ریسک مالی چیست؟+ انواع آن
بانک اول - بسیاری از سرویس های مالی یا تراکنش ها ذاتا خطر از دست دادن را دارند و این چیزی است که ما آن را ریسک مالی می نامیم. به طور کلی این مفهوم میتواند در سناریو های مختلفی استفاده شود، مثل بازار های مالی، مدیریت تجارت و دستگاه های دولتی.
به اشتراک بگذارید:
به گزارش بانک اول به فرایند ارزیابی و مقابله با ریسک های مالی ، "مدیریت ریسک " گفته می شود. اما قبل از پرداختن به مقوله مدیریت ریسک لازم است اطلاعات پایه ای در باره ریسک مالی و انواع مختلف آن داشته باشید.
روش های مختلفی برای دسته بندی و تعریف ریسک های مالی وجود دارد. مثال های مهم آن شامل ریسک سرمابه گذاری، ریسک عملیاتی، ریسک Compliance ( زیان هایی که در صورت غیر قانونی بودن یک کار ممکن است به فرد وارد شود مثل خدشه دار شدن حسن شهرت فرد در بازار)، ریسک سیستمی.
انواع ریسک های مالی:
همانطور که گفته شد، روش های مختلفی برای دسته بندی ریسک های مالی وجود دارد که تعریف هریک از آنها بر اساس روش دسته بندی و موضوع آن میتواند متفاوت باشد. در این مقاله بررسی مختصری بر ریسک های سرمایه گذاری، عملیاتی، compliance و سیستمی، خواهیم داشت.
ریسک سرمایه گذاری(investment risk):
همانطور که از نام آن مشخص است، ریسک سرمایه گذاری به فعالیت های سرمایه گذاری و ترید اشاره دارد. شکل های مختلفی از ریسک های سرمایه گذاری وجود دارد اما بیشتر آنها در ارتباط با نوسان قیمت بازار است. ریسک بازار، نقدینگی(liquid)، واعتبار بخشهایی از ریسک سرمایه گذاری است.
ریسک بازار(market risk)
ریسک بازار، نوسان قیمت دارایی ها در بازار را بررسی میکند. به عنوان مثال، اگر Alice بیتکوین خریداری کند در معرض ریسک بازار قرار میگیرد چرا که نوسانات بازار ممکن است باعث افت قیمت بیتکون شود. مدیریت ریسک بازار با در نظر گرفتن این مسئله آغاز میشود که اگر قیمت بیتکون در جهت عکس موقعیت Alice حرکت کند، او چقدر متضرر خواهد شد .گام بعدی ایجاد یک استراتژی است که Alice در برخورد با این ریسک بازار چیست؟ حرکت بازار چه واکنشی داشته باشد.
معمولا سرمایه گذارها با ریسک های مستقیم و غیر مستقیم بازار روبرو هستند. ریسک مستقیم احتمال از دست دادن دارایی به علت تغییرات نامطلوب قیمت در بازار است، که در مثال قبل گفته شد(Alice قبل از افت قیمت بیتکوین خریداری کرده است.)
در سمت دیگر، ریسک غیر مستقیم در ارتباط با دارایی هایی است که ریسک فرعی و ثانویه دارند، یعنی چندان مشهود نیستند. به عنوان مثال در بورس اوراق بها دار نرخ سود به طور غیر مستقیم بر قیمت سهام تاثیر میگذارد.
به عنوان مثال اگر Bob سهام یک شرکت را خریداری کند، سهام او میتواند به طور غیر مستقیم تحت تاثیر نوسان نرخ سود باشد. بالا بودن نرخ سود سهام، رشد شرکت و سودآور ماندن آن را دشوار خواهد کرد و سرمایه گذاران دیگر را ترغیب به فروش سهامشان می کند تا بدهی های خود را پرداخت کنند، چرا که در این شرایط نگه داری سرمایه هزینه های بیشتری دارد.
لازم به ذکر است که نرخ سود هم به صورت مستقیم و هم غیر مستفیم بر بازار های مالی تاثیر میگذارد. در حالی که نرخ سود روی بورس تاثیر غیر مستقیم دارد، تاثیر مستقیمی روی سهام و سایراوراق بها دار با درامد ثابت خواهد داشت. بنا بر این، با توجه به نوع دارایی، ریسک نرخ سود میتواند مستقیم یا غیر مستقیم باشد.
ریسک نقدینگی(liquid risk)
در این ریسک سرمایه گذاران و تریدر ها نمیتوانند دارایی خاص خود را بدون تغییر شدید در قیمت آن خرید یا فروش کنند.
به عنوان مثال،فرض کنید Alice 1000 واحد از یک رمزارز را به قیمت هر واحد 10 دلار خریداری کرده است، قیمت بعد از چند ماه هنوز در خدود 10 دلار ثابت ماندها است. در بازار liquid (وضعیتی از بازار که به راحتی بتوان دارایی های خود را نقد کرد)، Alice میتواند تمام 10000 دلار خود را بفروشد چرا که خریداران زیادی هستند که با قیمت هر واحد 10 دلار حاظر به خرید هستند. اما اگر بازار liquid نباشد، خریداران کمی وجود دارند که حاضر به خرید هر واحد را 10 دلار هستند، پس Alice مجبور به فروش رمزارز خود با قیمت پایین تری است.
ریسک اعتباری(credit risk)
ریسکی است که در آن وام دهنده به علت کوتاهی وام گیرنده، پول خود را از دست میدهد. به عنوان مثال Bob از Alice پولی را به عنوان وام میگیرد، در این حالت Alice با ریسک اعتباری روبرو است. به عبارت دیگر این احتمال وجود دارد که Bob پول Alice را پس ندهد، این احتمال چیزی است که به آن ریسک اعتباری میگوییم. اگر Bob کوتاهی کند، Alice پول خود را از دست خواهد داد.
از دید بزرگتر، اگر درکشوری ریسک اعتباری به صورت غیر منطقی رشد کند، آن کشور دچار بحران اقتصادی خواهد شد. بدترین بحران های مالی در 90 سال گذشته به دلیل گسترش جهانی ریسک اعتباری رخ داده اند.
زمانی بانک های آمریکایی میلیون ها معامله آفست (شکلی از تجارت که در آن وارد کننده تمام یا بخشی از قیمت کالای خریداری شده را به شکل کالا به صادر کننده پرداخت می کند.) را با هزاران طرف قرارداد انجام دادند. زمانی که با بانک Lehmen Brothers برای معامله های افست قرار داد بسته شد ، ریسک اعتباری به سرعت در سرار جهان گسترش یافت و یک بحران مالی را ایجاد کرد که منجر به یک رکود بزرگ شد.
ریسک عملیاتی (Operational risk)
ریسک عملیاتی، خطر ضررهای مالی است که به علت نقص در فرایند های داخلی، سیستم ها و یا روش ها، اتفاق می افتد. این نقص ها غالبا ناشی از اشتباهات انسانی است که تصادفا اتفاق می افتند و یا فعالیت های کلاه برداری است که عمدی است.
برای کاهش ریسک عملیاتی، هر شرکت باید به صورت دوره ای بازرسی های امنیتی را انجام دهد و در کنار آن رویه های قوی اتخاذ کرده و مدیریت داخلی قویی داشته باشد.
نمونه های بیشماری وجود دارد از کارمندان شرکتهایی که به علت مدیریت ضعیف ، معاملات غیر مجازی را با دارایی های شرکت انجام داده اند. این قبیل فعالیت ها را تجارت سرکش میگویند که باعث خسارات مالی بسیار بزرگ در سراسر جهان به ویژه در صنعت بانکی میشود.
نقص های عملیاتی همچنین ممکن است به علت حوادث خارجی ایجاد شوند که به صورت غیر مستقیم بر عملکرد شرکت تاثیر گذار خواهند بود، مثل زلزله، رعد وبرق و سایر بلایای طبیعی.
ریسک Compliance
زمانی که یک کمپانی قوانین و مقررات وضع شده در حوزه قضایی خود را زیر پا بگذارد ممکن است متحمل زیان هایی شود که به آن ریسک compliance میگویند. برای پیشگیری از چنین زیان هایی، بسیاری از شرکت ها رویه های خاصی مثل مبارزه با پولشویی (AML: Anti money laundering) و سیستم احراز هویت مشتری (KYC: know your customer )، را به کار میبرند.
اگر شرکت و یا ارائه دهنده خدمات نتوانند با قوانین سازگار باشند، ممکن است منجر به تعطیل شدن و یا مجازات های جدی تری شود. بسیاری از شرکت های سرمایه گذاری و بانک ها به علت عدم انطباق با قوانین با مجازات روبرو شده اند( مثل فعالیت بدون مجوز). Insider trading (خرید و فروش ریسک بازار چیست؟ غیر قانونی سهام یک کمپانی توسط کارمندان بدون اینکه به صورت عمومی فراخوان شده باشد ) و فساد نمونه هایی از ریسک compliance است.
ریسک سیستمی(systemic risk)
ریسک سیستمی، احتمال وقوع یک رویداد خاص که باعث ایجاد تاثیرات منفی در یک صنعت یا بازار خاص شود، است. به عنوان مثال فروپاشی بانک Lehman Brothers بحران مالی جدی در ایالات متحده آمریکا ایجاد کرد که بسیاری از کشور ها را نیز تحت تاثیر قرار داد.
ریسک های سیستمی اغلب در کمپانی هایی مشاهده میشود که بخشی از یک صنعت هستند و وابستگی شدیدی یه یکدیگر دارند. اگر بانک Lehman Brothers وابستگی عمیقی با سیستم مالی آمریکا نداشت، ورشکستگی آن هم تاثیر کمتری داشت.
یک روش ساده برای به خاطر سپردن مفهوم ریسک سیستمی، عملکرد دومینو است. وقتی یک قطعه می افتد باعث میشود بقیه قطعه ها هم بیوفتند.
قابل توجه است که، صنعت فلزات گرانبها بعد ار بحران مالی سال 2008 رشد چشمگیری را تجربه کرد. بنا بر این تنوع بخشی یکی از روشهای کاهش ریسک سیستمی است.
ریسک سیستمی در مقایسه با ریسک سیستماتیک:
ریسک سیستمی را با ریسک سیستماتیک اشتباه نگیرید. ریسک سیستماتیک تعریف سخت تری دارد و به طیف گسترده تری از خطرات اشاره دارد نه تنها مالی.
ریسک سیستماتیک میتواند به شماری از عوامل اقتصادی و اجتماعی اشاره دارد، مثل تورم، نرخ سود، جنگ، بلایای طبیعی و تغییرات عمده سیاست های دولتی.
اساسا ریسک سیستماتیک با رخداد هایی در ارتباط است که کشور یا جامعه را در زمینه های مختلفی تحت تاثیر قرار میدهد، مثل صنعت کشاورزی، ساخت و ساز،معدن، تولید، امور مالی و . . به همین دلیل ریسک سیستمی را با ترکیب دارایی هایی که وابستگی کمی با هم دارند میتوان کاهش داد ولی این امر در مورد ریسک سیستماتیک کارساز نیست.
جمع بندی
در این مقاله در باره چند نوع از انواع بی شمار ریسک های مالی صحبت کردیم که عبارتند از ریسک سرمایه گذاری،عملیاتی، compliance و سیستمی. در گروه ریسک سرمایه گذاری، مفاهیم ریسک بازار، ریسک نقدینگی و ریسک اعتباری بررسی شدند.
وقتی بحث بازار های مالی به میان می آید، اجتناب از ریسک ها کاملا غیر ممکن است. بهترین کاری که یک تریدر یا سرمایه گذار میتواند انجام دهد، کاهش یا کنترل این ریسک ها است، پس شناخت بعضی از انواع اصلی ریسک اولین گام در ایجاد یک استراتژی موثر در مدیریت ریسک است.
ریسک چیست و انواع آن کدام است
زیان بالقوه و قابل اندازهگیری یک نوع سرمایهگذاری را ریسک میگویند. برخی از ریسکهای سرمایهگذاری بر روی اوراق بهادار عبارت است از: اعلام نشدن سود سهام، پایین بودن میزان سود هرسهم، کاهش قیمت هرسهم.
ریسک عملیاتی (Operational Risk) چیست؟
ریسک عملیاتی یا اهرم مالیاتی مربوط است به سود عملیاتی که منشا آن نیز هزینههای ثابت شرکت است.
ریسک مالی (Financial Risk) چیست؟
ریسک مالی گونهای ریسک اضافی است که در اثر افزایش بدهی در شرکت به سهامداران تحمیل میشود. ریسک ناشی از بهکارگیری بدهی در شرکت را ریسک مالی مینامند.
ریسک غیرسیستماتیک و ریسک سیستماتیک چیست؟
کل ریسک بازار را میتوان به دو دسته کلی ریسک سیستماتیک (Systematic Risk) و ریسک غیر سیستماتیک تقسیم کرد.
ریسک غیر سیستماتیک ریسکی است که ناشی از خصوصیات خاص شرکت از جمله نوع محصول، ساختار سرمایه سهامداران عمده و غیره میباشد. ریسک سیستماتیک ناشی از تحولات کلی بازار و اقتصاد بوده و تنها مختص به شرکت خاصی نمیباشد به دیگر بیان ریسک سیستماتیک در اثر حرکتهای کلی بازار به وجود میآید. طبق نظریههای پرتفولیو با متنوعسازی سبد سهام میتوان ریسک غیر سیستماتیک را از میان برد ولیکن ریسک سیستماتیک همچنان باقی میماند.شرکتهایی که فروش آنها بسیار پرنوسان است، یا مانع مالی آنها در حد گستردهای از محل دریافت وام تامین شده است، یا رشد بسیار سریعی داشتهاند، یا نسبتهای جاری پایینی دارند و همچنین شرکتهای کوچک بیش از دیگران از ریسک سیستماتیک تاثیر میپذیرند.هر معاملهای در بورس دارای ریسک مخصوص به خود است، توصیه میکنم مطلب پیشنهاد و سیگنال سهام برای تازه کارها! که یک مطلب آموزنده است را مطالعه کنید.
ریسک اعتبار (Credit risk)
این ریسک مربوط به زمانی است که یک شرکت یا شخص توانایی آنرا نداشته باشد که سود قراردادی و اصل سرمایه را براساس تعهدات خود پرداخت کند. سرمایهگذارانی که اوراق مشارکت و سایر اوراق بدهی جزئی از پرتفوی سرمایهگذاری آنهاست با این نوع از ریسک مواجه هستند.ا لبته اوراق بدهی دولتی کمترین میزان ریسک را دارا میباشند در حالیکه اوراق مشارکت شرکتها دارای ریسک اعتباری بیشتری است.
ریسک نرخ سود (Interest Rate Risk)
ریسک ناشی از نرخ سود مربوط به زمانی است که تغییر در نرخ سود باعث دگرگونی ارزش یک سرمایهگذاری گردد. این نوع ریسک معمولا روی اوراق مشارکت و اوراق بدهی بیشتر اثر میگذارد.
ریسک سیاسی (Political Risk)
ریسک سیاسی نوعی از ریسک مالی به حساب میآید که در آن، دولت یک کشور بصورت ناگهانی سیاستهای خود را تغییر دهد. این ریسک عامل بزرگیست که باعث کاهش سرمایهگذاری خارجی در کشورهای در حال توسعه و جهان سوم میشود.
ریسک بازار (Market Risk)
ریسک بازار عبارت است از تغییر در بازده که ناشی از نوسانات کلی بازار است.
در بین انواع ریسکها آشناترین ریسک است که به عنوان ریسک نوسانات بازار نیز شناخته میشود و سرمایهگذاران و معاملهگران در بورس بصورت روزانه با آن مواجه هستند.
این ریسک بیشتر در بازار سهام، آتی سکه، فارکس و سایر بازارهای با نوسانات بالا وجود دارد. نوسانات یک معیار برای ریسک است چون به رفتار و خلق و خوی سرمایهگذاران بستگی دارد و نه منطق.
چون کسب سود فعالان بازار به بالا و پایین شدن قیمت بستگی دارد، نوسانات برای بازدهی یک امر حیاتی است و هرچقدر یک اوراق بهادار یا بازار با نوسانات بیشتری همراه باشد، احتمال بیشتری برای تغییر بزرگ در هر دو جهت (افزایش یا کاهش قیمت) وجود دارد.
همه اوراق بهادار در معرض ریسک بازار قرار دارند، اگرچه سهام عادی بیشتر تحت تأثیر این نوع ریسک است. این ریسک میتواند ناشی از عوامل متعددی از قبیل رکود، جنگ، تغییرات ساختاری در اقتصاد و تغییر در ترجیحات مشتریان است.
این نوع ریسک که تمامی اوراق بهادار را تحت تأثیر قرار میدهد عبارت است از ریسک قدرت خرید، یا کاهش قدرت خرید وجوه سرمایهگذاری شده.
این نوع ریسک با ریسک نوسان نرخ بهره مرتبط است، برای اینکه نرخ بهره معمولاً در اثر افزایش تورم افزایش مییابد. علت این است که قرض دهندگان بهمنظور جبران ضرر ناشی از قدرت خرید، سعی میکنند نرخ بهره را افزایش دهند.
ریسک ناشی از انجام تجارت و کسبوکار در یک صنعت خاص یا یک محیط خاص را ریسک تجاری گویند.برای مثال یک شرکت فولاد در صنعت خاص خود با مسائل منحصر به خود مواجه است.
ریسک مرتبط با بازار ثانویهای است که اوراق بهادار در آن معامله میشود. آن دسته از سرمایهگذاریهایی که خریدوفروش آن به آسانی صورت میگیرد از نقدینگی بالایی برخوردار است.
هرچه عدم اطمینان در خصوص عامل زمان و ابهام قیمتی بالا باشد میزان ریسک نقدینگی نیز افزایش مییابد. ریسک نقدینگی سهام مربوط به بازارهای خارج از بورس خیلی بیشتر است.
ریسک و بازده
مفهوم ریسک-بازده جزو اصول اولیه و لاینفک همه تصمیمهای سرمایهگذاری است. هر تصمیمی که شما برای سرمایه خود میگیرید، باید بین ریسک و بازده نوعی تعادل ایجاد کنید. ریسک و بازده مورد انتظار با یکدیگر رابطه مستقیم دارند. هرچه ریسک ورقه بهادار افزایش یابد، بازده مورد انتظار سرمایهگذار نیز افزایش خواهد یافت.
مفهوم بازده
به دست آوردن منفعت از سرمایهگذاری را بازده میگویند. در واقع بازده همان پاداش سرمایهگذاری است. اگر سهام یکی از شرکتهای بورس را خریداری کنید، از دو طریق کسب منفعت میکنید:
- افزایش قیمت سهام در طول مدتی که سهام را نگهداری کردهاید که به آن بازده قیمتی سهام یا اصطلاحاً سود سرمایه گویند.
- دریافت سود نقدی که بعد از برگزاری مجمع عمومی سالیانه محقق میشود و به آن بازده نقدی گفته میشود که از رابطه زیر بدست میید:آآید:
بازده نقدی=سود تقسیمی هر سهم تقسیم بر قیمت سهم در اول دوره
مفهوم ریسک
ریسک در حالت کلی به این معنی است که نتیجه تحقق یافته با نتیجه مورد انتظار یکسان نباشد. عامل ذاتی ریسک، نوسان و عدم قطعیت است، یعنی هرچه نوسان و عدم قطعیت بیشتر باشد ریسک هم بیشتر است. در حوزه سرمایهگذاری، ریسک یعنی امکان اینکه بازده واقعی از بازده مورد انتظار بیشتر باشد.
انواع ریسک
ریسک در حالت کلی به دو قسمت ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک تقسیم میشود:
در صورتی که دلیل و عامل به وجود آمدن ریسک ناشی از عوامل کلان حاکم بر بازار باشد و از عهده و توان مدیران شرکت و عوامل درونی شرکت خارج باشد، به آن ریسک سیستماتیک گویند. مثلا تغییر در نرخ ارز خارج از اراده و کنترل مدیران شرکت به صورت فردی است.
ریسک غیر سیستماتیک به ریسکی گفته میشود که ناشی از عوامل کلان حاکم بر یک بازار نیست و به ساختار یک شرکت یا بنگاه اقتصادی مربوط میشود.این ریسک را میتوان کنترل کرد و همچنین کاهش داد.برای مثال میتوان با بهبود ساختار سرمایه شرکت، ریسک مالی آن شرکت را کاهش داد.
ریسک بازار
اگر در نتیجه عوامل کلی مثل جنگ، رکود و رونق اقتصادی و. تغییری در بازده مورد انتظار سرمایهگذاران به وجود آید به آن ریسک بازار میگویند.این ریسک قابل کنترل نبوده و میتواند تاثیرات زیادی بر قیمت سهام شرکتهای بورسی داشته باشد.
ریسک نرخ ارز
نرخ ارز، ارزش برابری یک واحد پول خارجی به پول داخلی است، بسیاری از شرکتها که در بورس فعالیت میکنند وارد کننده یا صادر کننده بوده و تغییرات نرخ ارز میتواند روی میزان هزینهها، تولید، فروش و سود آنها به شدت تاثیرگذار باشد.
ریسک تجاری
این ریسک با عوامل خاص و منحصر به فرد یک صنعت یا شرکت خاص مرتبط است. به عنوام مثال تغییر قیمت جهانی نفت روی قیمت سهام شرکتهای صنعت خودرو تاثیرگذار نیست، اما اثر مستقیمی روی سهام شرکتهای پالایشگاهی خواهد گذاشت. در نتیجه بهتر است سرمایهگذار در ابتدای خرید سهام شرکتها به عوامل مهم خاص صنعتی که شرکت در آن قرار دارد، توجه کند و تغییرات و نوسانات احتمالی این عوامل را در محاسبات خویش لحاظ کند.
ریسک نرخ بهره
به تغییرات و نوساناتی که در میزان نرخ بهره در اقتصاد پیش میآید، ریسک نرخ بهره میگویند. این ریسک بیشتر در خصوص اوراق بهادار با درآمد ثابت مثل اوراق مشارکت مطرح است. در کشور ما ریسک نرخ بهره در واقع همان تغییر در نرخ بهره بانکی است.
ریسک تورمی
افزایش سطح عمومی قیمتها در اقتصاد را تورم میگویند. معنی ریسک تورمی این است که هم زمان با افزایش تورم در کشور، قدرت خرید افراد کاهش مییابد.
ریسک مالی
این ریسک در نتیجه استفاده از بدهی در ساختار سرمایه به وجود میآید، یعنی هرچه که شرکت تسهیلات و وام بیشتری دریافت کند، میزان این ریسک افزایش مییابد. بسیاری از شرکتها برای پیشبرد فعالیتها و افزایش سرمایهگذاری و کسب سود، از بانکهای مختلف تسهیلات و سود دریافت میکنند. این شرکتها ممکن است در آینده منابع نقدی کافی برای بازپرداخت و پوشش این وامها نداشته باشند. در نتیجه افرادی که سهامدر این شرکتها هستند ممکن است با چنین خطری مواجه شوند. از آنجا که در صورت ورشکستگی شرکت، طلبکاران آن شرکت قبل از سهامداران بدهی خود را دریافت خواهند کرد، سهامداران این شرکت باید ریسک چنین سرمایهگذاری را در نظر داشته باشند.
برای اندازهگیری ریسک مالی از چندین نسبت استفاده میشود. برای مثال با اندازهگیری نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام که از تقسیم کل بدهیهای شرکت به حقوق صاحبان سهام بدست میآید میتوان پی برد که یک شرکت برای تامین مالی داراییهایش چه درصدی از حقوق صاحبان سهام و بدهی استفاده میکند. اگر شرکت از مقدار زیادی وام استفاده کرده باشد، نسبت مذکور افزایش مییابد که همان افزایش ریسک مالی شرکت است و این ریسک متوجه سهامداران شرکت خواهد شد.با افزایش استفاده از وام، شرکت باید هزینه بیشتری تحت عنوان هزینه بهره پرداخت کند و از طرف دیگر به علت استفاده از چنین بدهی به صورت بالقوه شرکت باید درآمد بیشتری در آینده کسب کند.
ریسک و انواع آن
به زبان ساده ، خطر احتمال وقوع یک اتفاق ناخوشایند را ریسک می گوییم. ریسک یعنی نداشتن اطمینان به نتایج یک فعالیت که در رابطه با چیزی که انسان برای آن اهمیت خاصی قائل است می باشد (مانند سلامتی ، آسایش ، پول ، دارایی یا محیط زندگی) و بیشتر بر پیامدهای منفی و نه چندان مطلوب تمرکز دارد. تعریف های متفاوتی از آن ارائه شده. تعریف جهانی و بیشتر مردم از خطر کردن در موقعیت های مختلف این است: نداشتن اطمینان نسبت به کاری که می خواهند انجام دهند. در حوزه مالی به عنوان موقعیتی تعریف می شود که در آن شما نمی دانید پیامد کار چه خواهد بود. ممکن است سود بسیار خوبی بکنید یا اینکه برعکس دچار ضرر فراوانی بشوید. اگر خطر شما با فکر و تدبیر نباشد ممکن است تمام سرمایه اولیه خود را به باد بدهید.ما معمولا در حیطه مالی این کار را با چک کردن و تحلیل نمودارها و بررسی رفتارهای پیش فرض بازار انجام می دهیم. در حوزه مالی، انحراف معیار یک معیار رایج مرتبط با خطر پذیری است. انحراف معیار نوسانات قیمت اموال را در مقایسه با میانگین بازه زمانی آنها را در یک دوره مشخص ارائه می کند.
طبق گفته اقتصاد دانان اگر بتوانید خطر های موجود را برطرف کنید، می توانید بسیار هوشمندانه تر در بازار سرمایه فعالیت کنید و مقدار کم تری خسارت ببینید. با یادگیری خطر هایی که امکان دارد در هر اوضاع و شرایطی برای شما اتفاق بیفتند، شما می توانید آنها را بهتر کنترل کنید. به عنوان یک معامله گر و یا مدیر شرکتی خواه کوچک یا بزرگ شما باید توانایی چنین کاری را داشته باشید تا از خسارت های غیر ضروری و گزاف جلوگیری نمایید.
خب، حالا به انواع ریسک می پردازیم و توضیح مختصری درباره هر کدام از آنها می دهیم.
- ریسک اعتباری (همچنین به عنوان ریسک بدهی یا عدم پرداخت شناخته می شود)
ریسک اعتباری یعنی اینکه شما به فردی یا شرکتی مقداری اعتبار (پول) قرض داده اید و حالا آن فرد یا شرکت نمی تواند سود یا اصل پول شما ریسک بازار چیست؟ را براساس تعهداتی که داده پرداخت کند.اوراق قرضه دولتی کمترین ریسک اعتباری را دارند (صفر نیست اما آنقدرها هم زیاد نیست که بتواند به شما ضررهای مالی سنگینی بزنید) ، در حالی که سپرده های شرکتی با نرخ پایین (اوراق پر بهره ولی با اعتبار کم) خطر اعتباری بالایی دارند. قبل از سرمایه گذاری در اوراق قرضه یا سپرده شرکت ، مطمئن شوید که آنها توسط یک آژانس رتبه بندی معروف مورد بررسی قرار گرفته باشند.
وقتی کشوری نتواند به تعهدات خود عمل کند و بدهی های خود را بپردازد. تمام سهام ، صندوق های سرمایه گذاری ریسک بازار چیست؟ مشترک ، اوراق قرضه و سایر ابزارهای سرمایه گذاری مالی و کشورهایی که با آنها روابط مالی دارد تحت تاثیر قرار می گیرند. اگر کشوری کسری مالی زیادی داشته باشد ، تجارت با آن پر خطر تر از کشوری با کسری مالی کم می باشد. همکاری مالی با کشورهای در حال توسعه یا همان جهان سومی نسبت به کشورهای توسعه یافته خطر بسیار بیشتری دارد.
این نوع ریسک بیشتر در کشورهای درحال توسعه یا همان جهان سومی دیده می شود. این خطر به این معناست که امکان دارد دولت آن کشور در حال توسعه یک شبه سیاست های خود را تغییر دهد. به عنوان مثال ، امروزه با توجه بحث هایی که در مورد FDI می شود ، سیاست های هند برای سرمایه گذاران خارجی چندان جذاب به نظر نمی رسد و قیمت سهام آن منفی شده است.
این ریسک این است که شما با بالاترین نرخ موجود (در حال حاضر بالاتر از 9.50٪) سپرده ثابت یا سود شرکت با بازده بالا را قفل کنید و وقتی پرداخت سود شما انجام می شود ، هیچ معادلی برای سرمایه گذاری با نرخ بهره بالا جهت سرمایه گذاری مجدد در اختیار ندارید و سود دهی شما به پایان می رسد.
یک قانون طلایی در سرمایه گذاری بدهی داریم که می گوید: نرخ بهره که بالا رود ، قیمت اوراق قرضه پایین می آید. و برعکس. بنابراین به عنوان مثال با توجه به شرایطی که در بازار امروز داریم به نظر می رسید نرخ بهره به اوج خود رسیده است. این بدان معناست که از الان قرار است نرخ بهره روندی نزولی به خود بگیرد و در عوض قیمت اوراق قرضه افزایش می یابد. بنابراین الان بهترین زمان برای خرید صندوق های بدهی سرمایه گذاری می باشد. چون قیمت آنها بسیار کاهش یافته و تنها کاری که باید بکنید این است که یکی از آنها را خریداری کنید. سپس منتظر بمانید تا نرخ بهره کاهش یابد و شما سود کنید.
ریسک تورمی یا همان خطر تورم زمانی اتفاق می افتد که به دلیل تورم ، قدرت خرید شما کاهش می یابد.
ریسک بازار یعنی اینکه شما به دلیل خطرهای موجود مبلغ کمتری سرمایه گذاری می کنید. که عبارت است از: ریسک حقوق صاحبان سهام (خطر تغییر قیمت بورس یا نبود ثبات در بازار) ، نرخ بهره (خطر نوسانات نرخ بهره) ، ارز (خطر نوسانات ارزی) و کالا (خطر نوسانات قیمت کالاها). انواع دیگری از ریسک نیز وجود دارد مانند ریسک قانونی ، جهانی ، زمانبندی و موارد دیگر اما همانطور که در بالا توضیح دادیم اصلی ترین ریسک های درون بازار را موارد ذکر شده در بالا تشکیل می دهند. حواستان به میزان خطری که به جان می خرید باشد، گاهی اوقات با خطر پذیری نا به جا ممکن است تمام سرمایه خود را به باد دهید.
1- تقسیمبندی ریسک
تقسیمبندی با این فرض صورت میپذیرد که دستهای از ریسکها دارای ماهیت مالی و گروهی دیگر جنبه غیرمالی دارند بهنحویکه در سایر منابع ریسک مالی به تغییرات نرخ ارز و نرخ سود گفته میشود. در این نوشتار به کاربرد اختیارات نامتعارف در مدیریت ریسک بازارمالی پرداخته می شود.
1-1.ریسک های غیرمالی
در خصوص ریسکهای غیرمالی میتوان گفت که اینگونه ریسکها منشأ ریسکهای مالی هستند و درواقع بهعنوان محرک ریسکهای مالی شناخته میشوند و درنهایت ریسک مالی نوسان قیمت را شکل میدهد برای درک این موضوع تصور میکنیم که ریسک سیاسی منجر به تغییر نرخ ارز میشود و نوسانات نرخ ارز بر قیمت داراییها و بدهیها اثرگذار است. در این دسته از ریسکها میتوان به 1- ریسک مدیریت 2- ریسک سیاسی 3- ریسک صنعت 4- ریسک عملیاتی 5- ریسک قوانین و مقررات 6- ریسک نیروی انسانی اشاره کرد.
1-1-1.ریسک مدیریت:
شاید آنچه در ریسک کدیریت بااهمیت باشد تصدی مدیریت سازمان بر عهده ناشر ابزارهای مالی است این موضوع میتواند عملکرد بهتری را برای سازمان رقم بزند. در کاهش ریسک مدیریت اختیارات نامتعارف آنچه حائز اهمیت است، سرمایهگذاری در داراییهای شرکتی است که مدیران آن شرکت سهامداران شرکت باشند.
2-1-1.ریسک سیاسی:
در ارتباط با ریسک سیاسی وقتی تغییرات از ناحیه مراجع حقوقی، قضایی یا اداری دولت باشد، صرفنظر از منفعت سیاسی یا اقتصادی پشتصحنه، ریسک به وجود آمده ریسک سیاسی است. تغییرات قوانین مالیات و صادرات و واردات درنهایت منجر به ریسک سیاسی خواهد شد. ریسک سیاسی متوجه سرمایهگذاران بینالمللی خواهد شد که مربوط به کشور سرمایه پذیر است. سرمایهگذاران خارجی دارای نرخ بازدهی بیشتری نسبت به سرمایهگذاران داخلی میباشند زیرا سرمایهگذاران داخلی با این ریسک مواجه نیستند. ریسک سیاسی بینالملل که متوجه سرمایهگذاران خارجی میشود شامل: منع خروج منابع مالی از کشور، تعرفههای مختلف بر روی سرمایهگذاری خارجی و قوانین مالیاتی است.
3-1-1.ریسک صنعت:
ریسک صنعت را بر اساس اینکه وقتی گروهی از شرکتها در یک بازار فعالیت نمایند میتوان تعریف کرد.
کاربرد اختیارات نامتعارف در مدیریت ریسک صنعت؟
اما آنچه مهم است که به آن دستیافت کاربرد ریسک بازار چیست؟ اختیارات نامتعارف در صنایع است و اینکه این اختیارات چه صنایعی را پوشش میدهند قابلبحث است در این صورت ریسک این دسته از اختیارات از نوسانات بازدهی سرمایهگذاری که براثر اتفاق خاصی در صنایع رخداده باشد تعریف میشود که میتواند ناشی از تغییر قیمتها، تعرفهها در سطح داخلی و خارجی، مالیات محصولات یک صنعت، مسائل زیستمحیطی، مسائل مربوط به اتحادیه کارگری باشد.
4-1-1.ریسک عملیاتی:
گاهی سازمانها اقدامات خود را بهخوبی انجام نمیدهند و بر همین اساس موجبات ریسک عملیاتی شکل میگیرد نتیجه این عمل کاهش نرخ بازدهی سرمایهگذاری سازمان مربوطه است برای مثال کاهش ظرفیت تولیدی شرکت را میتوان نمونه ریسک عملیاتی محسوب کرد.
5-1-1.ریسک قوانین و مقررات:
در دنیای فعلی تغییرات قوانین و مقررات در مؤسسات مالی فراوان دیده میشود. برای مثال در بازار سهام قوانین مربوط به پذیرش سهام آمده است که نباید سهام پذیرفتهشده در بورس در بازار خارج از بورس معامله گردد اما بعدها این قوانین ابطال و بازار خارج از بورس پذیرای معاملات بورسی بوده است. بعد از چندی مجدد قوانین دوباره به اجرا گذاشته شد پس وقتی اختیارات نامتعارف در خارج از بورس معامله میشوند تحت تأثیر این قوانین قرار خواهند گرفت و سرمایهگذاران را متوجه ضرر و زیان می کند.
آنچه از اختیارات نامتعارف تاکنون دراین نوشتار و آموزش های قبل آموختیم نحوه معاملات اینگونه قراردادها مستلزم افرادی بامهارت ویژه است، برای این منظور گروه مشاوران خبره کسب و کار ایرانیان همراه شما خواهد بود.
6-1-1.ریسک نیروی انسانی:
شرکتهایی که کارکنان خود را از دست دهند با ریسک نیروی انسانی مواجه خواهند شد که اهم اقدامات کاهش ریسک نیروی انسانی: قرار دادن برنامه تشویقی برای کارکنان، ایجاد انگیزه و رضایت برای کارکنان، آموزش و ارتقا و… است.
2-1. ریسکهای مالی
ریسکهای مالی بهطور مستقیم با سودآوری شرکتها در ارتباط هستند و یا میتوانند شرکتی را ورشکست نمایند. ریسکهایی که در این دسته جای گرفتهاند: 1- ریسک نرخ ارز 2- ریسک نرخ سود 3- ریسک نکول 4- ریسک نقدینگی 5- ریسک تورم 6- ریسک بازار است.
1-2-1.ریسک نرخ ارز:
تغییرات نرخ ارز ریسک نرخ ارز را شکل میدهد ریسک نرخ ارز توانایی شرکتها در بازپرداخت بدهیهایشان را تحتالشعاع قرار میدهد. از عوامل مؤثر بر نرخ ارز میتوان به جریانهای بازرگانی، نرخ تورم نسبی، نرخ سود نسبی اشاره کرد.
2-2-1.ریسک نرخ سود:
ریسک نرخ سود زمانی متوجه سازمان خواهد شد که بخشی از داراییهای خود را بهصورت داراییهای مالی نگهداری نماید و این بدین معناست که شرکت دارای تعهدات مالی است.
3-2-1.ریسک نکول:
در خصوص ریسک نکول نیز میتوان گفت که قدیمیترین ریسک مالی است که وامگیرنده به علت عدم توان و تمایل به تعهدات خود در مقابل وامدهنده و در تاریخ سررسید عمل نمیکند. ریسک نکول یکی از مهمترین ریسکهایی است که در نهادهای پولی و مالی وجود دارد. اما اگر وجه نقدی برای بازپرداخت تعهدات وجود نداشته باشد شرکت با ریسک نقدینگی مواجه میگردد. عدم فروش کالای تولیدشده، عدم دریافت وجه در مقابل فروش کالا یا افزایش هزینهها درنهایت زمینههای ریسک نقدینگی را فراهم میسازد.
4-2-1.ریسک تورم:
ریسک ریسک بازار چیست؟ تغییرات سطح عمومی قیمتها یا همان ریسک قدرت خرید درواقع بدان معناست که با مقدار ثابتی دارایی مالی مقدار کمتری کالا میتوان خرید. اما اگر شرکتی بخشی از دارایی خود را صرف خرید سهام یا اوراق نماید با ریسک تغییرات قیمت روبهرو میشود، شاید بهتر باشد که بگوییم ریسک نرخ سود مربوط به داراییها و اوراق با درآمد ثابت است درحالیکه ریسک قیمت سهام در بازار سهام موردبحث واقع میشود که ریسک آن به دو بخش1- ریسک افزایش قیمت و 2- ریسک تحقق درآمد هر سهم مربوط میشود و مجموع این دو همان نرخ بازدهی سهام را تشکیل میدهد.
دیدگاه شما