تحلیل تکنیکال فارکس | آموزش تحلیل تکنیکال در فارکس
تحلیل تکنیکال کالبدی است که معامله گران، رفتار قیمت را در آن مطالعه می کنند. تئوری آن به این صورت است که هر شخصی می تواند با مشاهده رفتار تاریخی قیمت، وضعیت روند موجود و حرکات بالقوه قیمت را، مشخص کند.
تحلیل تکنیکال در یک جمله کوتاه، هنر خواندن و تفسیر کردن نمودارها است.
به شخصی که از تحلیل تکنیکال استفاده می کند، تحلیل گر تکنیکال گفته می شود. به تریدرهایی که از روش تکنیکال استفاده می کنند نیز، تریدر تکنیکال می گویند.
دلیلی که تریدرها از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند این است که به صورت تئوری باور دارند تمام اطلاعات موجود مارکت در قیمت مشهود است. در حقیقت تحلیل تکنیکال، مطالعه قیمت ها با ابزار ساده ای همچون نمودار است.
مطالبی که قصد داریم در این مقاله آموزشی برای شما شرح دهیم به ترتیب زیر است: تحلیل تکنیکال در فارکس چیست، شباهت بازار فارکس و زندگی انسان، اساس تحلیل تکنیکال، پشت تحلیل های تکنیکال چه میگذرد، چگونه با تحلیل تکنیکال در فارکس سود کسب کنیم، مزایا و معایب تحلیل تکنیکال در فارکس، ۳ اصل اساسی در تحلیل تکنیکال در فارکس، نتیجه گیری.
تحلیل تکنیکال در فارکس چیست؟
تحلیل تکنیکال مطالعه رفتار تاریخی قیمت برای تشخیص الگوها و تعیین احتمالی حرکات آینده مارکت از طریق مطالعه تکنیکال، اندیکاتورها و دیگر ابزارهای تحلیلی است. تحلیل تکنیکال در واقع یک نظم معاملاتی است.
تحلیل تکنیکال به زبان ساده، بررسی قیمت تاریخی یک دارایی در جهت تعیین قیمت آینده همان دارایی است. تحلیل تکنیکال دو چیز را برای ما مشخص می کند: 1- روند 2- خطوط حمایت و مقاومت از طریق نمودارهای قیمت در تایم فریم های متفاوت.
همانطور که می دانید مارکت در 3 جهت حرکت می کند: بالا، پایین و خنثی. قیمت ها به صورت زیگزاگ حرکت می کنند و رفتار قیمت در واقع فقط نشانگر دو حالت است: یا خنثی هستند و یا دارای روند هستند.
دلیل اهمیت تحلیل تکنیکال این است که نه فقط به شما نشان می دهد که چه وقت و کجا وارد مارکت شوید بلکه مهم تر اینکه، کی و کجا از مارکت خارج شوید.
شباهت بازار فارکس و زندگی انسان
زندگی هر یک از ما انسان ها تا بدین لحظه، دستخوش حوادث مختلفی شده است. این یک مسئله غیر قابل اجتناب است. چه کسی می تواند ادعا کند که در زندگی اش، روزهای بد را تجربه نکرده است.
انسان ها در سفر زمینی اشان از بدو تولد تا مرگ، لحظات خوب و بدی را تجربه می کنند. اگر نگاهی به نقاش بزرگ عالم؛ خداوند مهربان بیاندازیم، می بینیم که به خوبی این لحظات را برای ما ترسیم کرده است.
فصل ها شامل بهار، تابستان، پاییز و زمستان هستند. خود همین مسئله گویای فراز و نشیب زندگی ما انسانها است. ما رویش را تجربه می کنیم و سپس وارد فصل گرما می شویم. بعد از آن پاییز و در انتها سرمای زمستان را خواهیم دید.
زندگی شامل روز و شب، سیاه و سفید، گرما و سرما، تولد و مرگ و غیره می باشد. بازار فارکس نیز از این موضوع مستثنی نیست. کدام تریدر را می شناسید که همیشه معاملاتش سودده بوده باشد!
با نگاهی به نمودارهای بازار فارکس می بینیم که حتی خطوط درون آنها، بالا و پایین شدن را تجربه می کنند. گاهی هم بدون روند و خنثی هستند و یا دوران رکود را تجربه می کنند. چه شباهت شگفت انگیزی بین زندگی ما انسانها و بازار فارکس مشاهده می شود.
بازار فارکس بزرگترین بازار مالی جهان است. این مارکت غیر متمرکز، با گردش مالی روزانه بالای 6.6 تریلیون دلار، فرصتی بی نظیر برای سود آوری در خدمت معامله گان گذاشته است.
ولی این بازار نیز مثل هر چیز دیگری، نیاز به آموزش و تمرین و تکرار دارد. در این بین درست مثل زندگی ما انسانها، فراز و نشیب هایی نیز وجود دارد. ولی موفق های این بازار کسانی هستند که آموزش صحیح می بینند. آنها اصول مدیریت سرمایه را می آموزند.
حد ضرر و حد سود را به اجرا می گذارند. آنها برای معاملاتشان، استراتژی دارند. آنها صبور هستند و از شکست ها یا ضررهایشان درس می گیرند.
اساس تحلیل تکنیکال
اساس تحلیل تکنیکال بر پایه نظریه داو است. این تئوری بین سالهای 1850 تا 1900 توسط چارلز داو، گسترش یافت. چارلز داو اولین ویراستار روزنامه وال استریت ژورنال و موسس کمپانی داو جونز بود. این قوانین تریدرها را راهنمایی می کند تا بر اساس اصول رفتار قیمت مثل نوع روند، فاز حرکات قیمت و تاثیرات اخبار معامله کنند.
تحلیل تکنیکال خلاصه می شود در تفسیر و خواندن الگوهای روی چارت ها. این خواندن، مربوط می شود به گذشته چارت تا پیش بینی آینده آن. معامله گران تکنیکال، حرکات گذشته و رفتار قیمت دارایی مورد نظرشان را به دقت رصد می کنند.
آنها بر این باورند که تاریخ تکرار می شود. این مسئله بدین مفهوم است که هر آنچه در گذشته این دارایی مشاهده می شود، می تواند در آینده هم تکرار شود. تکنیکالیست ها، باور دارند آینده می تواند در گذشته دیده شود.
آنها برای این منظور، ابزارهای خاصی دارند. این ابزارها شامل اندیکاتورها و الگوهای مشخصی می شود که روی نمودارها عیان می شود. بر خلاف تحلیلگران بنیادی که باور دارند داده های اقتصادی روی مارکت تاثیر می گذارد، معامله گران تکنیکال می گویند تمام آنچه ما نیاز داریم در قیمت لحاظ شده است، قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند و تاریخ تکرار می شود.
پشت تحلیل های تکنیکال چه می گذرد؟
این دو کلمه (تحلیل تکنیکال) می توانند تصاویر زیادی را در ذهن شما ایجاد کنند. نمودارهای رنگی در رایانه ها، بسیاری از خطوط افقی و شیب دار و منحنی های موجود در آن نمودارها، میله های رنگارنگ بالا و پایین و نام دارایی مورد علاقه شما که قرار است آن را ترید کنید.
اما درست پشت این چارت ها، نام یک دارایی مثل ارز، طلا، سهام و غیره وجود دارد. این نمودارها به زبان خاصی صحبت می کنند که اگر آن را ندانید، متوجه چرایی آنها نخواهید شد. نام زبان خاص این دارایی ها، تحلیل تکنیکال است.
به طور عمومی، تکنیکالیست ها بر این باورند که چارت ها خودشان صحبت می کنند. دلیل این باور هم این است که آنها می توانند آینده قیمت را بر اساس گذشته آن، پیش بینی کنند. ولی بزرگان بازار توصیه می کنند قبل از هرگونه تریدی، باید تحلیل تکنیکال را با تحلیل بنیادی ترکیب کرد.
قیمتهای مارکت در واقع در روندها دیده می شوند. بر اساس نظریه داو، سه نوع حرکت در روندها دیده می شود: حرکات ابتدایی که می توانند از یک تا چند سال به طول بیانجامند.
واکنش ثانویه که بین ده روز تا یک سال می باشد و حرکات کوچک که از چند ثانیه شروع می شود و تا چند روز طول می کشد. نکته جالبی که در پشت تحلیل های تکنیکال وجود دارد، تکرار شوندگی آنها است.
تحلیلگران بازار بر این باورند که الگوهای قیمت تمایل دارند در آینده نیز تکرار شوند. به همین دلیل است که تکنیکالیست ها، گذشته قیمت را بررسی می کنند. سپس با استفاده از ابزارهای خوبی که در پلتفرم معاملاتی شان وجود دارد، زمان ورود و خروج به یک دارایی را مشخص می کنند.
چگونه با تحلیل تکنیکال در فارکس، سود کسب کنیم؟
برای کسب سود در فارکس توسط تحلیل تکنیکال، باید گامهای متفاوتی را برداریم. خود کلمات تحلیل تکنیکال بدون استفاده و به کار گیری این گامها، کاری برای شما انجام نمی دهد.
1- گام اول تشخیص روند است. شما باید با استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال مثل خطوط روند و میانگین های متحرک، روند اصلی دارایی مد نظرتان را مشخص کنید. مثلا یک راه ساده برای تشخیص روند، استفاده از دو میانگین متحرک است. زمانی که این دو MA یکدیگر را قطع کردند، هشداری جدی مبنی بر تغییر روند است.
2- استفاده از ابزارها و اندیکاتورهای مختلف روی نمودار مثل، خطوط حمایت و مقاومت. با نصب این خطوط ساده، ما به راحتی تشخیص می دهیم که روند قرار است به کدام جهت برود. یادتان باشد تشخیص درست روند مثل پیدا کردن آب خنک بعد از یک تشنگی طولانی مدت است.
3- یادگرفتن درباره الگوهای قیمتی یکی دیگر از روشهای کسب سود از تحلیل تکنیکال است. این الگوها، شامل الگوهای شمعی-ژاپنی و یا ادامه دار و برگشتی هستند. شما با دیدن آنها متوجه می شوید که آیا بازار قرار است به مسیر خود ادامه دهد یا از همان جا باز گردد.
4- یکی دیگر از این گامها که شما را به سودآوری بیشتر نزدیک می کند، یادگیری تئوری های موجود در تحلیل تکنیکال است. یکی از این تئوری ها، موج های الیوت است.
5- ابزارهای موثر بعدی، استفاده از نوسان گرها و اندیکاتورهای مختلف است. به عنوان مثال: RSI، MA، Bollinger Bands، Stochastics و غیره است. و در انتها فاکتورهای بسیار حیاتی مثل: مدیریت ریسک، استفاده از دستورات حد ضرر و حد سود، داشتن یک سیستم معاملاتی بر پایه استراژی مناسب با روحیه و شخصیت تان و غیره.
مزایا و معایب تحلیل تکنیکال در فارکس
روش تحلیل تکنیکال، مثل هر چیز دیگر محاسن و معایبی دارد. تحلیل تکنیکال نیز 100 درصد درست نیست. خیلی مهم است که محاسن و معایب آن را بدانیم.
محاسن تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال تصویر واضحی از دارایی مورد نظر را به ما نشان می دهد. دلیل این مسئله این است که تحلیل تکنیکال، روی حرکات قیمت از گذشته تا به حال، متمرکز است. عینی است به این معنی که داده ها را روی چارت می بینیم.
تحت تاثیر احساسات بازار است. قیمت ها در بازار فارکس به علت اینکه تحت تاثیر احساسات انسان ها می باشند، خودشان را روی چارت نشان می دهند. دارای الگو هستند. به دلیل اینکه در تحلیل تکنیکال ما با یک سری الگو سروکار داریم، کار را برای ما ساده تر کرده اند.
این الگوها ساده هستند. برای اینکه بازار را تحلیل کنید، نیازی نیست که ریاضیات، فیزیک و هندسه خوانده باشید. انعطاف پذیر هستند. تحلیل تکنیکال بر روی هر داده ای و در هر بازه زمانی، کار می کند.
معایب تحلیل تکنیکال
اولین عیب آنها این است که در روندهای طولانی ماندگار نیستند. دلیل این مسئله این است که ما وقایع سیاسی، تصمیمات بانکهای مرکزی، بحران های اقتصادی و غیره را نمی توانیم پیش بینی کنیم.
عدم قطعیت در سیگنالهایی که می دهند. معمولا در تحلیل تکنیکال، سیگنالها دارای تاخیر هستند. آنها گاها تغییر روندها را دیر به ما نشان می دهند. تحلیل تکنیکال فقط روند عمومی قیمتها را برای یک دوره مشخص در آینده، پیش بینی می کند.
عیب دیگر آنها زیاد بودن اندیکاتورها است. بعضی تریدرها نسبت به حجم زیاد اندیکاتورها، شکایت می کنند. یکی دیگر از معایب آنها، نادیده گرفتن تحلیل بنیادی است. در آخر، مهم نیست که مهارت تحلیل گر تکنیکال چه اندازه است، چرا که تحلیل تکنیکال یک کار ذهنی است و کسی که تصمیم نهایی را می گیرد نیز، یک انسان است.
اگر شما کنترل روان و ذهن خود را نداشته باشید، مدیریت سرمایه را رعایت نکنید و درباره مهارت های سرمایه گذاری چیزی ندانید، و فقط بر تحلیل تکنیکال تکیه کنید، مثل این می ماند که فقط با یک بال پرواز می کنید.
۳ اصل اساسی در تحلیل تکنیکال در فارکس
همانطور که پیشتر هم گفته شد، تحلیل تکنیکال سه اصل اساسی دارد: 1- همه چیز در قیمت لحاظ شده است 2- قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند 3- تاریخ تکرار می شود.
هر آنچه شما نیاز داشته باشید، در قیمت مارکت لحاظ شده است. در واقع به گفته برخی تحلیلگران این اصل، پایه و اساس تحلیل تکنیکال است. منظور این گفته این است که تمام فاکتورهای دیگر مثل: مسائل سیاسی، بنیادی و یا ژئوپلیتیکی در قیمتی که شما روی چارت می بینید، وجود دارد.
همیشه در مارکت ما شاهد نبرد بین عرضه و تقاضا هستیم. اگر تقاضا زیاد شود، قیمت بالا می رود و بالعکس. هر اتفاقی که برای عرضه و تقاضا بیافتد، روی نمودار خودش را نشان می دهد.
یادتان باشد به عنوان یک تحلیلگر تکنیکال، مادامی که بر این باور باشید که همه چیز خودش را در قیمت نمایان می کند، موفق خواهید بود. اصل دوم نیز، نکته بسیار ضروری و حائز اهمیتی دارد.
تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که قیمت ها بر اساس روند ها حرکت می کنند. یادتان باشد که دلیل ترسیم چارت های قیمتی، شناسایی روند و پیش بینی جهت حرکت روند است. اصل آخر، تاریخ تکرار می شود. اگر به نمودارهای گذشته یک دارایی نگاهی بیاندازید، متوجه تاثیر عوامل آن ایام روی نمودار می شوید. این موضوع بیانگر روانشناسی بازار است.
اصل سوم تحلیل تکنیکال در واقع می خواهد به ما نشان دهد که همانگونه که الگوها در گذشته به خوبی عمل کرده اند، در آینده نیز به همان خوبی واکنش نشان خواهند داد. در واقع پایه و اساس این فرضیه، اصول روانشناسی است.
نتیجه گیری
یادتان باشد تحلیل تکنیکال یکی از روش های بسیار قدرتمند موجود در بازار فارکس برای پیش بینی حرکات قیمت است. در واقع خیلی ها معتقدند بهتر است به جای کلمه پیش بینی، بگوییم احتمالات آینده بازار را به ما نشان می دهد.
تحلیل تکنیکال حرف آخر را نمی زند و بهتر است برای به دست آوردن نتایج بهتر، از ترکیب تحلیل تکنیکال، فاندامنتال و احساسات بازار استفاده شود. بسیاری از حرفه ای بازار، این سه روش تحلیل را مثل نمودار تکنیکال چیست یک سه پایه می دانند.
صفر تا صد تحلیل تکنیکال
به دور از تمام تعاریف خشک و کتابی که در سایر وبسایت ها در مورد تحلیل تکنیکال خوانده اید، در طلاچارت میخواهیم به صورت مختصر و ساده تعریفی از این علم ارائه دهیم.
برای معامله در بازار نیاز به دانشی دارید که بتوانید با استفاده از آن نقاط ورود به معامله (نقطه خرید یا فروش) و نقطه خروج از معامله (بستن معامله با سود یا زیان) را مشخص کنید. انواع و اقسام روش های تحلیلی وجود دارند. مثل تحلیل فاندامنتال (بنیادی) یا سنتیمنت (حسی). شاید باور نکنید اما روش تحلیلی بر اساس پرتاب سکه و شیر و خط برای معامله زدن را نیز دیده ایم.
فارغ از تمام مسائل، تحلیل تکنیکال به شما کمک می کند تا نقطه دقیق ورود و خروج خود را در بازار بدانید. چرا که این روش تحلیل دقیقا با قیمت در ارتباط است. اما سایر روش های تحلیلی مثل فاندامنتال به هیچ عنوان نمی توانند نقاط دقیق ورود و خروج در بازار را به شما نشان دهند. چرا که بر عوامل تاثیرگذار بر قیمت متمرکز بوده و صرفا یک دید کلی و چشم انداز از شرایط بازار را به شما می دهند و نمی توانند مشخص کنند که کجا باید بخرید یا بفروشید.
در اکثر موارد نیز خبرهایی که تحلیلگران فاندامنتال بر اساس آن اقدام به تحلیل بازار می کنند جزو خبرهای سوخته هستند و ارزشی برای تحلیلی ندارند. به همین دلیل تحلیل فاندامنتال در درجه دوم اهمیت پس از تحلیل تکنیکال قرار می گیرد.
برای معامله گر شدن به سبک تکنیکال بهتر است از چه روشی استفاده کنیم؟ در تحلیل تکنیکال انواع و اقسام روش های وجود دارند. از تحلیل به روش اندیکاتورها و موج شماری و … گرفته تا تحلیل به روش پرایس اکشن. کدام یک انتخاب بهتری است؟ هر روشی مزایا و معایب خود را دارد. اما روشی بهتر است که با واقعیت سر و کار داشته باشد؟ واقعیت بازار چیست؟ قیمت! بنابراین روشی که قدرت گرفته از خود قیمت باشد مسلما ارجحیت بیشتری بر سایر روش ها دارد. چرا که وقتی با استفاده از اندیکاتورها به تحلیل بازار می پردازید، دائما عقب تر از قیمت قرار دارید اما در پرایس اکشن شما با زمان حال و واقعیات فعلی بازار روبرو هستید. متاسفانه این روزها در کشورمان بیشتر از اینکه مدرسین تحلیل تکنیکال واقعی داشته باشیم، مدرسین اندیکاتور داریم و این باعث بدنام شدن تحلیل تکنیکال در ایران شده است.
شما میتوانید در صورت تمایل با دوره های آکادمی طلاچارت خیلی سریع تحلیل تکنیکال را بیاموزید.
[maxbutton text=”دوره های آموزش آنلاین معامله گری” ]
یا میتوانید بصورت خود ساخته با مطالب زیر به اموزش تحلیل تکنیکال بپردازید.
تحلیل تکنیکال چیست ؟ همه تغییرات در نمودار ها
تحلیل تکنیکال چارچوب قیمتی است که معامله گران حرکت قیمت را در آن بررسی می کنند. و با واکنش قیمت نسبت به سطوح اقدام به خرید یا فروش می کنند.
همه چیز در نمودار ها و تحلیل تکنیکال
تحلیل گران تکنیکال بر این باور هستند که همه چیز در نمودار ها و تحلیل تکنیکال مشخص است بسیاری از معامله گران تکنیکال اصلا اخبار را بررسی نمی کنند تحلیل بازار های مالی انواع مختلفی دارد تحلیل فاندامنتال ، تحلیل سنتیمنتال و تحلیل تکنیکال که در این مقاله آن را به طور کامل بررسی می کنیم.
تاثیر اخبار در تحلیل تکنیکال
شاید در قیمت ها دیده باشید که قبل از انتشار خبر مهم قیمت به سمتی حرکت می کند یا افزایش دارد و یا کاهش ممکن است افرادی از نتیجه خبر آگاه باشند و با حجم بسیار زیادی اقدام به خرید و فروش کنند شما می توانید قبل از انتشار خبر با بررسی قیمت نتیجه خبر را پیدا کنید اخبار در فارکس معمولا با باعث افزایش ارزش یک ارز یا کاهش آن می شوند که قیمت ها آن را به شما نشان می دهند.
تاثیر گذشته قیمت در قیمت آینده
قیمتی که قبلا معامله گران زیادی اقدام به فروش کرده اند و قیمتی که معامله گران اقدام به خرید کرده اند می تواند در آینده نیز تکرار و به عنوان یک حمایت یا مقاومت شناخته شود ولی چگونه؟ بگذارید با مثالی این مورد را بیشتر توضیح دهیم ، مثلا قیمت انس جهانی طلا با قیمت 1850 دلار سقف و قیمت 1630 دلار به عنوان کف بوده است اگر روند ما صعودی باشد و قیمت حال 1750 دلار باشد معامله گرانی که سفارش خرید دارند در قیمت 1850 دلار یا کمی پایین تر مثلا 1845 دلار اقدام به بستن معاملات خود می کنند.
و معامله گرانی که سفارش فروش دارند با انتظار اینکه 1850 دلار سقف طلا است حجم فروش خود را در آن نقطه افزایش می دهند و همچنین معامله گران زیادی هم در قیمت 1850 دلار سفارش فروش قرار می دهند تا زمانی که قیمت به آنجا رسید سفارش فروش باز شود و به همین سادگی روند ما از 1850 دلار مجدد نزولی می شود .
ولی ممکن است قیمت بعد از یک اصلاح سقف خود را شکسته و بالا تر رود که این نشان دهنده قدرت خریدار و عدم تصمیم فروش توسط معامله گران است .
الگو های قیمتی در تحلیل تکنیکال
شما می توانید با بررسی کردن الگو های قیمتی در گذشته بازار نمونه های مشابه آن را در قیمت حال بازار پیدا و تصمیم به معامله بگیرید . مثلا الگوی فشردگی قیمتی را در نظر بگیرید و زمانی که قیمت از یک سمت حرکت کرد وارد موقعیت خرید یا فروش شوید.
مانند تصویر زیر زمانی که قیمت از حالت فشردگی به سمت بالا حرکت کرده است می توانیم وارد خرید شویم.
تحلیل تکنیکال
روش های تحلیل تکنیکال کدام است؟
روش های زیادی برای تحلیل تکنیکال وجود دارد برای شروع شما باید با کندل شناسی شروع کنید و آن ها را به خوبی یاد بگیرید چرا که پایه و اساس تحلیل تکنیکال هستند تمامی احساسات و تصمیمات معامله گران در کندل ها وجود دارد و شما می توانید قدرت خریداران ، قدرت فروشندگان و همچنین روند ها را تشخیص دهید . بعد از یادگیری کندل ها می توانید فیبوناچی و پرایس اکشن را بررسی کنید یا حتی الیوت و الگو های هارمونیک اینکه از چه روشی برای تحلیل تکنیکال استفاده می کنید اهمیت ندارد این مهم است که بتوانید برایند سود دهی داشته باشید .
فراموش نکنید که بعد از اینکه هر روش را یاد گرفتید حتما در حساب دمو و آزمایشی به خوبی تمرین کنید سپس حساب واقعی ایجاد کنید و اقدام به معامله کنید.
فلسفه و منطق تحلیل تکنیکال
اکثر معامله گران کهنه کار و قدیمی سهام، اطلاعات زیادی در مورد روش تحلیل نموداری بازار ندارند. آنها بیشتر به روش سنتی و آنالیز اخبار و اطلاعات که همان تحلیل بنیادی است اقدام به بررسی و خرید یک سهم می کنند.
این سبک تحلیل بازار دقیقا مثل این است که شما فقط با یک چشم بازار را ببینید…! حالا تصمیم داریم اندکی علم تحلیل تکنیکال را برایتان باز کنیم و توضیح بدهیم که اساسا تحلیل تکنیکال چیست و به بررسی چه عواملی می پردازد. قبل از آن شما را با یک اصل تحلیل تکنیکال آشنا می کنم..
یک تحلیلگر تکنیکی معتقد است که همه اطلاعات یک سهام یا یک ارز در سابقه قیمت آن نهفته است و از روند حرکت قیمت، می توان برای آینده قیمت حدث و گمان هایی زد!
اما حسن سرعت عمل در این روش تحلیلی بازار قابل مقایسه با تحلیل بنیادی نیست؛ چون اولا این امکان را به ما می دهد که در مدت کوتاهتری نسبت به تحلیل پایهای (فاندامنتال)، تعداد خیلی بیشتری سهام را مورد مطالعه و بررسی قرار بدهیم و ثانیا نیاز به دانش بالای علوم اقتصادی و سیاسی (بر عکس تحلیل بنیادی) ندارد. در حال حاضر تحلیل تکنیکی در اکثر بورس های معتبر دنیا رواج زیادی پیدا کرده و طرفداران خاص خود را دارد.
اما تحلیل بازار از نقطه نظر تکنیکی منطق خاص خودش را دارد.. در حقیقت اگر بخواهیم اصل و اساس تحلیل تکنیکی بازار را دسته بندی کنیم شامل این موارد می شوند:
۱- همه چیز در نوسان قیمت خلاصه می شود.
مهم ترین اصل تحلیل تکنیکال دقیقا همین است… هر عاملی که بر قیمت سهام تاثیرگذار باشد، چه اقتصادی و چه سیاسی و یا روانشناختی و… به نوعی بر قیمت سهام اثر خواهد داشت و در نمودار منعکس خواهد شد.
بگذارید این طور بگویم که هر تغییر قیمتی همراه با یک محرک خارجی است و این امر امکان بررسی دقیق نوسان قیمت و تحلیل آن را برایمان میسر می سازد..
پس با این اوصاف با تحلیل نمودن نمودار قیمت، بازار خودش را به تحلیل گر نشان می دهد و در مورد آینده احتمالی آن پیش بینی هایی میدهد.. حال این منطق با پایه و اساس تحلیل بنیادی در تضاد است چون تحلیل بنیادی به چرایی عوامل توجه می کند ولی تکنیکال کاری به چرایی عوامل ندارد…
برای مثال اگر تقاضا بیش از عرضه باشد فاندامنتالیست خواهد گفت که قیمت بالا میرود در حالیکه چارتیست با دیدن رشد قیمت خواهد گفت که تقاضا بیشتر از عرضه بوده است.
۲- قیمت در یک روند حرکت می کند.
تفسیر جمله فوق خیلی ساده است.. وقتی نوسانات بازار با روند حرکتی فعلی مطابقت داشته باشد، این حرکت قابل تحلیل است و برعکس ، یک بازار آشفته قابل تحلیل نیست… با مسلم دانستن اینکه حرکت قیمت، ناشی از روند حرکتی پیش رو است دو مطلب قابل ذکر است.
اول اینکه ترند جاری با احتمال بیشتری ادامه خواهد یافت و روی خودش برنخواهد گشت، (البته به استثنای بعضی بینظمیها در حرکت بازار) و دوم اینکه ترند جاری ادامه خواهد یافت مادامیکه ترند مخالف جایگزین آن شود.
تحلیل گران تکنیکال عقیده دارند که تشخیص روند امکان پذیر است و میشود بر مبنای روند پیش روی قیمت اقدام به سرمایهگذاری و خرید کرد.
یک منطق محض در تحلیل تکنیکال وجود دارد و آن این است که یک تحلیلگر تکنیکی قیمت همه چیز را میداند ولی ارزش (واقعی) هیچ چیز را نمیداند !
تحلیل گران تکنیکال فقط با دو چیز سروکار دارند:۱- قیمت فعلی چیست؟۲- سابقه تغییرات قیمت چگونه بوده است؟
قیمت، نتیجه تقابل نهایی نیروهای عرضه و تقاضا برای یک سهم است. هدف تحلیلگر پیشبینی جهت تغییرات قیمت آتی نمودار تکنیکال چیست است… تحلیل تکنیکی فقط بر روی قیمت و فقط قیمت، متمرکز است اما بنیادی ها به دنبال چرایی قیمت می گردند. به عبارتی می توان گفت تکنیکیها به دلایل فاندامنتالی ها در مورد چرایی قیمت با دید تردید نگاه میکنند. تحلیل گران تکنیکال معتقدند بهترین کار این است که به دنبال چیستی قیمت باشیم و به چرایی آن اهمیت ندهیم. چرا قیمت بالا میرود؟ به خاطر بیشتر بودن خریداران (تقاضا) نسبت به فروشندگان (عرضه)..
“” ارزش هر چیز برابر با پولی است که یک فرد حاضر است برای آن بپردازد در این صورت چه لزومی دارد بدانیم چرا…!؟ “”
۳- تاریخ تکرار می شود
” تاریخ تکرار می شود “ جمله معروفی است اما بگذارید در مودش صحبتی داشته باشیم.. ببینید بین تحلیل تکنیکال ، حرکت قیمت ها و روانشناسی انسان ها همیشه ارتباطی وجود داشته..
در این صورت اگر به گذشته قیمت نگاهی بیندازیم الگوهای قیمتی را شناسایی می کنیم که حالات روانشناسانه بازار را به مانشان میدهد . این الگوها وضعیت روانی حاکم بر بازار را نشان می دهد که آیا بازار صعودی است یا نزولی..
این الگوها در گذشته بوده واکنون هم می تواند استفاده شود چون اساس آن بر روی روانشناسی انسان است که در طول سال ها بدون تغییر مانده است. حال ما عبارت تاریخ تکرار می شود را به این صورت بیان می کنیم که:
گذشته چراغ راه آینده است یعنی بررسی نوسانات قیمت در گذشته، آینده احتمالی بازار را به ما نشان می دهد.
انواع چارت و 3 نمودار تحلیل تکنیکال
در این مقاله من ابتدا در رابطه با انواع چارت و 3 نمودار تحلیل تکنیکال صحبت خواهم کرد و سپس به رایج ترین آنها یعنی نمودارهای شمعی می پردازم و سپس تایم فریم ها در نمودار ها رو بهتون یاد میدم که انشالله وارد مباحث تحلیلی پیشرفتهتری بشیم
قبل از شروع در معرفی انواع چارت و 3 نمودار تحلیل تکنیکال باید عرض کنم خدمتتون که من برای این مطلب این گونه نمودار تکنیکال چیست در نظر گرفتم که شما هیچ آشنایی با چارت خوانی و چارت و نمودار ندارید پس اگر شما با این موضوع و مقوله آشنایی دارید و می دونید که چارت خوانی به چه شکله و انواع نمودار چیه خواهش می کنم وقت خود را برای این مقاله تلف نکنید زیرا من فرض را بر این گذاشتم که شما هیچ آشنایی با نمودارها ندارید
ببینید نمودار یک نمایشگر یا نشان دهنده وضعیت بازار در دو مقیاس قیمت و زمان است یعنی یک ضلع نمودار قیمت رو به ما نشون میده و یک ضلع نمودار زمان
وقتی میگوییم نمودار شمعی روزانه یعنی اینکه کل معادلات در طی یک روز در قالب یک شمع نشون داده میشه به این شمع کندل هم گفت میشود ، شمع معادل کلمه انگلیسی کندل هست وقتی میگیم نمودار میله ای روزانه یعنی اینکه هر یک میله معاملات یک روز بازار رو به ما نشون میده .
انواع نمودار ها : خطی ، شمعی و میله ای
ما کلاً سه نوع نمودار داریم نمودار میله ای ، نمودار شمعی و نمودار خطی . نمودار خطی جزئیات چارت را به ما کمتر نشون میده اما نمودار شمعی و نمودار میله ای به ما قیمت باز و بسته شدن بازار و بیشترین و کمترین قیمت را بر روی هر شمع و هر یا میله نشان میدهد.
نمودار میله ای
در نمودارهای میله ای خط کوچکی که سمت راست میله قرار دارد قیمت پایانی همان روز ماست و خط کوچک سمت چپ میله قرار دارد قیمت آغازین معاملاتی همون روز است شاخک پایین یعنی کمترین قیمت و شاخک بالایی بشترین قیمت معاملات را نشان می دهد .
انواع چارت و 3 نمودار تحلیل تکنیکال
نمودار خطی
اگر ما قیمت های پایانی چارت را به صورت نقطه نقطه روی چارت مشخص کنیم و آنها را به هم وصل کنیم نمودار خطی برای ما نمایش داده میشه که نوع دوم نمودار های نمایش قیمت بود
نمودار خطی انواع چارت و 3 نمودار تحلیل تکنیکال
نمودار شمعی
نوع سوم نمودار های نمایش قیمت و زمان نمودارهای شمعی است نمودار شمعی نسخه ژاپنی از نمودارهای میله ای که اتفاقاً به صورت فراگیر در بین معامله گران غربی هم مورد استقبال قرار گرفت این نمودارهای شمعی ژاپنی همانند نمودارهای میله ای دارای قیمت پایانی آغازین بیشترین و کمترین قیمت هستند اما تفاوتشان در نمایش آنهاست .
در نمودارهای شمعی خط باریک سایه یا شدو نامیده میشه که بیانگر نوسان قیمت در طول روز بین بالاترین و پایین ترین نقطه است . این قسمت بادی یا بدنه نامیده می شود. فاصله بین قیمت آغازین یعنی اولین قیمتی که بازار باز میشه تا آخرین قیمت که بازار بسته میشود را بادی تشکیل میده .
اگر قیمت پایانی بالاتر از قیمت باز شدن بود آن یک کندل صعودی و مثبت است و اگر قیمت پایانی پایین تر از قیمت باز شدن بود آن یک کندل نزولی است
معمولاً کندل نزولی را با رنگ قرمز یا مشکی و کندل صعودی را با رنگ سفید یا سبز نشان می دهند انتخاب رنگ امری سلیقهای است اما در دیفالت نمودارها و چارت ها معمولا این دو رنگ لحاظ میشود
انواع چارت و 3 نمودار تحلیل تکنیکال نمودار شمعی
تفاوت چارت های لگاریتمی و حسابی
تمایز دیگر در انتخاب نوع چارت بین چارتهای لگاریتمی و حسابی است که واقعاً مبحث حسابرسی و ریاضیات آن در این مطلب نمی گنجد اما این نکته را بدانید که معاملهگران بلندمدت و تحلیلگران تکنیکی بیشتر از نمودارهای لگاریتم استفاده میکنند
فقط یه اشاره بکنم به این موضوع ، در نمودار تکنیکال چیست مقیاس لگاریتمی فاصله بین عدد یک و دو برابر است با فاصله اعداد ۵ تا ۱۰ چون در هر دو تا مورد اعداد اولیه دو برابر شدند یه مثال دیگه اینکه فاصله بین ۵ تا ۱۰ در نمودار حسابی برابر با فاصله ۵۰ تا ۵۵ درسته که در فاصله ۵ تا ۱۰ دو برابر شده اما در دومی فقط ۱۰ درصد تغییر کرده .
انواع چارت و 3 نمودار تحلیل تکنیکال نمودار لگاریتمی
انواع چارت و 3 نمودار تحلیل تکنیکال نمودار حسابی
در رسم نمودار های لگاریتمی فاصله های مساوی نشان دهنده درصد تغییر مساوی در قیمته یعنی چی ؟ یعنی فاصله ۱۰ تا ۲۰ برابر با فاصله بین ۲۰ تا ۴۰ برابر با فاصله ۴۰ تا ۸۰ ! به خاطر همین مقدار در مقیاس لگاریتمی حرکات قیمت به صورت درصد بیان میشه ما هم تو معاملات بیشتر با درصد سر و کار داریم .
به خاطر همین ، روش تحلیلگران تکنیکی و تکنیکالی با نمودارهای لگاریتمی سازگارتر هست.شاید اگر در آینده حال داشتم فرق نمودار لگاریتمی و حسابی را در یک مقاله توضیح دادم اما این موضوع رو میتونید در گوگل هم سرچ کنید
ساختار نمودار و پارت های تحلیلی
تایم فریم
هر نمودار متشکل از دو محور زمان و قیمت است و اگر محور زمان را به صورت روزانه (D) در نظر بگیریم هر یک شمع معادل تغییرات قیمت در یک روز ماست حال اگر همین محور ، زمان را در بازه ماهه در نظر بگیریم هر یک شمع نشان دهنده تغییرات قیمت در بازه یک ماه است و حال اگر محور زمان را در بازه یک ساعته در نظر بگیریم تغییرات قیمت در بازه یک ساعت را نشان میدهد این تعریف ساده تایم فریم است.
وقتی میگویند تایم فریم نمودار بر روی یک ساعته (H1) است یعنی اینکه هر یک کندل یا هر یک شمع یا هر یک میله بیانگر تغییرات قیمت در یک ساعت گذشته است اگر آن کندل در حال بزرگ و کوچک شدن بود یعنی آنکه بازار باز است و هنوز آن کندل به صورت کامل تشکیل نشده است ، مطمئناً بعد از پایان تایم ۱ ساعته آن کندل بسته شده و دیگر متغیر نیست و کندل بعدی شکل خواهد گرفت
در بررسی چارت همیشه ما از تایم بالاتر و بزرگتر به تایم پایین تر و کوچک تر حرکت می کنیم . چرا ؟ چون بزرگتر احترامش واجبه ! ( پیام اخلاقی )
مزاح بود ! چونکه رفتار بازار در طی یک روز یعنی تایم دیلی بسیار قابل استناد تر از رفتار بازار در یک ساعت است . زیرا با گذشت زمان در طول یک روز معاملاتی رفته رفته دیدگاه بازار یا به سمت صعود و یا به سمت نزول شکل خواهد گرفت و جمیع معاملگران به یک اتفاق نظری خواهند رسید . اما مثلا در تایم یک ربعه (m15) امکان تاثیر گذاری لحظه ای اخبار و حواشی ر نظر معاملگران و بالا و پایین شدن قیمت زیاد است .
پس هرچه تایم بالاتر معتبر تر . تایم دیلی D از تایم چهار ساعته H4 معتبر تر است و یا بررسی در تایم یکساعته معتبر تر از بررسی چارت در تایم یک ربعه است
مورد دیگر در انتخاب تایم بالاتر این است که اگر مایل باشید تا دورنما و گذشته یک نماد بورسی را از ۱۵ سال پیش تا به امروز بررسی کنیم در حالت نمایش روزانه باید ۱۵ سال ضرب در تقریباً ۲۳۰ روز را به عقب برگردیم می توانیم با قرار دادن نمودار بر روی حالت هفتگی یا ماهانه این عقب رفتن بر روی چارت را کمتر کنیم و به سادگی گذشته نماد را بررسی کنیم
دیدگاه شما