صادق است.
این الگو نیز دارای دو کندل است. روند جاری نزولی بوده و کندل اول یک کندل نزولی بلند است که باعث اطمینان معاملهگران به ادامهدار بودن روند نزولی میشود. کندل بعد، در زیر قیمت بسته شدن کندل اول باز شده و سپس تمام معاملات در بالای آن انجام میشود و در انتها، قیمت بسته شدن کندل دوم در بالای خط میانهی بدنهی روز قبل شکل میگیرد، و از نظر روانی تغییر مهمی در تفکر نزولی بودن روند ایجاد میکند. در تصویر زیر این الگو نشان داده شده است.
الگوی کندل استیک ستاره عصرگاهی یا Evening Star
این الگوی شمعی ترکیبی از سه کندل است. برای ایجاد این الگو به سه کندل احتیاج داریم که شرایط آنها را در ادامه توضیح خواهیم داد. این الگوی کندل استیک به همراه پترن ستاره صبحگاهی، دو الگوی بازگشتی با عملکرد بسیار عالی بوده و اعتبار زیادی بین تحلیلگران دارد.
الگوی ستاره عصرگاهی یک الگوی بازگشتی نزولی است. برای شکلگیری آن به سه کندل با شرایط زیر احتیاج داریم:
کندل اول، یک کندل بلند صعودی بوده که روند صعودی بازار را نشان میدهد. کندل دوم با یک شکاف قیمتی بالاتر از قیمت بسته شدن کندل اول باز میشود. کندل دوم بایستی یک کندل دوجی باشد، معاملات در محدودهي کوچکی انجام شود، و قیمت بسته شدن در نزدیکیهای قیمت باز شدن قرار گیرد. نکتهای که باید به آن دقت کرد این است که بایستی قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن کندل دوم، بالاتر از قیمت بسته شدن کندل اول باشند. به این دلیل که بدنهی کندل دوم کوچک است، به این الگو ستاره کندل های صعودی و نزولی گفته میشود. سومین و آخرین کندل این الگو با یک شکاف قیمتی در زیر بدنهی کندل دوم باز شده و قیمت بسته شدن آن در زیر خط میانی بدنهی کندل اول قرار گیرد.
این شرایط، ویژگیهای یک الگوی ستاره عصرگاهی ایدهآل است، اما در بسیاری از رفرنسها آمده که نیازی نیست تمام جزئیات این الگو دقیقاً وجود داشته باشد. برای مثال ممکن است کندل سوم با یک شکاف قیمتی باز نشود، یا این که قیمت بسته شدن کندل سوم در زیر خط میانهی بدنهی کندل اول قرار نگیرد. در تصویر زیر این الگوی کندل استیک نشان داده شده است.
الگوی ستاره صبحگاهی یا Morning Star
این الگو نیز دقیقاً مشابه الگوی ستارهي عصرگاهی است، با این تفاوت که الگوی ستارهی صبحگاهی در انتهای یک روند نزولی رخ میدهد و باعث تغییر روند بازار به یک روند صعودی خواهد شد. در تصویر زیر شرایط این الگوی نموداری نشان داده شده است.
ستارهی صبحگاهی نیز یک الگوی بازگشتی صعودی بوده و در بین الگوهای کندل استیک، از اعتبار بالایی برخوردار است. تصویر بالا یک الگوی ایدهآل ستارهی صبحگاهی بوده و همانطور که در مورد ستاره عصرگاهی گفته شد، احتیاجی نیست تمام موارد عیناً اتفاق بیافتد.
الگو های کندل استیک دوتایی
چه چیزی بهتر از الگو های شمعی تک است؟ الگو های شمع دوتایی !
شمع های پوششی – Engulfing
الگوی پوششی – Engulfing صعودی یک الگویی با دو الگوی شمع است که نشان می دهد که یک حرکت قوی صعودی ممکن است رخ دهد. این اتفاق زمانی می افتد که شمع نزولی بلافاصله با یک شمع صعودی بزرگتر دنبال می شود. این شمع دوم، شمع نزولی را در خود غرق می کند.
این به این معنی است که خریداران معاملات خرید انجتم داده اند و در اینجا یک حرکت رو به بالای قوی بعد از روند نزولی اخیر می تواند رخ دهد و یا زمان قوی تر شدن است. از سوی دیگر، الگوی نزولی تاثیر گذار، مخالف الگوی صعودی است.
این نوع الگوی کندل استیک زمانی اتفاق می افتد که شمع صعودی بلافاصله با یک شمع نزولی دنبال می شود که کاملا آن را در بر می گیرد. این بدان معنی است که فروشندگان بر خریداران غلبه کرده اند و ممکن است یک حرکتی قوی رو به پایین به وجود آید.
انبرک صعودی و نزولی – Tweezer Top & Bottom
انبرک ها الگو های بازگشتی هستند. این نوع الگوی شمع معمولا پس از یک روند صعودی یا روند نزولی قوی مشاهده می شود که نشان می دهد روند بازگشتی به زودی اتفاق خواهد افتاد. توجه کنید که شکل شمع ها چگونه مثل یک جفت انبرک به نظر می آیند!
کندل استیک در تحلیل تکنیکال
تجارت با الگوهای کندلی در نمودارهای دوره های زمانی خاص ، درک بهتر بازار را فراهم می کند. نمودارهای شمعدان عمق اطلاعات بیشتری نسبت به نمودارهای میله ای قیمت سنتی دارند.
نمودار های شمعی یا کندل استیک در تحلیل تکنیکال
کندل استیک نوارهای نمایشی در نمودارها هستند که نشان دهنده حرکت قیمت برای دوره های خاص از قیمت افتتاحیه ، بالاترین قیمت ، پایین ترین قیمت و قیمت پایانی است. در قرون وسطی توسط بازرگانان شرق به منظور تعیین و پیگیری قیمت برنج و کالاهای غذایی از آن استفاده می شد.
شمع های ژاپنی باید سیگنال های دیداری مختلفی ارائه دهند که درک عملکرد را آسان تر می کند. تجارت با الگوهای کندلی در نمودارهای دوره های زمانی خاص ، درک بهتر بازار را فراهم می کند. نمودارهای شمعدان عمق اطلاعات بیشتری نسبت به نمودارهای میله ای قیمت سنتی دارند.
شمعدان های ژاپنی بر رابطه بین قیمت افتتاحیه و قیمت بسته شدن تمرکز می کنند. نمودار شمعدان ژاپن شرح مفصلی از نمودار قیمت را با یک تصویر تقریباً سه بعدی در اختیار معامله گران قرار داده است.برخلاف شمعدان ها ، نمودارهای میله ای بیش از هر چیز روی بالا و پایین قرار کندل های صعودی و نزولی دارند.
مهمترین نکته در مورد کشیدن کندل استیک بر روی نمودارها این است که شما می توانید الگوهای واضح تری را در مقایسه با انواع دیگر نمودارها مشاهده کنید. یک معامله گر که از کندل استیک مختلفی استفاده می کند ، باید انواع مختلفی از اقدامات همراه را نیز شناسایی کند ، که تمایل به پیش بینی معکوس یا ادامه روند دارد. علاوه بر این ، وقتی آن را با سایر ابزارهای تجزیه و تحلیل فنی ترکیب می کندل های صعودی و نزولی کنیم ، باید تخمین دقیق تری از حرکات بالقوه قیمت بدست آوریم.
همانطور که از تصویر بالا می بینیم ، بستن شمع ها با قیمتی بالاتر از قیمت باز شده باعث ایجاد شمع های سفید (صعودی) می شود. از طرف دیگر ، بستن شمع ها با قیمتی کمتر از قیمت باز شده باعث ایجاد شمع های سیاه (نزولی) می شود. وجوهی که با اقدام قیمت تشکیل می شوند “بدنه” نامیده می شوند. افراط در حرکت قیمت روزانه ، که با خطوطی از بدن نشان داده می شود ، دم نامیده می شود – (فتیله یا سایه).
برای جمع بندی بهتر – کندل استیک حاوی اجزای زیر هستند:
بدنه : ضخیم ترین قسمت شمع که نشان دهنده تقابل قیمت باز و بسته شدن است.
فتیله یا دم : می توان آن را (سایه شمع) نامید. نامها متفاوت است ، اما همه آنها به خط بالا و پایین بدن شمع اشاره دارند ، که نشان دهنده کل مسیر قیمت در یک بازه زمانی خاص است ، که نشانگر حداکثر و حداقل بدنه شمع در نمودار قیمت است.
رنگ : به ما این امکان را می دهد که شمع صعودی است یا نزولی ، یعنی قیمت آن بالا یا پایین می رود. این رنگ ها را می توان با توجه به ترجیحات خود معامله گر سفارشی کرد.
نمودار معاملات شمعدان ژاپن با قابلیت استفاده از آنها در قالب های زمانی مختلفH1) ، D1 و غیره) چهار داده اساسی در آن بازه زمانی انتخاب شده به ما ارائه می دهد:
قیمت شروع:پس از بسته شدن شمع قبلی ، شمع جدیدی شروع به شکل گیری می کند و نقطه شروع ، سطح بسته شدن شمع قبلی است. اگر شکافی در بازار وجود داشته باشد ممکن است موارد استثنایی وجود داشته باشد.
قیمت بسته شدن:اگر صعودی باشد بالاترین سطح بدن شمع است. در صورت افسردگی ، پایین ترین نقطه در بدن خواهد بود. از این سطح ، در شرایط عادی ، شمع بعدی شروع می شود.
بالاترین قیمت:این بالاترین سطحی است که در دوره زمانی مربوطه به قیمت رسیده است. قیمت نوسان دارد و در انتهای فتیله به حداکثر خود می رسد. هنگامی که قیمت بسته شدن در انتهای بالای شمع قرار دارد کمتر قابل مشاهده است.
پایین ترین قیمت:این کمترین سطحی است که قیمت در دوره زمانی مربوطه به آن رسیده است. قیمت نوسان دارد و در انتهای فتیله به حداقل می رسد. وقتی قیمت بسته شدن در انتهای پایین شمع است کمتر قابل مشاهده است.
نحوه اندازه گیری طول کندل استیک:
شمع از بالاترین سطح تا کمترین سطح خود در پیپ اندازه گیری می شود ، بالاترین سطح شمع نشان دهنده نقطه مقاومت است و کمترین سطح شمع نشان دهنده نقطه پشتیبانی است. و هرچه اندازه شمع بزرگتر باشد ، سطح پشتیبانی و مقاومت آن بیشتر خواهد بود ،
اگر نشانگر ماوس را روی شمع ژاپنی که می خواهید اندازه بگیرید قرار دهید ، تمام اطلاعات لازم در پایین سمت راست سکوی تجارت ظاهر می شود:
تاریخ شمع مربوطه
O : قیمت باز شمع الشمع
H: حداکثر قیمت رسیده است
L : حداقل قیمت رسیده است
c : قیمت بسته شدن شمع
همبستگی بین سطح باز و بسته شدن کندل استیک:
از آنجا که بدنه رنگی شمع نشان دهنده قرائت مثبت یا منفی در طی روند صعودی است ، یا در شرایط بازار صعودی ، خرید معمولاً در فضای باز انجام می شود. قیمت باید افزایش یابد ، و یک شمعدان توخالی سفید (به عنوان مثال بالا سفید) تشکیل می شود. گاوها یا “معامله گران روند صعودی” حرکت قیمت بازار را کنترل می کنند و طول یا فاصله باز و بسته نشان دهنده تسلط آنها بر حرکات بازار است.
در شرایط بازار خرس ، یا در طی روند نزولی شدید ، شمع های سیاه بدنی (مانند مثال) تشکیل می شوند. این نماینده فروشندگانی است که در فضای باز وارد بازار می شوند و در آن زمان خاص تسلط دارند. نمودارهای الگوی شمعدان ژاپنی ، در مقایسه با نمودارهای میله ای ، تجزیه و تحلیل بسیار خوبی از شکل و رنگ بدنه شمع انجام می دهند.
سایه ها و ارتباط آنها با بدنه شمع:
طول فتیله نشان دهنده گرانی و / یا پایین آمدن شمع است ، در مقایسه با قیمت باز و بسته شدن نشان داده شده در بدنه واقعی شمع ، که همچنین می تواند نشان دهنده انکار سطح حمایت یا مقاومت در بازار باشد. اگر شاهد دم های بلند ، سایه ها یا فتیله ها باشیم ، عامل مهمی که باید در نظر گرفت این است که آیا بعد از یک روند نزولی طولانی مدت تشکیل می شوند یا خیر ، زیرا این نشان می دهد که روند روند خود را از بین می برد ، تقاضا در حال افزایش است یا عرضه در حال کاهش است.
اگر دم ، سایه یا فتیله هایی روی قسمت شمع های ژاپنی ایجاد کنیم ، به خصوص پس از افزایش طولانی قیمت ، این نشان می دهد تقاضا رو به کاهش است و عرضه در حال افزایش است. سایه بزرگتر ، مهمتر است که آن را در رابطه با بدنه شمع تجزیه و تحلیل کنید ، زیرا این ممکن است قدرت واژگونی را نشان دهد. قوی ترین این شمع ها Pin Bar یا Pins است. مانند مورد سوم:
در تصویر بالا ، دم نوار Bullish Pin آویزان است و پشتیبانی را رد می کند. ما از این نوع شمعدان با عنوان Bullish Pin Bar یاد می کنیم ، پس از شکل گیری میله صعودی صعودی ، معمولاً شاهد رونق “خریداران در آن لحظه” هستیم و بنابراین قیمت افزایش می یابد. برعکس ، وقتی دم نوار Bearish Pin Bar بیشتر شود و مقاومت را رد کند ، شاهد رونق “فروشنده ها در حال حاضر” خواهیم بود و قیمت در این حالت معمولاً کاهش می یابد. قوی ترین شمع های رفلکسولوژی دارای فتیله هایی بسیار طولانی تر از بدن و بینی بسیار کوچک یا گاهی اوقات فاقد بینی هستند.
۱۲ مورد از محبوب ترین الگوهای نمودار کندل استیک:
الگوهای شمعدانی ژاپنی اغلب در بازارهای فارکس و CFD بر روی سهام و شاخص ها (سهام) ظاهر می شوند. بیایید با آنها آشنا شویم و نحوه تشخیص آنها را در نمودار سیستم عامل های مختلف تجاری – ۹ مدل محبوب:
۲. شمع چکش معکوس
۴٫شمع Star Shooting
۵. شمعدان آویزان
۶٫شمعدان Piercing Line
۷. شمعدان بلعنده / صعودی
۸. شمعدان ابر تاریک
۹. شمعدان سه کلاغ سیاه
۱۰. شمعدان های ۳ سرباز
۱۱٫شمعدان Morning Star
۱۲. شمعدان ستاره شب
۱. شمعدان چکش
شمع چکش سایه کمتری دارد که معمولاً دو برابر بدن واقعی است. این یک الگوی شمع معکوس صعودی است ، که معمولاً در پایین روند نزولی مشاهده می شود. بدن می تواند صعودی یا نزولی باشد ، اما در صورت صعودی قدرت آن در نظر گرفته می شود.
۲. شمعدان وارونه
همانطور که از نام آن پیداست ، شمع چکشی وارونه ژاپنی همان شباهت نشان داده شده در قسمت قبل را دارد ، اما تفاوت در این است که به طور متقارن معکوس است. این بدان معنی است که فتیله بلندی که این بار چکش را متمایز می کند قسمت بالایی است که روی بدنه قرار دارد.
این سیگنال برای چکش معتبر باقی مانده و همچنین سیگنال صعودی احتمالی را نشان می دهد.
۳- الگوی ستاره
شمع ستاره در یک روند صعودی ظاهر می شود ، که نشان دهنده برگشت احتمالی روند است. فتیله بلند در جهت بازار ، وارونه و طولانی تر از بدنه شمع است. بدن می تواند صعودی یا نزولی باشد ، اما اگر نزولی باشد ، قویتر در نظر گرفته می شود.
۴- شمعدان ابر تاریکی
شمع ابر تیره یک الگوی معکوس نزولی است که در روند صعودی ظاهر می شود. این شامل دو شمع است: اولی صعودی ، و دومی نزولی است. شمع ابر تیره با باز شدن شمع دوم در بالای سطح بسته شدن شمع اول تشکیل می شود ، اما سپس پایین می آید و بالاتر از قیمت باز شدن شمع اول صعودی قرار می گیرد.
۵- شمعدان سه کلاغ سیاه
این نوع شمعدان ژاپنی از ۳ شمع تشکیل شده است ، بازار با روند صعودی مشخص می شود و مشاهده می شود که ۳ شمع قرمز متوالی روی نمودار وجود دارد و هر شمع در داخل بدنه شمع قبلی باز می شود و هر شمع در پایین ترین سطح بسته می شود
نوع الگو: ادامه روند
جهت: نزولی
۶- سه سرباز سفید
برای شناسایی صحیح این الگو باید ۳ شمع مشاهده کنیم. هر شمع در سطوح بالاتر از شمع قبلی باز و بسته می شود.
به هر شمع توجه کنید ، قیمت باز شدن باید در بدنه شمع قبلی باشد.
این سه شمع متوالی آبی (صعودی) هستند ، در حالی که بازار روند صعودی دارد.
نوع الگو: ادامه روند
جهت: به سمت بالا
۷- شمعدان ستاره صبح
این نوع الگوی شمعدان ژاپنی نیز از ۳ شمع تشکیل شده است و در نمودارهای بازار خرس دیده می شود. این الگو با یک شمع سیاه نزولی شروع می شود و به دنبال آن یک Doji یا یک شمع کوچک کوچک سیاه و سفید ، و سپس یک شمع موتوری سفید صعودی ایجاد می شود که جهت را معکوس می کند.
۸- شمعدان ستاره شب
بازار در این حالت با صعود مشخص می شود ، و الگوی آن توسط ۳ شمع تشکیل می شود ، اولین شمع صعودی سفید است و پس از آن یک شمع بدن کوتاه و یک فتیله بلند با روند صعودی. و بلافاصله پس از آن ، یک شمع سیاه نزولی روی نمودار ظاهر می شود.
شمع های Marbuzo High Momentum چیست؟
شمع های با تکانه زیاد که معمولاً در سطح پشتیبانی یا مقاومت باز می شوند ، شمع Marubozu نامیده می شوند. شمع ماروبوزو یک شمع مومنتوم است که یا دم کوچکی دارد و یا اصلاً دم و سایه ندارد. این نوع شمعدان بسیار قدرتمند است و از نظر عملکرد قیمت معنی زیادی دارد. ماروبوزو فروش در سطح مقاومت یا خرید در سطح پشتیبانی را نشان می دهد. ماروبوزو به ژاپنی به معنی “سر طاس” یا “سر تراشیده” است.
به این دلیل که این شمع حداقل یک سایه ندارد ، یا سایه بسیار کوچک است. در معاملات بازار مدرن ، ماروبوسو همچنین می تواند یک فتیله بسیار کوچک در هر دو طرف داشته باشد و هنوز هم ممکن است با همان نام خوانده شود.
به همین دلیل است که از اصطلاح شمع های مومنتوم استفاده می شود. شمع آبی ماربوزو که در روند صعودی ظاهر می شود ممکن است نشان دهنده ادامه روند باشد ، در حالی که در روند نزولی ، شمع آبی مارپوزو می تواند الگوی برگشت صعودی را نشان دهد.
برعکس ، ماربوزوی قرمز در روند نزولی ممکن است نشان دهنده ادامه آن باشد ، در حالی که در روند صعودی ، ماربوزوی قرمز در روند نزولی می تواند الگوی برگشت احتمالی نزولی را نشان دهد.
شمع دوجی چیست؟
شمعی که قیمت بسته شدن آن همان مکانی باشد که باز کرده یا بسیار نزدیک به محل باز شدن آن است ، شمع دوجی نامیده می شود.
به خاطر سپردن نام و شرح الگوهای شمعدان ژاپنی ، شرط لازم برای تجارت موفق نیست. با این حال ، برای هر معامله گر اقدام مفید است. با نگاهی به انواع شمعدان ، می توانید حرکت ، روند ، خریداران و فروشندگان فعلی و همچنین تعصب کلی بازار را ببینید.
نحوه اعتبارسنجی کندل استیک
۱-تا زمان بسته شدن آخرین شمع صبر کنید تا الگو تأیید شود
۲-تأیید الگوهای شمعدان ژاپنی با سطح پشتیبانی و مقاومت
۳-الگوهای شمعدان را در استراتژی تجارت خود بگنجانید
اکنون که می دانید چطور الگوهای شمعدان ژاپنی را که به هم ریخته نیستند شناسایی کنید ، باید یاد بگیرید که این شکل گیری ها را به وجود بیاورید یا اعتبار دهید.
شکل گیری شمع های ژاپنی سیگنالی است که احساسات سرمایه گذاران را در یک زمان خاص در بازار ترجمه می کند. مانند هر سیگنال ، به تنهایی کافی نیست و قبل از توجیه باز کردن موقعیت ، به تأیید نیاز دارد.
الگوی شمعدان ژاپنی را با آخرین بسته شدن شمع تأیید کنید
اولین قدم اساسی در تأیید شکل گیری الگوی شمعدان جدید ژاپن بستن آخرین شمع است.
کندل استیک روانشناسی سرمایه گذاران را برای یک واحد زمانی خاص ترجمه می کنند. تا زمانی که شمع بسته نباشد ، این موارد را نخواهید داشت: فقط می توانید آن را حدس بزنید.
اگر متوجه شدید که الگوی خاصی در حال شکل گیری است و شمع فعلی بسته نشده است ، باید صبر کنید تا این شمع بسته شود تا سیگنال درست شود. در واقع ، شما می توانید نوسانات لحظه آخر را داشته باشید که ظاهر شمع را کاملا تغییر داده و الگویی را که فکر می کردید می دانید لغو کند.
تأیید کندل استیک با پشتیبانی و مقاومت
شمع های ژاپنی و ترکیبات فنی آنها ابزاری قدرتمند برای پیش بینی توسعه قیمت است. با این حال ، ممکن است ترکیب آنها با سطح قیمت روانشناختی در بازار برای تأیید سیگنالهای الگوهای شمعدان مناسب باشد.
برای تأیید ، مثلاً تغییر روند یا لحظه های بلاتکلیفی ، می توانید از سطوح پشتیبانی و مقاومت استفاده کنید. نقاط محوری نیز سطح قیمت روانشناختی است که می تواند به ویژه برای تأیید نشانه های الگوهای شمعدان ، به ویژه برای معامله گران روز مفید باشد.
الگوهای کندل استیک را به استراتژی تجارت خود اضافه کنید
سازه های شمعدان ژاپنی در معاملات اطلاعات مهمی در مورد روانشناسی سرمایه گذاران بازار به دست می دهد. این اطلاعات برای تأیید سیگنال های استراتژی تجارت شما مفید است.
دیدگاه شما