گوگل فارکس
پیوت Pivot چیست؟ | آموزش پیوت مینور و ماژور | تشخیص نقاط پیوت
پیوت Pivot چیست؟ | آموزش پیوت مینور و ماژور | تشخیص نقاط پیوت
این مقاله به توضیحاتی آموزشی درخصوص نقاط با اهمیت پیوت Pivot در تحلیل تغییرات قیمت سهام می پردازد. این نقاط نشان دهنده تغییرات موجود در روند از حالت صعودی کامل به نزولی کامل یا برعکس می باشند. اهمیت کارکرد این نقاط در پیش بینی آتی قیمتها می باشد. نقاط پیوت را میتوان با کمک اندیکاتورها نیز شناسایی کرد.
پیوت Pivot چیست؟
پیوت Pivot نقاطی کلیدی هستند که در نمودارهای روند تغییرات قیمت مورد ارزیابی قرار می گیرند. در اصل نقاطی که تغییر جهش رخ داده در نمودار را مشخص می کنند، پیوت نام دارند. به سادگی می توان گفت که نقاط با اهمیتی که در نمودارها مسیر تغییر جریان قیمتی را مشخص می کنند، همان پیوتها می باشند. در این قسمت به توضیح درباره انواع پیوت Pivot، کاربرد پیوت، محاسبه و اهمیت محاسباتی آن مطالبی بیان می نماییم.
به نمودار زیر نگاه کنید. اگر دقت کنید در ابتدا نمودار روند قیمتی در حال بالا رفتن است. هر چند در برهه هایی از زمان کاهش محسوسی دیده می شود اما کلیت نمودار در حال بالا رفتن است. شیب خط روند آبی رنگ سمت چپ این مطلب را تصدیق می کند. اما از نقطه ای که ما آن را پیوت Pivot می نامیم، به ناگاه کلیت تغییرات قیمت نزولی می شود که شیب خط روند قرمز رنگ سمت راست با شیب نزولی نشانگر آن است. پس پیوت Pivot همین نقطه راس تغییر روندهای بزرگ است. نقطه تغییر را در نمودار پیدا کنید. این نقاط کلیدی هستند و راهکار اصلی این مقاله می باشند.
جهت ثبت نام در آمارکتس بروکر کلیک کنید و 20% بونوس هدیه دریافت نمایید .
آموزش پیوت مینور و ماژور
این قسمت آموزش پیوت مینور و ماژور در تحلیل تکنیکال را دنبال خواهد کرد. این نقاط بر دو نوع نقاط مینور و ماژور تقسیم بندی می شوند. پیوت مینور موج اصلاحی یک روند اصلی است که نوسان گیرها به دنبال آن هستند، نقاطی با تغییرات کوچک می باشند. در این نقاط، به صورت مقطعی و کوتاه، روند، تغییر می یابد. یعنی اگر صعودی بود، تغییر جهت می دهد و در مقطعی کوتاه نزولی می شود و برعکس. چرا نوسان گیرها به این نقاط علاقه مند هستند؟ زیرا به دنبال سود مقطعی هستند. این نقاط تعیین کننده ایامی است که سودها قطعی شکل گرفته است. نوسان گیری در حال تجربی کاری عادی است اما توجه صرف به جریان نوسان گیری و استفاده از فرصتهای لحظه ای فقط به نفع فرد است و جامعه و تولید از این حرکت بهره نخواهد برد. اما در پیوت ماژور، تغییر جهت روند به طور گسترده شکل می گیرد و در مقطع زمانی طولانی تر، روند صعودی ناگاه نزولی می شود و برعکس. این نقاط برای تحلیلگری بسیار مناسب است. زیرا معامله گران می دانند که سهام در طول زمان ارزش خود را نشان خواهد داد.
پیوت مینور
به شکل زیر توجه کنید. در فاصله نقاط A تا B روند کلی نمودار تغییرات قیمت صعودی است. می توان با رسم یک خط از A تا B مشاهده نمود که شیب مثبت است و لذا روند تغییرات که همان شیب خط است، صعودی می باشد. اما در همین فاصله، برخی اوقات دیده می شود که در زمانهایی تغییرات قیمتی در بازه های محدود و کوچکی تغییر جهت داده و مجدد با روند کلی که صعودی است، هم جهت می شود. این نقاط که در آنها تغییر جهت های ریز و کوچک در یک روند کلی اتفاق می افتد همان پیوت مینور است که در شکل زیر با فلش های قرمز و آبی مشخص شده اند.
پیوت ماژور
حال به نمودار زیر نگاه بیاندازید. همانطور که مشاهده میکنید تا قبل از رسیدن قیمت به نقطه B روند کلی تغییرات مثبت بوده و روند صعودی داشتیم اما با رسیدن به نقطه B به ناگاه روند تغییرات به سمت نزولی شدن پیش رفته است. حال از سوی دیگر از نقطه B تا رسیدن به نقطه C روند کلی نمودار نزولی است اما با رسیدن به نقطه C به ناگاه روند کلی تغییرات صعودی می شود. این دو نقطه B و C همان پیوت ماژور هستند.
اندیکاتورهای ترسیم کننده خطوط پیوت
اندیکاتورهایی وجود دارند که بر اساس آنها می توان خطوط پیوت را بر روی چارت بروکرها مشاهده نمود. یکی از اندیکاتورهای ترسیم کننده خطوط پیوت اندیکاتور Daily pivot میباشد که آموزش محاسبه خطوط پیوت آن به شکل زیر است:
جهت محاسبه خطوط پیوت روزانه به چهار پارامتر روز گذشته (بازه زمانی روز قبل) نیازمندیم. که این چهار پارامتر عبارت است از : بالاترین قیمت، پایین ترین قیمت، نقطه باز شدن کندل و نقطه بسته شدن کندل روز گذشته.
Pivot Point=High+Low+Close÷3
این خطوط مشابه همان نمودارهای شمعی هستند که به طور دنباله دار در کنار هم نقاط حمایت و مقاومت را نشان می دهند. با استفاده از این اندیکاتور می توان پیوت های روزانه ، هفتگی و ماهانه را شناسایی کرد. به شکل زیر توجه کنید. پیوتهای روزانه و هفتگی این اندیکاتور مشخص است.
یکی دیگر از اندیکاتورهایی که به کمک ما خواهد شتافت، اندیکاتور مکدی یا همان اندیکاتور MACDاست که با توجه به نمودار روندی که در زیر نمودار تغییرات نمایش می دهد و میله های شمعی وار تغییرات قیمت را به صورت قله و دره نمایش می دهد، پیوتهای مینور و ماژور را به خوبی به ما نشان خواهد داد. به نمودار زیر دقت کنید. در یک روند صعودی مشخص ، نقاط اصلاحی بازار منطبق با نقاط برگشت اندیکاتور مکدی شده است. اندیکاتور macd میله هایی کوتاهتر از میله های قبل تشکیل داده است.
نحوه تشخیص نقاط پیوت
علاوه بر اندیکاتورهای ترسیم کننده خطوط پیوت ، جهت تشخیص نقاط پیوت میتوانید نقاط حمایت و مقاومت گذشته بازار را در تایم فریمهای مختلف بصورت دستی ترسیم کنیم. چنانچه این نقاط ساپورت و رزیستنس با نقاط پیوت بازار طلاقی و همپوشانی پیدا کند احتمال موفقیت در معامله ما دو چندان خواهد بود.
اهمیت و کاربرد پیوت Pivot
در شکل های بالا مشاهده می شود که امواج و نقاط پیوت چگونه در کنار همدیگر قرار گرفته اند و راهکارهای شناسایی آنها نیز مشخص گردیده است. با توجه به مطالب فوق مشخص می شود که اهمیت پیوت (Pivot) در تحلیل تکنیکال شناسایی تغییر روندها می باشد. همین کارکرد پیوت در محاسبات آتی و پیش بینی تغییرات قیمت در فواصل زمانی قیمت بسیار ارزشمند است. پیوت Pivot نقطه ای است که با شناسایی آن می توان قله و دره بعدی را پیش بینی کرد و تا قبل از رسیدن به نزول، سهام خود را فروخت و یا اندیشه ای درازمدت پیاده سازی کرد.
پیوت (pivot) در تحلیل تکنیکال چیست؟
یکی از اصلی ترین نکاتی که باید در تحلیل تکنیکال به آن دقت داشت، پیوت (pivot) یا همان نقطه چرخش قیمت است. در صورتی که یک معامله گر به این سطح از مهارت برسد، می تواند روند بازار را به خوبی تشخیص دهد. نقطه چرخش قیمت یکی از پرکاربردترین ابزارهای تحلیل تکنیکال است که می توان برای بررسی وضعیت گذشته قیمت استفاده کرد. به نقاط چرخش قیمت در نمودار، پیوت گفته می شود که به دو دسته تقسیم می شوند: پیوت ماژور و مینور. برای آشنایی بیشتر با این اصطلاح، ادامه مطلب را با ما همراه باشید.
انواع نقاط چرخش قیمت (Pivot)
نقطه چرخش قیمت زمانی اتفاق می افتد که نیروی تقاضا و یا عرضه بر دیگری غالب شود. البته این نکته را در نظر داشته باشید که در یک نمودار انواع نقطه چرخش قیمت وجود دارد که هر یک در دسته بندی های زیر قرار دارد.
منظور از نقطه چرخش قیمت در نمودار، نقطه ای است که بازار به میزان مشخصی در یک جهت حرکت کرده و بعد از تشکیل سقف یا کف، با روند نسبتا قوی در جهت مخالف حرکت می کند. بیشترین کاربردی که نقطه چرخش قیمتی دارد در روش های پرایس اکشن است. اگر قیمت به اندازه سه کندل حرکت کند و پس از تشکیل یک کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط در جهت مخالف حرکت کند، یک pivot قیمتی یا همان نقطه بازگشت قیمت تشکیل می شود. تنها راه تشخیص این نوع نقاط چرخش قیمتی، از طریق چشم بوده و ابزار تحلیلی خاصی نمی خواهد.
این نوع از نقطه چرخش قیمت براساس داده های قیمتی و فرمول های ریاضی محاسبه می شود و تغییرات قیمتی در آن دخیل نیست. خروجی که این محاسبات به همراه دارد، چند عدد است که از آن به عنوان سطح حمایت و مقاومت آینده بازار استفاده می شود. اعتبار این نمودارها براساس دوره زمانی نمودار و داده های قیمتی است و در مدت زمان مشخصی معتبر بوده و با تشکیل کندل های جدید، تمام این سطوح بروزرسانی می شود. این نکته را در نظر داشته باشید که نمودار یک ساعته برای معامله گران میان مدت، کاربردی ندارند. پیوت های محاسباتی انواع مختلفی داشته که مهم ترین آن، پیوت پوینت و خطوط کاماریلا است. از جمله پیوت پوینت های معروف بازار می توان به موارد زیر اشاره کرد.
انواع پیوت پوینت
Pivot Point (PP) = High+Low+Close/3
در صورتی که قیمت بالاتر از نقطه PP باشد، روند صعودی خواهد بود و باید براساس واکنش های قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت خرید باشیم و در صورتی که چنین موقعیتی اقدام به فروش می کنیم. در این فرمول R، همان سطوح مقاومتی و نقطه S، یا همان نواحی حمایتی نمودار است.
انواع خطوط کاماریلا
در محاسبه خطوط کاماریلا، ناحیه کلیدی همچون PP وجود ندارد اما به دلیل اینکه در محاسبه این خطوط، تعداد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده می تواند قدرت روند را مشخص کند و از این طریق می توان معاملات را به صورت دقیق انجام داد. در اصل شناسایی پیوت ماژور زمانی که قیمت به سطوح 3 الی 4 برسد، در درجه اول نشان دهنده قدرت روند و تحرک قیمتی بالا است. البته این نکته را در نظر داشته باشید زمانی که قیمت به سطح 3 الی 4 برسد، روند از قدرت بالایی برخوردار بوده و تحرک قیمتی بالایی خواهد داشت.
توجه به این نکته ضروری است که محاسبه گرهای نقطه Pivot، شاخصهای پیشفرض در اکثر پلتفرمهای تحلیلی هستند و حتی اگر آنها را ندارید، میتوانید آنها را به صورت رایگان از منابع مختلف دانلود و نصب کنید. امروزه در بسیاری از استراتژی های معاملاتی، pivot ها به عنوان ابزار اصلی در کنار مواردی مانند خطوط روند، میانگین متحرک و غیره استفاده می شوند.
پیوت ماژور
حتی اگر با تحلیل تکنیکال آشنا نباشید با نگاهی به شناسایی پیوت ماژور نمودار قیمت، کف و سقفی که باعث حرکت شدید قیمت در جهت مخالف شده است کاملاً مشخص است. این نقطه بازگشت، محور اصلی نامیده می شود. این نکات بسیار ارزشمند هستند و تحلیلگران باید از این نقاط چرخش قیمت برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمت استفاده کنند.
پیوت مینور
همچنین نقاط چرخش قیمت دیگری نیز وجود دارد که در نهایت منجر به حرکت های اصلاحی کوچک یا یک روند خنثی می شود. پیوت های مینور در نمودارهای با دوره زمانی کوچک به وفور قابل مشاهده هستند زیرا نوسانات کاذب و متقاطع بیشتر در نمودارهای میان روزی رخ می دهد. از آنجا که نقاط بازگشتی مینور جزئی قدرت زیادی برای تغییر روند و ایجاد حرکات معنی دار قیمت ندارند. الگوهای قیمت و خطوط روند به دست آمده از آنها چندان معتبر نیستند. بنابراین، معامله گران باید به دوره های زمانی مناسب برای کاهش درصد خطای تحلیل مراجعه کنند.
روش تشخیص پیوت های مینور از ماژور
حال که با مفاهیم اساسی پیوت های ماژور و مینور آشنا شدید، حال سوال اصلی این است که چگونه این نقاط را از یکدیگر تشخیص دهیم. از آنجایی که نقاط چرخش قیمت شناسایی پیوت ماژور کاملاً مبتنی بر قیمت هستند، تشخیص چشمی و مقایسه ذهنی سطوح براساس قدرت حرکتهای بعدی قیمت امکانپذیر خواهد بود. اما این نیاز به تجربه کافی در تحلیل تکنیکال دارد! به همین دلیل، یک روش ترکیبی توسعه داده شده است که شامل دو ابزار بازگشتی فیبوناچی و اندیکاتور مک دی است. حتی معامله گران متوسط و مبتدی نیز می توانند این سطوح را تشخیص دهند. در واقع، اگر سطوح کف یا سقف نمودار دارای این دو ویژگی باشد. به احتمال زیاد با یک pivot ماژور روبرو خواهیم شد. قانون کلی شامل موارد زیر است:
تغییر فاز مک دی در زمان تشکیل نقطه چرخش قیمت
اصلاح قیمت حداقل 38 درصد نسبت به موج قبلی
بیش از 38.2 اصلاح زمانی نسبت به حرکت قبلی
اندیکاتور تشخیص پیوت ماژور
اندیکاتور تشخیص پیوت ماژور که توسط تحلیلگران استفاده می شود اندیکاتور MACD است که معمولاً یک فاز مثبت یا منفی را در این اندیکاتور در نظر می گیرد و سپس بالاترین یا کمترین قیمت را در این زمینه به عنوان پیوت ماژور در نظر می گیرد.
مزایای تشخیص صحیح نقطه چرخش قیمت
خط روند صحیح را تشخیص داده و ترسیم کنید
حد ضررهای درست را تعیین کنید
احساسات بازار را بپذیرید و درگیر نشوید
فرار از سردرگمی
پیوت ماژور می تواند شامل مفاهیم قله و دره باشد و معمولاً نقطه عطف روند است. در یک پیوت ماژور، تغییر جهت روند و بازگشت بخش بزرگی از مسیر قبلی وجود دارد که ممکن است به دلیل انتشار یک خبر، وقوع یک رویداد سیاسی یا اقتصادی یا برخورد قیمت با سطح حمایت و مقاومت. تمام قلهها و درههای نمودار که در آنها بازار به طور قابل توجهی تغییر کرده است، محورهای اصلی نامیده میشوند. در Pivot Major، قیمت باید بخش بزرگی از مسیر قبلی خود را برگرداند.
شناسایی صحیح مفهوم پیوت های مینور و ماژور چندین مزیت اساسی دارد که عبارتند از:
اگر سطوح ماژور به درستی شناسایی شوند، می توان از آن برای شناسایی دقیق روندهای اصلی بازار استفاده کرد.
پیوت های مینور نوسانات مقطعی و هیجان بازار هستند. اگر بتوانیم پیوت مینور را از ماژور تشخیص دهیم، درگیر هیجانات بازار نمی شویم و در بازار حرکات احساسی انجام نمی دهیم. شناخت صحیح و درست پیوت ها، می تواند حد ضررهای ایمن و قدرتمندی را برای ما به همراه داشته باشد. در واقع انتخاب نسبت ضرر و زیان مناسب اولین قدم برای رسیدن به یک موقعیت منطقی و اصولی است. درک ماژورهای اصلی در بسیاری از تکنیک های معاملاتی از جمله تکنیک های کلاسیک، هارمونیک و موج می تواند بسیار مفید و موثر باشد. انتخاب صحیح ماژورها، معامله گر را از سردرگمی در بازار رها می کند.
پیوت مینور و ماژور چیست؟
هر تکنیکالیستی برای شروع تحلیل نیاز دارد تا یک سری نقاط رو به عنوان نقاط مهم شناسایی و بر اساس این نقاط روند ها رو تشخیص و یا ابزار ها رو رسم کنه در علم تکنیکال به این نقاط کلیدی پیوت میگیم. پیوت ها نقاطی هستن که چرخشها و تغییر جهت ها در آنها شکل میگیرد. به عبارت علمی تر پیوت مجموعه سه کندل هم راستاست که در جهت خلاف روند قبلی شکل میگیرند.
پیوت ها به شناسایی پیوت ماژور دو دسته تقسیم بندی میشن: پیوت های مینور و پیوت های ماژور
پیوت های مینور
پیوت هایی هستن که برگشت قیمتی محدودی رو شاهد هستیم و در اصطلاح عام نوسانات کوچک خطابشان میکنیم که مورد علاقه نوسان گیران است. اصلاح های کوچکی که در آن ها شاهد توقف کوتاه مدت روند اصلی هستیم و از دید تکنیکال ارزش و اعتبار خاصی ندارن و ما نباید این نقاط رو مرجعی برای رسم خط روند یا الگو ها قرار بدیم …
پیوت های ماژور
برگشت های بزرگی هستند که در این نقاط جهت روند عوض میشه و روند های نزولی تبدیل به روند های صعودی و یا بلعکس میشوند و این نقاط مهم باید توسط تکنیکالیست شناسایی و بر اساس انها خط روند ها و کانال ها و یا الگو ها رسم شوند. پس به عبارت ساده تر پیوت های مینور نوسانات کوتاه و بی اعتباری هستن که در تعیین الگو های نموداری نقش موثری ندارن و ما باید از آنها چشم پوشی کنیم همچنین در هنگام ترید کردن باید مراقب باشیم که در تله این نوسانات کوتاه نیفتیم چرا که این نقاط خلاف روند اصلی هستن ولی پیوت های ماژور نقاط با اهمیتی هستن که ما باید حداکثر سعیمان را بکنیم که این نقاط رو شناسایی کنیم چرا که در این نقاط روند ها تغییر جهت میدهند و هدف ما هم ترید کردن در جهت روند های تازه شکل گرفته و رسم الگو و ابزار ها بر روی این نقاط مهم هست.
پیوت های ماژور رو چگونه شناسایی کنیم ؟
پیوت های ماژور شناسایی پیوت ماژور دو ویژگی خاص دارند:
۱. در این نقاط تغییر فاز مکدی شکل میگیره
۲. روند جدید شکل گرفته در نقطه ماژور 38 درصد روند قبلی رو اصلاح میکنه
باید توجه داشته باشیم که پیوت های ماژور در انتهای یک روند شکل گرفته و روند جدیدی رو شروع میکنند. توجه داشته باشید که برای شناسایی نقاط معتبر باید هر دو شرط در کنار هم رعایت شده باشد.
اما من در طی این سالها به یک نکته جالب دیگر نیز رسیده ام و ان این که برای پیدا کردن پیوت های ماژور علاوه بر مکدی ما میتوانیم از اسیلاتور ها (توجه کنید میگم اسیلاتور و نه اندیکاتور، تفاوت این دو رو بعدا خواهم گفت )کمک بگیریم من خودم از دی تی اسیلاتور استفاده میکنم به این شکل که در نگاه اول برای پیدا کردن سریع نقاط ماژور معتبر نقاطی که در آنها دی تی اسیلاتور در محدوده اشباع خرید یا فروش چرخش داشته رو علامت گذاری میکنم معمولا در این روش ۷۰ درصد پیوت های ماژور معتبر شناسایی میشن ولی خوب باز هم باید فیلترشون کنید ولی بسیار کمکتون میکند
باز هم تاکید میکنم که در علم تکنیکال ما مجاز نیستیم به هیچ عنوان هیچ ابزاری رو بر روی مینور ها رسم کنیم حتما باید ابزار ها. واگرایی ها. پترن ها. چنگال ها، فیبو ها بر روی ماژور رسم بشوند. تنها میتونیم در روند های خنثی مینور ها رو در غالب کانال های کوچک نشان دهیم
توجه داشته باشید که پولبک ها هم به صورت استثنا معمولا مینور هستند و توجه داشته باشید که روش های زیادی برای شناسایی پیوت معرفی شده اما ساده ترین و پر کاربردترین روش روش دیداری هست که امروز معرفی کردیم.
شناسایی نقاط چرخش بازار
یکی از مواردی که به شدت مورد توجه معاملهگران بازارهای مالی قرار میگیرد، آگاهی از نقاطی است که بازگشت قیمت در آنها اتفاق میافتد. زمانی که افراد بتوانند این نقاط را به درستی شناسایی کنند، میتوانند با حفظ سرمایه اولیه، به سود مورد نظر خود برسند و در شرایطی که بازار سیر نزولی در پیش دارد، قبل از وقوع ریزش از آن خارج شوند. اگر چه تعیین نقاط کف و سقف قیمت، نقاط ورود و خروج و به طور کلی آگاهی از زمانبندی حرکات بازار، امری نیست که به راحتی بتوان بر آن تسلط یافت، با این حال با استفاده از ابزارهای مختلفی میتوان محدوده این نقاط قیمتی را پیدا کرد. به این نقاط که نمایانگر محل تغییر جهت روند بوده و به عبارت دیگر تغییرات معکوس قیمت در آنها اتفاق میافتد، نقاط پیوت (چرخش) بازار گفته میشود. به نظر میرسد که شناسایی صحیح پیوت ماژور یک اصل اساسی در بازار میباشد که عدم تشخیص دقیق آن موجب بروز اشتباهات معاملاتی، از دست رفتن سود و افزایش ضرر خواهد گردید.
به کمک پیوتها میتوان وضعیت پیشین و کنونی قیمت سهام را بررسی کرد. پیوتها در تحلیل تکنیکال به انواع مختلفی تقسیم میشوند که در ادامه روشهای مختلف تشخیص آنها ارائه و مورد بررسی قرار میگیرد. در ابتدا لازم است کمی بیشتر با نقاط پیوت، اهمیت و انواع آن آشنا شویم.
پیوت چیست؟ معرفی پیوت مینور و ماژور
منظور از نقاط چرخش بازار (Pivot Point)، سطوحی است که در آن روند بازار تغییر میکند. به عبارتی، چنانچه بازار صعودی باشد، با رسیدن به آن شروع به ریزش کرده و قیمتها کاهش مییابند و بالعکس. نقاط پیوت یا محل تغییر جهتها در بازار به دو دسته ماژور یا اصلی و مینور یا فرعی تقسیم میشوند که عبارتند از:
پیوت اصلی (ماژور): در پیوتهای ماژور یا اصلی، بازار با یک چرخش محسوس مواجه میشود که قیمتها را به طور جدی تغییر میدهد. در پیوت ماژور، قیمتها بخش زیادی از مسیر قبلی خود را باز میگردند، که دلیل این تغییر مسیر میتواند انتشار یک خبر مهم، مسائل سیاسی و اقتصادی و یا برخورد با سطوح حمایت و مقاومت کلیدی چارت باشد.
پیوت فرعی (مینور): در پیوتهای مینور تغییر قیمتها محدود و موقتی بوده و بازار با یک اصلاح کوچک رو به رو میشود که پس از مدتی مجدداً به روند اصلی خود باز خواهد گشت. معاملهگران تازهکار معمولاً درگیر پیوتهای فرعی شده و پیش از رسیدن سهام به سود واقعی خود، دست به فروش میزنند. بر این اساس، عدم تشخیص صحیح سطوح یادشده و ناتوانی در تفکیک سطوح اصلی و فرعی، ممکن است سبب کاستن از سود قابل دستیابی و یا ورود عجولانه به معامله و مواجهه با ضرر شود که این امر خود مبین اهمیت موضوع شناسایی نقاط چرخش بازار میباشد.
نقاط چرخش (پیوت) اصلی و فرعی و رفتار قیمت در مواجهه با آنها
روشهای تشخیص نقاط پیوت
وقتی بازار در یک جهت، به صورت صعودی یا نزولی حرکت میکند، پس از مدتی یک سقف یا کف تشکیل میشود که در این شرایط شاهد یک پیوت در بازار خواهیم بود. معاملهگرانی که در این حرفه تبحر دارند، به طور چشمی و بر طبق مقایسات و محاسبات ذهنی میتوانند نقاط پیوت را تشخیص دهند که این امر نتیجه داشتن تجربه کافی در زمینه تحلیل و تمرین بسیار است. معاملهگران مبتدی نیز به منظور شناسایی نقاط پیوت، میتوانند از ابزارهایی همچون سطوح فیبوناچی و اندیکاتورهایی نظیر MACD بهره بگیرند. نمودار فیبوناچی مجموعهای از خطوط افقی است که سطوح بازگشتی محتمل را نشان میدهند، که هر سطح آن با اعدادی به صورت درصد بیان میشود. یکی دیگر از روشهای شناسایی نقاط پیوت، استفاده از اندیکاتورهای مختلف است که از جمله معروفترین آنها میتوان به اندیکاتور مکدی اشاره نمود. مکدی یک اندیکاتور تکنیکالی معروف است که به منظور نشان دادن رابطه بین دو میانگین متحرک (مووینگ اوریج) به کار میرود. در ادامه این بخش به توضیح روشهای اصلی برای تشخیص نقاط چرخش بازار پرداخته میشود.
1- واگرایی اندیکاتور
حالتی که قله یا درههای قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر حرکت میکنند را واگرایی مینامند. در این حالت قیمت سهام به انتهای مسیر خود رسیده و از این رو تمایل به تغییر روند افزایش مییابد که در واقع به معنای تشکیل سطوح مقاومت و حمایت جدید در بازار میباشد. واگرایی خود به دو دسته معمولی و مخفی تقسیم میشود که بترتیب عبارتند از:
1-1- واگرایی معمولی (Regular Divergence):
این نوع از واگرایی که خود به دو دسته منفی و مثبت تقسیم میشود، به صورت زیر تعریف میگردد.
* واگرایی معمولی منفی: در حالتی که قیمت سقف جدیدی را تشکیل میدهد، اما اندیکاتور موفق نمیشود که قله جدیدی بالاتر از قله قبلی تشکیل دهد.
* واگرایی معمولی مثبت: این نوع واگرایی زمانی به وجود می آید که روند نزولی باشد و به این صورت است که قیمت کف جدیدی پایینتر از کف قبلی خود تشکیل میدهد، در حالیکه اندیکاتور نتوانسته است که کف جدیدی بسازد.
2-2- واگرایی مخفی (Hidden Divergence):
در شرایطی که قیمت در حال اصلاح حرکتی خود برای ادامه دادن مسیر اصلی باشد، این شکل از واگرایی به وقوع میپیوندد. این واگرایی نیز همانند واگرایی معمولی به دو دسته منفی و مثبت تقسیم میشود که به ترتیب عبارتند از:
* واگرایی مخفی منفی: این نوع از واگرایی زمانی به وقوع میپیوندد که اندیکاتور سقفی بالاتر از سقف قبلی خودش را ایجاد نموده باشد، در حالیکه قیمت در روند نزولی بوده و قدرت اینکه به سطح قبلی خود بازگردد، را نداشته باشد.
* واگرایی مخفی مثبت: زمانی که قیمت کفی بالاتر از کف قبلی خودش تشکیل میدهد درحالی که اندیکاتور بر خلاف آن یک کف پایینتر از کف قبلی که تشکیل داده بود را نشان میدهد.
مجموعه حالات مختلف واگرایی فوق شناسایی پیوت ماژور را میتوان در شکل زیر مشاهده نمود.
انواع واگرایی
2- استفاده از اندیکاتور
همچنان که پیشتر بیان گردید، یکی دیگر از روشهای تعیین سطوح بازگشت قیمت در بازار، بهرهگیری از اندیکاتورها میباشد. اندیکاتور MACD به عنوان یکی از بهترین گزینهها برای این امر، میتواند در کنار سطوح فیبوناچی مورد استفاده قرار گیرد. بر این اساس با ترکیب مکدی و اصلاح قیمتی، زمانی که اندیکاتور در فاز مثبت بوده، بالاترین قیمت در آن فاز و زمانی که در فاز منفی قرار دارد، پایینترین قیمت را یافته و این دو نقطه را به یکدیگر متصل نمایید. بر این مبنا، اصلاح قیمت تا 38/2 درصد سطوح فیبوناچی و بروز تغییر فاز در مکدی، نشانگر ماژور بودن سطح یادشده خواهد بود. شمایی از این امر را میتوان در شکل زیر ملاحظه نمود.
3- شکست خط روند (Breakout)
خط روند نیز مانند هر حمایت یا مقاومتی بالاخره شکسته میشود که این شکست تحت تأثیر عواملی همچون حجم معاملات در یک روز، تعداد خریداران و فروشندگان و شکست همراه با ایجاد یک کندل بزرگ که اعتبار بیشتری نسبت به عوامل دیگر دارد، قرار میگیرد. زمانی که حجم بالایی از معاملات در مجاورت سطوح حمایت یا مقاومت رخ دهد، میتواند نشانگر آمادگی بازار برای شکست خط روند باشد. یک معاملهگر با تشخیص شکست خط روند، میتواند شرایط مناسب برای ورود به یک سهم و یا خروج از آن را شناسایی کند.
شکست خط روند و تغییر فاز حرکتی قیمت از نزولی به صعودی
شناسایی نقاط پیوت چه اهمیتی دارد؟
بنابر آنچه در این مقاله مطرح گردید، تعیین دقیق نقاط چرخش بازار دارای مزایایی به شرح ذیل میباشد:
1- شناسایی سطوح ماژور، جهت تشخیص دقیق روند اصلی بازار و آمادگی برای بروز چرخش محسوس در روند قیمتها بکار میرود.
2- پیوتهای مینور، مبین نوسانهای جزئی و اصلاحی بازار میباشند که شناسایی صحیح آنها مانع از درگیری با احساسات و هیجانات بازار میگردد.
3- اجرای معاملات در سطوح متناظر با نقاط ماژور موجب میگردد تا بالاترین احتمال برای موفقیت در معاملات، آنهم با بیشترین نسبت سود به زیان فراهم گردد.
4- کسب تجربه و تسلط بر شناسایی صحیح نقاط پیوت، علاوه بر جلوگیری از سردرگمی در شرایط مختلف بازار، سبب میگردد تا پیشبینی دقیقتری از چگونگی ادامه حرکات قیمت برای معاملهگر امکان پذیر شود.
اگر چه اهمیت شناسایی نقاط چرخش بازار به عنوان یکی از ابزارهای مهم جهت انجام یک سرمایهگذاری صحیح بر کسی پوشیده نیست، با این حال ورود به بازار سهام و معاملهگری در بازارهای مالی امری است که دارای جوانب مختلفی بوده و همانند هر مقوله اقتصادی دیگر، مستلزم دریافت آموزشهای مربوطه و آشنایی با اصول تحلیل و ارزیابی سهام و همچنین اطلاع از اخبار مربوطه از منابع موثق میباشد. بر این اساس سرمایهگذاران میبایست همواره در صدد ارتقای آگاهی و دانش معاملهگری خود باشند تا بتوانند در شرایط متفاوت بازار اقدامات مناسب را صورت دهند. بخش مقالات آموزشی سایت کارگزاری مدبر آسیا، محلی مناسب برای افرادی است که بدنبال راهی دقیق و مطمئن برای آشنایی با اصول انجام معاملات در بازار و روشهای تحلیل سهام میباشند.
شایان ذکر است که با ثبتنام در سایت کارگزاری مدبر آسیا و دریافت کد بورسی میتوانید علاوه بر دریافت آموزشهای یادشده، از بهروزترین و کاملترین امکانات معاملاتی که توسط کارگزاری با بیش از 17 سال سابقه در حوزه بورس و دارای تیمی متخصص و مجرب ارائه میگردد، بهرهمند شوید.
جمعبندی
بنابر آنچه که در این مقاله ذکر شد، شناسایی نقاط چرخش بازار به معاملهگران کمک میکند تا بتوانند در شرایطی که بازار به مدت طولانیتری روند خاصی را دنبال میکند، سریعاً مسیر بازار را تشخیص و همگام با شرایط بازار عمل نموده و درگیر احساسات گذرای بازار نشوند. این بدان معنی است معاملهگر قادر خواهد بود تا چنانچه بازار در آستانه روند نزولی قرار گرفت، با تشخیص سریع موقعیت، فوراً سرمایه خود را خارج کرده و در شرایطی که سیر صعودی در پیش است، به ورود در معاملات جدید اقدام نماید.
تشخیص نقاط کف و سقف یادشده که چرخش قیمتها در آن بوقوع میپیوندد، با استفاده از روشها و ابزارهای مختلفی امکانپذیر است که اساسیترین آنها در این مقاله مورد بررسی قرار گرفت. بدیهی است که ادغام روشهای نامبرده با یکدیگر، میتواند به تعیین سریعتر و دقیقتر نقاط پیوت، منجر شود. لازم به ذکر است که توانمندی در تشخیص پیوتهای مینور از ماژور نیز یک اصل اساسی در بازار سرمایه است که دستیابی به آن، مستلزم افزایش تجربه به کمک انجام تمرینات مستمر میباشد. در پایان اشاره به این نکته نیز ضروری است که اگرچه شناسایی پیوتها یکی از بهترین ابزارهای تحلیل و پیشبینی رفتار قیمتی در بازارهای مالی میباشد، با این حال تکیه بر آن بدون بهرهگیری از سایر اصول تحلیل تکنیکال، فاندامنتال و نیز پیگیری اخبار، نمیتواند به تنهایی راهگشای انجام معاملاتی موفق بشمار رود.
مفهوم پیوت در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
تشخیص دقیق نقاط کف و سقف یا همان نواحی بازگشت قیمت، یکی از مهمترین اهداف تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی میباشد. استفاده از برخی ابزارهای تحلیل نموداری در این زمینه بسیار موثر میباشد. یکی از پرکاربردترین این ابزارها که برای بررسی وضعیت قیمت در گذشته و حال مورد استفاده قرار میگیرد، پیوت (pivot) است. در تحلیل تکنیکال، مبحث پیوت آنقدر حائز اهمیت میباشد که اگر با آن آشنا نباشید، تقریباً هیچ الگویی را نمیتوانید به درستی ترسیم کنید. همین موضوع باعث میشود که نتایج تحلیل اکثر معاملات شما اشتباه از آب در بیایند و در نهایت ضرر کنید. لذا به شما پیشنهاد میکنیم که برای آشنایی با مفهوم پیوت در تحلیل تکنیکال و کاربردهای آن این مقاله از سری مقالههای آموزش بورس از سایت استخدام و آموزش چراغ را تا انتها مطالعه نمایید.
منظور از پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟
پیوت در تحلیل تکنیکال
منظور از پیوت ( pivot ) در تحلیل تکنیکال نقاط محوری و مهمی هستند که معاملهگران با تشخیص آنها میتوانند الگوهای تحلیلی را ترسیم کنند. ابزارهای تحلیل تکنیکال همچون چنگال اندروز، خط روند، الگوها و غیره با استفاده از این نقاط، تغییر روند نمودارها را تا حد زیادی مشخص مینمایند. این نقاط تغییرات موجود در روند از حالت صعودی کامل به نزولی کامل یا برعکس را نشان میدهند. در یک تعریف ساده از پیوت باید بگوییم که پیوتها، نقاط چرخش قیمت در نمودارها هستند که در آنها نمودار قیمت تغییر جهت میدهد. برای آنکه در تحلیلهای خود دچار اشتباه نشویم، باید نقاط پیوت را به درستی شناسایی نماییم. پیوتها بر اساس ماهیت به دو نوع قیمتی و محاسباتی و بر مبنای قدرت بازگشتی نمودار، به دو دستهی مینور و ماژور تقسیم میشوند. در ادامه هر یک از این موارد را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار میدهیم.
انواع پیوت در تحلیل تکنیکال
انواع پیوت
زمانیکه در بازار سرمایه یکی از نیروهای عرضه یا تقاضا بر دیگری غالب شود، پیوتها یا نواحی بازگشت قیمت شکل میگیرند. اهمیت کارکرد این نقاط در پیشبینی آتی قیمتها احساس میشود. اگر شما یک نمودار قیمت را مورد تحلیل و بررسی قرار دهید، انواع مختلفی از پیوت را مشاهده خواهید کرد. در این بخش راجع به انواع مختلف پیوت در تحلیل تکنیکال صحبت خواهیم کرد.
پیوت قیمتی
منظور از این نوع پیوت، نقاط برگشت قیمت میباشد که موجب تغییر روند قیمت سهام میشود. در تعریف کلاسیک پیوتهای قیمتی آمده است یک پیوت در نمودار در صورتی تشکیل میشود که بازار به میزان مشخص در یک جهت حرکت کند و پس از تشکیل سقف یا کف، با یک روند نسبتاً قوی در جهت مخالف پیش برود. تریدرها در روش پرایس اکشن بر این باورند که زمانی یک پیوت یا نقطهی بازگشت قابل اطمینان خواهیم داشت که قیمتها حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نمایند و پس از تشکیل کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف پیشروی کنند. تشخیص این پیوتها اصولاً ابزار خاصی نمیطلبد و بر مبنای قوانین روشهای تحلیلی مختلف و به صورت بصری میباشد. با استفاده از دو روش معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت قبلی یا زمان تشکیل پیوت، میتوان از پیوتهای قیمتی کمک گرفت.
پیوت محاسباتی
بر اساس ماهیت نوع دیگری از پیوت در تحلیل تکنیکال وجود دارد که به آن پیوت محاسباتی میگویند. جزئیات تحرکات قیمتی بازار، در تشخیص این نوع از پیوتها دخیل نیست و نحوهی محاسبهی آنها بر اساس دادههای قیمتی (OHLC) و فرمولهای ریاضی میباشد. خروجی حاصل از انجام این محاسبات اعدادی میباشند که به عنوان سطوح حمایت و مقاومت آتی نمودار به کار برده خواهند شد. با تشکیل کندلهای جدید، این سطوح از پیوتها بهروزرسانی خواهند شد و بر اساس دورهی زمانی نمودار و دادههای قیمتی مورد استفاده، تا مدت زمان مشخصی دارای اعتبار هستند. به عنوان مثال برای معاملهگران میانمدت، نواحی پیوتی نمودار یکساعته کاربردی نخواهند داشت. پیوتهای محاسباتی خود به انواع مختلفی تقسیمبندی میشوند. از مهمترین آنها میتوان به پیوت پوینت (Pivot Point) و خطوط کاماریلا (Camarilla Lines) اشاره کرد. در ادامه هرکدام از این موارد را به صورت جداگانه و مختصر بررسی خواهیم کرد.
۱. پیوت پوینت (Pivot Point)
برای بررسی این نوع پیوت چنانچه قیمتها بالاتر از نقطهی «PP» قرار داشته باشند، روند صعودی میباشد. در این حالت باید بر اساس واکنشهای قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت خرید باشیم. در غیر این صورت هرگاه قیمت کمتر از PP باشد باید اقدام به فروش نماییم. دقت داشته باشید، که نقاط «S» مخفف Support یا همان نواحی حمایتی نمودار میباشند. نقاط «R» هم مخفف Resistance یا همان سطوح مقاومتی در نمودار هستند.
- Pivot Point (PP) = High+Low+Close/3
- R1 = (2*PP)-Low
- R2= PP+(شناسایی پیوت ماژور High-Low)
- S1 = (2*PP)-High
- S2 = PP-(High-Low)
۲. خطوط کاماریلا (Camarilla Lines)
ناحیهی کلیدی مثل «PP» در محاسبات خطوط کاماریلا وجود ندارد. اما تشخیص قدرت روند و معاملات دقیقتر، به دلیل تعدد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده در این روش امکانپذیر خواهد بود. در نگاه اول و زمانیکه قیمت به سطوح ۳ یا ۴ (از نوع R یا S) برسد، به معنای قدرت روند و تحرک قیمتی بالا میباشد. البته این نکته را هم بگوییم که محاسبهگر نقاط پیوت در تحلیل تکنیکال و اکثر پلتفرمهای تحلیلی به صورت اندیکاتورهای پیشفرض هستند. حتی در صورت عدم وجود میتوانید، آن را به صورت رایگان از منابع مختلف دانلود کرده و نصب نمایید. در حال حاضر و در بسیاری از استراتژیهای معاملاتی، پیوتها در کنار مواردی همچون میانگینهای متحرک، خطوط روند و غیره به عنوان ابزار اصلی به کار برده میشوند.
- H4 = ((High-Low)*(1.1/2))+Close
- H3 = ((High-Low)*(1.1/4))+Close
- H2 = ((High-Low)*(1.1/6))+Close
- H1 = ((High-Low)*(1.1/12))+Close
- ((L1 = Close-((High-Low)*(1.1/12
- ((L2 = Close-((High-Low)*(1.1/6
- ((L3 = Close-((High-Low)*(1.1/4
- (L4 = Close-((High-Low)*(1.1/2
پیوت مینور
این نوع از پیوت در تحلیل تکنیکال برای روندهای کوچک، نوسانگیری و همچنین در ابزارهای اصلی تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد. پیوتهای مینور در انتهای اصلاحات قرار دارند و به نوعی تغییر جهتهای فرعی و کوچک هستند. این پیوتها علاوه بر آنکه منجر به حرکات اصلاحی کوچک میشوند، موجب برقراری روندهای خنثی نیز خواهند شد. از آنجایی که نوسانات کاذب و مقطعی در نمودارهای میانروزی بیشتر ایجاد میشوند، پیوت مینورها را در نمودارهای با دورهی زمانی پایین (تایمفریم کوچک) به وفور میتوان مشاهده کرد. این پیوتها عملا از اعتبار بسیار کمی برخوردار هستند. چرا که نقاط بازگشتی مینور، قدرت چندانی در تغییر روند و ایجاد حرکات قیمتی چشمگیر ندارند. به همین دلیل نمیتوان در تحلیل تکنیکال به آنها اعتماد کرد و یا آنها را مرجعی برای ترسیم خطوط روند و یا ترسیم الگوها دانست. بنابراین معاملهگران جهت کاهش درصد خطای تحلیل، ملزم به مراجعه به دورههای زمانی مناسب هستند.
پیوت ماژور
این نوع از پیوت در تحلیل تکنیکال در انتهای روندها قرار دارد. پیوت ماژور بر خلاف مینور پیوت، تغییر جهتهای اصلی نمودار را نشان میدهد. در شناسایی پیوت ماژشناسایی پیوت ماژور ور واقع این پیوتها نقاطی هستند که تحلیلگران برای تحلیلهای اصلی خود از آنها استفاده میکنند. به طوریکه ابزارهای تکنیکالی بر اساس پیوتهای ماژور ترسیم میشوند. البته اگر فردی با تحلیل تکنیکال آشنایی نداشته باشد هم با مشاهدهی نمودار قیمت، کف و سقفهایی که موجب وقوع حرکات قیمتی قوی در جهت مخالف شدهاند را تشخیص میدهد. پیوتهای ماژور، در اصل همین نقاط بازگشتی هستند. درست برعکس پیوت مینور، ماژور پیوتها از اعتبار بالایی برخوردارند. به همین دلیل است که تحلیلگران و معاملهگران برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمتی، از این پیوتها استفاده میکنند.
شناسایی پیوت ماژور از مینور در تحلیل تکنیکال
شناسایی پیوت ماژور از مینور در تحلیل تکنیکال
اکنون که با مفاهیم اولیهی پیوتهای مینور و ماژور آشنا شدید، ممکن است این سوال برایتان به وجود آید که چگونه این دو نوع پیوت در تحلیل تکنیکال را از یکدیگر تشخیص دهیم؟ خوشبختانه، تشخیص این پیوتها به صورت چشمی و بر اساس مقایسههای ذهنی سطوح بر اساس قدرت حرکات بعدی امکانپذیر میباشد. چرا که سطوح پیوتی کاملاً مبتنی بر قیمت هستند. با این همه این نکته را به خاطر داشته باشید که تشخیص این پیوتها قبل از هر چیزی مستلزم داشتن تجربهی کافی در زمینه تحلیل تکنیکال است. بنابراین برای آنکه معاملهگران متوسط و مبتدی هم بتوانند این سطوح را تشخیص دهند، یک روش ترکیبی تدوین شده است. این روش شامل دو ابزار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی است. در صورتی یک پیوت ماژور خواهیم داشت که سطوح کف یا سقف نمودار از دو ویژگی زیر برخوردار باشند:
۱. روند جدید باید تا ۳۸% موج قبلی را اصلاح کند. اگر کمتر از این مقدار باشد یک مینور پیوت در تحلیل تکنیکال خواهیم داشت. (شما میتوانید از ابزارهای اصلاحی فیبوناچی برای تشخیص اصلاح ۳۸% کمک بگیرید.)
۲. در زمان تشکیل پیوت ماژور، تغییر فازهای اندیکاتور مکدی (macd) اتفاق میافتد. بهمنظور شناسایی ماژور پیوت در تحلیل تکنیکال با استفاده از این روش ابتدا یک فاز مثبت یا منفی مکدی را در نظر میگیریم. سپس بالاترین یا پایینترین قیمت در آن قسمت را به عنوان پیوت شناسایی میکنیم.
با استفاده از روشهای بالا میتوانیم یک پیوت ماژور را شناسایی کنیم. برای جلوگیری از تشخیص اشتباه پیوت و بروز خطا در تحلیل نمودارها، حتما باید به صورت همزمان از این دو روش استفاده کرد. در تمام استراتژیهای معاملاتی اول از همه پیوتها را مشخص کنید و خطوط روند را ترسیم کنید. در کنار اینها باید از تحلیلهای تکنیکال کمک گرفت در غیر اینصورت نباید توقع موفقیت از خودتان داشته باشید.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی انواع پیوت در تحلیل تکنیکال و کاربردهای هر کدام از آنها پرداختیم. با توجه به موارد گفته شده در این مطلب مشخص میشود که مهمترین کاربرد پیوت (Pivot) در تحلیل تکنیکال شناسایی تغییر روندها میباشد. همین کارکرد پیوت در محاسبات آتی و پیشبینی تغییرات قیمت در فواصل زمانی قیمت بسیار ارزشمند است. با شناسایی پیوتها میتوان به پیشبینی قله و درهی بعدی پرداخت و تا قبل از رسیدن به نزول، سهام خود را فروخت و یا اندیشهای درازمدت پیادهسازی کرد. در آخر باید بگوییم درست است که پیوتها یکی از بهترین ابزارهای تحلیل و معاملهگری در بازارهای مالی هستند، اما با توجه به نوسانات قیمتی متعدد و شدید، دارای خطاهایی نیز میباشند. در این موضوع میتوانید از دوره آموزش آنلاین تحلیل تکنیکال مقدماتی استفاده نمایید. چراغ بهعنوان نسل جدیدی از پلتفرمهای آموزش و استخدام به شما پیشنهاد میکند که با استفاده از استراتژیهای معاملاتی دقیق و روشهای تحلیلی نوین، این خطاها را پوشش دهید.
دیدگاه شما