امواج محرک و اصلاحی
ثبت نام
همگام سازی امواج مغزی با استفاده از محرکات صوتی
همان طور که می دانید یکی از مولفه های صوت، فرکانس می باشد. سوال این است که آیا می توان با استفاده از ارایه یک محرک صوتی-برای مثال ۱۰ هرتز که تاثیرات آرامش بخش دارد- امواج مغزی را تغییر داد یا به عبارتی همگام سازی امواج مغزی انجام داد؟ گوش انسان اساسا قابلیت دریافت فرکانس های ۲۰ تا ۲۰۰۰۰ هرتز را دارد. از طرف دیگر می دانیم که فرکانس های مهیج و تاثیرگذار در امواج مغزی معمولا در محدوده فرکانس های پایین تر از ۲۰ هرتز قرار دارد. در سال ۱۸۳۹ میلادی یک دانشمند به نام داو پدیده ای را کشف کرد که درحال حاضر با عنوان “زنش دوگوشی” یا همی-سینک از آن نام می برند. البته او در آن زمان از ارزش علمی این پدیده شناخت کاملی نداشت. داو دریافت که اگر فرکانس های مختلفی به هر گوش ارایه شود، تفاوت میان این فرکانس ها در سر به شکل زنش دوگوشی شنیده می شود. برای مثال، اگر صوتی با فرکانس 315 هرتز به گوش چپ و صوتی با فرکانس 325 هرتز به گوش راست فرستاده شود، صوتی با فرکانس ۱۰ هرتز در سر شنیده می شود. به عبارت دیگر، داو روش ارایه مستقیم اصوات با فرکانس بسیار پایین…
همان طور که می دانید یکی از مولفه های صوت، فرکانس می باشد. سوال این است که آیا می توان با استفاده از ارایه یک محرک صوتی-برای مثال ۱۰ هرتز که تاثیرات آرامش بخش دارد- امواج مغزی را تغییر داد یا به عبارتی همگام سازی امواج مغزی انجام داد؟
گوش انسان اساسا قابلیت دریافت فرکانس های ۲۰ تا ۲۰۰۰۰ هرتز را دارد. از طرف دیگر می دانیم که فرکانس های مهیج و تاثیرگذار در امواج مغزی معمولا در محدوده فرکانس های پایین تر از ۲۰ هرتز قرار دارد.
در سال ۱۸۳۹ میلادی یک دانشمند به نام داو پدیده ای را کشف کرد که درحال حاضر با عنوان “زنش دوگوشی” یا همی-سینک از آن نام می برند. البته او در آن زمان از ارزش علمی این پدیده شناخت کاملی نداشت. داو دریافت که اگر فرکانس های مختلفی به هر گوش ارایه شود، تفاوت میان این فرکانس ها در سر به شکل زنش دوگوشی شنیده می شود. برای مثال، اگر صوتی با فرکانس 315 هرتز به گوش چپ و صوتی با فرکانس 325 هرتز به گوش راست فرستاده شود، صوتی با فرکانس ۱۰ هرتز در سر شنیده می شود.
به عبارت دیگر، داو روش ارایه مستقیم اصوات با فرکانس بسیار پایین را به مغز پیدا کرد. همچنان که می دانیم وقتی که مغز به این اصوات فرکانس پایین گوش می دهد، در واقع خودش را آموزش می دهد که به نوبه خود حالات ذهنی مختلف را نیز به همراه دارد. به همین دلیل وقتی مغز صوت ۱۰ هرتز را می شنود، احساس آرامش را تجربه می کند. تا سال ۱۹۵۹ میلادی ارزش واقعی این روش ناشناخته باقی ماند و پس از آن بود که به عنوان یک روش یا تکنیک آموزش امواج مغزی شناخته شد.
از آن زمان به بعد، مطالعات دیگری نیز بر روی آموزش امواج مغزی از طریق اصوات انجام شد و تکنیک های جدیدتری کشف شد. دو روش دیگری که مورد توجه قرار گرفته است، یکی زنش های تک گوشی است که نیاز به استفاده از هدفون ندارد و در آن از یک سری پالس موج سینوسی برای ایجاد فرکانس مورد نظر استفاده می شود و تکنیک دوم، تون های ایزوکرونیک است که در آن از یک سری پالس های جداگانه از یک تون برای آموزش استفاده می شود.
به دلیل تقابل نویز و سکوت تاثیر این محرکات بر تقویت امواج مغزی نسبت به زنش های دوگوشی یا تک گوشی بیشتر می باشد
اگرچه هچنان تکنیک زنش دوگوشی از گستردگی بالاتری برخوردار است، اما مشخص شده است که تون های ایزوکرونیک از قدرت تاثیرگذاری بیشتری حین آموزش برخوردارند. برنامه های شنیداری که از روش های مختلف استفاده می کنند-نظیر بسته نیوشان 2 و بسته نیوشان 3– معمولا بهترین نتایج را به همراه دارند. امروزه استفاده از اصوات، رایج ترین روش آموزش مغزی است. این امر نه تنها به دلیل آسانی استفاده از اصوات بلکه به دلیل قدرت آن ها نسبت به دیگر تکنیک ها می باشد.
در مرکز تخصصی نیوشا، از تکنیک های مختلف برای همگام سازی امواج مغزی استفاده می شود.
همگام سازی امواج مغزی
کارکردهای مختلف مغزی با غلبه امواج خاصی در در مغز ارتباط هستند. امواج مغزی با فرکانس های مختلف، حاصل فعالیت الکتریکی مغز بوده و به ۶ دسته کلی تقسیم می گردند:
تحقیقات نشان داده اند مغز قدرت یادگیری ویژه ای دارد که می تواند با تمرین، خود را اصلاح کند. برای مثال کسی که دارای تمرکز پایینی است با تقویت امواج بتا می تواند تمرکز خود را تقویت کند. BWE روشی است که به مغز کمک میکند موج بتا تولید کند و در نتیجه روی موضوع خاصی متمرکز شود. همگام سازی امواج مغزی در بسیاری از حیطهها تا کنون مورد پژوهش قرار گرفته و تایید گشته است. در این روش، محرک حسی خاص (شنیداری) با ریتم منظمی به مغز ارائه می شود و مغز در پاسخ به این محرک خاص فعالیتی نشان می دهد که سبب تولید امواج مغزی خاصی می گردد.
هنگامیکه محرکی به مغز ارائه می شود، فعالیت الکتریکی در پاسخ به آن در مغز ایجاد می شود که پاسخ فراخوانده امواج محرک و اصلاحی شده قشری نامیده میشود. این پاسخ های الکتریکی در سراسر مغز جریان می یابند تا تبدیل به آن چیزی شوند که می بینیم و یا می شنویم.
هنگامیکه این محرک به صورت ریتمیک به مغز ارائه شود (مانند صدای طبل)، این ریتم به شکل پالس های الکتریکی در مغز باز تولید می شود. اگر این ریتم به اندازه کافی سریع و مداوم باشد، میتواند شبیه ریتمهای مغزی خاص که همان امواج مغزی نامیده میشوند عمل کند. زمانیکه این اتفاق بیفتد مغز با همزمانسازی فعالیت الکتریکی خود با آن ریتم پاسخ میدهد. این حالت اغلب پاسخ فرکانسی پیرو نامیده میشود.
تا کنون در موارد زیادی از این روش استفاده شده است، از جمله میتوان به بهبود حافظه متوالی شنیداری (کارتر و راسل، ۱۹۹۳)، بهبود هوش کلامی (کارتر و راسل، ۱۹۹۳)، بهبود توجه و تکانشگری (جویس و سیور، ۲۰۰۰)، کاهش اضطراب (اسکوارنک، ۲۰۰۱)، کاهش استرس و اضطراب (هاوارد، ۱۹۸۶)، افزایش یادگیری و ارتقاء عملکرد تحصیلی (بودزینسکی و همکاران، ۱۹۹۹)، افزایش انگیزه و توجه(دیوید ترودو، ۱۹۹۹)، بهبود مشکلات خواب(هاوری و همکاران، ۱۹۸۲) اشاره کرد.
روش همگام سازی امواج مغزی چندین دهه است که توسط مربیان و ورزشکاران جهت کسب موفقیت استفاده می شود.این روش به ورزشکار کمک می کند سریع تر وارد حالت zoneشود ، انرژی مورد نیاز را فراهم می کند،و به فرد کمک می کند بهتر بخوابد. همچنین این روش می تواند توانایی تصویر سازی و استفاده از سایر مهارت های روانشناختی که ورزشکار جهت آماده سازی روانی نیازمند است را بهبود بخشد.این روش باعث می شود ذهن نیمه هشیار شما برای شما کارکند به جای آنکه بر علیه شما باشد.روش همگام سازی امواج مغزی به شما کمک می کند در طول یک رقابت ورزشی به جای آنکه عصبی ، مضطرب،و پر استرس باشید کاملا راحت و مطمئن عمل کنید.
در جلسات مخلف با استفاده از برنامه های ویژه هر جلسه بر روی توانمندی های خاصی کار می شود.مثلا در جلسات ارتقای عملکرد فرد با ویژگی های حالت zone آشنا می شود.در این جلسات ابتدا ورزشکار در حالت آرامش عمیق قرار می گیرد.سپس با ادامه موج آلفا موج بتا نیز القا می شود . نتیجه نهایی این جلسه قرار گرفتن در یک حالت آرامش همراه با هشیاری و گوش بزنگی می باشد.و این حالت که نتیجه ترکیب موج آلفا و بتا می باشد بهترین آمادگی ذهنی برای عملکرد ورزشی را فراهم می سازد.
ورزشکاری که دچار خستگی و فرسودگی می باشد می تواند از برنامه های افزایش انرژی و انگیزش، جهت ترمیم واحیا مجدد استفاده نماید.
با توجه به اهمیت خواب مناسب برای ورزشکاران ، خصوصا در شب قبل از مسابقه می توان از برنامه های مربوط به رفع بیخوابی وارتقا کیفیت خواب استفاده نمود. ورزشکاری که در شب پیش از مسابقه استراحت عمیق، سالم و کاملی را تجربه نماید ،روز بعد قبل از شروع مسابقه چند امتیاز از حریف خود جلوتر است.
استفاnه از روش همگام سازی امواج مغزی یکی دیگر از سلاح های ذهنی مخفی دیگری است که ورزشکاران حرفه ای برای رسیدن به بالاترین عملکرد ورزشی از آن بهره می برند.
پیش بینی قیمت بیت کوین بر اساس تئوری امواج الیوت
در یکم اکتبر ۲۰۱۳، قیمت بیت کوین (bitcoin) اوج گرفت و به حدود ۱۰۰۰ دلار رسید. بعد از آن بود که بازار خرسی شروع شد و بیت کوین حدودا ۸۶ درصد ارزش خود را از دست داد و قیمت آن به حدودا ۱۷۵ دلار رسید. این کاهش قیمت در کمی بیش از یک سال روی داد. من توانستم با استفاده از داده های ضعیفی که در آن زمان موجود بود، متوجه شوم که بازار خرسی بیت کوین به پایان رسیده است. در آن زمان، من افکارم را برای خودم نگه داشتم و نمی خواستم بر اساس ظن و گمان و اطلاعاتی ضعیف، چیزی به مردم بگویم. حدس من به وقوع پیوست و قیمت بیت کوین به ۲۰۰۰۰ دلار رسید. در این زمان بود که بسیاری از مردم شروع به صحبت کردن در مورد بیت کوین و ارز های دیجیتال کردند و مقالات زیادی در این مورد نوشته شد.
من در تعجب بودم که چگونه توانسته ام با این دقت حرکات بازار را پیش بینی کنم. اخبار زیادی روزانه در بازار رد و بدل می شد که من از آنها دور بودم و تنها بر اساس شهود خود و تئوری امواج الیوت (Elliot Wave) کار می کردم. من متوجه شدم که این تئوری برای بیت کوین بسیار خوب جواب می دهد. این تئوری بود که فضا برای ایجاد چنین بینش هایی را در من به وجود آورده بود.
من نظرات و افکاری در مورد قیمت بیت کوین در سال ها و ماه های آینده دارم. این نظرات را در این نوشتار مطرح می کنم اما توجه داشته باشید که من مشاور مالی نیستم و همیشه باید قبل از هر اقدامی تحقیق خود را انجام دهید. در این نوشتار در مورد امواج الیوت هم صحبت خواهم کرد، اگر با این امواج آشنایی دارید، می توانید این قسمت را رد کنید.
نمودار های قیمت بیت کوین
من هر هفته نمودار های بیت کوین زیادی را دریافت می کنم و تحلیل خود را بر روی آنها انجام می دهم تا به روز باشم. در این میان، تا نمودار ها به من برسند، وقفه ای در میان خواهد بود. البته این وقفه ها خیلی مهم نیستند و حرکت های بزرگ در خلال ماه ها، سال ها و حتی دهه ها رخ می دهند. من در تحلیل های خود به بحث در مورد سناریو های احتمالی می پردازم.
نمودار هایی که من دریافت می کنم، قیمت بیت کوین را بر اساس دلار نشان می دهند. نشان دادن قیمت بر اساس دلار بهتر از ارز های دیگر مانند یورو است، زیرا بیشترین حجم معاملات بر اساس همین دلار می باشد. تئوری الیوت ریشه در یک روانشناسی جمعی دارد و هرچه بازار بزرگتر باشد، این تئوری بهتر عمل می کند.
این نمودار ها، نمودار هایی میله ای هستند و دامنه قیمت بیت کوین را در هر نقطه ای نشان می دهند. بنابراین ما می توانیم همپوشانی موج ها را تعیین کنیم و داده ها به هم مرتبط خواهند بود. در نهایت باید بگویم که این نمودار ها در مقیاس لگاریتمی هستند. این قبیل نمودار ها، حرکت های قیمت را در ارتباط با سرمایه گذاران نشان می دهند و تئوری ما هم مبتنی بر این است که این حرکت های قیمت ریشه در روانشناسی جمعی سرمایه گذاران دارد.
اجازه بدهید با یک مثال توضیح دهم، فرض کنید که شما ۱۰۰ دلار بیت کوین را در زمانی که قیمت آن یک دلار بود، خریداری کرده بودید. پس شما ۱۰۰ بیت کوین داشته اید و اگر آنها را در قیمت ۱۸ دلار فروخته باشید، ۱۸۰۰ دلار کسب کرده اید. حال اجازه دهید به جلو برویم. زمانی که قیمت بیت کوین ۱۰۰۰ دلار بوده، باز شما ۱۰۰ دلار بیت کوین خریده اید که این بار مقدار بیت کوین شما ۰.۱بیت کوین بوده است. شما اگر این مقدار بیت کوین را در قیمت ۱۸۰۰۰ دلار فروخته باشید، باز همان ۱۸۰۰ دلار را کسب کرده اید.
خوبی نمودار لگاریتمی این است که این دو حرکت که هر دو برای سرمایه گذار یکسان بوده را مثل هم نشان می دهد. اما نمودار خطی چنین نیست و حرکت به ۱۸۰۰۰ دلار را بزرگتر نشان می دهد. بنابراین نمودار های خطی برای منظور ما قابل استفاده نیستند.
مبانی امواج الیوت
تئوری امواج الیوت به توصیف نحوه تغییر قیمت ها در بازار های سرمایه می پردازد و مبتنی بر روانشناسی جمعی و هندسه فراکتال (fractal) است. داشتن معلوماتی در این زمینه خالی از لطف نیست و به شما کمک می کند که تاریخچه تغییرات قیمت بیت کوین را بهتر درک کنید و بتوانید درکی به نسبت حرکات احتمالی آن در آینده داشته باشید.
تئوری امواج الیوت فرض را بر این می گیرد که انتظارات سرمایه گذاران عامل حرکات قیمت است. در واقع نیز چنین است و تا سرمایه گذاران به نسبت چیزی خوش بین نباشند، اقدام به خرید آن نمی کنند. این خوش بینی و فشار خرید است که قیمت ها را بالا می برد.
این خوش بینی سرمایه گذاران دیگر را جذب می کند و همچنان ورود سرمایه باعث افزایش قیمت می شود. بعد از مدتی قیمت به اوج خود می رسد و دیگر همه افراد علاقه مند اقدام به خرید کرده اند. سپس فشار فروش ایجاد می شود و رفته رفته خوش بینی جای خود را به بدبینی می دهد و قیمت افت می کند و در روند نزولی قرار می گیرد.
این چرخه خوش بینی و بدبینی امواج محرک و اصلاحی همچنان ادامه پیدا می کند و در همه کف و اوج های برجسته نمایان است. بنابراین خرید در هنگام خوش بینی و فروش در هنگام بدبینی عامل اصلی بسیاری از ضررها می باشد.
بسیاری از افراد دلیل این افت و خیزها را در اخبار جستجو می کنند اما این کار مفید نیست. اخبار نیز مانند سرمایه گذاران در این سیکل ها (cycles) گیر کرده است. در هنگام اوج قیمت، خبر های خوب و پیش بینی های عجیب و غریب زیاد شنیده می شود و بالعکس در هنگام افت قیمت نیز خبر ها بد هستند. ما نمی گوییم که امواج الیوت یک راه حل سحرآمیز است اما در این گونه سیکل های بازار می تواند بسیار به ما کمک کند.
امواج الیوت برای دنبال کردن این موج های خوش بینی و بدبینی از هندسه فراکتال استفاده می کند. این هندسه بر اساس این اصل است که الگوهای کوچک مینیاتوری از الگوهای بزرگتر هستند و در دل این الگوهای بزرگتر نهفته هستند. در طبیعت نیز مثال های زیادی را می توانیم ببینیم. مثلا برگ های یک درخت سرخس را اگر نگاه می کنیم، متوجه می شویم که الگو های کوچکتر در دل الگو های بزرگتر جای دارند و دقیقا مانند این الگو های بزرگتر هستند. الگو های فراکتال در سیستم های پر هرج و مرجی مانند بازار بیت کوین و بلاک چین به فراوانی دیده می شود.
این هندسه فراکتال، در بازار های سرمایه به صورت موج در داخل موج جواب می دهد و موج های کوچکتر در داخل موج های بزرگتر هستند. این دوره های خوش بینی در داخل همه موج های بازار موجود است، از موج های بلند گرفته تا موج های روزانه و یا دقیقه ای و ثانیه ای. الگوی اصلی این موج ها متشکل از ۵ موج صعودی و سه موج نزولی می باشد.
موج هایی که در جهت روند بزرگتر بعدی حرکت می کنند را موج های ضربه ای می نامند و آنها را در نقاط انتهایی خود با عدد نشان می دهند. موج هایی را هم که در برابر روند بزرگتر بعدی حرکت می کنند، موج های اصلاحی می نامند که آنها را در نقاط انتهایی خود با حروف A، B و C نشان می دهند. این الگو اختیاری نیست و تعداد موج های گفته شده برای ایجاد این الگو ضروری هستند.
هر موج بخشی از موج بزرگتر می باشد و خود نیز از امواج کوچکتری تشکیل می شود. اگر این موج در جهت روند بزرگتر بعدی باشد، متشکل از ۵ موج کوچکتر می باشد و اگر در خلاف جهت روند بزرگتر بعدی باشد، متشکل از ۳ موج کوچکتر می باشد.
قوانین و رهنمود هایی برای نحوه شمارش صحیح این امواج در بازار های واقعی وجود دارد. کتاب ها و مقالات زیادی در مورد امواج الیوت وجود دارد، بنابراین در اینجا وارد جزئیات نمی شویم و تنها به ذکر پاره ای از مهمترین این قوانین پرداخته می شود.
- قانون اول: انتهای موج دوم محرکی است که هرگز از شروع موج اول بیشتر توسعه پیدا نمی کند.
- قانون دوم: انتهای موج ۴ محرکی است که هرگز از شروع موج ۲ بیشتر نمی رود.
- قانون سوم: موج ۳ هرگز کوچکترین موج حرکت نیست.
- رهنمود یک: اصلاحات ممکن است دستخوش تغییر باشند و با هم تداخل کنند و در این حالت ممکن است شمارش آنها مشکل باشد.
- رهنمود دوم: حرکت ها معمولا واضح و برجسته هستند و تشخیص آنها از اصلاحات ساده تر می باشد.
جزئیات بسیار بیشتری به نسبت امواج الیوت موجود است و اگر نیاز باشد، برای تحلیل بیت کوین از آنها بهره خواهم گرفت. تشخیص اینکه روانشناسی سرمایه گذار در حال حاضر در چه مرحله ای قرار دارد به همراه یک شمارش موج دقیق، احساس اعتماد به نفس در پیش بینی حرکت های آینده قیمت را ایجاد می کند. البته در این میان باید صبور بود و فراموش نکرد که هر کسی می تواند اشتباه کند. حال، تئوری امواج الیوت را در مورد بیت کوین اعمال می کنیم.
تصویر بزرگتر
اگرچه هنوز کاملا واضح نیست اما روند کلی قیمت بیت کوین رو به بالا می باشد. قیمت بیت کوین در اواخر ۲۰۱۰ معادل تقریبا ۶ سنت بود و چند سال قبل به قله ۲۰۰۰۰ دلار رسید. ما همه تاریخچه قیمت این ارز دیجیتال را در اختیار داریم و این چیز خاصی است. ما می توانیم به اندازه گیری ارزش بیت کوین بپردازیم زیرا از هیچ به مقدار قابل توجه ای رسیده است.
ما کل تاریخچه بیت کوین را در اختیار داریم و می دانیم که روند رو به بالا نیز می باشد. بنابراین فضا کاملا مشخص است. در این حالت، امواج الیوت می تواند بسیار کمک کند و ما را به درک خوبی از موقعیت برساند.
در نمودار بالا، زیرمجموعه ای از ۵ موج کلاسیک موجود است که با شماره های ۱ تا ۵ نشان داده شده اند. این نوع شماره گذاری در امواج الیوت مرسوم است. یک عدد رومی بزرگ (I) را هم در این شکل می بینید که برچسبی برای اولین موج از درجه دوره می باشد. در آنجا و در موج ۵، علامت های سوال وجود دارد زیرا مطمئن نیستیم که جاهایی که برچسب را قرار داده ایم، درست است یا نه.
موج اول که اولین موج رو به بالاست، خود متشکل از پنج موج دیگر می باشد که انتظار می رود در جهت روند حرکت کنند. این امواج میانی در نمودار زیر از ۱ تا ۵ شماره گذاری شده اند.
موج ۲ اصلاحی است و ریز موج های آن مشخص نیستند اما در کل یک اصلاح قوی است و بیش از ۹۰ درصد از رشد موج اول را اصلاح می کند.
زیرساخت موج ۳ مانند موج ۱ مشخص نیست اما قطعا این موج محرک است و قیمت را نیز به بالای ۱۰۰۰ دلار برده است. ریز موج های آن هم پرتابی بوده اند. تشخیص ریز موج ها در اینجا دشوار است. موج ۴ یک اصلاح کلاسیک زیگزاگ می باشد که ریز موج های آن را می توان با حروف A، B و C نمایش داد.
امواج ۱ تا ۴ تکمیل شده اند و چالشی که ما با آن روبرو هستیم، تحلیل موج ۵ می باشد. ما مطمئن نیستیم که آیا این موج شروع شده است یا نه. شمارش این موج ها در تئوری آسان است اما در عمل دشوار می باشد. شمارش صحیح به شما در پیش بینی قیمت آینده کمک خواهد کرد.
انتهای دوره یا فضا برای حرکت؟
حال ما می دانیم که در موج ۵ هستیم و می دانیم که این موج از انتهای موج ۴ شروع شده است و کف اصلی آن در سال ۲۰۱۵، در حدود ۱۷۵ دلار بود. برای بیش از سه سال است که شاهد پیشرفت قیمت از این نقطه می باشیم و اوج قیمت بیت کوین هم تا به حال در این پیشرفت حاصل شده که نزدیک ۲۰۰۰۰ دلار بوده است.
موج ۵ بیت کوین بیش از موج های دیگر مورد توجه عموم قرار گرفته است و خوش بینی در مورد قیمت آن در میان عموم شایع شده است. بیت کوین تقریبا برای دو سال است که در الگوی اصلاحی بوده است.
موج ۵ را به شیوه های مختلفی می توان تعبیر کرد و شمارش ریز موج های آن دشوار می باشد. خوشبختانه علیرغم این دشواری، باز می توان به نتیجه گیری هایی کلی دست یافت. چیزی که می توانیم در مورد آن مطمئن باشیم این است که حرکت به ۲۰۰۰۰ دلار را نمی توان یکی از ریز موج های موج ۵ دانست. این حرکت برای قرار گرفتن در ریز موج های موج ۵ بسیار بزرگ است. بنابراین اگر ریز موج اول از موج ۵ قبل از قله ۲۰۰۰۰ تمام شده باشد، ریز موج ۲ باید به طرف پایین باشد. پس ریز موج ۳ باید ما را به قله برساند و موج های ۴ و ۵ نیز احتمالا همین رویداد را تکرار می کنند.
اگر قله ۲۰۰۰۰ دلار انتهای موج ۳ باشد، پس اصلاحی که ما حالا در آن هستیم را می توان به موج ۴ تعبیر کرد و انتظار داشته باشیم که موج ۵ ما را به یک قله جدید برساند. اما اگر این قله انتهای موج ۵ بوده باشد، پس موج اصلی آخر یا همان موج ۵ تمام شده است. این یعنی که این اصلاح بزرگترین اصلاح در تاریخچه بیت کوین خواهد بود و تمامی حرکت بیت کوین را از ابتدا اصلاح خواهد کرد.
سه عامل در تشخیص اعتبار این دو تفسیر به ما کمک خواهند کرد. عامل اول و دوم در ارتباط با اندازه و شکل موج ۵ در مقایسه با دو موج محرک دیگر در موج I می باشد. عامل سوم مربوط به ساختار موج از زمان قله ۲۰۰۰۰ دلاری می باشد.
اجازه دهید ابتدا نگاهی به دامنه قیمت در موج های ۱، ۳ و ۵ بیاندازیم. موج ۱ از ۶ سنت شروع شد و تا ۳۲ دلار رفت و این یعنی ۵۳۰ برابر شدن دارایی. موج ۳ از تقریبا ۲ دلار شروع شد و تا ۱۲۴۰ دلار رسید که این به معنی یک رشد ۶۲۰ برابری می باشد. موج ۵ تقریبا از ۱۷۵ دلار شروع شده است و اگر آن را تا قله ۲۰۰۰۰ دلار شمارش کنیم، رشدی ۱۱۰ برابری صورت گرفته است. این برای هر دارایی دیگری بسیار بزرگ است اما تنها کسری از حرکت های موج های ۱ و ۳ انجام شده است. اگر بخواهیم که این حرکت قیمت در موج ۵ با موج های ۱ و ۳ تطابق داشته باشد، باید حدود ۹۳۰۰۰ دلار تا ۱۰۹۰۰۰ دلار تمام شود. پس در این حالت می توان هدف خوبی را برای موج ۵ متصور بود.
حال اجازه دهید که مدت زمان تکمیل شدن موج های ۱، ۳ و ۵ را مورد بررسی قرار دهیم. موج ۱ حدودا ۲۵۱ روز به طول انجامیده است. موج ۳ نیز حدودا ۷۴۲ روز طول کشیده است و موج ۵ نیز اگر تا قله ۲۰۰۰۰ دلار محاسبه شود، حدودا ۱۰۶۸ روز به طول انجامیده است. پس مشاهده می کنیم که مدت زمان تکمیل شدن این موج ها به ترتیب بیشتر شده است.
البته اگر طبق الگو به بررسی بپردازیم و میزان افزایش موج ۳ به نسبت موج ۱ را در نظر بگیریم و همچنین تفاوت موج های امواج محرک و اصلاحی اصلاحی ۲ و ۴ را لحاظ کنیم، متوجه می شویم که احتمالا موج ۵ در تاریخی بین سال های ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۱ تکمیل شود.
البته هیچ قانونی وجود ندارد که بگوید بازار همیشه باید متناسب حرکت کند و اینها همگی احتمالات و پیش بینی هستند. این احتمالات بر پایه سابقه بیت کوین بدست آمده و دقیق نیست. اگر موج ۵ تمام شده باشد، هدف ۱۰۰ هزار دلار ادعایی بیش نخواهد بود. برای بررسی دقیق تر ماجرا باید نگاهی دقیق و باریک بینانه به اتفاقات بعد از قله ۲۰,۰۰۰ دلاری انداخته شود. نظر شما چیست؟ کدام یک از این سناریو ها را برای قیمت بیت کوین محتمل می دانید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
تحلیل های الیوت
در بازار فارکس، تحلیل کردن اهمیت زیادی دارد و کسی که بتواند به خوبی تحلیل کند سود بیشتری هم بدست خواهد آورد . یادتان باشد که بازار فارکس به دلیل وجود اهرم و نوسانات سریع جفت ارزها ریسک بالاتری دارند و همین باعث می شود تا تحلیل ها بسیار مهم باشند.
یکی از تحلیل هایی که در بازار فارکس انجام می شود، تحلیل الیوت می باشد. البته توجه داشته باشید که تحلیل الیوت فقط مختص بازار فارکس نیست بلکه این تحلیل در دیگر بازارهای مالی چون بورس نیز انجام می شود.
ما در این مطلب می خواهیم تا درباره تحلیل الیوت برای شما توضیحاتی بدهیم. ما یعنی مجموعه میک تی پی سالهاست که در زمینه آموزش فارکس فعالیت می کنیم و همیشه سعی کرده ایم بهترین ها را در اختیار افراد قرار دهیم. با ما همراه باشید.
آشنایی با امواج الیوت
نظریه امواج الیوت در نیمه اول قرن بیستم و در سال 1930 توسط رالف نلسون الیوت (Ralph Nelson Elliot) ارائه گردید. الیوت با مشاهده روند و مسیر بازارهای مالی به این نتیجه رسید که تغییرات قیمت و نرخ در بازارهای سرمایه از الگوهای خاص و معینی پیروی می کنند. او قوانینی را که بر اساس تجربه به آنها دست یافته بود را معرفی کرد.
اصول امواج الیوت
الیوت با بررسی دقیق نمودارها و روندها دریافت که تغییر نرخ های مالی به صورت الگوهای خاصی حرکت می کنند.
الیوت هم چنین گفت که روند قیمت در بازارهای مالی به علت رفتار روانشناسانه غالب سرمایه گذاران است. برای مثال اگر اکثر سرمایه گذاران بر اثر اتفاقی احساس کنند که چیزی در بازار مالی مفید است به سمت آن حرکت می کنند و شروع به خرید آن می کنند. این نوع از رفتار ناشی از روانشناسی غالب در قالب الگوهای تکرارشونده یا همان امواج ظاهر می شوند و باعث می شود تا قیمت ها تغییر پیدا کنند.
نظریه الیوت بسیار شبیه به نظریه داو است زیرا هر دو می گویند قیمت در بازارهای مالی به شکل موج تغییر می کند. نظریه الیوت اما جزییات بیشتری دارد و توانسته است به خوبی دلایل شکل گیری این امواج را توضیح دهد.
الیوت توانست با چیزهایی که در الگوی امواج تکرار شونده پیدا کرده بود، تغییرات قیمت را به خوبی در آینده بازار پیش بینی کند.
توضیح تئوری الیوت
اگر بخواهیم تئوری الیوت را توضیح دهیم باید آن را به شکل زیر بیان کنیم.
- پنج موج وجود دارند که هم جهت با روند اصلی تغییرات حرکت می کنند. سه موج امواج محرک و اصلاحی اصلاحی نیز این پنج موج را دنبال می کنند. به طور کلی یک حرکت پنج به سه وجود دارد.
- الگویی که حرکت پنج به سه از آن تبعیت می کند تداوم دارد ولی مدت زمان هر موج می تواند مختلف باشد.
شکل زیر را مشاهده کنید تا الگوی این پنج موج محرک و سه موج اصلاحی را بیشتر درک کنید.
در شکل بالا از یک تا پنج شما شاهد پنج موج هستید که قیمت را افزایش داده اند و سه موج بعدی یعنی A، B و C هم این روند را اصلاح کرده اند. از آنجایی که نقطه انتهایی از نقطه ابتدایی در این الگو بالاتر است پس این موج کلی افزایشی است.
در این شکل امواج 1، 3 و 5 چون با روند اصلی هم جهت هستند امواج تکانشی یا اصلی و موج های 2 و 4 موج های اصلاحی می باشند.
در امواج کاهشی، قضیه برعکس است. ما چند موج داریم که در ابتدا به صورت کاهشی حرکت می کنند و سپس سه موج این روند قیمت را اصلاح می کند.امواج محرک و اصلاحی
نکته: یادتان باشد که موج های 1 تا 5 را فاز تکانشی موج الیوت و موج های A، B و C را فاز اصلاحی می نامند.
اصول تفسیر قانون الیوت
به طور کلی الیوت سه اصل را برای تفسیر قانون خود بیان کرد:
1.موج دوم هیچ گاه به اندازه صددرصد موج اول بازگشت نمی کند.
2.موج سوم هیچ وقت کوتاه ترین موج (در بین امواج یک، سه و پنج) نیست.
3.موج چهارم هیچ وقت وارد دامنه موج یک نمی شود.
هر کدام از این هشت موج برای خودشان ویژگی هایی دارند و همین موضوع باعث می شود تا امواج الیوت در بازارهای مالی حسابی به کار بیایند. در زیر درباره هر کدام از این موج ها توضیحاتی داده می شود.
موج های تکانشی (Motive waves)
موج شماره 1:
پیدا کردن این موج کار مشکلی است چون در بیشتر موارد شکل یک موج اصلاحی به نظر می رسد. این موج کوتاه ترین موج در میان موج های حرکتی است.
موج شماره 2:
پیدا کردن موج شماره 2 به خاطر ساختار آن آسان تر است. زیگزاگ ها معمولا در این موج ظاهر می شوند.
نکته: در تحلیل تکنیکال، موج شماره 2 موج 2 را تصحیح می کند اما هیچگاه نمی تواند از نقطه شروع موج اول فراتر برود. در این امواج هنوز اخبار بازار منفی هستند و قیمت ها در حل کاهش هستند. با این وجود اما باز هم برخی نشانه های مثبت برای کسانی که با دقت به اوضاع بازار نگاه می کنند وجود دارد.
موج شماره 3:
معمولا بلندترین موج در میان موج های حرکتی، موج شماره 3 می باشد و امتدادها معمولا در این موج رخ می دهند. در هر صورت این موج هرگز کوتاه ترین موج نمی باشد. در این موج معمولا حجم معاملات بازار بالا می باشد و اخبار بنیادی از این موج حمایت می کنند. اخبار در این موج بالاخره مثبت شده است و افراد تحلیل گر بنیادین، تخمین درآمد خود را بالاتر می برند. در موج شماره 3 قیمت ها به سرعت افزایش پیدا می کنند و بالا میروند و اصلاح ها نیز بسیار کوتاه و قابل اغماض می باشند.
شخصی که در آغاز موج 3 عقب بکشد، احتمال این که درآمد زیادی را از دست بدهد وجود خواهد داشت. در ابتدای این موج هنوز هم دید بازار منفی و نزولی است ولی دراواسط موج سوم، بیشتر مردم به روند افزایشی بازار می پیوندند و سود می کنند. موج شماره 3 به معنای واقعی تغییر ایجاد می کند و بالاتر از موج 1 قرار می گیرد.
موج شماره 4:
بر اساس قانون تناوب الیوت، اگر موج دوم پیچیده باشد موج چهارم دارای پیچیدگی های کمتری است و بالعکس. نکته ای که باید به آن توجه کنید این است که این موج، هیچ وقت وارد حریم موج یک نمی شود. در انتهای موج چهارم، سفارشات خرید زیادتری ثبت می گردد و قیمت دوباره افزایش پیدا می کند. موج چهارم معمولا به شکل واضحی اصلاحی می باشد. اگر کسی پتانسیل موج 5 را خوب درک کرده باشد، زمان بسیار خوبی برای خرید می باشد.
موج شماره 5:
این موج، آخرین موج تکانشی یا حرکتی است و معمولا باید برای فراتر از اوج نقطه سوم پیش بروند. گاهی اوقات اما این اتفاق نمی افتد و به اصطلاح، “شکست” یا “کوتاه شدگی” رخ می دهد. اخبار در این مرحله معمولا مثبت است و همه شاهد یک بازار صعودی هستند. متاسفانه در این مرحله خیلی از سرمایه گذاران تازه کار که تجربه زیادی ندارند، شروع به خرید می کنند. حجم بازار از موج 3 کمتر است و تحلیل های تکنیکال نشان از یک تغییر قیمتی دارند.
موج 5 هیجان و رشد بالای موج سوم را ندارد و به دلیل حضور گروه کوچکی از سرمایه گذاران رخ می دهد و یک قیمت بالاتر از قیمت موج 3 را ثبت می کنند.
موج های اصلاحی
موج A: پیدا کردن موج A کار چندان آسانی نیست. بهترین راه برای پیدا کردن این موج، پیدا کردن موجی با پنج ریزموج است. بسیاری از تحلیلگران، این نزول را بخشی از بازار افزایشی می بینند.
موج B: موج B ممکن است دارای پیچیدگی ها و تنوعات زیادی باشد چون در زمان تشکیل این موج، آخرین خریداران تلاش دارند آخرین سودهای خود را از بازاری که صعودی بوده کسب کنند و فروشندگان نیز در این حالت دست به فروش می زنند. در این نقطه، شاخص های بنیادین به احتمال زیاد دیگر رشد نمی کنند اما منفی هم نمی شوند.
موج C: آخرین موج اصلاحی و هم چنین آخرین موج چرخه است. این موج در یک بازار صعودی با رسیدن به نرخی پایین تر از نرخ حداقل موج A به پایان می رسد. در این موج قیمت ها شدیدا پایین آمده و حجم بازار بسیار بالا می رود.
درجه امواج
الیوت در بررسی فرضیه خود توانست 9 درجه از موج را کشف کند. شما می توانید به ترتیب آنها را از بزرگ به کوچک ببینید:
- Grand Supercycle
- Supercycle
- Cycle
- Primary
- Intermediate
- Minor
- Minute
- Minuette
- Sub-Minuette
ویژگی های موج های اصلاحی
موج های اصلاحی نسبت به موج های حرکتی از پیچیدگی بیشتری برخودار هستند ومعمولا تا تکمیل نشوند نمی توان آنها را تشخیص داد. برای موج های اصلاحی تنها یک قانون وجود دارد و آن اینست که این موج ها فقط شامل 5 موج نمی شوند. این یعنی چناچه در یک بازار افزایشی 5 موج نزولی را دیدید این به معنای پایان اصلاح نیست بلکه بخشی از آن است و الگو هنوز کامل نشده است. انواع این موج ها به شرح زیر می باشد:
- زیگزاگ (zigzag) : ساختار این موج ها به شکل 5-3-5 (پنج موج، سه موج، 5 موج) می باشد. زیگزاگ ها خود شامل سه دسته تنها، دوقلو و سه قلو ظاهر می شوند.
- پهنه (flat): ساختار پهنه ها بصورت 5-3-3 می باشد و به سه نوع تقسیم می شود.
- مثلث (Traingle): مثلث ها معمولا در موج چهارم و قبل از آغاز آخرین روند صعودی تشکیل می شوند. مثلث های افقی شامل 5 موج می شوند که به صورت سه تایی می باشند(3-3-3-3-3).
- ترکیبی: از دو موج با ساختار اصلاحی بوجود می آیند که به وسیله یک موج اصلاحی دیگر آن را x می نامیم جدا می شوند.
نکته: به طور کلی ساختار اصلاحی ها کمی گیج کننده است.
نرم افزارهای موجود برای شمارش امواج الیوت
شناسایی و تشخیص دقیق امواج الیوت برای افراد تازه کار دشوار است و به همین منظور نرم افزارهایی ساخته شده اند تا در این زمینه به افراد مبتدی و حتی دیگر افراد کمک کنند تا امواج الیوت را به خوبی تشخیص دهند. از این نرم افزارها می توان موارد زیر را نام برد:
- نرم افزار EL_WAVE
- نرم افزار MOTIVE WAVE: این نرم افزار بهترین و محبوبترین نرم افزار شمارش امواج الیوت محسوب می شود
- نرم افزار ADVANCED GET
امواج الیوت در فارکس
مانند هر بازار مالی دیگر، امواج الیوت در بازار فارکس هم کاربرد دارند. با تشیخص امواج و ریزامواج الیوت در روند قیمت جفت ارزها می توان به خوبی نوسانات جفت ارزها را تحلیل کرد. این امواج می توانند به اشخاص زمان ورود به یک معامله و زمان خروج را نشان دهند. این که چه زمانی بفروشید و یا چه زمانی بخرید را می توانید از طریق تحلیل امواج فارکس بدست آورید. با این امواج می توان محدوده های صعودی یک جفت ارز را با احتمال مناسبی تشخیص داد. هم چنین محدوده ریزش قیمت را نیز می توان با احتمال خوبی تشخیص داد.
به طور کلی اما باید بدانید که تحلیل امواج الیوت به خود افراد بستگی دارد. خیلی از افراد حتی امواج الیوت را چندان برای تحلیل جریانات بازار فارکس یا دیگر بازارهای مالی کارآمد نمی دانند. بهر حال اما هنوز خیلی ها امواج الیوت را روشی خوب برای تحلیل حرکات و نوسانات فارکس می دانند و از آن بهره می برند.
مجموعه میک تی پی
مجموعه میک تی پی سالهاست که در زمینه فارکس فعالیت می کند و سعی می کند بهترین تحلیل ها را در اختیار مشتریان خود قرار دهد. این مجموعه به زبانی ساده امواج الیوت را تحلیل می کند و به شما می گوید که هر جفت ارز در چه محدوده ای افزایش خواهد یافت و حرکت صعودی یک جفت ارز تا کجا افزایش خواهد یافت و چه زمانی روند کاهشی قیمت آغاز می شود.
شما می توانید به روز ترین تحلیل امواج الیوت جفت ارزها را از طریق کانال تلگرام میک تی پی به آدرس @forexnet مشاهده کنید.
علاوه بر تحلیل، مجموعه میک تی پی سالهاست که در زمینه آموزش مفاهیم فارکس فعالیت می کند و یکی از بهترین ها در این زمینه است. ارائه تحلیل های بنیادین و تکنیکال، ارائه اخبار روز فارکس در دنیا، ارائه سیگنالهای لحظه ای با تعیین دقیق نقطه شروع و نقطه هدف، میزان ریسک معاملات در کنار آموزش ، میک تی پی را به مجموعه ای بی نظیر در زمینه فارکس تبدیل کرده است که می تواند برای افراد بسیار مفید باشد.
امواج الیوت در بورس به زبان ساده
آیا میدانید امواج الیوت در بورس چیست و چطور کار می کند؟ کاربرد امواج الیوت در بورس بسیار زیاد است و از این نظریه در بازارهای مالی به خصوص بورس بسیار استفاده می شود. امواج الیوت در بورس بیان می کند که روند بازار یک الگوی تکراری دارد و هر یک از امواج الیوت با درجات مختلف تکرار خواهند شد و یک چرخه کامل موج در واقع از هشت موج تشکیل شده است. حال این که از امواج الیوت در بورس چگونه می توان سیگنال خرید و فروش گرفت و موارد اینچنینی را در ادامه برای شما آورده ایم که مطمئنا برایتان جذاب است.
امواج الیوت در بورس
چنانچه مدت زیادی است که در بورس ایران فعالیت دارید و ساعت ها نمودارها را مورد بررسی قرار می دهید، حتما می دانید یک سری از روندها، در حالتی که وضعیت احساسی بازار ثابت باشد، مرتبا تکرار خواهند شد و همواره نیز نتایجی یکسانی خواهند داشت. لذا از تکرارها در یک نمودار، امواج الگویی می گویند که به وسیله برخی از اشخاص مورد بررسی و تدریس قرار می گیرند.
تا به امروز اشخاص زیادی به ارائه چنین الگوهایی پرداخته اند که آقای “الویت” یکی از این اشخاص است؛ زمانی که به نتایج دیگر اشخاص یا خودمان و حتی آقای الیوت می نگریم، متوجه وجود یک سری از الگوهایی می شویم که مرتبا در نمودار تکرار شده است و همیشگی است. چیزی که در این مقاله می خواهیم بررسی کنیم، امواج الیوت و نمونه های بارز از این امواج در بورس هستند، لذا در این مطلب به زبان ساده ابتدا ماهیت امواج الیوت را بررسی کرده و در ادامه هر چیزی که در خصوص این الگو باید بدانید را بیان می کنیم، پس همچنان با ما همراه بمانید.
ماهیت امواج الیوت چیست؟
الیوت گفت که روند در قیمت های مالی ناشی از روانشناسی غالب سرمایه گذاران می باشد. او متوجه شده بود که نوسان ها در روانشناسی جمعی همواره در همان الگوهای تکراری فراکتال یا “امواج” در بازارهای مالی ظاهر خواهند شد. نظریه الیوت تا حدودی به “نظریه داو” شبیه است، چرا که هر دو این طور گفته اند که قیمت سهام در قالب امواج حرکت می نماید.
به این خاطر که الیوت ماهیت “فراکتالی” بازارها را هم به رسمیت شناخت، توانست جزئیات بیشتری را مورد ارزیابی قرار دهد. فرکتال ها ساختارهایی ریاضی محسوب می شوند که در مقیاس های کوچک تر بی نهایت بار قابلیت تکرار شوندگی دارند. الیوت دریافت که ساختار الگوهای قیمت سهام بورس نیز دقیقا به همین شکل است. او در ادامه به بررسی این موضوع پرداخت که چگونه می توان از این الگوهای تکراری به عنوان شاخص های پیش بینی کننده بازار آینده بهره برد.
کاربرد امواج الیوت در بورس
وقتی که قصد استفاده از روش تحلیل الیوت در بورس را داریم، بهتر است :
- ** امواج محرک و اصلاحی سهام حقوقی فعال داشته باشد.
- ** سهام نسبتا بزرگی را برای خود انتخاب کنیم.
- ** سهام در گذشته طبق عوامل بنیادی فعالیت کرده باشد.
- ** به میزان کم تری تحت تاثیر عوامل اقتصادی قرار داشته باشد.
- ** از تایم فریم های روزانه و هفتگی در سرمایه گذاری های کوتاه مدت بهره بگیریم.
- ** سهامی را انتخاب کنیم که حداکثر دو پیش بینی برای آن وجود داشته باشد که هر دو یا صعودی و یا هر دو نزولی باشد.
- ** حجم معاملات خوبی، متناسب با میزان سهام شناور، مدت زمان انتخابی برای سرمایه گذاری و شرایط بازار داشته باشد.
امواج الیوت چه چیزی را نشان میدهند؟
بعضی کارشناسان تکنیکال سعی می کنند تا از الگوهای موجی در بازار بورس با استفاده از نظریه موج الیوت استفاده نمایند. این فرضیه این طور عنوان می دارد که حرکات قیمت سهام را می توان پیش بینی کرد، چرا که این حرکات در قالب الگوهای بالا و پایین و تکرار شونده ای به نام امواج ایجاد می شوند که این موضوع تحت تاثیر روانشناسی سرمایه گذار است. در این نظریه، امواج گوناگونی وجود دارد از جمله امواج محرک، امواج ایمپالس و امواج اصلاحی که در ادامه بیشتر در مورد آن ها صحبت خواهیم کرد. امواج الیوت یک الگوی ذهنی است و تمامی تریدرها این نظریه را به یک صورت تفسیر نمی کنند و بعضی افراد آن را استراتژی موفقی در معاملات به حساب نمی آورند.
حتما برایتان جالب است : چگونه در بازار نزولی سود کنیم؟
خود نظریه تحلیل موج را هم نمی توان به سادگی تعریف کرد. برخلاف تعداد زیادی از نظریه های جهت گیری قیمت، این نظریه طرحی مشخص و قاعده مندی ندارد تا بتوان دستورالعمل های آن را به صورت دقیق دنبال کرد. در واقع تحلیل موج تنها تصویری از تحرکات بازار ارائه می دهد و این امکان را فراهم می آورد تا حرکات قیمت را در ابعادی بسیار گسترده تر و عمیق تر درک نمایید.
الگوی امواج الیوت به زبان ساده
آقای الیوت این طور گفت که بازارهای روندی، در الگویی حرکت می کنند که به آن الگوی امواج 3-5 گفته می شود. این امواج، به دو دسته تقسیم بندی می شوند که به شرح زیر می باشند:
- 1) امواج پیشرو که امواج 1، 3، 5 و B محسوب می شوند و به آن ها امواج همراه با روند نیز گفته می شود.
- 2) امواج اصلاحی که امواج 2، 4، A و C محسوب می شوند و به آن ها امواج خلاف روند نیز گفته می شود.
به این خاطر که امواج 1 تا 5 همراه با روند هستند، فاز پیشرو را ایجاد می کنند، از همین روی امواج ABC خلاف روند به حساب خواهند آمد و فاز اصلاحی نام می گیرند. این اتفاق، در هر دو روند نزولی و صعودی به یک اندازه صادق است. در ادامه قصد داریم با این امواج بیشتر آشنا شویم، ولی در ابتدای امر قصد داریم برای درک بهتر این موضوع، آن ها را با یک مثال در بازار بورس، در امواج الیوت صعودی، توضیح دهیم.
این گونه به سادگی با تاثیرات رفتار تریدرها در بازار بورس آشنا خواهید شد. این طور فرض کنید که شرکتی مدیر خوبی ندارد و اعضای هیئت مدیره تصمیم به تغییر مدیر شرکت می گیرند. آن ها مدیر جدیدی را که سابقه مدیریتی خوبی دارد، بر می گزینند، ولی این موضوع را عمومی نمی کنند و در حد مطرح کردن بین خود نگه می دارند. در ادامه، مواردی اتفاق می افتد که باعث ایجاد امواج الیوت می شود؛
موج اول
در موج اول، روند افزایش سهام آغاز می شود. در موج اول، هیچ کس از رشد یا ریزش بازار خبر ندارد و چنانچه تغییری هم به وجود آید، امکان دارد تحلیلگران فقط دلیل آن را تقاضای بیشتر بدانند، ولی در پشت پرده، اتفاقاتی در حال روی دادن است، از همین روی موج اول را موج مافیا نامیده اند.
اعضای هیئت مدیره می دانند که با حضور مدیر جدید، شرکت رونق پیدا کرده و کسب و کار شرکت بهبود پیدا خواهد کرد. آن ها با کد بورسی اطرافیان خود، برای خرید سهام شرکت اقدام می نمایند، لذا حجم معاملات شرکت افزایش بسیاری می یابد و تقاضا برای سهام شرکت نیز بیشتر می شود، از همین روی طبق قانون عرضه و تقاضا، با افزایش میزان تقاضا، قیمت سهم به مراتب افزایش پیدا خواهد کرد.
موج دوم
در موج دوم، مافیا و افراد پشت پرده، خریدهای خود را انجام داده اند، از همین روی با کاهش میزان تقاضا و پیشی گرفتن میزان عرضه، قیمت سهام شرکت کمی کاهش پیدا خواهد کرد. در موج دوم، خرید اعضای هیئت مدیره تمام شده و آن ها به دنبال برکنارکردن مدیر فعلی و ورود مدیر جدید به شرکت خواهند بود.
موج سوم
موج سوم، به صورت امواج محرک و اصلاحی معمول حائز اهمیت ترین و بلندترین موج می باشد، چرا که در این مرحله، سهام توجه عموم مردم را جلب می کند. جالب است بدانید که به موج سوم، موج فعالان حرفه ای بازار نیز گفته می شود. این موج، بلندترین و قوی ترین موج در الیوت به حساب می آید که در اندیکاتور مکدی، بالاترین قله را به خود اختصاص می دهد. با ورود مدیر جدید و تشکیل جلسه معارفه، او از برنامه های خود صحبت می کند؛ مثل افزایش تولید، تاسیس نمایندگی های جدید، دریافت وام کم بهره و مواردی از این دست. با انتشار خبرهای جلسه معارفه :
- * تحلیلگران بنیادی خبرهای مجمع را مورد بررسی قرار داده و EPS آن را محاسبه می نمایند.
- * تحلیلگران تکنیکال نیز در اندیکاتورها سیگنال خرید یا شکسته شدن مقاومت سهام به سمت بالا را به وضوح خواهند دید.
لذا طبق این نتایجی که به دست آمد، تحلیلگران بازار برای خرید سهام شرکت اقدام خواهند کرد.
موج چهارم
در پایان موج 3 و آغاز موج 4، قیمت سهام به ارزش ذاتی که مورد نظر تحلیلگران بنیادی است، خواهد رسید. تحلیلگران تکنیکال نیز با استفاده از فیبوناچی، هدف سهام را تشخیص خواهند داد و به هدف خود می رسند، لذا تحلیلگران فروش سهام را آغاز کرده و عرضه از تقاضا سبقت می گیرد و شاهد افت قیمت سهم خواهیم بود. در واقع می توان این طور گفت که موج 4 مرحله تثبیت سود و بستن معامله می باشد.
موج پنجم
در موج پنجم، مردم بیشتری سهام را خریداری خواهند کرد و سهام بیشتر تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. تعدادی از تریدرها در موج پنجم، برای ارائه دلایل غیرمنطقی جهت خرید سهام اقدام خواهند کرد و وقتی با نظر آن ها مخالفت م یشود، تلاش خواهند کرد که نظر مخالف را خفه کنند. در موج پنجم، سهام بیش از اندازه افزایش قیمت را تجربه خواهد کرد و مخالفان سهام برای فروش سهم اقدام خواهند کرد. این قسمت، جایی است که الگوی ABC آغاز خواهد شد.
در موج 5، افرادی که هیچ گونه اطلاعی از بازارهای مالی ندارند، با پرس و جو از اطرافیان این سهم را به عنوان یک سهم سودآور شناسایی کرده و در موج 5 برای خرید اقدام می کنند! رشد سهام در موج 5، هیچ علت بنیادی ندارد و علت تکنیکال آن هم تنها می تواند میزان بالای تقاضا باشد. این جمله در موج 5 شهرت جهانی دارد که در موج 5، مردم ناآگاه در قامت تحلیلگر ظاهر می شوند!
موج A : در موج A، خرید مردم عادی تمام می شود و هیچ شخص حقوقی هم از سهام حمایت نمی کند، چرا که قیمت سهم بسیار بالاست، از همین روی سهم در موج A، با افت قیمت مواجه خواهد شد.
موج B : بعد از ریزش سهم در موج A، به این خاطر که سهام به کف موج 4 می رسد و در مرحله پیش در این موج رشد صورت گرفته است، کف موج 4 حمایت به حساب می آید، لذا سهام در موج B رشد کوتاهی را تجربه می کند. از طرف دیگر در موج B، عده ای که متوجه اشتباه خود می شوند و با هم سهم را خریداری می کنند تا با افزایش نسبی در قیمت سهم، ضرر خود را جبران کنند و در حقیقت میانگین قیمت خرید خود را کاهش دهند تا با کمی سود و یا حتی سربه سر از سهم خارج شوند. عده ای هم که قیمت های رویایی را برای خود در نظر دارند، باز هم سهام خریداری می کنند تا سود بسیاری از این طریق به دست آورند!
موج C : در موج C، افراد گروه اول سهام خود را به فروش خواهند رساند و در نقطه سربه سر از سهم خارج خواهند شد. در انتهای موج C، افراد گروه دوم هم که برای رسیدن به رویاهای خود امیدی ندارند، با ضررهای زیادی سهام های خود را به فروش می رسانند. در صورتی که تحلیلگران در موج C، قیمت سهم را ارزشمند می دانند و موقعیت را برای خروج مناسب نمی دانند، چرا که سهم در این نقطه، پایین تر از ارزش ذاتی قرار دارد، از همین روی در انتهای موج C تحلیلگران و مافیای بازار برای خرید سهم اقدام خواهند کرد.
دستورالعمل های مهم برای استفاده از امواج الیوت
- ** سقف موج 3 بایستی بالاتر از سقف موج 1 باشد.
- ** اصلاح موج نمی تواند بیش تر از 88 درصد باشد.
- ** اصلاح موج به هیچ وجه کل موج قبلی خود را در بر نمی گیرد.
- ** نقطه اتمام موج c می بایست پایین تر از نقطه اتمام موج a باشد.
- ** موج 3 در هیچ زمانی کوچک ترین موج در بین 5موج اول نخواهد شد.
- ** همه موج های اصلی می بایست بالاتر از موج اصلی پیش از خود به پایان برسند.
- ** هنگامی که موج قبلی و یا بعدی موج 1 از 5 ریزموج تشکیل شده باشد، موج اول 3 تایی خواهد شد.
- ** موج 4 با قلمرو قیمت موج 1 هم پوشانی ندارد. به جز بعضی مواقع نادر که تشکیل مثلث مورب می دهد.
- ** به هیچ وجه موج b پیش از موج 5 به اتمام نخواهد رسید و چنانچه شاهد این اتفاق باشیم، بیانگر این است که موج 5 هنوز تکمیل نشده است.
نکات مهم درباره نظریه امواج الیوت
- 1) خرید در موج 5 و فروش در موج C کاملا هیجانی خواهد بود.
- 2) امواج 1 و 5 تقریبا و به صورت معمول از نظر ارتفاع یک اندازه هستند.
- 3) شناسایی موج 5 که نقطه نهایی و آخرین فرصت برای خروج از سهم به حساب می آید، بسیار حائز اهمیت است.
- 4) در نظریه الیوت، به دنبال تشخیص ابتدای موج 3 به منظور بازکردن معامله هستیم و بهتر است در موج 4 معامله را ببندیم.
- 5) بهتر است حروف یا شماره هر موج را در انتهای آن قرار دهیم، ولی چنانچه آن را در وسط موج هم قرار دهیم، به مشکل بر نخواهیم خورد.
- 6) در حرکات خلاف بازار، قیمت کمی اصلاح را تجربه خواهد کرد؛ در واقع تا حدود سطح اول فیبوناچی حرکت می کند تا موج جدید را تشکیل دهد.
- 7) روش الیوت، نقشه راه آینده را برای ما به تصویر خواهد کشید و برخلاف دیگر روش های تحلیل تکنیکال، روی حرکات قیمت و امواج آن تمرکز خواهد کرد.
- 8) هنگامی که در یک تایم فریم نتوانستیم جزئیات امواج را شناسایی کنیم، می توانیم تایم فریم را کاهش دهیم تا جزئیات را با دقت به مراتب بیشتری مورد بررسی قرار دهیم. به عنوان مثال چنانچه در تایم فریم در حال بررسی هستیم، برای ارزیابی بهتر جزئیات، می توانیم از تایم فریم روزانه و حتی تایم فریم های ساعتی استفاده نماییم.
نتیجه گیری و کلام پایانی
همان طور که گفتیم، الیوت یکی از سبک های تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی به حساب می آید که قوانین بسیاری دارد که با کمی تمرین و کسب تجربه به راحتی می توانید از آن برای تشخیص روند بازار و نقاط مناسب برای ورود و خروج به سهم استفاده نمایید. شاید درنگاه اول قوانین الیوت و حفظ کردن نسبت های حرکتی در امواج گوناگون خیلی آسان به نظر نیاید، ولی تمامی این ها با تمرین زیاد به بهترین شکل در ذهن شما ثبت خواهند شد. به صورتی که دیگر به حفظ کردن آن ها احتیاج پیدا نکنید.
خرید در یک منطقه درست و با قیمت مناسب از اصلی ترین هدف موج شماری به حساب می آید که البته باید این را هم در نظر داشت که موج شماری به تنهایی نمی تواند در راستای دستیابی به این هدف کمک کننده باشد بلکه به منظور تحقق آن به استفاده از استراتژی های معاملاتی بزرگتر و وسیع تری نیز احتیاج خواهید داشت. نظریه امواج الیوت به عنوان یک تفکر معاملاتی قدرتمند سرمایه گذار را آگاه می کند که چه زمانی بهترین زمان برای ورود به سهم و حتی بازار است تا بیشترین سود با پایین ترین ریسک خرید برای سهامدار لحاظ شود، ولی همیشه شناسایی صحیح شماره موج یکی از مهم ترین چالش ها به شمار می رود که وجود دارد و به صورت معمول در این زمینه تحلیلگران با یکدیگر همواره به اختلاف نظر بر می خورند!
همان طور که ابتدای مقاله به شما قول دادیم، به آموزش امواج الیوت در بورس پرداختیم.
همچنین اگر دوست دارید آموزش اندیکاتورهای مهم بورس را به صورت کلی مطالعه فرمایید، این مطلب بهترین راهنمای شماست.
به نظر شما استفاده از امواج الیوت در بازار بورس می تواند راهگشا باشد؟
دیدگاه شما