آموزش اندیکاتور میانگین متحرک (Moving Average)
میانگین متحرک یا MA یکی از متداولترین اندیکاتورهای تحلیلتکنیکال میباشد که پایه و اساس بسیاری از ابزارهای معاملاتی را تشکیل میدهد. به عنوان مثال اندیکاتور مکدی یک نوع میانگین متحرک است، اندیکاتور استوکستیک (Stochastic) نیز یک میانگین متحرک سریع محسوب میشود و همچنین بسیاری از اندیکاتورها و ابزارهای معاملاتی دیگر که نام بردن از تمام آنها از حوصله بحث خارج است.
توضیحات فوق گواه بر این است که یادگیری میانگین متحرک بسیار حائز اهمیت است و میتواند کاربرد فراوانی برای تحلیلگران بازارهای مالی داشته باشد؛ لذا در ادامه توضیحاتی در مورد میانگین متحرک و انواع آن ارائه خواهیم کرد.
میانگین متحرک چیست؟
میانگین یا عمل میانگینگرفتن به معنای ” جمع کردن تعدادی داده و تقسیم کردن مجموع آن بر تعداد دادهها میباشد. ” به عبارتی شما در هنگام میانگین گرفتن حد وسط مجموعهای از دادهها را محاسبه میکنید که حاصل آن میتواند اطلاعات آماری خوبی جهت تصمیمگیریهای آینده را در اختیار تحلیلگر قرار دهد.
اندیکاتور میانگین متحرک از قیمتها به عنوان دادهها استفاده میکند و بر اساس دوره زمانی تعریف شده میانگینی از قیمتهای گذشته محاسبه میکند و آن را در قالب خطی بر روی نمودار قیمت نمایش میدهد؛ بر این اساس اندیکاتور میانگین متحرک یک اندیکاتور دنبالهروی روند است که حرکتی شبیه به حرکت نمودار قیمت را نمایش میدهد.
انواع میانگین متحرک
میانگین متحرک ساده ( S imple M oving A verage): همانطور که از نام آن پیداست سادهترین حالت محاسبه میانگین میباشد که در آن قیمتها در دوره زمانی مشخصی با یکدیگر جمع میشوند و بر تعداد اهمیت نمودارهای بلند مدت دوره تقسیم میگردند. در نظر داشته باشید که انتخاب نوع قیمت به عهده شما میباشد و بر اساس استراتژی معاملاتی خود میتوانید از قیمتهای باز، بسته، پایانی و حتی بالاترین و پایینترین قیمت نیز استفاده نمایید. این روش محاسبه میانگین در عین حال که طرفداران زیادی دارد، مورد حجوم منتقدان زیادی نیز قرار گرفته است. یکی از نقدهایی که بر میانگین متحرک ساده وارد است، تفاوت قائل نشدن این روش بین قیمتهای گذشته و قیمتهای اخیر است. به عبارتی اگر میانگین ساده ۸۰ روز اخیر را محاسبه کنیم هیچ تفاوتی بین قیمت روز اول و روز هشتادم وجود ندارد.
حال تصور کنید که قیمت در روز اول ۱۰۰۰ ریال بوده است و در روز هشتادم به ۵۰۰۰ ریال رسیده است و در این مدت ۴۰۰۰ ریال افزایش یافته است و در حالت دوم تصور کنید که قیمت در روز اول ۵۰۰۰ ریال بوده و در روز هشتادم به ۱۰۰۰ ریال رسیده است و این یعنی ۴۰۰۰ ریال کاهش قیمت ولی نتیجه میانگین در هر دو حالت کاملا یکسان خواهد بود.
این مشکل سبب شد تا تحلیلگران روش دیگری را برای محاسبه میانگین قیمت طراحی کنند و آن هم روش میانگین متحرک نمایی بود.
میانگین متحرک نمایی ( E xponential M oving A verage): این روش که به نام EMA نیز معروف است با هدف رفع مشکل میانگین ساده طراحی شد و به قیمتهای انتهای دوره وزن بیشتری را اضافه نمود. به عبارت دیگر در محاسبه میانگین به روش نمایی، قیمتهای اخیر تاثیر بیشتری در محاسبات خواهند داشت و این روش برای تحلیلگران از محبوبیت بیشتری برخوردار شد.
کاربرد میانگین متحرک
۱- تعیین روند نمودار: یکی از کاربردهای اندیکاتور میانگین متحرک تعیین روند نمودار است که مانند اندیکاتور زیگزاگ این قابلیت را دارد تا به دو طریق روند نمودار را تشخیص دهد.
-اولین روش بررسی جهت حرکتی میانگین متحرک است، به عنوان مثال زمانی که خط نمودار متحرک در جهت بالا حرکت میکند روند صعودی است.
-دومین روش استفاده از دو میانگین متحرک کوتاهمدت و بلند مدت است؛ برای مثال مادامی که میانگین متحرک کوتاهمدت بالای میانگین متحرک بلند مدت در حالا حرکت باشد روند صعودی را شاهد هستیم.
۲- نمایش حمایت و مقاومتهای پنهان: میانگین متحرک میتواند نقش حمایت و مقاومتپنهان را در سهم ایفا کند و در نواحی قیمتی که تمودار قیمت نشانههایی از بازگشت را سیگنال نمیدهد اقدام به برگشت نماید. برای استفاده از این کاربرد میبایست حتما از دورهای استفاده شود که کاملا برای نمودار مناسب و بهینه باشد.
تایم فریم چیست و بهترین تایم فریم برای ارز دیجیتال کدام است؟
تایم فریم چیست یکی از سؤالاتی است که هر تریدری در بازار ارزهای دیجیتال به خوبی با پاسخ آن آشناست. بازار ارزهای دیجیتال، میدان رقابتِ پرهیاهو و پرالتهابی است که قیمتها در آن مدام در حال تغییر هستند. برای کسب بیشترین سود در بازار ارزهای دیجیتال، باید بتوانید تغییر قیمتها را به خوبی تحلیل کنید. اگر فکر میکنید که برای تحلیل نیاز به بررسی لحظه به لحظهی قیمتها دارید، سخت در اشتباهید. تریدرهای بازار ارز دیجیتال با بررسی بازههای زمانی مشخص، روند رشد رمزارزها را تحلیل میکنند. این بازههای مشخص اهمیت نمودارهای بلند مدت در زبان معاملهگران ارزهای دیجیتال، تایم فریم نام دارد. در اصل مفهوم تایم فریم با تحلیل تکنیکال گره خورده است.
اگر به خرید و فروش در بازار ارزهای دیجیتال علاقهمندید؛ در ادامه با ما همراه باشید تا با اینکه تایم فریم چیست و انواع آن مثل تایم فریم یک دقیقهای یا تایم فریم یک ساعته چه کاربردی دارند و چگونه میتوان بهترین اهمیت نمودارهای بلند مدت تایم فریم برای ارز دیجیتال را انتخاب کرد؛ بیشتر آشنا شوید.
تایم فریم چیست ؛ انتخاب دورههای زمانی برای تحلیل
تریدرها برای تحلیل تکنیکال به نمودار قیمت نگاه میکنند و به بررسی آن میپردازند. نمودار قیمت از دو محور قیمت و زمان تشکیل شده است. زمان معاملات را میتوان به قالبهای مشخصی تقسیم کرد تا به تحلیل قیمت ارز دیجیتال در بازههای زمانی مشخص پرداخت. این بازههای زمانی دارای واحد مشخصی هستند. برای مثال شما میتوانید قیمت را در یک ساعت اخیر، یک روز اخیر، یک ماه اخیر، یک سال اخیر و … بررسی کنید. به این قالبهای زمانی تایم فریم میگویند.
برای مثال منظور از تایم فریم روزانه بیت کوین، نمودار قیمت بیت کوین در طی یک روز اخیر و مقایسه آن با روزهای قبل است. در صرافیها و سایتهای تحلیل ارز دیجیتال معمولاً ابزارهایی برای تغییر تایم فریمها قرار دارد. در معاملات ارز دیجیتال در ایران میتوانید از انواع تایم فریمها برای بهبود نتیجه معامله، استفاده کنید.
انواع تایم فریم برای تحلیل رمزارزها کداماند؟
تایم فریمها با توجه به بازههای زمانی مختلف به قالبهای زمانی کوتاهمدت تا بلندمدت تقسیم میشوند. این قالبها به صورت نمودارهای دقیقهای ، ساعتی، روزانه، هفتگی و ماهانه وجود دارند. تریدرها عموماً از تایم فریمهای پرکاربردی در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال استفاده میکنند که در ادامه به آنها اشاره میکنیم.
- یک دقیقه M1 تغییرات در مدت ۱ دقیقه
- ۵ دقیقه M5 تغییرات در مدت ۵ دقیقه
- ۱۵ دقیقه M15 تغییرات در مدت ۱۵ دقیقه
- ۳۰ دقیقه M30 تغییرات در مدت ۳۰ دقیقه
- ۱ ساعت H1 تغییرات در مدت یک ساعت
- ۴ ساعت H4 تغییرات در مدت ۴ ساعت
- ۱ روز D1 تغییرات در مدت ۱ روز
تایم فریم چه کاربردی در معاملات ارزهای دیجیتال دارد؟
تایم فریم یا همان دورهی زمانی، از اصلیترین مفاهیم و اجزای تحلیل تکنیکالِ ارزهای دیجیتال است که تحلیلگر را به یک تحلیل درست از رفتار قیمت در بازههای مشخص میرساند. تایم فریم به دلیل اینکه به معاملهگران برای پیدا کردن بهترین زمان برای خرید و یا فروش ارزهای دیجیتال کمک میکند، اهمیت بسیاری دارد. به بیان سادهتر، تایم فریم نمایش قیمت بر مبنای مقیاس زمانی مشخص است.
به طور کلی تایم فریم دو مسئله مهم را برای تریدرها روشن میکند:
- میزان ریسک معامله
- مدت زمانی که طول میکشد تا نتیجهی تحلیل و بررسی معاملهی یک معاملهگر مشخص شود.
در حقیقت تریدرها با بررسی یک بازهی زمانی مشخص و در کنار آن با رصد کردن قیمت لحظهای ارزهای دیجیتال بهترین زمان را برای انجام معاملات پیدا میکنند.
عوامل موثر در انتخاب تایم فریم
انتخاب یک تایم فریم برای بررسی رفتار قیمت ارزهای دیجیتال تا حد زیادی به سبک سرمایهگذاری تریدرها بستگی دارد. با این حال یکی از شاخصههایی که بر انتخاب تایم فریم اثر میگذارد افق زمانی سرمایهگذاری شخص است. به عنوان مثال استراتژی شخصی که افق سرمایهگذاری کوتاهمدت دارد با کسی که به دنبال سرمایهگذاری بلندمدت است متفاوت است. در نتیجه این دو نفر تایم فریم یکسانی را انتخاب نخواهند کرد. در کنار این مسئله عوامل دیگری مانند روش تحلیل، مدیریت ریسک و نگاه افراد به سرمایهگذاری نیز در انتخاب تایم فریم تاثیرگذارند. در ادامه در خصوص هر یک از این موارد بیشتر توضیح خواهیم داد تا بهترین تایم فریم را برای معاملات خود انتخاب کنید.
افق معامله خود را مشخص کنید
به نظر شما مدت زمان باز بودن یک موقعیت باید چقدر باشد؟ آیا میتوانید شب در حالی که هنوز از یک موقعیت معاملاتی خارج نشدید؛ بخوابید؟ به طور کلی، دید شما نسبت به معامله بلند مدت است یا کوتاه مدت؟ پاسخ به این سؤال، منجر به انتخاب تایم فریم مناسب خواهد شد. اگر دید شما برای معامله بلند مدت است؛ پس تایم فریمهای چنددقیقهای نباید برای شما استرسزا باشد و تایم فریمهای روزانه و حتی هفتگی برای شما اهمیت بیشتری دارد. این در حالی است که اگر به معاملات کوتاه مدت علاقهمندید؛ تایم فریمهای یک دقیقهای، ده دقیقهای یا یک ساعته برای شما انتخاب بهتری است. پس پیش از انتخاب تایم فریم باید اهداف معامله خود را شناسایی کنید.
مدیریت سرمایه
اغلب افراد برای تعیین نقاط حد سود و حد ضرر از سطوح مقاومت و حمایت استفاده میکنند. نقاط حد سود و حد ضرر به معنای نقاط خروج از یک معامله است. نقطه حد سود زمانی است که معامله مطابق تحلیل شما پیش رفته و با خیالی آسوده از آن خارج میشوید و نقطه حد ضرر زمانی است که شرایط مطابق انتظار شما پیش نرفته و ممکن است منجر به ضرر جبرانناپذیری شود. در تایم فریمهای طولانیتر فاصله بیشتری بین نقطه ورود و خروج وجود خواهد داشت زیرا به طور معمول تحرکات قیمتی و فاصله کف و سقف بازار در این تایم فریمها بیشتر است. با توجه به این مسئله برای انتخاب نقطه خروج، معاملهگر ناچار است حد ضرر بالاتری را تقبل کند. از سویی دیگر استفاده از تایم فریمهای کوتاه مدت ریسک معاملات را بالاتر خواهد برد. برای اطلاع بیشتر در این خصوص مقاله مدیریت ریسک را مطالعه کنید.
روش تحلیل خود را انتخاب کنید
الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال ممکن است حتی تا هفتهها تشکیل نشوند یا فرصت مناسب برای معامله به این سرعتها دست ندهد. از طرفی دیگر برخی الگوها در کوتاه مدت تشکیل میشوند و تعداد بسیار بیشتری دارند. در انتخاب تایم فریم حتماً به الگوی معاملاتی خود توجه کنید و فرصت مطلوب خود را بر آن اساس پیدا کنید.
به تجربه شخصی خود اعتماد کنید
بسیاری از نکات درباره تحلیل را میتوان آموزش دید ولی نکات زیادی هستند که تنها با تجربه آموخته میشوند. شما میتوانید در مواقعی به این تجربیات تکیه کنید و از بین دوراهیها راه خود را پیدا کنید. هرچند توجه داشته باشید که از روی احساسات تصمیم نگیرید و صرفاً تجربیات واقعی خود را به خاطر داشته باشید. در این زمینه ژورنال ترید میتواند برای شما مناسب باشد.
بهترین تایم فریم برای ارز دیجیتال کدام است؟
بهترین تایم فریم مسلماً تایم فریمی است که با ریسک پایینتر بیشتری سود را داشته باشد؛ اما این تعریف به هیچ عنوان تعریف دقیقی نیست. انتخاب بهترین تایم فریم برای ارزهای دیجیتال تفاوت چندانی با سایر بازارهای مالی ندارد اما پیش از شروع معامله در این بازار باید توجه داشته باشید که بازار کوتاه مدت ارزهای دیجیتال ممکن است دقیقه مطابق با تحلیل تکنیکال شما پیش نرود. در ادامه انتخاب تایم فریم برای موقعیتهای مختلف را با یکدیگر مرور خواهیم کرد:
بهترین تایم فریم برای نوسان گیری و ترید روزانه
اگر به دنبال بهترین تایم فریم برای ترید روزانه یا همان نوسان گیری هستید باید نکات مهمی را در این رابطه به خاطر بسپارید. در نوسان گیری معاملهگران اغلب برای مدت بسیار کوتاهی در یک معامله میمانند و به سرعت از این موقعیت خارج میشوند. با توجه به بازه زمانیای که یک معاملهگر در یک معامله میماند، میتوان بهترین تایم فریم برای نوسان گیری را انتخاب کرد. معمولاً در چنین مواقعی تریدرها از تایم فریمهایی با مدت زمان کوتاه مثل تایم فریم یک دقیقهای، ۵ دقیقهای و… برای تحلیل استفاده میکنند با این وجود بد نیست که نیمنگاهی هم به تایم فریمهای بزرگتر داشته باشید. تایم فریمهای بزرگتر روند کلی را نشان میدهند و تایم فریمهای کوچکتر میتوانند به تشخیص نقطه مناسب ورود کمک کنند. برای انتخاب بهترین تایم فریم برای ترید روزانه پیش از هر چیز باید رویههای مدیریت سرمایه را به خوبی آموزش ببینید.
بهترین تایم فریم برای معاملهگران فاندامنتال
حتی اگر شما به تحلیل فاندامنتال بیش از تکنیکال علاقهمندید؛ باز هم تایم فریم برای شما کاربردی خواهد بود. در تحلیل فاندامنتال شما هیچ نیازی به تایم فریمهای کوتاه مدت نخواهید داشت و میتوانید برای تحلیل به سادگی از تایم فریمهای بلند مدت، برحسب نیاز خود، استفاده کنید. تایم فریمهای روزانه و هفتگی در تحلیل فاندامنتال پرکاربردترین هستند با این وجود حتی برخی بیشتر به تایم فریمهای ماهانه علاقهمندند.
بهترین تایم فریم برای معاملات بین روزی
معاملات بین روزی معاملاتی هستند که کمتر از یک روز به پایان میرسند. در این معاملات اغلب از تایم فریمهای ۵ دقیقهای، ۱۵ دقیقهای و یک ساعته استفاده میشود.
تایم فریم یک دقیقهای بیشتر مناسب چه معاملهگرانی است؟
همانطور که پیشتر اشاره شد، سبک و استراتژی معاملهگران در انتخاب تایم فریم از اهمیت بسیاری برخوردار است مثلاً تریدرهای اسکالپر قاعدتاً ترجیح میدهند تا تایم فریم چارت خود را بر روی یک دقیقه تنظیم کنند. اصطلاحاً ستاپ معاملاتی آنها (trading setup) بسیار متفاوتتر از دیگر معاملهگران است. این نوع تریدرها ممکن است در یک ساعت وارد چندین موقعیت خرید یا فروش شوند و تعداد زیاد معاملات به دلیل تغییرات بسیار زیاد نمودار در تایم فریم یک دقیقه است. به طور کلی اسکالپرها بیشترین میزان ریسک را متحمل شده و سعی میکنند از تمام حرکتهای قیمتی در کوچکترین بازههای زمانی کسب سود کنند. از دیگر فواید تایم یک دقیقهای شناسایی سریعتر کندلهایی است که در نهایت باعث تغییر روند نمودار میشوند. از آنجایی که اسکالپرها ریسک بسیار بیشتری را وارد معاملات خود میکنند، انتخابی جز توجه کامل به نمودار و تغییرات لحظهای آن ندارند. بنابراین بد نیست همه معاملهگران هر از گاهی به نوع کندلها و اندازههای کندلها در تایم فریم یک دقیقهای نیز توجه داشته باشند تا بتوانند تغییرات، فشار خرید یا فروش یا به طور کلی توان روند مورد نظر را پیشبینی کنند. اگر به این مبحث علاقهمندید میتوانید مقاله روش معاملاتی اسکالپ چیست را بخوانید.
انتخاب تایم فریم مناسب برای نوسان گیری
چرا باید از چند تایم فریم برای بررسی قیمت رمزارزها استفاده کنیم؟
تأثیر تایم فریمها بر معاملات غیرقابلانکار است. بنابراین توصیه میشود که معاملهگران از «مولتی تایم فریم» که همان چند تایم فریم در بازههای زمانی متفاوت است، استفاده کنند. این توصیه دلایل مهمی دارد که در ادامه به آنها میپردازیم.
بررسی چند بازه زمانی؛ دید متفاوت برای معاملات بهتر ارزهای دیجیتال
تصور کنید یک تایم فریم را برای بررسی تغییرات یک بازه زمانی قیمت انتخاب کردهاید. با پیگیری این تایم فریم بازههای زمانی دیگر را رها میکنید و در زمانی که به نمودار ۱۰ دقیقهای نگاه میکنید روند قیمتها در یک تایم فریم دیگر معکوس میشود و شما از آن بیخبر میمانید. اگر شما در یک تایم فریم روندی صعودی را پیگیری میکنید ممکن است در یک تایم فریم دیگر ادامهی آن روند، نزولی و بلندمدت باشد. بنابراین با رصد کردن چند تایم فریم تمام این جوانب را مدنظر خواهید داشت. مثلاً اگر شما قصد فروش بیت کوین را دارید باید با بررسی چند تایم فریم موقعیت مناسب را شناسایی کنید و رفتار قیمت را در بازههای زمانی متفاوت بسنجید.
استفاده از مولتی تایم فریم؛ بهترین راه برای تشخیص سطوح مهم قیمت رمزارزها
اگر شما در یک تایم فریم کوتاه مدت چند دقیقهای یا حتی تایم فریم یک دقیقهای یک سطح قیمت را پیدا کنید که بارها نقش حمایت برای قیمت یک ارز دیجیتال داشته است، با مراجعه به تایم فریمهای بالاتر میتوانید متوجه شوید که آیا این سطح دارای اهمیت و جایگاه کلیدیست و یا تنها یک سطح کوتاهمدت در نمودار است؟ این سطوح مختلف حمایت و مقاومت در قیمت، با خرید و فروشهای پیدرپی تریدرها شکل میگیرد.
به عنوان مثال خرید و فروش مداوم بیت کوین باعث شکلگیری سطوح مختلفی در قیمت آن میشود که معاملهگران با استفاده از تایم فریمهای مختلف میتوانند آنها را رصد کنند. اگر شما هم جزو این دسته از معاملهگران هستید میتوانید با استفاده از ماشینحساب بیت کوین قیمت بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال را محاسبه کنید و با استفاده از «تایم فریم» بهترین زمان معامله را اهمیت نمودارهای بلند مدت تشخیص بدهید.
دریافت تأییدیه؛ استراتژی معاملاتی خود را با چند تایم فریم تائید کنید
مسلماً هدف تمام کسانی که وارد بازار ارزهای دیجیتال میشوند کسب سود بیشتر و زیان کمتر است. بنابراین به شما توصیه میکنیم قبل از انجام هر معاملهای نسبتِ پاداش به ریسک را بسنجید. یکی از راههایی که میتواند ریسک زیان معاملات شما را کاهش بدهد تائید استراتژی معاملاتی شما در کنار رفتار قیمت در چند تایم فریم متفاوت است. به این معنی که اگر مثلاً در یک تایم فریم ۱۰دقیقهای یک موقعیت خرید را مشاهده میکنید ممکن است با بررسی تایم فریم بالاتر، روند نزولی تشخیص داده شود.بنابراین احتمال کسب سود شما از انجام این معامله پایین میآید و ریسک ضرر شما افزایش پیدا میکند. با در نظر گرفتن تایم فریمهای بلندمدت و ماهانه و پیشبینی رفتار قیمت ارزهای دیجیتال میتوانید در بازار فیوچرز ارز دیجیتال نیز معاملات پرسودی را تجربه کنید.
استفاده از مولتی تایم فریم
انتخاب تایم فریم مناسب؛ مهمترین رکن معاملات پرسود رمزارزها
خرید و فروش ارز دیجیتال و کسب سود نیازمند آگاهی و دانش کافی پیرامون این بازار است. شما میتوانید با تسلط بر تحلیل نمودار قیمت و انتخاب تایمفریم مناسب معاملات پرسودی را انجام بدهید.نوبیتکس به عنوان معتبرترین صرافی آنلاین با پشتیبانی ۲۴ ساعته در هفت روز هفته شما را در انجام معاملات پرسود یاری میکند. شما میتوانید پس از مشاورهی رایگان با کارشناسان حرفهای نوبیتکس اقدام به خرید و فروش ارزهای دیجیتال بکنید.
آشنایی با تایم فریم معاملاتی و اهمیت آن در بازارهای مالی
معاملهگران بهمنظور کسب سود در بازارهای مالی، باید بتوانند روندهای موجود را بهخوبی شناسایی کرده و بر اساس آنها عمل کنند. جملاتی معروف و کلیشهای در این زمینه وجود دارد که گفتهاند: «همیشه بر اساس روند بازار، معامله کنید»، «هرگز برخلاف روند وارد معامله نشوید» و اینکه «روند بهترین دوست شماست». ولی بازه زمانی هر روند چه مدت است؟ منظور از معامله نوسانی، کوتاهمدت، میان مدت و بلندمدت چیست؟ برای پاسخ به این سوالات، ابتدا باید با مفهوم بسیار مهم «تایم فریم» آشنا شویم. در این مقاله از آکادمی مزدکس به بررسی کامل موضوع تایم فریم معاملاتی خواهیم پرداخت.
تایم فریم چیست؟
تایم فریم یکی از اصلیترین اجزاء تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی است. همانطور که میدانیم، هر نمودار از دو بعد زمان و قیمت تشکیل شده است. بُعد زمان میتواند به کوتاهی ۱ ثانیه و یا به درازا چندین ماه باشد. منظور از تایم فریم یا دوره زمانی، در واقع همان بُعد زمانی در نمودارهای قیمتی است. به عبارت دیگر، ما با تغییر تایم فریم نحوه نمایش قیمت در مقیاسهای زمانی مختلف را انتخاب میکنیم. فرقی نمیکند که از چه نوع نموداری (کندل، میلهای، حجمی، منحنی و …) استفاده میکنیم.
با انتخاب تایم فریم شما مقیاس شکلدهی آنها را مشخص میکنید. به عنوان مثال، در تایم فریم یک روزه، تمامی کندلها نوسان قیمت ۱ روز را نشان میدهند و در تایم فریم ۴ ساعته، هر کندل نمایانگر نوسان قیمت در ۴ ساعت است. این موضوع در مورد تمام تایم فریمها نیز صدق میکند. بنابراین، تایم فریم را میتوان بخشی از زمان دانست که معاملهگر آن را برای تحلیل رفتار بازار انتخاب میکند.
معرفی انواع تایم فریم معاملاتی
همانطور که بیان شد، تایم فریم همان بازههای زمانی موردنظر ما، برای نمایش تغییرات قیمت روی نمودار قیمت/زمان است. بسته به نوع پلتفرم مورداستفاده، تنوع تایم فریمهای ارائه شده هم ممکن است متفاوت باشد. ولی بهصورت کلی، تایم فریمها را میتوان در دستههای مختلف ثانیه، دقیقه، ساعت و روزانه طبقهبندی کرد.
برحسب ثانیه | برحسب دقیقه | برحسب ساعت | برحسب روز |
۱ ثانیه | ۱ دقیقه | ۱ ساعته | روزانه |
۵ ثانیه | ۳ دقیقه | ۲ ساعته | هفتگی |
۱۰ ثانیه | ۵ دقیقه | ۳ ساعته | ماهانه |
۱۵ ثانیه | ۱۵ دقیقه | ۴ ساعته | |
۳۰ ثانیه | ۳۰ دقیقه | ||
۴۵ دقیقه |
همانطور که مشخص است، هرچه تایم فریم طولانی شود، تحلیل کلیتر و زماندارتر میشود. از سوی دیگر، تایم فریمهای پایینتر نیز برای تحلیلهای کوتاهمدت مناسب هستند.
تقسیمبندی دیگر تایم فریم معاملاتی
در بخش قبل تقسیمبندی فنی/زمانی از تایم فریم ارائه شد. بااینحال، نوعی دستهبندی دیگری از تایم فریم یا همان دورههای زمانی را نیز میتوان ارائه کرد. بر اساس این دستهبندی، تایم فریم جنبه زمانی خود را از دست داده و عوامل دیگری مانند افق سرمایهگذاری و ریسکپذیری نیز در آن مطرح میشود. برخلاف تقسیمبندی قبلی، این نوع تقسیمبندی مرزبندی کاملاً مشخص و واضحی ندارد.
کوتاه مدت
تایم فریم کوتاه مدت میتواند بین ۱ ساعت تا ۱ هفته باشد. در این تایم فریم هدف ما سرمایهگذاری نیست، بلکه فقط معاملهگر هستیم. به این سبک معامله اصطلاحاً «نوسانگیری» گفته میشود. چراکه هدف از معامله تنها کسب سودهای کوچک در زمانی کوتاه است. برخی ترجیح میدهند دسته دیگری به نام «روزانه – Intraday» را نیز اضافه کنند. این دسته فقط محدود به معاملات زیر ۱ روز میشود. ولی به صورت کلی، آنها را نیز میتوان جزو اهمیت نمودارهای بلند مدت تقسیمبندی کوتاه مدت قرار داد.
مزایای معامله کوتاه مدت:
- امکان کسب سود سریع
- فرصتهای معاملاتی بیشتر
- از دست ندادن فرصتهای کوچک معامله
معایب معامله کوتاه مدت:
۱. زمانگیر بودن: شما باید بهصورت تمام وقت مراقب معامله خود باشید و پوزیشن خود را در صورت لزوم تغییر دهید.
۲. کارمزد قابل توجه معاملات: معاملات کوتاه مدت عموماً با سود ناچیزی همراه هستند. در این میان، کارمزدهای مربوط به معاملات نیز بیشتر به چشم میآیند. چراکه بخشی از سود احتمالی شما صرف پرداخت کارمزدها خواهد شد.
۳. استرس زیاد: نوسانات مقطعی بازار و تماشای نمودار قیمتها میتواند اضطراب و استرس در شما ایجاد کند.
۴. سود ناچیز: تجربه نشان داده بیشترین سودها در روندهای بلندمدتی کسب میشوند و احتمال از دست دادن موجهای صعودی در معاملهگران کوتاه مدت بالا است.
۵. فرصت ناچیزی برای تصمیمگیری درمورد هر معامله وجود دارد.
معامله میان مدت
معامله میان مدت را میتوان چیزی بین ۱ هفته تا چندین ماه دانست. معاملات میان مدت در بازار را میتوان یک سرمایهگذاری تعریف کرد. علاوه بر این، در نگاه میان مدت میتوان رویکرد تحلیل بنیادی (فاندامنتال) را نیز در کنار تحلیل تکنیکال بهکار گرفت. در صورتی که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنید، در نگاه میان مدت عموماً از تایمفریم روزانه برای تحلیل استفاده میشود.
مزایای معامله میان مدت:
- برای طیف وسیعی از افراد مناسب است
- عملکرد بر اساس روندهای بازار سنجیده میشود
- فرصت بیشتری برای به نتیجه رسیدن تحلیل وجود دارد
- اضطراب و استرس کمتری خواهید داشت
معایب معامله میان مدت:
- مستلزم تحلیل بلندمدتتری است
- برخی متغیرهای اقتصادی کوچک و بزرگ و تهدیدات سیستماتیک و غیرسیستماتیک ممکن است در میان مدت متوجه دارایی شما شود
- نیاز به صبر بیشتر است
نگاه بلند مدت
نگاه بلندمدت میتواند یک سال و یا بیشتر باشد. در این شرایط باید قواعد مربوط به چینش سبد دارایی را رعایت کنید. در صورتی که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنید، بهتر است از تایمفریمهای هفتگی و ماهانه استفاده کنید. البته استفاده از تایم فریم روزانه نیز همچنان معتبر و متداول است.
مزایای معامله بلند مدت:
- سرمایهگذاری شما بدون استرس روزانه خواهد بود
- تراکنش کمتر که به معنای پرداخت کارمزد کمتر است
- فرصت بیشتری برای بررسی هر تصمیم و معامله وجود دارد
- برای سرمایههای سنگین و چشمگیر مناسب است.
- هرچه افق سرمایهگذاری بلندمدتتر باشد، احتمال دریافت سودهای چشمگیر نیز افزایش مییابد.
معایب معامله بلند مدت: اهمیت نمودارهای بلند مدت اهمیت نمودارهای بلند مدت
- ممکن است ماههای زیادی سرمایه شما راکد بماند
- مستلزم صبر بسیار زیادی هستند
- باید از دقت تحلیل بلندمدت خود مطمئن باشید
اهمیت تایم فریم معاملاتی در تحلیل تکنیکال
مؤلفه زمان، یکی از اصلیترین ارکان تحلیل تکنیکال است. همانطور که در بخشهای قبل متوجه شدیم، با تعیین تایم فریم در نمودارهای تحلیل تکنیکال، در واقع واحد زمانی هریک از نقاط نمودار (هر کندل) را مشخص میکنیم. بنابراین، تغییر تایم فریم تمام تحلیل را متحول خواهد کرد.
روندهای قیمتی را میتوان به سه دسته اصلی ۱. بلندمدت، ۲. میان مدت، ۳. کوتاه مدت طبقهبندی کرد. بااینحال، بازارها بهصورت همزمان در چندین تایم فریم یا بازه زمانی فعال هستند. به عبارت دیگر، بسته به بازه زمانی انتخابی، ممکن است روند قیمت دارایی مورد نظر شما صعودی، خنثی و یا اهمیت نمودارهای بلند مدت نزولی شود. یعنی ممکن است روند اصلی (بلندمدت) قیمت یک دارایی صعودی باشد، ولی در یک روند خنثی میان مدت قرار گرفته و در عین حال، نوسان کوتاه مدتی آن منفی باشد! این موضوع نهتنها غیرعادی نیست، بلکه وقوع آن هم بسیار محتمل است.
بهطور معمول، معاملهگران مبتدی و تازهکار فقط روی تایم فریمهای کوتاه مدت تمرکز دارند و از روندهای اصلی و بلندمدت غافل میشوند. از سوی دیگر، برخی معاملهگران نیز ممکن است روندهای بلندمدت را بهخوبی شناسایی کنند، ولی از اهمیت پیدا کردن روندهای کوتاه مدت برای ورود غافل باشند. بنابراین، شناخت تایم فریمها و روندها در تحلیل تکنیکال اهمیت بسیار زیادی دارد و تأثیر چشمگیری در موفقیت و یا شکست معاملات خواهد داشت.
بهترین تایم فریم برای تحلیل تکنیکال
به عنوان یک قاعده کلی، هرچه تایمفریم بزرگتر باشد، سیگنال ارائه شده معتبرتر خواهد بود. هرچه به سمت تایم فریمهای کوتاهمدتتر حرکت کنید، نمودار شما پر از سیگنالهای غیرمعتبر خواهد شد. بسیاری از تحلیلهای انجام شده در بازههای زمانی کوتاه مدت شکست میخورند. در یک حالت ایدهآل، معاملهگران در ابتدا باید وضعیت نموداری را در تایم فریمهای بالا بررسی کنند تا جهت و روند کلی حرکت قیمت مشخص شود. هنگامی که روند قیمت مشخص شد، معاملهگران میتوانند بر اساس تایم فریمهای میان مدت و کوتاه مدت معاملات را انجام دهند.
بنابراین، در پاسخ به این سؤال که بهترین تایم فریم برای تحلیل تکنیکال کدام است، نمیتوان پاسخ واضحی را ارائه کرد. چراکه تقریباً همه چیز به شرایط بستگی دارد. انتخاب و سلیقه شخص معاملهگر و استراتژی معاملاتی شخصی او تأثیر زیادی در انتخاب بازه زمانی دارد. شاید بهترین انتخاب این باشد که از ترکیبی از چند تایم فریم برای معاملات خود استفاده کنید. در ادامه چند مثال از کاربرد تایم فریمها را بررسی میکنیم:
- یک معاملهگر نوسانگیر که برای تصمیمگیری روی نمودارهای یکروزه تمرکز دارد، میتواند از نمودارهای هفتگی برای پیدا کردن روند اصلی استفاده کرده و سپس از نمودارهای ۶۰ دقیقهای برای تشخیص روندهای کوتاهمدت و نقطه ورود استفاده کند.
- یک معاملهگر روزانه میتواند از نمودارهای ۱۵ دقیقهای برای معامله استفاده کند. او همچنین ممکن است از نمودارهای ۶۰ دقیقهای برای تشخیص روند اصلی قیمت استفاده کرده و سپس با استفاده از نمودارهای ۵ دقیقهای (و یا حتی کوتاهمدتتر)، نقطه ورود خود را انتخاب کنند.
- یک سرمایهگذار بلندمدت احتمالاً بیشتر روی نمودارهای هفتگی تمرکز دارد. ولی در عین حال، از نمودارهای ماهانه برای تشخیص روند بلندمدت و از نمودارهای روزانه برای پیدا کردن بهترین نقاط ورود و خروج استفاده میکند.
عوامل تأثیرگذار در انتخاب تایم فریمها
انتخاب هرکدام از این تایم فریمها و یا ترکیبی از آنها بسته به سلیقه و ترجیح خود معاملهگر است. خیلی از معاملهگران، بهخصوص افراد مبتدی، تنها با اتکا به یک تایم فریم معامله میکنند. اکثر آنها به تایم فریم روزانه (۱ روزه) متکی هستند. این بازه زمانی اعتبار زیادی در تحلیلها دارد و استفاده از آن نیز مزایای متعددی به همراه دارد. با این حال، بهعنوان یک قانون کلی، بهتر است بگوییم معاملهگران تایم فریم موردعلاقه خودشان را انتخاب میکنند. افراد حرفهایتر از تایم فریمهای بالاتر برای تشخیص روند و از تایم فریم کوچکتر برای تشخیص نقاط ورود و خروج استفاده میکنند. درهرحال، مراقب باشید بیش از حد درگیر سیگنالهای متعدد نمودارهای کوتاهمدت نشوید. این روندها بیشتر برای تایید و یا رد تحلیلهای سطوح بالاتر کاربرد دارند.
چطور تایمفریم مناسبمان را انتخاب کنیم؟
همانطور که بیان شد، انتخاب تایم فریم تا حد بسیار زیادی به خود معاملهگر بستگی دارد. بنابراین، معاملهگران ممکن است رویکردهای مختلفی نسبت به انتخاب آن داشته باشند. در ادامه ۲ نوع رویکرد نسبت به انتخاب بازه زمانی تحلیل و معامله را به شما معرفی میکنیم.
معاملهگران تازهکار چطور تایم فریم را انتخاب میکنند؟
بسیاری از معاملهگران تازهکار ممکن است روزها، هفتهها و شاید ماهها را صرف یافتن استراتژی و پارامترهای پولساز خود کنند. مثلا آنها ممکن است نمودارهای ۳۰ ثانیهای و یا ۵ دقیقهای را امتحان کنند. سپس به شاخه دیگری پریده و به اندیکاتورها روی بیاورند.
زمانی که هیچکدام از این روشها جواب نداد، ممکن است تصور کنند اشتباه شده و مجدداً تمام این مسیر را از نو تکرار کنند. مسئله اینجاست که تفکر پشت این تلاش مستمر برای یافتن تایم فریم مناسب از پایه اشتباه است. به یاد داشته باشید که هر سیستم یا تکنیک معاملاتی (و یا احتمالاً هر بازاری) دارای یک تایم فریم بهینه است. اگر موضوع یافتن بازه زمانی ایدهآل برای شما منطقی به نظر میرسد، توصیه میکنیم در رفتار خود تجدیدنظر کنید. چرا که احتمالاً وارد یک بازی بیپایان خواهید شد که هیچوقت نمیتوانید تایم فریم موردنظر خود را پیدا کنید.
معاملهگران حرفهای چطور تایم فریم را انتخاب میکنند؟
معاملهگران حرفهای شاید تنها ۳۰ ثانیه را صرف پیدا کردن تایم فریم کنند. انتخاب تایم فریم برای آنها به سیستم معاملاتی، تکنیک و یا بازار بستگی ندارد. انتخاب تایم فریم برای معاملهگران حرفهای بر اساس شخصیت معاملاتی آنهاست.
برای مثال، معاملهگرانی که چندین معامله در طول روز انجام میدهند، از تایم فریمهای کوتاهمدت استفاده میکنند. از سوی دیگر، آنهایی که تنها ۱ یا ۲ معامله در طول روز انجام میدهند، احتمالاً بازههای زمانی بلندمدتتری را انتخاب کنند. بنابراین، معاملهگران حرفهای بسته به هدف و نوع معامله خود، تایم فریم مناسبی را انتخاب میکنند.
تفاوت تایم فریم ها در چیست؟
همانطور که بیان شد، تفاوت اصلی تایم فریمها در نحوه نمایش ساختار نمودارهای زمان/قیمت است. ما در واقع با تغییر تایم فریم، واحد زمانی نمودارها را انتخاب میکنیم. بنابراین کل نمایش نمودارهای تکنیکال تغییر پیدا میکند. بر همین اساس، با تغییر تایم فریم، تمام تحلیلها و سیگنالهای دریافت شده روی نمودار هم تغییر خواهد کرد.
جمعبندی
معاملهگران با صرف زمان برای تجزیه و تحلیل تایم فریمهای مختلف، میتوانند شانس خود را برای موفقیت در بازارهای مالی تا حد زیادی افزایش دهند. بررسی نمودارهای بلندمدت به معاملهگران کمک میکند تا فرضیههای خود را تایید کنند. با این حال، بررسی این نمودارها میتواند به شما این هشدار را دهد که وضعیت تکنیکالی آنها در تایم فریمهای مختلف با یکدیگر متفاوت است. در انتها، یک روش هوشمندانه این است که از ترکیب تایم فریمهای مختلف برای بررسی فرضیههای مختلف استفاده کنید و با درصد اطمینان بیشتری وارد معاملات شوید.
نقشه مفهومی یا نمودار مفهومی چیست؟ | راهنمای ترسیم نقشه و یک نمونه
کسانی که خودشان اهمیت نمودارهای بلند مدت نقشه مفهومی یا Concept Map را برای یک موضوع ترسیم نکردهاند، به محض دیدن نقشه مفهومی آن را با نقشه ذهنی یا Mind Map اشتباه میگیرند.
در حالی که نقشه مفهومی (یا نمودار مفهومی) کاربرد متفاوتی دارد و روش ترسیم آن هم – با وجود شباهتهای ظاهری – اساساً با نقشه ذهنی فرق میکند.
ما از نقشه ذهنی با دو هدف اصلی استفاده میکنیم:
- بهخاطر سپردن (حفظ کردن) مجموعهای از اطلاعات (مثلاً انواع تکنیکهای دیجیتال مارکتینگ یا فهرست ترفندهای مذاکره)
- سازماندهی و مرتبکردن اطلاعاتی که در ذهن داریم (مثلاً فهرست خرید یا جزئیات اجرای یک مهمانی)
اما نمودار مفهومی برای هدف متفاوتی بهکار گرفته میشود:
زمانی که میخواهیم یک موضوعِ تازه را بفهمیم و درک کنیم (نه اینکه فقط حفظ کنیم) به سراغ نقشه مفهومی اهمیت نمودارهای بلند مدت میرویم.
درک کردن یک لایه بالاتر از حفظ کردن است؛ چون برای درک کردن و فهمیدن، حفظ کردن چند اصطلاح یا موضوع کافی نیست و باید رابطهی میان موضوعات و مفاهیم را هم به خوبی تشخیص دهیم.
نقشه مفهومی را اولین بار ژوزف نواک (Joseph Novak) در کتاب یادگیری روش یادگیری (Learning How to Learn) مطرح کرد و پس از آن، خودش و دیگران بارها از زوایای مختلف به این بحث پرداختند. در حدی که امروز به عنوان یکی از شناختهشدهترین تکنیکهای یادگیری محسوب میشود.
تفاوت نقشه ذهنی و نقشه مفهومی
تا اینجا باید تفاوت نقشه ذهنی و نقشه مفهومی برای شما شفاف شده باشد: در نقشهی مفهومی، هر رابطهای که میان دو مفهوم برقرار میشود (خطی که ترسیم میشود) باید معنای مشخص و تعریفشده داشته باشد.
به زبان ساده، هر خطی که یک مفهوم را به مفهوم دیگر وصل میکند، باید اسم / برچسب داشته باشد. این اسم یا برچسب، رابطهی دو مفهوم را نشان میدهد.
به عنوان یک نمونه نقشه مفهومی، اجازه بدهید بخشی از مفاهیم مطرح شده در درس سیستم های کنترل مدیریتی را در قالب یک نقشه مفهومی کوچک در اینجا ترسیم کنیم.
ترسیم نمونه نقشه مفهومی: سیستمهای کنترل مدیریت
نقشه مفهومی را معمولاً از بالاترین سطح شروع میکنند و به تدریج (به شکل سلسله مراتبی) به سراغ موضوع خُردتر میروند.
پس نقطهی شروع ما، مهمترین مفهوم در بحث است؛ یعنی خودِ سیستمهای کنترل مدیریت.
دو مفهوم کلیدی در درس اول کنترل مطرح شده است: پایش و اصلاح. در واقع کنترل، شامل پایش و اقدام اصلاحی است:
اما برای اینکه پایش را انجام دهیم، نیازمندِ تعریف شاخص، اندازهگیری و هدفگذاری هستیم (اگر هدف وجود نداشته باشد، وضعیت موجود را با چه چیزی مقایسه کنیم؟):
کمی که جلوتر میروید و به درس فرایند میرسید، به نتیجه میرسید که اصلاً تا فرایند وجود نداشته باشد، کنترل معنای چندانی ندارد. بنابراین ممکن است یک رابطهی دیگر هم اضافه کنید:
این نقشه را به همین شکل گام به گام میتوان ادامه داد (فقط به خاطر داشته باشید که تا حد امکان، در نقشهی شما سلسله مراتب از بالا به پایین رعایت شود. با اینکار، هم خواندن نمودارتان سادهتر خواهد بود و هم احتمال اینکه خطها و دیاگرامهایتان تقاطع پیدا کند، کم میشود.
مثلاً اگر در این مرحله به نتیجه رسیدید که میخواهید مفاهیمِ شاخص عملیاتی و شاخص عملکرد را هم به نمودار مفهومی اضافه کنید، تا حد امکان بکوشید آنها را پایینتر از تعریف شاخص قرار دهید؛ چون موضوع کوچکتری نسبت به کل شاخص محسوب میشوند (اگر روی نقشهی زیر کلیک کنید، نسخهی بزرگتر آن را میبینید):
هیکن آشی (Heikin-Ashi): کندلی با کاربردهای بهتر
نمودار هیکن آشی (Heikin-Ashi) نوعی نمودار در سیستم تحلیل تکنیکال ژاپنی است که در آن صرفا از کندلهای میانگین قیمت استفاده میشود. این نمودار حالتهای مختلفی میپذیرد و سیگنالهای گوناگونی صادر میکند. برای آشنایی با نمودار هیکن آشی با ما همراه باشید.
هیکن آشی عبارت ژاپنی به معنای «کندل میانگین» است. معاملهگران میتوانند از تکنیک هیکن آشی در ترکیب با نمودارهای کندلی استفاده کنند تا روندهای بازار را شناسایی کرده و قیمتهای پیش رو را پیشبینی کنند. این نمودار میتواند خوانایی نمودارهای کندلی را افزایش داده و تحلیل روندها را سادهتر کند. برای مثال، معاملهگران میتوانند با کمک نمودارهای هیکن آشی متوجه شوند که چه زمانی باید در یک روند مانده و چه زمانی باید از آن خارج شوند. سهامداران میدانند که بیشترین مقدار سود زمانی به دست میآید که بازارها در روندهای بلند مدت قرار دارند، بنابراین شناسایی صحیح این روندها حائز اهمیت است.
فرمول هیکن آشی
نمودارهای عادی کندلی از مجموعهای از کندلهای آغازین-سقف-کف-پایانی (OHLC) تشکیل شدهاند و در توالیهای زمانی از یکدیگر جدا هستند. تکنیک هیکن آشی از برخی از ویژگیهای نمودارهای کندلی استاندارد برخوردار است اما برای کندلهای پایانی-آغازین-سقف-کف (COHL) از فرمول دستکاریشدهای استفاده میکند:
- پایانی: (آغازین + سقف + کف + پایانی) / ۴ این فرمول میانگین قیمت کندل را نشان میدهد.
- آغازین: (قیمت آغازین کندل قبلی + قیمت پایانی کندل قبلی) / ۲ این فرمول حد وسط کندل قبلی است.
- سقف: حداکثرِ (سقف، آغازین، پایانی) این فرمول بالاترین مقدار این سه مورد را به دست میآورد.
- کف: حداقلِ (کف، آغازین، پایانی) این فرمول پایینترین مقدار این سه مورد را به دست میآورد.
ایجاد نمودار
نمودار هیکن آشی مثل همهی نمودارهای عادی کندلی ساخته میشود، با این تفاوت که مثل نمونهی بالا، فرمول لازم برای محاسبه هر کندل متفاوت است. توالی زمانی بسته به نوع نمودار دلخواه کاربر توسط خود او تعیین میشود و میتواند روزانه، ساعتی یا حتی ۵ دقیقهای باشد. روزهای منفی با کندلهای سیاه یا قرمز نشان داده میشود، در حالی که روزهای مثبت با کندلهای سفید یا سبز به نمایش در میآید.
میان این دو نمودار چند تفاوت عمده وجود دارد. نمودار هیکن آشی ظاهر تمیزتری دارد چون اساسا فقط از متوسط نوسانها ساخته شده است. کندلهای این نمودار در روندهای نزولی معمولا قرمز و در روندهای صعودی سبز هستند.
علاوه بر این باید به قیمت هم توجه ویژهای داشته بآشید. قیمتی که در نمودارهای عادی کندلی نشان داده میشود همان قیمت فعلی دارایی است، و با قیمت پایانی کندلها (البته اگر کندلها بسته شده باشند) برابر است. از آنجایی که در نمودار هیکن آشی از متوسط قیمت استفاده میشود، قیمت جاری کندل ممکن است با قیمت بازار یکسان نباشد. به همین دلیل بسیاری از پلتفرمهای نمودارکشی در محور y دو قیمت را نشان میدهند: یکی برای محاسبهی نمودار هیکن آشی و یکی برای قیمت فعلی دارایی.
استفاده از نمودار هیکن آشی
از این نمودارها میتوان در هر بازاری استفاده کرد. اکثر پلتفرمهای نمودارکشی از نمودارهای هیکن آشی پشتیبانی میکنند. این نمودار ۵ سیگنال اصلی تولید میکند که با کمک آنها میتوانید روندها و موقعیتهای خرید را شناسایی کنید:
۱. کندلهای سفید یا سبزی که سایهی پایینی نداشته باشند نشانگر یک روند صعودی قدرتمند هستند: به سودبری ادامه دهید.
۲. کندلهای سفید یا سبز از روند صعودی خبر میدهند: شاید بخواهید استراتژی بلند مدتتری ترتیب دهید و از پوزیشنهای کوتاه مدت خارج شوید.
۳. کندلهایی که بدنهای کوتاه و در بالا و پایین خود سایه دارند نشانگر تغییری در روند سهم هستند: معاملهگرانی که عاشق ریسکاند احتمالا در این جا دست به خرید و فروش میزنند، ولی بقیه منتظر تاییدیه میمانند تا تصمیمگیری کنند.
۴. کندلهای سیاه یا قرمز از روند نزولی خبر میدهند: شاید بخواهید استراتژی کوتاه مدتتری ترتیب ببینید و از پوزیشنهای بلند مدت خارج شوید.
۵. کندلهای سیاه یا قرمزی که سایهی بالا ندارند نشانگر یک روند نزولی قدرتمند هستند: یا خرید استقراضی انجام دهید یا منتظر برگشت روند بمانید.
این سیگنالها میتوانند شناسایی روندها یا فرصتهای معاملاتی را نسبت به کندلهای سنتی راحتتر کنند. این ترندها با سیگنالهای اشتباهی تخریب نشدهاند و راحتتر میتوانید آنها را تشخیص دهید.
نمودار بالا نشان میدهد که نمودارهای هیکن آشی چطور میتوانند برای تحلیل به کار رفته و تصمیمگیری را راحتتر کنند. در سمت چپ کندلهای بلند قرمز دیده میشود و آغاز یک روند نزولی را نشان میدهد. با ادامه افت قیمت سهم، سایه پایینی کندلها بلندتر میشود و این خود سیگنالی برای تغییر روند سهم است. در نتیجه کمکم فشار خرید آغاز میشود.
حرکت صعودی سهم قدرتمند است و تا چند وقت نشانی از برگشت در آن وجود ندارد، تا این که چند کندل قرمز کوچک به وجود میآید که دارای سایه است. این سیگنال نشان از تردید دارد. در این مرحله، معاملهگران میتوانند با نگاهی کلیتر تصمیم بگیرند که استراتژی بلند مدت یا کوتاه مدت داشته باشند.
این نمودارها به معاملهگران کمک میکنند تا در ابتدای روندها دارایی خود را نگه دارند. همیشه بهتر است تا زمانی که رنگ کندلهای هیکن آشی عوض نشده، در آن سهم بمانید. البته تغییر رنگ کندلها لزوما به معنای پایان روند نیست و میتواند وقفهای کوتاه را نشان دهد، ولی بهتر است نسبت به این علائم هشیار باشید.
دیدگاه شما