بازار بورس چیست؟
نیازهای انسان در طول تاریخ حیات بشر آن را به سمت ایجاد محلهایی به نام بازار سوق داده است. بازار مکانی عمومی است که در آن خریداران و فروشندگان معاملات خود را به طور مستقیم یا از طریق واسطهها انجام میدهند. اما بورس چیست؟ بورس نیز یکی از این بازارها است. امروزه، بازارها دیگر محدود به یک مکان خاص نمیشوند و میتوانند در قالب یک شبکه ارتباطی مانند اینترنت به کار خود ادامه دهند . بازار بورس در ذهن بیشتر مردم به بازاری اشاره دارد که در آن خریداران و فروشندگان اوراق بهادار – مانند سهام – گرد هم میآیند و داراییهای خود – مثل سهام، اوراق مشارکت و… – را معامله میکنند .
روند معاملات سهام در بازار بورس چگونه است؟
در بازارها داراییهای مختلفی معامله و مورد خرید و فروش قرار میگیرد. در یک طبقه بندی کلی، دو نوع دارایی عمده وجود دارد؛ دارایی مالی و دارایی واقعی. برای درک بهتر این مفهوم بورس، بهتر است ابتدا درباره این دو نوع دارایی توضیح دهیم .
منظور از دارایی فیزیکی یا داراییهای واقعی، همانطور که از نام آنها مشخص است داراییهایی است که جنبه فیزیکی دارند. مانند خودرو، املاک، مستغلات و… . اما داراییهای مالی که به آنها داراییهای کاغذی هم گفته میشود، داراییهایی هستند که ارزششان به پشتوانه یک دارایی دیگر تعیین میشود. به عنوان مثال، دارنده سهام شرکت، به نسبت سهام خود در داراییها و منافع شرکت مورد نظر سهیم میشود یا دارنده اوراق مشارکت، به واسطه مشارکت در پروژهای که اوراق مورد نظر برای تأمین مالی آن پروژه منتشر شده، سود به دست میآورد .
چرا افراد در بورس سرمایه گذاری میکنند؟
حداقل سرمایه گذاری در بورس، میتواند نقش بسیار زیادی در رونق اقتصادی داشته باشد. چون با این کار منابع مالی مورد نیاز بنگاههای اقتصادی برای توسعه فعالیتها تأمین میشود. در نتیجه، رونق کسب و کار، اشتغال زایی و رشد و شکوفایی اقتصاد کشور را به دنبال خواهد داشت. اما حتماً این سوال برای شما ایجاد شده است که سرمایه گذاری در بورس و خرید سهام شرکتها برای سرمایه گذاران چه نفعی دارد؟ در پاسخ، مهمترین مزایای بورس برای سرمایه گذاران را به شما معرفی میکنیم :
یکی از مهمترین اهداف هر فرد در سرمایه گذاری کسب درآمد و سود از بورس است. سرمایه گذاری در بورس اگر همراه با هوش مالی و به صورت صحیح و آگاهانه باشد از دو طریق این هدف را تأمین میکند؛ یکی دریافت سود نقدی یا «DPS» و دیگری افزایش قیمت سهام. به خصوص روش دوم که افزایش قیمت سهام در عرضه اولیه سهام بیشتر مشهود است .
اگر به شما بگویند با سرمایه گذاری در کاری یا دارایی میتوانید سرمایه خود را در عرض یک سال چند برابر کنید، لیستی از اگرهای بیپاسخ در ذهنتان ردیف میشوند. مثلا اگر پولم را در مسیر نادرستی سرمایه گذاری کنند چه؟ اگر کارشان شرعی و قانونی نباشد چه؟ اگر اصل سرمایه من را بر باد دهند چه؟ در این صورت، پاسخ شما به این نوع سرمایه گذاری منفی خواهد بود. یکی از مهمترین مزایای سرمایه گذاری در بورس، امنیت در سرمایه گذاری و برخورداری از حمایت قانون و مقررات است. همچنین شرکتهایی که در آنها سرمایه گذاری میکنید موظف هستند که همه اطلاعات مهم خود مانند اطلاعات مالی، برنامهها و… را به بورس اعلام کنند .
ارزش پول در طول زمان، خود به خود کاهش پیدا میکند و با توجه به تورم موجود در جامعه در صورتی که افراد پس اندازهای خود را در جای مناسبی سرمایه گذاری نکنند ارزش آن کاسته خواهد شد . اما سرمایه گذاری در بورس چگونه به حفظ ارزش پول در مقابل تورم کمک میکند؟
در پاسخ باید گفت افراد با خرید سهام یک شرکت در واقع به نسبت سهمی که خریداری کردهاند، در منافع این شرکت یعنی داراییهای شرکت و همچنین سود و زیان آن سهیم میشوند. در طول زمان، ارزش داراییهای شرکت متناسب با تورم افزایش مییابد و شرکت در اثر فعالیتهای اقتصادی که انجام میدهد سود قابل قبولی به دست میآورد. در نتیجه افرادی که اقدام به خرید سهام شرکتها میکنند میتوانند از سرمایه خود در مقابل تورم محافظت کنند. البته خرید و فروش سهام باید به صورت آگاهانه و همراه با آموزش صورت پذیرد .
از ویژگیهای یک دارایی خوب این است که قابلیت نقد شوندگی بالایی داشته باشد. یعنی بتوان سریع آن را به پول نقد تبدیل کرد. همین ویژگی از مهمترین مزیتهایی است که بورس را از بازارهای دیگر به خصوص مسکن جدا میکند و افراد زیادی را به سمت خود میکشاند .
بورس کالا با انرژی و فرابورس چه تفاوتی دارد؟
هر سرمایه گذاری برای موفقیت در بازارهای مالی باید با آن ها آشنا باشد. به همین منظور این مقاله تفاوت بورس کالا با بورس بهتر است یا فرابورس؟ انرژی و فرابورس را بررسی می کند.
هدف این مقاله آن است که ضمن آشنا کردن تریدرها با چند بازار مالی مختلف، تعدادی از تفاوت های این بازارها را نیز برایشان آشکار کند. پس با آن همراه باشید.
فهرست محتوای مقاله
بورس کالا چیست؟
در آن محصولات فلزی، پتروشیمی، کشاورزی و … خرید و فروش می شوند.
آن به منظور شفافیت هر چه بیش تر قیمت فرآورده ها و رونق اقتصادی به وجود آمده است.
آن چهار بازار فرعی، فیزیکی، مشتقه و مالی را در بر می گیرد. هر یک از این محل ها ویژگی های مختص به خود را دارند.
به عنوان مثال در بخش فرعی، فرآورده های غیر قانونی به هیچ وجه معامله نمی شوند؛ بلکه فرآورده هایی معامله می شوند که در بخش فیزیکی امکان فروششان میسر نباشد.
محصول های کشاورزی، صنعتی، معدنی، پتروشیمی و پلیمری در بخش فیزیکی، معامله می شوند.
در بخش مشتقه، قیمت خرید و فروش فرآورده هایی همچون سکه، زعفران، زیره سبز و پسته از قیمت دارایی پایه اش گرفته (مشتق) می شود.
گواهی سپرده کالا و و اوراق سلف هم در بخش مالی مورد خرید و فروش قرار می گیرند.
بورس انرژی چیست؟
آن به دلیل این که کشور ایران در زمینه ی حامل های انرژی بسیار غنی است، برای شفافیت معاملات و رشد اقتصادی، تأسیس شد.
در حقیقت آن زیر مجموعه ی بورس کالا است که حامل های انرژی همچون برق، گاز، نفت و مشتقاتش، زغال سنگ و اوراق بهادار مرتبط با فرآورده های فوق در آن معامله می شوند.
فرابورس چیست؟
آن یکی از زیر مجموعه های بورس است و قانون های مشابه آن را دارد؛ ولی شرکت ها می توانند راحت تر در فرابورس پذیرش شوند.
پنج بازار زیر مجموعه ی فرابورس هستند که به طور مختصر توضیحاتی در مورد آن ها بیان می شود.
- اول: شرکت های سهامی عام، معاملات مربوط به سهامشان را در این جا انجام می دهند.
- دوم: در آن همچون بازاراول، شرکت های سهامی عام، معاملات سهامشان را انجام می دهند.
اما تفاوت آن دو در این است که بازار دوم شرایط پذیرشش نسبت به بازار اول از انعطاف پذیری بیش تری برخوردار است.
البته در کنار عرضه کردن اوراق بهادار، حق تقدم سهام، پذیره نویسی های مرتبط با سهام و … در این جا صورت می گیرد.
تفاوت بورس کالا با انرژی
از مهم ترین تفاوت هایی که آن دو دارند می توان به موارد زیر اشاره کرد:
هم چنین آن نهادی دولتی به حساب می آید و دولت، مدیریت آن را بر عهده دارد.
شرکت های فعالی در آن حضور دارند مانند شرکت های وزارت نفت، پالایش، فرآورده های نفتی و … .
حوزه ی انرژی مطمئنا در آینده یکی از پربازده ترین بازارهای سرمایه ی کشور است.
در بازار داخلی انرژی فقط اشخاص حقوقی اجازه دارند که کد معاملاتی بگیرند و از این محل خرید کنند.
اما در بازار بین المللی اش اشخاص حقیقی و حقوقی طبق شرایط به خصوصی می توانند خرید کنند.
آن مشتمل بر سه بازار فیزیکی، مشتقه و فرعی است. اما بورس کالا علاوه بر این ها بازار مالی هم دارد.
فیزیکی یعنی فرآورده ها در آن مانند کارهای سنتی معامله می شوند.
ویژگی بارز آن نسبت به فروش فرآورده ها به شکل سنتی، این است که حجم معامله ها در آن بسیار زیادتر و قیمت ها شفافیت بیش تری دارند.
در بخش فرعی فرآورده هایی معامله می شوند که در بخش فیزیکی امکان فروششان میسر نیست. البته در بورس انرژی فرآورده های تک محموله ای هم معامله می شوند.
پایه و اساس بازار مشتقه، دارایی پایه است. به این معنا که قیمت خرید و فروش فرآورده ی مورد نظر از قیمت دارایی پایه اش گرفته (مشتق) می شود.
در بازار مالی هم گواهی سپرده کالا و صندوق های مرتبط با آن و اوراق سلف، خرید و بورس بهتر است یا فرابورس؟ فروش می شوند.
- ضمن این که بورس کالا یک بازار بزرگ است که بورسانرژی زیر مجموعه ی آن به حساب می آید. از همین روی فرآوردههای مختلفی در آن خرید و فروش می شود.
تفاوت بورس کالا با فرابورس
از مهم ترین تفاوت های آن دو می توان به موارد زیر اشاره کرد:
هم چنین با توجه به قراردادهای مختلفی که در آن است، این امکان وجود دارد که شما با وجود افت قیمت طبق توافق های پیشین، سود کنید.
جمع بندی تفاوت بورس کالا با انرژی و فرابورس
دانستید که بورس کالا جایی است که در آن محصولات فلزی، پتروشیمی، کشاورزی و … خرید و فروش می شوند.
زیر مجموعه ی آن هم بورس انرژی است که حامل های انرژی همچون برق، گاز، نفت و مشتقاتش، زغال سنگ و … در آن معامله می شوند.
فرابورس هم که قانون موجود در آن همچون بورس می باشد؛ ولی شرایط پذیرش شرکت ها در آن آسان تر است.
شما هم چنین دانستید که شرایط فعالیت در بورس کالا همچون فرابورس برای همه فراهم است.
اما در بازار داخلی بورس انرژی فقط اشخاص حقوقی می توانند خرید کنند.
هم چنین مشخص است که بورس کالا با تنوع بسیار بالایی که دارد جای مناسبی برای سرمایه گذاری است؛ مثلا معاملات آتی سکه که گردش بالایی دارد.
نتیجتا این که شناخت بازارهای مختلف مالی برای موفقیت در سرمایه گذاری لازم است.
دلیلش هم این است که وقتی شما به عنوان یک تریدر می بینید مثلا فرابورس وضعیت خوبی برای سوددهی ندارد، می توانید به بازار دیگری همچون کالا روی بیاورید.
ضمن این که اگر پول مازاد بسیاری دارید بهتر است در چند جای مختلف سرمایه گذاری کنید. این کار مطمئنا سودآوری خوبی برایتان به ارمغان خواهد آورد.
نکته ی بسیار مهم جهت ورود به بازارهای سرمایه این است که حتما آموزش ببینید.
شرکت آکادمی طهرانی با سابقه ی درخشانش در زمینه ی بازارهای مالی، در یزد فعالیت می کند.
شما می توانید در هر زمینه ای چه مشاوره، چه آموزش مقدماتی و چه پیشرفته ی بازارهای سرمایه به آکادمی طهرانی مراجعه نمایید.
شما هم می توانید به سودآوری هر چه بیش تر برسید. شما هم می توانید رؤیاهایتان را به واقعیت تبدیل کنید.
پس فرصت را از دست ندهید و همین حالا آموزش های لازم را از سایت آکادمی طهرانی دریافت نمایید.
تاریخ پیدایش دسته بندی بازار اول و دوم در بورس
در این مقاله به تفاوت بازار اول دوم بورس می پردازیم و فرق این دو بازار باهم و شرایط ورود به این دو بازار رو اعلام می کنیم
سازمان بورس اوراق بهادار در سال 1381 در ماه شهریور تصمیم گرفت در بازار سهامی شرکت ها را دسته بندی کند.
در این پیشنهاد مشخص شد که شرکت ها باید در مسائلی نظیر
* میزان شناوری سهام
* نقدشوندگی
* وسعت شرکت
* سودآوری مداوم
* شفافیت و اطلاعرسانی
به دو دسته ی بازار اول و دوم در بورس تبدیل شوند.
البته این دسته بندی ها برای سهامداران و کسانی که در بورس سرمایه گذاری می کنند یعنی فعال بورس هستند محدودیتی ایجاد نمی کنند و سهامداران محترم می توانند هم سهام شرکتی که در بازار اول است را بخرند هم توانایی خرید سهام شرکتی در بازار دوم بورس را دارند. البته برای این کار طبعا لازم به کد بورسی هست
سهام شناور چیست؟سهام شناور بالا خوبه یا پایین و سهام شناور مناسب
رتبه نقدینگی در بورس به چه منظور است ؟
تفاوت بازار اول و دوم بورس
تفاوت بازار اول و دوم بورس برمیگردد به شرایطی که هر شرکت برای پذیرش در بازار ها اول و دوم بورس دارد. اگر نتوانند شرایطی برای عضو شدن در بازار اول و دوم بورس پیدا کنند و وارد این بازار ها بشوند مجبورند به سراغ فرابورس بروند بلکه آنجا توانایی برای وفق شدن با شرایط را دارا باشند.
مهمترین فرق بین بازار اول و دوم اندازه ی سرمایه شرکت می باشد.
شرکتی می تواند درخواست کند به بورس که در تابلوی اصلی بازار اول بورس حضور داشته باشد که بیش از ۱۰۰ میلیارد تومان سرمایه از پیش ثبت شده را در اختیار داشته باشد. اگر این شرایط موجود نباشد در بازار دوم بورس یا بازار فرعی آن پذیرش خواهد شد.
باید بدانید هر تابلو شروط مختلفی برای احراز هویت دارد که هر شرکتی باید وجود شروط را در خود اثبات کند.
این محتوا توسط سایت تکنیک ( teknek.ir ) تولید شده است
نحوه در یافت سود سهام تکشا و مبلغ سود تکشا 1401
شرایط لازم برای حضور در تابلوی اصلی بازار اول
- در پاراگراف قبل دیدید که باید برای حضور در تابلوی اصلی بازار اول یک شرکت باید بیش از ۱۰۰ میلیارد تومان سرمایه از پیش ثبت شده را در اختیار داشته باشد.
- شرکت هایی که می خواهند در بازار اول بورس باشند باید حداقل 20 درصد سهام شناور داشته باشند.
- وجود زیان انباشته در ترازنامه جلوگیری می کند از ورود به بازار اول بورس
- و داشتن 3 سال سابقه قبل از پذیرش در بازار اول بورس
- داشتن سودآوری در حداقل 3 دوره مالی پشت سر هم
- حقوق سهامداران محترم نسبت ۳۰ درصدی به کل داراییهای شرکت داشته باشد.
البته شروط کوچک و بزرگ دیگر هم برای حضور در بازار اول بورس وجود دارد.
شروط لازم برای حضور در تابلوی فرعی بازار اول
طبعا بخاطر ارزش کمتر این تابلو از سختگیری کمتری هم برخورددار است.
شرایط لازم برای پذیرش :
1) وجود شناور سهم 15 درصدی
2) سرمایه 50 میلیارد تومان
3) و مثل بازار اول بورس عدم وجود زیان انباشته در ترازنامه هم مهم است.
اینها مهمترین شرایط برای عضویت در تابلوی فرعی بازار اول است.
شروط لازم برای عضویت در بازار دوم بورس
شرکت هایی که نتوانستند وارد بازار اول بورس بشوند می توانند با وفق دادن شرایط خودشان به سمت بازار دوم بورس بروند. شرایط این بازار درسته که از موارد قبل سختگیرانه تر نیست و آسان تر است . اما باز نسبت به ورود در فرابورس سخت تر می باشد.
1) شرکت باید 20 میلیارد تومان سرمایه داشته باشد.
2) داشتن حداقل دو سال سابقه فعالیت
3) نداشتن محکومیت قطعی کیفری برای اعضای هیات مدیره
4) نداشتن زیان انباشته همچون موارد قبل
5) سودآوری در یک دور مالی منتهی به پذیرش
6) 10 درصد سهام شناور داشته باشند.
اگر در بورس گرفتار زیان زیادی شدی و یا سود کمی داری بخاطر این است که نمیدونی چه موقعی وارد بشی و چه موقعی باید از آن خارج بشی تا بیشتر سود ممکن رو داشته باشی .
برای اینکه بیشترین سود رو داشته باشی می تونی از وب سایت ما دوره آموزش ورود و خروج به موقع از بازار را خریدار کنید و از آن حداکثر استفاده را بکنید.
فرابورس چیست؟ چه تفاوتی با بورس دارد؟
در شرایط اقتصادی اخیر درصد قابلتوجهی از مردم به سرمایهگذاری در بازارهای مختلف روی آوردهاند که یکی از این بازارها بازار سرمایه است. بازار فرابورس (که بهصورت اختصاری با نام OTC شناخته میشود)، یکی از اقسام بازار سرمایه در ایران است. این بازار با بورس تفاوتهایی داشته اما درعینحال تشابههایی نیز با یکدیگر دارند. در این مطلب قصد داریم تا به تمام مواردی که مربوط به بازار فرابورس ایران اشاره کنیم. علاقهمندان و فعالان حوزهی سرمایهگذاری میبایست با مفهوم بازار فرابورس و تفاوتهای آن با بورس، آشنا باشند.
فرابورس چیست؟
همانطور که میدانید، بازار سرمایه فرصتی بسیار خوب در زمینهی فعالیتهای اقتصادی و سرمایهگذاری را برای علاقهمندان به این حوزه فراهم کرده است. در این بازارها، افراد دارای وجوه مازاد میتوانند بهمنظور مولدسازی داراییهایشان و کسب عایدی از آنها وارد شده و ضمن کمک به تأمین مالی شرکتها، سرمایهی خود را در برابر تورم محافظت کرده و به عایدی مضاعفی نیز دست یابند. از طرف دیگر شرکتها مجموعههای فعال در این زمینهها، سرمایهی لازم برای فعالیتهای خود را به دست خواهند آورد. بورس و فرابورس هر دو از زیرمجموعههای بازارهای سرمایه هستند.
فرابورس ایران
فرابورس ایران، در آبانماه سال ۱۳۸۷ شکل گرفت. هدف از تأسیس فرابورس در ایران، تأمین مالی شرکتها از طریق بازار سرمایه است. بنابراین این بازار، نقش مؤثری در ساماندهی و فعالیت شرکتها و بنگاههای اقتصادی فعال در آن خواهد داشت. ازآنجاییکه ورود به فرابورس به نسبت بازار بورس، شرایط سادهتر و سهلگیرانهتری را به همراه دارد شرکتها با سرعت بیشتری میتوانند در این بازارپذیرش شده و از مزایای حضور در این بازار بهره ببرند. بازار فرابورس در ایران شامل بخشهای متعددی نظیر بازار اول، بازار دوم، بازار سوم، بازار ابزارهای نوین مالی و بازار پایه است که در ادامهی این مقاله در خصوص هر یک از آنها توضیحاتی را ارائه خواهیم کرد.
تفاوت بازارهای فرابورس و بورس
همانطور که ذکر کردیم بازارهای فرابورس و بورس هر دو از زیرمجموعههای بازارهای سرمایه هستند. بنابراین فعالیت هر دوی آنها، تقریباً یک موضوع یکسان دارد. در این بخش میخواهیم فعالیت این دو بازار را دقیقتر بررسی کنیم تا تفاوت آنها را بهتر بشناسیم.
در بازار بورس، به معاملات کالا و اوراق بهادار پرداخته میشود. یعنی یا یک محصول واقعی فیزیکی، خریدوفروش میشود (بورس کالا و بورس انرژی) و یا اینکه داراییهای کاغذی و سندی تحت معامله قرار میگیرد (بورس اوراق بهادار). شکل دیگری از بورس نیز وجود دارد که در آن ارز رایج کشورهای مختلف، معامله میشود و به بورس ارز مشهور است. البته این بورس ارز در ایران راهاندازی نشده است.
معاملات در بازار فرابورس، روی سهام شرکتهای مختلف انجام میشود. یکی از مهمترین تفاوتهای بازار بورس و فرابورس ایران، در نحوهی پذیرش و عضویت شرکتها در آن است. در بازار بورس، شرایط نسبتاً سختگیرانهتری وجود دارد؛ بنابراین راحتتر و سریعتر بودن عضویت در فرابورس ایران، سبب شده است تا بسیاری از شرکتها در آن فعالیت داشته باشند.
تفاوت دیگری که میتوان برای بازارهای بورس و فرابورس ایران از منظر سرمایهگذاران قائل شد، تفاوت در کارمزد خریدوفروش است که در بازار فرابورس مقداری کمتر از بورس است.
به واسطهی تفاوت در قوانین ورود و فعالیت در بازار بورس و فرابورس و همچنین برخی از تفاوتهای گزارشدهی در آنها، میتوان گفت سرمایهگذاری در بازار فرابورس ریسک بهمراتب بیشتری نسبت به سرمایهگذاری در بازار بورس دارد. در ادامه به جزئیات تفاوت در قوانین پذیرش این دو بازار اشاره خواهیم کرد.
آشنایی با انواع بازارهای فرابورس
همانطور که پیشتر اشاره کردیم بازار فرابورس را میتوان به زیرمجموعههای مختلفی تقسیمبندی کرد. انواع این زیرمجموعهها شامل بازار اول، بازار دوم، بازار سوم (عرضه)، بازار پایه، بازار ابزارهای نوین و همینطور بازار مشتقه فرابورس میشوند. این انواع بازار، بر اساس تفاوتهای دستورالعمل پذیرش و معاملات ایجاد شدهاند. شرایط پذیرش در هر یک از این بازارها نیز متفاوت خواهد بود که در خصوص این قسمت در بحث پذیرش فرابورس توضیحات بیشتری را ارائه خواهیم داد. اما در لازم است تا به این نکته اشاره کنیم که فلسفهی وجودی بازار پایه، کمک به اجرایی کردن برنامههای توسعهای است و در بازار ابزارهای نوین فرابورس نیز مواردی نظیر اوراق مشارکت، گواهیهای سرمایهگذاری و صکوک معامله میشود. همچنین در بازار مشتقه فرابورس نیز معاملات اوراق اختیار انجام میشود.
پذیرش در فرابورس
همانطور که بارها اشاره کردیم پذیرش در فرابورس ایران، سادهتر و سریعتر از پذیرش در بازار بورس است. بنابراین شرکتهایی که امکان ثبت و فعالیت در بورس ندارند، میتوانند وارد فرابورس شوند. تفاوتهای قوانین پذیرش در این دو بازار را میتوان در ۷ محور تعریف کرد که در ادامه به هر یک از آنها اشاره خواهیم کرد.
حداقل سرمایه ثبت شده شرکت
اولین محوری که سبب ایجاد یکی از وجوه افتراق میان شرکتهای بورسی و فرابورسی است، بحث مربوط به حداقل سرمایهی ثبت شده شرکت است. منظور از حداقل سرمایهی ثبتی همان میزان سرمایهای است که به جهت اخذ مجوز از مرجع ثبت شرکتها صرف شده است. در خصوص میزان این پارامتر برای پذیرش در تابلوی اصلی بازار اول بورس ۱۰۰ میلیارد تومان و برای تابلوی فرعی بازار اول ۵۰ میلیارد تومان و برای بازار دوم بورس ۲۰ میلیارد تومان است. این در حالی است که این مقدار برای بازار اول فرابورس ۱ میلیارد و برای بازار دوم ۱۰۰ میلیون تومان است.
حداقل سهام شناور
دومین محوری که سبب بروز تفاوت بین شرایط پذیرش شرکتها در بورس و فرابورس میشود، بحث حداقل میزان سهام شناور آنها است. درصد سهام شناور، آن میزان از سهامی است که تحت تملک سهامداران عمده صرفنظر از شخصیت حقیقی یا حقوقیشان نیست. در واقع نشاندهندهی آن است که چه میزان از سهام شرکت در تملک افرادی است که مالک کمتر از یک درصد کل سهام شرکت هستند. اگر این مفهوم هنوز برایتان شفاف نیست توصیه میکنیم تا مقالهی مربوط به سهام شناور را در سایت آکادمی دانایان مطالعه کنید.
میزان حداقل سهام شناور برای پذیرش در تابلوی اصلی بازار اول بورس، ۲۰ درصد و برای بازار اول و تابلوی فرعی، ۱۵ درصد است. برای بازار دوم بورس نیز این میزان به ۱۰ درصد کاهش پیدا خواهد کرد. این امر در حالی است که در بازار اول فرابورس نیز این میزان ۱۰ درصد است اما برای بازار دوم فرابورس به ۵ درصد کاهش پیدا خواهد کرد.
حداقل تعداد سهامداران در شرکتهای فرابورس
پارامتر دیگری که سبب بروز تفاوت در شرایط شرکتهای بورسی و فرابورسی میشود، بحث حداقل تعداد سهامداران در این شرکتها است. برای شرکتهای تابلوی اصلی بازار اول بورس این میزان ۱۰۰۰ نفر، تابلوی فرعی بازار اول ۷۵۰ نفر، بازار دوم بورس ۲۵۰ نفر و برای بازار اول فرابورس ۲۰۰ نفر است. در این باره محدودیتی برای بازار دوم فرابورس تعریف نشده است.
حداقل سابقه فعالیت شرکت در صنعت مربوطه
میزان حضور یک شرکت و سابقهی فعالیت آن در صنعت مربوط به خودش از دیگر عواملی است که بر روی اعتبار شرکتهای مختلف اثرگذار است. این مؤلفه یکی دیگر از وجوه تمایز شرکتهای بورسی و فرابورسی از یکدیگر است. برای بازار اول بورس هم در تابلوی اصلی و هم در تابلوی فرعی حداقل سه سال سابقهی فعالیت در صنعت مدنظر الزامی است. این میزان برای بازار دوم به دو سال کاهش پیدا میکند. در خصوص بازار فرابورس نیز در بازار اول میبایست حداقل دو سال از زمان بهرهبرداری و ارائه خدمات گذشته باشد. اما این مسئله برای بازار دوم فرابورس به گذشتن یک سال از زمان تأسیس کاهش خواهد یافت.
زیان انباشته
زیان انباشته بهعنوان یکی از اصطلاحات حسابداری است که در صورتهای مالی قابلمشاهده است. هیچکدام از شرکتهای خواهان پذیرش در بازار اول بورس اعم از تابلوی اصلی و فرعی و همینطور بازار دوم بورس و بازار اول فرابورس نباید دارای زیان انباشته در مرحلهی پذیرش باشند. اما برای بازار دوم فرابورس شرکتهایی که خواهان ورود به بازار هستند اما زیان انباشته دارند باید برنامه عملیاتی مناسبی برای خروج از آن داشته باشند.
نسبت حقوق صاحبان سهام به کل داراییها
همانطور که میدانیم داراییهای یک شرکت از حقوق صاحبان سهام و بدهیها تشکیل میشود. خلق دارایی با استفاده از بدهی یا همان ضریب اهرمی از مواردی است که میتواند ریسک یک شرکت را افزایش دهد؛ بنابراین ازآنجاییکه مبنای تمامی تقسیمبندیها برایناساس استوار است که شرکتهای کمریسک را راهی بورس و شرکتهای با ریسک بیشتر را راهی فرابورس کند، از این منظر نیز استانداردی برای تقسیمبندی شرکتها تعریف شده است.
بر اساس مقررات نسبت حقوق صاحبان سهام به کل داراییها برای شرکتهای تابلوی اصلی بازار اول بورس ۳۰ درصد و برای بازار اول بورس و تابلوی فرعی ۲۰ درصد در نظر گرفته شده است. این میزان برای بازار دوم بورس و همینطور بازار اول فرابورس ۱۵ درصد در نظر گرفته شده است و برای بازار دوم فرابورس محدودیتی ارائه نشده است.
سودآوری
اما آخرین وجه تمایز بین شرکتهای بورسی و فرابورسی و حتی شاید بتوان گفت مهمترین آنها، محدودیت مربوط به مسئلهی سودآوری در آنها است. برای پذیرش در تابلوی اصلی بازار اول بورس میبایست شرکت مدنظر در سه دورهی مالی منتهی به زمان پذیرش سودآور بوده باشد. برای پذیرش در تابلوی فرعی بازار اول ۲ دوره و برای بازار دوم و همینطور بازار اول فرابورس سودآور بودن شرکت در یک دورهی مالی منتهی به زمان پذیرش ضروری است.
بهاینترتیب باتوجهبه تمامی وجوه تمایز میان شرکتهای بورسی و فرابورسی میتوان گفت شرکتهای بورسی از نظر جمیع شرایط از ریسک کمتری برای سرمایهگذاری برخوردار هستند اما نباید این مسئله را فراموش کنیم که اصولاً بازدهی را میتوان بهعنوان پاداشی برای پذیرش ریسک تعریف کرد و غالب سرمایهگذاریهایی که ریسکهای منطقی بیشتری دارند میتوانند از سودآوری بیشتری نیز برخوردار باشند.
مزایای بازار فرابورس برای شرکتها و سرمایهگذاران
بازار فرابورس، مزایای زیادی دارد که سرمایهگذاران و شرکتها میتوانند در کنار یکدیگر از آن بهرهمند شوند. در لیست زیر، مهمترین مزیتها و امتیازات این بازار را مطرح شده است.
- تأمین مالی به شکل ساده و از طریق فروش سهام شرکتها
- عدم افزایش ریسک فعالیت شرکتها
- معافیتهای مالیاتی شرکتها تا ۱۰ درصد از درآمد
- تخفیف برای مالیات نقلوانتقال
- فراهمآوردن امکان معرفی شرکت و نام برند به بازار
- شفاف بودن تمام اطلاعات در سایت رسمی (آدرس سایت فرابورس: www.ifb.ir )
- اعتبار و قیمتگذاری عادلانه روی سهام شرکتها
- وثیقهگذاری سهام
- امکان سرمایهگذاری با مبالغ پایین
- سرمایهگذاری امن
- قابلیت نقدشوندگی خوب
- سهولت پذیرش در بازار فرابورس ایران
- امکان توزیع اوراق بهادار در بازار ابزار نوین
- کارمزد پایین
- نظارت سازمان بورس بر کلیهی معاملات
جمعبندی دربارهی فرابورس
بازار فرابورس ایران، یکی از زیرمجموعههای بازارهای سرمایه است. مانند بازار بورس، در فرابورس نیز اشخاص حقیقی و حقوقی به معاملات سرمایه و سهام میپردازند. مهمترین مزیت بازار فرابورس ایران به نسبت بازار بورس، پذیرش سادهتر آن است. بنابراین با شرایط سادهتری شرکتها میتوانند به فرابورس پیوسته و در آن فعالیت داشته باشند. لازم به ذکر است که شرکتهای سهامی عام و سرمایهگذاران میتوانند وارد فرابورس ایران شوند و به معاملات سهام پرداخته و از مزایای این بازار، بهرهمند شوند. معاملات در بازار فرابورس با کارمزد پایینتری به نسبت بازار بورس صورت میگیرد. بنابراین، این بازار شرایط بهتری را برای سرمایهگذاران ایجاد نموده است. مزایای دیگری نیز در فرابورس ایران دیده میشود که به برجستهترین و بااهمیتترین آنها در این مطلب، اشاره کردهایم.
گفتگو|برداشت غلط از "ونزوئلاییشدن" از دلایل هجوم به بورس بود/ هیچ شرکت خوبی پشت درب بورس معطل نماند/ بورس به مردم تضمین سود نداد/ تغییر دامنه نوسان موافق و مخالف جدی دارد
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، در روزهای اخیر موضوع بورس با چالشهای فراوانی روبهرو است. در گذشته زمانی که بهطور سالانه آمار بورس ارائه میشد شاهد بازدهی مناسبی بودیم اما در سال 98 رکوردی کمسابقه در بحث بازدهی بورس اتفاق افتاد و شاهد بازدهی 180درصدی بورس در این سال بود. در سه ماه آخر سال 98 نیز روند رشد بورس تشدید شد. در 5ماهه اول امسال نیز بازدهی بالایی را از بورس شاهد بودیم که سابقهای برای این رشد وجود نداشت و یک رکورد بیسابقه محسوب میشد. برخی از کارشناسان پیشبینی میکردند که رشد بیسابقه بورس بعداً مشکلساز خواهد شد، حالا بورس با ریزش جدی یا بهتعبیری با ابرنوسان مواجه شده است. برخی کارشناسان تأکید داشتند راهکارهای فنی لازم برای کنترل هیجانات در زمان ریزش بازار وجود داشته است، آنچه مشهود است نوسانات بزرگ و متفاوت از حرکت بلندمدت نمیتواند حالت طبیعی باشد.
در همین خصوص امیر تقیخان تجریشی رئیس هیئت مدیره بورس تهران در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم در پاسخ به این سؤال که چه نقایصی در سازوکار بورس کشور وجود داشت که نتوانست کار خود را بهخوبی انجام دهد، گفت: ما وقتی راجع به یک طبقه دارایی بهنام بورس صحبت میکنیم باید آن را کنار سایر طبقات دارایی ارزیابی کنیم، برای آنکه متوجه شوید که در بورس چه اتفاقی رخ داد و چه راهحلی داشت باید آن را کنار طبقات دیگر دارایی ببینید چرا که بورس مستقل از سیستم سپردههای بانکی، بازار طلا، ارز و مسکن نیست. اگر یک بازگشتی به آن زمان که مردم به بورس علاقه نشان دادند، داشته باشیم میبینیم بهنحوی خرید و فروش ارز بهعنوان خط قرمز در نظر گرفته شد و پیگیریهای زیادی در این زمینه اتفاق افتاد.
تجریشی ادامه داد: البته این موضوع سیاست درستی بود چراکه جلوی خروج سرمایه از کشور را میگرفت. در بحث طلا و مسکن نیز اتفاقات مشابهی رخ داد، در این بین سود سپردههای بانکی نیز کاهش یافت و نرخ آن کنترل شد و حتی در برخی موارد تکرقمی شد.
وی گفت: در چنین موقعیتی که افراد ریال در اختیار داشتند و از طرف دیگر جو مثبت ورود به بورس و بازدهی بالایی که وجود داشت سبب شد این افراد که اکثراً دانش کافی نیز نداشتند وارد بورس شوند بنابراین داستان ما با وجود این که در بورس رخ داده است اما شروع آن اصلاً از بورس نبوده است.
رئیس هیئت مدیره بورس تهران با بیان "در آن زمان افراد متخصص در بازار سرمایه همه از این حجم ورود نقدینگی متعجب بودند"، گفت: بنابراین محدود شدن سایر طبقات دارایی و تنها ماندن بورس باعث شد که این منابع وارد بورس شود. نکتهای که در اینجا وجود دارد این است که این پولها همیشه در بازار مسکن یا ارز باقی نمیمانند و بخشی از این پول بین طبقات دارایی در حال گردش است.
وی در ادامه افزود: اما اتفاقی که در بورس رخ داد این بود که بهیکباره هیجان و شور و شوق زیادی به وجود آمد و بسیاری از مردم وارد بورس شدند و ورود این پول بهجای آنکه در یک بازه زمانی بلندمدت تقسیم شود در یک بازه زمانی کوتاهمدت و پرفشار وارد شد و این مسئله باعث افزایش شدید قیمتها و هیجانات در بورس شد. نکته دیگر اینکه این خوشبینی میان مردم نسبت به صنعت و تولید ایجاد شد بدین معنی که "حال که وارد بورس میشویم مشکلات مربوط به این بخشها مانند قیمتگذاری دستوری محصولات نیز حل میشود."
کنترل بازار ارز، طلا و مسکن بههمراه ترس از ونزوئلاییشدن و کرونا از جمله دلایل هجوم به بورس بود
این کارشناس بازار سرمایه با ابراز "در آن مقطع بحثی که در رسانهها مطرح شده بود امکان ونزوئلایی شدن اقتصاد بود"، گفت: البته که این موضوع پس از مدتی اثبات شد که اقتصاد ما آنقدر قوی و دارای زیرساخت است که ونزوئلایی نشود اما در آن مقطع ترس از این موضوع وجود داشت و مردم بهدنبال خرید انواع داراییهای مالی و یا کالایی برای حفظ ارزش پول خود بودند، کرونا نیز به این موضوع اضافه شد و بر حجم خریدها اضافه کرد.
وی اضافه کرد: در این بین کسری بودجه دولت نیز وجود داشت بنابراین دولت نیز تصمیم گرفت که تا حدی که میتواند از داراییهای خود را در بورس بفروشد تا جلوی افزایش پایه پولی کشور گرفته شود.
اختلاف نظر در خصوص راهکارهای فنی بورس/ پایینآوردن دامنه نوسان یا بازار رقابتی
رئیس هیئت مدیره بورس تهران در پاسخ به این سؤال که آیا خود بورس سازوکار فنی و قانونی لازم را در اختیار داشت که بتواند این شیوه شتابان رشد بورس را کنترل کند که امروز تبدیل به معضل نشود، گفت: در زمان حاضر نیز در این مورد اختلاف نظرات زیادی وجود دارد، برخی بر این باور هستند که در آن زمان باید بهعنوان مثال دامنه نوسان را کاهش میدادیم و در زمان حاضر نیز برخی همین نظر را دارند تا هیجانات موجود در بازار تا حدی کنترل شود.
وی ادامه داد: کسانی که معمولاً این نظر را دارند برمبنای این استدلال است که ما شاهد حضور تازهواردها در بورس هستیم که چندان به مسائل بازار سرمایه وارد نیستند، بنابراین ما بهعنوان کسانی که در جریان کار بازار سرمایه هستیم وظیفه داریم که دامنه نوسان را کم کنیم تا به این سرمایهگذاران تازهوارد آسیب کمتری برسد.
اما گروه دیگری هم هستند که معتقدند باید یک قدم عقب بگذاریم و به این موضوع فکر کنیم که فلسفه به وجود آمدن بازار سرمایه این است که آدمهایی که پول مازاد دارند، آن پول را در شرکتها سرمایهگذاری کنند و این شرکتها بتوانند علاوه بر وام بانکها، اوراق بدهی و سهامداران اصلی خود از این پولها نیز استفاده کنند.
تجریشی با تأکید بر مکانیزم عرضه و تقاضا در بازار سرمایه گفت: افرادی که پول مازاد در اختیار دارند به بازار سرمایه میآیند و در قیمتهای مختلف و با انگیزههای متفاوت و البته با ریسکپذیریهای گوناگون اقدام به معامله و خرید مینمایند و اینگونه است که بازار به تعادل میرسد. اگر چنین فرایندی رخ ندهد دیگر نمیتوان اسم آن را بازار گذاشت.
عدمآمادگی شرکتهای بورسی برای جذب سرمایه باعث شد نقدینگی بهسمت تولید نرود
وی در پاسخ به این دو شبهه که پول واردشده به بورس مازاد سرمایه مردم نبود و حتی بهسمت تولید شرکتها نیز نرفت، گفت: اینجا مشکل به واقعیات اقتصاد و صنعت بازمیگردد و دیگر بحث بورس نیست.
این کارشناس بازار سرمایه گفت: این موضوع به این سؤال مربوط میشود که چرا شرکتهای ما سودده نیستند که مردم بخواهند در آنها سرمایهگذاری کنند. یکی از دلایل عمده این موضوع نیز بحث قیمتهای دستوری محصولات این شرکتها در بازارهای دیگر است که پیشتر اشاره شد. پاسخ این مسئله این است؛ آن چیزی که برای شرکتها مهم است کارآیی و نوآوری است چرا که میتواند نهایتاً منجر به سودآوری شود، این همان اتفاقی است که باید در داخل شرکتها رخ دهد.
بهتر است پول مازاد واردشده به بورس صرف افزایش سرمایه چنین شرکتهایی و یا تشکیل سرمایه اولیه برای پروژهها و طرحهای توسعهای شود، حال شما در نظر بگیرید که شرکتها در آن زمان با توجه به وضعیت بازارهای دیگر و یا تحریمها آمادگی پذیرش چنین سرمایههایی را نداشتند در نتیجه طرح توسعه جذابی نیز وجود نداشت که بورس بستر تلاقی آن باشد.
وی افزود: محدود کردن دامنه نوسان و دیگری باز گذاشتن بازار دو تفکر متفاوت است، باید حرف هر دو گروه را شنیده و نهایتاً تصمیمگیری شود. ، در شرایطی که اوضاع اقتصادی سخت میشود شما ناچار خواهید بود برخی اصول را حتی در بورس بگذارید، چرا که مثلاً در موضوع برق با وجود آنکه شرکتهای این حوزه بهدلیل قیمت پایین آن دچار مشکل بورس بهتر است یا فرابورس؟ هستند، نمیتوان هزینههای بیشتری را به مردم وارد کرد و در نتیجه این شرکتها را باید مجدداً ارزیابی کرد، این موضوع میتواند در مورد بقیه صنایع مانند سیمان، غذایی، شوینده و امثالهم نیز مصداق داشته باشد.
سیستم مالی یک اکوسیستم درهمتنیده است
تجریشی با تأکید بر این موضوع که سیستم مالی یک اکوسیستم درهمتنیده است گفت: شما نمیتوانید بگویید که "من تنها میخواهم بورس را سر و سامان دهم"، و به بقیه بخشهای اقتصاد و صنعت کاری نداشت. اما میتوانیم بگوییم درست است که بهدلیل این درهمتنیدگی باید در بلندمدت محدودیت دامنهها را برداریم و فرهنگسازی را انجام دهیم اما در زمان حاضر اگر چارهای جز کاهش دامنهها نداریم، حداقل بگوییم و اعتراف کنیم که این تصمیم در بلندمدت تصمیم درستی نیست.
وی در ادامه گفت: برای این کار مشابه سایر نقاط دنیا باید یک محدوده زمانی مشخص در نظر گرفته شود بهطور مثال اعلام شود که "تا پایان آذر ماه محدودیت نوسان وجود دارد و در آن زمان نیز جلسه تشکیل خواهد شد و در این خصوص بررسی و تصمیمگیری میشود."، به این دلیل حتماً باید محدوده زمانی تعریف شود که اگر ما مجبور میشویم تحت فشار تصمیماتی را بگیریم که میدانیم در بلندمدت صحیح نیست، این دلیل که محدوده زمانی مشخصی برای آن تعریف نشده است تبدیل به یک تصمیم بلندمدت نشود تا دیگر کسی جرئت مخالفت با آن را نداشته باشد.
در بازه پنجساله ( بهاحتمال 60 درصد) بورس از تمام بازارهای دیگر بهتر است
این کارشناس بازار سرمایه با توجه به آمارهای بازارهای مالی گفت: زمانی که این بازارها را با یکدیگر مقایسه میکنیم میبینیم که هیچکدام در بازه زمانی یکساله از نظر آماری نسبت به یکدیگر برتری ندارند. اگر بهجای یک سال بازه بررسی را پنجساله در نظر بگیریم میبینید که بازار سرمایه بهاحتمال 60 درصد از دیگر بازارها بهتر است.
وی افزود: اگر بازه زمانی 5ساله را به 10 سال افزایش دهیم جالب است که احتمال برتری سرمایهگذاری در بازار سرمایه نسبت به سایر بازارها از 60 به 90 درصد ارتقا پیدا خواهد کرد، این بدین معناست که هرچه مدت نگهداری پول در یک بازار مالی بتواند افزایش پیدا کند بورس بهنسبت بازارهای دیگر بهتر خواهد بود.
ضرورت بالای آموزش و فرهنگسازی در بورس
تجریشی معتقد است: ما اگر میخواهیم تشویقی برای ورود به بورس انجام دهیم باید برمبنای سرمایه مازاد و بلندمدت باشد. در اینجا بحث آموزش و فرهنگسازی نیز بسیار بااهمیت است یعنی زمانی که سرمایهگذار وارد بازار میشود باید بداند که تضمینی برای سود وجود ندارد.
وی با بیان "ما در بورس بهعنوان یک شرکت از ابزارهای موجود استفاده میکنیم و تا حد امکان اطلاعرسانی نیز میکنیم"، گفت: برای نمونه ما بحث خرید تضمینی سهام با قیمت مشخص را داریم، بهعبارت دیگر قیمت فعلی سهام مشخص است و حداقل سودی نیز برای سهامدار تضمین میشود.
افزایش نرخ بهره بانکی بهدلیل جذب منابع مطلوب نیست
رئیس هیئت مدیره بورس تهران در خصوص مسائل مطرحشده در مورد تأثیرات بیرونی نظیر سود بانکی بر بورس گفت: نظر شخصی بنده این است که ما نباید در هیچ کدام از این بازارها دخالت کنیم یعنی اگر بهطور مثال بهدلیل کرونا و در نتیجه رکود در کسبوکارها و عدم رونق دریافت وام نرخ بهره کاهش یافت، ما به هیچ دلیلی نباید آن را بالا نگهداریم.
وی با تأکید بر "در زمان حاضر نیز رقابت و اصول علمی باید تعیینکننده باشد" گفت: اگر در زمان حاضر شرکتهایی برای تولید نیاز به وام دارند و این موضوع سبب افزایش نرخ بهره شود چندان مورد اشکال نیست اما اگر اهداف دیگری مانند جذب منابع در سیستم بانکی وجود داشته باشد، این افزایش نرخ بهره مطلوب نیست.
دو وظیفه اصلی بورس؛ ایجاد کارایی عملیاتی معاملات و شفافیت
مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری گروه توسعه ملی گفت: بهنظر بنده وظیفه ما در بورس اول ایجاد کارایی عملیاتی معاملات است، یعنی تمام نقدهایی که در مورد هسته به بورس میشود بنده قبول دارم و در این مورد میگوییم که بهدلیل تحریمها نتوانستهایم نرمافزار مناسب را توسعه دهیم اما میتوانیم از امروز برای مثال سه تیم ایرانی را برای نوشتن برنامه هسته مورد نیاز بورس در نظر بگیریم تا در سالهای آینده مشکلی در این مورد نداشته باشیم.
دوم موضوع شفافیت است، اگر زمانی در گروه سرمایهگذاری توسعه ملی اتفاقی میافتد در همان زمان باید بهصورت شفاف در کدال اطلاعرسانی شود و برای آنکه مطمئن شویم دارای شفافیت هستیم باید از نرمافزارهای جلوگیری از فساد و یا تحرکات مشکوک استفاده کنیم.
هیچ شرکت خوبی پشت درب بورس معطل نمانده/ سازوکار فروش قسطی میتواند جایگزین ایتیاف شود
این کارشناس بازار در پاسخ به این مسئله که چرا مسئولین بورس و دولت نتوانستند عرضه لازم را در بورس داشته باشند و نقدینگی را بهدرستی هدایت کنند، گفت: بخشی از این مسئله مربوط به سازمان بورس و وزارت اقتصاد میشود و آن این است که فرایند را تسهیل کنند.
در اینجا ما باید این را ببینیم که در داخل ظرف اقتصاد ما چه شرکتهایی وجود دارند و از این شرکتها چهتعدادی میتوانند شرایط ورود به بورس یا فرابورس را احراز کنند، بهعنوان مثال ما شرکتهای پتروشیمی را داریم که بسیاری از آنها وارد بورس شدند و شرکتهایی چون ستاره خلیجفارس باقی مانده است که آن هم باید مراحلش را طی کند، اینها دیگر در اختیار سازمان بورس و وزارت اقتصاد نیست.
وی اظهار کرد: موضوع دیگری نیز وجود دارد و آن این است که کدام شرکتها خواستار ورود به بورس هستند. شما یک مثال برای من بیاورید که یک شرکت خوب پشت در سازمان بورس باقی مانده باشد.
تجریشی در خصوص عرضه شرکتهای دولتی در بورس گفت: بهنظر بنده سازوکار فروش اقساطی شرکتها میتواند جایگزین ایتیاف بهتر باشد ولی میگویند که مجلس قانون رفع موانع تولید گذاشته است و بانکها باید از بنگاهداری بهسرعت خارج شوند، البته این بحث هم شکل میگیرد که بانکها اگر خارج شوند چهکسانی باید وارد شوند که اهلیت لازم را دارا باشند.
وی در ادامه گفت: بهطور مثال بانک ملی سهام زیرمجموعه خود را به مردم و با استفاده از کد ملی بفروشد، به این ترتیب که ما مثلاً 3 دسته ده و 200 میلیون تومانی و چهار میلیارد تومانی را برای انواع مختلف سلیقهها و توان مالی در نظر میگیریم و برای هرکدام متناسب با مبالغ، پیشپرداخت، سود و مدت پرداخت وامی مشخص میکنیم.
با استفاده از این روش افرادی که پول کمی دارند با شرایط خوبی سهامدار بهطور مثال بانک میشوند و نیازی هم به پرداخت مستقیم قسط نیست چرا که سود حاصله از عملکرد شرکت قسط را میپوشاند و خود سهم هم ضمانت وام است، همچنین دیگر لازم نیست افراد بهطور مداوم نگران نوسانات قیمت سهام باشند چرا که موضوع پرداخت چندساله در نظر گرفته شده است.
استقلال بورس؛ در ظاهر ساده اما در باطن پیچیده
این کارشناس بورس در پاسخ به سؤالی در خصوص عملکرد مستقل بورس گفت: کلمه استقلال در ظاهر ساده است اما در باطن پیچیدگیهایی دارد، ما با توجه به همه پیچیدگیهایی که در وصف بازارهای مالی گفتیم حتی در تصمیمگیری نیز نمیتوان بهتنهایی و کاملاً مستقل عمل کرد.
همیشه در بحث آمار مقداری انحراف وجود دارد
تجریشی در خصوص انتشار برخی آمارهای غلط در رسانهها گفت: بهطور مثال گفته میشود که خرید زیرمجموعه بانکها چقدر بوده است اما موضوعی که به آن توجه نمیشود آن است که این آمارها معمولاً بهشکل مستقیم ارائه میشود، فرض کنید ما پولی را به صندوق بازارگردانی و یا صندوق سهامی بدهیم، چون این مورد خرید مستقیم نیست در سیستمهای آماری دیده نمیشود، این موضوع از جمله پیچیدگیهایی است که میتواند جدی نیز باشد، بنابراین همیشه در بحث این آمارها مقداری انحراف وجود دارد.
تشکیل سرمایه، تأمین سرمایه و میزان مشارکت مردم سه مؤلفه برای صلاحیت رقابت بازار
وی در پاسخ به سؤالی در مورد راهکار کوتاهمدت مواجهه با وضعیت فعلی بورس گفت: نظر بنده این است که ما نباید هنگامی که شاخص بالا میرود خوشحال شویم و نباید موقعی که پایین میآید ناراحت شویم، مانند هر بازاری باید بپذیریم که رقابت باید تعیینکننده باشد، این رقابت زمانی میتواند بهصلاح باشد که متغیرهای دیگری نظیر تشکیل سرمایه، تأمین سرمایه و میزان مشارکت مردم شکل بگیرد.
رئیس هیئت مدیره بورس تهران در آخر گفت: اینکه به سازمان بورس فشار وارد شود اشتباه است، اتفاقاً بنده بهعنوان یک ایرانی این خواهش را دارم که بر سازمان بورس فشار گذاشته نشود تا شرکتها را پذیرش کند چرا که ممکن است شرکتی را که نباید پذیرفته شود تحت فشار بپذیرد. ما باید بهسمتی حرکت کنیم که کارخانجات ما سودآور شوند و اگر این مسئله درست شود تمام موضوعات دیگر نیز حل خواهد شد.
دیدگاه شما