شروع تجارت از صفر

۸ قدم مهم برای شروع کسب و کار از صفر

شروع کسب و کار از صفر جایی است که بیشتر افراد از آن می‌ترسند. چه ایده‌های خوبی که به‌خاطر ترس شروع از زیر صفر عملی نشدند و داخل یکی از برگه‌های دفترچه یادداشتی در حال خاک خوردن هستند. حتماً شما هم بین دوستان و همکاران خود این افراد را دیده‌اید که ایده خوبی برای شروع کسب‌وکارشان داشته‌اند ولی می‌گفتند: «آخه من که سرمایه کافی ندارم، نیروی کمکی ندارم و نمی‌تونم یا از پسش برنمیام.»

این‌ها بهانه‌ای شد تا در این بلاگ‌پست از مجله بوکاپو به سراغ کارآفرینی برویم و راه‌وروش شروع کسب و کار از صفر را به شما آموزش دهیم تا یاد بگیرید که چطور می‌توانید کسب‌وکار خودتان را از دل ایده رشد دهید و اجرا کنید.

شروع کسب و کار از صفر

اصطلاح شروع کردن از صفر که در صحبت‌های روزانه از آن استفاده می‌کنیم به معنی انجام کاری از پله اول و همچنین انجام کارهای مختلف و ترکیب آن‌ها با یکدیگر تا دستیابی به محصول نهایی است. شروع کسب و کار از صفر هم دقیقاً جایی است که خیلی از کسب‌وکارهای نوپا و کوچک شروع می‌کنند.

با سرمایه کم، بدون نیروی انسانی یا به تعداد کم، با مشتریان محدود ولی با حجم انبوهی از کار که تمامی ندارند و باید آن‌ها را مدیریت کنید. واقعیت این است که این کار سختی است و خیلی از افراد بعد از شروع توان ادامه آن را نداشته و تسلیم شرایط سخت می‌شوند. سؤال این است که آیا نمی‌شود با شرایط سخت و از صفر، کسب‌وکاری موفق راه‌اندازی کرد؟

زندگی نامه کسانی که از صفر شروع کردند

خیلی از افراد موفقی که شما هم آن‌ها را می‌شناسید با این شرایط و از زیر صفر کسب‌وکار خود را شروع کردند و توانستند به موفقیت هم برسند. افرادی مثل استیو جابز که شرکت اپل را در پارکینگ خانه خودشان راه‌اندازی کرد یا جف بیزوس و جک ما که الان جزو ثروتمندترین افراد جهان هم به‌شمار می‌روند. در ادامه با چند نمونه از خلاصه کتاب های زندگی نامه کارآفرینان آشنا می‌شوید.

استیو جابز

در سال ۲۰۱۹ شرکت اپل بعد از شرکت نفت ملی عربستان، در جایگاه دومین شرکت سودآور جهان قرار گرفت و مجله فوربز ۸ سال پیاپی از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۸ اپل را باارزش‌ترین برند جهان انتخاب کرد. اما داستان شکل‌گیری باارزش‌ترین برند جهان، مثالی کامل برای شروع کسب و کار از صفر است.

استیو جابز در سال ۱۹۷۶ زمانی که تنها ۲۱ سال داشت و از دانشگاه ترک تحصیل کرده بود همراه دوستش استیو وازنیاک اپل را در پارکینگ خانه پدری‌اش راه‌اندازی کردند. استیو جابز کسی بود که همیشه متفاوت می‌اندیشید. اگر به داستان زندگی او علاقه‌مندید می‌توانید کتاب استیو جابز را در بوکاپو بخوانید.

فیل نایت

برند پرآوازه نایکی (NIKE) توسط کارآفرینی به نام فیل نایت شکل گرفت. در سال ۱۹۶۲ زمانی که فیل نایت از دانشگاه و در مقطع کارشناسی ارشد فارغ‌التحصیل شده بود سفری را به دور دنیا آغاز کرد. در این سفر و در ژاپن، او با برند تایگر آشنا شد که آن زمان توسط Onitsuka تولید می‌شد. نایت توانست حق امتیاز توزیع تایگر را در غرب آمریکا از این شرکت دریافت کند.

حدوداً یک سال بعد اولین نمونه‌های کفش به دست نایت رسید و او فوراً ۲ جفت از آن‌ها را به بورمن (Bowerman ) فرستاد. بورمن هم با نایت شریک شد و آن‌ها توانستند اولین کفش‌های خود را با یک خودروی سبزرنگ و در پیست مسابقات بفروشند. داستان تأسیس نایکی پر از جذابیت و افت‌وخیز است و برای آشنایی بیشتر با آن می‌توانید کتاب کفش باز را در بوکاپو بخوانید.

ریچارد برانسون

ریچارد برانسون کارآفرین و صاحب برندهای متنوعی نظیر حمل‌ونقل هوایی (virgin Atlantic Airways)، موسیقی (virgin Records)، نوشیدنی و… در زمان نوجوانی کارهای مختلفی از جمله فروش درخت کریسمس و طوطی را تجربه کرده بود. اما در نهایت او توانست با انتشار مجله‌ای به نام دانشجو که اولین شماره آن در سال ۱۹۶۸ منتشر شد، دارایی خود را به ۵۰ هزار پوند برساند.

ریچارد در آن زمان تنها ۱۸ سال سن داشت و این اولین موفقیت کسب‌وکاری او بود. او یکی از نابغه‌های کسب‌وکار دنیا محسوب می‌شود. برای اطلاع از داستان‌ شکار فرصت‌های طلایی او، کتاب از دست دادن بکارت من را در بوکاپو مطالعه کنید.

ایلان ماسک

ایلان ماسک که در حال حاضر (سال ۲۰۲۲) ثروتمندترین فرد جهان است، در آفریقای جنوبی به دنیا آمد. پدر ماسک یک مهندس و مادرش متخصص تغذیه بود. زمانی که ماسک ده‌ساله بود آن‌ها از هم جدا شدند و ایلان بیشتر اوقات همراه با پدرش زندگی می‌کرد. ایلان ماسک زمانی که ۱۸ سال داشت به کانادا شروع تجارت از صفر مهاجرت کرد و در ابتدا شرایط اقتصادی خوبی نداشت.

وقتی او در کانادا بود از انجام هر شغل کم‌درآمد و حتی موقتی رضایت داشت تا اینکه در یکی از دانشگاه‌های کانادا پذیرفته شد و بعد از ۲ سال هم با دریافت بورس تحصیلی به آمریکا مهاجرت کرد. ماسک اولین شرکت خود را که زیپ ۲ (Zip2) نام داشت همراه برادرش و در سال ۱۹۹۵ تأسیس کرد و آن‌ها ۴ سال بعد با ۳۰۷ میلیون دلار زیپ ۲ را فروختند.

بعد از آن ایلان ماسک کسب‌وکارهای دیگری از جمله ایکس‌کام، اسپیس‌اکس و تسلا موتورز را راه‌اندازی کرد و به موفقیت‌های بیشتری هم دست یافت. ایلان ماسک فردی است که عجیب‌ترین نظریات و اعتقادات را دارد. اگر قصد آشنایی بیشتر با کسی را دارید که به فکر آبادانی مریخ و سکونت انسان در کرات دیگر است، می‌توانید خلاصه کتاب ایلان ماسک را در بوکاپو مطالعه کنید.

جف بیزوس

آمازون نام بزرگ‌ترین رود و بزرگ‌ترین فروشگاه آنلاین در جهان است. این فروشگاه را هم کارآفرینی به نام جف بیزوس از صفر بنیان گذاشت و به موفقیت رسید. زمانی که جف نوزاد بود، پدر و مادرش طلاق می‌گیرند و مادرش برای فرار از بی‌خانمانی با فردی به نام مایک ازدواج می‌کند. مایک مدتی بعد جف را به فرزندخواندگی قبول می‌کند و نام او را به جف بیزوس تغییر می‌دهد.

جف بعد از دانشگاه در چندین شغل فعالیت می‌کند تا سرانجام ایده راه‌اندازی کتابخانه آنلاین به ذهنش می‌رسد. او نام آمازون را هم از این جهت انتخاب کرد که اعتقاد داشت روزی به بزرگ‌ترین کتابخانه جهان تبدیل خواهد شد. او برای شروع کسب و کار از صفر و عملی کردن ایده خود، کل پس‌انداز پدر و مادرش را که برای دوران بازنشستگی جمع کرده بودند قرض گرفت.

بعد از مدتی کوتاه آمازون رشد کرد و هم جف و هم پدر و مادرش میلیاردر شدند. برای آشنایی بیشتر با این فروشگاه اینترنتی می‌توانید کتاب آمازون را از بوکاپو تهیه و مطالعه کنید. ناتالی برگ و میا نایتز در این کتاب به‌خوبی در مورد استراتژی‌های آمازون و سیستم فروش و تحویل کالا در این فروشگاه عظیم‌الجثه توضیح می‌دهند.

راه اندازی کسب و کار موفق از صفر تا صد

شروع کسب و کار از صفر مراحلی دارد که باید آن‌ها را رعایت کنید. اگر همه آن‌ها را به‌خوبی و کامل اجرا کنید، می‌توان امیدوار بود که شما در حال بنیان‌گذاری پایه‌های یک کسب‌وکار موفق هستید. شما با بررسی زندگی‌نامه افراد موفق و تحقیق در زمینه مدیریت و رهبری متوجه می‌شوید که کارآفرین‌های موفق از یک استراتژی و نقشه راه استفاده کرده‌اند که باعث ماندگاری کسب‌وکارهایشان شده است. در ادامه با این ۸ مرحله مهم آشنا می‌شوید.

خودشناسی

شما کی هستید؟ از نظر ما نقطه شروع کسب و کار از صفر، پاسخ به این پرسش مهم است. اگر قرار باشد خودتان را معرفی کنید چه می‌گویید؟ علاقه پایدارتان که حاضرید شب و روز برایش کار کنید چیست، نقاط قوت یا ضعفتان چیست و چه مهارت‌هایی دارید. مهارت‌های شما مهم‌ترین سلاح شما در شروع کسب‌وکار از صفر است. وقتی کسی برنامه‌نویس است به‌راحتی می‌تواند یک فروشگاه اینترنتی تأسیس کند و خیلی از کارها را خودش مدیریت کند.

اما کسی که شناختی از برنامه‌نویسی ندارد هنگام تأسیس فروشگاهی اینترنتی، مشکلات زیادی خواهد داشت و در نتیجه هزینه زیادی هم باید بپردازد. خیلی وقت‌ها مهارت‌ها و توانایی‌های شما می‌تواند به‌عنوان مزیتی رقابتی برای کسب‌وکارتان محسوب شود. پس در این مرحله علاقه و شغل موردنظرتان را مشخص کنید و مهارت‌هایی را هم که در انجام آن شغل مزیت محسوب می‌شود یادداشت کنید.

ایده‌ای پیدا کنید که نیازی را رفع کند

ایده شروع کسب‌وکار از صفر نیازمند برطرف‌کردن نیاز است. ایده شما باید بتواند نیاز بخشی از بازار را برطرف کند تا بتوانید موفق شوید. چیزی که اکثر کسب‌وکارهای نوپا به آن توجهی نمی‌کنند و همین باعث می‌شود تا کسب‌وکارشان شکست بخورد. طبق آمار سایت Entrepreneur سی درصد از کسب‌وکارهای نوپا در شروع سال دوم شکست می‌خورند که بخش بزرگی از این شکست را همین عدم تأمین نیازهای مشتریان تشکیل می‌دهد.

برای برطرف‌کردن نیاز بازار لازم نیست که کار خیلی بزرگی انجام دهید؛ فقط کافی است تا بازارتان را خوب بشناسید و بدانید که مشتری‌ها چه نیازی دارند. به‌طور مثال وقتی جف بیزوس ایده آمازون به سرش زد، شروع به بررسی فروشگاه‌هایی کرد که محصولاتشان را از راه دور می‌فروختند. او متوجه شد که هیچ‌کدام از آن‌ها کتاب نمی‌فروشند و دلیل آن هم نبود یک کاتالوگ کامل از عنوان کتاب‌ها بود.

در آن زمان فروشگاه‌ها کاتالوگ‌های فیزیکی چاپ می‌کردند و به مشتری ارسال می‌کردند. مشتری هم بعد از دریافت کاتالوگ می‌توانست محصول خود را انتخاب کند و سفارش دهد. اما ایده جف بیزوس هزینه‌ها را کاهش می‌داد، کاتالوگ‌های فیزیکی را هم از بین می‌برد و سرعت خرید کالا را هم افزایش می‌داد. برای آن‌که بتوانید ایده‌های ماندگار بسازید، خواندن کتاب ایده عالی مستدام کمک زیادی به شما می‌کند. مطالعه خلاصه این کتاب ارزشمند را در بوکاپو از دست ندهید.

تعیین مشتری هدف

طبیعی است که هنگام شروع کسب و کار از صفر نمی‌توانید همه مشتریان را از خودتان راضی کنید. پس باید بخشی از بازار را به‌عنوان مشتری هدفتان انتخاب کنید که هم سود بیشتری برای شما دارد و هم می‌توانید بهترین خدمات را به آن‌ها ارائه کنید. حتی در صورت نیاز می‌توانید این بخش‌بندی را کوچک‌تر کنید و به زیرشاخه‌های مختلف تقسیم کنید تا بتوانید شناخت بهتری از مشتریانتان داشته باشید. مثلاً اگر مخاطب شما فوتبالیست‌های مرد هستند، می‌توانید آن‌ها را به‌صورت زیر تقسیم کنید:

• پسران فوتبالیست دبیرستانی
• مردانی که به‌صورت تفریحی فوتبال بازی می‌کنند
• فوتبالیست‌های حرفه‌ای
• و…

در این صورت راحت‌تر می‌توانید نیازها، خواسته‌ها، علایق و رفتار مشتریان خودتان را بشناسید و به‌راحتی بخشی از بازار را به دست بگیرید و به‌ترتیب کارتان را گسترش دهید و وارد بخش‌های دیگری از بازار شوید. اما خیلی از کسب‌وکارها در شروع فعالیت خود به‌جای اینکه این کار را انجام دهند از بخش کلی بازار شروع می‌کنند که این باعث شکست آن‌ها می‌شود. کتاب بازاریابی یعنی این فصلی را به تعریف مخاطب هدف و انتخاب آن اختصاص داده است. می‌توانید خلاصه آن را در بوکاپو مطالعه کنید.

MVP یا تست بازار

حتماً نام MVP را شنیده‌اید؛ MVP مخفف Minimum Viable Product است که در فارسی حداقل محصول قابل‌ارائه ترجمه شده است. این اصطلاح اولین بار توسط اریک ریس در کتاب نوپای ناب مطرح شد ولی به‌سرعت فراگیر شد. شما هنگام شروع کسب و کار از صفر نباید بی‌‎گدار به آب بزنید؛ چون می‌خواهید با کمترین هزینه، کسب‌وکاری موفق راه‌اندازی کنید.

شروع از صفر؛ زنی که با یکهزار و چهارصد افغانی کار تجارت را آغاز کرد

هنگامی که ثریا به حیث کارمند اجتماعی اداره توسعه‌ی ملی صنایع روستایی در ولسوالی سیغان ولایت بامیان با زنان روستایی کار می‌کرد، انگیزه فعالیت‌های اقتصادی_ تجارتی در ذهنش خطور کرد؛ اما جیب او خالی بود. تمام دارایی ثریا حقیار ۱۴۰۰ افغانی بود.

جیب خالی و وابستگی اقتصادی به خانواده برای ثریا غیر قابل تحمل بود. او می‌خواست مستقل و برخوردار از استقلالیت مالی باشد. ثریا تصمیم گرفت که ۱۴۰۰ افغانی پولش را پارچه خریداری کند و آن را در میان زنان توزیع کند تا آنان روی آن گلدوزی نموده دوباره به بازار عرضه کند؛ اما این راه حل نبود. او باید وارد بازار کار می‌شد و یک آدرس مستقل برای این کارش ایجاد می‌کرد.

او در سال ۱۳۹۵ «انجمن صنایع دستی شهمامه» را ایجاد و ثبت ریاست اتاق‌های تجارت می‌کند. ایجاد این انجمن برای ثریا این زمینه را فراهم کرد که ۷۰ تن از زنان روستایی را در ولسوالی‌ها و مرکز ولایت بامیان شامل کار سازد. آن زمان ثریا هیچ پولی در بساط نداشت. اما تمام کارهای تجاری او وابسته به درآمدی بود که از فروش محصولات ساخته‌ی زنان روستایی بدست می‌آورد.

ثریا هزینه‌ی برای کرایه دکان نداشت و همچنان نمی‌خواست وقتش را تنها وقف دکانداری کند. او برعکس دیگر زنان تجارت پیشه فعالیت‌های اقتصادی‌اش را از خانه مدیریت می‌کرد و حالا تجارت‌اش را به گونه آنلاین پیش می‌برد.

با آن که ثریا کار تجارتی‌اش را خوب مدیریت می‌کند و وقتش را نیز صرفه‌جویی می‌کند؛ اما نداشتن دکان مشخص برای او چالش برانگیز نیز شده است.

او می‌گوید که به دلیل عدم حمایت مسئولان و فضای ناسالم رقابتی در بازار کار نتوانسته به هیچ نمایشگاه ملی و بین‌المللی سهم بگیرد تا محصولاتش را به فروش برساند:«تابحال در هیچ نمایشگاه ملی و بین‌المللی نتوانستم اشتراک نمایم چون دکان ندارم و واسطه ندارم.»

شروع صادرات از صفر

در سال های اخیر به دلیل کاهش ارزش پول ملی و فراهم شدن فرصت های عالی در بازار های جهانی برای فروش محصولات ایرانی، بحث صادرات و بازرگانی خارجی بیش از پیش مورد توجه فعالان اقتصادی است و همینطور که جلو میرویم اهمیت یادگیری این حرفه برای هر کدام از افراد مستعد و علاقه مند به این زمنیه بیشتر و بیشتر میشود. در این مقاله به اهمیت صادرات و راهکارهایی برای شروع آن خواهیم پرداخت و با طرح پرسش هایی بنیادین به شما کمک میکنیم تا راه خود را به صادرات هموارتر و روشنتر کنید.

اصلا چرا صادرات ؟

کاهش ارزش پول ملی

در سال های اخیر به دلایل مختلف سیاسی و اقتصادی ارزش پول ملی ما در مقایسه با ارز های رایج دنیاد مانند دلار و یورو با افت بسیار زیادی همراه بوده و همین مسئله سبب شده که قیمت خدمات و کالا های داخلی برای مشتریان کشور های خارجی بسیار ارزان و جذاب شود. بنابراین فرصت بسیار خوبی برای ایجاد روابط تجاری با سایر کشور ها و فروش محصولات و خدمات داخلی به آن ها به وجود آمد. و این یکی از مهمترین دلایل افزایش صادرات است.

سختگیری برای واردات

اگر تجربه واردات کالا به کشور و ترخیص آن از گمرک های ملی را داشته باشید حتما میدانید که چه فرآیند پیچیده و طاقت فرسایی دارد. دولت ایران به دلیل حمایت از تولیدات داخلی و همچنین کاهش واردات کالا به کشور، سیاست های سختگیرانه ای را نسبت به امر واردات کالا وضع کرده و همچنین بروکراسی های اداری پیچیده ای را بر سر راه واردکننده ها گذاشته است. برای مثال اگر شخصی قصد واردات کالایی پزشکی را داشته باشد باید حتما علاوه بر انجام دقیق تشریفات گمرکی، مجوز های زیادی را از وزارت های صنعت معدن تجارت شروع تجارت از صفر و وزارت بهداشت و همچنین دستگاه های مرتبط دیگر اخذ و تسلیم اداره امور گمرکی کند که این خود فرآیندی بسیار زمانگیر، دشوار و در بعضی موارد غیر ممکن است.

حمایت های دولتی از تولید

هم زمان با سختگیری هایی که برای واردات صورت میگیرد، تسهیلات بسیار زیادی نیز به امر تولید و صادرات داده میشود. برای مثال اگر شخصی قصد راه اندازی یک واحد تولیدی را داشته باشد، مخصوصا اگر در مناطق آزاد تجاری یا در مناطق محروم کشور باشد، مشمول بسیاری از بخشودگی های مالیاتی و بیمه ای میشود و از طرف دیگر اخذ مجوز های لازم برای احداث کارخانه و راه اندازی خط تولید بسیار راحت تر میشود. همچنین درحال حاضر قوانین زیادی برای حمایت از تولید کننده داخلی تصویب شده و قوه قضاییه هم در برخورد با معوقات و قروض تولیدی ها با تسامح و تساهل برخورد میکند.

نیروی کار ارزان

یکی از موارد مهم موثر در قیمت تمام شده یک کالا یا خدمت، میزان هزینه ایست که صرف پرداخت حقوق و دستمزد به کارگران، کارمندان و در کل نیروی کاری است که در تولید آن کالا یا خدمت دست داشته. با محاسبه ی میانگین حقوق کار و دستمزد در ایران و مقایسه ی میزان دلاری آن با سایر کشور های دنیا پی خواهیم برد که ایران دارای یکی از ارزان ترین نیروهای کار در دنیاست. حتی این میزان دستمزد در مقایسه با کشور های فیلیپین، اندونزی و چین هم پایین است. همین موضوع سبب شده که کالا های تولیدی در کشورمان از مزیت قیمت تمام شده ی پایینتر برخوردار باشد و بتواند با کالاهای ساخت خارج به خوبی رقابت کند.

رشد احتمالی تولید بدون توان خرید بازار داخلی

اگر بخواهیم چهار دلیل قبل را به اختصار بیان کنیم به مورد آخر یعنی رشد احتمالی تولید بدون توان خرید بازار داخلی میرسیم. از طرفی تمام موانع بر سر راه تولید هموار شده و حمایت ها دولتی هم صورت میگیرد و همچنین نیروی کار ارزان است. تمام این موارد موید سهولت و رونق تولید در آینده است. اما در کفه ی دیگر ترازو که خریداران هستن، متاسفانه به دلیل پایین آمدن ارزش پول ملی و در نتیجه کاهش قدرت خریداران داخلی مفهومی پدید می آید به اسم مازاد تولید که این مازاد تولید فقط در صورتی میتواند فروش برود که در بازاری به غیر از بازار داخلی به فروش برسد و همانطور که حدس میزنید بهترین بازار برای فروش این محصولات مازاد بازار بین المللی است که در راس آن ها کشور های همسایه مانند ترکیه، عراق، پاکستان، عمان، امارات، افغانستان و سایرین هستند.

ولی آیا همه میتوانند صادرات کنند ؟

با گرم شدن بازار صادرات و بازارگانی خارجی شاهد ظهور اساتید خودخوانده ای هستیم که قصد فروش پکیج های آموزش صادرات خود به مخاطبین را دارند و برای فروش بیشتر خود میگویند که همه میتوانند صادرکننده شوند اما این حرف به هیچ عنوان صحیح و علمی نیست. چرا که هر کاری ملزومات و پیش نیاز های خاص خود را دارد حال اینکه امر صادرات دارای ظرافت ها و پیچیدگی ها فراوانی است. اما این به معنی امکان ناپذیر بودن این کار نیست. در ادامه 3 سوال اصلی به جهت سنجش توانمندی شخصی که میخواهد وارد صادرات شود مطرح میشود. پاسخ به این سوال ها میتواند تا حدود زیادی تعیین کند که آیا شما توان لازم برای ورود به عرصه صادرات را دارید یا خیر و شخصی که بخواهد وارد این کار شود باید حتما ابتدا این سوالات را از خود بپرسد:

سوال 1 : آیا ضریب نفوذ روی کالایی دارم ؟

این، مهمترین سوالی است که شما باید پاسخی مناسب برای آن داشته باشد تا بتوانید اقدام به صادرات کنید. شما زمانی که یک کالا را به عنوان کالای صادراتی خود انتخاب میکنید باید آن کالا در مدت زمان نامحدود به مقدار نامحدود در دسترستان باشد. گاهی پیش می آید که بازار کالایی به شدت کساد میشود و آن کالا به سختی یافت میشود و اصطلاحاً کمیاب میشود. در این شرایط شما باید بتوانید کالای خود را بدون تاثیر گرفتن از جوّ بازار از منابع دست اول تهیه کنید تا بتوانید نیاز های مشتریان خارجی خود را در زمان درخواستشان و به میزان سفارششان تامین کنید. اما اگر نتوانید این کار را بکنید در وهله ی اول شما یک مشتری را از دست داده اید که میتوانست یک مشتری دائمی شما شود و در وهله ی دوم هزینه هایی که برای بازاریابی و تبلیغات و جذب مشتریان کردید بی اثر میشود.

برای مثال شما دوستی دارید که صاحب یک معدن است و میتواند مواد معدنی مورد نیاز شما را حتی در سخت ترین شرایط بازار آن ماده معدنی تامین کند و خللی در میزان سفارشات شما وارد نشود، در این صورت شما میتوانید برای وارد شدن به عرصه صادرات آن ماده معدنی اقدام کنید. این تعاریف، معنی ضریب نفوذ روی کالای صادراتی بود.

سوال 2 : زبانی غیر از زبان فارسی را مسلط هستم ؟

نقش زبان در معاملات خارجی انکار ناپذیر است. به طور مثال فرض کنید شما فروشنده ی یک کالا در داخل کشور هستید و یک روز یک تولید کننده ی چینی شما را با استفاده از تبلیغاتتان پیدا میکند و به شما به زبان چینی پیام میدهد و کالای بسیار با کیفیت خود را که شما نیز به آن بسیار احتیاج دارید را معرفی میکند. اما آیا معامله و گفتگویی صورت میگیرد ؟ البته که نه، چرا که شما متوجه حتی یک کلمه از صحبت های او نشده اید و چه بسا فکر کنید یک پیام تبلیغاتی است که برای شما به اشتباه ارسال شده. حالا این مسئله را در حالتی بررسی کنید که شما در نقش تولید کننده یا تامین کننده هستید میخواهید کالای خود را به یک خریدار خارجی معرفی کنید و بفروشید. برای این کار شما باید بتوانید محصول خودرا به زبان مادری خریدار معرفی کنید و گرنه خبری از فروش نیست.

حال ممکن است این سوال پیش بیاید که آیا زبان انگلیسی کافیست؟ یا آیا زبان انگلیسی، همان زبان تجارت است؟ در جواب این سوال باید گفت که گرچه زبان انگلیسی زبان بین المللی هست و تعداد زیادی از مردم کشور های مختلف قادرند به این زبان صحبت کنند اما باید گفت که این زبان به تنهایی جوابگوی نیاز های صادراتی شما نیست و بهتر است قبل از ورود به بازار یک کشور خارجی حتما زبان مادری آنجا را در حد ابتدایی بلد باشید. به بیان بهتر میتوان گفن که زبان تجارت، زبان مادری کشور خریدار است. چرا که برای مثال بسیاری از کشور های اطراف ایران، دارای کسبه ی کمی هستند که قادرند به خوبی به زبان انگلیسی صحبت کنند و با شما وارد گفتوگو شوند. بنابراین اگر خواستید برای مثال به کشور هایی مثل عراق، عمان و امارات کالایی صادر کنید بهتر است که زبان عربیتان را کمی تقویت کنید. یا اگر خواستید وارد بازار های داخلی کشور ترکیه شوید، ابتداییات زبان ترکی را یاد بگیرید یا از شخصی که در این زمینه وارد است کمک بگیرید.

سوال 3 : کشوری هست که به بازار آن دسترسی داشته باشم ؟

حال منظور از دسترسی به بازار کشور دیگر چیست و چه اهمیتی برای ما دارد؟ زمانی که شما کالاهای خود را به کشوری صادر کردید در وهله ی اول باید شخصی را به عنوان امین داشته باشید که کالای شما را تحویل بگیرد، در جایی مطمئن انبار کند و در موعد معملاتی آن هارا به خریدار تحویل دهد. در وهله ی دوم امین شما باید یک مرجع یا شخص معتبر را در آن کشور داشته باشید تا اگر خریدار در واریز پول شما کوتاهی یا بدقولی کرد بتوانید مسئله را از طریق آن مرجع یا شخص معتبر پیگیری کنید و به پول خودتان برسید، در غیر این صورت ممکن است به دلیل خلف وعده ی خریدارانتان دچار ضرر و زیان های جبران ناشدنی شوید. حال این سوال پیش می آید که اگر کسی را در آن کشور نداشته باشم چه کنم؟ در این صورت شما باید امکان سفر به آن کشور را داشته باشید تا خودتان شخصاً بتوانید مراحله تحویل و انبار کالا را در آن کشور انجام دهید و پول کالای خود را در زمان تحویل از فروشنده مطالبه کنید.

اگر هیچ اولویت بندی نداشته باشیم باید با توجه به سوال اول و دوم انتخاب کنیم.

یعنی با توجه به اینکه روی کدام شروع تجارت از صفر کالا ضریب نفوذ زیادی دارید و زبان تجاری کدام کشور هارا به خوبی بلدید.

رازهای موفقیت در تجارت چیست؟ – رمز موفقیت در کسب و کار از زبان تاجران دنیا

برای اینکه کسب‌وکار تازه‌ای راه بیاندازید و یا در تجارت فعلی خود موفق شوید لازم است اصول و رازهای موفقیت در تجارت را رعایت کنید.

برای موفقیت در کسب و کار و تجارت کوچک خود چه باید بکنیم؟

رازهای موفقیت در تجارت چیست؟

این مقاله، از روی تجربه‌های تاجران موفق دنیا است که در بازار کسب و کار موفق هستند و کاملا مطابق با فرهنگ مردمان سرزمین‌مان، ایران است.

مطمئن هستیم به کار بستن راهکارهایی که در ادامه به توضیح آنها خواهیم پرداخت می‌تواند همان رازهای موفقیت در تجارت باشد و کسب و کارتان را متحول کند.

سرفصل‌های مقاله:

رازهای موفقیت در تجارت

اولین رمز موفقیت در تجارت : عاشق کارتان باشید.

یکی از مهمترین و اصلی‌ترین رازهای موفقیت در تجارت این است که شما به شغلی که انتخاب کردید، عشق بورزید.

اگر شما عاشق کارتان باشید گذر زمان و ساعات را متوجه نخواهید شد و با چنان انرژی‌ای کار می‌کنید که هیچ چیز جلودارتان نیست.

از اینکه زمان‌های بیشتری از عمرتان را صرف این کار می‌کنید خوشحال هستید و اجازه نمی‌دهید موانع سر راهتان، شما را مأیوس کنند.

چرا که شروع یک کسب و کار یعنی آغاز راه پر فراز و نشیب و پشتکار فراوان.

بنابراین مهمترین لازمه‌ی طی کردن این مسیر پرپیچ و خم، عشق و لذت بردن است.

بیشتر از اینکه به کسب درآمد فکر کنید، به فکر ایجاد احساس رضایت و خوشنودی از تجارتی که راه انداخته‌اید، باشید.

علی درجزینی در آموزش‌هایش به این نکته اشاره می‌کند که لازمه‌ی موفقیت، خلاقیت و متفاوت بودن نسبت به دیگران است؛

عشق، ایجادکننده‌ی خلاقیت و متفاوت بودن نسبت به دیگران است.

شما چقدر عاشق کسب و کارتان و کاری که انجام می‌دهید، هستید؟

دومین رمز موفقیت در تجارت : کسب‌وکارتان را بر روی یک چهارپایه محکم قرار دهید.

فرقی نمی‌کند کسب‌وکارتان در چه زمینه‌ای است، بلکه تفاوت اصلی در ایجاد تجارتی با پایه و اساس محکم است.

شروع یک تجارت و کسب‌وکار چندان سخت نیست اما پایداری و دوام در آن و نهایتا موفق شدن در آن بسیار مهم است.

درجزینی ایجاد کسب‌وکار درست و اصولی را به قراردادن کسب‌وکار بر روی یک چهارپایه تشبیه می‌کند.

او معتقد است همانطور که یک چهارپایه، ۴ ستون اصلی‌ برای برقراربودن نیاز دارد، یک کسب‌وکار نیز به ۴ پایه برای شروع و موفقیت نیاز دارد.

این سکوی چهارپایه برای موفقیت کسب‌وکار چیست؟

شاید قریب به اتفاق، همه افراد باورشان بر این است که اولین و مهمترین فاکتور برای شروع یک کسب‌وکار موفق، سرمایه است.

اما خبر خوب این ست که اشتباه فکر می‌کنند.

سهم هر کدام از ۴ مورد بالا در موفقیت کسب‌وکار شما، ۲۵٪ است و سرمایه آخرین فاکتور مورد نیاز است.

ابتدا شما باید بازار و ظرفیت آن برای محصولات و خدماتی که می‌خواهید ارائه دهید را بررسی کنید؛

سپس ببینید آیا خودتان فناوری مورد نیاز برای انجام کار را دارید یا باید از دیگران کمک بگیرید؛

آیا خودتان توانایی مدیریت و اتصال بازار و فناوری موجود برای کسب‌وکارتان را دارید؛

و نهایتا سرمایه مورد نیازتان چقدر است.

شما با ۱۰٪ سرمایه مورد نیاز هم می‌توانید کسب و کار موفقی داشته باشید که مشتریان به پای محصولتان پول بریزند، چگونه؟

شرکت‌هایی مثل مایکروسافت، گوگل و اپل به عنوان شرکت‌های قدرتمند از این سکوی چهارپایه برای موفقیتشان استفاده کرده‌اند و توانستند بیش از ۲۰ سال فعالیت مداوم داشته باشند.

سومین رمز موفقیت در تجارت : هدف‌گذاری کنید.

رکن اصلی موفقیت در زندگی و کار، تعیین اهداف است.

بدون داشتن هدفی مشخص و تلاش برای رسیدن به آن، فقط عمرتان را تلف کرده‌اید.

اهداف سالانه داشته باشید و آن‌ها را به اهداف ماهانه و حتی روزانه تبدیل کنید.

برای رسیدن به این اهداف، برنامه‌ریزی کنید و مشخص کنید چه کارهایی باید انجام دهید تا به هدفتان برسید.

سخت نیست، به همین سادگی رویاهایتان محقق می‌شود.

و مهمترین نکته‌ای که در سومین رازهای موفقیت در تجارت وجود دارد و همیشه و همه‌جا تأکید برآن داشته ایم، این است که…

اهدافتان را روی کاغذ بنویسید و مکتوب کنید و درجایی قرار دهید که همیشه جلوی چشمتان باشد.

چهارمین رمز موفقیت در تجارت : بازار هدف خود را درست انتخاب کنید.

بازار هدف درست بازاری است که، بزرگ و رو به رشد باشد و متناسب با محصولات و خدمات شما باشد.

تصور کنید، محصولی را تولید کرده‌اید؛

صرف اینکه بخواهید آن محصول را وارد بازار کنید تا همه افراد از آن استفاده کنند، کافی نیست و موفق نخواهید شد.

برای اینکه بتوانید فروش خوبی داشته باشید، باید مشخص کنید که مصرف‌کننده‌های محصول شما دقیقا چه کسانی هستند و چه ویژگی‌هایی دارند.

مهمترین نکته از رازهای موفقیت در تجارت این است که برای محصولات‌تان مشتری پیدا نکنید بلکه برای مشتریانتان محصول تولید کنید.

برای تشخیص بازار هدف خود به این ۵ سوال پاسخ دهید.

• مشتریان شما و مشتریان بالقوه‌ی شما چه کسانی هستند؟
• چه چیزی به مشتریان هدف شما انگیزه می‌دهد؟
• روال خرید مشتریان شما چیست؟ تکراری، ثابت‌ یا‌ یک‌مرتبه‌ای‌؟
• رشد مشتریان شما از کجا ناشی خواهد شد؟
• خودتان را چطور نسبت به رقبا متمایز می‌کنید؟

پاسخ شما به این پرسش‌ها چیست؟

پنجمین رمز موفقیت در تجارت : محصولات و خدمات مناسب ارائه دهید.

برای اینکه بتوانید محصولات و خدمات متناسب با افراد تولید و ارائه دهید باید ابتدا نیازهای افراد را درک کنید.

یکی از رازهای موفقیت در تجارت پرسش این سوال از خود است که چطور می‌توانید با محصول یا خدمتی، نیاز مشتری را رفع کنید.

محصولات و خدمات شما چه شروع تجارت از صفر مشکلی از مشتری را حل می‌کند و چه مزیتی نسبت به دیگر رقبا دارید که خریداران، شما را انتخاب کنند.

اگر می‌خواهید نانتان در روغن باشد، مشتری و نیازهایش را درک کنید و سعی کنید خدمات ارزشمندی ارائه دهید.

مثل اسنپ که خدمات حمل و نقل و جابجایی را انجام می دهد و شرکت تاکسیرانی تا چندسال آینده محکوم به شکست قطعی است.

مشتریان خود را شگفت‌زده کنید و فراتر از انتظارشان به آن‌ها خدمات دهید تا به شما وفادار بمانند.

در دنیای امروز اگر مزیت رقابتی نداشته باشید، مشتری ها به سادگی شما را رها خواهند کرد.

ششمین رمز موفقیت در تجارت : مدیر و کارفرمای خوبی باشید.

لازمه‌ی موفقیت هر تجارتی، داشتن یک مدیر یا یک کارفرمای خوب است.

ویژگی‌های یک مدیر خوب چیست؟

• یک مدیر خوب باید یک شنونده‌ی خوبی باشد و باید همیشه خوب بشنود تا بتواند تجربه کسب کند.
• هرگز نباید افراد را مستقیما مورد نقد و سرزنش قرار دهد.
• همیشه باید از کارمندان و کسانی که برای او کار می‌کنند تشکر و سپاسگزاری کند چرا که تقدیر و تشکر باعث پیشرفت کارمندان می‌شود.
• خوش اخلاقی و برخورد خوب با کارمندان از ویژگی‌های متداول یک مدیر خوب است.
• مدیر خوب به اندازه‌ی کافی به کارمندانش توجه می‌کند.
• او سعی می‌کند تا کارمندان خود را مورد ارزیابی قرار داده و نقاط ضعف آنها را تبدیل به نقاط قوت کند.
• یک مدیر خوب همیشه سعی می‌کند تا میزان تجربیاتش را سخاوتمندانه در اختیار کارمندانش قرار بدهد.

پس اگر می‌خواهید در تجارت و کارتان موفق باشید باید ششمین رازهای موفقیت در تجارت را اجرا کنید.

شما چه میزان از ویژگی‌های یک مدیر خوب را دارید؟

هفتمین رمز موفقیت در تجارت : تنها به میز مدیریت اکتفا نکنید.

خیلی وقتا مدیران تنها به میز مدیریت اکتفا می‌کنند و وقتی پشت این میز قرار می‌گیرند همه چیز را فراموش می‌کنند.

درست است که شما سال‌ها تلاش کردید تا به این پست و مقام رسیدید اما اگر غرق در این میز و مقام شوید، محکوم به شکستید.

یکی از رازهای موفقیت در تجارت این است که به عنوان یک مدیر خوب نباید تنها پشت میز خود نشسته و ساعات کاری‌تان را بدون جلسه یا ملاقات با دیگر کارفرمایان و تجار دیگر سپری کنید.

باید مدام در حال جست و جو و کشف راه‌ها و فرصت‌های جدید برای انجام بهتر کارها باشید.

خود از نزدیک شرکت‌ها و استراتژی‌های آنها را ببیند و نقاط قوت و ضعف آن‌ها را بیابید و از کسب‌وکارهای موفق الگوبرداری کنید.

به جای تجربه هر شکست یا موفقیتی در کار، تجارب دیگران را پله‌های موفقیت‌تان کنید.

هشتمین رمز موفقیت در تجارت : استخدام درست داشته باشید.

یک تجارت خوب باید دارای یک تیم کاری، متشکل از اعضایی خلاق، نو آور و با استعداد باشد.

باید کارمندان شما از کار در شرکت شما احساس غرور کنند و به‌خود ببالند.

برجسته ترین نکته در رازهای موفقیت در تجارت این است که رهبر پرورش دهید تا کسب و کارتان رشد کند.

با به کار گرفتن افراد نادرست و ترسو کسب و کارتان رشد نخواهد کرد.

مهارت های مدیریتی را فرا بگیرید، روی نیروهایی که استخدام می‌کنید، بسیار بسیار حساس باشید و روی آن ها سرمایه‌گذاری کنید.

نهمین رمز موفقیت در تجارت : رعایت اصل ۲۰/۸۰

در کتاب نوبل فروش به شما از اصل ۲۰/۸۰ گفتیم.

اصل ۲۰/۸۰ می‌گوید ۲۰ درصد مشتریان شما ۸۰ درصد خرید محصولات و خدمات شما را انجام می‌دهند.

و ۸۰ درصد مابقی مشتریان، تنها ۲۰ درصد خرید را از شما می‌کنند.

این قانون در همه چیز صدق می‌کند؛

حتی در محصولات و خدمات شما، یعنی ۲۰ درصد از محصولات یا خدماتتان ۸۰ درصد سود را برای شما به همراه دارند.

بنابراین ۲۰ درصدها را پیدا کنید و روی آن ها تمرکز کنید تا هم در زمانتان صرفه جویی کنید و هم در انرژی.

به شما پیشنهاد می‌کنیم، اگر می‌خواهید فروشتان را افزایش دهید و جایزه نوبل را دریافت کنید، مطالعه این کتاب را از دست ندهید.

دهمین رمز موفقیت در تجارت : ریسک‌پذیر باشید.

هر سرمایه‌گذاری همراه با خطرات و منافعی است که شما با شناخت آنها می‌توانید گام‌های مستحکم و استوار در راه سرمایه‌گذاری بردارید.

پیش از اینکه قدم در مسیر سرمایه‌گذاری بگذارید، به دقت شرایط را بسنجید، مزیت‌ها و خطرها را مشخص کنید، به ریسک‌ها و میزان آن‌ها پی ببرید و بعد شروع کنید.

جمله‌ای که همیشه علی درجزینی،استاد دانشگاه تهران، در گفته‌هایش می‌گوید این است که عمق رودخانه را با دوپای خود اندازه نگیرید.

بنابراین یکی از رازهای موفقیت در تجارت این است که موفقیت بدون ریسک تقریبا غیرممکن است اما فرصت‌ها را به درستی بشناسید و ریسک معقول انجام دهید.

شما چقدر ریسک‌پذیرید؟

شروع تجارت از صفر

شروع تجارت از صفر همیشه دغدغه افرادی است که مشکلات مالی دارند و نمی‌توانند تجارتی پر سود برای خود راه‌اندازی کنند.

بیشتر افراد موفق کسب‌وکار خود را از صفر شروع کرده‌اند.

شما نیز به عنوان یک فرد تازه‌کار و باسرمایه خیلی کم می‌توانید تجارت خود را از صفر شروع کنید.

باید مطالعه فراوانی در مورد تجارتی که می‌خواهید در آن کسب و کاری انجام دهید، داشته‌باشید تا شروع تجارت از صفر با شکست‌های جبران‌ناپذیر روبه‌رو نشوید.

کم کم در تجارت سرمایه‌تان افزایش پیدا می‌کند و می‌توانید به مراحل و سودهای بیشتری برسید.

روش های گوناگون شروع تجارت

تجارت مقوله بسیار مهمی است.

اصولا انسان‌های زیادی در طول تاریخ توانسته‌اند از این راه گذران زندگی کنند و یا حتی ثروتمند شوند.

اما منظور ما تجارت به معنای واقعی کلمه نیست بلکه تجارتی با سرمایه اندک و حتی بدون سرمایه است که بتوان آن را انجام داد و نام آن شروع تجارت از صفر باشد.

چیزی درست کنید.

بله، درست کردن چیزی در ابتدا منابعی را برای هزینه می‌خواهد ولی در درازمدت ممکن است به فروش خوبی برسد.

چیزی که می‌خواهید درست کنید به خود شما بستگی دارد ولی چندین جا برای فروش وسایلتان هست؛

سایت های فروش آنلاین یا اپلیکیشن‌هایی مانند اینستاگرام بهترین جا برای فروش وسایل دست‌ساز است.

اجناس دیگران را بفروشید.

اگر توانایی و خلاقیت درست کردن چیزی را ندارید هیچ شروع تجارت از صفر اشکالی ندارد؛

چیزی را که قبلا دیگران درست کرده‌اند را بفروشید.

بیشتر صاحبان تجارت تولیداتی را که دیگران آن را درست کرد‌اند به شیوه‌های مختلف به فروش می‌رسانند.

روش های گوناگونی برای شروع تجارت از صفر وجود دارند؛

این بستگی به خلاقیت شما و همچنین تلاش و پشتکار شما در این زمینه دارد.

حتی در خانه‌ هم می‌توانید شاغل باشید.

پیشنهاد می‌کنیم ۱۱ راه تضمینی برای شروع یک کسب‌وکار در خانه را مطالعه کنید.

سخن آخر

در ابتدا روند رشد هر کاری، بسیار کند است؛

اما اگر اصول کسب و کار صحیح و رازهای موفقیت در تجارت که در این مقاله بیان شد را رعایت کنید، به یک‌باره صعود بسیار زیادی خواهید کرد؛

طوری که دیگران فکر می‌کنند شانس و اقبال با شما یار بوده است.

بنابراین در ابتدای کسب و کارتان دست به هر راهی برای پیشرفت سریع‌تر نزنید.

معرفی ۱۰ کتاب برای شروع کسب و کار

دنیای کسب و کار امروز ما، بدون شک جهان استارتاپ‌ها است. مجموعه‌های پویا و بلند پروازی که اگر گام‌های درستی بردارند، روند رشد بسیار سریعی خواهند داشت. به این ترتیب اگر قبلا یک شرکت تولیدی سال‌ها وقت را صرف بزرگ شدن و شناساندن خود به رقبا می‌کرد، امروزه استارتاپ‌ها طی یک یا دو سال می‌توانند مرکز توجه کسب و کارهای مشابه خود باشند. اما چگونه می‌توان مطمئن بود که یک استارتاپ یا یک کارآفرین، در حال طی کردن مسیر درست است؟ به نظر می‌رسد چنین تشخیصی، فقط با استفاده از تجربیات دیگران امکان‌پذیر است. ما در این یادداشت، تعدادی کتاب کسب و کار را جمع آوری کرده‌ایم که بازتاب دهنده‌ی چنین تجربیاتی هستند و می‌توانند به جمعیت استارتاپی رو به رشد این روزها، کمک کنند:

هر برند یک قصه است

هر برند یک قصه است

نویسنده: دانلد میلر

مترجم: رسول بابایی

به نظر شما فرق کسب و کار و برند چیست؟ وقتی می‌خواهیم لباسی بخریم، یک راه این است که به بازاری برویم و بسته به قیمت و جنس و کیفیت، لباسی را از مغازه‌ای بخریم. یک راه هم این است که از قبل تصمیم بگیریم به مغازه‌ای خاص برویم و لباسی خاص بخریم. این راه دوم اعتماد به برندهاست. مثلا اگر اهل پوشیدن لباس برند باشید، کمتر وقت خودتان را صرف جستجو و تحقیق می‌کنید و یک راست می‌روید سراغ سایت آن برند و لباس مناسب خودتان را می‌خرید.

اما چه چیزی یک کسب و کار را به یک برند تبدیل می‌کند؟ این موضوعی است که در کتاب هر برند یک قصه است می‌ا«وزید. در این کتاب شما یاد می‌گیرید قصه برند خودتان را بسازید. قصه‌ای که در آن مشتری قهرمان است و شما به عنوان فروشنده صرفا به قهرمان قصه کمک می‌کنید به هدفش برسد. برای مثال اپل کمک می‌کند تا مشتریانش (قهرمان قصه برند اپل) به هدفشان( احساس تمایز و ثروتمند بودن) نزدیک شوند.

این کتاب را نشر اطراف منتشر کرده است. این نشر دقت زیادی در انتخاب، ترجمه و ویراستاری کتاب‌ها دارد. در میان کتاب‌های این نشر به هیچ وجه کتاب بدی نمی‌توانید پیدا کنید. معمولا کتاب‌های نشر اطراف در حیطه خودشان جزو بهترین‌ها هستند. برای همین اگر به این موضوع علاقه دارید، در مطالعه این کتاب از این نشر تردید نکنید.

اگر این مطلب را دوست داشتید، پیشنهاد می‌کنیم که مطلب زیر را هم مطالعه کنید

معرفی بهترین کتاب های بازاریابی و فروش

در ۶ دقیقه بخوانید

سئو 2020

سئو 2020

نویسنده: آدام کلارک

مترجم: صادق مهدی‌لو

اگر به دنبال راه انداختن یک کسب و کار اینترنتی هستید، احتمالا سئو یکی از مهم‌ترین راه‌های جذب مخاطب است. سئو در واقع بهینه سازی صفحات سایت برای موتورهای جستجو به خصوص گوگل است. به طوری که اگر مخاطب عبارتی که مرتبط با کسب و کار ماست، جستجو کند، به سایت ما برسد. در این کتاب آدام کلارک به ما یاد داده چگونه بهترین استراتژی‌ها برای موفقیت در بازاریابی موتورهای جستجو را انتخاب کنیم و از این راه مشتریان زیادی را به دست آوریم. این کتاب یکی از معروف‌ترین و کامل‌ترین کتاب‌ها در این زمینه است که از صفر تا صد این موضوع پیچیده را توضیح داده. موضوعی که برای یاد گرفتنش دوره‌های آنلاین چند میلیون تومانی برگزار می‌شود.

صفر به یک: نکاتی در مورد استارتاپ‌ها (چگونه آینده را بسازیم)

صفر به یک: نکاتی در مورد استارتاپ‌ها (چگونه آینده را بسازیم)

نویسنده: بلک مسترز

مترجم: راهله یوسف زاده

چه کسی جز یکی از نخستین سرمایه‌گذاران فیسبوک می‌تواند به بهترین نحو برایمان از پدید آوردن اتفاقی بزرگ از سرمایه‌ای اندک بگوید؟ پیتر تیل که بنیان‌گذار شرکت PayPal هم هست، در کتاب محبوب و پرفروش خود، از مسیر تاریخی تولید ثروت و رابطه‌ی آن با نوآوری می‌گوید. او همچنین به تشریح نقش مواردی چون ماهیت رقابت، تولید محصول، سرمایه‌گذاری و اهمیت داشتن یک تیم خوب بر موفقیت یک کسب و کار می‌پردازد. خط اصلی کتاب «صفر تا یک»، رسیدن از هیچ به موفقیتی بزرگ است. پس در ابتدای کار راه اندازی یک استارتاپ، می‌تواند بسیار کمک کننده باشد.

شرکت خلاقیت

شرکت خلاقیت

نویسنده: ایمی والاس

مترجم: شورش بشیری

حتما می‌دانید که کمی چاشنی خلاقیت، می‌تواند محصول یا کسب و کار شما را از اتفاقی معمولی، به حادثه‌ای بی‌نظیر تبدیل کند. اد کتمول که خود بنیان‌گذار پیکسار است و در انیمیشن‌هایی چون داستان اسباب بازی، شگفت‌انگیزها و شرکت هیولاها با این مجموعه همراه بوده، کاملا می‌داند که چگونه یک استودیوی انیمیشن‌سازی می‌تواند به برندی نامی در سطح جهان تبدیل شود. همین است که او در کتاب خود به نام «شرکت خلاقیت»، از استراتژی‌های خلاقی که به سادگی می‌توان به ساختار یک مجموعه اضافه کرد، برایمان می‌گوید. استراتژی‌های خلاقی که موجب موفقیت شرکت می‌شود.

انتخاب عالی (چرا بعضی از شرکت‌ها با وجود همه‌ی بحران‌ها، باز هم جهش می‌کنند؟)

انتخاب عالی (چرا بعضی از شرکت‌ها با وجود همه‌ی بحران‌ها، باز هم جهش می‌کنند؟)

نویسنده: مورتن. تی هانسن‌‫

مترجم: عهدیه عبادی

«انتخاب عالی»، کتابی است تقدیم شده به تمامی بحران‌ها در طول یک کسب و کار! پس از حمله یازده سپتامبر و بی‌ثباتی اقتصادی و افت سهام، کالینز و مورتن، پژوهشی ۹ ساله را آغاز کردند تا به سوال همیشگی «چگونه می‌توان از بحران جان سالم به در برد؟» پاسخ دهند. آن‌ها طی این پژوهش متوجه شدند که حتی در این شرایط سخت هم شرکت‌هایی هستند که با رهبری درست هدفمند، چنان خوب عمل می‌کنند که نه تنها از هم نپاشیده و ضعیف نمی‌شوند که همواره تولید می‌کنند. نه تنها دوام می‌آورند، که موفق می‌شوند و نه تنها موفق می‌شوند که رشد می‌کنند. به راستی رمز موفقیت این رهبران در چیست؟

سخت‌ترین نکات در مورد سخت‌ترین چیزها

سخت‌ترین نکات در مورد سخت‌ترین چیزها

نویسنده: بن هوروویتز

مترجم: شایان سادات

بن هوروویتز، از موسسین و شرکای عمومی شرکت اندرسن هوروویتز، یکی از شرکای سرمایه‌گذاری مخاطره‌ای در سیلیکون ولی است و در سرمایه‌گذاری بر کارآفرینان جوان و شرکت‌های تکنولوژی نوپا سرمایه‌گذاری می‌کند. او در پس سال‌ها تجربه‌ی تنگاتنگ از موقعیت‌های حساسی می‌گوید که مدیران کسب و کارها باید طی آن‌ها دست به تصمیماتی تعیین کننده بزنند که ممکن است سخت باشد اما نتایج درستی به دنبال دارد.

گفت‌وگو با مردم: فرآیند شناخت مشتری بر اساس مدل استارتاپ ناب

گفت‌وگو با مردم: فرآیند شناخت مشتری بر اساس مدل استارتاپ ناب

نویسنده: فرنک ریمالوسکی

مترجم: همایون کاوه

انتشارات دنیای اقتصاد

جنبش استارتاپ ناب یا نوپای ناب، اتفاقی است که برای جلوگیری از هدر رفت انرژی و نیروی انسانی، در جهان به راه افتاده است. این جنبش که بر اساس اصل معروف مدیریت ژاپنی با عنوان «کایزن» بنا شده است، در نظر دارد تا میزان موفقت ثانویه‌ی کسب و کارهای نوپا را افزایش دهد. در این راستا، این کتاب به یکی از دشوارترین مراحل در مسیر راه اندازی یک استارتاپ یعنی گفت و گوی مستقیم با مردم می‌پردازد.

قدرت خلق کسب و کار نوپا

قدرت خلق کسب و کار نوپا

نویسنده: اریک ریس

مترجم: فرخ بافنده

آیا همه‌ی استارتاپ‌ها موفق عمل می‌کنند؟ میانگین عمر استارتاپ‌ها چقدر است؟ این سوالی است که پیش از خواندن کتاب اریک ریس باید از خود بپرسیم! حقیقت این است که درصد کمی از استارتاپ‌ها می‌توانند در بازار رقابت دوام بیاورند و ریس در این کتاب سعی دارد تا با نشان دادن اولین تجربه‌ی ناموفق خود و مقایسه‌ی آن با تجربه‌های موفق بعدی، علت اصلی را به ما نشان دهد. او از موارد زائدی سخن می‌گوید که مدیران یک استارتاپ، بودجه‌ی محدود خود را صرف آن کرده و در نتیجه شکست می‌خورند.

نترسید، انجام دهید

نترسید، انجام دهید

نویسنده: ریچارد برانسون

مترجم: مهدی قراچه‌داغی

انتشارات نسل نواندیش

سر ریچارد برانسون، مدیر عامل مجموعه کمپانی‌های ویرجین است و بیش از ۴۰۰ کمپانی مختلف را اداره می‌کند. او معتقد است که انسان می‌تواند از پس هر کاری در کسب و کار خود برآید. به نظر او چیزهایی که از دور بسیار سخت به نظر می‌رسند، وقتی وارد کار می‌شوید، کاملا امکان‌پذیر هستند. برانسون در این کتاب، به شرح راز موفقیت خود در زندگی و کسب و کارش می‌پردازد. نکته‌ی کلیدی او همواره این است که اگر واقعا باور داشته باشید که کاری را می‌توان انجام داد، شک نکنید که خواهید توانست. کافی است آن قدر به تلاش کردن ادامه دهید تا اتفاق بیفتد.

پرش از دره: فروش و بازاریابی محصولات با فناوری بالا به مشتریان معمولی (خلاصه کتاب)

پرش از دره: فروش و بازاریابی محصولات با فناوری بالا به مشتریان معمولی (خلاصه کتاب)

نویسنده: جفری مور

موسسه فرصت آفرینان بازار

جفری مور، در این کتاب سعی کرده تا به خواننده، نگاهی مستند بدهد و او را به دل ماجرا ببرد. «پرش از دره» در واقع روایتی داستان‌گونه و مستند است از نمونه‌های حال حاضر حوزه‌ی کسب و کار. مور در این کتاب مطالعه‌ای موردی بر روی رفتار شرکت‌ها در صنایع و بازارهای مختلف کرده که به مخاطب، درکی نزدیک نسبت به سایر رقبای بالقوه می‌دهد. در نتیجه مدیران استراتژیک، مدیران بازاریابی، دانش پژوهان این حوزه و البته هر کسی که مسحور قدرت بازاریابی است، می‌تواند از این کتاب نکات فراوانی یاد بگیرد.

فروشگاه همه چیز؛ جف بیزوس و عصر آمازون

فروشگاه همه چیز؛ جف بیزوس و عصر آمازون

نویسنده: برد استون

مترجم: امیر بیرانوند

سرگذشت amazon.com یکی از داستان‌های نمادین عصر اینترنت است. فروشگاهی که در دوران فراگیر شدن اینترنت در سراسر دنیا کارش را در حوزه فروش کتاب الکترونیک شروع کرد اما در این حیطه باقی نماند. جف بیزوس با ولع بی حد و حصرش کاری کرد که آمازون تبدیل به فروشگاه همه چیز شود. نرم‌افزار، جواهرات، پوشاک، کالای ورزشی، قطعات خودرو و… «همه چیز»هایی هستند که در آمازون پیدا می‌شود.

آمازون روند پر فراز و نشیبی را برای آمازون شدن طی کرده است. خواندن ماجراهای بیزوس به عنوان مدیر موفق یک مجموعه موفق برای کسانی که قصد شروع کسب و کاری را دارند می‌تواند انتخاب مناسبی باشد. این کتاب را که کتاب سال فاینانشال تایمز شده، برد استون نوشته است.

مهم‌ها را بسنجید

مهم‌ها را بسنجید

نویسنده: جان دوئر

مترجم: محمدمهدی محسنی

کتاب «مهم‌ها را بسنجید» اثر جان دوئر است. این کتاب درباره فرایندی به نام ‌OKR (مخفف objective & key result ) است. فرایندی ساده که سازمان‌ها مختلف را به جلو می‌راند. استفاده از این فرایند در سازمان‌ها راهی موثر برای مشخص‌تر و شفاف‌تر کردن وظایف کارکنان و بهینه‌سازی نیروهاست. نتایج کلیدی(key result) به ما کمک می‌کنند چگونگی به هدف رسیدنمان را محک زنیم.

این کتاب نه سرگذشت شرکتی است و نه مجموعه‌ای از راهکارهای موفقیت. بلکه توضیح یکی از روش‌های مدیریت سازمانی است. خواندن این کتاب نسبت به کتاب‌های دیگر کمی به زمان و دقت بیشتری نیاز دارد.

بدون شک انتخاب یک کتاب از بین این مجموعه، کار دشواری است. در عین حال گرچه خواندن تمامی آن‌ها می تواند کمک بسیاری به راه اندازی و ادامه‌ی کار یک کسب و کار نوپا باشد. اما اگر برای خواندن همه‌ی این عناوین فرصت کافی ندارید، بهتر است ابتدا به جست و جوی مساله‌ی اصلی خود بپردازید و سپس دست به انتخاب بزنید.