غلبه عرضه بر تقاضا متأثر از کاهش سرعت گردش پول/ اصلاح p/e شرکتها با ارائه گزارشهای ۹ ماهه
نایب رئیس هیأت مدیره کانون کارگزاران گفت: کاهش سرعت گردش نقدینگی منجر به قرمز پوشی بازار سرمایه در روزهای اخیر شده و در صورتی تداوم وضعیت ارائه گزارش های خوب 9 ماهه تنها p/e بازار را اصلاح کرده، موجب غلبه تقاضا بر عرضه نخواهد شد.
نایب رئیس هیأت مدیره کانون کارگزاران گفت: کاهش سرعت گردش نقدینگی منجر به قرمز پوشی بازار سرمایه در روزهای اخیر شده و در صورتی تداوم وضعیت ارائه گزارش های خوب 9 ماهه تنها p/e بازار را اصلاح کرده، موجب غلبه تقاضا بر عرضه نخواهد شد.
فردین آقابزرگی در گفت وگو با خبرنگار «تابناک اقتصادی» گفت: طی ماه های گذشته، سرعت گردش نقدینگی مؤثرترین عامل در افزایش دماسنج بازار سرمایه و ناشی از افزایش نرخ ارز و کاهش ارزش پول ملی بود، با کاهش نرخ ارز مقیاس و معیار ارزیابی ها تغییر کرده و اکثر محاسبات نیز بر محور نرخ سنا، نیما و بازار ثانویه بوده است.
وی ادامه داد: از طرف دیگر ایجاد محدودیت های داخلی در بازار ارز، سکه، طلا همچنین رکود در صنعت ساختمان و محدود شدن نقل و انتقال وجوه نقد بین بانک ها تا سقف 50 میلیون تومان، همگی حکایت از کاهش سرعت گردش نقدینگی داشته و هرچه سرعت گردش پول کاهش یابد، اصلی ترین محرک برای افزایش نرخ ارز نیز رو به کاهش گذاشته و در نتیجه با اصلاح نرخ ارز مواجه می شویم و این دقیقا همان عاملی است که منجر به اصلاح در بازار سرمایه شده است.
آقابزرگی اوضاع کنونی را نشانگر وضعیت متعادل در بازار دانست و ادامه داد: شرایط بورس دقیقا همبستگی کامل با جریان اقتصادی کشور نشان می دهد و در صورتی که غیر از این بود، باید احساس نگرانی می کردیم و الان وضعیت ناشی از کاهش سرعت نقدینگی به وضوح قابل ردیابی است.
وی با اشاره به کاهش قیمت جهانی نفت و کامودیتی ها افزود: قیمت های جهانی نیز در وضعیت ایستا قرار دارند و این نیز یکی دیگر از دلایل اصلاح بورس در روزهای اخیر است.
آقابزرگی در خصوص پیش بینی وضعیت بورس طی ماه های آینده نیز گفت: با توجه به این مطلب تأثیر افزایش نرخ ارز طی ماه های گذشته بر صورت های مالی شرکت ها در گزارش های 9 ماهه، 12 ماهه و حتی 3 ماهه ابتدای سال 98 قابل مشاهده خواهد بود و وضعیت سود و زیان در این شرکت ها مثبت شده و قطعا افزایش نرخ ارز را در میزان فروش شرکت ها خواهیم دید.
وی ادامه داد: ولی به رغم تأثیر مثبت فاکتور افزایش نرخ ارز بر میزان فروش و سودآوری شرکت ها با توجه به جو عمومی و وضعیت اقتصادی، این موضوع منجر به کاهش پی به ای شرکت ها خواهد شد و احتمال آنکه تقاضا افزایش و جذابیت برای سرمایه گذاری به وجود بیاید، کمتر خواهد بود.
آقابزرگی در پایان گفت: تورم حاصل از افزایش نرخ ارز که اکنون برای مردم قابل لمس هست، با فاصله زمانی تأثیر خود را بر صورت های مالی شرکت ها نشان خواهد داد و اگر شرایط اقتصادی متعادل باشد، تعدیلات مثبت منجر به جهش شاخص کل شده و در غیر این صورت، تنها اصلاح پی به ای شرکت ها را به دنبال خواهد داشت.
مردم به بورس باز می گردند؟
روز سه شنبه ورق بورس برگشت و شاخص کل این بازار پس از دو روز کاهشی، از همان ابتدای معاملات صعودی ظاهر شد و این روند را تا پایان دادوستدها حفظ کرد.
- زیگزاگ بورس روی خط تردید
- دودلی حقیقیها کی به پایان میرسد؟
- خودنمایی صنایع برجامی
- کممحلی بورس به دلار
- چشمانداز مثبت بورس
- بورس سهشنبه از دریچه آمار
- راهکار فرابورس برای رکوردزنی تسهها
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل غلبه سمت قرمز بازار سهام از دنیایاقتصاد، به این ترتیب روز گذشته نماگر اصلی تالار شیشهای ۵۳/ ۰ درصد افزایش ارتفاع داد و دیگر شاخصها نیز جامهای سبز به تن کردند.
از نکات قابلتوجه دادوستدهای این روز تحرکات مثبت سهامداران حقیقی در سمت خرید سهام بود. به طوری که در ساعات اولیه بازار، خالص ورود این دسته از بازیگران بورسی مثبت بود و در پایان نیز با وجود غلبه فروشندگان، اما خالص فروش حقیقیها از ارقام بیش ازهزار میلیارد تومانی ابتدای هفته به کمتر از ۷۰میلیارد تومان محدود شد.
زیگزاگ بورس روی خط تردید
به نظر میرسد بورسیها که همیشه نگران افت قیمت دلار در صورت احیای برجام بودند، حالا با نگاهی منطقیتر به آینده اقتصادی و سیاسی کشور نگریسته و به این درک رسیدهاند که حصول توافق هستهای میتواند بازار سهام را از لحاظ بنیادی تقویت کند. امری که در صورت تحقق، سودی واقعی در کارنامه بنگاههای بورسی به جای میگذارد.
دودلی حقیقیها کی به پایان میرسد؟
همان طوری که اشاره شد از نکات قابلتوجه و البته امیدوارکننده معاملات صبح روز گذشته بازگشت حقیقیها به زمین خرید سهام بود. روندی که تا ساعت پایانی معاملات دیروز نیز ادامه پیدا کرد اما در نهایت خالص مالکیت سهام به سمت سهامداران نهادی بازگشت. با این حال خالص فروش حقیقیها در این روز به ۶۷میلیارد تومان محدود شد.
تردید معاملهگران در این روزهای بورس تهران کاملا مشخص است. جایی که هم قیمتها در سطوح ارزندهای قرار دارند و هم متغیرهای بنیادی نوید افزایش درآمد و سود شرکتها را میدهد اما ابهامات همچنان به عنوان مانعی جدی بر سر راه ورود سرمایه به تالار شیشهای قدعلم کرده است. به نظر میرسد تنها روشن شدن برخی ابهامات و در صدر آن آینده سیاسی کشور است که میتواند به کمک بورسیها برای تعیین مسیر بیاید.
جایی که حصول توافق هستهای و احیای برجام، اثر بسزایی در رونق فعالیت و رشد سودآوری بنگاههای اقتصادی و تولیدی ایفا کرده و یک عامل دیگر به پتانسیلهای بنیادی ناشران بورسی میافزاید تا راهی جز بازگشت سرمایهها به تالار شیشهای باقی نماند.
به هر حال روز گذشته خوشبینیهای برجامی، گروه بانک و موسسات اعتباری را در صدر لیست خرید حقیقیها قرار داد تا معاملهگران خرد سهامی به ارزش ۶۰میلیارد و ۴۰۶میلیون تومان از این گروه را به سبد سهام خود بیفزایند.
در این میان سهام بانک ملت با بیشترین اقبال حقیقی همراه شد. ماجرا از آن قرار بود که صبح دیروز، عضو هیاتمدیره بانک ملت از احتمال معافیت مالیاتی بانکها از محل درآمد تسعیر ارز برای عملکرد سال مالی ۱۴۰۰ خبر داد و گفت: «از آنجا که سازمان مالیاتی برگ تشخیص مالیات عملکرد بانکها در سال ۹۹ را با نرخ نیمایی محاسبه کرده و نرخ نیما در پایان سال قبل ۲۲۳۰۰ تومان با اجرایی شدن محتوای ابلاغیه معاون اول رئیسجمهور بود، انتظار میرود بانکها برای عملکرد سال مالی ۱۴۰۰ از محل درآمد تسعیر ارز مشمول پرداخت مالیات نشوند.»
همین خبر کافی بود تا صف خرید «وبملت» سنگین شود و به محلی برای ورود سرمایههای حقیقی تبدیل شود.
در آنسوی بازار، اما همچنان گروههای کامودیتیمحور در لیست فروش سهامداران خرد قرار دارند. در صدر این لیست زیرمجموعههای گروه فرآوردههای نفتی با خالص فروش ۴۶میلیارد و ۹۷۴میلیون تومانی قرار گرفتند. این مهم در حالی رقم خورد که دیروز شاخصهای نفتی در واکنش به از سرگیری مذاکرات هستهای روندی نزولی را طی کردند و به مرز ۹۰ دلار بر هر بشکه بازگشتند.
به این ترتیب در حالی طی یک غلبه سمت قرمز بازار سهام هفته اخیر تقویت تقاضای جهانی، تنشهای جاری در شرق اروپا و احتمال اختلال در عرضه نفت به دلیل سرمای هوا در آمریکا سبب شده بود هر دو شاخص نفتی به بالاترین رقمها طی ۷ سال گذشته برسد، روز سهشنبه در آستانه از سرگیری مذاکرات هستهای که ممکن است منجر به احیای برجام، لغو تحریمها و افزایش عرضه نفت ایران به بازار جهانی شود، قیمت نفت کاهشی شد. موضوعی که به نظر میرسد در تصمیمگیری سهامداران پالایشی نیز بیتاثیر نبود.
خودنمایی صنایع برجامی
معاملات روز سهشنبه بورس تهران در حالی آغاز شد که در جریان دادوستدهای دوشنبه، تعدادی از نمادهای بزرگ همچون «فولاد»، «فملی» و «کچاد» پس از انتشار اطلاعات بااهمیت متوقف شدند. به هر روی نبودن این نمادهای شاخصساز و البته پربیننده سبب شد تا دیروز توجه معاملهگران به نمادهای بزرگ ریالی که عمدتا در زمره گروههای برجامی قرار میگیرند، جلب شود.
آن هم در روزی که علی باقری، عضو ارشد تیم مذاکرهکننده ایران، به منظور از سرگیری مذاکرات وین، تهران را به مقصد وین ترک کرد و شنیدهها نیز احتمال تحقق توافق هستهای و احیای برجام را تقویت میکند. به این ترتیب دیروز شاهد اقبال معاملهگران به سهام زیرمجموعه دو گروه بانک و خودرو بودیم. شرایطی که سبب شد تا برخی زیرمجموعههای دو گروه مذکور در زمره نمادهای با بیشترین تاثیر بر رشد نماگر اصلی تالار شیشهای قرار گیرند.
کممحلی بورس به دلار
بورسبازان که همیشه نیمنگاهی به معاملات ارز در چهارراه استانبول دوخته بودند، این روزها توجه چندانی به نوسان نرخ اسکناس آمریکایی ندارند، هرچند در برخی روزها سهام و دلار همراستا با یکدیگر نوسان میکنند. روز گذشته نیز با وجود تداوم افت نرخ دلار در بازار ارز تهران، اما بورس روندی عکس را انتخاب کرد و نماگر اصلی این بازار، رشد ۵۳/ ۰درصدی را ثبت کرد و به محدوده یکمیلیون و ۲۸۱هزار واحد بازگشت.
چشمانداز مثبت بورس
بهنام بهزادفر، از کارشناسان بازار سهام درباره وضعیت این روزهای بازار سهام معتقد است: در یک سال و نیم گذشته شرایط بازار سرمایه مساعد نبوده و بخش زیادی از رشد بورس در سیکل صعودی سه ساله از ۹۶ تا ۹۹ پس گرفته شد.
دلایل زیادی را برای رشد بورس در بین سالهای ۹۶ تا ۹۹ میتوان برشمرد. از جمله رشد قیمت دلار، افزایش نرخ تورم، چشمانداز سیاسی مبهم، رشد نقدینگی، حمایت دولت از بازار سرمایه و مواردی از این قبیل. بعد از مرداد سال ۹۹ شاخص کل تا ۴۵ درصد ریزش داشت و سبد سهام بسیاری از سهامداران تا ۸۰ درصد ریزش را نیز تجربه کرد. برای این ریزش هم میتوان دلایل زیادی را نام برد.
از جمله توقف رشد نرخ دلار، عزم دولت جدید برای مهار نقدینگی، دخالتهای دولتی در سود صنایع مختلف، افزایش هزینه انرژی شرکتها و امثال آن. اکنون شاخص کل بورس تهران در محدودهای قرار دارد که ترس شدید افت دلار تقریبا این روزها از بین رفته است، قیمتهای جهانی به حالت پایداری در آمدند، بخشی از تورم کشور عملا از بین رفتنی نیست چرا که جهان پساکرونایی درگیر آن شده است و دخالتهای دولتی روی صنایع نیز با شکلگیری احتمالی مجدد برجام از بین خواهد رفت. در نتیجه چشمانداز این بازار را میتوان مثبت و امیدوارکننده ارزیابی کرد.
بورس سهشنبه از دریچه آمار
در روزی که شاخص کل بورس تهران با رشد ۵۳/ ۰درصدی همراه شد، از ۳۴۲ نماد معامله شده، قیمت پایانی ۱۸۰ سهم (۶۵درصد) مثبت بود و در مقابل ۱۳۵ سهم (۳۹درصد) در سطوح منفی دادوستد شدند. در این بازار ۳۳ نماد (۱۰درصد) صف خریدی به ارزش ۱۲۱میلیارد تومان تشکیل دادند. اما در مقابل شاهد شکلگیری صف فروش در ۲۰ نماد بورسی (۶درصد) به ارزش ۷۱میلیارد تومان بودیم.
در فرابورس ایران، اما در روزی که آیفکس افزایش ۷۷/ ۰درصدی را ثبت کرد، ۱۴۴ نماد معامله شدند که در این میان قیمت ۷۴ سهم (۵۱درصد) مثبت و ۶۰ سهم (۴۲درصد) منفی بود. در این بازار ۱۲ نماد (۸درصد) صف خریدی به ارزش ۷میلیارد تومان تشکیل دادند و در مقابل شاهد شکلگیری صف فروش در تنها ۸ نماد فرابورسی (۶درصد) به ارزش ۱۳میلیون تومان بودیم.
بازار پایه نیز دیروز میزبان دادوستد ۱۴۹ نماد بود. در این میان ۴۸ سهم (۳۲درصد) مثبت ماندند و در مقابل شاهد ۸۹ سهم (۶۰درصد) در محدوده منفی بودیم. در این بازار نیز ۲۹ نماد (۱۹درصد) صف خریدی به ارزش ۱۲۰میلیارد تومان شکل دادند و صف فروش در این بازار ۶۵ نماد (۴۴درصد) به ارزشی بالغ بر ۱۶۱میلیارد تومان اختصاص پیدا کرد.
راهکار فرابورس برای رکوردزنی تسهها
رشد قیمت اوراق تسهیلات مسکن «تسه» در روز سهشنبه نیز ادامه پیدا کرد و تمام تسهها معاملات روزانه خود را با صف خرید به پایان رساندند. این اقبال بالا منجر به رکودشکنی تازهای در این بازار شد. به طوری که قیمت تسه با رسیدن به حدود ۱۴۵هزار تومان در سقف تاریخی خود قرار گرفتند.
پیش از ثبت این رکورد جدید بود که فرابورس ایران، دوشنبه شب در اطلاعیهای از راهکار جدید خود برای کاهش التهاب قیمت تسه پرده برداشت و خرید و فروش روزانه آن را از شنبه هفته آینده ممنوع اعلام کرد.
در این اطلاعیه آمده بود از ۲۳بهمنماه امکان فعالیت همزمان در سمت خرید و فروش معاملات اوراق تسهیلات مسکن توسط مشتریان (نوسانگیری روزانه) فراهم نخواهد بود. در این میان بانک مسکن نیز برای کاهش هزینه خرید وام مسکن (با توجه به رشد قیمت این اوراق)، طرح تخفیف ۵۰درصدی بر تعداد اوراق موردنیاز برای دریافت وام مسکن را تا پایان بهمنماه تمدید کرد.
به عبارت دیگر در دوره اجرای این طرح با هر ورقه تسه میتوان یکمیلیون تومان وام دریافت کرد. در شرایط غیرتخفیفی به ازای هر ۵۰۰هزار تومان وام، به یک ورقه تسه نیاز است.
هر چند در چند ماهی که از اجرای این طرح میگذرد، تاثیری از این جانب بر کاهش قیمت اوراق شاهد نبودیم و شاید در صورت ادامهدار بودن رشد این اوراق که بخش مهمی از آن به وجود دامنه نوسان و تسری هیجانات یک روز به روزهای بعدی باز میگردد، احتمالا باید شاهد اطلاعیههای جدیدی در خصوص تمدید تخفیف ۵۰درصدی اوراق باشیم.
در میان گذاشتن یک حقیقت؛ هیچ کس با سود معامله و ترید ثروتمند نمیشود!
این روزها که بازارهای مالی به رونق فراوانی رسیدهاند و وضعیت اقتصادی دنیا به سمت خوبی پیش نمیرود، تعداد زیادی از مردم تلاش میکنند به معاملهگر بازارهای مالی تبدیل شوند تا بتوانند به درآمد دلخواه خود برسند. با این حال، نیکلاس گوک (Niklas Göke)، نویسنده مطرح اقتصادی در مدیوم، در مقاله تازه خود استدلال میکند که معاملهگری نمیتواند افراد را به ثروت برساند. متن کامل مقاله نیکلاس گوک را در ادامه میخوانید.
«هرگز نفروشید»؛ این توصیهای است که کارتر توماس (Carter Thomas) آرزو میکند کاش ۲۰ سال زودتر به آن عمل میکرد.
کارتر در سال ۲۰۰۳ همه پولی را که از شغل تابستانی خود بهعنوان یک غریق نجات به دست آورده بود روی سهام شرکت اپل سرمایهگذاری کرد. کل سرمایه او در آن دوره ۱۸ هزار دلار بود؛ یک تصمیم هوشمندانه.
اینکه کارتر [مانند اغلب معاملهگران] دو ماه بعد همه سرمایه خود را صرف هزینههای غیرضروری یا خرید کالاهای لوکس کند، تصمیمی هوشمندانه به نظر نمیرسید. پس از تجزیه سهام (تقسیم سهام به تعداد بیشتری سهم) و افزایش قیمت، ارزش سهام کارتر امروزه بیش از ۱۰ میلیون دلار است.
با نگاهی به این تجربه، کارتر یک درس ساده اما عمیق آموخته است که اغلب افراد شبیه او که میخواهند ثروتی برای خود ایجاد کنند، آن را نادیده میگیرند. او میگوید:
اگر من ثروت کلانی به دست نیاوردهام تنها دلیلش این است که داراییهایم را به فروش رساندهام. دلیل این موضوع هرگز این نیست که من چیزهای مناسبی نخریدهام. من همیشه چیزهایی مناسب در زمان مناسب خریدهام، اما هرگز آنها را بهاندازه کافی نگه نداشتهام.
نمیتوانم خودم را با کارتر توماس مقایسه کنم، ام من هم بارها چنین اشتباهاتی را مرتکب شدهام، بنابراین صرفاً میخواهم برای خودم یک موضوع را یادآوری کنم:
شما با سود معامله ثروتمند نمیشوید. با داشتن داراییهای ارزشمند ثروتمند میشوید.
سلب مسئولیت: من مشاور مالی نیستم. این یک مشاوره و توصیه مالی نیست.
ساده است: دارایی خوب بخرید، نفروشید!
در اینجا سادهترین الگوی ثروت دومرحلهای که من میشناسم، ارائه شده است:
۱. باید داراییهایی بخرید که فکر میکنید دارای ارزش بالایی هستند.
۲. نباید آنها را بفروشید.
همه تصور میکنند انتخاب داراییهای مناسب، قسمت سخت ماجراست، اما در واقع فشار روانی ناشی از مبارزه مداوم با رضایت فوری است که توانایی ما و پتانسیل مالی را محدود میکند.
از منظر تاریخی تقریباً همه بازارها رو به بالا حرکت میکنند. به ۱۰، ۲۰ و یا ۳۰ سال پیش برگردید و به قیمتها نگاه کنید. بازار سهام: رو به بالا. املاک و مستغلات: رو به بالا. کالا و اجناس: رو به بالا. ارز دیجیتال: رو به بالا. سرمایه خطرپذیر: رو به بالا. حتی قیمت کارتهای بازی پوکمون گو نیز روندی صعودی داشتهاند.
همه چیز بهطور مداوم بالا میرود، زیرا پول سیستمی مصنوعی است که انسان آن را ایجاد کرده و کنترل میکند و میدانیم که انسان موجودی جایزالخطاست. هر یک از ما با خودکنترلی درگیر هستیم و بشر بهطور کلی با این موضوع دستوپنجه نرم میکند. پول یک آزمایش مارشمالو (marshmallow experiment) غولپیکر برای بشریت است. دکمه «چاپ پول بیشتر» یک زنگ قرمز بزرگ است و اگر شما چنین زنگی را به دست افرادی دهید که خودکنترلی اندکی داشته باشند، واقعاً چقدر میتوانید انتظار داشته باشید که قبل از فشردن زنگ خودشان را کنترل کنند؟
قیمتها چیزی بیشتر از اعدادی نیستند که ما در کنار نام کالاها مینویسیم و سپس میگوییم «اگر تورم در طول سال ۲% افزایش پیدا کند، خوب است»؛ زیرا اقتصاد را هم بشر اختراع کرده است. ما پول بیشتری چاپ میکنیم و به تبع آن همه اعداد بالا میروند. آیا قیمتها کار دیگری جز بالا رفتن میتوانند انجام دهند؟
تنها در این سالِ استثنایی فدرال رزرو ایالاتمتحده نزدیک به ۵ تریلیون دلار چاپ کرده است. به ازای هر ۴ دلاری که در آغاز سال ۲۰۲۰ وجود داشت، اکنون دلار دیگری در گردش است. آیا میدانید این موضوع به چه معناست؟ این یعنی اعداد باید بالا بروند.
اگر چاپ پول قیمتها را بهصورت یکنواخت تغییر میداد، امسال ۲۵٪ به قیمت همه چیزهایی که با دلار اندازهگیری میشوند، افزوده میشد. از آنجا که این اتفاق رخ نمیدهد برخی حوزهها (جایی که پولهای تازه چاپشده ابتدا جریان مییابد) افزایش بیشتری را تجربه میکنند. بازار سهام، اوراق قرضه، رهن و وام معمولاً جزو حوزههایی هستند که این افزایش را بیشتر تجربه میکنند. نهایتاً پول همواره راه خودش را به بازارهای جدیدتر، حاشیهایتر و کمتر قانونگذاریشده نظیر تأمین مالی جمعی، ارز دیجیتال و همچنین کارتهای پوکمون پیدا میکند.
نکتهای که وجود دارد این است که چه به نمودار ۱۰۰ ساله بازار سهام، چه به نمودار ۵۰ ساله املاک و مستغلات و چه به نمودار ۳۰ ساله بازار طلا نگاه کنید، اعداد همواره بالا میروند. حتی اگر یک میمون بدون فکر تعدادی سهام (یا سایر داراییها) را از کلاهی بهصورت کاملاً تصادفی بردارد باز هم در یک دوره زمانی چندین دههای عملکرد خوبی از خود به نمایش خواهد گذاشت.
با این حال و علیرغم اینکه ما اختلاف یک درصدی به لحاظ کروموزومی با میمونها داریم، معمولاً در این قرعهکشی که همه میتوانند در آن برنده شوند، موفق نمیشویم. دلیل آن هم یک چیز است: ما داراییهای خود را خیلی زود میفروشیم.
یک سرمایهگذار با گذشت زمان درآمد کسب میکند. او کاری ارزشمندتر از این نمیتواند انجام دهد و در اغلب مواقع کار درستی است.
چرا میفروشیم؟
چرا هیچ کاری نکردن سخت است و نمیتوان از این فرصت استفاده کرد؟ چرا نمیتوانیم اجازه دهیم که بازار از داراییهای ما مراقبت کند؟ دو دلیل وجود دارد: طمع و ترس.
طمع سرمایهگذار زمانی است که شما چیزی را خریدهاید که به آن اعتقاد دارید ولی خیلی زود آن را میفروشید، زیرا فکر میکنید باهوشتر از بازار هستید و یا تفکر کوتهبینانه بر شما سایه افکنده است.
من در سال ۲۰۱۷ چین لینک (Chainlink) را به قیمت ۰٫۰۹ دلار خریدم. میدانستم که این ارز دیجیتال و شبکه آن چه کاری قرار است انجام دهد. فکر کردم چیز خوبی است و میخواستم آن را نگه دارم. چند هفته بعد تسلیم شدم و کاری که همه به من گفتند را انجام دادم: سود کسب کردم. هر واحد لینک را به قیمت ۰٫۵۵ غلبه سمت قرمز بازار سهام دلار فروختم. بیش از حد خوشحال بودم. ظرف چند هفته شش برابر سود کرده بودم. چطور میتوانستم عملکرد بهتری از این داشته باشم؟ امروزه مأموریت چین لینک در حال تحقق است. قیمت لینک در زمان نوشتن این مقاله حدود ۱۵ دلار بوده و به اوج قیمتی خود ۲۰ دلار نیز رسیده است. من ۱۰۰ هزار دلار را بهراحتی از دست دادم. در واقع من تحتتأثیر تفکر کوتهبینانه قرار گرفتم.
ترس سرمایهگذار هنگامی رخ میدهد که شما چیزی را میخرید که به آن اعتقادی ندارید. فقط خریدید چون میترسید سودی را که دیگران به دست میآورند از دست بدهید. در این شرایط شما یک بمب ساعتی هستید که بر روی یک بمب ساعتی نشستهاید. سؤالی که به وجود میآید این است: کدام یک زودتر منفجر خواهد شد؟
وقتی ۱۸ ساله بودم، سهام سه شرکتی را که در یک مجله توصیه شده بود به قیمت ۴۰۰ یورو خریدم. من صرفاً تصویر مبهمی از کاری که شرکتها انجام میدادند داشتم و هرگز این اطلاعات را بررسی نکرده بودم. سهمهایی که خریده بودم ۲۵ درصد ضرر داد. برای یک جوان ۱۸ ساله ۱۰۰ یورو پول زیادی بود. پس از ماهها انتظار و عذاب، در نهایت همه سهامم را با ۵۰ یورو ضرر فروختم، اما هزینه روحی آن بسیار بیشتر بود. نهتنها پولم را بلکه انرژی و آرامشم را هم از دست دادم. در یک سرمایهگذاری بد ورود کرده بودم و امیدوار بودم که ضررهایم جبران شود.
تریدر شدن
اشتباه نکنید؛ گرگ والاستریت هم تریدر نبود. او کارگزار سهام بود و از کمیسیونها به ثروت رسید.
طمع و ترس شما را از یک سرمایهگذار به یک تریدر تبدیل میکند. تریدر شدن حرفهای است که اگر مفهوم آن را بدانید احتمالاً نمیخواهید در آن فعالیت داشته باشید و قطعاً کاری است که شما نمیتوانید با ترس و طمع در آن به موفقیت برسید.
اما تریدر شدن خیلی راحت به نظر میرسد. اینطور نیست؟
همه میخواهند تریدر شوند. معاملهگری باحال است. جذابیت دارد. باعث میشود احساس زندهبودن کنید. همچنین یک روش سریع برای از بین بردن بهرهوری، سلامت روانی و همچنین ویرانکردن سبد سرمایهگذاریتان برای رسیدن به یک بازدهی مناسب است.
اگر مردم میدانستند که «تریدر بودن» شغلی مانند سایر شغلهاست، شغلی که صرفاً اگر بهطور مداوم کسب سود کنید، میشود بر روی آن حساب کرد، ممکن بود تصورشان از این حرفه تغییر پیدا کند. اما اغلب فکر میکنند میتوان با نشستن روی سنگ توالت بعد از ناهار و فکرکردن در مورد آن میتوانند در این حوزه مسلط شوند.
وقتی شما یک تریدر باشید، حقوق شما از خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا حاصل میشود. متوجه هستید؟ اگر معامله موفقی نداشته باشید، پولی برای غذا خوردن ندارید. این یک شرط برای یک تریدر تماموقت واقعی است. اگر یکی از آنها نیستید خوششانس هستید!
خوششانس هستید که حقوق شما با خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا به دست نمیآید. پس چرا بهدنبال کار دوم هستید؟ بهویژه چیزی که در آن مهارتی ندارید. بنابراین فقط بخرید و برای همیشه نگه دارید. از پولتان برای ذخیره چیزهای باارزشتر استفاده کنید.
هنگامیکه شما داراییای را میخرید که به آن اعتقاد دارید، دیگر پرسیدن این سؤال که چه زمانی آن را بفروشم بیمعناست. بهصورت پیشفرض پاسخ این سؤال هرگز است. در واقع تا زمانی که شرایط بهطور بنیادین تغییر پیدا نکند، پاسخ شما نیز نباید تغییر کند.
فرض کنیم شما آمازون را دوست دارید. وقتی که سهام آمازون غلبه سمت قرمز بازار سهام را خریدید، جف بزوس برای شما کار میکند؛ نه بهصورت خیالی بلکه به معنای واقعی کلمه این اتفاق رخ میدهد. اگر جف بزوس در کار خود موفق بود، ارزش سبد دارایی شما نیز بالا خواهد رفت. به مدت ۲۰ سال این مرد ثابت کرده که میداند چه کاری دارد انجام میدهد. چرا باید چنین گزینهای را از فهرست خود حذف کنید؟ آیا جف بزوس را اخراج میکنید؟ نه، اما شما سهام آمازون خود را میفروشید و این دقیقاً به معنای اخراج جف بزوس است.
کمبود یک ذهنیت باعث میشود که ما همانند یک تریدر رفتار کنیم، آن هم در حالی که هیچ مهارتی برای موفقیت در آن نداریم. ما خودمان را گول میزنیم و در یک تلاش واهی موقعیت (پوزیشن معاملاتی) خود را تغییر میدهیم تا «هزینه فرصت» خود را مدیریت کنیم. ما نگران نحوه سرمایهگذاری ۵۰۰ دلار بعدی هستیم.
در عوض ما (سرمایهگذاران) فقط نیازمند این هستیم که درآمد بیشتری کسب کرده و آنچه را که به آن اعتقاد داریم بخریم. ما نیاز به قدرت شلیک بیشتری داریم. [برخلاف تریدرها که مسائل زیادی دارند] تنها مسئله برای ما این است: نیاز به پول بیشتری داریم تا بتوانیم داراییهای بیشتری بخریم و برای همیشه آن را نگه داریم.
اگر شما به سرمایهگذاریتان در زمانی که آن را انجام میدهید، اعتقاد داشته باشید، دیگر نیازی به اقدامات عجیبوغریب نیست. تنها یک نیاز برای خرید بیشتر وجود دارد و بهترین راه برای رسیدن به این هدف، کسب درآمد بیشتر از شغلی است که در آن مهارت دارید تا اینکه بخواهید بهصورت پارهوقت و ضعیف معامله کنید.
یک تریدر نباشد. بلکه یک سرمایهگذار باشید و سپس سعی کنید تا میتوانید در کار خود درآمدزایی کنید تا بتوانید هر چه بیشتر سرمایهگذاری کنید.
ثروتمند شدن
ثروتمند شدن بهمعنای خوابیدن مثل یک نوزاد است. ثروتمند شدن بهمعنای داشتن چیزهایی است که در طول زندگیتان و تا آخر عمر با شما همراه باشد. تنها راه برای این کار مالکیت داراییهای ارزشمند برای همیشه است.
تمدن این کار را از آنچه فکر میکنیم آسانتر کرده است؛ زیرا از نظر تاریخی، در بلندمدت اعداد همواره بالا میروند. این سیستم برای ما ایجاد شده و نه بر علیه ما. در نتیجه ما فقط به این دلیل که در جلوی راه خودمان قرار گرفتهایم در سرمایهگذاری موفق نمیشویم.
روانشناسی انسان و نه توانایی او عامل موفقیت مالی ماست. ما با تأدیب نفس، حرص، ترس و یک حس ناخوشایند از پتانسیل درآمدیمان مبارزه میکنیم. حتی اگر بدانیم هیچ اقدامی نکردن، بهترین اقدام برای یک سرمایهگذار است، اما هنوز عمل به آن را تقریباً غیرممکن میدانیم.
کارتر تیز مجبور شد این درس را بهسختی بیاموزد، اما این کار را کرد و اکنون او به این توصیهها کاملاً توجه میکند:
من با بسیاری از افراد بالای ۵۰، ۶۰ و ۷۰ سال صحبت کردهام، همه آنها یکچیز میگفتند: مهمترین چیز داشتن دارایی است. اگر میخواهید ثروت داشته باشید، فقط باید داراییهای بیشتری داشته باشید. این تنها چیزی است که اهمیت دارد.
شما با کسب سود معامله ثروتمند نمیشوید، با داشتن چیزهای ارزشمند ثروتمند میشوید. هر چیزی که در مسیرتان قرار گرفت را خریداری نکنید. چیزهایی بخرید که میخواهید برای همیشه آنها را نگه دارید و سپس ذهنتان را مدیریت کنید تا واقعاً این کار را انجام دهید.
نمودار عمق بازار چیست؟ + کاربرد Market Depth
نمودارها و شاخصهای تحلیلی بازارهای مالی مختلف، همگی برای این استفاده میشوند که ما بتوانیم دیدی نسبت به آینده دارایی یا ارز دیجیتال یا سهام دلخواه خود داشته باشیم و بتوانیم بهترین زمان خرید و فروش را تشخیص بدهیم. نمودار عمق بازار Market Depth نیز یکی از این ابزارها است.
- 1) عمق بازار چیست؟
- 2) چرا از نمودار عمق بازار Market Depth استفاده می کنیم؟
- 3) تأثیر نهنگ ها بر عمق بازار
- 4) نمودار عمق بازار از چه اجزایی تشکیل شده است؟
- 5) تحلیل نمودار Market Depth
- 6) نمودار کندل
- 7) سخن پایانی
- 8) سؤالات متداول
آنچه که عمق بازار نشان میدهد، بر عرضه و تقاضا متمرکز است که مهمترین اصل در تصمیمهای خرید و فروش است. در ادامه این مقاله از داموندمگ خواهیم دید که عمق بازار چیست و چگونه باید این نمودار را به کمک دو فاکتور دیوار خرید و دیوار فروش تحلیل کرد. همچننی در ادامه به نمودار کندل اشاره خواهیم کرد که بررسی ان مکمل عمق بازار خواهد بود.
عمق بازار چیست؟
در بررسی بازارها، همیشه مفاهیم عرضه و تقاضا هستند که لازم غلبه سمت قرمز بازار سهام است میزان آنها را به دست آوریم و سپس براساس ان اقدام به خرید یا فروش کنیم. درواقع تمام شاخصها و نمودارها در همین جهت به ما کمک میکنند. نمودار عمق بازار نیز به همین ترتیب است.
عمق بازار درواقع به ما نشان میدهد که یک سهام، دارایی یا ارز دیجیتال در بازار از نظر مقدار خرید و فروش چه وضعیتی دارد. یعنی نشان میدهد که عرضه و تقاضای آن در سطوح مختلف قیمت چقدر است. با کمک این نمودار مشخص میشود که آیا بین حجم خرید و فروش تعدل وجود دارد یا خیر. چنانچه تعادل خرید و فروش برهم بخورد، نوسانهای بالایی شکل خواهند گرفت.
چرا از نمودار عمق بازار Market Depth استفاده می کنیم؟
در اصطلاح سرمایهگذاری، به خرید و فروشهای ثبت شده در بازار «دفتر سفارشات» گفته میشود. نمودار عمق بازار شکل تصویری این دفتر است، که به سرمایهگذاران و تریدرها کمک میکند تا با تشخیص میزان عرضه و تقاضا برای آینده سرمایه خود غلبه سمت قرمز بازار سهام تصمیم بگیرند. برای کسانی که میخواهند در بازار ارزهای دیجیتال فعال باشند، توانایی خواندن این نمودار بسیار مهم است.
تأثیر نهنگ ها بر عمق بازار
مسئلهای که باید به آن توجه کنید، این است که در این نمودار همه سفارشهای ثبت شده نشان داده میشوند و همیشه امکان لغو آنها وجود دارد. حال اگر سرمایهگذاران قدرتمند و بزرگ بازار که آنها را با نام نهنگ میشناسیم قصد بردن بازار به سمت دلخواه خود را داشته باشند، میتوانند در حجم بسیار بالا سفارش ثبت کرده و وقتی حرکت دلخواهشان در بازار شکل گرفت، همه آنها را لغو کنند.
چنین سفارشهایی باعث ایجاد دلهره و حس عقب ماندن از بازار به سرمایهگذاران معمولی میدهد و آنها را به سمتی میکشاند که در جهت خواسته نهنگها رفتار کنند. به این ترتیب شکل واقعی عرضه و تقاضا یا همان عمق بازار به هم میخورد و شرایط جدید ایجاد میشود.
نمودار عمق بازار از چه اجزایی تشکیل شده است؟
برای آنکه بتوانیم تحلیل درستی از نمودار عمق بازار داشته باشیم و همچنین بتوانیم آن را بخوانیم، نیاز داریم ابتدا اجزای مختلف آن را بررسی کنیم. البته بسته به صرافی، ممکن است نمودارها متفاوت باشند، اما در یک نمودار استاندارد اجزای زیر وجود دارند:
محور افقی
در محور افقی، نقاط قیمتی که خرید و فروش در آنها انجام شده است قرار میگیرند.
محور عمودی
در نمودار عمق بازار، دو محور عمودی یکی در سمت چپ و دیگری در سمت راست وجود دارد. در غلبه سمت قرمز بازار سهام محور سمت چپ مقدار دلاری کل خریدها قرار دارد و در محور سمت راست مقدار دلاری کل فروشها.
خط پیشنهاد (Bid Line)
وقتی به نمودار عمق بازار نگاه کنید، خواهید دید که از دو طرف به سمت وسط دو خط یا منحبی وجود دارد. خط پیشنهاد، منحنی سبز رنگ است که مربوط به خریدها میشود و حجم خرید را نشان میدهد.
خط درخواست (Ask Line)
خط درخواست منحنی قرمز رنگ است، که مقدار فروشهای ارز دیجیتال را نشان میدهد. هر دو خطوط پیشنهاد و درخواست شیب منفی دارند و به سمت وسط محور افقی حرکت میکنند.
تحلیل نمودار Market Depth
تحلیل این نمودار باید به ما دیدی نسبت به اینکه وضعیت ارز دیجیتال منتخبمان از نظر عرضه و تقاضا و تمایل بازار چیست بدهد. ضمن اینکه در نهایت باید موجب درک ترند بازار شود. در بررسی نمودار عمق بازار، با مفهومی به نام دیوار خرید و فروش روبرو خواهیم شد.
در حالتی که بازار متعادل باشد، اصولاً نمودار خرید و فروش به صورت پایاپای با یکدیگر حرکت میکنند، اما اگر این تعادل برهم بخورد، اختلاف سطحی بین آنها ایجاد میشود، که با نام دیوار شناخته میشود.
دیوار خرید و فروش
دیوارهای خرید و فروش، نشان دهنده حجم قابل توجهی از سفارشها در یک قیمت معین هستند و میتوانند نشاندهنده روند بازار باشند. این دیوارها در پیشبینی تغییرات قیمتی کمک میکنند. البته این دیوارها ممکن است توسط نهنگها یا همان سرمایهگذاران بزرگ بازار ایجاد شوند.
دیوار خرید
هرچه پیشنهادات و سفاراشات خرید نهایی نشده یا محقق نشده در یک قیمت مشخص بیشتر باشد، دیوار خرید بلندتر میشود. وجود دیوار خرید، نشان میدهد که تریدرها معتقدند، قیمت ارز دیجیتال مورد نظر، از مقدار معینی پایینتر نخواهد آمد.در طول یک چرخه بازار نزولی، به دلیل افزایش نقدینگی بازار، سفارشهای دیوار خرید ممکن است با سرعت بیشتری نسبت به بازار صعودی پر شوند.
به وجود آمدن دیوار خرید ممکن است به دلیل احساسات بازار و ترس از عقب ماندن و از دست دادن موقعیتها نیز باشد. اگر تریدرها ببینند که دیوار خرید در حال رشد است، غلبه احساسات بر آنها موجب بزرگتر شدن دیوار میشود. به ترتیبی که ممکن است تصور کنند از خرید کنند و دارایی خود را بلند مدت نگه دارند، سود زیادی خواهند کرد یا حتی با خرید و تریدهای کوتاه مدت به سود خواهند رسید.
دیوار فروش
دیوار فروش زمانی ایجاد میشود، که سفارشهای فروش زیادی در یک قیمت معین وجود داشته باشند که هنوز محقق نشدهاند. چنین حالتی نشان میدهد که تریدرها، معتقدند قیمت ارز دیجیتال از مقدار معین بیشتر نمیشود و کوتاه بودن این دیوار برعکس این موضوع است، یعنی ممکن است قیمت افزایش پیدا کند.
دیوار فروش اگر بزرگ باشد، میتواند از افزایش قیمت سریع ارزهای دیجیتال جلوگیری کند، چراکه مقدار زیادی سفارش فروش در یک قیمت ایجاد میکند. برخی از تریدرها بر این باورند که دیوار فروش رو به رشد و بزرگ، به معنی کاهش قیمت در آینده است غلبه سمت قرمز بازار سهام و آنها را برای فروش بیشتر به منظور جلوگیری از ضرر ترغیب میکند.
نمودار کندل
در معاملات ارزهای دیجیتال، همیشه یک نمودار ثانویه به نام کندل یا شمعی وجود دارد که باید در کنار نمودار عمق بازار بررسی شود. نمودار کندل تغییرات قیمتی را در بازه زمانی معینی بررسی میکند. زمان فاکتور بسیار مهمی در تحلیل بازار است، که در نمودار عمق میدان دیده نمیشود. نمودار کندل که به نمودار قیمتی نیز شناخته میشود، تغییرات قیمتی را به کمک اشکالی شبیه به شمع در بازه بین باز و بسته شدن موقعیتها و قلهها و درههای قیمتی نشان میدهد.
این نمودار را میتوانیم در هر بازه زمانی دلخواه بررسی کنیم. برخی از تریدرها برای پیگیری روزانه قیمتها نیز از نمودار کندل استفاده میکنند. در این نمودار اطلاعات مربوط به نقدینگی و حجم کل دیده نمیشود، امااینکه دیگران چه دیدی نسبت به هر دارایی دارند و اینکه قیمتها نزولی خواهند بود یا صعودی قابل دریافت است. در این نمودار هم دو رنگ قرمز و سبز وجود دارد. شمعهای سبز به معنی افزایش قیمت در دوره و قرمز به معنی کاهش قیمت در دوره است.
سخن پایانی
وقتی تصمیم میگیریم وارد بازارهای مالی شویم، یکی از بزرگترین چالشها درک نمودارها و شاخصها است. یکی از این نمودارها عمق بازار است که امروز در مورد آن صحبت کردیم. مسئلهای که باید به آن توجه کنیم این است که نمیتوانیم این نمودار را به عنوان یک ابزار اصلی در نظر بگیریم، زیرا به هیچ عنوان کافی نیست. همانطور که در متن نیز به این نکته اشاره کردیم، این نمودار شامل فاکتور مهم زمان نیست، به همین دلیل از نمودار کندل در کنار آن استفاده میکنیم.
نمومدار مورد علاقه شما در ترید ارز دیجیتال چیست؟ به نظر شما نمودار عمق بازار به اندازه کافی گویا هست و دید مناسبی نسبت به عرضه و تقاضا ارائه میکند یا خیر؟
سؤالات متداول
نمودار عمق بازار چیست؟
عمق بازار، نموداری با سه محور است. یک غلبه سمت قرمز بازار سهام محور افقی و دو محور عمودی در طرفین. وقتی به چنین نموداری نگاه میکنیم، دو منحنی میبینیم که از طرفین با شیب منفی به وسط نمودار افقی کشیده شدهاند. منحنی سمت چپ سبز رنگ است و با نام خط پیشنهاد شناخته میشود که مربوط به حجم خرید است. منحنی دیگر قرمز رنگ است و خط درخواست نام دارد و مربوط به حجم فروش است.
چرا از عمق بازار استفاده میکنیم؟
عمق بازار با نمایش دادن میزان خرید و فروشهای پیشنهاد شده در قیمتی معین، به تشخیص میزان عرضه و تقاضا کمک میکند و به تریدر امکان میدهد تا بتواند بین خرید و فروش انتخاب کند. بنابراین بحث اصلی در مورد عرضه و تقاضا است که نشان میدهد وضعیت بازار چگونه است.
آیا چالشی در استفاده از عمق بازار وجود دارد؟
بله. یک مسئله اساسی وجود دارد که آن هم تأثیر نهنگها بر بازار است. این افراد با ایجاد پیشنهادهای زیاد در یکی از حالات مورد نظر خود یعنی خرید یا فروش، احساسات بازار را به نفع خواسته خود برمیانگیزند و زمانی که به آن رسیدند، پیشنهادات ثبت شده خود را لغو میکنند.
استراتژی اقیانوس قرمز و آبی چیست؟ توضیح و مقایسه همراه با مثال
آیا میدانید استراتژی اقیانوس قرمز و آبی چیست؟ در این مقاله سعی داریم شما را با این دو مفهوم رایج آشنا کنیم و تفاوتهای بین استراتژی اقیانوس قرمز و آبی را برای شما شرح دهیم.
توسط تیم تولید محتوای دیدار -
به روزرسانی شده در ۱۰ مرداد ۱۴۰۱ -
زمان مطالعه 5.5 دقیقه
آیا میدانید استراتژی اقیانوس قرمز و آبی چیست؟ در این مقاله سعی داریم شما را با این دو مفهوم رایج آشنا کنیم و تفاوتهای بین استراتژی اقیانوس قرمز و آبی را برای شما شرح دهیم.
اقیانوس قرمز
استراتژی اقیانوس قرمز به استراتژی سنتی بازاریابی برای رقابت با رقبا اشاره دارد. این استراتژی نشان میدهد که بسیاری از شرکتها برای دستیابی به یک مزیت رقابتی در بازار موجود با یکدیگر رقابت میکنند. شرکتها برای شکست دادن مخالفان خود در بازار موجود به رقابت میپردازند. استراتژی اقیانوس قرمز در تلاش است تا شرکت را تحت تأثیر قرار دهد و خدمات مشتری بهتری به خریداران ارائه دهد. این کار بیشتر به جای جذب مشتری جدید، روی مشتریان و خریداران موجود تمرکز دارد؛ بنابراین، آنها برای جذب مشتری جدید، تنها محصولات و خدمات را بهبود میدهند. به عنوان مثال، شرکتهای هواپیمایی رایانیر و ایرآسیا برای غلبه بر رقبای خود از استراتژی اقیانوس قرمز پیروی میکنند.
نمونه استراتژی اقیانوس قرمز
ایرآسیا یک شرکت هواپیمایی مشهور در مالزی است. این شرکت همیشه سعی میکند با سایر شرکتهای هواپیمایی مالزی، از قبیل Firefly، Malindo و Malaysia Airlines رقابت کند تا به مزیت رقابتی دست یابد. ایر آسیا برای غلبه بر رقبا قیمتهای پایینی در پروازهای داخلی و خارجی خود تعیین میکند. از طرف دیگر، هواپیمایی مالزی نیز قیمت خود را برای غلبه بر ایر آسیا کاهش میدهد؛ بنابراین، آنها در یک بازار با یکدیگر میجنگند. این یک مثال واقعی از استراتژی اقیانوس قرمز است. فرض کنید ما این شرکتهای غول پیکر را به کوسه و بازار را به اقیانوس تشبیه کنیم؛ بنابراین، تصور کنید که اگر همه این کوسهها با یکدیگر بجنگند چه اتفاقی میافتد. اقیانوس به دلیل جنگ شدید کوسهها خونین میشود.
مزایای استراتژی اقیانوس قرمز
اول اینکه بازار از قبل وجود داشته، بنابراین نیازی به ایجاد بازار جدید نیست. دوم، تقاضای خوبی از سوی مشتریان برای محصول یا خدمت وجود دارد. بسیاری از مشتریان محصولات را میخواهند؛ بنابراین، شرکتهای جدید میتوانند از مصرفکنندگان موجود استفاده کنند. علاوه بر این، شرکت میتواند کارمندان ماهری را که دارای تجربه عمیق دراین بخش بازار هستند، به راحتی استخدام کند. در نهایت، شرکتهای جدید میتوانند در مورد چگونگی بهبود کسبوکار خود از رقبا ایده بگیرند.
معایب استراتژی اقیانوس قرمز
- رقبا در این بازار با تجربه هستند و شکست دادن آنها بسیار دشوار است.
- شرکت باید بر روی هزینه و تمایز تمرکز کند که برای یک کسبوکار تازهکار دشوار است.
اقیانوس آبی
استراتژی اقیانوس آبی به سیاست بازاریابی غیر قابل رقابت اشاره دارد که بیشتر از رقابت سربهسر، بر نو آوری در اختراع مجدد تجارت تمرکز دارد. دبلیو چان کیم و رنه موبرگن با هم استراتژی اقیانوس آبی را در سال 2005 معرفی کردند. این استراتژی یک فرآیند هم زمان و چند مجهولی برای باز کردن یک بازار کسبوکار جدید و ایجاد تقاضای جدید است؛ بنابراین، رقابت جایی در این استراتژی ندارد.
نمونه استراتژی اقیانوس آبی
نمونههای مختلفی از استراتژی اقیانوس آبی در سراسر جهان وجود دارد. بسیاری از صنایع برای کسب منافع بیشتر، آن را پذیرفتهاند، برندهایی مانند Canon، iTunes، Cemex، Philips، NetJets، Curves، JCDecaux، Quicken، Polo Ralph Lauren و غیره. اما، iTunes با شروع کسبوکار خود یک مشکل بزرگ صنعت موسیقی را برطرف کرد. قبل از راهاندازی iTunes، مردم یک آهنگ را بهطور غیر قانونی از بستر اینترنت دانلود میکردند. استراتژی اقیانوس آبی ITunes راهی جدید برای فروش موسیقی به صورت قانونی ایجاد کرد، جایی که مشتریان و هنرمندان از مزایای متقابل بهره مند میشوند. آنها موفق شدند دسته جدیدی از فروش موسیقی را از طریق پلتفرمهای دیجیتال موسیقی برای شنوندگان ایجاد کنند. هنوز هم iTunes بر بازار پلتفرمهای موسیقی تسلط دارد. تغییر سازمانی نتفلیکس نیز مناسبترین نمونه استراتژی اقیانوس آبی است. شرکتهایی مانند Netflix، Canon و iTunes از استراتژی اقیانوس آبی برای رسیدن به هدف رقابتی پیروی میکنند.
استراتژی اقیانوس قرمز و آبی چیست؟
به عنوان مثال، فرض کنید شما تعدادی کوسه را در یک برکه رها میکنید. به تدریج آنها شروع به جنگیدن با هم میکنند. کوسهها در تلاشند یکدیگر را بکشند. بعد از گذشت چند ساعت خواهید دید که آب از خون کوسهها قرمز شده است. ما میتوانیم این دریاچه را به اقیانوسی قرمز که بسیاری از شرکتها با یکدیگر رقابت میکنند، تشبیه کنیم.
از طرف دیگر، شما یک کوسه را در یک برکه جداگانه قرار میدهید. کوسه دیگری وجود ندارد که بتوانند با هم مبارزه کنند، بنابراین غلبه سمت قرمز بازار سهام آب آبی و تازه میماند. به عبارت دیگر ما این مدل را به استراتژی اقیانوس آبی که تنها یک شرکت بازار را کنترل میکند، تشبیه کردهایم.
تفاوت بین استراتژی اقیانوس قرمز و آبی
استراتژی اقیانوس آبی | استراتژی اقیانوس قرمز |
بازار جدید بلامنازع ایجاد میکند. | رقابت در بازار یکسان |
یک شرکت بر بازار جدید تسلط دارد. | شرکتهای زیادی در بازار موجود با یکدیگر رقابت میکنند. |
رقابت بیمعنی است. | رقبا را شکست میدهند. |
شرکت بین هزینه و تمایز یکی را انتخاب میکند. | این شرکت هم هزینه و هم تمایز را دنبال میکند. |
معامله بین هزینه و ارزش را کنار میگذارد | معامله بین هزینه و ارزش است. |
تقاضای جدید ایجاد میکند | تقاضای جدید به وجود آمده را میگیرد |
روی صنعت جایگزین تمرکز دارد | بر روی رقبا در صنعت خود تمرکز دارد |
گروه خریداران را دوباره تعریف میکند. | قصد ارائه خدمات بهتر به خریداران را دارد. |
روی مشتریان جدید تمرکز دارد. | روی مشتریان فعلی تمرکز دارد. |
مثالهایی از آن: Netflix, Canon, و iTunes | مثالهایی از آن: Ryanair, Air Asia Airlines |
سه تفاوت مهم بین اقیانوس قرمز و آبی
- تمرکز بر روی مشتریان فعلی در مقابل تمرکز بر روی مشتریان جدید
اکثر صنایع در استراتژی اقیانوس قرمز بر جذب مشتریان موجود برای فروش محصولات و خدمات بیشتر تمرکز دارند؛ بنابراین، آنها بر مشتری فعلی تمرکز میکنند تا از طریق فروش محصولات و خدمات سود ببرند. در مقابل، در استراتژی اقیانوس آبی، صنعت سعی میکند الگوی کسبوکار را تغییر دهد تا محصول جدیدی را برای مشتریان ارائه کند. شرکتی که استراتژی اقیانوس آبی را پیش میگیرد، زمینه توسعه تجارت برای تولید محصولات یا خدمات جدید برای مشتریان را نیز فراهم میکند؛ بنابراین، مشتریان در اینجا مرتبط هستند. این استراتژی به شرکت این امکان را میدهد تا بیش از مشتری، روی الگوهای تجاری تمرکز کند.
- ایجاد بازار جدید در مقابل رقابت در بازار موجود
از دیدگاه استراتژی اقیانوس قرمز، صنعت در حال تجارت با مشتریانی است که در برخی بخشها مشتریان زیادی جذب میکند و در برخی دیگر مشتریان خود را از دست میدهد. آنها در بین مشتریان یکسانی تجارت میکنند و برای به دست آوردن مشتری بیشتر با یکدیگر رقابت دارند. این شرکتها اگر بتوانند مشتریان بیشتری را به سمت خود بیاورند غلبه سمت قرمز بازار سهام درآمد بیشتری کسب خواهند کرد.
استراتژی اقیانوس آبی هرگز پیشنهاد رقابت نمیدهد زیرا باعث ایجاد یک بازار جدید غیر قابل رقابت میشود. محصول و خدمات در این استراتژی منحصر به فرد است؛ بنابراین، هیچ شرکتی برای رقابت با شما به میان نخواهد آمد. این استراتژی یک بازار غیر قابل رقابت برای خدمت به مشتریان خود ایجاد میکند.
- شکست رقیب در مقابل رقابت بیمعنا
رقابت باید در بازار شرکتی وجود داشته باشد که از استراتژی اقیانوس قرمز پیروی میکند. آنها برای فروش محصولات و خدمات بیشتر برای افزایش حاشیه سود با یکدیگر به رقابت میپردازند؛ بنابراین، همیشه قصد دارند از طریق سیاستگذاریهای بازاریابی، کیفیت محصول و خدمات، رقبا را شکست دهند. استراتژی اقیانوس آبی رقابت را بی ربط میداند زیرا آنها برای فروش محصولات و خدمات نیازی به رقابت با صنایع دیگر ندارند. این روش یک بازار جدید برای صنعت ایجاد میکند.
نکات کلیدی استراتژی اقیانوس آبی
هشت نکته اصلی استراتژی اقیانوس آبی به شرح زیر است:
- این استراتژی بر دادهها استوار است.
- تمایز و هزینه کم را دنبال میکند.
- اقیانوس آبی فضای بازار غیر قابل رقابت ایجاد میکند.
- از طریق ابزار و چارچوب شما را توانمند میکند.
- استراتژی اقیانوس آبی یک روند گام به گام فراهم میکند.
- فرصت را به حداکثر و ریسکها را به حداقل میرساند.
- اقیانوس آبی همچنین اقدام عملی را وارد استراتژی میکند.
- به شما نشان میدهد که چگونه یک نتیجه برد-برد ایجاد کنید.
چارچوب چهار اقدام استراتژی اقیانوس آبی
چان کیم و رنه موبورگان یک چارچوب مبتنی بر چهار اقدام برای از بین بردن مبادله بین هزینه کم و تمایز و بازسازی منطق استراتژیک صنعت ایجاد کردند. الگوی چهار اقدام تعیین میکند که آیا پولی که سرمایهگذاری میشود به درستی برای به حداکثر رساندن سود مصرف کننده و به حداقل رساندن مشکلات آن به کار میرود. همچنین منافع مهم این الگو و دردسرهای مربوط به محصول شما را ارزیابی میکند. این چارچوب بهترین روش برای کسب بیشترین سود با کمترین قیمت در بازار یک محصول است.
استراتژی اقیانوس آبی و قرمز در مدیریت
حالا که چارچوب اقدام استراتژی اقیانوس آبی را شناختیم، وقت آن است که ببینیم چطور در اقیانوس آبی فعالیت کنیم. بیایید نحوه استفاده از این چارچوب را بررسی کنیم.
در مرحله اول، شما باید فاکتورهایی را در این صنعت شناسایی کنید که به دلیل نقص باید از بین بروند. عناصری که روی آنها سرمایهگذاری زیادی انجام میدهید و تلاش قابل توجهی صرف آنها میکنید اما بازده بسیار کمی دارند؛ این عوامل ممکن است در گذشته سهم بیشتری داشته باشند اما اکنون بیفایده هستند، بنابراین باید آنها را از بین ببرید زیرا منسوخ شدهاند.
دوم، شما باید عواملی را شناسایی کنید که کاملاً برای صنعت غیرضروری نیستند اما از سوی دیگر هم سودآوری درستی برای صنعت ندارند. این عوامل کاملاً پایینتر از سطح استاندارد صنعت هستند. به عنوان مثال، هزینه بالاتر تولید میتواند تولید محصول را کاهش دهد.
این دسته، عوامل مهمی هستند که باید افزایش یابند تا صنعت کاملاً بالاتر از حد استاندارد قرار بگیرد. به عنوان مثال، شرکت برای فراتر رفتن از چالشهای مربوط به مشتریان، نیاز به بازسازی برخی امکانات دارد.
برخی از ویژگیها هستند که شرکت هرگز ارائه نکرده است. برای ایجاد این ویژگیهای جدید، باید تمایل مشتری برای تحقق آنها را بررسی کنید. علاوه بر این، صنعت میتواند محصولاتی جدید ایجاد کند یا خدماتی منحصر به فرد به روشی نو آورانه برای مصرفکنندگان ارائه دهد. این عامل به شرکت در ایجاد بازار جدید و متمایز از رقابت کمک خواهد کرد.
ابزارهای تحلیلی در کنار استراتژی اقیانوس آبی
به احتمال زیاد، سازمان شما در حال حاضر، یک مدل برنامه ریزی استراتژیک اختصاصی برای خودش طراحی کرده و استفاده میکند. خوشبختانه، استراتژی اقیانوس آبی را می توان با مدلهای دیگر جفت کرد. در واقع نیازی به جایگزینی حالت فعلی برنامه ریزیهای شما نیست.
چند نمونه از ابزارها تحلیلی در کنار استراتژی اقیانوس آبی را ببنیم.
اقیانوس آبی + SWOT
تحلیل SWOT به تعیین بخشهایی که سازمان در آن به خوبی عمل میکند و مناطقی که باید بهبود یابد، کمک میکند. با اجرای هر دو چارچوب با هم، میتوانید تشخیص دهید که رشد سازمان شما در آینده چطور خواهد بود.
اقیانوس آبی و کارت امتیازی متوازن
کارت امتیازی متوازن (BSC) چارچوبی است که برای ردیابی و مدیریت استراتژی یک سازمان استفاده می شود. با اجرای هر دو چارچوب با هم، میتوانید بازارهای بیرقیبی (اقیانوسهای آبی) پیدا غلبه سمت قرمز بازار سهام کنید و مسیری برای رسیدن به آن را هم به خوبی ترسیم کنید.
به استراتژی اقیانوس آبی به عنوان راهی برای باز کردن فرصتها و بازارهای جدید برای یک سازمان جدید یا سازمانی موجود که به دنبال رشد است فکر کنید. اما فراموش نکنید که مدل گزارش استراتژی فعلی شما به اجرای ایدههای اقیانوس آبی کمک می کند.
نتیجهگیری
به طور خلاصه، استراتژی اقیانوس قرمز به رقابت برای بازار موجود اشاره دارد، در حالی که استراتژی اقیانوس آبی باعث ایجاد یک بازار جدید غیر قابل رقابت است. بر اساس این نوشته، به راحتی میتوان گفت که اقیانوس آبی روش بهتری برای ریسک کمتر، موفقیت بیشتر و افزایش سود برای شرکت است. علاوه بر این، به نظر میرسد الگوی چهار اقدام بهترین راهکار است برای فهمیدن اینکه آیا در جای درستی سرمایهگذاری کردهایم یا خیر. از این رو، استراتژی اقیانوس آبی و چارچوب چهار اقدام به ابداعاتی نوآورانه برای عرصه تجارت تبدیل شدهاند.
سوالات متداول
تفاوت اصلی اقیانوس آبی و اقیانوس قرمز چیست؟
به طور خلاصه، استراتژی اقیانوس سرخ به رقابت برای بازار موجود اشاره دارد، در حالی که استراتژی اقیانوس آبی به معنای ایجاد یک بازار جدید بدون رقابت است.
چارچوب اجرای استراتژی اقیانوس آبی چیست؟
الگوی چهار اقدام چان کیم و رنه موبورگان چهار اقدام برای از بین بردن مبادله بین هزینه کم و تمایز و بازسازی منطق استراتژیک صنعت ایجاد کردند که همه را طی متن توضیح دادیم. این چهار اقدام شامل حذف، کاهش، افزایش و ایجاد میشود.
دیدگاه شما