نکته مهم این است که برای هر معامله و مقدار پیپ که سود یا ضرر می کنید ضریب اهرمی یا لوریج هیچ تاثیری در مقدار ارزش هر پیپ ندارد. خیلی از افراد تصور می کنند اگر ۱۰ پیپ سود کنند و ضریب اهرمی بالاتری داشته باشند مقدار بیشتری دلار درامد دارند!
ضریب اهرمی – لوریج (Leverage)
قبل تر در مطلبی با عنوان مفاهیم پایه در بازار فارکس به طور مختصر لوریج یا ضریب اهرمی را معرفی کردیم. حال به طور مفصل و با ذکر مثال هایی سعی می کنیم مطلب را واضح تر برای شما بیان کنیم.
در این مطلب می خوانید:
لوریج (Leverage)
اهرم، ضریب اهرمی یا لوریج ابزار مهمی در بازار فارکس است که توسط بروکر ها یا همان کارگزاری ها در اختیار معامله گران قرار می گیرد تا معامله گران یا همان تریدر ها بتوانند با مقادیر بزرگتری نسبت به موجودی حساب خود وارد یک معامله شوند. زمانی که لوریج حساب معاملاتی شما بر روی ۱:۱۰۰ (یک به صد) باشد شما می توانید با موجودی حساب ۱ دلار وارد یک معامله ۱۰۰ دلاری شوید. در واقع می توان گفت با ضریب ۱:۱۰۰ قدرت معامله حساب شما ۱۰۰ برابر می شود. بروکر های مختلف مقادیر متفاوتی از لوریج را ارائه می دهند.
مثال از عملکرد ضریب اهرمی
در نظر بگیرید شما می خواهید یک معامله ۱۰۰۰ دلاری انجام دهید. در این وضعیت اگر لوریج شما ۱:۱۰۰۰ باشد تنها موجودی ۱ دلار نیاز است. اگر لوریج شما ۱:۱۰۰ باشد تنها ۱۰ دلار موجودی نیاز دارید و اگر ۱:۵۰۰ باشد تنها ۲ دلار موجودی در حساب خود باید داشته باشید. در واقع شما باید توجه به موجودی حساب خود و مقدار ضریب اهرمی حساب معاملاتی، محاسبه کنید تا چه حجمی می توانید وارد معاملات شوید.
ضریب اهرمی، خوب یا بد
با توجه به مطالبی که قبل تر گفته شد، ضریب اهرمی یا لوریج این قدرت را می دهد تا چندین برابر موجودی حساب خود وارد معامله شوید. بیان این مطلب ضروری است که شما به همین میزان هم ریسک معامله یعنی سود و ضرر خود را نیز زیاد می کنید. این موضوع که شما می توانید مثلا تا ۵۰۰ برابر سرمایه خود وارد معامله شوید طبیعتا باعث می شود با یک اشتباه کوچک خیلی سریعتر موجودی حساب خود را صفر کنید و اصطلاحا کال مارجین شوید. اهرم بالا این قدرت را در حساب شما ایجاد می کند تا با حجمی بیشتر از مقادیر معمولی وارد معامله شوید و این حجم زیاد یعنی حجم سود و ضرر بیشتر برای شما.
شما با یک حساب ۲۰۰ دلاری و لوریج ۱:۱۰۰ نمی توانید بیشتر از حدود ۰.۲ لات معامله کنید. در این حالت هر پیپ حرکت قیمت ۲ دلار سود یا ضرر می سازد. شما در همین حساب با لوریج ۱:۱۰۰۰ می توانید ۲ لات معامله کنید یعنی هر پیپ حرکت قیمت ۲۰ دلار! بدیهی است اگر در جهت مورد تحلیل شما حرکت کند سود سرشاری عاید شما می شود ولی در صورت اشتباه به سرعت و در چند حرکت حساب ۲۰۰ دلاری شما صفر می شود!
نکته مهم این است که برای هر معامله و مقدار پیپ که سود یا ضرر می کنید ضریب اهرمی یا لوریج هیچ تاثیری در مقدار ارزش هر پیپ ندارد. خیلی از افراد تصور می کنند اگر ۱۰ پیپ سود کنند و ضریب اهرمی بالاتری داشته باشند مقدار بیشتری دلار درامد دارند!
ضریب اهرمی چقدر باشد؟
این طور به نظر می رسد با توجه به مطلب قبلی و مثال های گفته شده درک کرده اید این ابزار چقدر خوب و چقدر بد است! حال اینکه این ضریب چقدر باشد بستگی به شما دارد ولی در حد توصیه می توانیم بگوییم حداقل در اوایل کار و با تجربه کم تا جای ممکن این مقدار را کم کنید. کمترین مقدار در بروکر های مختلف متفاوت است و ممکن است ۱۰، ۲۵ یا ۵۰ باشد که برای شروع مناسب است. بعد از کسب تجربه و زمانی احساس کردید اکثر معاملات شما سود آور است می توانید این مقدار را زیاد کنید تا با حجم های بیشتری وارد معامله شوید.
تغییر لوریج (Leverage)
برای تغییر مقدار لوریج ، باید وارد سایت بروکر خود شوید و در قسمت مشخصات حساب تجاری یا دمو خود این مقدار را تغییر دهید. تغییر این مقدار معمولا دارای تاییدیه های دو مرحله است یعنی معمولا از طریق ارسال پیامک یا ایمیل و وارد کردن کد ارسالی تغییر می کند. امیدواریم تا حدی توانسته باشیم درباره این موضوع بسیار با اهمیت شما را راهنمایی کرده باشیم. برای آشنایی بیشتر می توانید به دوره الفبای فارکس مراجعه کنید.
ترید یا معامله چیست و تریدر کیست؟
ترید یا معامله چیست؟ تریدر یا معامله گر کیست؟ انواع روش های ترید کردن کدامند؟ در این مطلب از سایت کارگزاری سرمایه و دانش به معرفی ترید و تریدر می پردازیم.
در چند سال اخیر شاهد رونق چشمگیر بازارهای مالی به ویژه بورس بودهایم و سرمایهگذاری در بورس، فارکس و ارزهای دیجیتالی توانستهاند برای بسیاری افراد سودآور باشد. به همین دلیل، بحث بازارهایی مانند بورس در میان مردم داغ است و در این میان، طیف گستردهای از مردم با مشاغل و تخصصهای مختلف با اصطلاحات و مفاهیم جدیدی مانند ترید، تریدر، معاملهگری و . روبهرو میشوند. با قرار گرفتن در این بحثها ممکن است برای شما سؤال شود که ترید چیست؟ تریدر کیست؟ یا معاملهگری دقیقاً به چه فعالیتهایی در بازار بورس گفته میشود؟
آشنایی با این مفاهیم برای افراد فعال در بازارهای مالی ضروری است و سطح دانش شما در این زمینه را به طور چشمگیری افزایش میدهد. با توجه به اینکه تریدرها مهرههای اصلی بازارهای مالی هستند، شناخت انواع تریدر و تمامی فعالیتهایی که به دست این افراد انجام میشوند الزامی است. در این مطلب به طور دقیق بررسی میکنیم که مزایا و معایب ترید چیست و معاملهگر کیست. بنابراین، برای گرفتن پاسخ سؤالات خود با ما همراه باشید.
ترید یا معامله چیست؟
ترید یا Trade کلمهای انگلیسی به معنای معامله است که به عنوان مترادف Commerce به معنای تجارت نیز کاربرد دارد. در بازارهای مالی، از این واژه انگلیسی به صورت اصطلاح جایگزین مبادله یا معامله در زبان فارسی نیز استفاده میشود. ترید در واقع به معامله یا خریدوفروش کالاها یا خدماتی گفته میشود که با پرداخت مبلغ توافقی و یا مبادله کالا یا خدمات میان خریدار و فروشنده صورت میگیرد. در عمده معاملات هر اقتصاد، خریدار و فروشنده به ترتیب مصرفکننده و تولیدکننده هستند.
تریدها در سطح بینالمللی نیز انجام میشوند که آنها را به عنوان تجارت بینالمللی میشناسیم. تجارتهای بینالمللی موجب گسترش بازارها میشوند و امکان دسترسی به خدمات و کالاهایی که درون کشور وجود ندارند را میسر میسازند. میتوان گفت که ترید یک اصطلاح کلی و قابل استفاده در تمام بازارها است و که برای تمام معاملات پیچیده مانند صادرات و واردات، مبادله آثار هنری، خرید و فرش اوراق بهادار و . کاربرد دارد. ترید در بازار بورس شامل فعالیتهای متعددی مانند خریدوفروش سهام، اوراق مشارکت، اوراق قرضه و. به صورت مستقیم یا به واسطه کارگزاران است و میتواند با استفاده از پلتفرم معاملات الکترونیکی، تلفنی یا حضوری انجام شود.
هدف عمده معاملات بازار بورس، خرید اوراق بهادار با قیمت پایین و فروش آنها با قیمت بیشتر و همچنین دریافت سود و بازدهی بالا است. روش و نوع معاملات بسته به روحیه و شخصیت معاملهگر یا اهداف و عملکرد صندوقها یا سبدگردانها است و متفاوت خواهد بود.
تریدر یا معاملهگر کیست؟
تریدر یا معاملهگر به شخصی گفته میشود که در بازارهای مالی به معامله میپردازد. فعالیتها و سرمایهگذاریهای انجام شده توسط تریدر ممکن است برای خود یا به نمایندگی از شخص دیگر یا موسسههای مختلف باشد؛ اما هدف اصلی معاملهگر در تمام معاملات، کسب سود خواهد بود. اگر این معاملات برای اشخاص یا مؤسسات انجام شود، در ازای هر یک از خریدوفروشها به معاملهگر کارمزد تعلق میگیرد.
ترید کردن یا معاملهگری نیازمند دانش گسترده و تخصصی مرتبط با بازار مالی موردنظر، زمان زیاد برای پیگیری اخبار و بررسی وضعیت بازار و مهارت و قدرت تحلیل بالا است. به همین دلیل، معاملهگری را میتوان یک کار دشوار، پرهیجان، زمانبر و نیازمند روحیه ریسکپذیر دانست. ممکن است از تریدر به عنوان سرمایهگذار نیز نام برده باشید. بااینحال میتوان میان آنها تفاوتهایی را نیز مشاهده کرد. یک سرمایهگذار معمولاً در معاملات خود اهداف بلندمدت دارد و داراییهای بهدستآمده از معاملات شامل کالا، سهام، ارز دیجیتالی، انواع اوراق بهادار، طلا و. را برای مدتی طولانی نگه میدارد.
این سرمایهگذاری ممکن است باهدف چندماهه یا حتی چندساله انجام شده باشد و معمولاً ریسک آن بسیار پایین است. این در حالی است که تریدرها معاملات پر ریسک و کوتاهمدت زیادی را باهدف کسب سود انجام میدهند و همواره در حال بررسی و تحلیل دادهها و اطلاعات بازار برای استفاده از فرصتهای کسب سود هستند. عمر این معاملات ممکن است چند روز یا حتی چند ساعت باشد.
مزایا و معایب ترید کردن
ترید کردن یا همان معامله یکی از بهترین روشهای کسب سود از سرمایهگذاریهای کوتاهمدت در بازارهای تورمی است. بازارهای مالی، انتخابهای متنوعی را در اختیار شما قرار میدهند که امکان آغاز ترید کردن با هر میزان سرمایه اولیه را میسر میسازند.
برای آغاز ترید و فعالیت در بازارهای مالی، محدودیتهای زمانی، مکانی و تحصیلی وجود ندارند و امکان حضور طیف گستردهای از مردم در این بازارها وجود دارد. به لطف الکترونیکی شدن معاملات، به ابزارها امکانات بخصوصی جهت ترد کردن نیاز نخواهد بود. همچنین به لطف پتانسیل بالای ترید، امکان کسب سود قابل توجه از خریدوفروش خدمات و کالاها در زمان کوتاه ایجاد شده است.
اما معایب ترید چیست و چرا بسیاری افراد به جای ترید کردن، به سرمایهگذاری روی میآورند؟ یکی از عمدهترین دلایل انتخاب سرمایهگذاری و کنار گذاشتن گزینه ترید، ریسک بالای ترید کردن است. نتایج بسیاری از معاملات قابل پیشبینی نیستند و ممکن است یک بخش یا حتی تمام سرمایه خود را از دست دهید. به همین دلیل، یک تریدر باید از روحیه ریسکپذیر، دانش تخصصی، اطلاعات زیاد و مهارت بالایی برخوردار باشد. به دلیل عمیق بودن بازار و پیچیدگی و ریسک بالای معاملات، بررسی و تحلیل به زمان زیادی نیاز خواهند داشت. ترید کردن یک کار بسیار استرسزا و نیازمند تصمیمگیریهای آیندهساز است. به همین دلیل، بسیاری افراد از آن دوری میکنند.
معرفی انواع تریدر/سبکهای تریدر
تریدرها بسته به زمان حضور خود در بازارهای مالی، به چند نوع تقسیمبندی میشوند. در واقع تریدرها با انتخاب زمان حضور خود، یک سبک مجزا را انتخاب کرده و با استفاده از آن به ترید کردن و کسب سود میپردازند. انواع تریدر شامل موارد زیر هستند:
تریدر اسکالپر (Scalper)
تریدر اسکالپر به معاملهگری گفته میشود که از استراتژی اسکالپ در معاملات خود بهره میگیرد. در اسکالپ تریدینگ (استراتژی مورداستفاده تریدر اسکالپر) معاملات حداقل عمر ممکن را دارند. یعنی ممکن است فاصله خرید تا فروش کالا یا خدمات به کمتر از چند دقیقه یا حتی چند ثانیه برسد. اما مزیت این نوع ترید چیست؟ سود بهدست آمده از این نوع معاملات معمولاً کم و فوری است. در واقع تریدر اسکالپر ترجیح میدهد تعداد زیادی معامله با سود اندک را انجام دهد و از طریق افزایش تعداد معاملات، سود خود را افزایش دهد.
تریدر روزانه (Day Trader)
تریدر روزانه خریدوفروشهایی با عمر طولانیتر از استراتژی اسکالپ تریدینگ را با بهرهگیری از استراتژی معاملاتی دی تریدینگ انجام میدهد. عمر این ترید معمولاً یک روز است. تریدر در ابتدای روز سرمایه را وارد بازار کرده و در پایان روز، آن را معاملات بلند مدت خارج میکنند. یک تریدر روزانه باید تمام زمان خود را صرف تحلیل تکنیکال و استفاده از نمودارهای چند دقیقهای کند و به هیچ عنوان از آن غافل نشود. در غیر این صورت، امکان گذشتن از حد ضرر وجود دارد. سود حاصل از این ترید مانند اسکالپ تریدینگ اندک است.
ترید نوسانی نسبت به دو نوع استراتژی ترید دیگر طولانیتر است و ممکن است دو تا چند روز عمر کند. یک تریدر نوسانی معمولاً معاملات خود را شبانه انجام میدهد و از شخصیت صبور و ریسکپذیری برخوردار است. معمولاً افرادی از استراتژی دی تریدینگ بهره میگیرند که صبر و روحیه مناسب برای انجام ترید نوسانی را ندارند. زیرا بسیاری از اتفاقات بازار در شب رخ میدهند و تصور احتمال وقوع آنها هنگامی که تریدر خواب است، استرس زیادی متوجه وی میکند. ترید نوسانی نیاز بیشتری به استراتژی «توقف ضرر» خواهد داشت.
تریدر بلندمدت (Position Trader)
تریدر بلندمدت از استراتژی ترید موقعیت معاملاتی با طول عمر بیشتر را انجام میدهند و سودهای بزرگتر در اهداف آنها جای میگیرد. بهاینترتیب، اخبار روزانه و نوسانات اندک قیمتهای بازار در تصمیمگیری تریدر بلندمدت تأثیری ندارد و ابزار تحلیل آنها متفاوت از تریدرهای دیگر است. اگر میخواهید بدانید ابزار تحلیل این سبک ترید چیست، میتوان به دو ابزار مهم مانند تحلیل بنیادی و فندامنتال اشاره کرد.
اما هدف اصلی از افزایش طول عمر معامله چیست؟ تریدرها معمولاً با حداقل قیمت شروع به خرید میکنند و به دنبال موقعیتی عالی برای فروش با بالاترین قیمت منتظر میمانند. لازم به ذکر است که این فرصت و موقعیت ممکن است پس از چند روز، چند هفته، چند ماه و حتی چند سال به دست بیاید و نیازمند صبر زیاد است.
به چه روشهایی میتوان ترید کرد؟
با دقت به اینکه هدف ترید چیست و از چه استراتژیهایی در این راه استفاده میشود، روشهای ترید کرده به سه نوع کوتاهمدت ، میانمدت و بلندمدت تقسیم میشوند:
تریدهای اسکالپر و روزانه از جمله روشهای ترید کوتاهمدت هستند که سود آنها از نوسانات کوتاهمدت به دست میآیند. در این نوع تریدها، زمان دقیق ورود و خروج از بازار اهمیت بالایی دارد و انتخاب زمان صحیح برای هر یک از آنها، یک فرصت به شمار میآید. به دلیل نوسانات لحظهای، ریسک این معاملات به شدت افزایش پیدا میکند. معمولاً سود بهدست آمده از سرمایهگذاریهای کوتاهمدت بیشتر از ضرر آنها است. معاملهگران کار بلد معمولاً با بررسی شاخصهای فنی میتوانند وضعیت سود و زیان فوری سهام خود را پیشبینی کنند.
میزان استرس سرمایهگذاریهای میانمدت معمولاً کمتر از روش کوتاهمدت است. زیرا معامله با هدف نگهداری دارایی به مدت چند ماه انجام میشود. این روش نیازمند صبر بیشتری است. زیرا ممکن است در فاصله خرید تا فروش، نوسانات متعددی در قیمتها ایجاد شوند که در صورت مهارت پایین تریدر، فروش در زمان نامناسب موجب کاهش سود یا افزایش زیان میشود. این ترید نیازمند یک الگوی میانمدت است که با دنبال کردن آن میتوانید سود خوبی را به دست آورید. ترید با روش میانمدت، به زمان کمتری برای تحلیل دادههای بازار نیاز خواهد داشت و استرس کمتری را برای تریدر ایجاد میکند.
تریدهایی با طول عمر بیش از 6 ماه را در روش بلندمدت قرار میدهند که نیازمند صبر بسیار بیشتری از جانب تریدر است. سوددهی این تریدها با مبلغ زیاد و مدت زمان طولانی اتفاق میافتد. در واقع رشد کم سرمایه به نسبت زمان را میتوان از جمله معایب این روش در نظر گرفت. بااینحال، ریسک سرمایهگذاری در این روش به شدت کاهش پیدا میکند. البته میزان ریسک میتواند بسته به مهارت و قدرت پیشبینی تریدر کاملاً تغییر کند. برای سرمایهگذاریهای بلندمدت، معمولاً سرمایه را در شرکتهایی قرار میدهند که سابقه مطلوب و رشد قابل قبولی را در پیشینه بازار خود داشته باشد یا میزان سود سهام آنها مرتباً افزایش پیدا کند. در این صورت، شرکت اثبات شده است و احتمال ریزش قیمت و ضرر سرمایه به شدت کاهش پیدا میکند.
همچنین از شرکتهای جدید با احتمال رشد مطلوب در آینده نیز میتوان بهعنوان یک سرمایهگذاری بلندمدت مناسب بهره گرفت. این نوع ترید و سرمایهگذاری معمولاً سالها به طول میانجامد و زمان زیادی را از تریدر نمیگیرد. بااینحال، نیازمند قدرت تحلیل و پیشبینی بالایی است تا شانس بازدهی سرمایه در بلندمدت افزایش پیدا کند. بنابراین، به یک برنامه استراتژیک شامل اهداف کوتاهمدت و بلندمدت سرمایهگذاری نیاز است. به عنوان مثال، در صورت محقق نشدن هر یک از اهداف، تریدر اقدام به خروج کند.
در این مقاله خواندید که ترید چیست و تریدر کیست و از استراتژیهای مختلف معامله به چه صورت میتوان بهره گرفت. اگر میخواهید ترید کردن را بهعنوان یک شغل دنبال کنید، ابتدا به شخصیت خود دقت کنید. زیرا برای موفقیت در این شغل، برخورداری از روحیه ریسکپذیر، صبور و قدرت تصمیمگیری و تحلیل بالا الزامی است. شما میتوانید با آموزشهای مختلف به دانش کافی برای فعالیت در بازارهای مالی دست پیدا کنید؛ اما جو استرسزای بازار بورس، ارز دیجیتال و سایر بازارهای مالی میتواند تمام دانش و تواناییهای شما را به چالش بکشد.
در صورتی که توانایی معاملهگری را در خود میبینید، با ورود به این بازار داغ و پرطرفدار میتوانید سود چشمگیری را با تمرکز بر بازدهی بلندمدت و کوتاهمدت به دست آورید. ترید و سرمایهگذاری در بورس، فارکس، ارز دیجیتالی امروزه به یک بحث داغ تبدیل شده است که با جذب سرمایه افراد متعدد، زمینه لازم برای رشد اقتصادی و همچنین افزایش بازدهی و سود سرمایه شما را به وجود میآورد. شما میتوانید با هر مبلغی به بازارهای مالی وارد شده و با اتکا به دانش خود، ترید کردن را آغاز کنید. کارگزاری سرمایه و دانش در این مسیر همواره کنار شما خواهد بود.
چه زمانی از میانگین کم کردن به عنوان استراتژی سرمایه گذاری استفاده کنیم؟
به عنوان یک استراتژی سرمایهگذاری، معاملات بلند مدت میانگین کم کردن شامل سرمایهگذاری بیشتر روی یک دارایی است که پس از سرمایهگذاری اصلی، قیمت آن دارایی کاهش چشم گیری داشته باشد. اگرچه این میتواند متوسط قیمت خرید آن دارایی را کاهش دهد که منجر به بازدهی (درآمد) چشم گیری خواهد شد. از طرفی این کار ممکن است منجر به این شود که سرمایه گذار سهم بیشتری از سرمایه خود را در یک معامله از دست بدهد. به همین دلیل اختلاف نظر زیادی بین سرمایه گذاران و تریدرها درباره منطق استفاده از میانگین کم کردن وجود دارد.
طرفداران روش میانگین کم کردن آنرا به عنوان یک رویکرد مقرون به صرفه برای کسب ثروت میدانند. این روش اغلب توسط معامله گران بلندمدت و کسانیکه خلاف جهت روند غالب بازار معامله میکنند، پذیرفته میشود.
مثالی برای روش میانگین کم کردن
برای مثال، فرض کنید که یک سرمایه گذار بلندمدت، هولدر بیت کوین است و معتقد است که چشم انداز این ارز دیجیتال مثبت است. این سرمایه گذار ممکن است تمایل داشته باشد که کاهش شدید قیمت رمز ارز را به عنوان یک فرصت خرید در نظر بگیرد، در حالیکه که احتمالا سایر سرمایه گذاران نسبت به چشم انداز بلندمدت این سهم بدبین هستند (یک دیدگاه مخالف).
سرمایه گذاری که استراتژی میانگین کم کردن را اتخاذ کرده است، ممکن است تصمیمش را اینگونه توجیه کند که کاهش قیمت یک دارایی معادل تخفیف برای قیمت آن سهم نسبت به قیمت ذاتی یا بنیادیاش است.
برعکس، سرمایه گذاران و تریدرها با افقهای سرمایه گذاری کوتاهمدت، احتمالا کاهش قیمت یک دارایی را نشان از عملکرد آینده سهم تلقی کنند. این سرمایه گذاران معمولا در خلاف جهت روند معامله میکنند و احتمالا برای توجیه دلیل سرمایه گذاری خود به ابزارهای تکنیکال متوسل میشوند.
با توجه به مثال فوق، یک تریدر با افق کوتاه مدت که در ابتدا بیت کوین را در قیمت ۵۰۰۰ دلار خریده است، ممکن است حد ضرر خود را روی ۴۵۰۰ دلار قرار داده باشد. اگر قیمت بیت کوین زیر ۴۵۰۰ دلار معامله شود، این سرمایه گذار با ضرر از پوزیشن خرید خارج خواهد شد.
مزایای میانگین کم کردن
مزیت اصلی میانگین کم کردن این است که سرمایه گذار میتواند میانگین قیمت هولد کردن رمز ارز خود را به میزان قابل توجهی کاهش دهد. با فرض بازگشت روند قیمت، این روش نقطه سر به سری (نقطه خروج از بازار بدون سود و زیان) بهتر و سود دلاری بیشتری را تضمین میکند (نسبت به حالتی که از روش میانگین کم کردن استفاده نشود).
برای مثال یک دارایی فرضی را در نظر بگیرید که قیمت آن ۵۰ دلار است. فردی در این قیمت، تعداد ۱۰۰ عدد از این دارایی را خرید کرده است. سرمایه گذار میتواند از طریق خرید ۱۰۰ سهم اضافی در قیمت ۴۰ دلار (علاوه بر ۱۰۰ سهمی که در قیمت ۵۰ دلار خریه بود)، نقطه سر به سر را به ۴۵ دلار کاهش دهد:
دلار ۵۰۰– = دلار (۵۰ – ۴۵) × سهم ۱۰۰
دلار ۵۰۰ = دلار (۴۰ – ۴۵) × سهم ۱۰۰
دلار ۰ = دلار (۵۰۰–) + دلار ۵۰۰
اگر قیمت دارایی فوق در ۶ ماه بعدی در قیمت ۴۹ دلار معامله شود، سرمایه گذار حالا سود بالقوه ۸۰۰ دلاری را بدست خواهد آورد (علیرغم اینکه سهام هنوز در قیمت زیر نقطه ورود یعنی ۵۰ دلار معامله میشود).
دلار ۱۰۰– = دلار (۵۰ – ۴۹) × سهم ۱۰۰
دلار ۹۹۰ = دلار (۴۰ – ۴۹) × سهم ۱۰۰
دلار ۸۰۰ = دلار (۱۰۰–) + دلار ۹۰۰
اگر قیمت این دارایی به رشد خود ادامه داده و به ۵۵ دلار برسد، سود بالقوه ۲،۰۰۰ دلار خواهد بود. با میانگین کم کردن، سرمایه گذار در واقع از این موقعیت سرمایه گذاری دو بار استفاده کرده است:
دلار ۵۰۰ = دلار (۵۰ – ۵۵) × سهم ۱۰۰
دلار ۱۵۰۰ = دلار (۴۰ – ۵۵) × سهم ۱۰۰
دلار ۲۰۰۰ = دلار ۱۵۰۰ + دلار ۵۰۰
وقتی قیمت دارایی فوق به ۴۰ دلار ریزش میکرد، اگر این سرمایه گذار از میانگین کم کردن استفاده نکرده بود، ، سود بالقوه پوزیشن فقط ۵۰۰ دلار بود.
معایب میانگین کم کردن
میانگین کم کردن وقتی موثر است که روند قیمتی در نهایت بازگردد؛ چراکه بر بزرگنمایی سود تاثیر دارد. به هر حال، اگر قیمت دارایی به نزول خود ادامه دهد، باعث افزایش ضرر خواهد شد. در مواردی که سهام همچنان به روند نزولی خود ادامه میدهد، یک سرمایه گذار ممکن است از تصمیم خود برای میانگین کم کردن به جای خروج از پوزیشن، منصرف شود.
بنابراین، برای سرمایه گذاران مهم است که به درستی ریسک میانگین کم کردن روی رمز ارزها را برآورد کنند. با این وجود، گفتن این حقیقت از انجام آن سختتر است و حتی برآورد این ریسک حین ریزش بازار و روند نزولی مشکلتر است. برای مثال، همزمان با بحران مالی سال ۲۰۰۸، سهامهایی مانند Fannie Mae، Freddie Mac، AIG و Lehman Brothers، در طی چند ماه، بیشتر حجم بازار خود را از دست دادند. این میتواند حتی برای سرمایه گذاران مجرب سخت باشد که ریسک این سهام را قبل از ریزش آنها، به صورت دقیق برآورد کنند.
یکی دیگر از معایب اصلی میانگین کم کردن این است که ممکن است منجر به وزندهی بیشتر سهم یک دارایی در سبد سرمایه گذاری شما شود.
برای مثال، حالتی را تصور کنید که در اوایل سال ۲۰۰۸ یک سرمایه گذار ۲۵ درصد سبد خود را به سهام بانکهای آمریکا اختصاص داده باشد. اگر سرمایه گذار پس از کاهش چشم گیر سهام بانکها در آن سال، از روش میانگین کم کردن استفاده کرده بود، این سهمها ممکن بود ۳۵ درصد از کل سبد دارایی آن سرمایه گذار را شامل میشد. این نسبت نشان دهنده درجه بیشتری از آسیب پذیری نسبت به آن چیزی بود که سرمایه گذار انتظار داشت.
نکاتی برای استفاده از میانگین کم کردن
بسیاری از سرمایه گذاران خبره در جهان، از جمله وارن بافت، با موفقیت از روش میانگین کم کردن استفاده کردهاند. روش میانگین کم کردن میتواند روشی کارا باشد، در صورتی که نکات زیر مد نظر قرار گرفته شوند.
روش میانگین کم کردن را برای داراییها و سهامهای ممتاز بکار ببرید
میانگین کم کردن میتواند به صورت انتخابی برای سهامهای خاصی استفاده شود، نه اینکه به عنوان یک استراتژی جذاب برای هر سهامی در سبد سهام اعمال شود. روش میانگین کم کردن بهتر است برای سهام شرکتهایی که از نظر اقتصادی ممتازاند و ریسک ورشکستگیشان کم است، استفاده شود. برای سهامهای بلو چیپ (سهامهای ممتاز) معیارهای مشخصی صدق میکند، مانند سابقه طولانی مدت، مزیت رقابتی قوی، بدهیهای بسیار کم یا فاقد بدهی، کسب و کار پایدار، جریان نقدینگی ثابت و مدیریت صحیح. شرکتهایی که این معیارها را در نظر گرفتهاند، میتوانند برای میانگین کم کردن گزینه مناسبی باشند.
وضعیت بنیادی شرکت را مد نظر قرار دهید
قبل از استفاده از میانگین کم کردن، اصول بنیادی شرکت باید کاملا برآورد شود. سرمایه گذار باید اطمینان حاصل کند که آیا ریزش قابل توجه قیمت سهام موقتی است یا نشانهای از مشکل جدی برای سهام است. حداقل این موارد باید مورد ارزیابی قرار گیرند: مزیت رقابتی شرکت، چشم انداز درآمد بلندمدت، پایداری کسب و کار و ساختار سرمایه.
زمانبندی را فراموش نکنید
این استراتژی ممکن است محدود به زمانهای خاصی باشد؛ به ویژه برای مواقعی که میزان ترس و وحشت فاحشی در بازار وجود دارد. به عنوان مثال، در تابستان سال ۲۰۰۲، برخی از سهامهای شرکتهای بزرگ فناوری در قیمتهای پایینتر معامله میشدند. در حالیکه سهام بانکهای آمریکا و بانکهای بینالمللی، در نیمه دوم سال ۲۰۰۸، به فروش میرسیدند. راه حل، قضاوت محتاطانه در انتخاب سهمهایی است که موقعیت بهتری در مقابل نوسانات دارند.
سخن پایانی
میانگین کم کردن یک استراتژی سرمایه گذاری مناسب برای سهام، صندوقهای سرمایه گذاری و صندوقهای قابل معامله در بورس است. با این حال، سرمایه گذاران باید در تصمیم گیری برای اینکه در چه سناریویی از میانگین کم کردن استفاده کنند، محتاط باشند. این استراتژی بیشتر مناسب سهامهای ممتازی است که وضعیت بنیادی خوبی داشته باشند. استفاده از این روش در مورد بیت کوین و اتریوم و سایر داراییهای دیجیتال که بنیاد قوی تری دارند نیز مورد استفاده قرار میگیرد.
تفاوت سرمایه گذاری و معامله گری در ارزهای دیجیتال چیست ؟
تفاوت سرمایه گذاری و معامله گری یکی از موضوعاتی است که همواره برای کسانی که دوست دارند در بازارهای مالی فعالیت کنند به وجود می آید. این دسته از افراد نمیدانند که باید کدام یک از نوع فعالیت را انتخاب کنند و حتی ممکن است این سوال برای آن ها به وجود بیاید که آیا نیاز است اصلا یکی از این دو نوع فعالیت را انتخاب کرد ؟ آیا نمیتوان همزمان در هر دو حالت فعالیت داشت ؟
تفاوت سرمایه گذاری و معامله گری موضوعی نیست که صرفا مربوط به بازار ارزهای دیجیتال باشد یا اینکه قدمت کمی داشته باشد. این موضوع از مدت ها قبل بین اقتصاد دانان و معامله گران بازارهای مالی مختلف وجود داشت برای اولین بار جوزف پنسو (Joseph Penso de la Vega) در سال 1688 در کتابی که مربوط به بورس بود به تفاوت این دو موضوع اشاره کرد و از آن موقع تفاوت سرمایه گذاری و معامله گری باعث شده است تا بسیاری از افراد ندانند که باید چگونه در بازارهای مالی مختلف فعالیت کنند
ما در این مقاله از سایت آکادمی ارزهای دیجیتال رضا شیرازی قصد داریم به سراغ بررسی تفاوت سرمایه گذاری و معامله گری برویم و این موضوع را به طور کامل مورد بررسی قرار دهیم اگر شما هم از آن دسته از افرادی هستید که نمیدانید کدام نوع از فعالیت دقیقا مناسب شماست تا انتهای این مقاله همراه ما باشید
بهتر است در همین ابتدای مقاله بدون صحبت کردن در مورد موارد حاشیه ای به سراغ تفاوت سرمایه گذاری و معامله گری برویم و ببینیم این دو موضوع از دیدگاه های متفاوت چه تفاوتی با یکدیگر دارند
تفاوت سرمایه گذاری و معامله گری
بهتر است ابتدا به شباهت این دو موضوع اشاره کنیم شباهت اصلی این دو موضوع در کسب سود است افرادی که در حوزه بازارهای مالی فعالیت میکنند در نهایت قصد دارند که به سود برسند اما هر کدام ممکن است روش های متفاوتی را برای رسیدن به این سود امتحان کنند برای این که به خوبی با تفاوت های سرمایه گذاری و معامله گری آشنا شوید در ادامه هر کدام از تفاوت ها را به صورت مجزا مورد بررسی قرار میدهیم
1. نوع فعالیت
نوع فعالیت سرمایه گذاری به این صورت است که شما بعد از انجام تحقیق های مورد نیاز تصمیم به خرید یک دارایی میگیرید و به دنبال به دست آوردن سود در یک بازه زمانی بلند مدت هستید کاری که شما باید انجام بدهید صرفا نگهداری از دارایی خودتان است.نوع فعالیت معامله گری متفاوت است در این حالت شما باید دائما وضعیت بازار را بررسی کنید و از صعودی و نزولی بودن آن با استفاده از تحلیل هایی که انجام میدهید سود دریافت کنید
2. تفاوت سرمایه گذاری و معامله گری : زمان
زمان یکی از اصلی ترین تفاوت سرمایه گذاری و معامله گری است همانطور که پیش از این به این موضوع اشاره کردیم در سرمایه گذاری شما یک دیدگاه بلند مدت دارید و اصلا به بازه های زمانی کوتاه مدت توجهی ندارید ولی زمانی که قصد معامله دارید باید هر دقیقه چارت را بررسی کنید و در زمان کوتاه اقدام خود را انجام و سود خود را دریافت کنید
موضوع دیگری که به موضوع زمان مربوط است ، موضوع زمان تصمیم گیری است شما هنگام معامله گری صرفا چند دقیقه برای تصمیم گیری زمان دارید و باید در سریع ترین زمان ممکنه معامله خود را انجام دهید ولی در زمان سرمایه گذاری شما حتی میتوانید چندین روز یا شاید هم یک ماه فکر کنید و در نهایت تصمیم بگیرید که آیا قصد سرمایه گذاری دارید یا نه!
3. ریسک
تفاوت بعدی میزان ریسک پذیری است شما زمانی که در حال فعالیت به عنوان یک تریدر یا معامله گر هستید با ریسک های زیادی مواجه خواهید شد و باید تلاش کنید همه این ریسک ها را به درستی مدیریت کنید اما زمانی که قصد سرمایه گذاری دارید ریسک زیادی شما و سرمایه تان را تهدید نخواهد کرد چرا که اگر به درستی سرمایه گذاری کرده باشید سود خوبی در طولانی مدت به دست خواهید آورد
4. تفاوت سرمایه گذاری و معامله گری : دیدگاه
دیدگاه یکی دیگر از تفاوت های اصلی معامله گری و سرمایه گذاری است برای مثال هنگامی که شما معامله گری میکنید نیازی به توجه به شرکتی که سهام آن را خریده اید ندارید و فقط نگاه تان به چارت است و اما زمانی که قصد سرمایه گذاری در یک شرکت را دارید به طور کامل باید فعالیت های آن را رصد کنید و مطمئن شوید که شرکت مورد نظر شما در حال حاضر به درستی در حال فعالیت است
5.سرعت یا تمرکز ؟
یکی دیگر از تفاوت های افراد سرمایه گذار با تریدر تفاوت سرعت و تمرکز است معمولا افراد تریدر افراد بسیار سریعی هستند و باید با سرعت بالا معاملات مختلفی را انجام دهند ولی در نقطه مقابل افراد سرمایه گذار بیشتر تلاش میکنند با استفاده از دقت و تمرکزی که دارند بهترین گزینه های موجود برای سرمایه گذاری را انتخاب کنند
6. تفاوت سرمایه گذاری و معامله گری : شخصیت
آخرین تفاوت سرمایه گذاری و معامله گری در شخصیت افراد است! افراد تریدر معمولا افراد برون گرایی هستند که ریسک های زیادی را میپذیرند و از لحاظ احساسی توانایی کنترل شرایط را دارند و دوست دارند در سریع ترین حالت ممکن به سود برسند اما در نقطه مقابل افراد سرمایه گذار شخصیت درون گرا و آرامی دارند و تلاش میکنند بیشتر به جای بروز احساسات ، از فکر خود کمک بگیرند
حال ممکن است این سوال در ذهن شما ایجاد شود که کدام یک از دو بهتر است! در ادامه به سراغ بررسی این موضوع میرویم
سرمایه گذاری یا معامله گری ؟
پیش از این و در ابتدای مقاله به این موضوع اشاره کردیم که هر دو نوع فعالیت در بازارهای مالی در نهایت به کسب سود منتهی میشود بنابراین شما در نهایت به هدف خود یعنی سود گرفتن از بازار خواهید رسید اما اینکه چگونه قصد دارید به این سود برسید میتواند جواب سوال سرمایه گذاری یا معامله گری باشد!
ابتدا شخصیت خود را به طور کامل بررسی کنید و ببینید به واسطه این شخصیتی که دارید کدام نوع از فعالیت برای شما بهتر خواهد بود بسیاری از افراد از ترکیب این دو روش استفاده میکنند یعنی آن ها به ترید کردن مشغول هستند و با سود حاصل از ترید و معامله گری ، سرمایه گذاری میکنند این موضوع کاملا به شما بستگی دارد و این شما هستید که با نوع شخصیتی که دارید میتوانید تعیین کنید که کدام یک برای شما بهتر خواهد بود
فراموش نکنید که بازار ارزهای دیجیتال بازار سود دهی است اما برای به دست آوردن سود باید تلاش هم بکنید برای مثال اگر قصد سرمایه گذاری در این بازار دارید باید تلاش کنید که شرکت ها و پروژه های مختلف را بشناسید و از میان آن ها بهترین گزینه ها را انتخاب کنید همچنین اگر قصد دارید به عنوان یک تریدر و معامله گر فعالیت کنید باید به خوبی آموزش ببینید و دائما وضعیت ارزهای مختلف را چک کنید تا در نهایت بتوانید یک معامله خوب پیدا و از آن سود کسب کنید
ما در این مقاله از سایت آکادمی ارزهای دیجیتال رضا شیرازی تلاش کردیم تا شما را با موضوع تفاوت سرمایه گذاری و معامله گری آشنا کنیم امیدواریم این مقاله برای شما مفید و کاربردی بوده باشد و از خواندن آن لذت برده باشید به شما پیشنهاد میکنیم مقاله کیف پول ارزهای دیجیتال را نیز مطالعه کنید
8 اشتباه رایج یک معامله گر موفق و منظم
8 اشتباه رایج یک معامله گر موفق را در این مقاله با شما مرور میکنیم تا به این درک مشترک برسیم که برای موفق بودن در معاملات بلند مدت معامله گری هر سرمایه گذاری دارای باید و نبایدهایی در معامله می باشد و اگر بر اساس آن عمل کند قادر است معاملات موفقی را در بازارهای مالی داشته باشد. شما باید از انجام اشتباهات رایجی که بسیاری از معامله گران قربانی آن می شوند، اجتناب کنید. در هنگام ترید مرتکب اشتباهاتی می شوید که بسیار ساده از کنار آن ها عبور می کنید. معامله گرانی که شروع به کسب درآمد می کنند، کسانی هستند که از این اشتباهات درس می گیرند و می دانند چگونه مرتباً اشتباهشان را تکرار نکنند. در این مقاله، قصد دارم 8 اشتباه رایج یک معامله گر موفق که معامله گران مرتکب می شوند را مورد بحث قرار دهم و چند راه حل ساده برای آنها ارائه کنم. پس از آن، به شما بستگی دارد که از آنها درس بگیرید و از تکرار آن در معاملات خود جلوگیری کنید یا اینکه به سادگی از کنار این مقاله عبور کنید. پس معاملات بلند مدت تا انتهای این مفاله با من همراه باشید تا اشتباهات رایج معامله گران را بیشتر بشناسید.
8 اشتباه رایج یک معامله گر موفق و منظم
1- معاملات بیش از حد در یک بازه ی زمانی (overtrading)
این شاید کلاسیک ترین اشتباهی باشد که 100٪ مبتدیان و حدود 90٪ بقیه معامله گران مرتکب می شوند. بنابراین جای تعجب نیست که حدود 90٪ از معامله گران در بلند مدت سرمایه خود را به خاطر ترید بیش از حد از دست می دهند. نکته ای که باید به آن توجه داشت این است که اگرهمزمان از یک موقعیت معاملاتی مشابه، بیش از یک معامله دارید، شما دچار overtrade شده اید. واقعاً هیچ دلیلی منطقی برای حضور همزمان در بیش از یک ترید وجود ندارد. اکثر معامله گران به سادگی نمی توانند وسوسه ترید مداوم را نادیده بگیرند، سیگنال های معاملاتی را می سازند که هنوز کامل نیستند، در نهایت دلایل مختلفی را برای توجیه معاملات خود بیان می کنند. بنابراین یاد بگیرید خود را کنترل کنید و معاملات بیش از حد را متوقف کنید چرا که هرگز نمی توانید به طور مداوم از بازار پول بدست آورید. شاید سریعترین و آسانترین راه برای آموزش دادن به خود در مورد توقف معاملات بیش از حد، تغییر تفکر درباره کسب درآمد از طریق ترید باشد. هنگامی که یاد بگیرید که با تعداد معاملات کمتر در طول زمان، درآمد بیشتری کسب خواهید کرد، به جای تلاش برای یافتن هر دلیل کوچکی برای ورود به بازار، مانند بیشتر معامله گران به دنبال دلایل عدم موفقیت در ترید احتمالی خواهید بود.
2-صرف زمان زیاد برای بررسی نموارهای مختلف
بررسی بیش از حد چارت ها و فکر کردن به ترید، همانند اورترید است. اگر در تمام مدت به بازارها و معاملاتی که در آن هستید فکر می کنید، می توان گفت بیش از حد معامله می کنید و در نتیجه همین امر موجب ضرر و زیان شما می شود. شما باید زمانی را برای دور بودن از نمودارها، در برنامه معاملاتی خود قرار دهید. هنگامی که پلن معاملاتی خود را دنبال می کنید، آن زمان هایی که به طور منظم از نمودارها دور هستید، بخشی از برنامه و روند معاملاتی شما خواهد بود. اگر شروع به انحراف از پلن معاملاتی خود کنید و ضرر کنید، فقط خودتان مقصرهستید. به همین دلیل است که اکثر معامله گران در معاملات خود ضرر می کنند. زیرا آنها به سادگی نمی توانند به یک پلن معاملاتی پایبند باشند. بنابراین، رفع این موضوع به این بستگی دارد، که چقدر در رعایت نظم و انضباط و پایبندی به یک برنامه، خوب عمل می کنید.
3- تلاش برای معامله در تایم فریم کوتاه مدت
یکی دیگز از 10 اشتباه رایج یک معامله گر موفق، ترید روزانه است و آنهم به دلیل داشتن روحیه نوسانگیری برای کسب بازده سریع می باشد. بسیاری از مردم به محض اینکه وارد بازار می شوند به سراغ معاملات روزانه می روند. این امر آنها را از همان ابتدا به مسیر نادرستی سوق می دهد و آنها را با چرخه ای از معاملات در تایم فریم های کوتاه مدت مانند نمودارهای 5 دقیقه ای یا 1 دقیقه ای آشنا می کند و این منجر به ترید بیش از حد و قمار نیز می شود. نمودارهای بازه زمانی کم به اندازه تایم فریم های بالا اهمیت ندارند. دلیل آن ساده است، هرچه بازه زمانی بیشتر باشد داده های بیشتری منعکس می شود و بنابراین وزن بیشتری نسبت به یک بازه زمانی کوتاه دارد. به عنوان مثال، کندل نمودار روزانه بسیار مهمتر از کندل نمودار 15 دقیقه ای است. برای معامله در تایم فریم های بزرگتر به صبر بیشتری احتیاج دارید، اما در عوض سیگنال های قابل اطمینان تری دریافت می کنید و استرس کمتری خواهید داشت، اگر از من بپرسید، معامله در تایم فریم روزانه بسیار خوب است. هنگامی که نمودارهای روزانه را معامله می کنید، می توانید بعد از ورود به یک معامله به مدت 24 ساعت یا بیشتر از چارت دور باشید. به این ترتیب است که فرد می تواند از سبک زندگی معامله گری لذت ببرد.
4- ابتدا به صورت مجازی معامله کنید
عدم معامله با حساب دمو قبل از معامله واقعی مانند یک حکم اعدام برای پول شماست، اما بارها و بارها، معامله گران تازه کار این کار را انجام می دهند. اشتباه این است که قبل از اینکه استراتژی خود را در یک حساب آزمایشی امتحان کرده باشید، با پول واقعی معامله کنید. از انجایی که معامله گران در ابتدا با مفاهیم ریسک و مدیریت سرمایه آشنایی ندارند، اشتباهات بدی انجام می دهند مانند ریسک بالا، پایبند نبودن به حد ضرر، و… در نهایت موجب از دست دادن سرمایه خود می شوند. همچنین، از آنجایی که سرمیه گذاران استراتژی معاملاتی خود را بر روی حساب آزمایشی آزمایش نکرده اند، حتی نمی دانند که استراتژی و توانایی شما در معامله با آن، نتیجه خواهد داد یا خیر. پس می توانم بگویم هرکسی که پول واقعی خود را که به سختی به دست آورده است در بازار بدون هیچگونه تمرین آزمایشی ریسک کند، دیوانه است.
برخی از مردم به لاس وگاس می روند و تمام پول خود را قمار می کنند، بنابراین این فقط یک نوع دیگر از قمار است. وظیفه شما به عنوان فردی که می خواهد به یک معامله گر ماهر و سودآور تبدیل شود، این است که قبل از اینکه ترید واقعی را امتحان کنید، استراتژی و توانایی خود را برای معامله در یک پلتفرم معاملاتی آزمایشی معتبر تست کنید. این کار به شما امکان می دهد که اشکالات را با پلتفرمی که در اختیار دارید برطرف کنید و بازار و روش معاملات خود را بدون پول واقعی تست کنید. برای شروع فعالیت در بازار سرمایه کافی است در ابتدا با پول کم شروع به معامله کنید و همگام با آموزش و یادگیری استراتژی های مختلف، معاکلات خود را شروع کنید چرا که وارد کردن کل سرمایه به بازار سرمایه بدون دانش چیزی شبیه دیوانگی است.
5-جذب شایعات و خبرهای پیشخور شده نشوید.
بررسی شایعات و اخبار کذب یک امر غیر قابل انکار در دنیای معامله گری است و اگر مراقب نباشید به دام آن می افتید و تا زمانی که تمام پول خود را از دست ندهید هرگز از آن خارج نمی شوید. معامله گران همیشه به دنبال خبرها و تحلیل هایی هستند که سمت و سوی تحلیل آنها را تایید کند، لذا دائماً در اینترنت جستجو و نظرات بسیاری را چه درجهت موافق و چه مخالف با استدلال و موضع گیری های متفاوت پیدا می کنند.
یکی دیگر از مواردی که اتفاق می افتد این است که معامله گران وارد اینترنت می شوند و تحقیق در مورد اخبار اقتصادی و معاملاتی را آغاز می کنند و گمان می کنند که بر اساس اخبار آنچه در آینده اتفاق می افتد را فهمیده اند. سپس، بر اساس آن نظر، معامله میکنند که بسیار خطرناک است. زمانی که اخبار منتشر می شود، یک اره دوسر در بازار ظاهر می شود، جایی که قیمت به سرعت از یک طرف افزایش می یابد، اما سپس به سمت دیگر برمی گردد. بنابراین، هنگامی که شما خواندن چارت را یاد می گیرید، در واقع می توانید اخبار را بخوانید و معامله کنید، بدون آنکه نیازی به تجزیه و تحلیل یا خواندن خود خبر داشته باشید. به عنوان مثال زمانی میبینید که قیمت یک سهم در حال بازار در حال افزایش است و ظرف مدت کوتاهی 25 درصد افزایش می یابد. در مرحله بعدی خبر مورد نظر در خصوص سهم در بازار منتشر می شود. در این حالت چه توقعی از قیمت دارید؟ به وضوح میتوان گفت که این خبر اثری بر روی قیمت ندارد و با آمدن خبر فروشندگان اقدام به فروش سهم میکنند و خریداران در این مرحله ضرر میکنند چرا که عده ای قبلا خبر مورد نظر را میدانستند و اصطلاحا این خبر پیشخور شده است. به همین دلیل با خبر در بازار معامله بکنید. برای درک بهتر موضوع این مقاله را مطالعه کنید.
6- به تصمیمات خود اعتماد کنید.
هنگامی که وارد معامله می شوید تا زمانی که تغییراتی خلاف استراتژی شما در چارت مشاهده نشد باید به آن پایبند باشید. به معامله خود فرصت دهید که در جهت تحلیل شما پیشروی کند. اغلب معامله گران وقت خود را صرف تجزیه و تحلیل بازار، و یافتن سیگنال معاملاتی می کنند، اندکی بعد که قیمت کوچکترین حرکتی در خلاف جهت معاملاتی آنها انجام می دهد دچار دلهره و نگرانی می شوند. نوسانات قیمت در جهت مخالف ترید شما یک امر کاملا طبیعی است. این شما هستید که باید به تحلیل و ترید خود اطمینان داشته باشید و با هر حرکت منفی قیمت وحشت زده نشوید در غیر اینصورت شما دائماً در حال ثبت معاملات منفی هستید و خیلی سریع حساب خود را از دست خواهید داد. شما نمی توانید وزن زیادی به هر یک از معاملات خود بدهید این کار کاملاً اشتباه است. بنابراین در هر معامله ای که انجام می دهید تردید نکنید و اجازه دهید بازار معامله شود تا بتوانید بدون استرس معامله و سودآوری کنید.
7-تمرکز بیش از حد بر روی سودآوری
همانطور که در انتهای آخرین نکته اشاره کردم، شما باید به مارکت اجازه دهید که تفکرات خود را انجام دهد لذا به معاملات خود فرصت دهید و تا زمانی که نشانه ای در جهت خلاف پوزیشن خود مشاهده نکردید با هر نوسان منفی از ترید خود خارج نشوید و فرصت دهید که گام حرکتی کامل شود. معامله گران زمان زیادی را صرف تمرکز بر سودآوری می کنند و در واقع مدت زمان کمتری روی مواردی مانند استراتژی ، معاملات مناسب ، پایبندی به آن ، مدیریت ریسک و سرمایه، تنظیم و فراموش کردن و… تمرکز می کنند. نیازی به فکر کردن مداوم در مورد سود ترید نیست زیرا این مورد فقط نشانه روند صحیح معاملات است. سود حاصل از معاملات فقط به این دلیل که مدام به آنها فکر می کنید و نگران آنها هستید، ظاهر نمی شوند چرا که در این حالت با هر نوسان قیمت هیجان زده می شوید و دست به کارهای عجیبی خلاف پلن معاملاتی خواهید زد.
8-عدم تعیین میزان ریسک برای هر ترید
آیا می دانید میزان ریسک هر ترید شما چقدر است؟
آیا این مبلغی است که بتوانید به خطر بیاندازید و راحت بخوابید؟ چرا که هر آن امکان از دست دادن آن وجود دارد.
اگر جواب منفی است باید بدانید که شما نیاز به یک پلن مدیریت سرمایه دارید. بسیاری از معامله گران نمی دانند که در هر معامله چقدر مجاز به ریسک هستند چه برسد به اینکه اطمینان حاصل کنند با از دست دادن این مبلغ از نظر مالی و احساسی در هر معامله آسیب نمی بینند. اگر این کار را نکرده اید و به صورت زنده معامله می کنید، باید تا زمانی که این کار را انجام ندادید معاملات ریل را متوقف کنید. سعی کنید برای هر معامله میزان سود و زیان خود در معامله را تعیین کنید. یعنی با ورود به آن معامله قرار است چقدر سود کنید و در صورت زیان قرار است با چند درصد زیان خارج شوید. به این نسبت R/R می گویند. پیشنهاد میکنم مقاله نسبت ریسک به ریوارد را در معاملات مطالعه کنید.
9- احساساتش شدن در معاملات
این جمله را همواره به خاطر داشته باشید ” در معاملات احساساتی نشوید ”
سعی کنید همواره احساسات خود را کنترل کنید و دچار هیجان در معاملات نشوید. اگر بر اساس یک پلن معاملاتی در بازار رفتار میکنید معاملات بلند مدت به آن باید پایبند باشید و همیشه به این موضوع فکر کنید که معامله کردن بر اساس یک پلن معاملاتی درست ترین کار ممکن است. رفتار های احساسی در بازار موجب می شود که به سادگی موقعیت های معاملاتی خوب در بازار را از دست دهید و از سود بیشتر جا بمانید. پس هیچگاه اجازه ندهید احساساتان تصمیمات مربوط معاملات شما را کنترل کند. معامله گری نباید تبدیل به یک جنگ تمام عیار بین شما و بازار شود و لازمه ان کنترل احساس می باشد.شاید این جمله کلیشه ای را بارها شنیده اید که میگویند ” یک معامله گر باید احساسات خود را در معامله گری کنترل کن ” اما هیچ وقت نگفته اند چگونه.
بارها اتفاق افتاده که بازار سرمایه با خبرهایی یک باره دچار پنیک شده باشد. به عنوان مثال زمانی که خبر کشته شدن سردار سلیمانی منتشر شد بازار به مدت چند روز دارای صف های فروش سنگین بود. خبرهایی از جنگ در همه جا پیچیده بود. اما در نهایت چه شد؟ بعد از چند روز بازار جمع و جور شد و همه چیز به روال عادی برگشت و بازندگان آن روزها فروشندگان بودند. پس اگر در هنگام معامله گری بدانیم که در هنگام خرید سهم باید چه فاکتورهایی را مد نظر قرار دهیم و در هر مرحله چه اقدامی انجام دهیم به سادگی قادر به کنترل عواطف و احساساتمان می باشیم. اگر یک پلن معاملاتی داشته باشیم در هر موقعیت معاملاتی میدانیم باید چه اقدامی انجام دهیم و چه واکنشی داشته باشیم. این رمز کنترل احساسات در معامله گری است.
نتیجه گیری
هنگام یادگیری و معامله در بازار به ویژه هنگامی که برای اولین بار شروع به ترید می کنید مرتکب اشتباهاتی خواهید شد. اما آنچه برندگان را از بازندگان جدا می کند، یادگیری از اشتباهات است. آن دسته از معامله گران که به دنبال کسب درآمد جدی از بازارها هستند، آنهایی نیستند که هرگز اشتباه نمی کنند، بلکه کسانی هستند که یاد می گیرند از اشتباهاتی که در این مقاله بحث شده است اجتناب کنند واز آنها درس بگیرند. بسیار آسان است که بارها و بارها اشتباهات معاملاتی مشابه را مرتکب شوید تا زمانی که تمام پول خود را از دست دهید، اما هدف شما این است که اجازه ندهید چنین اتفاقی بیفتد. اکنون باید تصمیم بگیرید که با نظم و انضباط لازم در جهت پرهیز از تکرار اشتباهات گام بردارید.
دیدگاه شما