اهرم در دارایی های مختلف


اهرم مالی چیست و به چه صورت ایجاد میشود

اهرم در علم مدیریت مالی به معنای روشی برای تکثیر کردن سود یا زیان است.

به عبارت دقیق‌تر اهرم به معنی قرض کردن پول به منظور چند برابر کردن درآمد حاصل از داد و ستد است.

مثلاً فرض کنید ۱۰ سکه دارید و با آن معامله‌ای می‌کنید که یک سکه سود خالص برای شما به ارمغان می‌آورد.

سپس به یک کارگزار رجوع کرده و ۹۰ سکه از او قرض می‌گیرید.

این‌بار معامله مشابهی انجام می‌دهید اما این‌ بار ۱۰۰ سکه وارد معامله می‌کنید و از این طریق ۱۱۰ سکه به‌دست می‌آورید.

سپس ۹۰ سکه‌ای که قرض کرده بودید را به کارگزار پس می‌دهید

۱۰ سکه اولیه‌تان را هم به جیب بازگردانده و ۱۰ سکه سود خالص در دست خواهید داشت.

با این روش برای خود یک اهرم مالی ایجاد کرده‌اید.

روش‌های معمول کسب اهرم، قرض گرفتن پول، خریدن دارایی ثابت و استفاده از ابزار مشتقه است.

یک شرکت تجاری به اشکال مختلف (مثلاً در قالب فروش سهام)، برای موجودی اش اهرم می‌سازد.

شرکتهایی که نسبت بدهی ها در آنها نسبت به دارایی ها عدد بزرگتری است، نسبت بدهی بزرگتری دارند و اصطلاحاً اهرمی تر هستند.

از دیدگاه سرمایه گذاران هر چه یک شرکت اهرمی تر باشد، پرریسک تر محسوب می شود.

لوریج Leverage یا اهرم در ترید چیست + مزایا و معایب آن

لوریج Leverage یا اهرم چیست

لوریج Leverage یا همان اهرم یکی از اصطلاحات پرکاربرد در معاملات مالی است که آشنایی با آن برای تریدرها ضروری محسوب می شود. امروز قصد داریم در داناپ مفهوم لوریج را با نگاهی عمیق تر مورد بررسی قرار دهیم، پس با ما همراه باشید.

لوریج چیست؟

تریدرها (معامله کنندگان) از لوریج استفاده می کنند تا بازدهی بیشتری از سرمایه گذاری های کوچک داشته باشند. در حقیقت تریدرها فقط بخشی از سرمایه مورد نیاز برای بازکردن یک پوزیشن معاملاتی را فراهم می کنند و این سرمایه از طریق اهرم به سپرده نقدی بزرگتری تبدیل می شود و سود و ضرر آنها نیز بر اساس کل ارزش پوزیشن معاملاتی محاسبه می گردد.

در حقیقت اگر همه چیز به خوبی پیش رود، بازده نهایی آن معامله بسیار بیشتر از مبلغ اولیه سرمایه گذاری خواهد بود، اما اگر روند معاملاتی طبق انتظار پیش نرود، شما با ضرر عظیمی مواجه خواهید شد. تریدرها زمانی که می خواهند با سرمایه کم به بخش بزرگی از بازار دسترسی داشته باشند از لوریج سخن به میان می آورند. Leverage در برخی از محصولات مالی نظیر معاملات آپشن (Option)، مشتقات و قراردادهای CDF مورد استفاده قرار می گیرد.

لوریج یک تعریف دیگری نیز دارد؛ در حقیقت لوریج به بدهی های یک شرکت در مقایسه با ارزش سهام آن نیز اطلاق می شود. اگر یک شرکت، دارایی یا سرمایه گذاری لوریج بالایی داشته باشد به معنی این است که کالا یا سهام آن بدهی بیشتری به نسبت سهام آن دارد.

موضوع Leverage در مباحث بحران مالی بین سال های 2007 تا 2009 بر سر زبان ها افتاد، اما ارتباط مستقیم لوریج با رفتارهای ریسک پذیری که به سقوط مالی منجر می شدند موجب بدنامی آن در بین معامله کنندگان شد. البته لوریج تا به امروز، دوباره اعتبار و شهرت خود را بدست آورده است.

آنچه که باید درمورد Leverage بدانید

لوریج یا اهرم یک مدل سرمایه گذاری به شمار می رود که در آن تریدر تنها بخشی از ارزش پوزیشن را پرداخت خواهد کرد. در حقیقت سپرده اولیه از طریق Leverage افزایش می یابد و تریدر می تواند سهام بیشتری را خریداری کند. این سهام نقدی کوچک با نام پرداخت مارجین (Margin) شناخته می شود و با تمام دارایی ها و بازارهای دیگری که قصد تجارت در آن را دارید، متفاوت است.

یک بازار عمیق، شناور و نسبتا آرام به مارجین کمتری (حدود 5 تا 7 درصد ارزش پوزیشن) نیاز دارد، درحالی که تریدرها در یک بازار بی ثبات، مارجین بالاتری (حدود 10%) را درخواست می کنند. علاوه بر این، نرخ مارجین با توجه به مقررات و قوانین کشوری که حساب شما در آن قرار دارد، متفاوت خواهد بود.

leverage

لوریج و مارجین

لوریج و مارجین اگرچه با یکدیگر مرتبط هستند اما مفهوم یکسانی ندارند. زمانی که تریدر یک پوزیشن معاملاتی باز می کند، او مبلغ سپرده گذاری اولیه را با استفاده از Leverage افزایش می دهد تا از طریق آن سهام بیشتری را خریداری کند. به عبارت دیگر اهرم به معنای افزایش قدرت خرید یا فروش ابزارهای مالی است و عموماً به صورت نسبت های 1:2، 1:50 و غیره بیان می شود.

مارجین نیز وجه نقدی است که تریدر برای باز نگه داشتن یک پوزیشن معاملاتی باید پرداخت کند. مارجین در حقیقت عملکردی همانند ضمانت دارد تا خطرات ناشی از معاملات تجاری را پوشش دهد. به عبارت دیگر یک معامله کننده می تواند از مارجین برای ساخت لوریج استفاده کند.

مزایای لوریج

مزایای لوریج تقریبا در انواع مختلف دارایی کاربرد دارد که در ادامه آنها را معرفی خواهیم کرد:

  1. تریدرها بازار سهام می توانند لوریج را از طریق قراردادهای آتی، وام مارجین و معاملات آپشن به سبد سهام خود اضافه کنند. برای مثال تریدرها به جای این که 10 هزار یورو از سهام یک شرکت را خریداری کنند، می توانند همان مبلغ را در قراردادهای آتی سرمایه گذاری کرده و از این طریق سهام بیشتری را در کنترل داشته باشند.
  2. فرصت های Leverage در بازار اوراق قرضه نیز یافت می شود. تریدرها از طریق سرمایه گذاری در معاملات کوتاه مدت ارزان قیمت سهم بازار خود را افزایش می دهند و سپس آن را به یک سرمایه گذاری بلند مدت با نرخ بالاتر تبدیل می کنند، آنها در نهایت از اختلاف قیمت بین این دو سرمایه گذاری سود خواهند برد.
  3. بازار تبادل ارز یا همان بازار فارکس نیز یکی از مکان هایی است که لوریج های بالایی در آن اهرم در دارایی های مختلف ارائه می شود. برای مثال برخی کارگزاری های فارکس لوریج 1:400 یا بیشتر را به مشتریان خود پیشنهاد می دهند که یعنی 100 دلار شما را تبدیل به 40000 دلار می کند.
  4. شرکت هایی وجود دارند که برای تامین مالی خود از Leverage استفاده می کنند و تریدرها نیز با سرمایه گذاری بر روی آنها به طور غیر مستقیم به فرصت های لوریج دسترسی پیدا خواهند کرد. شرکت ها اغلب از وام های مالی برای توسعه بخش های جدید استفاده می کنند و از این طریق حقوق سهامداران خود را افزایش می دهند. شما می توانید با تحلیل تراز مالی شرکت ها از وام ها و بدهی آنها آگاه شوید.

نرخ اهرم و نوسانات بازار

سرمایه گذاری لوریج اغلب با نام نرخ اهرم نیز شناخته می شود که بر اساس میزان حقوق صاحبان سهم در مقایسه با دارایی های محاسبه می گردد. برای مثال اگر یک تریدر مبلغ 1000 پوند را با لوریج 1:4 در یک پوزیشن مالی سرمایه گذاری کند، سرمایه وی 3000 پوند افزایش خواهد یافت. در حقیقت سرمایه گذار به ازای هر 1 دلار نقدینگی می تواند معامله ای به ارزش 4 دلار انجام دهد، بنابراین اگر سرمایه گذاری آتی 10% سود کسب کند، ارزش سهام آن نیز به علت لوریج 40% افزایش خواهد یافت.

البته به خاطر داشته باشید که نسبت لوریج یک محاسبه ساده است و از هزینه های Leverage صرف نظر می کند. شما همچنین می توانید از طریق ضرب کردن نوسانات دارایی مربوطه در نرخ لوریج، نوسانات سهام را بدست آورید. یک سرمایه گذاری با نرخ لوریج 4 برابر به همان میزان از نوسان بیشتری نیز برخوردار خواهد بود که این نشان دهنده افزایش ریسک در معاملات Leverage است.

نحوه عملکرد لوریج

فرض کنید که می خواهید 1000 سهم از شرکت X که قیمتی معادل 1 پوند دارد را خریداری کنید، آنگاه باید مجموعا 1000 پوند هزینه اولیه برای این کار در نظر بگیرید. اگر ارزش هر سهم 20 پنی افزایش یابد، شما می توانید هزار سهم خود را به مبلغ 1200 پوند به فروش برسانید و در نتیجه 200 پوند (20%) سود کسب کنید.

مثال ذکر شده روند عادی خرید سهام بود، اما با استفاده از Leverage می توانید با پرداخت بخشی از هزینه اولیه (مارجین)، سهام شرکت X را معامله کنید. اگر اهرم در دارایی های مختلف مبلغ مارجین 10% باشد، باید از فرمول 10% × 1 پوند × 1000 استفاده کنیم که جواب 100 پوند خواهد بود. به عبارت دیگر شما با مبلغ 100 پوند می توانید یک سهام 1000 پوندی را خریداری کنید و اگر سهام با افزایش 20 درصدی به قیمت 1.20 پوند معامله شود، با فروش کل دارایی به مبلغ 1200 پوند به یک سود 200 درصدی خواهید رسید.

مزایای لوریج

استفاده موفقیت آمیز از لوریج، سود بسیار خوبی را برای سرمایه گذاران به ارمغان می آورد. مزیت شاخص Leverage این است که سرمایه شما را آزاد می کند و از این طریق می توانید معاملاتی به مراتب بزرگتر را انجام دهید؛ به عبارت دیگر شما قادر خواهید بود که سرمایه گذاری خود را در طیف وسیع تری انجام دهید.

علاوه بر این اگر دارایی های مربوط به سرمایه گذاری لوریج با نرخ بالایی همراه باشند به مراتب سوددهی بسیار بیشتری در مقایسه با معاملات بلند مدت برای شما به ارمغان خواهند آورد. برای مثال اگر یک وامی 10 هزار پوندی با نرخ بهره 5% دریافت کنید و سپس آن را در یک معامله با سود 10% سرمایه گذاری کنید، از تفاوت بین سود معامله و نرخ بهره (500 پوند) درآمد کسب خواهید کرد و این در حالی است که سود چنین معامله ای در بازه زمانی 10 ساله مبلغی حدود 9.648 پوند خواهد بود.

معایب لوریج

یکی از معایب بزرگ در Leverage این است که شما از مزایای مالکیت کامل دارایی لذت نخواهید برد و اگر سرمایه گذاری با اهرم در دارایی های مختلف شکست روبرو شود ، ضرر و زیان زیادی گریبان گیر شما خواهد شد. برای مثال بحران مالی بین سال های 2007 تا 2009 کشور آمریکا به علت استفاده بیش از حد از لوریج های مالی اتفاق افتاد.

برای اینکه خطرات احتمالی لوریج را بهتر درک کنید، فرض کنید که یک سرمایه گذار در زمینه املاک با مبلغ 20 هزار پوند 10 خانه مسکونی به ارزش 200 هزار پوند را خریداری کرده است اما اگر ارزش هر خانه مسکونی به 160 هزار پوند کاهش یابد با مشکلات مالی بسیاری روبرو خواهد شد. در این حالت سرمایه گذار با ضرر 2000% مواجه خواهد شد و مبلغ 400 هزار پوند را از دست می دهد. علاوه بر این سرمایه گذار باید اقساط وام و بیمه را نیز پرداخت کند، بنابراین اهرم مالی همانقدر که سودآور است در برخی اوقات بسیار زیان بار خواهد بود.

معامله مارجین چیست و چطور کار میکند؟

آیا می دانید معامله مارجین چیست و در کدام بازارهای می توانید از آن استفاده کنید؟ به صورت کلی معامله مارجین، روشی برای خرید و فروش دارایی به حساب می آید که از سرمایه‌ ای که به وسیله شخص ثالث تامین و فراهم می‌ شود، استفاده می کند. در قیاس با روش های معمولی انجام معامله، حساب‌ های مارجین به تریدرها و با استفاده از اهرم‌ ها، امکان دسترسی به مقادیر بیشتر سود را می دهند. اما اگر دقیق تر به دنبال این هستید که معامله مارجین چیست و دقیقا در انجام آن ها به چه مواردی باید توجه داشته باشید، این مطلب راهنما و رایگان را به هیچ عنوان از دست ندهید.

معامله مارجین چیست ؟

به صورت معمول افرادی که در بازار رمزارزها فعالیت دارند، به دنبال موقعیت‌ هایی هستند که در کمترین زمان ممکن، سرمایه خود را چندین برابر کرده و بیشترین سود را از بازار به دست آورند. معاملات مارجین یکی از سودآورترین و در عین حال ریسکی ترین روش های انجام معامله به حساب می آید که می‌ تواند سود یا ضرر بسیاری را روی مقداری که سرمایه‌ گذاری می‌ کنید برای شما به ارمغان آورد. معاملات مارجین این امکان را در اختیار معامله گران قرار می دهد تا به علاوه سرمایه فعلی خود برای معامله ارزهای دیجیتال، از شخص سومی مثل صرافی پول بیشتری به‌ صورت وام قرض بگیرند و با اضافه شدن وام به دارایی فعلی، با پول بیشتری برای ورود به معامله مورد نظر اقدام نمایند.

در صورتی که تمایل دارید در ارزهای دیجیتال مثل بیت کوین ، اتریوم و … سرمایه گذاری امن کنید و از امتیاز ۱۰ درصد تخفیف کارمزد در معاملات رمزارزها بهره مند شوید، میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید؛

معامله مارجین تحت عنوان معاملات اهرم‌ دار هم شناخته شده است. ضریب اهرم، عددی است که میزان ضرر و زیان معامله در آن ضرب شده و به همان اندازه، میزان سود و ضرر هم افزایش پیدا خواهد کرد. عدد ضریب اهرم در صرافی‌ ها برای ارزهای دیجیتال گوناگون، متفاوت است. در ادامه در ابتدا فرق معاملات مارجین و عادی را بیان می کنیم و سپس به این که انواع مارجین کدام است و چگونه کار می کند نیز خواهیم پرداخت، پس همچنان با کد بورسی همراه بمانید.

فرق معاملات مارجین با حالت عادی چیست؟

به صورت معمول چنانچه شما یک سهم یا یک دارایی را در بازار بخرید، مالکیت آن را در اختیار خواهید داشت، چرا که هزینه آن دارایی را پرداخته اید و به هیچ شخص یا ارگان دیگری بدهکار نیستید، ولی در معامله مارجین به این خاطر که شما برای معاملات خود به نوعی وام دریافت کرده اید، بنابراین در قبال خرید آن دارایی خود را بدهکار کرده‌ اید، بنابراین مالکیت دارایی نیز برای شما نخواهد بود و مانند هر وامی که دریافت می کنید، مارجین را هم باید در انتهای معامله‌ خود تسویه نمایید. در حقیقت در معاملات مارجین، شما فقط ارزش دارایی را مورد معامله قرار می دهید و مالکیت آن را به صورت کامل در اختیار ندارید.

به این نوع معامله ها، معاملات CFD نیز گفته می شود، چرا که شما مالک دارایی مورد معامله نیستید، بنابراین مالیاتی هم برای آن پرداخت نمی کنید. هر چقدر مارجین بیشتری در معاملات خود استفاده نماییم، بنابراین نسبت به حالت بدون مارجین، سود به مراتب بالاتری کسب خواهیم کرد. برای مثال چنانچه شما حجم معاملاتتان را چهار برابر بیشتر کنید، سودتان در معاملات هم چهار برابر افزایش پیدا خواهد کرد، لذا می توان این طور گفت که مارجین می‌ تواند موجب سوددهی بیشتر برای افراد گردد.

انواع معاملات مارجین کدام اند؟

به منظور انجام معاملات مارجین یا اهرمی، به صورت معمول دو روش را مورد استفاده قرار می دهند که به شرح زیر می باشد؛

  1. معاملات مارجین حالت خرید استقراضی : در واقع خرید استقراضی، همان حالت معمولی است و این بدین معنی است که خرید در زمان پایین بودن قیمت صورت گرفته و زمانی که قیمت افزایش پیدا کرد، به فروش برسانید، لذا در حالت خرید استقراضی فرض را بر این می‌ گذارند که با افزایش قیمت، کسب سود انجام شود.
  2. معاملات مارجین حالت فروش استقراضی : در حالت فروش استقراضی اوضاع دقیقا برعکس پوزیشن خرید استقراضی است و این بدین معنی است که تریدر وقتی سود به دست خواهد آورد که قیمت‌ ها کاهش پیدا کرده باشند. در این شرایط معامله گر ارزهای دیجیتالی که فعلا مالکیت آن ها را در اختیار ندارید را می فروشد.

مارجین تریدینگ چگونه انجام میشود؟

به منظور انجام یک معامله مارجین، کاربر می بایست قسمتی از سرمایه خود را وارد معامله نماید که به این سرمایه تخصیص یافته به اصطلاح مارجین گفته می شود. بعد این این که کاربر تصمیم گرفت که چه مقدار از سرمایه خود را قصد دارد وارد یک معامله مارجین نماید، نوبت به تعیین اهرم یا لوریج خواهد رسید. لوریج ضریبی است که کاربر با استفاده از آن تعیین می‌ کند که چند برابر مارجین خود قصد دریافت وام دارد. برای مثال چنانچه یک کاربر ۱۰ دلار را برای یک معامله مارجین در نظر می گیرد و قصد افزایش سرمایه خود از طریق وام به ۱۰۰ دلار را دارد، بایستی از اهرم یا لوریج ۱۰ برابری بهره بگیرد.

همان طور که پیش تر گفتیم، معامله مارجین می‌ تواند به دو صورت لانگ و شورت انجام شود. معاملات لانگ مثل معاملات عادی است و معامله‌ گر فرض را این طور قرار داده است که قیمت افزایش پیدا می کند و وارد این معامله شود و این در حالتی است که قیمت بیشتر شود، کاربر با استفاده از معامله لانگ سود به دست خواهد آورد، ولی معاملات شورت دقیقا بر عکس است و این بدین معنی است که کاربر در صورتی که پیش‌ بینی کند که قیمت قرار است کاهش یابد، می‌ تواند برای باز کردن یک معامله شورت اقدام نماید و در صورت کاهش قیمت، سود به دست آورد.

ولی تریدرها می بایست این نکته را در نظر داشته باشند که در صورتی که در هر یک از معاملات شورت یا لانگ، قیمت بر خلاف روند پیش‌ بینی‌ شده نوسان کند، کارگزار یا صرافی که وام را در اختیار تریدر قرار داده است این حق را دارد که با افزایش ضرر معامله و رسیدن به یک قیمت از پیش تعیین شده، کل معامله را در راستای بازپس‌ گیری وام ببند و در این صورت مارجین کاربر صفر می شود. برای مثال چنانچه یک تریدر با استفاده از لوریج برای باز کردن یک موقعیت خرید اقدام نماید، اما قیمت به اندازه ای کاهش یابد که باقی‌ مانده مارجین کم تر از وام اولیه شود، صرافی بلافاصله در همان قیمت برای فروش دارایی در جهت حفظ وام اولیه اقدام خواهد کرد و در این حالت اصطلاحا می گویند که تریدر کال مارجین شده است.

استراتژی‌ های کاربردی برای مارجین تریدینگ

معاملات مارجین تحت عنوان یک استراتژی سرمایه گذاری با ریسک بالا در دسترس هستند که به شورت پوزیشن بازار وابستگی دارند. بازار رمزارز در قیاس با اوراق بهادار سنتی یا بازا‌رهای فارکس نوسانات بسیاری دارد که این امر ریسک پذیری آن را افزایش می دهد. تعدادی از روش‌ ها و استراتژی‌ های حائز اهمیت وجود دارد که می بایست پیش اهرم در دارایی های مختلف از معامله ارزهای دیجیتال و یا سایر دارایی ها بدین وسیله توجه داشته باشید:

معاملات آزمایشی را امتحان کنید : معاملات کاغذی که به آن معامله آزمایشی هم می گویند، این امکان را در اختیار معامله گران قرار می دهد تا در یک فضای آزمایشی، خرید و فروش نمایند که این پلتفرم‌ های آزمایشی پول واقعی نمی‌ گیرند، ولی قیمت های واقعی بازار را منعکس می کنند. معاملات آزمایشی به معامله گران مبتدی این امکان را می دهد تا استراتژی های خود را بدون به خطر انداختن سرمایه عملی نمایند.

درک انواع سفارشات : معامله گران مارجین به منظور کاهش ریسک و باز کردن موقعیت های سخت، به صورت معمول از ترکیبی از انواع سفارشات مثل حد ضرر، سود می برند. این نوع سفارشات می‌ توانند با تعیین اهداف سود و زیان خاص و بسته شدن اتوماتیک موقعیت‌ ها به شما کمک نمایند.

مارجین تریدینگ چیست

اندازه معاملات را به تدریج افزایش دهید : چنانچه اخیرا برار ورود به معاملات مارجین اقدام کرده اید، بهتر است با شورت پوزیشن و اهرم پایین تر، فرآیند انجام معاملات خود را آغاز کنید.

موقعیت خود را تقسیم کنید : شما این توانایی را دارید که با تقسیم موقعیت در قیمت‌ های جداگانه، ریسک را تا حدود زیادی کم کنید. ایجاد یک روند از سطح سود، این امکان را در اختیار معامله گر قرار می دهد تا سود را به شکل پلکانی کسب نماید.

به عوامل اساسی و فنی توجه کنید : حرکات بازار رمزارزها معمولا به وسیله عوامل فنی انجام می‌ شود. حداقل تا حدودی به علت تعداد زیادی از معامله گران فعال در بازار ارزهای دیجیتال که طبق تجزیه و تحلیل فنی خرید و فروش های خود را انجام می دهند.

با این وجود عوامل اساسی قادرند تاثیر عمیق و ناگهانی بر قیمت ارزهای دیجیتال داشته باشند. تغییرات نظارتی، برداشت‌ از کیف پول بیت کوین و هک های عمده صرافی می‌ تواند تغییرات بزرگ غیرمنتظره قیمت را سریع تر کند.

به کارمزدها و سود توجه کنید : زمانی که یک موقعیت اهرمی را باز می‌ کنید، پولی را که قرض می گیرید، برمی‌ گردانید. معاملات مارجین بیت کوین و دیگر رمزارزها کارمزد‌های های مداومی را متحمل می‌ شود که می‌ تواند بسیار سریع سودآوری شما را کند کند.

اهداف مشخص را تعیین کنید و ریسک خود را کاهش دهید : در زمان معامله مارجین بایستی یک استراتژی مدیریت ریسک را دنبال کنید این استراتژی باید هدف سود مشخصی را تعیین نماید و شما باید به این هدف پایبند باشید. سطح حد ضرر و پایبندی به هدف از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.

مزایا و معایب معاملات مارجین

مزیت اصلی معاملات مارجین این است که انجام این نوع تجارت می‌ تواند،به نسبت ارزش سرمایه به دریافت سود بیشتر منتهی گردد. به غیر از این، معاملات مارجین می‌ تواند در راستای متنوع سازی دارایی هم مفید باشد، به این خاطر که معامله گران قادرند چندین حساب با مقادیر به نسبت کم برای سرمایه ‌گذاری ایجاد کنند. نهایتا داشتن یک حساب کاربری مارجین می ‌تواند باعث شود که معامله گران بی آن که مجبور باشند مقادیر زیادی پول به حسابشان انتقال دهند، حساب جدیدی برای سرمایه ‌گذاری افتتاح نمایند. البته برعکس این موضوع نیز صادق است.

عیب اصلی معاملات مارجین این است که می‌ تواند باعث ضرر بیشتری نسبت به حالت عادی شود. بر خلاف انواع معمولی تجارت، معاملات مارجین این را ممکن می سازد که ضرر ایجاد شده بیشتر از سرمایه اولیه معامله گر باشد، از همین روی به عنوان یک روش پر ریسک تجارت به حساب می آید. بسته به مقدار لوریج اعمال شده در معامله، حتی کاهش اندکی در قیمت بازار هم می ‌تواند ضررهای زیادی برای معامله گران به همراه داشته باشد، از همین روی بسیار حائز اهمیت است که سرمایه ‌گذارانی که تصمیم به استفاده از معاملات مارجین دارند، از راهکارهای درست مدیریت ریسک و ابزارهای کاهش ریسک استفاده نمایند. به صورت خلاصه می توان موارد زیر را از این بخش استخراح کرد؛

مزایای مارجین تریدینگ

  • نداشتن مالیات
  • امکان سود بیشتر
  • انجام معاملات دو طرفه
  • نداشتن تاریخ انقضا برای تسویه

معایب مارجین تریدینگ

  • ریسک بیشتر
  • عدم مالکیت فیزیکی دارایی
  • پرداخت بهره برای دریافت مارجین

معاملات مارجین در بازار ارزهای دیجیتال

معاملات مارجین ذاتا از ریسک بیشتری به نسبت معاملات عادی و نقطه‌ ای برخوردارند. این ریسک در بازار رمزارزها به مراتب از دیگر بازارهای سنتی بیشتر است. معامله‌ گران مارجین در بازار رمزارزها می بایست با در نظر گرفتن نوسانات قیمتی بالا در این بازار جوانب احتیاط را رعایت نمایند.

مدیریت سرمایه و ریسک در معاملات مارجین رمزارزها بسیار حائز اهمیت است. کاربر پیش از وارد شدن به یک معامله مارجین در بازار کریپتو، بهتر است که از دانش تکنیکال و فاندامنتال کافی برخوردار باشد تا بتواند از چارت‌ خوانی و روش‌ های تکنیکال نهایت استفاده را ببرد و همچنین مفاهیم اولیه این بازار را نیز بلد باشد و پیش از ورود به هر معامله مارجین، با ارز مورد نظر خود به خوبی آشنا باشد.

پلتفرم‌ های ارائه دهنده مارجین تریدینگ کدامند؟

صرافی‌ های بسیاری هستند که به وسیله آن ها قادرید قیمت روز دوج کوین و دیگر رمزارزها را مشاهده و برای خرید و فروش آن ها اقدام کنید، ولی تعداد صرافی‌ هایی که مارجین تریدینگ را به مشتریان خود ارائه می‌ دهند زیاد نیست. کسانی که از ip ایران قصد انجام چنین معاملاتی را دارند، در حال حاضر تحریم هستند و باید از طریق روش‌ اهرم در دارایی های مختلف های گوناگون مثل استفاده از vpn های مختلف، ip و اطلاعات خود را تغییر دهند. از صرافی‌ های معتبری که معاملات مارجین در آن ها در جریان است می توان به بایننس، بیتمکس، هوبی، کراکن و وال کلاب اشاره داشت.

نتیجه گیری و کلام پایانی

معاملات مارجین در ذات خود ریسک بیشتری از معاملات معمولی به همراه خواهد داشت. ریسک این نوع از معاملات در بازار بی ثبات ارزهای دیجیتال حتی بیشتر هم است. به علت سطح بالای نوسانات، بی تردید این نوع از معاملات برای تازه کارها مناسب نیست و تنها معامله گران حرفه ای با استفاده از استراتژی های مدیریت ریسک از آن ها بهره می برند.

بی شک معاملات مارجین برای افرادی که به دنبال افزایش سود معاملات موفق خود هستند، ابزاری مناسبی به حساب می آید. این نوع تجارت چنانچه به درستی در دستور کار قرار گیرد، معاملات لوریج شده به وسیله حساب های مارجین می تواند به سوددهی و متنوع سازی سبد سرمایه گذاری معامله گران کمک شایانی نماید.

با این وجود باید این نکته را در خاطر داشته باشید که توانایی تجزیه و تحلیل نمودارها، شناسایی روندها و تعیین نقاط ورود و خروج ریسک های کلی معاملات مارجین را تا حدود بسیار زیادی کاهش خواهد داد و امکان دارد به پیش بینی بهتر ریسک ها و ترید موثرتر نیز کمک نماید، لذا پیش از استفاده از این معاملات در بازار کریپتوکارنسی، در ابتدای امر به شما توصیه دایرم که دید خوبی از تجزیه و تحلیل بازار پیدا کنید و به اندازه کافی در این بازار تجربه به دست آورید و در ادامه سرمایه خود را افزایش دهید و یا به صورت کلی فعالیت خودتان را در انجام این نوع معاملات در بازارهای مالی مختلف افزایش دهید.

همان طور که در ابتدای مطلب قول دادیم، در این مطلب به این پرداختیم که معامله مارجین چیست و ابعاد مختلف این نوع معاملات را مورد بررسی قرار دادیم.

همچنین اگر دوست دارید مطلب مربوط به آموزش کار با صرافی کوینکس به زبان ساده را نیز مطالعه کنید، روی لینک سبز رنگ کلیک کنید.

شما آنقدر ریسک پذیر هستید که به انجام معاملات مارجین در بازارهای مالی بپردازید؟

بیت کوین رشد می کند، اتریوم افت

اقتصادنیوز : امروز هم مثل دیروز بیت کوین رشد کرده و اتریوم افت. البته نه مثبت بیت کوین خیلی چشمگیر است نه منفی اتریوم.

بیت کوین رشد می کند، اتریوم افت

به گزارش اقتصادنیوز ، بیت کوین با رشد حدود یک درصدی نسبت به دیروز در حدود قیمت 22400 دلار معامله می شود. بازدهی هفتگی بیت کوین مثل دیروز، مثبت 12 درصد است.

ارزش معاملات بیت کوین طی شبانه روز گذشته بیش از 43 میلیارد دلار بوده و ارزش بازار آن نیز 428 میلیارد دلار است.

در ماه گذشته میلادی دارایی های استخراج کنندگان عمومی و شرکت های بزرگ استخراج کننده بیت کوین مقدار کمی افزایش پیدا کرد. این در حالی است که طی 3 ماه پیش از آن فروش بی وقفه از سوی این استخراج کنندگان انجام شده بود. با این حساب می توان این طور برداشت کرد که شرکت های بزرگ استخراج کننده بیت کوین نسبت به آینده این ارز امیدوار شده اند و فعلا در حال انباشت کردن بیت کوین های خود هستند.

اتریوم امروز هم منفی است

اتریوم برخلاف بیت کوین امروز منفی است و افت قیمت داشته. با کاهش یک و نیم درصدی، قیمت اتریوم به 1720 دلار رسیده است.

ارزش معاملات اتریوم طی شبانه روز گذشته 16 میلیارد دلار بوده و ارزش بازار آن هم 210 میلیارد دلار است. اتریوم از نظر ارزش معاملات اخیرا از بیت کوین عقب مانده و برخلاف گذشته که معمولا ارزش معاملات اتریوم نصف بیت کوین بود، در حال حاضر این تناسب به هم خورده و اتریوم کمتر از نصف ارزش معاملات بیت کوین معامله می شود.

افت قیمت اکثر آلت کوین ها

دیروز اکثر آلت کوین ها مثبت بودند اما امروز وضعیت برعکس شده و اکثر آن ها منفی هستند. با این حال میزان افت آن ها چندان بزرگ نیست. بیشترین افت قیمت امروز را نیر پروتکل، کوانت، EOS و چین لینک داشته اند که 4 درصد افت کرده اند. فلو، یونی سواپ و الروند هم افت 2 درصدی داشته اند. مابقی ارزهای منفی افت کمتر از 3 درصد دارند.

در میان نمادهای مثبت که تعداد آن ها زیاد هم نیست، هدرا با رشد 5 درصدی بهترین بازدهی روزانه را ثبت کرده. پالیگان هم 3 درصد رشد کرده است. سولانا، ایپ کوین، آوالانچ و FTX Token هم دو درصد رشد کرده اند. چند آلت کوین هم رشدی کمتر از 2 درصد داشته اند.

در مقیاس هفتگی اما وضعیت اکثر آلت کوین ها خوب است. ترا کلاسیک با افت 8 درصدی بدترین وضعیت را در این بازه زمانی دارد. اتریوم کلاسیک هم 5 درصد افت کرده است. 6-7 نماد هم افتی کمتر از 2 درصد طی این مدت داشته اند.

اما در همین مقیاس هفتگی، اکثر آلت کوین ها رشد کرده اند که بیشترین رشد مربوط به اتم با رشد 26 درصدی است. ایپ کوین هم 20 درصد رشد کرده که دومین بازدهی هفتگی مثبت را دارد.

ارزش بازار تکان نخورد

ارزش بازار ارزهای دیجیتال مثل روز گذشته 1.07 تریلیون دلار است. اما ارزش معاملات 4 درصد رشد کرده و به عدد 86 میلیارد دلار رسیده است.

ارزش معاملات دیفای 6 میلیارد دلار و ارزش معاملات استیبل کوین ها 80 میلیارد دلار بوده است.

منظور از نسبت های مالی چیست و چه کاربردی دارند؟

نسبت‌های مالی مقادیر عددی هستند که با هدف به دست آوردن اطلاعات معنادار از صورت‌های مالی یک شرکت استخراج می‌شوند. اعداد استخراج‌ شده از صورت‌های مالی شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی، در مواردی همچون آنالیزهای مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزش‌گذاری و غیره استفاده می‌شوند. یکی از متداول‌ترین راه‌های تحلیل مالی، محاسبه و بررسی نسبت های مالی است. این نسبت‌ها در چندین گروه تعریف شده‌اند و هر کدام به یکی از جنبه‌های وضعیت مالی شرکت‌ها می‌پردازند.

انواع نسبت های مالی:

نسبت‌های اهرمی و پوششی

نسبت‌های ارزش بازار

پیگیری عملکرد شرکت با نسبت های مالی

تعیین نسبت‌ های مالی در هر دوره و پیگیری تغییر مقادیر آن‌ها در طول دوره، با هدف کشف سرنخ‌هایی است که موجب پیشرفت موسسه می‌شوند. مثلا افزایش نرخ بدهی نسبت به دارایی می‌تواند نشان‌ دهنده‌ این باشد که شرکت تحت‌ فشار بدهی است و در نهایت این موسسه را با خطر ورشکستگی مواجه کند.

امکان مقایسه عملکرد شرکت

مقایسه‌ نسبت های مالی با رقبای اصلی به این منظور صورت می‌گیرد که مشخص شود کدام قسمت شرکت عملکرد بهتر یا بدتری نسبت به میانگین صنعت مربوط به خودش دارد. مقایسه بازده دارایی بین شرکت‌ها به یک تحلیلگر یا سرمایه‌گذار کمک می‌کند تا تشخیص دهد کدام شرکت‌ها در جهت افزایش سودآوری، استفاده بهینه‌تری از دارایی‌شان داشته‌اند. استفاده‌ کنندگان نسبت های مالی به دو گروه استفاده ‌کنندگان داخلی و خارجی تقسیم می‌شوند:

استفاده‌ کنندگان خارجی:

شامل تحلیلگران مالی، سرمایه‌گذاران خرده‌فروشی، اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات نظارتی و ناظران صنعت می‌شوند.

استفاده‌ کنندگان داخلی:

شامل مدیر تیم، کارمندان و مالکان می‌شوند.

نسبت‌‌های نقدینگی

نقدینگی را می‌توان اینطور تعریف کرد: «میزان توانایی شرکت در بازپرداخت دیون کوتاه‌مدت خود.» بنابراین نسبت‌های نقدینگی اطلاعاتی در مورد توانایی شرکت‌ها در پرداخت دیون کوتاه‌مدت یا عمل به تعهدات کوتاه‌مدتشان فراهم می‌آورند.

انواع نسبت‌های نقدینگی

توانایی شرکت در پرداخت بدهی‌های کوتاه‌مدت با دارایی‌های جاری

نسبت جاری: دارایی‌های جاری/ بدهی‌های جاری

توانایی یک شرکت در پرداخت بدهی‌های کوتاه‌مدت خود از محل دارایی‌های نقدی

نسبت آنی (سریع) = دارایی‌های جاری – موجودی مواد و کالا / بدهی‌های جاری

توانایی شرکت در پرداخت بدهی‌های کوتاه‌مدت خود از محل وجوه نقد. این نسبت محافظه کارانه‌ترین نسبت نقدینگی است که حساب‌های دریافتنی نیز در آن لحاظ نمی‌شود.

نسبت وجه نقد = موجودی نقدی+ سرمایه‌گذاری‌های کوتاه‌مدت / بدهی‌های جاری

نسبت‌‌های اهرمی یا ساختار سرمایه

نسبت‌های اهرمی مقدار منابع دریافت شده از بدهی را اندازه‌گیری می‌کنند. در واقع، از نسبت‌های اهرمی برای ارزیابی سطح بدهی‌های کوتاه و بلندمدت شرکت استفاده می‌شود. نسبت‌های اهرمی شامل موارد زیر می‌شوند:

توانایی یک شرکت در پرداخت بدهی‌های کوتاه و بلندمدت با کل دارایی‌های موجود

نسبت بدهی = مجموع بدهی‌ها / مجموع دارایی‌ها

نسبت تسهیلات به سرمایه:

میزان اتکای شرکت به استقراض از بانک و حقوق صاحبان سهام برای تامین مالی خود

نسبت تسهیلات به سرمایه = مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام

نشان‌ دهنده توان شرکت در پرداخت هزینه‌های مالی مثلا بهره وام­‌های دریافتنی از محل سود عملیاتی

نسبت پوشش بهره = سود عملیاتی/ هزینه‌های مالی

معرفی نسبت‌های فعالیت

نسبت‌های فعالیت یا کارایی ابزارهایی هستند که برای سنجش کاربرد دارایی‌های شرکت مورد استفاده قرار می‌گیرند و از طریق ارزیابی میزان فروش و تاثیر دارایی‌ها بر آن اندازه‌گیری می‌شوند. این گروه از نسبت‌ها، حجم فروش شرکت را با سرمایه‌گذاری در دارایی‌های مختلف مانند موجودی کالا، دارایی ثابت و … مقایسه کرده و میزان به‌ کارگیری موثر منابع شرکت و راندمان عملیات آن را در دوره عملیات ارزیابی می‌کنند.

دوره گردش موجودی کالا یا میانگین سنی کالا:

دوره گردش موجودی کالا، بازه زمانی را نشان می‌دهد که در آن دفعات گردش کالا اتفاق افتاده است. گردش موجودی کالا بیانگر این است که موجودی کالا و مواد اولیه شرکت در یک بازه زمانی مشخص – مثلا یک سال مالی – چند بار به فروش رسیده و جایگزین شده است.

دوره گردش موجودی کالا = متوسط موجودی مواد و کالا *۳۶۵ / بهای تمام‌ شده کالای فروش رفته

دوره وصول مطالبات:

نشان‌ دهنده فاصله زمانی تحویل کالا به مشتری تا دریافت وجه نقد از مشتری است. به بیان دیگر، مدت‌ زمانی است که طول می­‌کشد تا شرکت مطالبات خود را از مشتریان دریافت کند. با بررسی این نسبت درمی‌یابیم که شرکت درآمد فروش خود را در چه بازه زمانی به چرخه عملیاتی بازمی‌گرداند.

دوره وصول مطالبات = متوسط حساب­‌های دریافتنی *۳۶۵ / فروش نسیه

دوره گردش عملیات:

به دوره‌ای گفته می‌شود که در طول آن، یک شرکت، مراحل خریداری مواد اولیه، تولید کالا، ارسال به دست مشتری و در نهایت دریافت وجه نقد را سپری می‌کند.

دوره گردش عملیات = دوره وصول مطالبات + دوره گردش موجودی کالا

این نسبت، میزان تأثیرگذاری گردش دارایی‌ها را در کسب درآمد شرکت نشان می‌دهد و بیانگر این است که چگونه دارایی‌های شرکت برای ایجاد درآمد به کار گرفته می‌شوند. با مقایسه این نسبت در دوره‌های گذشته می‌توان به این نتیجه رسید که افزایش دارایی‌ها در کسب درآمد بیشتر توسط شرکت، تاثیرگذار بوده است یا خیر.

گردش دارایی = فروش خالص / میانگین جمع دارایی­‌ها

گردش دارایی‌های ثابت:

این نسبت، بیانگر میزان تأثیرگذاری دارایی‌های ثابت شرکت بر کسب درآمد آن است.

گردش دارایی‌های ثابت = فروش خالص / میانگین دارایی­‌های ثابت

دوره پرداخت بدهی‌­ها:

نشان­ دهنده مدت‌ زمانی است که طول می­‌کشد تا شرکت بدهی خود را با تامین‌ کنندگان – بدهی بابت خرید مواد اولیه به‌صورت نسیه – تسویه کند.

دوره پرداخت بدهی‌­ها = متوسط حساب­‌های پرداختنی *۳۶۵ / خرید نسیه

نسبت گردش سرمایه جاری:

سرمایه در گردش، تفاوت دارایی جاری از بدهی جاری شرکت است. این سرمایه، بخشی از خالص دارایی‌های جاری است که مستقیم یا غیرمستقیم تسهیلاتی را در چرخه تولید ایجاد می‌کند.

گردش سرمایه جاری = فروش / سرمایه در گردش

نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش:

با توجه به اینکه یکی از اجزای تشکیل‌ دهنده دارایی جاری، موجودی کالا است، نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش نشان‌ دهنده آن است که چه مقدار از سرمایه در گردش شرکت را موجودی کالا تشکیل داده است.

موجودی کالا به سرمایه در گردش = موجودی کالا / سرمایه در گردش

نسبت‌های سودآوری

نسبت‌های سودآوری، توانایی شرکت برای تولید درآمد مرتبط با عملکرد و سود سهام، دارایی‌های ترازنامه، هزینه‌های عملیاتی و سهام را اندازه‌گیری می‌کند. مهم‌ترین نسبت های مالی سودآوری شامل موارد زیر می‌شوند:

نسبت بازده دارایی‌ها نشان‌ دهنده آن است که شرکت چگونه از منابع و دارایی تحت اختیار خود برای کسب سود بهره برده و برای سرمایه‌گذاران و اعتباردهندگان خود بازدهی ایجاد کرده است. نسبت بازده دارایی‌ها می‌تواند شاخص نهایی برای ارزیابی کفایت و کارایی مدیریت شرکت باشد.

بازده دارایی = سود خالص / میانگین جمع دارایی­‌ها

بازده حقوق صاحبان سهام:

شیوه‌ای برای اندازه‌گیری میزان سودآوری شرکت است که روش ایجاد سود با استفاده از سرمایه سهامداران را روشن می‌کند.

بازده حقوق صاحبان سهام = سود خالص / حقوق صاحبان سهام

حاشیه سود ناخالص:

این نسبت، عملیات اجرایی و کسب درآمد شرکت را ارزیابی می‌کند و همچنین توانایی شرکت در کنترل بهای تمام‌ شده کالای فروش رفته را بررسی کرده و رابطه‌ بین فروش و هزینه‌های تولید کالای فروخته‌ شده را نشان می‌دهد.

حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص / فروش

حاشیه سود عملیاتی:

نسبت سود عملیاتی نشان‌ دهنده این است که هر یک ریال فروش محصولات یا خدمات چه تاثیری در سود عملیاتی شرکت دارد.

حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی / فروش

درصد حاشیه سود خالص شرکت نشان‌ دهنده این است که از هر ۱ تومان فروش شرکت چه مقدار آن به سود خالص تبدیل‌ شده است.

حاشیه سود خالص = سود خالص / فروش

نسبت‌های ارزش بازار

این نسبت‌ها منعکس‌ کننده نگرش سهامداران و تحلیلگران بازار سرمایه در خصوص عملکرد گذشته و پیش‌ بینی روند آتی شرکت هستند. انواع متداول نسبت‌های ارزش بازار عبارت‌اند از:

نسبت ارزش دفتری (P/BV):

این نسبت بیانگر ارزش ثبت‌ شده خالص دارایی‌ها بر مبنای هر سهم از سهام عادی هستند.

P/B = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی * تعداد سهام در دست سهامداران عادی / حقوق صاحبان سهام

نسبت قیمت به درآمد (P/E):

این نسبت، دیدگاه تحلیل گران بازار سرمایه را در خصوص سودآوری آتی شرکت تعیین می‌کند و از تقسیم قیمت بازار هر سهم عادی در یک دوره زمانی خاص و سود سالانه آن به دست می‌آید.

P/E = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی

نسبت قیمت به فروش (P/S):

این نسبت که از حاصل تقسیم ارزش بازار شرکت بر کل فروش ۱۲ ماهه ایجاد می‌شود، به شما می‌گوید برای هر یک ریال فروش سالانه چقدر هزینه می‌کنید.

P/ S = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / کل فروش ۱۲ ماه اخیر شرکت

قیمت به جریان نقدینگی (P/CF):

این نسبت از توان قابل ملاحظه‌­ای برای پیش ­بینی بازده سهام برخوردار است و معمولا به‌ وسیله سرمایه‌گذاران نهادی مورد استفاده قرار می‌گیرد. نسبت قیمت به جریان نقدینگی، مواردی از قبیل استهلاک، تخفیف درآمد و مواردی از نقدینگی را که توسط کسب و کار ایجاد شده حذف می‌کند.

P/ CF = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / جریان نقدی هر سهم

جریان نقدی هر سهم = سود هر سهم + (استهلاک دارایی‌های مشهود و نامشهود / تعداد سهام شرکت)

نسبتی است که برای تعیین ارزش سود هر سهم تا زمانی که نرخ رشد سود سهام شرکت در نظر گرفته شود مورد استفاده قرار می‌گیرد. این نسبت مبتنی بر نسبت P/E است و چشم‌انداز رشد یک سهم را در نظر می­‌گیرد. محاسبه بدین شکل است که نسبت P/E را به نرخ رشد سالانه درآمد بر مبنای ارزش ۵ سال آینده تقسیم می‌کنیم. اگر نتیجه کمتر از یک باشد بیانگر آن است که بازار به‌طور کامل چشم‌اندازی در خصوص این سهم ندارد.

PEG = (قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی) / نرخ رشد سالانه درآمد

محدودیت نسبت های مالی

تحلیل نسبت‌های صورت‌های مالی به‌ طور گسترده‌ای توسط تحلیل‌گران مالی، سرمایه‌گذاران و اعتباردهندگان به کار می‌رود. در واقع این نسبت‌ها وضعیت اقتصادی واحد تجاری را در مقایسه با صورت‌های مالی به شکل بهتری انعکاس می‌دهند. از سوی دیگر، نسبت های مالی در مدل‌های پیش‌بینی به‌ طور موفقیت‌آمیزی به کار می‌روند. اما با وجود استفاده وسیع از نسبت‌ های مالی این تکنیک‌ها با برخی از محدودیت‌ها روبه‌رو هستند که تفسیرها را با پاره‌ای از ابهام مواجه می‌کنند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.