سهام لیدر چیست؟


حال به بررسی روند برخی از نمادها و گروه ها می پردازیم :

لیدر به اعضای تیم استارتاپی انگیزه می‌دهد یا اعضاء به لیدر؟

وقتی در تعریف استارتاپ به واژگانی همچون کسب‌وکاری موقت و نوپا بر‌می‌خوریم، باید بدانیم که کار کردن در یک استارتاپ بدون شک چیزی فرای حقوق ماهیانه، روال‌های کاری معمول همچون ساعات کاری منظم که در شرکت‌های بزرگ می‌بینیم و … است و همین مسأله چالش‌های راه‌اندازی استارتاپ‌ را دوچندان می‌سازد. یکی از مسائل چالشی در این حوزه این است که وقتی پای اهمیت لیدرشیپ (رهبری) میان می‌آید، باید دید که آیا این لیدر تیم است که به سایر اعضاء انگیزه می‌دهد یا این اعضای تیم استارتاپی ما هستند که منجر به انگیزه پیدا کردن لیدر می‌شوند تا اُفق‌های بیشتر و بزرگ‌تری را در نظر گیرد؟

همان‌گونه که خانواده‌ای بَد سرپرست یا به عبارت دیگر خانواده‌ای که لیدر نداشته باشد یا اگر هم یک لیدر از نوع نالایق آن داشته باشد قادر نخواهد بود تا متضمن آینده‌ای درخشان برای تک‌تک اعضای خانواده باشد، استارتاپی هم که فاقد یک لیدر به معنای واقعی کلمه باشد نیز کار به جایی نخواهد برد!

تاریخ نشان داده که این لیدرها (رهبران) هستند که انقلاب‌های بزرگ را در حوزه‌های مختلف، از سیاست گرفته تا اقتصاد و غیره، رقم می‌زنند و شاهد این ادعا هم بزرگانی همچون گاندی، هنری فورد، استیو جابز و غیره است. در واقع، این بزرگان با توانایی رهبری خود توانسته‌اند خط‌مشی تعریف کنند، مأموریت و چشم‌اندازی خاص ترسیم کنند و از همه مهم‌تر تیم‌سازی کنند و در نهایت هم آینده‌ای درخشان را هم برای خود و هم برای دیگر اعضای کسب‌وکارشان رقم بزنند.

با این تفاسیر، می‌توان گفت که شروع کار همیشه با حضور یک لیدر خوب عجین است و این لیدرها که چیزی در حدود کمتر از ۳٪ افراد جامعه را تشکیل می‌دهند کنترل سایر اعضای جامعه را در دست می‌گیرند. اما در عین حال سؤالی که اینجا به ذهن می‌رسد این است که آیا می‌توان گفت که نقش اعضای تیم بی‌تأثیر است؟ در پاسخ به این سؤال، به معرفی پشت جلد کتاب جامعه‌شناسی نخبه‌کشی اثر علی‌ رضاقلی نگاهی می‌اندازیم:

آیا تغییر و اصلاح در ساخت و بافت جوامع به دست نخبگان و از بالا انجام می‌شود یا بر اثر تحول در زمینه و بستر اجتماع و از پایین؟ در دو سدهٔ اخیر، برخی از نخبگان سیاسی ایران می‌خواسته‌اند در ساخت و بافت جامعه‌ای که بر صدر آن قرار می‌گرفته‌اند اصلاحاتی بکنند و تغییراتی دهند. گرچه اینان در وجدان تاریخی توفیقاتی به‌ دست آورند و نام‌شان به نیکی بر صفحهٔ روزگار بر جای ماند، اما خود قربانی خواست‌ها و بستر نامساعد اجتماعی شدند که نمونهٔ بارز آن میرزا تقی‌خان امیرکبیر است و پیش از او میرزا ابوالقاسم قائم‌مقام و پس از او دکتر محمد مصدق به طوری که این سه نفر هم در خواست و اراده تنها بودند و هم در نتیجه‌ای که عایدشان شد!

به طور کلی، در این کتاب عوامل درونی و بیرونی خارج شدن این بزرگ‌مردان از گود بررسی شده و نگارنده سعی کرده است تا عوامل و موانع توسعه‌ٔ سیاسی و اجتماعی ایران را شناسایی کند و جالب است بدانیم که در جای‌جای این کتاب به این نکته اشاره می‌شود که به طور مثال میرزاتقی‌خان امیرکبیر بدون کمک اعضای جامعه (در فضای استارتاپی، لیدرها بدون اعضای تیم خود) هرگز نمی‌توانست به ایده‌آل‌های خود دست یابد. به عبارت دیگر، بستر فرهنگی جامعه باید پذیرش تغییر و ایده‌های نوین را داشته باشد و در غیر این صورت، همان‌طور که بزرگان مورد بحث در این کتاب با شکست مواجه شدند، لیدرها نیز شکست خواهند خورد.

اما برای روشن‌تر شدن مطلب، بهتر است ادامهٔ بحث را در قالب مثال‌هایی از دنیای واقعی ادامه دهیم. پیش از این گفتیم که نقش یک لیدر همچون پدر یا مادر خانواده است و نیاز به توضیح نیست که سرپرست خانواده دست به هر کاری می‌زند تا آینده‌ای روشن برای تک‌تک اعضای خانواده‌اش رقم بزند که از آن جمله می‌توان به سرمایه‌گذاری روی تربیت فرزندان، آموزش، تفریح، امنیت و … اشاره کرد. در چنین فضایی، وقتی پدر خانواده سخت در تلاش است تا موفقیت‌های بیشتر و بیشتری برای خانواده‌اش رقم بزند و در عین حال می‌بیند که تلاش‌های وی نتیجه‌ داده و اعضای خانواده با عملکرد خود قدردان زحمات وی هستند، انگیزه‌اش برای پیش‌روی در چنین مسیری دوچندان می‌گردد.

حال سؤال اینجا است که آیا نقطهٔ عکس این قضیه هم صادق است؟ در‌ واقع اگر پدری شبانه‌روز کار کند، صبح‌ تا‌ شب با یک مشت آدم عجیب‌وغریب سروکله بزند تا بتواند روزی زن و بچه‌اش را تأمین کند و در سِنی که باید بازنشست شود کماکان به کار کردن ادامه می‌دهد اما در عوض فیدبک مناسبی از اعضای خانواده‌اش نمی‌گیرد، آیا باز هم از انگیزهٔ کافی برای ادامهٔ چنین مسیری برخوردار خواهد بود؟ به عبارت دیگر، اگر علیرغم تلاش‌هایش، همسر و فرزندانش قدر زحمات وی را ندانند و رفتارهایی دلسردکننده از خود نشان دهند، آیا باز هم سرپرست خانواده از انگیزهٔ کافی برای سخت‌کوشی برخوردار است؟

جواب قطعی به این سؤال نمی‌توان داد چرا که برخی از افراد، که تعدادشان خیلی کم است، فارغ از نتیجه‌ای که می‌گیرند همواره به راه خود ادامه می‌دهند اما ما در اینجا در مورد استثناء‌ها صحبت نمی‌کنیم بلکه منظور اکثریت جامعه است و اگر منظور اکثر افراد جامعه باشد، باید گفت که مسلماً پاسخ به این پرسش خیر است به طوری که چنین سرپرستی به مرور زمان انگیزهٔ خود را از دست خواهد داد و در نهایت هرچه رشته کرده، پنبه خواهد شد (همان‌طور که در کتاب جامعه‌شناسی نخبه‌کشی این قضیه اثبات شد!)

باز هم برای روشن‌تر شدن این مهم، مثالی از فضای استارتاپی بزنیم. پیش از این گفتیم که در یک استارتاپ، مهم‌ترین نقش را لیدر آن کسب‌وکار نوپا بازی می‌کند اما باید توجه داشت که صفت مهم‌ترین در ابتدای راه است که به لیدر تیم اطلاق می‌شود و در ادامهٔ مسیر، این صفت به اعضای تیم نسبت داده خواهد شد. به عبارت دیگر، وقتی که استارتاپ از آب‌و‌گل درآمد، اعضای تیم کسب‌وکارمان مهم‌ترین نقش را در موفقیت یا شکست خدمات یا محصولات ما بازی خواهند کرد به طوری که به قول استاد بزرگ مدیریت، Brian Tracy، شرکت‌های تراز اول به این خاطر درجه یک شده‌اند که اعضای درجه یک دارند و شرکت‌های درجه دو به این خاطر در جایگاه دوم قرار می‌گیرند که اعضایی به خوبی گروه اول ندارند و شرکت‌های درجه سه که نتوانسته‌اند اعضایی همچون دو گروه قبل را به خدمت گیرند، محکوم به شکست هستند. Steve Jobs به غیر از اینکه یک مدیر محصول عالی بود، به عنوان یک لیدر حرفه‌ای هم شناخته می‌شود به طوری که وی اشارهٔ جالبی به اهمیت اعضای به اصطلاح No 1 می‌کند بدین شکل که:

ما آدم‌های عالی رو دور خود جمع نمی‌کنیم که به اون‌ها بگیم چه‌ کار کنن! بلکه آدم‌های عالی رو به خدمت می‌گیریم تا به ما بگن چه‌ کار کنیم.

لیدر تیم به اصلاح «چوب دو سر طلا» است چرا که اگر سازمان با شکست مواجه شود، همهٔ انگشت‌های اتهام به سمت وی خواهد بود؛ اگر یکی از اعضای خوب تیم برود، برچسب نامدیری روی وی خواهد خورد؛ اگر رقیبی از راه برسد و بخشی از سهم‌ بازار را به خود اختصاص دهد، باز هم این لیدر است که باید به خاطر عدم آینده‌نگری‌اش پاسخگو باشد اما با همهٔ این چالش‌ها باید از هیچ تلاشی فروگذار نکند چرا که لیدر کارش همین است.

سوخت یک لیدر چیست؟
تحقیقات صورت گرفته روی شرکت‌های بزرگ حاکی از آن است که لیدرهای واقعی فارغ از اینکه چه حقوقی دریافت می‌کنند، در کجای چارت سازمانی قرار گرفته‌اند و آیا موفقیت‌های تیم به ایشان نسبت داده می‌شود یا خیر، کسانی هستند به کار خود ادامه می‌دهند اما برای ادامهٔ مسیر ارزشمند خود، نیاز به سوخت دارند. بسته به نوع کسب‌وکاری که در آن مشغول به فعالیت هستیم، این سوخت می‌تواند متفاوت باشد اما فارغ از حوزهٔ کاری، عملکرد اعضای تیم را می‌توان به‌ نوعی در قالب یکی از مهم‌ترین چیزهایی در نظر گرفت که به منزلهٔ سوختی مناسب برای دوچندان شدن انگیزهٔ لیدر تلقی می‌گردد.

همان‌طور که ثابت کردیم عملکرد همسر و فرزندان چگونه می‌تواند منجر به سخت‌کوشی دوچندان سرپرست خانواده شود، در مورد کسب‌وکارها هم دقیقاً قضیه به همین شکل است بدین صورت که چیزهایی همچون قدرشناسی، سخت‌کوشی، کیفیت‌گرایی، تفکر خلاقانه، دیسیپلین کاری و غیره از جمله مسائلی هستند که به لیدر تیم کمک می‌کنند زیر فشارهای مالی و غیرمالی، شب‌نخوابی‌های زیاد، چالش، چالش و باز هم چالش کمر خم نکرده و با قدرت بیشتری به کار خود ادامه دهد.

بر خلاف داستان مرغ و تخم‌مرغ که پس از قرن‌ها فلاسفه کماکان بر سر آن به توافق نرسیده‌اند، در زمینهٔ‌ استارتاپ کاملاً مشخص است که آیا نقش لیدر در موفقیت استارتاپ مهم‌تر است یا اعضای آن استارتاپ. همان‌طور که گفتیم، در بدو امر این لیدر است که می‌تواند با تفکر خلاقانه، تیم‌سازی، تحلیل بازار و سایر مهارت‌های رهبری که دارد یک سرویس یا محصول عالی به بازار عرضه کند که در چنین برهه‌ای مهم‌ترین نقش را ایفا می‌کند اما در طول مسیر، مهم‌ترین نقش را اعضای تیم بازی خواهند کرد چرا که در چنین فازی کار به مراتب تخصصی‌تر از گذشته شده و مسلماً کارکنان دید به مراتب روشن‌تری از جزئیات کار نسبت به لیدر خود دارند.

خبر بد برای کسانی که قصد راه‌اندازی استارتاپ خود را دارند
خیلی از کسانی که قصد راه‌اندازی استارتاپ در ایران دارند با خواندن سرگذشت شرکت‌های بزرگ سیلیکون‌ولی و بزرگان دنیای فناوری دست به سیاست‌‌گذاری و ورود به دنیای کسب‌وکار می‌زنند اما پس از مدتی با سَد عظیمی از مشکلاتی مواجه می‌شوند که در کمتر جایی به آن‌ها حتی‌ اشاره‌ای هم نشده است که یکی از مهم‌ترین این مشکلات، نیافتن نیروی کار حرفه‌ای است.

بهتر است رودربایستی را کنار گذاشته و بدون هیچ‌گونه تعصبی قبول کنیم که دانشگاه‌ها نیروی آماده‌ٔ کار تحویل صنعت نمی‌دهند و از سوی دیگر هم برخی ویژگی‌های فرهنگی قضیه را حادتر می‌کنند که از آن جمله می‌توان به عدم کیفیت‌گرایی، عدم تعهد کاری، نداشتن خلاقیت، بی‌نظمی و … اشاره کرد که بدون شک این موارد و بسیاری مسائل دیگر صدمات جبران ناپذیری به اکوسیستم استارتاپی ایران می‌زنند.

مجدد برای روشن‌تر عمق این فاجعه، به ذکر مثالی دیگر می‌پردازیم. فرض کنیم استارتاپی داریم به اسم سکان آکادمی که وب‌گاهی در زمینهٔ آموزش برنامه‌نویسی است. فردی به نام بهزاد که خیلی علاقمند به آموزش دادن است، پس از کلی تست وارد تیم‌ می‌شود و شروع می‌کند به تولید محتوای آموزشی و او علیرغم اینکه تحصیلات آکادمیک دارد، اما هیچ تجربهٔ عملی در ترجمه و تألیف محتواهایی که غالباً به زبان انگلیسی تولید می‌شوند نداشته تا جایی‌ که اصطلاحی همچون The President of The Company را «رئیس‌جمهور شرکت» ترجمه می‌کند! این استارتاپ بدون در نظر گرفتن تجربهٔ کاری این عضو جدید خود، شروع به سرمایه‌گذاری روی او کرده و تمامی کم‌تجربگی‌هایش را به جان می‌خرد تا اینکه پس از چند ماه این عضو جدید با سیاست‌های تیم تنظیم‌ فرمان شده و با خیال راحت می‌توان مسئولیت‌هایی را به وی واگذار کرد تا خبر بد این است که در همین اثنی فیلش یاد هندوستان می‌کند! به عبارت دیگر، راه‌اندازی استارتاپ همچون کاشتن یک درخت سیب است بدین شکل که یک دانهٔ سیب در خاکی حاصل‌خیر کاشته‌ می‌شود و به آن آب داده‌ می‌شود، در برابر گرما و سرما از آن محافظت می‌شود تا اینکه به نهالی تبدیل می‌شود و پس از مدتی شروع به باروری می‌کند؛ اما قبل از آنکه بتوانید سیبی بچینید، آش و جاش از آنِ باغبان دیگری خواهد شد.

حال ممکن است این سؤال پیش بیاید که مسلماً آدم‌ها مجبور نیستند تا آخر عمر در یک شرکت یا استارتاپ باقی بمانند و هر کسی برای پیشرفت باید دست به کاری بزند که چنین دیدگاهی کاملاً درست است و هرگز منکر این واقعیت نمی‌شویم، اما هدف از بیان چنین چالش‌هایی این بود که اثبات کنیم استارتاپ راه انداختن فقط از بیرون زیبا است و زمانی که خود دست به راه‌اندازی یک کسب‌‌وکار نوپا می‌زنید، خواهید دید که چالش‌های فراوانی همچون از دست دادن نیروهایی که روی آن‌ها سرمایه‌گذاری کرده‌اید همواره پیش روی شما است (جالب است بدانیم که شرکت‌های بزرگی همچون اپل نیز از این چالش در امان نیستند به طوری که دیدیم این کمپانی چگونه سرپرست تیم زبان برنامه‌نویسی سوئیفت خود را از دست داد که برای کسب جزئیات بیشتر می‌توانید به مقالهٔ سازندهٔ زبان برنامه‌نویسی Swift اپل، به شرکت خودروسازی تسلا می‌پیوندد! مراجعه نمایید.)

راه‌کار نگاه داشتن نیروهای تراز اول چیست؟
برای عدم رویارویی با چالش‌های راه‌اندازی کسب‌وکار، راه‌کارهای زیادی پیش رو است که در ادامه دو مورد از مهم‌ترین آن‌ها را برخواهیم شمرد:

- اصلاً استارتاپ راه ‌نیندازیم
- و یا در حوزهٔ کاری خود برند شویم

در ارتباط با مورد اول، باید گفت که این گزینهٔ روی میز کاملاً تضمینی است (پاک کردن صورت مسئله) اما بپردازیم به راه‌کار دوم که چیزی نیست جز برند شدن در حوزهٔ کاری خود. یکی از دلایلی که سازمان‌ها، شرکت‌ها و کسب‌وکارهای نوپا اعضای خوب خود را از دست می‌دهند این است که رقبایی که توانسته‌اند در صنعت کاری خود برند شوند‌، ایشان را جذب می‌کنند. کار کردن در شرکت‌های برند مزایای مختلف دارد که یکی از مهم‌ترین آن‌ها، وزین شدن رزومهٔ کاری ما است اما این تنها یکی از مزایای کار در شرکت‌های برند است (برای آشنایی بیشتر با راه‌کارهای نوشتن یک رزومهٔ حرفه‌ای، به مقالهٔ چگونه یک رزومهٔ خوب به عنوان برنامه‌نویس یا توسعه‌دهنده بنویسیم؟ مراجعه نمایید.) برند شدن اتفاقی یک‌شبه و تصادفی نیست بلکه مستلزم کار حرفه‌ای، تیم‌ حرفه‌ای، لیدر حرفه‌ای، فضای کار حرفه‌ای، حقوق و مزایای خوب، محصول عالی، تجربهٔ کاری منحصر‌به‌فرد و … است و از همین روی کار کردن در شرکت‌های برند، مزایای بسیاری برای منابع انسانی از هر قشری خواهد داشت.

با این تفاسیر، اگر بتوانیم در صنعتی که در آن مشغول به فعالیت هستیم به جایگاه اول، یا نهایتاً جایگاه دوم، دست یابیم و به عبارتی به یک برند در آن حوزه تبدیل شویم، بدون شک محل کار رؤیایی خیلی از کسانی که به دنبال جایی برای کار کردن می‌گردند نیز مبدل خواهیم شد و احتمال از دست دادن نیروهای خوبمان کمتر و کمتر می‌شود اما توجه داشته باشیم که هیچ‌گاه به صفر نمی‌رسد. برای آشنایی بیشتر با اهمیت برند در کسب‌وکار، توصیه می‌کنیم به مقالات زیر مراجعه نمایید:

نتیجه‌گیری
با یک تیم حرفه‌ای می‌توان محصولی تکراری به بازار عرضه کرد و با پشت‌کار سهمی از بازار صنعت مربوطه را از آنِ خود کرد اما بدون برخورداری از تیمی حرفه‌ای، حتی اگر ایده‌ای بکر هم داشته باشیم محکوم به فنا خواهیم بود چرا که شتابدهنده‌هایی که کاربلد هستند به سادگی از ایده‌ٔ ما الهام گرفته، تیمی از بهترین‌ها تشکیل می‌دهند و ما را به پرتگاه شکست نزدیک می‌کنند.

آنچه در این مقاله ذکر شد، به‌ کلی برگرفته از کار در اکوسیستم استارتاپی ایران و چالش‌هایی است که نویسنده با آن‌ها روبه‌رو شده‌ است اما هرگز بدان معنا نیست که موارد مطروحه در مورد هر نوع استارتاپی نمود عینی پیدا می‌کنند و ۱۰۰٪ درست سهام لیدر چیست؟ هستند.

حال نوبت به نظرات شما می‌رسد. آیا دیدگاه‌های طرح شده در این مقاله برای شما هم مصداق عینی پیدا کرده‌اند و اگر اینچنین است، چه راه‌کار یا راه‌کارهایی برای برون‌رفت از چالش‌هایی از این دست پیشنهاد می‌کنید؟ نظرات، دیدگاه‌ها و تجربیات خود را با سایر کاربران سکان آکادمی به اشتراک بگذارید.

گروه فلزات اساسی لیدر بورس شد

یک هفته ای است که شاهد رشد قیمت کامودیتی ها هستیم به عنوان نمونه در روز گذشته مس ، روی، المینیوم و… بین ۱٫۵ تا ۳ درصد رشد قیمت داشتند. این رشد قیمت در بازار سرمایه تاثیر گذاشت به طریقی که گروه فلزات اساسی تبدیل به لیدر بورس شده است.

جهان اقتصاد نوشت: رشد کامودیتی ها موجب شد تا شاخص ۳۲۷ واحد رشد کند. باید گفت ککه بازار سهام کشور در دو هفته اخیر با حرکت در یک مسیر صعودی نسبتا پرشتاب چهره مناسبی از خود به نمایش گذاشت. این روند به ویژه در چند روز اخیر شدت بیشتری داشت تا جایی که صفوف خرید میلیونی در سهام برخی صنایع به خصوص فلزی‌ها و همچنین افزایش نسبتا مناسب ارزش روزانه معاملات (با توجه به متوقف بودن تعداد زیادی از نمادها و خارج بودن آنها از گردونه معاملات) بیش از پیش نوید عبور شاخص از سقف مهم ۸۲ هزار واحدی را داد.

در جریان معاملات روز گذشته نیز بیشترین تاثیر بر رشد نماگر اصلی بازار سهام مرهون افزایش قیمت برخی نمادهای زیر‌مجموعه گروه فلزات اساسی بود. زیرا علاوه بر رشد کامودیتی ها، نماد های متوقف شده این گروه نیز باز شدند و مورد معامله قرار گرفته اند مانند «فملی و فخوز».

از اوایل خرداد ماه سال جاری فضای مثبتی در معاملات فلزات پایه در بازار‌های جهانی به وجود آمد. این فضای مثبت تحت تاثیر اعلام رشد اقتصاد چین و همچنین رشد تولیدات صنعتی به رشد چشمگیر قیمت فلزات رنگین انجامید. این موضوع تعدیل مثبت سودآوری در صورت‌های مالی نمادهای زیر‌مجموعه این گروه را به‌دنبال داشت.

بدین ترتیب، شاخص کل قیمت و بازده نقدی بورس اوراق بهادار تهران در پایان معاملات روز چهار شنبه چهارم مرداد ماه ۹۶ با افزایش ۳۲۷ واحدی روی رقم ۸۱ هزار و ۵۰۹ واحد ایستاد.

شاخص کل هم ‌وزن اما با کاهش ۳ واحدی عدد ۱۷ هزار و ۸۱۹ واحد را به نمایش گذاشت.

شاخص سهام آزاد شناور نیز با افزایش ۳۲۱ واحدی به رقم ۸۹ هزار و ۹۳۴ واحد دست یافت.

شاخص بازار اول اما در حالی با افزایش ۳۵۰ واحدی به رقم ۵۷ هزار و ۲۳ واحد دست یافت که شاخص بازار دوم با افزایش ۵۴ واحدی عدد ۱۷۸ هزار و ۱۵۱ واحد را به نمایش گذاشت.

روز چهار شنبه همچنین شاخص کل فرابورس (آیفکس) بدون تغییر محسوسی به ۹۲۰ واحد رضایت داد.

براساس این گزارش، روز چهار شنبه معاملات سهام در نماد معاملاتی شرکت های ملی صنایع مس ایران با ۱۰۹ واحد ،فولاد خوزستان با ۱۰۰ واحد و فولاد مبارکه با ۹۸ واحد افزایش بیشترین تاثیر مثبت را بر محاسبه شاخص کل بورس به نام خود ثبت کردند.

در مقابل، معاملات سهام در نماد معاملاتی شرکت های مخارات ایران با ۶۳ واحد ، ایران خودرو با ۴۶ واحد و تاپیکو با ۴۴واحد کاهش بیشترین تاثیر منفی را در برآورد این نماگر به دوش کشیدند.

ارزش کل معاملات روز چهار شنبه بورس تهران به بیش از ۳۴۲ میلیارد تومان نمایش داده شد که ناشی از دست به دست شدن بیش از یک میلیارد سهم و اوراق مالی قابل معامله طی ۹۸ هزار و ۷۶۸ نوبت داد و ستد بود.

طی معاملات روز چهار شنبه نماد معاملاتی شرکت‌های پتروشیمی امیرکبیر، لوازم خانگی پارس، نوسازی و ساختمان تهران، قند هگمتان، توسعه معدنی و صنعتی صبانور، پتروشیمی فارابی، اوراق مشارکت پتروشیمی گچساران، قراردادهای اختیارمعامله ملی‌ صنایع مس ایران، اوراق اختیار فروش تبعی گروه صنعتی پاکشو، اوراق اختیارفروش تبعی پتروشیمی شازند، قراردادهای اختیارمعامله معدنی و صنعتی گل‌گهر، مهندسی نصیرماشین، فولاد آلیاژی ایران، سرامیک‌های صنعتی اردکان، گروه صنعتی پاکشو، سازه‌ پویش، سیمان تهران، ماشین‌سازی نیرومحرکه، تولیدی شیشه دارویی رازی، سیمان شمال، اوراق اختیارفروش تبعی سهام گروه دارویی سبحان، اوراق گواهی سپرده عام بانک پارسیان، زرین معدن آسیا و حق تقدم خرید سهام آن، داروسازی تولید دارو،‌سیمان مجد خواف، اقتصادی و خودکفایی آزادگان، نیروسرمایه از سوی ناظر بازار سهام در حالی بازگشایی شدند که هیچ نماد معاملاتی روز چهار شنبه نیز متوقف نماند

برا ساس این گزارش، روز چهار شنبه در بازار ۲ بورس تهران که به معاملات درون‌گروهی سهامداران عمده اختصاص دارد ۸۰ ملیون سهم پتروشیمی شازند به ارزش بیش از ۱۶ میلیارد تومان به کدهای درون‌گروهی سهامدادر عمده انتقال یافت کمتر از ۵۰ میلیون سهم بانک خاورمیانه نیز به ارزش بیش از ۱۳ میلیارد تومان به کدهای درون‌گروهی سهامدار عمده جابه‌جا شد.

همچنین اندکی بیش از ۲۱ میلیون سهم گروه دارویی سبحان به ارزش بیش از ۱۰ میلیارد تومان کدبه‌کد شد. در عین حال ۲۰ میلیون سهم زامیاد به ارزش یک و نیم میلیارد تومان به کدهای درون‌گروهی سهامدار عده انتقال یافت و در عین حال کمتر از ۱۳ میلیون سهم پتروشیمی مبین به ارزش بیش از ۴٫۵ میلیارد تومان کد به کد شد. در فولاد مبارکه اما روز چهار شنبه بیش از ۸ میلیون سهم به ارزش بیش از یک میلیارد تومان به کدهای درون‌گروهی سهامدار عمده جابه‌جا شد.

گزارش روز بازار سهام: خودرو حامی بازار سهام

گزارش روز بازار سهام: خودرو حامی بازار سهام

یکشنبه هر هفته شاهد افزایش عرضه در کلیت بازار بودیم اما این هفته با یکشنبه های دیگر متفاوت بود چرا که آغاز هفته سوم ابان 1400 در ادامه رشد قیمت هفته گذشته موجب شد تا ما شاهد افزایش تقاضا در کلیت بازار باشیم. بازار بورس تهران درنیمه دوم معاملات روز گذشته با بازگشت شستا و فارس مدار مثبت خود را حفظ کرد اما عرضه ها در پالایشی ها، بطوری بود که انتظار افزایش عرضه در داد وستد روز یکشنبه را می توان داشت.

روز یکشنبه بازار سهام با لیدری خودرویی ها از جمله نماد خودرو در مدار مثبت آغاز بکار کرد ولی در مقابل نمادهای فلزی و پالایشی ها در مدار منفی آغاز کار کردند. نمادهای وتجارت، خساپا، وبصادر و خودرو بدلیل نوسان 20 درصد 1 ساعت مجاز متوقف شدند.

مثبت زوری با سپر خودرویی ها

جدال خریداران و فروشندگان در دقایق نیمه اول بازار سهام در روز یکشنبه به قدری بالا بود که نه تنها هیجان چاشنی معاملات سهامداران شده است بلکه سیو سود برخی از آنها هم موجب شده تا در اکثریت نمادهای بزرگ و کوچک شاهد افزایش عرضه باشیم. بازار سهام مثبت های زوری با سپر خودرویی ها را در حال تجربه می کرد. عرضه ها به قدری بالا گرفت که شاهد کاسته شدن مثبت های نماگر بورس تهران بودیم. همچنین در بازار روز گذشته صندوقهای درآمد ثابت با خروج پول حقیقی روبرو بودند که این نقدینگی سر از نمادهای معاملاتی در آورد و محصولات شیمیایی دیروز با ثبت بیشترین میزان ورود پول حقیقی به ناکامی چند وقت اخیر پایان دادند.از طرفی رشد دلار هم به بازار بورس تهران آمد و موجب رشد ادامه دار بازار سهام گردید.

سیلی سرخ فروشندگان بر نمای بازار سهام

همانطور که گفتیم، روز جاری را باید را باید بنام فروشندگان به ثبت رساند چرا که قدرت نمایی این دسته در نیمه اول معاملات همیشه بالا بوده و تقاضا در نیمه اول روز یکشنبه همیشه تضعیف شده است و امروز هم مستثنی از این موضوع نیست. بازار سهام که در معاملات روز شنبه در مدار مثبت و با رشد خیره کننده بیش از 42 هزار واحد روبرو بود، اکنون در برخی از نمادهای بزرگ با سیو سود سهامداران کوتاه مدتی مواجه است و شاهد نوسانات منفی و متعادل در اغلب این نمادها بودیم. اما نکته قابل توجه در معاملات این روزها، لیدری نماد خودرو در بازار بورس تهران بود. بطوری که داد و ستد این نماد می تواند تا حدودی تعیین کننده روند بازار سهام باشد. با شایعات حذف قیمت گذاری دستوری و آزاد سازی قیمت خودرو ، شاهد افزایش تقاضا در صنعت خودرو بودیم.

و اما اتفاقات مهم در معاملات این دو روز اخیر می توان از رکورد زنی ارزش معاملات خرد بگوییم تا رکورد زنی حجم داد وستد در نمادهای خودرویی که در نماد خودر بیش از 2 میلیارد و 300 میلیون برگه سمه به ثبت رسید و در نماد خساپا بیش از 1 میلیارد تومان داد و ستد صورت گرفت. ارزش معاملات کل نیز بیش از 11 هزار میلیارد تومان به ثبت رسبد که بیش از 6 هزار میلیارد آن مربوط به ارزش معاملات خرد در بورس و فرابورس بوده است.

حرکت نقدینگی از صندوق ها و ورود به سهم و از طرف دیگر فرش سرخ فروش حقوقی ها در تغییر سهامداران از نکات داد وستد در این چند روز است.

براساس آمار اعلامی بانک مرکزی، نرخ سود بین بانکی دوباره در مسیر افزایشی بالای 20 سهام لیدر چیست؟ درصد قرار گرفت.البته بعد از اعلام برنامه فروش اوراق بدهی دولت در روز سه شنبه و متعاقب آن، لغو برنامه این فروش توسط بانک مرکزی، سیگنال های مثبتی به بازار سهام ارسال شد که تا حدی از موج های منفی در بازار سهام کاست. به دنبال مهمترین سیگنال های ارسالی، چالش معاملات بازار سهام در روز یکشنبه همزمان با تعطیلی کامودیتی ها، تغییر الگوی رفتاری بورس بازان در نیم ساعت پایانی معاملات روز شنبه بود. معامله گران در نیم ساعت پایانی به شدت شاهد کاهش ارزش صف های خرید و افزایش صف های فروش و به همان نسبت کاهش نسبت تعداد نمادهای خرید در برابر نمادهای فروش بودند. در روز یکشنبه اگرچه خریداران در سمت تقاضا با توان بالایی به دنبال عبور شاخص از نیمه اول کانال 1.4 میلیون واحد هستند اما برای عبور از نقطه حمایتی 1.445 میلیون واحد، باید منتظر استمرار توان خریداران در سمت نمادهای تورمی ریالی بود .

حال به بررسی روند برخی از نمادها و گروه ها می پردازیم :

شاخص کل : معاملات روز جاری متعادل و با لیدری خودرویی ها آغاز بکار کرد اما حماسه آفرینان شاخص بورس تهران در نیمه دوم معاملات روز جاری بیش از 9600 واحد نماگر بورس تهران را منفی کردند.

شاخص هم وزن: جدال فروشندگان و خریداران در نمادهای کوچک هم موجب قدرت نمایی فروشندگان شد و شاهد افت بیش از 1500 واحدی نماگر هم وزن بودیم.

فلزی ها : معاملات این گروه از همان دقایق ابتدایی با قدرت نمایی فروشندگان آغاز شد اما رفته رفته فشار فروش و سیو سود سهامداران به قدری بالا رفت که شاهد افت های بالای 4 درصد در بزرگان این گروه من جمله فولاد، فملی، ذوب و سایر نمادها بودیم.

خودرویی ها: بازار سهام در معاملات روز جاری با سپر خودرویی ها توانست نیمه اول خود را با فروشنده کمتری سپری کند اما جدال خریداران و فروشندگان به قدری در نیمه دوم بازار بالا بود که شاهد عرضه صفوف خرید خودرویی ها من جمله نماد خودرو (لیدر این روزهای بازار) بودیم اما در نهایت نماد خودرو با عبور از حجم بیش از 2 میلیارد برگه سهم توانست مجددا در سقف قیمت روزانه با صف خرید همراه شود. حجم معاملات خساپا هم بالای 1 میلیارد و 300 میلیون برگه سهم قرار گرفت. حجم های امروز خودرویی ها نشان از قدرت این گروه و لیدری آنها در بازار سهام می دهد.

محصولات شیمیایی:گروه محصولات شیمیایی متعادل و در برخی از نمادها مثبت دنبال شد. نوری در قیمت بالای 12 هزار تومان توانست رشد نزدیک به 2 درصد را به ثبت برساند. پترول رشد بیش از 2 درصد را در قیمت 327 تومان به ثبت رساند.

فرآورده های نفتی :نوسانات منفی در نیمه دوم بازار با افزایش عرضه ها موجب سرخ پوشی نمادهای این گروه شد. شبندر در قیمت 645 تومان با ثبت حجم بیش از 166 میلیون برگه سهم باز هم در صدر بیشترین نمادهای داد وستد در این گروه قرار گرفت. شپنا افت بی از 3 درصد و شبندر افت بیش از 4 درصد را به ثبت رساند.

بانکی ها : در بازار روز جاری زمزمه هایی مبنی بر بازگشت نماد بانک ملت به مدار معاملات به گوش می رسید. نوسان 20 درصدی قیمت در نماد وتجارت این نماد را در دقایق ابتدایی مجاز محفوظ کرد. اما تجارت با افزایش عرضه با گذشت یکساعت به مدار معاملات بازگشت ولی با نزدیک شدن به دقایق پایانی داد وستد شاهد افزایش تقاضا در این نماد بودیم.

کلیت بازار : بازار سهام در یکشنبه این هفته هم با افزایش عرضه در اغلب نمادها دنبال شد و شاهد لیدری خودرویی ها در معاملات روز جاری بودیم اما با این تفاوت که در دقایق پایانی معاملات شاهد افزایش تقاضا بودیم. همچنین در بازار روز جاری شاهد ثبت و رکوردزنی ارزش معاملات خرد و همچنین رکورد زنی در حجم داد و ستد خودرویی ها بودیم.

هیچ‌وقت نگران موفق شدن نباشید! شما کارتان را به بهترین شکل ممکن انجام دهید، و آن موقع موفقیت خودش به سراغتان خواهد آمد..

کارشناس بازار: الناز جمالی

برای خواندن مصاحبه با کارشناسان روی گفتگو و مصاحبه کلیلک کنید.

گزارشات روزانه‌ی بازار سرمایه در گزارش روز بخوانید.

بایدها و نبایدهای سرمایه‌گذاری چیست؟ آموزش بورس را در مقالات آموزشی بخوانید

بازار سهام در 1401 با ثبات تر شد

بازار سهام در 1401 با ثبات تر شد

بورس تهران درحالی‌که توانست به مقاومت روانی یک میلیون و 600 هزار واحدی برسد و حتی کمی نیز از آن فراتر برود، اما روندی نزولی به خود گرفت و شاخص کل دچارکاهش شد، به نحوی که تا محدوده ۱،۵۱۴ میلیون واحدی هم رسید اما با جبران بخش کوچکی ازآن، در هفته نیمه تعطیل گذشته بازدهی منفی ۱،۵ درصدی را به ثبت رساند.

روزنامه ایران: با این همه باید اذعان داشت که بازارسرمایه، اکنون به لحاظ بنیادی در بهترین موقعیت سرمایه‌گذاری قرار دارد و حتی با توجه به انتظارات تورمی، پتانسیل خوبی هم برای رشد بازار فراهم شده است. واقعیت این است که نگاه برخی سرمایه‌گذاران به بازار سرمایه در دوسال گذشته به‌دلیل رشد بی‌محابای شاخص بورس تغییرکرده و چنین تصوری در بین آنها ایجاد شده که به‌ محض ورود سرمایه‌های خود به این بازار می‌توانند در مدت‌زمان کوتاه، بازدهی کلانی را از این بازار به دست آورند. درحالی که چنین تصوری از این بازار درست نیست و سرمایه‌گذاران باید نگاه خود را به این بازار تغییر دهند تا بتوان شاهد روزهای معقول در این بازار باشیم. از نگاه بسیاری شاخص بورس در سال ۱۴۰۱ روند مثبتی خواهد داشت و حتی ممکن است رکوردشکنی هم کند. بنابراین سهامدارانی که باید به‌دنبال کسب بازدهی معقول از این بازار باشند؛ نباید به نوسانات ایجادشده در مقطع فعلی بازار توجه کنند. با این همه بسیاری می‌پرسند که روند بازار در سال‌جاری چگونه خواهد بود و آیا بازار سرمایه نسبت به سایر بازارهای موازی، جذابیت و ارزندگی لازم را دارد؟ «محمد بختیارنصرآبادی» تحلیلگر بازارهای مالی در گفت‌و‌گو با «ایران» به تحلیل وضعیت بازار سهام پرداخته که از نظر می‌گذرد:


باتوجه به شرایط فعلی بازار و ارزندگی بسیاری ازسهم‌ها، چرا برخی از معامله‌گران حقیقی خروج را به ماندن در بازار سهام ترجیح داده‌اند؟
شرکت‌های تولیدی در شرایط فعلی بازار، ظرفیت بنیادی خوبی دارند و بسیاری از مصوبات ابلاغی هم درشرایط فعلی به نفع بازارسرمایه است.
ناگفته نماند که اکنون بازار موازی فعالی درکنار بازار سهام وجود دارد که سهولت در ورود وخروج ازاین بازار به‌عنوان یک عامل باعث شده تا افرادی که جذابیت را درسایر بازار‌های موازی می‌بینند بسرعت، خروج از بازار سهام را به ماندن ترجیح می‌دهند تا از بازارهای موازی هم یک کسب سود داشته باشند. بسیاری حقیقی‌های حال حاضر، از سال‌های قبل‌تر در این بازار حضوردارند زیرا عمده افرادی که در دوسال اخیر وارد بازار شده بوده‌اند تا اکنون از بازار خارج شده‌اند یا آنهایی هم که مانده‌اند فعالیت خاصی ندارند و پرتفوی خود را نگه داشته‌اند تا به یک حد مشخصی برسد. به نظر می‌رسد افرادی که در این شرایط از بازار خارج می‌شوند افراد هوشمندتری هستند ودر زمره جاماندگان سال 98 و 99 نیستند چون بازار نسبت به سال 99 حدود 80 درصد ریخته و رشد 20 درصدی اخیر برای آنها چندان جذاب نیست. بعد از فاز نزولی بازار سرمایه، سرمایه‌گذاران بازار سهام چندان دنبال پول‌های آنچنانی نیستند و بازدهی 15 درصدی کوتاه‌مدت هم در سایر بازار‌ها برای آنها رضایت‌بخش است، بنابراین پول خود را از بورس خارج کرده و یک سود کوتاه‌مدت از بازار سکه می‌گیرند.


با یک مقایسه بین ارزندگی و بازدهی در بین بازار سرمایه، مسکن و طلا، کدام بازار جذابیت بیشتری را دارد؟
در اقتصاد حال حاضر، به نظر می‌رسد که اعتماد عموم مردم به بازار طلا و سکه و ملک بیشتر از بازار سرمایه است؛ یعنی عموم مردم راحت‌تر وارد این بازارها شده و نگاه منفی‌تری به بازار سهام دارند. ولی درمورد این‌که کدام بازارمی تواند جذاب‌تر باشد باید گفت که بازارملک به‌ دلیل بالا بودن قیمت‌ها چندان جذاب نیست، چون قیمت‌ها در بازار ملک بالا بوده و نیازمند سرمایه‌گذاری سنگین است، اما بازار سهام و سکه و طلا همچنان می‌تواند جذاب باشد.


با توجه به نوسانات اخیر نرخ ارز آیا انتظار می‌رود که بازار سرمایه با یک تأخیر زمانی روند خود را اصلاح کند؟
اصولاً درمورد اصلاح وضعیت بازار سهام به‌ دلیل نوسانات نرخ ارز در بازار سرمایه دو دیدگاه وجود دارد. چون اقتصاد کشور نسبت به اقتصادهای کشورهای توسعه‌یافته، اقتصاد کوچک‌تری بوده و فعالان بازارسرمایه کشور هم نسبت به سایر بازارسرمایه کشورهای پیشرفته کمتر است، این تأخیر در جبران ملاحظه می‌شود اما هرچه که بازار سهام پخته‌تر می‌شود، فاصله این تأخیر در جبران بازار سهام نسبت به اصلاح قیمت ارز کمتر می‌شود. یک دید دیگراین است که فعالان بازار سرمایه می‌پرسند دلیل افزایش قیمت ارز چه بوده، آیا این افزایش نرخ یک روند طبیعی مانند تورم بوده که در این صورت می‌پذیرند و بازار نسبت به آن واکنش نشان می‌دهد اما گاهی بازار از نوسانات نرخ ارز نگران می‌شود که دلیل این افزایش آیا یک پدیده سیاسی است؟
در هر صورت و به عبارتی ساده‌تر، بازار سرمایه صبر می‌کند تا علت نوسانات نرخ ارز را کشف کند.


در بازار سهام سال‌جاری چند تفاوت مهم معاملاتی مشاهده می‌شود این تفاوت‌ها چیست؟
درسال 1401 دو اتفاق خوب در بازارسرمایه رخ داد که باید آنها را به فال نیک گرفت. بازار سهام از حالت تک لیدر بودن خارج شده درحالی که درسال‌های گذشته برای نجات بازار بسیاری بر حمایت از یک سهم به‌عنوان لیدر باور داشتند و معتقد بودند که حمایت از آن لیدر، بازار را نجات خواهد داد اما در معاملات امسال، هر روز یک سهم لیدر است. دوم اینکه بازار در خرید و فروش بشدت تحلیل‌محور شده و بعد از بازار هیجانی 99 تا 1400 اکنون بازار مبتنی بر تحلیل بوده و تحلیلگران ابتدا روند و وضعیت بازار سرمایه را تحلیل می‌کنند و سپس به خرید سهم مبادرت می‌ورزند و هیجان در بازار سهام امسال، بشدت کمتر شده است.


روند تورم در بازارهای بین‌المللی تا چه میزان بر بازار داخل تأثیرگذار خواهد بود؟
در دو سال گذشته، یک سیکل قیمتی خوبی در بازار جهانی مشاهده شد ازجمله در بخش انرژی و کشاورزی. اما به نظر می‌رسد که بازارهای بین‌الملل به آرامی خود را آماده توقف سیکل صعودی و ورود به سیکل نزولی کرده هرچند که جنگ اوکراین و روسیه ورود به سیکل نزولی در بازار بین‌الملل را اندکی به تأخیر انداخت اما درکل انتظار می‌رود که وارد سیکل منفی شویم. بنابراین افرادی که می‌خواهند روی سهم‌هایی که کاملاً به قیمت‌های جهانی وابسته هستند سرمایه‌گذاری کنند باید به این امر هم توجه کنند. از طرف دیگر، با توجه به شرایط داخلی، به نظر می‌رسد که برخی صنایع از جمله صنعت دارو وغذا در آینده ریسک چندانی نداشته باشند و خرید این دسته از سهم‌ها جذاب خواهد بود. اما فراموش نکنیم که سهم‌های با p/e پایین جای نگرانی زیادی ندارند و دراین بازار برخی از سهم‌ها را می‌توان حتی با چشم بسته خرید. واقعیت این است که با توجه به اینکه بازار سهام دو فاز هیجانی را از مدتی قبل پشت سر گذارده، بنابراین افرادی که قصد ورود به بازار سهام را دارند با دید میان‌مدت و بلندمدت وارد بازار سهام شوند. ناگفته نماند که عمده افراد در بازار سهام دنبال سود‌آوری هستند و فقط فاکتورeps را می‌بینند در حالی که باید فروش یک شرکت را مورد توجه قرار دهند؛ شرکتی که فروش خوبی دارد وp/e پایینی دارد، عموماً ارزش سرمایه‌گذاری دارد.
ساده‌تر اینکه دراین بازار، سهم‌های با p/e حدود 5 درصد دارای حد متعادلی بوده و حتی سهم‌های با p/e 8 درصد هم جذاب هستند.

شناسایی نوسان‌گیران بزرگ بورس

شناسایی نوسان‌گیران بزرگ بورس

بورس تهران امروز هم مسیر صعودی را ادامه داد. پس از ریزش‌های سنگین ماه‌های گذشته رشد بورس خبر خوبی برای سرمایه‌گذاران آن است و در این موضوع هیچ تردیدی نیست. اما نکته اساسی که ممکن است از آن غفلت شود اینکه آیا دلیل رشد بورس ارزندگی است؟ در حالی‌که بسیاری از تحلیلگران بر ارزندگی سهام در هفته‌های گذشته تاکید داشتند می‌توان به این موضوع وزن داد. اما در این میان نکته نگران‌کننده تحرکاتی است که از هفته گذشته برای سبز کردن شاخص در سازمان بورس آغاز شده است. این تحرکات این شائبه را پررنگ ساخته که به هر طریقی هدف تنها سبز نگه داشتن بورس است. حتی چرخش از پالایشی‌ها به سمت خودرویی‌ها در معاملات امروز نیز بعضا در همین راستا مطرح می‌شود. ریسک چنین تحرکاتی برای بورس تهران و فعالان آن با هدف سبز نگه داشتن تابلوی سهام در کوتاه‌مدت بالا به نظر می‌رسد.

بورسان: بورس تهران امروز هم مثبت بود. پس از سقوط سهام در هفته‌های گذشته رشدهای روزهای اخیر امید را به محافل بورسی‌ بازگردانده است. امروز بورسان در گزارش‌های خود به اثر نگران‌کننده حمایت‌های دستوری از سهام بر بورس تهران اشاره کرد و بعضا این برداشت اشتباه مشاهده شد که شاید بورسان با رشد سهام مخالف است. با این حال نکته نگران‌کننده ماجرا گرد هم آمدن حقوقی‌ها و احتمالا حقیقی‌های بزرگ است تا به این وسیله از سهام حمایت کنند.

اما این موضوع جنبه دیگری نیز دارد. زمانی‌که این پول‌های بزرگ دور هم جمع می‌شوند امکان ایجاد رانت، فساد و به دنبال آن نوسان‌گیری از سهامداران خرد بیشتر فراهم می‌شود. فکر کنید شما در چنین جلسه‌ای به صورت مستقیم یا غیرمستقیم حضور دارید و می‌دانید که هدف حمایت، خرید کدام سهام برای داغ کردن بازار است. طبیعتا شما می‌توانید از این اطلاعات استفاده کرده و روی موج صعودی سوار شوید. طبیعتا با رانت اطلاعاتی موجود می‌دانید چه زمانی هم پایان این موج حمایتی است و احتمالا با کسب سود حداکثری از این رالی خارج می‌شوید.

اما شما (که به این رانت اطلاعاتی دسترسی داشته‌اید) سهام را در ابتدای موج از چه کسی خریداری کرده‌اید و شاید مهمتر از آن در پایان این موج به چه کسانی سهام خود را می‌فروشید و عاقبت خریداران نهایی سهام چیست؟ اینجاست که تنها باید امیدوار بود که ارزندگی سهام مانع از سقوط سهام و کاهش ارزش سرمایه این خریداران نشود، چون حقوقی‌ها تا ابد پول برای حمایت از بورس ندارند. بر این اساس این جنبه سبزهای حمایتی و با تبانی حقوقی‌ها همیشه نادیده گرفته می‌شود. در این بین دامنه نوسان نیز کار را برای این نوسان‌گیران بزرگ به مراتب آسان‌تر می‌کند.

هفته گذشته دهقان دهنوی، رییس پیشین سازمان بورس مصاحبه‌ای جذاب و کامل با بورسان داشت که توصیه می‌شود حتما این مصاحبه را مشاهده کنید. برش کوتاهی را در این پست مشاهده می‌کنید که خاطرات دهقان دهنوی از جمع شدن حقوقی‌ها برای مثبت کردن بورس را مرور می‌کند. چند نکته اساسی در این ویدیو وجود دارد که به وضعیت این‌روزهای بورس تهران بسیار نزدیک است: تلاش برای مثبت کردن بورس به واسطه لیدرها یا جلسه حقوقی‌ها برای مثبت کردن سهام. دهنوی به درستی به این نکته اساسی را اشاره می‌کند که “تبانی حقوقی‌ها برای خرید سهام جرم است”.

تلاش برای تغییر لیدر در معاملات امروز؟

از میانه معاملات امروز، سهام خودرویی و بانکی با افزایش تقاضای سنگین همراه شد. بعضا جهش قیمتی خودرویی‌ها را به اخبار واگذاری احتمالی سهام ایران خودرو و سایپا ربط می‌دهند. به هر دلیلی سهام ایران خودرو با افزایش تقاضا همراه شد و در نهایت نیز به صف خرید سنگین نشست. در هفته‌های گذشته نیز چندین بار چنین تحرکاتی در سهام ایران خودرو مشاهده شد که عمدتا به فضای مذاکرات ربط داده می‌شد اما در شرایط فعلی وضعیت متفاوتی رقم خورده است که یادآور برخی از خاطرات است.

موضوع لیدر در بورس تهران همیشه مورد بحث بوده است. لیدر را سهمی می‌نامیدند که در کانون توجه بازار قرار گیرد و جو مثبت یا منفی ناشی از فضای معاملاتی این سهم به کل بازار سرایت می‌کند. حالا پس از اتفاقات روزهای اخیر و تلاش برای رشد سهام از جناح‌های مختلف این نگرانی وجود دارد که مدیران بورسی برای رشد سهام به این نتیجه رسیده باشند که لیدر تازه‌ای غیر از پالایشی‌ها نیاز است. این موضوع می‌تواند با القای سایرین در ذهن مدیران بورسی شکل گرفته باشد. اگر این سناریو درست باشد باید تاکید کرد که حمایت‌های این‌چنینی به مراتب آسیب بیشتری نسبت به منافع احتمالی کوتاه‌مدت برای بازار سهام دارند. همچنین باید گفت اشخاصی که به راحتی به رانت‌های اطلاعاتی برای ایجاد جو حمایتی دسترسی دارند بیشترین سود و بقیه احتمالا اگر بخت با آن‌ها یار نباشد زیان خواهند کرد. البته این تنها یک سناریو است.

به صورت کلی سهام ایران خودرو در حالی ارزش بازار بیش از ۲ میلیارد دلار را دارا است که زیان انباشته ۱.۴ میلیارد دلاری دارد. ارزش بازار سایپا نیز در حالی بیش از یک میلیارد دلار است که زیان انباشته این شرکت به حدود ۸۰۰ میلیون دلار می‌رسد. تاکید می‌شود سهام لیدر چیست؟ که هدف منع یک معامله‌گر برای عدم شرکت در معاملات یک سهم نیست و صرفا تلاش برای آگاه‌سازی از شیوه و زمین بازی کنونی است.

تداوم خروج پول‌های حقیقی، زنگ خطری برای سهامداران خرد

اگر این فرض را بپذیریم که دولت، سهامداران حقوقی و برخی حقیقی‌های بزرگ در تلاش برای روندسازی در بورس هستند (مساله‌ای که شواهد آن را کاملا تایید می‌کند) باید در نظر داشت که این روند زمانی می‌تواند پایدار باشد که به ورود پول‌های خرد به بورس منجر شود.

اما در ۴ روز صعودی اخیر تنها یک روز ورود پول داشتیم و در مجموع این ۴ روز ۳۵۵ میلیارد تومان سرمایه حقیقی دیگر از بازار خارج شده است. این بدان معناست که نقدینگی حقوقی‌ها برای حمایت از سهام و ایجاد موج صعودی در حال محدود شدن است. بسته به میزان نقدینگی این سهامداران، موج ایجاد شده می‌تواند طولانی‌تر شود. اما در نهایت نقطه‌ای به پایان می‌رسد و این بدان معناست که سهامداران خردی که در آخرین مرحله سهام را از این فعالان بزرگ بازار خریده‌اند بزرگ‌ترین زیان‌دیدگان بورس خواهند بود.

باز هم تاکید می‌شود که این روند امکان کسب سود را برای فعالان خرد مهیا می‌کند. اما ریسک زیان را نیز برای بازیگران غیرآشنا به روند بالا خواهد برد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.