محدودیت های نقاط پیوت
ادامه شکست
معیارهای عمومی شکست را گفتیم. برای تایید دریافت خودمان از شکست می توانیم از اندیکاتورها و سایر ابزارهای تحلیلی استفاده کنیم.
وقتی بدنبال بررسی شکست هستیم ابتدا باید مشخص کنیم مقاومت یا حمایت ما از چه جنسی است؟ برای مثال اگر سقف ها و کف ها (پیوت ها) را مبنای حمایت - مقاومت قرار می دیم باید ببینیم این سقف ها و کف ها از چه جنسی هستند. آیا پیوت ماژور هستند یا مینور؟ اگر برای مثال ح - م را از ایچیموکو می گیریم این ح - م چقدر اهمیت دارد؟ اگر با فیبو کار می کنیم کدام ریت اهمیت بیشتری دارد؟ و .
قصد تفصیل ندارم و فقط به پیوت ها اشاره می کنم. پیوت ها که همان سقف ها و کف ها یا قله ها و حفره ها هستند به دو دسته تقسیم می شوند. پیوت ماژور یعنی پیوت های اصلی و پیوت مینور یا پیوت های فرعی و جزیی. من فقط به چند مورد از پیوت اصلی و فرعی اشاره می کنم (بحث پیوت ها مفصله و معیارهای خودش را داره). قله های و حفره های تاریخی از پیوت های اصلی هستند. یعنی جاهایی که قیمت فراتر از آن نرفته. مثلا در چارت من بالاترین قیمتی که مپنا بعد از حصور در بورس دیده ۱۳۵۰ تومان و پایین ترین قیمت ۵۴ تومانه. بعد از این قله ها و حفره های تاریخی آنهایی که برای مدت طولانی به عنوان حمایت و مقاومت بوده اند اهمیت دارند. مثلا در چارت خودرو دیدیم که ۲۵۱ تومان قله سه سال اخیر بوده. بعد از این دسته آنهایی که طی اصلاح عمیق (رو به بالا یا پایین) بوجود آمده اند مهم اند. مثلا در همان چارت خودرو می بینیم که سهم بعد از رسیدن به قله ۲۵۱ (سه سال قبل) تا حوالی ۶۷ تومان اصلاح کرده که اصلاح عمیقی بوده. اینها را به عنوان قله ها و کف های مهم در نظر می گیریم. شکست این نوع پیوت ها همواره کار دشواریست و به همین دلیل در برخورد اول انتظار داریم حمایت یا مقاومت مانع از حرکت قیمت شود. پس در این نوع ح - م وسواس ما برای بررسی شکست باید بیشتر بوده و تامل بیشتری داشته باشیم.
موجشماری الیوتی ابزار خوبی برای ارزیابی شکست است. مثلا وقتی در موج اصلاحی هستیم حرکت معکوس را به خوبی می توانیم تشخیص دهیم که در این حالت انتظار شکست نخواهیم داشت. یا برای مثال در موج سوم که معمولا قوی ترین موج است عموما انتظار شکست اسان مقاومت - حمایت ها را داریم.
الگوهای هارمونیک برای تایید یا عدم تایید شکست می تواند بکار آید.
همچنین در بحث اندیکاتورها عموما رالی که برای شکست یک حمایت یا مقاومت حرکت می کند وقتی به ح - م می رسد نباید پتانسیل واگرایی شدید در منظقه اشباع خرید یا فروش داشته باشد. در این قبیل مواقع انتظار داریم مقاومت یا حمایت مورد نظر با اولین برخورد عمل کرده و مانع از رشد قیمت شود. گاهی شکست هایی هم رخ می دهد ولی باید کاملا مراقب بود چرا که این شکست ها شکست های بی رمق هستند و اندکی بعد تغییر مسیر می دهند. به این تصاویر نگاه کنید
درباره اندیکاتورها بحث های زیادی هست. خلاصه همه آنها این است که در شکست های صعودی اندیکاتورها باید گارد صعودی داشته باشند و در شکست حمایت ها آنها باید جهت منفی را نشان بدهند.
فیک بریک اوت یا شبه شکست
خیلی از اوقات شکست هایی رخ می دهد که موجب زیان است. این نوع شکست ها نوعی فریب تحلیلی است که طی آن یک شکست ناقص یا چیزی شبیه شکست را بریک اوت تلقی می کنیم. این شبه شکست ها در صعودها به بول ترپ منتهی می شوند (یعنی دام برای خریدار) و در نزول ها به بی یر ترپ (یعنی دام برای فروشندگان). به بیان ساده ما خیال می کنیم نقطه مورد نظر ما شکسته است و به همین دلیل وارد معامله می شویم (یا فروش می زنیم) ولی اندکی بعد روندی متفاوت شکل می گیرد و می بینیم دریافت ما از چارت غلط بوده است.
بر روی چارت چیزی بنام فیک بریک اوت قابل شناسایی نیست. فیک ها عموما در ذهن ما شکل می گیرند. بر روی چارت چیزی که می بینم برخورد قیمت با حمایت و مقاومت و برگشت آن است. یعنی یک اتفاق طبیعی که طی آن حمایت و مقاومت عمل کرده است. اما ذهن ما چون گرفتار ترس و طمع است ممکن است یک برخورد ساده یا حتی نفوذ در حمایت را شکست حمایت و زیان تلقی کند و ما را مجبور به فروش کند و یا در مقاومت ها با اندکی نفوذ در مقاومت به طمع سود بیشتر وادار به خرید کند.
گاهی فیک ها کمی پیچیده اند و ذهن ما تقصیر کمتری دارد. یعنی قیمت از منطقه مورد نظر عبور می کند ولی شکست حاصل نمی شود.
برای آنکه گرفتار نوع اول نباشید همیشه انتظار داشته باشید حمایت یا مقاومت عمل کند مگر خلاف آن ثابت شود. این باعث می شود نگاه شکاکانه تری داشته باشید و ریسک شما کاهش پیدا کند (و سود هم). در نوع دوم یعنی جایی که قیمت از ح - م عبور می کند همواره حداقل یکی از شرایط نرمال شکست وجود ندارد.
عموما حجم معاملات می تواند ما را راهنمایی کند. حجم معاملات پیش از رسیدن کندل ها به مقاومت - حمایت افزایش پیدا می کند و در ادامه شاهد افزایش قیمت به همراه افزایش حجم هستیم (در حمایت شاهد کاهش قیمت و کاهش حجم هستیم). توجه داشته باشید که شکست یک محدوده به معنای تغییر قدرت جبهه خریدار و فروشنده است. مثلا وقتی مقاومتی شکسته می شود این به معنای آن است که بالای مقاومت خریدار باید قدرت برتر داشته باشد بطوری که قیمت را بالای مقاومت تثبیت کند. تثبیت قیمت بالای مقاومت به معنای آن است که میل فروش رو به کاهش است. اما اگر علیرغم تثبیت قیمت شاهد رشد فزاینده میل فروش بودیم این شکست را باید جدی نگرفت. در تصاویر زیر به حجم توجه کنید.
به عنوان یک نکته مهم همواره در شکست هایی که بعد از یک یا دو تلاش ناموفق که طی دوره زمانی نسبتا کوتاهی رخ می دهد (مثل تصویر بالا) احتمال آنکه شکست نادرست یا شبه شکست باشد را بالا بدانید و به این نوع شکست ها با تردید بیشتری نگاه کنید. این نوع شکست ها گاهی حتی تایید هم می شوند ولی مسیر کوتاهی طی می کنند.
مثال بالا از جهات چندی بسیار جالب توجه و مهم است. کندل ها از مقاومت عبور کردند و بعد از شش کندل رو به بالا قیمت تغییر کرده و ریزش شدید داشته. در این مواقع که حداقل هایی از معیارهای شکست وجود دارد و قیمت مدتی بعد از شکست بطرف مقاومت می آید. در نقطه مقاومتی که اکنون احتمالا به حمایت تبدیل شده است چگونه میان فیک بریک اوت و پولبک تمایز قائل شویم؟ در ادامه بحث پولبک را داریم که می تواند برای فهم بهتره شبه شکست بکار آید.
پولبک
قیمت همواره بعد از عبور از حمایت یا مقاومت به سمت همان نقطه کشیده می شود. معنای رفتاری این عبارت آن است که وقتی یک سطح می شکند موج جدید فروشندگان در مقاومت ها و خریداران در حمایت ها فشار می آورند تا قیمت به عقب برگردد.
چرا؟
قبلا آموختیم که در نقاط حمایتی و مقاومتی تقاضا و یا عرضه افزایش پیدا می کند. برای مثال سطح ۲۳۰ تومان حمایت ماست. کندل ها به ۲۲۵ نزول می کنند. خریدارانی هستند که گمان می کنند سهم بر روی حمایت است و باید خرید. آنها وارد عرصه می شوند و فروشندگان را به عقب می زنند. چنانچه قدرت خریداران بیش از فروشندگان باشد حمایت مذکور همچنان معتبر باقی می ماند و شکست اخیر را شبه شکست در نظر می گیریم. اما اگر اندکی بعد مجددا فروشندگان رو به عرضه های وسیع بیاورند و خریداران توان مقاومت در برابر آن نداشته باشند قیمت رو به کاهش می گذارد و پولبک تکمیل می شود.
در نمودار روزانه ایرانخودرو در جلسه قبل به خوبی پولبک های زیادی می بینیم. نقاط ۴ - ۶ - ۱۱ را ببنید.
پولبک ها معمولا طی دوره کوتاهی بعد از شکست رخ می دهد. نباید هر برگشتی را پولبک بدانیم. مثلا یک ماه بعد از شکست اگر قیمت بازگشت این عقب گرد را نمی توان پولبک دانست. ماجرای پولبک کاملا یک اتفاق مربوط به عبور از حمایت یا مقاومت است. یعنی در همان جو و در همان گیر و دار باید رخ بدهد. بنابراین باز هم تاکید می کنم هر بازگشتی را نباید پولبک دانست. معمولا طی سه کندل بعدی احتمال پولبک وجود دارد. پولبک در بازارهای بی دامنه محدود (مثل بازار ارزها) معمولا بعد از کندل های بزرگ رخ می دهد.
برای شناخت پولبک باید توجه داشت:
- شتاب پولبک یعنی عقب گرد قیمت نباید زیاد باشد. هرگاه سرعت بالا بود باید در اعتبار شکست مذکور تردید داشت و احتمال شبه شکست را داد.
- حجم در پولبک ها نباید بالا باشد. بالا بودن حجم در پولبک ها نشانه شبه شکست است.
- دوره زمانی پولبک گاهی طولانی است. در این حالت قیمت بعد از شکست و بعد از چند کندل که ادامه مسیر شکست را می دهد دوباره به سطح ح - م بر می گردد و در همان نواحی نوسان محدود می کند. تا زمانی که قیمت بالای مقاومت - زیر حمایت قرار دارد پولبک را می توان فرایند تثبیت قیمت در ورای حمایت - مقاومت دانست.
- گاهی پولبک های متعدد داریم. مخصوصا وقتی قیمت فاصله بیشتری از حمایت - مقاومت گرفته باشد این اتفاق ممکن است رخ دهد. یعنی قیمت بعد از شکست از نقطه مورد نظر فاصله می گیرد ولی در ادامه پولبک داریم و دوباره بعد از پولبک بطرف جدیدی که ساخته می رود اما توان عبور ندارد و دوباره افت محدودیت های نقاط پیوت می کند و با برخورد به نقطه شکسته شده دوباره رشد می کند. گرچه این نشانه اعتبار کامل نقطه حمایتی (که پیش از این مقاومت بود و برعکس) است اما این نوع پولبک های متعدد نشانه خستگی روند بوده و انتظار داریم بزودی روند متوقف شود. پس یکی از نشانه های انتهای روندها همین نکته است.
- پولبک می تواند تا زیر مقاومت/بالای حمایت شکسته شده عقب کشیده شود ولی هرگاه در این مناطق باقی ماند ولو برای یک کندل باید نگران شکست بود. عموما اگر شکست واقعا رخ داده باشد کندل ها قبل از رسیدن به نقطه شکسته شده و یا صرفا با نفوذ شادو برمی گردند.
کجا احتمال پولبک و شبه شکست بیشتر است؟
در حمایت - مقاومت های مهم حتما انتظار پولبک داریم. حتی گاهی می توان ادعا کرد اگر حمایت و مقاومت مهمی شکست و پولبک نداشتیم و وضعیت بنیادین استثنایی بوجود نیامده (جنگ - زلزله و …) باید به این نوع شکست ها شک کرد. در این مواقع اگر وارد معامله می شوید باید خیلی زود خارج شوید.
در جایی که حمایت و مقاومت های متعدد با فاصله کمی وجود دارد انتظار پولبک داریم. در واقع به همین دلیل است که موج های B همواره پر نوسان و حاصل خون و خون ریزی هستند. در این مواقع پولبک ها در واقع محصول برخورد قیمت با حمایت - مقاومت بعدی و یا تحت تاثیر آنها هستند.
نکته ای درباره شکست روندها باقی بود که قرار بود در این بخش اشاره کنم. در خط روندها اغلب اوقات (اگر نگویم همیشه) پولبک داریم.
نکته نهایی: پولبک ها هیجان بازار را تنظیم می کنند و اگر هوشیار باشیم قدرت روند را نشان می دهند و می توانیم انتظارات بعدی از مسیر روند را تخمین بزنیم.
به زبان اندیکاتوری: پولبک ها اندیکاتورها را از منظقه اشباع فروش خارج می کنند و یا درجه اشباع را کم می کنند. با این توضیح وقتی واگرایی اندیکاتورها را بررسی می کنید مراقب باشید آنچه را که واگرایی خوب است را بجای واگرایی بد در نظر نگیرید (در واگرایی های سقف یا منفی) و آنچه را که بد است را خوب تلقی نکنید (در واگرایی ها کف یا مثبت).
شکست خط روند (تکمیلی)
شکست خط روند همان قواعد عمومی شکست را دارد و فقط برخی ملاحظات خاص به آن افزوده می شود. در مقاومت - حمایت های مورب باید کمی بیشتر دقت کرد. در کف ها و سقف ها که ح - م بصورت یک قیمت مشخص دیده می شود شناخت ح - م کاری ساده است چرا که ما در تعیین آن نقشی نداریم. ولی در مورب ها (خط روند) اغلب اوقات نگاه ما تعیین کننده است. نحوه کشیدن خط روند بسیار مهم است. انتخاب هر قله یا کفی برای وصل کردن یک خط روند نیازمند معیارهای منطقی است مثلا وقتی یک پیوت ماژور داریم (مثل یک سقف تاریخی). وقتی از این قله یک خط به یک قله کوچک اصلاحی می کشیم باید مراقب باشیم که این خط می تواند به راحتی شکسته شود و هیچ اتفاقی هم رخ ندهد. برای مثال به چارت شاخص کل نگاه کنید. از قله تاریخی می توانستیم به هر قله ای خط بکشیم و در ادامه دیدیم که شکست ها هیچ معنایی نداشته و اساسا خط روند معتبری نداشتیم.
در شکست خط روند صرف عبور کندل ها از خط دارای اهمیت نیست و حتما باید به پیوت های مهمی که در نزدیکی وجود دارد توجه کنیم. برای مثال در چارت گروه دارو می بینیم که خط روند شکسته شده است ولی روند هنوز صعودی نشده. اولین پیوت مهم اخیر این چارت ۴۵۳۹ بود که قیمت توانسته بطور پر قدرت عبور کند. اما پیش از رسیدن به پیوت نسبتا مهم ۴۷۵۰ که اتفاقا با خط روند قرمز رنگ تلاقی داشته متوقف شده است. نکته مهم اینجاست: در ادامه کندل ها موفق شده اند بالای خط روند بمانند ولی نباید چنین وضعیتی را شکست بدانیم را که هنوز پیوت ۴۷۵۰ شکسته نشده است. می بینیم که در ادامه یکبار دیگر تا حوالی ۴۵۳۹ افت داشته و قبل از رسیدن به آن با یک کندل خوب بطرف بالا برگشته است.
در خط روندها تا زمانی که قاعده صعودی - نزولی بودن بوجود نیامده باشد نمی توان از شکست خط روند سخن گفت. قاعده کلی روند صعودی عبارتست از کف بالاتر از کف قبلی (و سقف بالاتر از سقف قبلی) و روند نزولی سقف کوتاه تر از سقف قبلی (و کف پایین تر از کف قبلی). اگر در چارت بالا کندل ها می توانستند از ۴۷۵۰ عبور کنند در این موج نزولی قاعده سقف پایین تر از سقف قبلی نقض می شد. پس در روندها حتما باید به تغییر قاعده توجه کنیم. البته گاهی بعد از شکست خط روند شاهد رشد یا افت قیمت خوبی هستیم ولی توجه کنید که شکست باید معنای تغییر اساسی قدرت خریداران و فروشندگان را داشته باشد. چنان شکست هایی رخ می دهد ولی تغییری در روند بوجود نمی آید (الا برای نوسان گیران). برای مثال در این چارت می بینیم که خط روند نزولی شکسته شده است و قیمت بعد از شکست حدود ۱۵ درصد هم رشد داشته ولی روند صعودی نشده است.
(همچنین از این چارت استفاده می کنم برای مثالی که درباره پولبک داشتیم. ممکن است این کاهش قیمت بعد از عبور کندل ها از خط روند پولبک در نظر گرفته شود که کاملا نادرست است).
معامله در شکست ها
خلاصه: شکست ها را پیدا کنید منتظر باشید پولبک آغاز شود. اگر فاصله قیمت با مقاومت شکسته شده زیاد است صبر کنید کمی افت کند و اگر نزدیک است آهسته شروع به خرید کنید و سقف قبلی را حد ضرر بگذارید. اگر شکست تایید شد با معامله بمانید (پله بعدی را بخرید) اگر شبه شکست داشتیم با کمترین ضرر خارج شوید.
در زمانی که سهامی دارید که حمایت از دست می رود منتظر پولبک ها باشید و قبل از رسیدن قیمت به حمایت بدون هیجان و نرم نرمک از بازار خارج شوید.
توصیه نهایی:
هیچ بحث تکنیکی از طریق محفوظات بدرد شما نخواهد خورد. سعی کنید بحث شکست را در چارت ها بکار ببرید و تمرین کنید. برای این کار کمی وقت بگذارید و بر روی چارت انس ( XAUUSD ) یا یورو به دلار ( EURUSD ) و در تایم ۱۵ دقیقه یا نیم ساعته بررسی کنید و بطور زنده وقتی کندل ها به ح - م می رسند آموخته های خودتان را بکار ببرید و سعی کنید وارد چالش تحلیل شوید. اگر معتقدید شکست رخ داده دلایلتان را روی کاغذ بنویسید و بعد در ادامه چارت را دوباره بررسی کنید ببینید آیا تحلیل درستی داشتید یا خیر.
جادوگران بازار نوین
صندوق های قابل معامله در بورس چیست صندوق قابل معامله در بورس به لحاظ ساختار و ماهیت همانند صندوق های سرمایه گذاری مشترک می باشند که سرمایه گذاران قادرند آن را به صورت آنلاین در بازار سرمایه معامله کنند و بسیاری از محدودیت های صندوق های.
پیوت پوینت ها و استفاده از آن در برگشت های بازار
پیوت پوینت ها و استفاده از آن در نمودارها یکی از رایجترین تحلیلهای مورداستفاده توسط معاملهگران به منظور تشخیص نقاط مناسب ورود به یک معامله و خروج از آن است. شکل گیری قیمتها بر اساس خرد و تفکر جمعی بازار است. پس برای سود کردن.
خرید سهام شرکت ها قبل از مجامع
خرید سهام شرکت ها قبل از مجامع همواره به عنوان یکی از سوالات سرمایه گذاران می باشد که آیا باید سهام شرکت ها را قبل از مجامع خرید و در مجامع شرکت کرد یا خیر. در این مقاله قصد داریم این نکته را توضیح دهیم که.
تکنیک های معامله گری با انواع خط روند در تحلیل تکنیکال
خط روند در تحلیل تکنیکال یکی از ابزارهایی می باشد که سرمایه گذاران با استفاده از آن در معاملات استفاده میکنند و یکی از کاراترین ابزارها در تحلیل می باشد که سرمایه گذار با درک بازار و استفاده از خط روندها می تواند معاملات موفقی.
فیلتر نویسی کاربردی در بورس، 6 فیلتر پرکاربرد
هر سرمایه گذاری با استفاده از فیلترنویسی کاربردی در بورس میتواند نظرات خود را در قالب کدهای قابل اجرا در دیده بان بازار به اجرا در آورد و در نهایت برخی از سهام مورد نظر خود را شناسایی و سپس تحلیل و در صورت مناسب.
آموزش تحلیل تکنیکال در بورس : چرا حمایت های تکنیکالی درست عمل نمیکند
چرا نیاز به آموزش تحلیل تکنیکال در بورس وجود دارد آموزش تحلیل تکنیکال در بورس تهران به همراه تحلیل بنیادی و آموزش تابلو خوانی در بورس معمولا یکی از انواع تحلیل هایی هست که سرمایه گذاران برای خرید و فروش سهام استفاده می کنند و اینگونه.
عرضه های اولیه سال 98 + بازدهی عرضه های اولیه در سال 98
عرضه های اولیه چیست و چرا مورد استقبال سرمایه گذاران است عرضه های اولیه سال 98 در شکل زیر به همراه بازدهی آنها ذکر شده است. به طور کلی عرضه های اولیه شامل شرکت هایی می باشد که برای اولین بار وارد بازار سرمایه و اصطلاحا.
همه آن چیزی که در مورد فیبوناچی زمانی باید بدانیم
در بازار بورس همواره اصطلاحاتی مورداستفاده قرار می گیرد که هرکدام در شناخت بهتر ما و کسب آگاهی ما از شرایط بازار کمک بسزایی میکنند. در تحلیل تکنیکال ابزارهای مهمی وجود دارند که طبق آنها میتوان داده های موثری را برای تحلیل انواع سهام به دست آورد. فیبوناچی زمانی یکی از همین ابزارهای کاربردی در تحلیل سهام میباشد. به همین منظور در این مقاله سعی داریم تا به تعریف و توصیف مفهوم فیبوناچی زمانی بپردازیم و عنوانهایی که در ادامه به شرح و بسط آنها خواهیم پرداخت:
فیبوناچی زمانی چیست؟
نحوه محاسبه فیبوناچی زمانی
تحلیل فیبوناچی زمانی
محدودیت استفاده از فیبوناچی زمانی
نحوه استفاده و کشیدن فیبوناچی زمانی
معرفی ابزار فیبوناچی زمانی در داینامیک تریدر
فیبوناچی زمانی چیست؟
فیبوناچی زمانی یک شاخص فنی بر اساس زمان میباشد که بر محور X نمودار عمود است. این شاخص بر اساس نوسانات بالا و پایین در نمودار مشخص میشود. فیبوناچی زمانی یا (Fibonacci Time Zones) یکی از ابزارهای تحلیل زمانی نقاط برگشت روند قیمتی در تحلیل تکنیکال است . خطوط عمود به سمت راست در حرکت میشوند و مشخصکننده مناطقی از زمان است که میتواند دچار یک چرخش مهم در نقاط بالا و پایین و یا برگشت شود.
این خطوط عمودی بر اساس اعدا فیبوناچی ریاضی بر روی نمودار قیمتی ترسیم میشوند. طبق این خطوط میتوان نقاط مهم برای برگشت و یا تغییر روند در نمودار را پیشبینی کرد.
نحوه محاسبه فیبوناچی زمانی
فیبوناچی زمانی در واقع برگرفته شده از سری عددی فیبوناچی در علم ریاضی است. این سری عددی شامل 0 ، 1 ، 2 ، 3 ، 5 ، 8 ، 13 ، 21 ، 34 ، 55 ، 89 ، 144، … است. این توالی عددی به واقع از یک الگوی ریاضی منسجم تبعیت میکند. به این صورت که هر عدد با عدد بعد از خود جمع میگردد و حاصل آن، عدد بعدی را شامل میشود.
در فیبوناچی زمانی، زمان مدنظر از خطوط عمودی، از سری همین اعداد تبعیت میکند. هنگامیکه معاملهگران، یک نقطه را برای شروع انتخاب میکنند، سری خطوط عمودی بر مبنای اعداد فیبوناچی ترسیم میشود. این خطوط بر روی نمودار، تعداد روزهای آتی را مشخص میکنند که بر اساس آنها میتوان روند سهام را تحلیل کرد.
تحلیل فیبوناچی زمانی
بعد از تعیین نقطه شروع و شناسایی آن، تاریخ و یا دوره مشخص میشود بهطوریکه خطوط عمودی بر اساس اعداد فیبوناچی، دورههای زمانی را از سمت راست معین میکنند. خط عمودی اول بعد از نقطه شروع و سپس خط بعدی به معنی دو دوره بعد، لحاظ میشوند و همینطور تا اعداد بالاتر ادامه پیدا میکنند.
در تحلیل فیبوناچی زمانی به طور معمول، چند خط عمودی نزدیک به نقطه شروع چندان اهمیتی ندارد و هرچقدر از نقطه شروع فاصله داشته باشیم، اهمیت بیشتری پیدا میکند.
مناطق فیبوناچی زمانی به تحلیلگران این امکان را میدهند که پس از یک نوسان کم یا زیاد، میتواند یک نوسان کم یا زیاد دیگر در دورههای بعدی از نقطه شروع اتفاق بیفتد. به عبارتی نواحی فیبوناچی زمانی، خبر از یک تغییر روند، چرخش زیاد یا کم، میدهند. این دورهها همانطور که در قسمتهای قبل اشاره شد، طبق اعداد فیبوناچی و نسبت به نقطه شروع تعیین میشوند.
برای تحلیل نمودار انواع سهام، میتوان از مناطق فیبوناچی زمانی استفاده کرد. در این حالت زمانی که قیمت سهام به منطقهای از حمایت و یا منطقه فیبوناچی زمانی نزدیک میشود و همزمان قیمت سهام رو به افزایش است، اعتبار تحلیل بالا میرود و میتوان مطابق آن نقطههای مهمی برای ورود یا خروج سهم مشخص کرد.
محدودیت استفاده از فیبوناچی زمانی
پیداکردن نقطه شروع برای تعیین تاریخ و دوره، بیشتر از هر چیزی یک مؤلفه ذهنی به شمار میرود. بسیاری از تحلیلگران به میزان شناخت و تجربه خود، مناطق فیبوناچی را نسبت به نقطه شروع تعیین میکنند و این باعث به وجود آمدن محدودیتها و یا اشتباهات احتمالی میشود. همچنین مناطق فیبوناچی زمانی اطلاعات دقیقی در مورد چگونگی حرکت قیمتی و دوره دقیق تغییرات نقطه عطف نمی دهند و باعث میشود تا تریدرها در استفاده از این ابزار با چالش هایی مواجه شوند؛ بنابراین تشخیص، دقت و اعتبار تحلیل در این مورد، دشوار به نظر میرسد. از همین رو در کنار استفاده از ابزار فیبوناچی زمانی، باید از دیگر ابزارهای تحلیل مثل اندیکاتورها، بهره برد.
نحوه استفاده و کشیدن فیبوناچی زمانی
همانطور که در بخشهای قبل مطرح شد، برای ترسیم فیبوناچی زمانی، نیاز به تعیین نقطه شروعی در نمدار داریم که مطابق با آن، خطوط عمودی متناظر با اعداد فیبوناچی، ترسیم شود. برای شروع رسم فیبوناچی، ابتدا نقاط دو قله را در نمودار قیمتی مشخص میکنیم و برابر با 0 و 1 در نظر میگیریم. سپس خطوط بعدی به ترتیب بر اساس اعداد سری فیبوناچی به شکل خطوط عمودی از سمت راست نمودار ترسیم میشوند.
برای کشیدن فیبوناچی زمانی، نیاز به یافتن این ابزار در نرمافزارهای تحلیل تکنیکال دارید. مطابق شکل زیر در متا تریدر، با انتخاب ابزار فیبوناچی زمانی، میتوانید بعد از معین کردن نقطه شروع برای رسم مناطق فیبوناچی، خطوط عمودی و نواحی مهم فیبوناچی را حول آن ترسیم کنید.
طبق این شکل، ابتدا لازم است که یک روند نزولی و یا صعودی را در نمودار قیمتی مشخص کنیم و سپس گزینه منطقه زمانی فیبوناچی را برای ادامه کار خود، انتخاب کنیم.
معمولاً برای تعیین نقطه شروع، از دو قله و یا دو کف در نمودار به منظور یافتن نقطه 0 و 1، استفاده میشود. با ترسیم خطوط دیگر طبق نشانگر، میتوان تغییر روند در نمودار را در بازههای زمانی مختلف مشاهده کرد.
معرفی ابزار فیبوناچی زمانی در داینامیک تریدر
یکی از نرمافزارهایی که میتوان با استفاده از آن ابزار فیبوناچی زمانی را فعال و طبق آن تحلیل کرد، داینامیک تریدر میباشد. این نرمافزار تحلیل، دو ابزار برای تحلیل زمانی دارد. در ابزار اول، ما نیاز به سهنقطه یا پیوت برای ترسیم خطوط فیبوناچی، داریم.
نسبتهای زمانی (TCR:time cycle ratio) و ریتریسمنت زمانی داخلی و خارجی، از کاربردهای مهم در ترسیم فیبوناچی زمانی در داینامیک تریدر به شمار میرود. برای رسم خطوط مهم فیبوناچی زمانی باید از فیبوناچی دو نقطهای یعنی سقف - کف و کف - سقف، استفاده کرد که طبق نسبتهای زمانی مشخص میشوند. در صورت صعودی بودن روند، میتوان به منظور بررسی حمایتهای آن، این ابزار را استفاده کرد.
استفاده از کف و سقف در ترسیم این خطوط، برای بهدستآوردن زمان مناسب کفها و سقفهای بعدی نمودار و تعیین نقاط ورود و خروج، از اهمیت زیادی برخوردار است. ذکر این نکته ضروری به نظر میرسد که در رسم فیبوناچی زمانی در داینامیک تریدر، بازهم تعیین نقطه شروع برای ترسیم و معین کردن کف و سقف نسبت به زمان شروع، در بالابردن اعتبار تحلیل نقش کلیدی و اساسی دارد.
ریتریسمنت زمانی
در قسمت قبل اشاره کردیم که ریتریسمنت زمانی از کاربردهای مهم در استفاده از ابزار فیبوناچی زمانی میباشد که به صورت دونقطهای کف -سقف، تعیین میگردد. طبق تعریف، ریتریسمنت زمانی، به دو حالت داخلی و خارجی تقسیم میشود. در ریتریسمنت داخلی، سطوح فیبوناچی در روند اصلاحی، برای تشخیص نقاط محتمل اصلاح، کاربرد مهمی دارد. هر نمودار معمولاً بعد از یک روند صعودی، وارد فاز اصلاحی میشود. درصد اصلاح در این مورد حائز اهمیت است. به این ترتیب در فاز اصلاحی، نسبتهای زیر 100، در ریتریسمنت داخلی و نسبتهای بالای 100، برای ریتریسمنت خارجی مورداستفاده قرار میگیرند.
در ریتریسمنت زمانی خارجی، در نسبتهای بالای 100، مثل 8/161 و 8/261، نقاط کف و سقف تشکیل میشود.
ریتریسمنت زمانی به ما میگوید که در زمان اصلاح، در موج 1 اصلاح، آیا قدرت فروشنده به قدرت خریدار غلبه کرده است یا خیر. و همینطور برای موجهای 2 و 3 این تحلیل ادامه پیدا میکند.
پروجکشن زمانی
هر نمودار سهم در گذر زمان نوسانات مختلف و روندهای گوناگونی را پشت سر میگذارد. هر تحلیلگری در بازار برای بررسی سهام موردنظر خود نیاز به تعیین هدف قیمتی دارد. پروجکشن زمانی، به نوعی معنای تصویرکردن میدهد. به شکلی که برای مسیر بعدی نمودار قیمتی سهام، هدف مشخصی را تعیین میکند. این ابزار از سهنقطه مهم تشکیل میشود. سقف - کف - سقف یا بالعکس کف - سقف - کف.
از این سهنقطه برای سنجش موقعیت چهارم و یا همان اهداف قیمتی بعدی استفاده میشود. برای مثال سهمی از نقطه A که کف محسوب میشود به سمت نقطه B که سقف بهحساب میآید حرکت میکند و سپس وارد یک فاز اصلاحی میشود تا کف بعدی خود را بسازد. پروجکشن زمانی با استفاده از ابزار فیبوناچی، میتواند برای هدف و موج بعدی سهم پیشبینی کند تا تحلیلگران برای ترید موفق از آن بهره ببرند.
جمعبندی
سرمایهگذاری در بازار بورس نیاز به کسب مهارت و آگاهی در تحلیل سهام دارد. اکثر تحلیلگران در بازار برای بررسی وضعیت روند سهام، از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. ابزار فیبوناچی زمانی میتواند در تحلیل تکنیکال دادههای تأثیرگذاری را به معاملهگران بدهد. این دادهها شامل نقاط مهم در تغییر روند، ارزیابی حرکتی سهم، تعیین اهداف قیمتی و نقاط خرید یا فروش سهم، میباشد که در صورت استفاده دقیق و صحیح از فیبوناچی زمانی میتوان به آنها دستیافت.
اهمیت بالای این ابزار باعث شد تا ما در این مقاله به بررسی ساختار فیبوناچی زمانی بپردازیم و نحوه رسم آن و کاربرد آن در نرمافزارهای تحلیلی را شرح بدهیم. کارگزاری اقتصاد بیدار در این زمینه خدمات آموزشی و تحلیلی خود را پیش روی علاقهمندان و سرمایهگذاران میگذارد و امیدوار است این مطلب مورد توجه شما قرار گرفته شده باشد.
استراتژی پیوت پوینت
استراتژی پیوت پوینت
برای اجرای این برنامه لطفا جاوا اسکریپت دستگاه خود را فعال کنید
برای اجرای این برنامه لطفا جاوا اسکریپت دستگاه خود را فعال کنید
برای اجرای این برنامه لطفا جاوا اسکریپت دستگاه خود را فعال کنید
GateTrade
در مقالات آموزشی قبل با مفاهیم اولیه آموزش معاملهگری به روش اسکالپ در بازار فارکس و نیز یک استراتژی معاملاتی اسکالپ توسط اندیکاتور RSI آشنا شدیم. در این مبحث با استراتژی مهم دیگری آشنا خواهیم شد، که بر پایه سطوح حمایت و مقاومت بنا شده است. استراتژی سطوح پیوت یا Pivot Points یکی از استراتژیهای قوی معاملاتی است که بر پایه سطوح حمایت و مقاومت طراحی شده است. شما به کمک استراتژی سطوح پیوت میتوانید از سطوح کلیدی بازار برای ورود به معامله استفاده کنید.
آشنایی با استراتژی پیوت پوینت (Pivot Points)
سطوح پیوت نشانگر حمایتها و مقاومتهای قوی بازار هستند و معمولاً برای معاملات زیر یک روز مورد استفاده قرار میگیرند. سطوح پیوت در قالب اندیکاتور متاتریدر در اختیار معاملهگر قرار میگیرد. سطوح پیوت بر اساس بالاترین، کمترین و قیمت بسته شدن روز گذشته نماد معاملاتی محاسبه میشوند. معمولاً بالاترین/پایینترین قیمت و قیمت بسته شدن معاملات روز گذشته پایه و اساس محاسبه سطوح پیوت است. اگر شما به دنبال معامله در نمودار هفتگی هستید، باید بالاترین قیمت، پایینترین قیمت و قیمت بسته شدن هفته قبل را برای محاسبه سطوح پیوت به کار ببرید. اگر میخواهید در نمودار روزانه معامله کنید باید قیمتهای روز قبل را ارزیابی کنید. توصیه میشود که از تایم فریمهای زیر یک روز برای محاسبه سطوح پیوت استفاده نکنید. اما اگر به دنبال چنین کاری هستید، حتماً سطوح پیوت جدید را در حساب آزمایشی تست کنید.استراتژی پیوت پوینت
معمولاً سطوح پیوت توسط اندیکاتورهای تکنیکال متاتریدر بهطور اتوماتیک در اختیار معاملهگر قرار میگیرند. اما در زیر نحوه محاسبه سطوح پیوت نشان داده شده است.
سطح پیوت (Pivot Point): سطح پیوت سطح مرکزی است و تمامی سطوح حمایتی و مقاومتی بر اساس سطح پیوت محاسبه میشوند. محاسبه سطح پیوت کار سادهای است، تنها کافی است قیمت اوج، کف و بسته شدن کندل قبلی نمودار روزانه را با هم جمع کنید و به عدد سه تقسیم کنید.
حمایت و مقاومت اول (S1 – R1): برای محاسبه حمایت و مقاومت اول از یک فرمول ریاضی ساده استفاده میکنیم. برای محاسبه حمایت اول، کافی است سطح پیوت را ضربدر ۲ کنید و اوج قیمتی روز قبل را از آن کم کنید. برای محاسبه مقاومت اول هم کافی است که سطح پیوت را ضربدر ۲ کنید و کف قیمتی روز قبل را از آن کم کنید.
حمایت و مقاومت دوم (S2 – R2): برای محاسبه حمایت دوم بازار، کافی است تفاوت اوج و کف روز قبل را از سطح پیوت کم کنید. برای محاسبه مقاومت دوم، باید اختلاف کف و اوج قیمتی روز قبل را با سطح پیوت جمع کنید.
حمایت و مقاومت سوم (S3 – R3): برای محاسبه حمایت سوم، ابتدا سطح پیوت را از اوج قیمتی روز قبل کم کنید و سپس آن را به عدد ۲ ضرب کنید و عدد به دست آمده را از کف قیمتی روز قبل کم کنید. برای محاسبه مقاومت سوم هم کف قیمتی کندل روز قبل را از سطح پیوت کم کنید و سپس آن را به عدد ۲ ضرب کنید. عدد به دست آمده را با اوج قیمتی روز قبل جمع کنید.
شناخت افراد حرفه ای بورس، کلید موفقیت در این
استراتژی معاملاتی اسکالپینگ با پیوت پوینت (Pivot Points)
همانطور که در بالا هم گفته شد، برای معامله با سطوح پیوت بیشتر تمرکز معاملهگر به سطوح حمایت و مقاومت خواهد بود. در معامله با حمایتها و مقاومتها ما همواره دو نوع سیگنال داریم: سیگنال بازگشتی و سیگنال شکست.
سیگنال بازگشتی: سیگنال بازگشتی به این معنی است که بازار با رسیدن به حمایت به سمت بالا باز خواهد گشت. در مقابل اگر قیمت به مقاومت برسد، بازار به سمت پایین باز خواهد گشت. یعنی فرض میشود که خریداران از حمایت و فروشندگان از مقاومت وارد بازار می شوند. معمولاً سیگنالهای بازگشتی در سطوح مقاومتی و حمایتی سوم قدرت بیشتری دارند و میتوان با خیال آسودهتری از این سطوح وارد معامله بازگشتی شد.
سیگنال شکست: سیگنال شکست به معنی شکسته شدن حمایت یا مقاومت است. اگر قدرت خریداران در بازار بیشتر از فروشندگان باشد، مقاومت شکسته خواهد شد. شکست مقاومت سیگنالی از ادامه حرکات صعودی خواهد بود. در مقابل اگر قدرت فروشندگان در بازار بیشتر از خریداران باشد، بازار از حمایت عبور خواهد کرد و اصطلاحاً آن را به مقاومت تبدیل خواهد کرد. با شکست حمایت میتوان انتظار ادامه حرکات نزولی را داشت. معمولاً شکست سطوح حمایتی و مقاومتی سوم پیوت پوینت میتواند نشانه قوی از ادامه حرکات یکسویه در بازار باشد.
علاوه بر سیگنالهای بازگشتی و شکست، میتوان از سطوح پیوت برای تعیین روند هم استفاده کرد. اگر قیمت بالای سطح مرکزی پیوت باشد، یعنی روند متمایل به صعودی است. یعنی با شکست مقاومت اول میتوان انتظار رسیدن بازار به مقاومتهای دوم و سوم را داشت. در مقابل اگر قیمت زیر سطح پیوت باشد، میتوان گفت که روند بازار به نزولی متمایل است. در این صورت میتوان با شکسته شدن حمایت اول انتظار رسیدن بازار به حمایتهای بعدی را داشت. معاملهگران بایستی توجه داشته باشند که معمولاً بازار در بین سطوح حمایتی و مقاومتی پیوت نوسان میکند. به همین دلیل زمانی که بازار روند خنثی دارد، میتوان از سیگنالهای بازگشتی به همراه پرایس اکشن استفاده کرد. اما اگر بازار روند قوی داشته باشد، باید به سیگنالهای شکست توجه کرد.
اضافه کردن اندیکاتور پیوت پوینت به لیست اندیکاتورهای متاتریدر
برای اضافه کردن اندیکاتور پیوت پوینت به لیست اندیکاتورهای متاتریدر، ابتدا با کلیک روی این لینک، اندیکاتور پیوت پوینت را دانلود کنید. در ادامه برای اضافه کردن اندیکاتور به متاتریدر طبق روال زیر عمل کنید و یا از ویدیوی زیر برای این کار استفاده کنید.
نگاهی کلی به نحوه ترید، واریز و برداشت در صرافی هیوبی (Huobi) !
صرافی هیوبی Huobi در سال ۲۰۱۳ بنیان گذاری شده است و یک صرافی جهانی ارز دیجیتال است که در سنگاپور واقع می باشد. شاید بتوان گفت که این صرافی بیش از هر صرافی برجسته دیگری به مرور زمان در بازار تکامل یافته است.
هیوبی (Huobi) که در زبان چینی ماندرین به معنی واحد پول است، امروزه همواره در ده صرافی اول از لحاظ حجم ترید قرار می گیرد. اما Huobi در زمان هایی از تاریخ خود در میان صرافی های خیلی برجسته از لحاظ حجم، نقدینگی و اعتبار بوده است.
به عنوان یکی از سه صرافی بزرگ و ستایش شده چین در کنار OKCoin و BTCC، گروهی از شرکت ها گزارش داده بودند که تقریبا ۹۰ درصد از ترید بیت کوین قبل از برخورد های قانونی در چین در این صرافی (Huobi) انجام می شد. این صرافی قبلا محدودیت های نقاط پیوت بزرگترین و فعال ترین بازار در صنعت ارز دیجیتال بوده است.
با این وجود این صرافی قابل متوقف کردن نبود و برای مقدور ساختن ترید کریپتو به کریپتوی بیشتر، مدل کسب و کار خود را تغییر داده است. این صرافی سرویس هایی را در ایالات متحده و در خارج راه اندازی کرده است و با مدل های ترید همتا به همتا و غیر متمرکز جدیدتر خود نوآوری ایجاد کرده است.
در حالی که Huobi به مشتریان بین المللی سرویس می دهد، تمرکزش بر بازار های آسیایی است و دفاتری در ژاپن، کره و هنگ کنگ دارد. دفتر اصلی این صرافی نیز در سنگاپور می باشد.
ثبت نام
برای شروع به وبسایت جهانی Huobi بروید و در گوشه راست بالای صفحه بر روی گزینه sign up کلیک کنید. سپس از فرآیند وارد کردن اطلاعات اساسی خود مانند آدرس ایمیل، ملیت و رمز عبور مورد علاقه گذر کنید و در نهایت در انتظار ایمیل تایید باشید. توجه داشته باشید که حتما ملیت خود را صحیح وارد نمایید زیرا بعدا قادر به تغییر آن نخواهید بود. قبل از ارسال وجه به اکانت و شروع ترید، مهم است که به تنظیم امنیت خود بپردازید تا در برابر هک های احتمالی خود را تضمین کنید.
امنیت
این صرافی یک ابتکاری را ارائه داده است و آن یک صندوق محافظت از کاربر می باشد که ۲۰ درصد از درآمد خالص آن از ترید سالانه برای باز خرید توکن های Huobi که ارز بومی این صرافی هستند مورد استفاده قرار می گیرد.
این صرافی همچنین سرویسی بنام Huobi Security Reserve دارد. این صرافی برای تامین امنیت قصد دارد که ۲۰۰۰۰ بیت کوین را برای بیمه ذخیره کند. این اقدام پیشگیری کننده به Huobi کمک می کند که در صورت هر گونه هکی در آینده پول کاربران را پس دهد.
در گوشه بالای سمت راست از صفحه شما، یک آیکون شخصی دیده می شود، آن را برجسته کرده و گزینه Account & Security را از منوی کشویی انتخاب کنید. در این صفحه اطلاعات مربوط به اکانت خود از جمله آی دی منحصر به فرد و تاریخچه لاگین را مشاهده می کنید.
در این صفحه پایین بیایید و به قسمت تایید هویت دو عاملی (2FA) بروید و شماره موبایل خود را به اکانت متصل کنید. لازم است که از طریق پیام کوتاه آن را تایید کنید و سپس از طریق یک کد ایمیل نیز فرآیند تایید را نهایی کنید. برای Google Authenticator هم همین کار را انجام دهید و از دستور العمل های موجود در صفحه دنباله رویی کنید. حال شما می توانید به ارسال کریپتو بپردازید.
واریز وجه
در گوشه راست و بالای صفحه، تبی را با نام Balances مشاهده می کنید. بر روی آن توقف کنید و گزینه Deposit and Withdraw را انتخاب کنید.
در اینجا شما می توانید از یک لیست از دارایی های دیجیتال انتخاب کنید و به ارسال و دریافت کوین خاصی بپردازید. در این مورد ما سعی کردیم که ۱۰ دلار تتر را واریز نماییم.
می بینید که Deposit Address متشکل از رشته ای از اعداد و حروف است که شما از آن برای صرافی دیگری استفاده می کنید که اجازه ورود فیات را می دهد، مگر اینکه بخواهید ترید خارج از صرافی انجام دهید و مستقیما با استفاده از پی پال یا Alipay بیت کوین بخرید.
توجه: اگر تصمیم دارید که ارز دیجیتال به آدرس دیپوزیت Huobi خود بفرستید، مطمئن شوید که دقیقا همان دارایی را از یک صرافی به صرافی دیگر می فرستید وگرنه ریسک از دست رفتن همه وجوه است.
ترید در این صرافی
در گوشه بالای سمت چپ از صفحه بر روی گزینه Exchange کلیک کنید که با این کار به صفحه بازار ها می روید و دفتر سفارش نمایان می شود و همچنین نمودار قیمت و گزینه های متنوع خرید، فروش و حد توقف مشاهده می شود.
از آنجا که ما از قبل ۱۰ دلار ارسال کرده بودیم، تنها لازم بود که یک خرید با قیمت بازار انجام دهیم.
در قسمت خرید و فروش Market را انتخاب کنید و سپس ۱۰۰درصد را انتخاب کنید و این به شما تضمین می دهد که کل دارایی هایتان در این مورد به بیت کوین تبدیل شود.
دیگر روش های استفاده از این ممکن است شامل میانگین گرفتن از هزینه دلاری و خرید بخشی فرضا ۲۵ درصد باشد که می توانید یک برنامه عادی دوره ای داشته باشید و یا اینکه وقتی قیمت به بالا و پایین یک سطح خاص می رسد با توجه به تحقیقات خود اقدام به خرید کنید.
برداشت ها
زمانی که تصمیم محدودیت های نقاط پیوت گرفتید سود خود را برداشت کنید و آن را به یک صرافی مناسب بفرستید، به گزینه Balances در گوشه بالای سمت راست صفحه بروید و بر روی Deposit and Withdraw کلیک کنید.
کوینی را از لیست که می خواهید ارسال نمایید برجسته کرده و در راستای همان خط که نام کوین مورد نظر در آن نمایش داده شده است، گزینه Withdraw را انتخاب کنید.
آدرس کیف پول خود و مقدار برداشتی را وارد کنید و سپس در پایین صفحه Withdraw را انتخاب کنید.
توجه: انتقال بین آدرس ها ممکن است تا ۲۴ ساعت طول بکشد اما معمولا ظرف ۵ تا ۳۰ دقیقه با توجه به کوین مورد نظر شما کامل می شود.
مزایا و معایب
از جمله مزایای این صرافی می توان موارد زیر را نام برد:
پشتیبانی از تعداد زیادی از بازار های ارز دیجیتال (در زمان این نوشتار بیش از ۴۰۰ مورد)
محیطی کاربر پسند برای تریدر های مبتدی و با تجربه تر.
داشتن یک توکن بومی بنام Huobi Token که می تواند برای تکمیل کارمزد های ترید و همچنین تقویت نقدینگی کلی Huobi مورد استفاده قرار گیرد.
ترید فیات برای بیت کوین، اتریوم و ریپل موجود است.
از جمله معایب این صرافی نیز می توان موارد زیر را نام برد:
تتر تنها استیبل کوین پشتیبانی شده است.
گزینه های ترید محدود شامل لوریج و یا ابزاری برای پشتیبانی از فروش استقراضی موجود نیست.
در حالی که این صرافی از لحاظ اعتبار و حجم جز ۵ صرافی برجسته جهان است اما این تصویر به تدریج در حال افول است، مخصوصا که در سال ۲۰۱۹ نیز بازار از لحاظ تعداد صرافی های کریپتو اشباع شده است.
دیدگاه شما