نرم افزار محاسبه ارزش ذاتی سهام
· مفهوم ارزش خالص دارایی (Net Asset Value) یا به اختصار ارزش ذاتی سهام چیست؟ ناو (NAV) یک سهم. یکی از مفاهیم بنیادی است که در ارزش گذاریِ ذاتی سهام شرکتهای سرمایه گذاری و هولدینگی کاربرد دارد. مفهوم ارزش ذاتیِ یک سهم در تحلیل بنیادی دارای اهمیت زیادی
محاسبه آنلاین ارزش ذاتی سهام به کمک مدل گراهام – دانش نامه .
محاسبه آنلاین ارزش ذاتی سهام به کمک مدل گراهام سردبیر , 11 ماه قبل 1 دقیقه خواندن 550 با این ماشین حساب کاملا رایگان و آنلاین می توانید ارزش ذاتی سهام بورس را پیدا کنید
محاسبه ارزش سهام در اکسل با استفاده از مدل گوردون – دانش .
به سادگی می توانید ارزش ذاتی سهام را با استفاده از مدل گوردون در اکسل محاسبه کنید. برای شروع. تنظیمات زیر را در اکسل انجام دهید: قیمت سهام را در سلول a2 وارد کنید. سود تقسیمی فعلی را در a3 وارد کنید
نرم افزار مدیریت امور سهام پارس سیستم آشنا.
نرم افزار مدیریت امور سهام و سهامداران و نرم افزار سهام پارس سیستم آشنا به عنوان محصولی نوآورانه و موفق. راهکاری قابل اعتماد برای ناشران می باشد
نرم افزار محاسبه ارزش ذاتي سهام – آموزش بورس و .
خانه نرم افزار محاسبه ارزش ذاتي سهام ارزش دفتری. ذاتی. اسمی. بازار در: آموزش کامل مفاهیم بورس تهران با محسن اسلامی ۱ نظر
روش محاسبه ارزش ذاتی سهام در بورس – بورسینس.
آموزش محاسبه ارزش ذاتی سهام. مدل گوردون یا مدل سود باقیمانده ddm. مدلی جهت محاسبه ارزش ذاتی سهام برمبنای ارزش فعلی سود تقسیمی پیش بینی شده با نرخ ثابت است
چگونه NAV یا ارزش واقعی سهام را محاسبه کنیم؟ فرمول محاسبه .
· فرمول محاسبه nav چیست؟ چگونه ارزش واقعی سهام را محاسبه کنیم؟ در این مقاله نحوه حساب کردن ارزش ذاتی سهم را به شما عزیزان آموزش خواهیم داد. همراه داتیس نتورک باشید
آموزش محاسبه ارزش ذاتی سهام شرکت های سرمایه گذاری.
در این ویدیو یاد میگیرید ارزش ذاتی سهام شرکت های سرمایه گذاری رو محاسبه کنید*** جهت مشاهده آموزش ها و تحلیل های بیشتر من را در آپارات و اینستاگرام (mrahimi) دنبال کنید*** برای دانلود و مشاهده پکیج آموزش رایگان بورس می توانید
نحوه به دست آوردن ارزش ذاتی سهام – بآشگاه مشتریان کارگزاری .
نحوه تشخیص ارزش ذاتی سهام چیست؟ آیا مشخص شدن ارزش ذاتی سهام به موفقیت ما در بورس کمک می کند؟ / پرسش و پاسخ های بلاگ بآشگاه مشتریان کارگزاری آگاه
نرم افزار گزارش و فیلتر روزانه بازار سهام – بورس تهیه .
· این نرم افزار در مایکروسافت اکسل (Microsoft Excel) و با استفاده از برنامه نویسی VBA در ماکروها به تهیه گزارش و فیلتر روزانه بازار سهام با استفاده از داده های دیدبان بازار در سایت tsetmc تهیه شده است. برای اطلاعات بیشتر
ارزش ذاتی سهام چگونه محاسبه می شود؟ الف بورس – رتبه یک .
ارزش ذاتی سهام از اصطلاحات آموزش بورس به شمار می آید که بر اساس آموزش تحلیل بنیادی. تحلیل گر با محاسبه نمودن ارزش ذاتی سهام در قیاس با ارزش بازار برای سهم خود تصمیم گیری می کند. بنابراین ارزش ذاتی سهام با ارزش بازار
بورسینس – بورس. سرمایهگذاری و کسبوکار.
ارزش داراییها ممکن است به سرعت تغییر کند و ریسک از دست رفتن سرمایه وجود دارد. محتوای موجود در سایت بورسینس صرفا جهت اطلاعرسانی است و نظرات شخصی نویسنده را منعکس میکند
ارزش ذاتی – ویکیپدیا. دانشنامهٔ آزاد.
ارزش ذاتی. (به انگلیسی: Intrinsic value) در علوم مالی به ارزش واقعی سهام یک شرکت یا یک دارایی اطلاق میگردد. که بر پایه بررسی تمامی ابعاد کسبوکار مورد نظر. از جمله صورتهای مالی و لحاظ داراییهای مشهود و نامشهود انجام گرفته
ارزش ذاتی سهام – پولدار باشی.
برای مشخص کردن ارزش ذاتی سهام شیوههای مختلفی وجود دارد در این مطلب شما را با ارزش ذاتی سهام و اینکه چگونه محاسبه شود آشنا میکنیم. با ما همرا باشید
ارزش خالص دارایی یا NAV در بورس چیست؟ – خانه سرمایه.
ماهیت شرکتهای سرمایهگذاریNav چیست و چگونه محاسبه می شودعلت استفاده از Navدر شرکتهای سرمایهگذاریبر اساس نوع فعالیت شرکتهای فعال در بورس میتوان آنها را به چند دسته تقسیم کرد: شرکتهای تولیدی. خدماتی. قراردادی و پیمانکاری و شرکتهای سرمایهگذاری. البته عمده شرکتها در دسته تولیدی و سرمایهگذاری قرار میگیرند. شرکتهای سرمایهگذاری همانطور که از نام آنها پیداست با هدف سرمایهگذاری در شرکتهای بورسی و غیر بورسی تأسیس میشوند و بر دو نوع میباشند: اول شرکتهایی که هدف آنها از سرمایهگذاری صرفاً کسب سود از محل فروش سهام است. این دسته از شرکت هم عمدتاً به صورت کنترلی اقدام به خرید سهام شرکتهای زیرمجموعه نمیکنند و عمده سبد سهامشان را سهامی با درصدهای کمتر از یک درصد تشکیل میدهند. دو. khanesarmaye
ارزش ذاتی سهام چیست؟ – الوبورس.
ارزش ذاتی سهام چیست؟ مفهوم ارزش برای سرمایهگذاران از اهمیت ویژهای برخوردار است.بدیهی است هدف گروههای مختلف سرمایهگذار همواره حداکثر کردن ارزش است و مدیران بهعنوان نمایندگان سرمایهگذاران که به امور سیاست
نرم افزار دایره طلایی سهام آموزش بورس از صفر تا صد .
نرم افزار دایره طلایی سهام (نسخه ویندوز) 48 ساعت تست رایگان. نرم افزار دایره طلایی سهام اولین نرم افزار تحلیل بنیادی بر پایه ویندوز است که به منظور شناسایی سهام بنیادی بازار طراحی شده است به طوری که با چند کیلک می توان
قیمت سهم در مقابل ارزش سهم – تجارتنیوز.
ارزش ذاتی و ارزش جاری. بیشتر مردم ارزش ذاتی را به شکل ارزش کنونیِ جریانهای نقدی (dcf) تعریف میکنند. اما همانطور که توضیح خواهیم داد dcf تنها یکی از روشهای محاسبه ارزش ذاتی است
ارزش ذاتی سهام چیست؟ – خانه سرمایه.
ارزش ذاتی یا ارزش بنیادی مفهومی است که تجزیه و تحلیلکنندگان مالی برای برآورد ارزش ذاتی سهام. با توجه به تمام عوامل. خصوصیات و شرایط فعالیتهای تجاری یا سرمایهگذاری. آن را همواره مورد استفاده قرار میدهند
تفاوت ارزش بازار و ارزش ذاتی
برای آنکه بتوانید در شرایط مختلف تصمیمات هوشمندانهای درمورد خرید و فروش سهام بگیرید، باید تفاوت میان ارزش بازاری و ارزش ذاتی را درک کنید. این مقاله شما را با تعریف دقیق این دو ارزش و تفاوت آنها آشنا میکند و به شما میآموزد که چگونه با تمرکز روی مسائل مهمی همچون داراییهای مولد، ایجاد تنوع در سهام و نگهداری از آن، رفتار منطقی در این زمینه داشته باشید و به ثروت برسید.
تئوری بازارِ کارامد که بسیاری آن را سخت میدانند تا حد زیادی در جرگهی مهملات دانشگاهی قرار گرفته و بیاعتبار گردیده است که دلیل آن گسترش روزافزون رویکرد مالی و رفتاری دنیای واقعی است که به مراتب دقیقتر است (مردم همواره منطقی رفتار نمیکنند، آنها همهی اموال را با قیمت منطقی نمیخرند و بازارها به دلایل مختلف همواره بازتاب دهندهی حقیقت اقتصاد نیستند). هنگامی که قیمتهای سهام افت میکند، سرمایهگذاران بیتجربه گاهی دچار ترس و وحشت میشوند، زیرا آنها درک نمیکنند که هر دارایی دو نوع قیمت دارد.
ارزش ذاتی و ارزش بازار
ارزش ذاتی: ارزش خالص و تقریبی هر چیز با در نظر گرفتن مالیات و اختلاف کم شدهی ناشی از تورم گردش وجوه بین حال تا ابد است.
ارزش بازار: آنچه که دیگران در هر لحظهی مشخص حاضرند در ازای یک چیز بپردازند.
ارزش ذاتی و ارزش بازار به مرور زمان در یک ردیف قرار میگیرند، زیرا هنگامی که زندگی آرام است و اتفاق عجیبی نمیافتد مردم معمولا منطقی برخورد میکنند. اما دورهها یا شرایطی وجود دارد که در آنها این دو نوع قیمت به شدت از هم فاصله میگیرند.
شما تا حدی با این موضوع آشنا هستید. فرض کنید شما صاحب یک دکهی بستنی فروشی فصلی هستید که در کنار یک زمین بازی شلوغ در یک شهر بزرگ قرار دارد. این دکه از فروش بستنی، بستنییخی، نوشیدنی مالتی، تکههای موز، هات داگ و نوشابه هر سال ۳۰,۰۰۰$ درآمد دارد که با کسر مالیات بر درآمد روی سرمایهی مشهود خالص ۳۰,۰۰۰ دلاری محاسبه شده است. بنابراین شما کسب و کاری با بازده ۱۰۰% دارید که میتواند هرکسی را وسوسه کند. هر سال تابستان شما چند نوجوان را استخدام میکنید تا دکه را بگردانند. خودتان هم مواظب هستید مشکلی پیش نیاید و درآمد حاصل را جمع میکنید. رشد این درآمد هرگز فاصلهی زیادی از تورم نخواهد گرفت اما کسب و کار پر سودی است و هرچند کم اما حتمی است.
اکنون تصور کنید فردی نزد شما میآید و پیشنهاد میکند که در ازای مبلغ ۵,۰۰۰$ دکه را از شما بخرد. شما از این پیشنهاد خندهتان میگیرد. اما چرا؟ شما حتی به خودتان زحمت ندادهاید قیمت ذاتی دکه را محاسبه کنید. شما میدانید قیمت بازاری که فرد پیشنهاد داده تنها کسری از ارزش ذاتی دکه است. امکان ندارد شما چنین پیشنهاد نامناسبی را بپذیرید.
اکنون تصور کنید فردی قیمت ۳,۰۰۰,۰۰۰$ را پیشنهاد میکند. شما جا میخورید و قلبتان شدیدا به تپش میافتد، زیرا حتی بدون رفتن سراغ ماشینحساب میدانید که قیمت بازار پیشنهاد شده به شدت بالاتر از قیمت ذاتی دکه است. شما هرگز نمیتوانید از یک دکهی بستنی فروشی چنین پولی درآورید پس بهتر است پیشنهاد را بپذیرید و با فروش دکه، پول حاصل را در جای دیگری سرمایهگذاری کنید.
داراییهای مولد
تمام داراییهای مولد موجود در جهان به یک صورت هستند. اوراق بهادار صرفا مالکیت نسبی در کسب و کارهای مختلف همچون دکهی بستنیفروشی میباشند. باید ببینید در هر لحظه نسبت به قیمت بازار چه امکانی پیشِ روی شماست (و نباید تنها به این خاطر که قیمت بازار مدت کوتاهی از ارزش ذاتی پیشی گرفته، در فروش یک دارایی عالی عجله به خرج دهید. ثروتهای بزرگ که زندگیها را تغییر میدهند عمدتا از نگهداری از عوامل شدیدا پولساز به مدت بیش از ۲۵ سال نشات میگیرند نه از تبادل آنها). اگر در این مورد شک دارید، بهتر است بدانید که در کلاس ریاضی یا تاریخ حواستان را جمع نکردهاید.
چند نفر را میشناسید که با خرید و سپس فروش شرکتی همچون کوکا کولا با دو قیمت متفاوت، در یک چشم به هم زدن به سود ۲۰% دست پیدا کرده باشند و طوری نشان دهند که انگار از یک ملک کلنگی خلاص شدهاند؟ آنها به جای اینکار مبلغ بالایی به میزان ۱۰,۰۰۰ دلار را روی شرکت سرمایهگذاری کردند، سود سهام خود را سرمایهگذاری مجدد کردند و اکنون صاحب یک سهام ۱,۰۲۰,۹۳۹$ هستند. آنها شاهد رشد ۱۰,۱۰۹.۳۹ درصدی جایگاه خود بوده و از رشد ترکیبی سالیانهی ۱۵.۰۹% بهرهمند گردیدهاند. اگر آنها سالی ۱۰,۰۰۰$ روی این کسب و کار سرمایهگذاری میکردند و به دنبالی مدارک سهام سبز این غول ساکن آتلانتا میرفتند، ارقام داراییهای فعلی آنها سر به فلک میکشید.
پول درآوردن با ایجاد تنوع در سهام
اگر شما حتی به ندرت در کسب و کار خود دچار ورشکستگی شوید، که البته آمار از وقوع این اتفاق حکایت دارد، باز هم میتوانید با متنوع ساختن سهام خود و استفاده از قوانین گوناگون ریاضی درآمد خوبی داشته باشید. اگر بخواهیم نمونهی این مساله در دنیای واقعی را نشان دهیم، میتوانیم به سرمایهگذاران بلند مدت در شرکتی همچون ایستمن کوداک (Eastman Kodak ) اشاره کنیم که در اوج شهرتِ Kodak، سهام این شرکت را در اختیار داشت و هنگامی که ارزش سهام آن به ۰$ رسید، باز هم به لطف سود سهام و بخش زیرمجموعهی شیمی دست خالی بیرون نرفت (میزان دقیق خسارت بستگی به آن دارد که آیا او سود سهام خود را مجددا روی ایستمن کوداک سرمایهگذاری کرده است و تمامی سهام او متعلق به این شرکت است یا خیر. این امکان وجود دارد که با استفاده از بازتوازن سهام، میان ریسک / عایدی شرکتهایی همچون کوکاکولا و ایستمن کوداک تعادل ایجاد کرد).
چگونه میتوانم روی ارزش ذاتی مربوط به خانواده، کسب و کار و دیگر سهام زیر نظر خود تمرکز داشته باشم
در مواردی همچون سهام خانوادهی خود، سهام شرکت فعالی که زیر نظر ماست یا سهام خانواده و دوستانی که از ما خواستهاند سلامت امور مالی آنها را بررسی کنیم و از مدیریت درست پسانداز زندگیشان مطمئن شویم، باید همچون زمانی که پای سهام خودمان در میان است، با استفاده از چند راهبرد تمرکز خود را روی مسائل مهم حفظ کنیم. باید تا آنجا که میشود ارزش ذاتی کسب کنیم و سپس چند دهه به آن دست نزنیم. این رویکرد بیاندازه برای ما راهگشا بود و به کمک آن توانستیم زمانی که بسیار کم سن و سالتر از دیگران بودیم، استقلال مالی پیدا کنیم.
- همانطور که آپدیت صفحات گستردهی آنی (real-time spreadsheets update ) به ما نشان میدهد که دقیقا چه چیزی در کجا سرمایهگذاری شده، مقادیر مختلف مالکیتی در یک کسب و کار نشان میدهد که سهم ما از فروش، سود، سود سهام، درآمدهای تقسیم نشده و همچنین قیمت بازار ارزش ذاتی سهام چیست؟ چقدر است. در مثال مشهور بنجامین گراهام (Benjamin Graham) ستونی که در آن قیمت بازار فهرست شده «آقای بازار» نام دارد. جز در حالتی که شریک فرضی ما یعنی آقای بازار شرایط فوقالعاده خوبی را برای فروش سهام پیشنهاد کند، نسبت به این مورد تمایلی نداریم. در برخی موارد اصلی حاضر به فروش نیستیم (مطابق با کنایهی سرمایهگذاران افسانهای همچون وارن بافت (Warren Buffett) که میگویند کوکاکولا را با کدام شرکت میخواهید عوض کنید و همانقدر در مورد آیندهی آن مطمئن باشید؟). تعدادی از ستونها، درآمدها، عواید و عواید سهام ما را نشان میدهد. بنابراین در روزهایی که بازارها شکوفا میشود ما شاهد بالا رفتن عایدات آتی هستیم. در این صورت جایگاه ما جذابیت بیشتری پیدا میکند، البته به شرط آنکه شرکت مورد نظر بدون مشکل به کار خود ادامه دهد.
- ما همواره دربارهی شرکتهایی که در آنها سرمایهگذاری میکنیم از خود میپرسیم: «این شرکت چطور پول درمیآورد؟ چه عواملی باعث میشود این کسب و کار درآمد داشته باشد؟ چه چیزهایی آن را تهدید میکند؟ چه فرصتهایی برای کسب درآمد بیشتر وجود دارد؟ با توجه به هزینهای که ما میپردازیم، آنچه به دست میآوریم در مقایسه با درآمدهای صاحب شرکت چگونه است؟». اگر نتوانند به شما نشان دهند که چطور پول در میآورند و این پول چه مسیری را طی میکند تا ارزش ذاتی سهام چیست؟ به دست شما برسد، به شما میگویند: « ممنون ولی تمایلی ندارم».
- ما معمولا سهام را ارزیابی میکنیم و از خود میپرسیم «اگر قرار باشد بازار سهام تا پنج سال آینده بسته شود و ما نتوانیم چیزی بخریم و بفروشیم، آیا میتوانیم با چیزی که اکنون در اختیار داریم شبها راحت بخوابیم؟ با همین ارقامی که اکنون وجود دارد؟». پاسخ منفی است. تغییرات همواره وجود دارند. گاهی اتفاقات شگفت آوری، از حملات تروریستی گرفته تا شروع یک جنگ جهانی، میافتد. برخی افراد دوست دارند در شرایط خطر زندگی کنند، اما من و همسرم به هیچ وجه در رفاه بزرگ نشدهایم و مجبور بودیم در حین درس خواندن کار کنیم تا آنچه را که اکنون داریم به دست آوریم. ما در خانوادههای خود نخستین کسانی هستیم که مدرک دانشگاهی گرفتهاند. همواره این مثل قدیمی در ذهنمان هست که «تنها کافی است یکبار ارزش ذاتی سهام چیست؟ ارزش ذاتی سهام چیست؟ پولدار شوید». ما به هیچ عنوان نمیخواهیم به گذشته بازگردیم و جایی باشیم که در گذشته بودهایم. ما از دست ندادن پول را به عنوان اولویت نخستمان برگزیدهایم و میتوانیم میان نوسانات قیمت بازار (مثلا کاهش ۴۰ درصدی ارزش یک کسب و کار روی کاغذ که معمولا اهمیت زیادی ندارد) و تغییرات قیمت ذاتی (متلاشی شدن یک موتور اقتصادی یک کسب و کار در اثر تغییرات یا مشکلات شرکت که نوید خسارات واقعی و دائمی را میدهد) تمایز قائل شویم. به عنوان یک نمونهی کلاسیک کافی است که بدانید سهام شرکتهای بزرگ نفتی اکنون در چه وضعیتی قرار دارند. سهام درجه یکی همچون شرکت ExxonMobil طی ۳۰ سال گذشته در شاخص S&P 500 زمین خورده است؛ با وجود اینکه دورهی اتمام در سقوط آزاد اخیر قیمت نفت خام فرا رسید (که خود نشان از عمق فاجعه دارد) باز هم شما باید دورههای ۳، ۵ و ۷ ساله را با زیان ۲۵ تا ۵۰% در صورت کارمزد خرید سهام سپری نمایید.
- ما تمام دورهی کاری خود را صرف مطالعه روی چیزهایی همچون مقررات GAAP و امور مالی شرکتها کردهایم. ما از این مهارتها برای کنکاش در اسناد و پروندههای ۱۰-k و گزارشهای سالانه استفاده میکنیم و به دنبال نشانههای هشدار دهنده همچون عدم تناسب ارقام مجموع سود نسبت به درآمد خالص گزارش شده یا اقدامات پرسشبرانگیز همچون ناکافی بودن ذخایر توسعهی بهبود زیان در شرکتهای بیمه مختلف هستیم. گاهی به کسب و کاری برمیخوریم که به طور کلی منطقی و سالم به نظر میرسد، اما نوعی حس نگرانی در ما ایجاد میکند و میدانیم که منشاء آن در دل صدها صفحه گزارش و سند نهفته است.
- دقیقا نمیتوان گفت که ما سرمایهگذاران سودبگیر هستیم، زیرا از خرید سهامهایی که فاقد سود پرداختی بودند پول زیادی به دست آوردهایم. با این حال ما انسانهای شکیبایی هستیم و میتوانیم سالها منتظر بمانیم تا برنامههایمان به ثمر بنشیند، زیرا در بیشتر موارد مشغول جمعآوری جریانهای درآمدی هستیم و به لطف سود سهام در نهایت سهام خود را رایگان به دست میآوریم. این سود رفته رفته از قیمت خرید میکاهد، سرمایهای را که گذاشتهایم بازمیگرداند و میتوانیم آن را در جای دیگری صرف کنیم. شما نمیتوانید در مورد پول تقلب کنید. چک یا وصول میشود یا نمیشود. مقدار پولی که برای هر سهام پرداخت میشود یا سریعتر از نرخ تورم رشد میکند یا نمیکند.
به طور کلی این موارد به ما کمک میکند تمرکز خود را روی آنچه واقعا اهمیت دارد حفظ کنیم. ما از نگرانی سقوط بازار سهام بیخواب نمیشویم. همیشه میدانیم چقدر پول در بورس سهام نگه داریم. در بیشتر موارد سعی میکنیم از بدهی مرزی پیشگیری نماییم و هرگز استفاده از آن را به میزانی نمیرسانیم که بتواند مشکلساز شود.
افزونبراین، ما صاحب شرکت هستیم، یعنی هیچکس نمیتواند ما را اخراج کند، حتی اگر بخواهیم ۵ – ۱۰ سال را صرف ایدهی خوبی کنیم که ممکن است روی کاغذ بد به نظر برسد. ما تمامی سهام و زندگی خود را بر اساس سیستمهایی ترتیب دادهایم که به ما امکان میدهد از رفتار منطقی در بلند مدت بهرهمند گردیم.
چگونه ارزش ذاتی یک ارز دیجیتال را تخمین بزنیم؟
اگر میخواهید در ارزهای دیجیتال سرمایهگذاری کنید، توانایی مقایسهی ارزش بازار و ارزش ذاتی یک ارز دیجیتال، در تعیین زمان مناسب برای خریدوفروش بسیار اهمیت دارد. بااینحال در نگاه اول محاسبهی ارزش بازار کاری پیچیده، ذهنی و وقتگیر به نظر میرسد. ما در این مقاله یک روش راحت و سریع برای محاسبهی ارزش ارزهای دیجیتال پرکاربرد به شما ارائه میدهیم.
بیایید ابتدا به این مساله بپردازیم که ارزش ذاتی یک ارز دیجیتال یا همان «intrinsic value» به چه معناست؟
در امور مالی، ارزش ذاتی (intrinsic value) به ارزش یک شرکت، سهام، ارز و یا یک محصول گفته میشود که با استفاده از تحلیلهای بنیادین و بدون درنظر گرفتن ارزش بازار آن محاسبه میشود.
در بحث ارزهای دیجیتال، ارزش ذاتی بر مبنای ارزشهای حقیقی آن بوده که شامل تمام جنبههای ملموس و ناملموس یک کسبوکار میشود.
این شامل فاکتورهایی مانند تقاضای بازار برای یک محصول و یا یک خدمت، توانایی تیم اجرایی برای محقق کردن پروژه، باور توسعهدهندگان پروژه و اجرای کد باکیفیت و ارزیابی مقدار حمایتهای مالی صورت گرفته از طریق مشارکت و مکانیسمهای سرمایهگذاری برای موفقیت یک طرح میشود.
بسیاری از ارزهای دیجیتال، بهویژه ICOها تنها یک ایده هستند و تا زمانی که این ایده به واقعیت تبدیل شود، ارزیابی ارزش ذاتی آن بسیار ذهنی است. محاسبهی ارزش ذاتی، بدون ارزیابی فاکتورهای ذکرشده، غیرممکن خواهد بود.
بیایید به تعدادی از این فاکتورها نگاهی بیندازیم:
عوامل تعیینکنندهی ارزش ذاتی:
ارزش ذاتی از ترکیب چندین فاکتور و ۴ حوزهی اساسی تشکیل میشود. سوالاتی که هر سرمایهگذار باید از خود بپرسد؟
بازار (مورد کاربرد)
آیا بازار و یا مورد کاربرد واقعی برای این محصول وجود دارد؟
پتانسیل رشد این بازار چقدر است؟
مدل درآمدی آن چگونه کار میکند؟
جامعه
جامعهی مخاطبین این طرح چقدر پویا و وسیع است؟
آیا این جامعه رشد میکند؟
میزان حمایت مالی از این پروژه چقدر است؟
ایا اختلافی در شبکهی مخاطبان پروژه وجود دارد؟
ترکیب تیم
آیا توسعهدهندگان این پروژه بهاندازهی کافی به کد تخصص دارند؟
آیا تیم اجرایی تجربهی کافی برای انجام موفقیتآمیز پروژه دارند؟
تیم بازاریابی چقدر میتوانند مؤثر باشند؟
سرمایهگذاری
این پروژه چگونه تأمین مالی میشود؟
اگر از نوع iCO است، آیا حمایت کافی برای توسعهی طرح در بازهی زمانی ذکرشده وجود دارد؟
آیا مکانیزمی برای ایجاد جریان درآمدی در داخل خود پروژه وجود دارد؟
مدل درآمدی پس از اجرایی شدن طرح به چه شکل خواهد بود؟
آیا این پروژه بهاندازهی کافی برای توسعهاش در آینده درآمد خواهد داشت؟
هیچ منبع دادهی مختصر و خلاصهای برای غربالکردن طرحها و محاسبهی ارزش ذاتی یک پروژه وجود ندارد و از طرفی حجم زیاد اطلاعات و دادههای در دسترس بهخصوص در ICO هایی که بهصورت شفاف پروژهی خود را تشریح نکرده باشند، سرمایهگذاران را گمراه کرده و از هدف اصلی بازمیدارد. بنابراین در تحقیق راجع به یک طرح غرق نشوید.
ترس، عدم اطمینان و تردید (FUD) و ترس از دست دادن (FOMO):
همهی ما وقتی بحث سرمایهگذاری پیش میآید، ترس، عدم اطمینان و یا تردید، و ترس از دست دادن سرمایهمان را پیدا میکنیم. گفتهشده بازار مربوط به ارزهای دیجیتال ۹۰ درصد به تفکر مخاطبانش بستگی دارد. این به این معناست که سرمایهگذاران در یک شرکت سرمایه نمیریزند بلکه برای بنیانگذاری یک طرح سرمایهگذاری میکنند و این به اعتقاد آنها در محقق شدن یک پروژه و دیدن ارزش ذاتی یک پروژه بستگی دارد.
این ذهنیت منجر به نوسانات گستردهی بازار در قیمتها و غیرقابل پیشبینی شدن میشود. اگر سرمایهگذارانی را که اطلاعات لازم را ندارند و با سرمایهگذاری خطرپذیر آشنا نیستند و تصمیمات هیجانی میگیرند را به این اکوسیستم اضافه کنیم، میفهمید که سوار موجی خواهید شد که دائما در حال بالا و پایین رفتن است.
باوجود اینکه، تعیین ارزش ذاتی یک پروژه و مقایسهی آن با ارزش فعلی بازار معیار مهمی است، بدون در اختیار داشتن یک ارتش تحلیلگر ماهر، بسیار پیچیده است.
روشی ساده برای تعیین ارزش ذاتی( intrinsic value ):
این یک روش ساده برای تعیین ترکیبی از فاکتورهای ذکرشده که ارزش ذاتی را تشکیل میدهند است. این متد در حقیقت نوسانات مربوط به تریدهایی را که در اثر تصمیمات احساسی و غیرمنطقی در بازار یک ارز دیجیتال به وجود میآیند را مسطح کرده و به سرمایهگذار روش خشن و نا به هنجار اما درعینحال بسیار موثری برای تخمین ارزش ذاتی یک ارز دیجیتال در طول زمان میدهد. این متد نیازی به برنامههای کامپیوتری پیشرفته و یا تحلیلهای پیچیده ندارد. در حقیقت یک مدل خطی، از میانگین قیمت یک ارز در طول یک بازهی زمانی درمیآورد.
شما میتوانید این مدل را برای گروهی از ارزهای دیجیتال بکشید و ببینید کدامیک بالاتر و یا پایینتر از خط ارزش ذاتی خود پیش میروند.
متدهای پیشرفتهتر
این مدل به نظر بسیار پیش افتاده است. متدهای دیگر شامل میانگین سادهی حرکت (Simple Moving Average (SMA و میانگین نمایی حرکت یا (Exponential Moving Average (EMA هستند. این محاسبات همچنین به شناخت مسیر رشد یک ارز دیجیتال و تعیین سطوح حمایتی و مقاومتی آن کمک مینمایند. در نظر داشته باشید که اینها متدهای ضعیف و پیشپاافتادهای هستند و تنها برای بهدست آوردن یک دید اولیه زمانی که در حال بررسی گروهی از ارزهای دیجیتال هستید بهکار میآیند.
چگونه کار میکند؟ آیا فرصتهای سرمایهگذاری را میبینید؟
با نگاهی به نمودار زیر و با توجه به متد ذکرشده، میبینید که این ارز دیجیتال در بازهی زمانی بین دسامبر تا فوریه رشد داشته و در ماه آوریل کاهش ارزش داشته است:
برای سادگی ارزش ذاتی را خطی در نظر گرفتهایم
نتیجهگیری:
بهعنوان سرمایهگذار ارزهای دیجیتال، شما به یک متد تحلیل سریع نیاز خواهید داشت تا بتوانید تشخیص دهید چه کوین و توکنهایی برای سرمایهگذاری بهترند.
چیزی نزدیک به ۱۵۰۰ ارز دیجیتال مختلف برای ترید وجود دارد و همچنین بیش از ۱۰۰۰ پروژهی ICO برای ورود به بازار در کوتاهمدت در دسترس هستند. بنابراین فرصتهای سرمایهگذاری محدود نبوده بلکه این زمان و ابزارهای سریع تحیل بازار هستند که محدود میباشند. بازار ارزهای دیجیتال در یک چشم به هم زدن تغییر میکند. برای تحلیل سریع بازار باید ابزار مناسبی داشته باشید.
متدی که ذکر شد برای سرمایهگذارانی که تازه به این عرصه پا گذاشتهاند و ابتدای راه هستند مؤثر است.
سهام بنیادی
سهام بنیادی چیست ؟| ویژگی ها و تفاوت آن ها با سهام غیربنیادی
سهام بنیادی چیست ؟| ویژگی ها و تفاوت آن ها با سهام غیربنیادی
یکی از اصطلاحاتی که معمولا توسط افراد سرمایه گذار در بورس استفاده می شود «سهام بنیادی» است. امروزه کسانی که در بورس سرمایه گذاری می کنند همیشه به دنبال سرمایه گذاری در سهمهای پر سود هستند و از روش های مختلفی برای این کار استفاده می کنند. از جمله این روش ها می توان به تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال، فیلترنویسی و. اشاره کرد. اما عبارت سهام بنیادی چیست؟ چه تفاوتی با سهم غیر بنیادی دارد؟ در این مقاله به موضوعات سهم بنیادی، نحوه شناسایی آن ها، فاکتورهای اصلی تشخیص سهم بنیادی از غیربنیادی خواهیم پرداخت. اگر شما جزو آن دسته از افرادی هستید که برای چرخاندن سهام خود از سبدگردان استفاده می کنید پیشنهاد ما به شما این است که تا انتهای این مقاله همراه ما باشید.
مقدمه
یکی از روش های سرمایه گذاری موفق ارزش ذاتی سهام چیست؟ در بورس، چیدن استراتژی خوب و مناسب است. انتخاب سهام بنیادی و شاخص ساز برای سرمایه گذاری در بازار بورس می باشد؛ بهترین است. به این علت که این نوع شرکت ها تاثیر بیشتری در شاخص بورس دارند و می توانند در بلندمدت، سود خوبی را برای به همراه داشته باشند. به بیانی ساده تر شرکت های بنیادی وضعیت سودسازی بسیار خوبی دارند. پرداخت سود این شرکت ها سر وقت و در بیشترین حالت ممکن بوده است و معاملات سهام آن ها بدون ابهام و با مدیریت بازارگردان انجام می شود.
سهام بنیادی چیست؟
اگر بخواهیم تعریف مختصر و ساده ای این باره داشته باشیم، سهام بنیادی سهامی است که پس از بررسی توسط تحلیلگران، ارزش ذاتی خوبی برای آن تشخیص داده شود. به بیانی دیگر در روش تحلیل بنیادی، تمرکز بر روی یافتن ارزش ذاتی سهم می باشد. در این روش هدف یافتن حداقل و حداکثر قیمت برای انجام معاملات روزانه نیست بلکه در این نوع تحلیل باید به دنبال سهمی بود که پشتوانه قوی داشته باشد تا بتوان برای مدت طولانی سهامدار آن بود. سهم هایی که از این ارزش برخوردار باشند را سهم بنیادی می گویند. همان طور که می دانید امروزه یکی از مهمترین مشکلات مربوط به شرکت های سهامی، کنترل، بررسی و چگونگی وضعیت سهام اعضاء و مدیریت سبد سهام و بروز نگهداری اطلاعات و روند بازدهی می باشد که با انتخاب یک نرم افزار سهام مناسب می توان این مشکلات را به راحتی از پیش رو برداشت.
نکته قابل توجهی که در این مبحث باید در نظر داشت این است که سهام بنیادی با دیدگاهی بلندمدت مورد بررسی قرار می گیرد. ویژگی مثبتی که این سهام دارد این است که در آینده روندی رو به رشد خواهد داشت. بدین معنا که فراز و فرودهای بیش از حد را تجربه نمی کند بلکه تنها در زمان اصلاح بازار دچار نوسان می شود. این نوع سهام همیشه سوددهی دارند اما سوددهی آن ها به شکلی نیست که توجه نوسانگیران را به خود جلب کند.
اگر شما هم جزو سهامداران بورس هستید حتما متوجه این موضوع شده اید که این ویژگیها تا حد زیادی به شرایط شرکت بورسی مربوط به سهم بستگی دارد. تحلیلگران بنیادی با استفاده از اطلاعاتی چون صورت وضعیتهای مالی شرکت، نحوه مدیریت و. که میتواند وضعیت شرکت را به خوبی به نمایش بگذارد با در نظر گرفتن سرمایهگذاریهای شرکت و جایگاه رقابتی آن، به تصمیمگیری درباره این که سهام بنیادی است یا خیر، میپردازند.
سهام های بنیادی بورس کدامند؟
بهترین سهام بنیادی بورس سهم هایی هستند که نقدشوندگی بالایی دارند و ارزش بازار آن ها بسیار بالا می باشد. این نوع سهام در صنعت و گروه بورسی که در آن فعالیت دارند بسیار سرآمد بوده و همواره از آن ها به خوبی یاد می شود. برای درک بهتر موضوع مثالی را شرح داده ایم: یکی از سهم های بنیادی بازار، نماد فولاد (همان شرکت فولاد مبارکه اصفهان ) است. در این سهام حجم معاملات و شناوری بالا، ریسک سرمایه گذاری کم و سودآوری شرکت متداوم می باشد.
تحلیلگران مالی و سرمایهگذاران به کمک نرم افزار سهام یا نرم افزارهای تحلیل بنیادی می توانند گزارش های مالی شرکت ها را در کوتاه ترین مدت ممکن و با دقیق ترین شکل ارزیابی کنند. یکی از ویژگی های مثبت این نوع نرم افزارها این است که می توان به کمک آن ها ساختارها یکپارچه شوند و همه داده ها را به صورت لحظه ای و به صورت همزمان در اختیار تحلیلگران قرار دهند.
خصوصیات سهام بنیادی
- ثبات سودآوری
- حاشیه سود مناسب
- نقدشوندگی بالا در بورس
- عمر بالای شرکت
- انتشار مداوم اطلاعات و اخبار
- درصد تقسیم سود بالا و تقسیم سود سریع در انتهای سال مالی
- چشم انداز مثبت برای صنعتی که سهم در آن قرار دارد
- میزان تاثیر در شاخص کل
- نسبت دارایی ها به بدهیهای آن شرکت
- برنامه های آینده شرکت، از جمله قراردادها، گسترش مجموعه و.
- تغییر روند پلکانی از زیانده به سمت ثبات و در نهایت رسیدن به سوددهی
- روند افزایشی نرخ فروش محصولات، خدمات و.
- نکته ای که در این مبحث باید در نظر داشته باشید این است که با امکانات نرم افزار مدیریت امور سهام، میتوان قدمی بزرگ در راستای کاهش مشکلات ناشی از عدم شناسایی رفتار سرمایهگذاران و متغیرهای تأثیرگذار بر قیمت و بازده سهام برداشت.
تفاوت سهم بنیادی و غیربنیادی چیست؟
در این مبحث به تفاوت سهام بنیادی و غیر بنیادی خواهیم پرداخت. اما ارائه این مطلب به این معنی نیست که این سهام خوب یا بد است. سهم غیربنیادی بدین معناست که برای سرمایه گذاری با استراتژی بلندمدت پیشنهاد نمیشود. در حالی که ممکن است سهم غیربنیادی در تحلیل تکنیکال با ارزش شمرده شود و مورد خوبی برای سهامداران با استراتژی کوتاهمدت به حساب بیاید.
همان طور که در بالا به آن اشاره کردیم در تحلیل بنیادی ارزش ذاتی سهم تخمین زده می شود، اما در این تحلیل نمی توان حداقل و حداکثر قیمت را تشخیص داد. در مقابل این تحلیل، تحلیل تکنیکال قرار دارد که میتوان به راحتی به قیمت دست پیدا کرد در حالی که ارزش ذاتی سهم قابل تشخیص نخواهد بود.
فاکتورهای فرعی تشخیص سهم های بنیادی
کدام سهم بهتر است؟ بنیادی یا غیربنیادی؟
با توجه به توضیحات شرح داده شده در بالا حتما تا به الان به این نتیجه رسیده اید که بهترین گزینه برای سرمایهگذاری سهام بنیادی است. بر طبق وضعیت خوب این شرکتها، رسیدن به سودهی در سهام آنها حتمی است. اما بسیاری از سهامداران بورسی از نوسان قیمت سهام بهره می برند به عبارتی دیگر در سهم بنیادی که افزایش و کاهش ناگهانی قیمت اتفاق نمیافتد، سود چندانی برایشان در پی نخواهد داشت. حتما این سوال در ذهن شما به وجود آمده است که پس چگونه متوجه شویم که سهم بنیادی بهتر است یا سهم غیر بنیادی؟
سهام بنیادی بهتر است یا سهام غیر بنیادی؟ پاسخ به این سوال را این گونه مطرح می کنیم که در ابتدا شما باید چند موضوع را مد نظر قرار دهید. به عنوان مثال نحوه فعالیت در بازار بورس: برای سهامدارنی که به صورت روزانه در بازار مشغول فعالیت هستند، خرید و فروش سهام غیر بنیادی سود خوبی میتواند داشته باشد. فقط کافی است سهامدار روش تحلیل تکنیکال را بیاموزد. سپس با استفاده از آن، پایینترین قیمت برای ورود به سهم و بالاترین قیمت برای خروج از آن را پیدا خواهد کرد و در نهایت از معاملات سهام غیر بنیادی به سود خوبی میرسد. در نظر داشته باشید که این روش ریسک بالایی دارد.
اکثر سهامداران سرمایهگذاری با استراتژی بلندمدت، ریسکپذیری کمتر و احتمالا با دارایی بیشتر، معمولا سهام بنیادی را انتخاب میکنند. در برخی از سهامداران مشاهده شده است که چندین سهم بنیادی و غیر بنیادی را در سبد سهام خود قرار داده و با در نظر گرفتن هر دو استراتژی بلندمدت و کوتاهمدت به مدیریت آن میپردازند. برای انجام چنین کاری، برخورداری از دانش بورسی اهمیت زیادی دارد.
اهمیت نرم افزار سهام
یکی از مهمترین مشکلات شرکتهای سهامی، خریداران سهام، کارگزاریها و مدیران بورسی مواردی مثل مدیریت سبد سهام، بررسی وضعیت سهام اعضای یک شرکت، بهروز نگهداری اطلاعات و روندهای بازدهی سهم است. تحلیلگران برای حل مشکلات، نرم افزار امور سهام، به عنوان یک نرم افزار مدیریتی که میتواند مشکلات پیشروی دنیای بورس را حل کند پیشنهاد می دهند.
نرم افزار سهام از دسته نرم افزارهای حسابداری و مدیریتی کاوش، نرم افزاری است که با توجه به نیازمندی ها و دغدغه های مدیریت شرکت های سهامی، سرمایه گذاری و تعاونی طراحی شده است. با استفاده از این نرم افزار شما امور مدیریتی خود را با سرعت و دقتی بالا انجام خواهید داد و این دقت عمل باعث اعتماد سهامداران بیشتری به شرکت شما خواهد شد. نکته نرم افزارهای شرکت کاوش آن است که شما بدون نیاز به دانش خاصی و با استفاده از خدمات پشتیبانی این مجموعه به راحتی می توانید از نرم افزار استفاده کنید.
سخن پایانی
در طی این مقاله به تفاوت سهام بنیادی و غیربنیادی و نحوه سودهی هر کدام پرداختیم. همان طور که در بالا اشاره شد تصمیمگیری برای ورود به هر کدام از این سهام به استراتژی فرد سرمایهگذار وابسته است. نکته ای که باید در نظر داشته باشید این است که سرمایهگذاری در هر کدام از سهم بنیادی و غیربنیادی می تواند سودده باشد، به شرطی که سرمایهگذار دانش بورسی خود را ارتقا دهد و بتواند تصمیمات خود در بازار بورس را مدیریت کند.
قیمت سهم در مقابل ارزش سهم
فلیپ فیشر میگوید «بازار سهام پر است از آدمهایی که قیمت همهچیز را میدانند، اما از ارزش هیچچیز اطلاع ندارند.» این قاعده را میشود به تمام دنیا تعمیم داد. دنیایی که مردم برای خرید با قیمت پایین و فروش با قیمت بالا تلاش میکند، بدون آن که به ارزندگی چیزی توجه کنند. اما دنیا به شکل دیگری هم قابل تصور است، دنیایی که در آن مردم خواهان چیزهایی ارزشمند با قیمت کم هستند.
اقتصاددانهای رفتاری باور دارند دنیا حتی از این هم نابخردتر است. مردم همیشه به دنبال خریدهای ارزان و فروشهای گران هم نیستند. بیشتر مردم وقتی چیزی ارزان شود، دیگر آن چیز را نمیخواهند و تنها وقتی دوباره به یاد آن میافتند که قیمتش بالا برود. به بیان دقیقتر مردم فکر میکنند هر چیزی که گرانتر باشد، ارزشمندتر است. ما میتوانیم پای خود را یک قدم جلوتر بگذاریم و بگوییم که بیشتر مردم فرق دو کلمه ارزش و قیمت را نمیدانند.
تفاوت قیمت با ارزش
قبل از آن که به حال دنیا تاسف بخوریم، بگذارید از خودمان سوال کنیم که آیا ما تفاوت این دو مفهوم را میدانیم؟ اگر بگوییم «قیمت شاخصی است توافقی برای نشان دادن ارزش» یا «قیمت فاکتوری است جهانی برای گزارش مقدار ارزندگی اشیا» احتمالا از معنای یکی از این دو کلمه خبر نداریم.
هستند افرادی که قیمت و ارزش را دو مفهوم کاملا جدا از هم و بیارتباط میدانند. در نظر آنها مقایسه این دو موجود مثل مقایسه کامپیوتر و فیل است: چه بسیار چیزهای باارزشی که قیمتی ندارند و چه بسیار چیزهای قیمتی که هیچ ارزشی ندارند.
به مقدار پولی که برای داشتن یک چیز میپردازیم (یا باید بپردازیم) قیمت میگویند. قیمت یک عدد کمّی و توافقی است که به مکان، زمان، شرایط، افراد و هزار عامل دیگر بستگی دارد.
چه بسیار چیزهای باارزشی که قیمتی ندارند و چه بسیار چیزهای قیمتی که هیچ ارزشی ندارند.
ارزش به عنوان سودمندی، شایستگی یا اهمیت یک چیز تعریف میشود. ممکن است ما از ارزش چیزی بیخبر باشیم و حاضر نباشیم آن را با مقدار اندکی پول عوض کنیم، یا بیش از چیزی که میارزد برایش پول، وقت یا ارزش ذاتی سهام چیست؟ انرژی صرف کنیم.
تصور کنید که شما جعبه دربستهای را نخریدهاید که درون آن پر از طلا بود، یا جعبهای پر از ذرت را با قیمتی بالا خریدهاید. قیمت این دو جعبه، با ارزش آنها اختلافی چشمگیر دارد. بعد از باز شدن دو جعبه، قیمتها به سرعت تغییر میکند. در حالی که ارزش ذاتی جعبهها ثابت بوده است.
ارزشگذاری سهام
شاید شما هم موافق باشید که چیزهایی مثل منظره غروب خورشید، تجربه عشق، صدای پرنده، رفاقت و هوای تازه با آن که رایگان هستند، ارزش زیادی دارند. اما در بازار بورس کسی غروب خورشید یا عشق عرضه نمیکند.
با این حال در بازار بورس هم سهمهایی با قیمت بالا میتوانند ارزنده نباشند و سهمهای ارزنده میتوانند ارزان باشند. ارزش سهم را میشود با روشهای مختلف حساب کرد، یا حتی از روشهای مشابه به نتایج مختلف رسید. اما قیمت سهم یک عدد است که سر مقدار لحظهای آن توافق عمومی وجود دارد.
همه از قیمتها خبر دارند. سود بازار متعلق به کسانی است که از ارزشها خبر داشته باشند.
قیمت مربوط به الان است. اما معمولا ارزش از آینده حرف میزند. به بیان ساده اگر قرار است سهمی در آینده گران شود، سرمایهگذاری روی آن ارزنده است. اگر سهمی در آینده به پشیزی نخواهد ارزید، قیمتش هرچقدر که باشد، ارزش سرمایهگذاری ندارد.
به هر طریقی که محاسبات خود را انجام دهیم، قیمت لزوما برابر با ارزش نیست.
رابطه سود با ارزش
تمام سرمایهگذاران و سهامداران با امید کسب سود بر روی یک صنعت سرمایهگذاری میکنند. سود عمومی که برای تمام سهامداران قابل تصور است، تقسیم بر تعداد سهم را EPS یا Earnings Per Share مینامند.
هرقدر EPS یک سهم بالا باشد، ارزش این سهم بیشتر است. چرا که میتواند سود بیشتری به سهامدارانش بدهد. یک سهم با EPS بالا میتواند قیمتی پایین یا بالا داشته باشد. از تقسیم قیمت یک سهم بر EPS شاخصی به دست میآید (P/E) که به ما میگوید یک سهم در مقابل سودی که میسازد چقدر گران است.
تحلیلگرها P/E یک سهم را با P/E یک شرکت مشابه در همان صنعت و P/E کل بازار مقایسه میکنند و در مورد ارزندگی آن سهم نظر میدهند.
ارزش ذاتی و ارزش جاری
بیشتر مردم ارزش ذاتی را به شکل ارزش کنونیِ جریانهای نقدی (DCF) تعریف میکنند. اما همانطور که توضیح خواهیم داد DCF تنها یکی از روشهای محاسبه ارزش ذاتی است.
تحلیلگرهای بنیادی سعی میکنند با در نظر گرفتن تمام فاکتورهای کیفی و کمی بفهمند که آیا ارزش سهمی که در حال حاضر فراموش شده است، بیشتر از ارزشی است که در حال حاضر برایش قایل میشوند، یا نه. آنها میخواهند ارزش ذاتی یک سهم را مستقل از رفتار سرمایهگذاران و جو عمومی بازار تعیین کنند.
محسابه ارزش کنونی جریانهای نقدی روشی است برای محاسبه ارزش ذاتی.
برای محاسبه ارزش ذاتی دو عامل اهمیت دارد: اول، مقدار بازدهی مورد انتظار از یک سهم. دوم ریسک این سهم.
اول باید بفهمیم که یک سهم در آینده (مثلا طی یک سال آینده) چقدر سود میدهد. اما چون این سود در آینده به دست خواهد آمد، باید مقدار آن را تصحیح کنیم. ریسک بازار و ریسک سهم نیز در این نرخ که به آن نرخ تنزیل میگویند، نقش دارد.
نرخ تنزیل، پولهای آینده در امروز
مرسومترین نرخ تنزیل (Discount Rate) که در بازار برای تصحیح سودهای آتی در نظر میگیرند، نرخ تورم است. به این معنا که هزار تومان امروز (به خاطر تورم) با هزار تومان در سال آینده یکی نیست.
اما نرخ تنزیل برابر با نرخ تورم نیست. یکی از ارزش ذاتی سهام چیست؟ دلایل تصحیح، وجود ریسک در آینده است. با یک مثال حدی میشود این موضوع را به سادگی فهمید. هیچکس دریافت هزار میلیارد تن طلا در سال 2396 هجری را به دریافت هزار تومان در امروز ترجیح نمیدهد.
نرخ تنزیل برابر با نرخ تورم نیست.
در شرایط بدون تورم و بدون ریسک هم نرخ تنزیل صفر نیست. پرداخت روزی 2 هزار تومان برای عطر، قیمتی منصفانه به نظر میرسد. فرض کنید این شیشه عطر را طی یک سال مصرف میکنید. یک شیشه عطر با قیمت 700 هزار تومان گران محسوب میشود. درحالی که 700 هزار تومان از حاصل ضرب 2 در 365 کوچکتر است.
محاسبه ارزش ذاتی
در سادهترین شکل ممکن، جریانهای نقدی ورودی، منهای جریانهای نقدی خروجی تقسیمبر تعداد سهم را برابر با ارزش ذاتی یک سهم در نظر میگیرند.
دیر یا زود بازار به ارزش همه چیز پی خواهد برد.
جریانهای نقدی خروجی برای یک شیء (مثل ماشین) شامل هزینه خرید و نگهداری آن میشود. از آنجایی که جریانهای ورودی و بخشی از جریان خروجی در آینده اتفاق میافتند، باید هر دوی این جریانها تنزیل شوند. به اختلاف تنزیل یافته این دو جریان، ارزش خالص کنونی یا Net Present Value میگویند. اگر این عدد مثبت باشد، یک سهم ارزش خرید دارد.
ارزش خالص دارایی
ارزش اسمی یک سهم، در اساسنامه شرکت میآید. حاصل ارزش ذاتی سهام چیست؟ تقسیم مقدار سرمایه شرکت بر تعداد سهم، ارزش اسمی یک سهم است. معمولا ارزش اسمی یک عدد ثابت است. برای همین تعداد سهم را از روی ارزش اسمی به دست میآورند.
ارزش دفتری برابر با ارزش تمام داراییها، منهای بدهیها است. در ابتدا ارزش دفتری و اسمی با هم برابرند. اما رفتهرفته داراییها و بدهیهای شرکت تغییر میکند و ارزش دفتری و اسمی متفاوت میشوند.
ارزش خالص دارایی دقیقا مشابه ارزش دفتری است. با این تفاوت که داراییها با قیمت روز در بازار حساب میشوند. واضح است که ارزش خالص دارایی (NAV) با ارزش خالص کنونی (NPV) یکی نیست.
ارزش در بلندمدت
گفتیم اگر ارزش ذاتی یک سهم از ارزش جاری آن بالاتر است، این سهم ارزنده است. فرض کنید سهمی را پیدا کردهاید که ارزش ذاتی بسیار زیادی دارد و تقریبا همه از آن غافلاند. به همین دلیل قیمت این سهم بسیار پایین است. یک سوال در اینجا مطرح میشود، که سوال به جایی است. از کجا معلوم بازار در آینده متوجه این اختلاف بشود، ارزش جاری افزایش پیدا کند و شما از خرید این سهم به سود برسید؟
تردیدی وجود ندارد که دیر یا زود، ارزش جاری به سمت ارزش ذاتی میل خواهد کرد. شما تنها کسی نیستید که ارزش ذاتی سهمها را بررسی میکنید. دیگران هم بالاخره این اختلاف را میفهمند و سعی میکنند این سهم ارزنده را بخرند. همین رفتار آنها باعث میشود که قیمت بالا برود. عده زیادی به دنبال این نوسان جزئی به سمت این سهم جذب میشوند. بعد از آن خریدارهای ناآگاه هستند که به سوی سهم هجوم میآورند و صف خرید تشکیل میدهند.
برای کسانی که به قیمتها نگاه میکنند بازار گنگ و گیجکننده است.
در این نقطه یک تحلیلگر بنیادی به درخواست صف خریداران پاسخ ارزش ذاتی سهام چیست؟ میدهد و با فروختن سهم از بازار خارج میشود. اما هستند افرادی که باور دارند قیمتها هنوز هم بالاتر میرود. حتی ممکن است تحت تاثیر جو (و بر خلاف تحلیل خود) باز هم خرید کنند. توجه کنید که در این نقطه به دلیل بالا رفتن قیمت، سهم دیگر آن ارزندگی سابق را ندارد. این رفتار نابخردانه میتواند عده بیشتری را به خرید ترغیب کند. به ویژه که ما وقتی اشتباهی مرتکب میشویم، برای آسودگی خیال دیگران را هم تشویق میکنیم که در این رفتار اشتباه با ما همراه شوند. به این شکل است که حباب قیمت تشکیل میشود.
همهچیز فرومیپاشد
سرمایهگذاران هوشیار متوجه حباب میشوند و رفتهرفته از بازار بیرون میروند و قیمتها پایین میآید. حالا کسانی که به زحمت یک سهم را خریده بودند، برای فروختن آن صف فروش تشکیل میدهند. کسانی که به نوسانگیری امید داشتند، در این شرایط حاضرند سهم خود را با قیمتی کمتر از قیمت خرید بفروشند. چرا که گمان میکنند قیمتها تا ابد پایین میآید. این افراد به قیمتها و تغییرات لحظهای آن نگاه میکنند، بی آن که درکی از ارزش داشته باشند.
وقتی یک تکه از ساحل مملو از آدم است و جایی برای نشستن پیدا نمیشود، اما فقط چند قدم آن طرفتر منظرهای زیبا و بکر فراموش شده است؛ وقتی جمعیت زیادی در ابتدای یک راه کوهستانی نشستهاند و فقط کمی بالاتر پرنده پر نمیزند؛ وقتی برای یک رستوران صف میبندند، درحالی که رستورانی دقیقا مشابه در آن سوی خیابان خالی است؛ وقتی مرغ گران میشود و مردم برای خرید مرغ به مغازهها حملهور میشوند؛ و بدتر از همه وقتی احساسات پاک آدمها به سادگی با مادیات سنجیده میشود، متوجه میشویم که بیشتر مردم دنیا فکر میکند که برچسب قیمت شاخصی است برای نشان دادن ارزش.
دیدگاه شما