مدیریت و ارزیابی ریسک پروژه های ساخت تونل با روش ترکیبی ویکور و تحلیل سلسله مراتبی (AHP)
مدیریت پروژه شامل مدیریت زمان، هزینه، کیفیت و ریسک پروژه است. هر پروژه دارای قیود زمان، هزینه و کیفیت می باشد. از آنجایی که هر یک از این قیود پتانسیل ریسک دارند، در نتیجه مدیریت ریسک پروژه امری ضروری می باشد. افزایش هزینه و توسعه مقیاس پروژه ها از یک سو و افزایش عدم قطعیت و ریسک پروژه ها از سوی دیگر، سبب شده است که مدیریت و ارزیابی ریسک از اهمیت برخوردار باشد. هدف مدیریت و ارزیابی ریسک، شناسایی و ارزیابی رویداد های تصادفی است که می توانند اثر مثبت یا منفی بر اهداف پروژه داشته باشند. در این پژوهش، یک مدل ترکیبی برای مدیریت و ارزیابی ریسک های مرتبط با عملیات ساخت تونل با استفاده از روش های تصمیم گیری چند معیاره ارائه شده است. پس از شناسایی ریسک ها و اجرای فرآیند دلفی، برای دسته بندی ریسک ها از ساختار جامع شکست ریسک (RBS)، برای وزن دهی ریسک ها از روش تحلیل سلسه مراتبی (AHP) و جهت تعیین رتبه ریسک ها از روش تصمیم گیری چند معیاره ویکور استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که در میان ریسک ها، ریسک نیروی انسانی، ریسک های اقتصادی و ریسک های مدیریت در دسته ریسک های بحرانی قرار گرفته اند.
کلیدواژهها
20.1001.1.17357616.1400.16.50.4.5
عنوان مقاله [English]
Management and Assessment of Tunnel Construction Projects risks Using Combinatorial Method of the VIKOR and Analytical Hierarchy process
نویسندگان [English]
- Mohammad Reza Shahraki 1
- Neda Vahedi nezhad 2
The project management involves time management, cost, quality and risk of the project. Each project has time constraints, cost and quality. Since each of these constraints have a potential for risk, therefore, project risk management is essential. Increasing the cost and expanding the scale of projects on the one hand and increasing the uncertainty and risk of projects on the other hand has made risk management and assessment important. The purpose of risk management and assessment is to identify and evaluate accidental events that can have a positive or negative impact on project goals. In this study, a hybrid model for managing and evaluating the risks associated with tunneling operations using Multiple-criteria decision making methods is presented.
After identifying the risks and performing the Delphi process, Risk Breakdown Structure (RBS) was used to categorize the risks , Analytical Hierarchy process (AHP) has been used for risk weighting, and VIKOR multiple-criteria decision making has been used to determine the risk ratings. The results showed that among the risks, the risk of manpower, Economic risk and management Risk were classified as critical risks.
کلیدواژهها [English]
- Risk
- Tunneling
- Decision Making
- AHP
- VIKOR
مراجع
منابع [1] محقر، علی؛ حسینی دهشیری، سید جلال الدین؛ عرب، علیرضا؛ 1396؛ «بررسی و ارزیابی ریسک های پروژه بر اساس روش بهترین-بدترین»، پژوهش های مدیریت منابع انسانی. دوره 7، شماره 2، ص173-158.## [2] Eskander, R.; 2018. “Risk assessment influencing factors for Arabian construction projects using analytic hierarchy”, process Alexandria engineering journal, Vol. 57, pp. 4207-4218.## [3] Wang, L., Zhang, H., Wang, J., Li, L; 2018. “Picture fuzzy normalized projection-based VIKOR method for the risk evaluation of construction project”, Applied Soft Computing, Vol. 64, pp. 216-226.## [4] Khodeir, L., Nabawy, M; 2019. “Identifying key risks in infrastructure projects – Case study of Cairo Festival City project in Egypt”, Ain Shams Engineering Journal, Vol. 10, pp. 613-621.## [5] Esmaeili, B., Hallowell, M., Rajagopalan, B; 2015. “Attribute-based safety risk assessment. ii: predicting safety outcomes using generalized linear models”, Journal of Construction Engineering and Management, Vol. 141 (8).## [6] Project Management Institute, “A Guide to the project management body of knowledge (PMBOK)”, 2017. Sixth ed., Project Management Institute, PA, USA.## [7] Land, R.; 2007. “Project Risk Management Handbook (Threats and Opportunities) ”, 2nd ed., Press: Office of Statewide Project Management Improvement (OSPMI).## [8] Jaafari, A.; 2001. “Management of risks, uncertainties and opportunities on projects: time for a fundamental shift”, International Journal of Project Management, Vol. 19(2), pp. 89-101.## [9] Zayed, T., Chang, L.; 2002. “Prototype model for build-operate-transfer risk assessment”, Journal of Management in Engineering, Vol. 18 (1), pp. 7-16.## [10] صیادی، احمدرضا؛ حیاتی، محمد؛ منجزی، مسعود؛ 1390؛ «مدیریت ریسک ساخت تونل با استفاده از تکنیک های «MADM، مدیریت صنعتی، دوره 3، شماره 7، ص 116-99.## [11] Kazimieras, E., Turskis, Z., Tamosaitience, j.; 2010. “Risk assessment of construction projects”, Journal of Civil Engineering and Management, Vol. 16(1), pp. 33-46.## [12] Haghshenas SS, Ozcelik Y, Haghshenas SS, Mikaeil R, Moghadam PS.; (2017). “Ranking and assessment of tunneling projects risks using fuzzy MCDM (Case study: Toyserkan doolayi tunnel) ”. In: IMCET 2017: new trends in mining—proceedings of 25th international mining congress of Turkey. pp. 289–296## [13] Choi, H., Cho, H., Seo, J.; 2004. “Risk assessment methodology for underground construction projects”, Journal of Construction Engineering and Management, Vol. 130(2), pp. 258-272.## [14] صیادی، احمدرضا؛ حیاتی، محمد؛ منجزی، محمود؛ 1390؛ «ارزیابی، رتبه بندی و خوشه بندی ریسک عملیات تونل سازی سد و نیروگاه سیمره با استفاده از روش ELECTRE» ، نشریه علمی-پژوهشی مهندسی معدن، دوره 11، شماره 6، ص 57-69.## [15] Mikaeil, R., Haghshenas, SS., Sadeghati, Z; 2019. “Geotechnical risk evaluation of tunneling projects using optimization techniques (case study: the second part of Emamzade Hashem tunnel)” , Journal of Natural Hazards, Vol. 97(3), pp. 1099-1113.## [16] هاتفی، سید مرتضی؛ حیدری، علی؛ 1397؛ «ارزیابی پروژه های ساخت با استفاده از مدل یکپارچه فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی و روش ویکور فازی»، نشریه علمی-پژوهشی مهندسی سازه و ساخت، دوره 5، شماره 4، ص 156-175.## [17] سلطانی محمدی، سعید؛ زمزم، محمد صابر؛ بخشنده امینه، حسن؛ موسوی، سید احسان؛ مختاری، هادی 1396؛ «ارزیابی و تحلیل ریسک مخاطرات پروژه ی حفاری مکانیزه تونل خط 7 متروی تهران با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره»، نشریه مهندسی عمران شریف، دوره 33، شماره 1، ص 81-88.2## [18] محمودیان شوشتری، منا؛ ملک محمدی، بهرام؛ بنی هاشمی، محمدعلی؛ 1395؛ «ارزیابی ریسک ایمنی سدها ( مطالعه موردی : روش هج جهت کنترل ریسک ریسک سیلاب در سد گلستان) » ، نشریه علمی-پژوهشی امیرکبیر-مهندسی عمران و محیط زیست، دوره 48، شماره 4، ص 395-405. ## [19] صیادی، احمدرضا؛ حیاتی، محمد؛ آذر، عادل؛ 1390؛ «ارزیابی و رتبه بندی ریسک در پروژه های تونل سازی با استفاده از روش تخصیص خطی»، نشریه بین المللی مهندسی صنایع و مدیریت تولید، دانشگاه علم و صنعت ایران، دوره 22، شماره 1، ص 28-38.## [20] عسکری، محمد مهدی؛ صادقی شاهدانی، مهدی؛ سیفلو، سجاد؛ 1395؛ «شناسایی و اولویت بندی ریسک های پروژه های بالادستی نفت و گاز در ایران با استفاده از قالب ساختار شکست ریسک (RBS) و تکنیک تاپسیس (TOPSIS) »، فصلنامه پژوهش ها و سیاست های اقتصادی، سال24، شماره 78، ص 57-96.## [21] رمضان نیا، سید رسول؛ عطایی، محمد؛ میرزایی نصیرآباد، حسین؛ 1394؛« اولویت بندی ریسک های زمین شناسی در تونل سازی مکانیزه با استفاده از روش های تصمیم گیری چندمعیاره فازی»، نشریه علمی-پژوهشی روش های تحلیلی و عددی در مهندسی معدن، شماره 10، ص 49-62.## [22] Zhou, H., Zhao, Y., Shen, Q., Yang, L., Cai, H. ; 2020. “Risk assessment and management via multi-source information fusion for undersea tunnel construction”, Automation in Construction, Vol.111, pp. 1-16.## [23] Stirbanovic, Z., Stanujkic, D., Miljanovic, I., Milanovic, D.; 2019. “Application of MCDM methods for flotation machine selection”, Minerals Engineering, Vol. 137, pp. 140-146.## [24] مشایخی، علینقی؛ فرهنگی، علی اکبر؛ مومنی، منصور؛ علی دوستی، سیروس 1384؛ «بررسی عوامل کلیدی موثر بر کاربرد فناوری اطلاعات در سازمان های دولتی ایران: کاربرد روش دلفی»، فصلنامه مدرس علوم انسانی، ویژه نامه مدیریت، دوره 9، شماره 3، ص 191-231.## [25] Powell, C.; 2003. “The Delphi Technique: Myths and Realities”, Methodological Issues in Nursing Research, Vol. 41 (4), pp. 376-382.## [26] صالحی، مجتبی؛ همه وند، محمد؛ 1395؛ «رویکردی نوین مبتنی بر تجزیه و تحلیل آنالیز خطا و کپ لند جهت استخراج و اولویت بندی مخاطرات موثر بر مدت زمان تکمیل پروژه ها»، نشریه علمی-پژوهشی مدیریت فردا، شماره 46، ص 49-72.## [27] عطایی، محمد (1388) ، تصمیم گیری چند معیاره، انتشارات دانشگاه صنعتی شاهرود.## [28] Saati T.; 1980. “The Analytic Hierarchy Process: Planning, Priority Setting, Resource Allocation”, McGraw-Hill, New York.## [29] Wu, Z., Xu, J., Jiang, X., Zhong L.; 2019. “Two MAGDM models based on hesitant fuzzy linguistic term sets with possibility distributions: VIKOR and TOPSIS”, Information Sciences, Vol. 473, pp. 101-120.##
استراتژی کنترل ریسک در کسب و کار
هیچ کسب و کاری از ریسک های موجود در حوزه های مختلف به دور نیست. فعالیت کاری همیشه همراه با استرس و نگرانی از شکست است. تاثیر این ریسک های احتمالی بر روی عملکرد کلی برندها انکارناپذیر به نظر می رسد. این امر همیشه بار اضافی بر مدیران و کارمندان تحمیل می کند. امروزه امکان غلبه بر نکات منفی ناشی از ریسک های احتمالی با استفاده از استراتژی های مدیریتی وجود دارد. به این ترتیب دیگر نیازی به تحمل فشارهای ناشی از ریسک های موجود در عرصه کسب و کار نخواهد بود.
بدون تردید کاهش تاثیر منفی ریسک های موجود در زمینه کسب و کار به معنای رفع کامل شان نیست. ما باید همچنان با برنامهریزی به دنبال پیشگیری از ریسک ها یا مدیریت آنها در مواقع موردنیاز باشیم. در غیر این صورت کسب و کارمان به زودی با مشکلات بسیار زیادی مواجه خواهد شد. در ادامه برخی از اجزای اساسی یک استراتژی کاربردی برای مدیریت ریسک در کسب و کارهای مختلف را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
1. شناسایی ریسک ها
نخستین گام برای غلبه بر ریسک های موجود تلاش برای شناسایی شان است. برندها به طور معمول توجه چندانی به این نکته ندارند. به این ترتیب فقط در مواقع بروز بحران اقدام به تصمیمگیری برای شناخت ریسک های احتمالی می کنند. بدون تردید شیوه مورد نظر مشکلات بسیار زیادی برای برندها ایجاد خواهد کرد بنابراین ما باید همیشه آمادگی لازم برای مدیریت ریسک ها را داشته باشیم. اگر شما قصد شناسایی یک یا چند ریسک احتمالی در کسب و کارتان را داشته باشید، از چه شیوه ای استفاده خواهید کرد؟ بهترین راهکار مشورت با افراد آشنا به کسب و کارمان است. بدون تردید ما در عرصه کسب و کار تنها افراد حرفه ای موجود نیستیم. برخی از افراد دارای مهارت و تخصص بسیار بیشتری در مقایسه با ما هستند. نکته مهم در اینجا استفاده از کمک آنها برای شناسایی ریسک های احتمالی است.
گاهی اوقات تأمل درباره شرایط کسب و کار کمک زیادی به شناسایی ریسک های احتمالی می کند. برخی از افراد به اندازه زیادی درگیر کار روزمره همراه با فشار بالا هستند. این امر فرصت تأمل عمیق بر روی شرایط کسب و کار و ریسک های احتمالی را از بین می برد. به این ترتیب ما باید تمام تلاش مان برای فاصله گرفتن از فشار کاری برای مدتی اندک را به کار بگیریم. فقط در این صورت امکان شناسایی مشکلات و ریسک های موجود فراهم می شود.
راهکار دیگر برای شناسایی ریسک های موجود تلاش برای همکاری با آژانس های مدیریتی است. راهکار موردنظر مزیت بهرهمندی از اطلاعات دقیق و طبقهبندی شده را به همراه دارد. نکته مهم توجه به بودجه در دسترس برندمان است. اگر بودجه مناسبی برای همکاری با چنین آژانس هایی نداشته باشیم، باید به فکر راهکارهای دیگری باشیم.
2. پیشبینی ریسک ها
پس از آنکه ریسک های موجود به طور دقیق شناسایی شدند، گام بعدی شناسایی شیوه تاثیرگذاری آنها بر روی کسب و کارمان است. بسیاری از برندها نسبت به این نکته توجه کافی ندارند. اگرچه شناخت یک ریسک گام مهمی محسوب می شود، اما بدون آگاهی از نحوه تاثیرگذاری آن بر روی کسب و کارمان فرصت کافی برای مدیریتش فراهم نخواهد شد. برندهای موفق همیشه حوزه های آسیبپذیر از یک ریسک را به دقت مورد شناسایی قرار می دهند.
بدون تردید پیشبینی نحوه تاثیرگذاری یک ریسک بر روی کسب و کار همیشه با اندکی ابهام همراه است. این امر به دلیل ماهیت متغیر حوزه کسب و کار صورت می گیرد. بنابراین انتظار دریافت نتایج دقیق در این حوزه اندکی غیرواقعگرایانه خواهد بود. تنها نکته مهم در این میان تلاش برای پیشبینی هرچه دقیق تر تاثیر ریسک ها بر روی کسب و کارمان است.
اگر شما با ریسک های بسیار زیادی در حوزه کسب و کار مواجه هستید، به احتمال زیادی توانایی مدیریت مطلوب همه آنها را نخواهید داشت. این امر میزان دقت ما در پیش بینی ریسک ها را نیز کاهش می دهد بنابراین در صورت نیاز باید اقدام به همکاری با دیگر آژانس ها یا افراد حرفه ای کنیم. برخی از برندها مقاومت بسیار زیادی در برابر بهرهمندی از کمک دیگران دارند. نتیجه نهایی این امر غافلگیری در زمان بروز بحران ناشی از ریسک های موجود خواهد بود.
کنترل ریسک
پس از شناسایی ریسک های موجود نوبت به تلاش برای کنترل آنها می رسد. مشکل اصلی برندها اغلب در این مرحله روی می دهد. در ادامه ما فرآیند مدیریت ریسک ها به صورت گام به گام را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
• پذیرش ریسک
پس از آگاهی از وجود یک ریسک باید اقدام موثری در راستای پذیرش اش انجام دهیم. برخی از کسب و کارها هیچ برنامه ای برای مدیریت بحران ندارند. به این ترتیب فقط اقدام به انکار ریسک موردنظر می کنند. این امر نتیجه ویرانگر ریسک موردنظر روش هج جهت کنترل ریسک را دوچندان خواهد کرد. اگرچه انکار ریسک ها استراتژی بدی نیست، اما فقط به درد ریسک های بسیار کوچک با تاثیر اندک بر روی کسب و کار می خورد. در سایر موارد ما باید درک درستی از ریسک و تایید آن داشته باشیم.
• پرهیز از ریسک
بسیاری از کسب و کارها پس از شناسایی ریسک ها و فهم نحوه تاثیرگذاری شان بر روی کسب و کارشان علاقهمند به پرهیز از آن هستند. به عنوان مثال، اگر سرمایه گذاری در یک کشور همراه با ریسک نوسانات اقتصادی فراوان است، اقدام موثر تلاش برای انتخاب کشور یا شرکتی دیگر به منظور سرمایه گذاری خواهد بود. این امر ریسک های موجود در زمینه مدیریت کسب و کار را به شدت کاهش می دهد.
• حذف ریسک
گام موردنظر در این بخش مربوط به حذف ریسک موردنظر برای همیشه است. به عنوان مثال، اگر کسب و کار ما به طور مداوم در معرض سرقت اطلاعات الکترونیکی است، باید اقدام به نصب نرمافزارهای امنیتی پیشرفته یا همکاری با تیم های سایبری کنیم. به این ترتیب ریسک موردنظر به طور کلی ریشهکن خواهد شد. اشتباه برخی از برندها دست کم گرفتن ریسک های موجود است. به این ترتیب تاثیر ریسک موردنظر بر روی حوزه کسب و کار به شدت کاهش می یابد.
مطلب مرتبط:چگونگی بررسی ریسک و مدیریت آن
• انتقال ریسک
انتقال ریسک به حوزه ای دیگر شامل تلاش برای سلب مسئولیت در حوزه تحت مدیریت مان است. به عنوان مثال، اگر ما مسئول تامین امنیت سرورهای الکترونیکی شرکت هستیم، با انعقاد قراردادی با یکی از تیم های سایبری حوزه مسئولیت مان را به تیم موردنظر منتقل خواهیم کرد. این امر هرگونه سرقت اطلاعات را در حوزه صلاحیت تیم موردنظر قرار می دهد. امروزه بسیاری از شرکت ها برای کاهش ریسک های موجود از این تکنیک استفاده می کنند. این امر به دلیل تخصص بالاتر تیم های سایبری در عمل ریسک را تا حد زیادی از بین می برد.
3. تعیین بودجه برای ریسک ها
تلاش برای برنامهریزی به منظور مقابله با ریسک ها نیازمند دسترسی به بودجه مناسبی است. این امر اغلب مورد غفلت برندها قرار می گیرد. ما بدون بودجه ای مناسب توانایی هیچ اقدامی در راستای مدیریت ریسک ها را نخواهیم داشت. بهترین گزینه در این میان تلاش برای پسانداز بخشی از درآمد شرکت برای مواقع اضطراری نظیر آنچه در این مقاله مورد بررسی قرار گرفت، است. به این ترتیب ما هیچگاه در مواجهه با ریسک ها غافلگیر نخواهیم شد.
مدیریت ریسک اعتباری در نظام بانکی
مدیریت ریسک اعتباری در نظام بانکی
ریسک اعتباری را میتوان به طور گسترده به دو دسته تقسیم کرد. یکی ریسک کلان و دیگری سیستماتیک برای وقتی که کل سیستم بانکی با مشکل روبرو میشود. ریسک اعتباری سیستماتیک ممکن است از وقوع برخی وقایع مورد انتظار یا غیر منتظره در اقتصاد یا بازارهای مالی ناشی شود. ریسک اعتباری خرد میتواند ناشی از عدم نظارت مناسب کارکنان یا به خاطر خطر سرقت در بانک، مردم اموال خود را در خانه نگه دارند که باعث فرسایش در ارزش داراییها و به تبع آن، کاهش ارزش ذاتی بانک میشود، باشد. همه بانکها بخشهای مدیریت ریسک اعتباری خود را فعال کردهاند تا آنها را کنترل، اندازه گیری و مدیریت کنند. بخش مدیریت ریسک با اندازه گیری مداوم ریسک سهام فعلی، اعتبار سنجی مشتریان، داراییها، بدهیها و سایر مسائل، به مدیریت آن کمک میکنند. این بخش به طور مرتب با سایر بخشهای بانک ارتباط برقرار میکند. برای کاهش احتمال متضرر شدن چه مستقیم و چه غیر مستقیم با همکاری سایر بخشهای بانکی گام برمیدارد.
وام بانکی و بازپرداخت آن
ممکن است پس از اعتبارسنجی توسط یک شرکت اعتبار سنجی پولی که یک بانک به مشتری وام میدهد به موقع بازپرداخت نشود که در سامانه استعلام معوقات بانکی قابل مشاهده است. این مسئله ممکن است به دلایل تغییر نرخ بهره یا رکود اقتصادی جامعه تاثیر آن بر مشتریان حقوقی و حقیقی باشد. این نوع خطرات و ریسکها در نظام بانکی به طور ذاتی وجود دارد، هر بانکی باید آن را پیش بینی و با اقدامات درست و اصولی آنها را مدیریت کند.
نحوه مدیریت ریسک اعتباری در نظام بانکی
اکنون بیایید توجه خود را به روش های مدیریت ریسک اعتباری در نظام بانکی معطوف کنیم. برای این کار روشهای زیادی وجود دارد، اما دو دسته گسترده وجود دارد:
در سطح بانک
در سطح دولت (داشتن مقررات الزام آور).
با تصویب قوانین، سیستمها و فرآیندهای موجود مانند اعتبار سنجی مشتریان، قوانین محتاطانه را فعال کرده و دور زدن و سرپیچی از آنها دشوار میشود. این قوانین، سیستمها و فرایندها می توانند در سطح شعبه، سطح منطقهای یا ملی تصویب و اجرا شوند. همه بانکها میتواند از چنین سیستمها و فرآیندهایی استفاده کنند.
هدف از مدیریت ریسک روش هج جهت کنترل ریسک اعتباری
هدف از مدیریت ریسک اعتباری در بانکها، کاهش ضررها با حفظ سرمایه بانکی و گرفتن تضمین و ضمانت نامههای لازم و مستحکم برای جبران ضرر در بازپرداخت وام در هر زمان معین است. برای این کار، بانک ها نه تنها نیاز به مدیریت کل نمونه کارها بلکه اعتبارات فردی نیز دارند. ریسک اعتباری به سادگی درک میشود زیرا هر بانکی با دادن وام و تسهیلات حتی پس از اعتبارسنجی توسط یک شرکت اعتبارسنجی در معرض آن قرار دارد. ریسک اعتباری احتمال ضرر ناشی از عدم موفقیت وام گیرنده در بازپرداخت وام یا تحقق تعهدات قراردادی است. به طور سنتی، این ریسک این را نشان میدهد که وام دهنده ممکن است اصل بدهی و بهره را دریافت نکند که منجر به قطع جریان نقدی و افزایش هزینهها شود. جریان نقدی اضافی ممکن است برای تامین پوشش اضافی برای ریسک اعتباری نوشته شود. اگرچه نمیدانید دقیقا چه کسی تعهدات را به صورت پیش فرض رعایت نمیکند، اما ارزیابی صحیح و مدیریت ریسک اعتباری می تواند شدت ضرر را کاهش دهد ( استعلام اقساط معوق بانک مرکزی ). پرداخت بهره از وام گیرنده یا صادر کننده بدهی پاداش وام دهنده یا سرمایه گذار برای مدیریت ریسک اعتباری است. نمونه ای از فرم اعتبار سنجی مشتریان در سامانه اعتبار سنجی آیس را می توانید دانلود و مشاهده کنید.
مفهوم هج کردن در بازارهای مالی چیست؟
هج کردن (hedging) به معنی خرید یک دارایی برای کاهش خطر ضرر از داراییهای دیگر میباشد. هجینگ در امور مالی یک استراتژی مدیریت ریسک است که با کاهش و از بین بردن ریسک عدم قطعیتها سروکار دارد. این استراتژی کمک میکند تا ضررهایی که ممکن است به دلیل نوسانات ناشناخته قیمت سرمایه گذاری ایجاد شود، پوشش داده شود.
این سازوکار یک روش استاندارد است که سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار از آن استفاده میکنند تا از سرمایههای خود در برابر ضرر و زیان محافظت کنند. این استراتژی در زمینههای زیر نیز انجام میشود:
کالاها: شامل محصولات کشاورزی، محصولات انرژی، فلزات و غیره است. خطر مرتبط با این موارد به عنوان ریسک کالا شناخته میشود.
اوراق بهادار: شامل سرمایهگذاری در سهام، شاخص و غیره است. خطرات مرتبط با این موارد به عنوان ریسک حقوق صاحبان سهام یا ریسک اوراق بهادار شناخته میشوند.
- ارزها: شامل ارزهای خارجی است. انواع مختلفی از خطرات مرتبط با آن وجود دارد مانند – خطر نوسانات ریسک ارزی و غیره
- نرخ بهره: شامل نرخهای وام است. خطرات مرتبط با این موارد به عنوان خطرات نرخ بهره شناخته میشوند.
- آب و هوا: همچنین یکی از موضوعاتی است که امکان حفاظت از آن وجود دارد.
امیدواریم اکنون متوجه شده باشید که منظور ما از هج کردن چیست. اکنون اجازه دهید در زیر مزایا و انواع آنها را بررسی کنیم.
صندوق های پوشش ریسک چه کاری انجام می دهند؟
در صندوقهای پوشش ریسک، مدیر صندوق از سرمایه گذاران خارجی پول جمع میکند و سپس مطابق استراتژی را که توسط سرمایه گذار قبول شده، به همان صورت سرمایه گذاری را انجام میدهد. نسبتی از وجوه به سهام بلند مدت تخصیص داده میشوند که در آنها فقط سهام عادی را خریداری میکنند و هرگز فروش اعتباری انجام نمیدهند. همچنین نسبتی از سرمایه صندوق به خرید کل مشاغل تحت مالکیت خصوصی تخصیص داده میشود، که صندوق اغلب مالکیت آنها را تحویل گرفته، عملیات آن ها را بهبود بخشیده و بعداً از عرضه اولیه آن شرکت حمایت مالی میکند.
صندوقهای پوشش ریسکی وجود دارند که به معاملات اوراق قرضه میپردازند و یا در املاک و مستغلات تخصص دارند. برخی از آنها سرمایشان را برای کار در کلاسهای دارایی خاصی مانند حق ثبت اختراع و حقوق موسیقی متمرکز میکنند.
انواع مختلف هج کردن
هجینگ به طور کلی به سه نوع تقسیم میشود که به سرمایهگذاران کمک میکند تا با معامله بر روی کالاها، ارزها یا اوراق بهادار مختلف سود کسب کنند. این سه دسته عبارتند از:
- قرارداد فوروارد: این قرارداد توافق نامهای غیر استاندارد برای خرید یا فروش داراییهای اساسی با قیمت تعیین شده در تاریخ توافق شده توسط دو طرف مستقل درگیر است. قرارداد فوروارد شامل قراردادهای مختلفی مانند قراردادهای مبادلهای برای ارزها، کالاها و غیره است.
- قرارداد فیوچرز: یک قرارداد استاندارد برای خرید یا فروش داراییهای اساسی با قیمت تعیین شده در تاریخ خاص و مقدار استاندارد توافق شده توسط دو طرف مستقل درگیر است. قرارداد آتی شامل قراردادهای مختلف مانند کالاها، قراردادهای آینده ارزها و غیره است.
- بازارهای پول: یکی از اجزای اصلی بازارهای مالی است که در آن وامهای کوتاه مدت، استقراض، خرید و فروش با سررسید یک سال یا کمتر انجام میشود. این موضوع شامل اشکال مختلفی از فعالیتهای مالی ارزها، عملیات بازار پول برای بهره، فراخوان سهام است که در آنها وامهای کوتاه مدت، استقراض، فروش و وام با سررسید یک سال یا بیشتر اتفاق میافتد.
مزایای هج ردن
- میتواند برای قفل کردن سود استفاده شود.
- معامله گران را قادر میسازد تا در دورههای سخت بازار زنده بمانند.
- تلفات را تا حد زیادی محدود میکند.
- از آنجا که موجب سرمایه گذاری سرمایه گذاران در طبقات مختلف دارایی میشود، نقدینگی را افزایش میدهد.
- همچنین به صرفه جویی در وقت کمک میکند، زیرا با استفاده از این استراتژی معاملهگران بلندمدت ملزم به نظارت و تنظیم سبد سهام خود با نوسانات روزانه بازار نیستند.
- یک مکانیسم قیمت انعطاف پذیر را ارائه میدهد، زیرا به هزینه کمتری از مارجین نیاز است.
- در صورت هج کردن موفقیت آمیز از معامله گران در برابر تغییرات قیمت کالاها، تورم، تغییرات نرخ ارز، تغییرات نرخ بهره و غیره محافظت میکند.
- در پوشش با استفاده از معاملات اختیار، فرصتی برای معامله گران فراهم میشود تا با استفاده از استراتژیهای معاملات، گزینههای پیچیده را برای به حداکثر رساندن بازده اعمال کنند.
- به افزایش نقدینگی در بازارهای مالی کمک میکند.
سرمایه گذاران چگونه صندوقهای تامینی را پوشش می دهند؟
استراتژیهای مختلفی وجود دارد که توسط سرمایهگذاران برای کاهش ریسک استفاده میشود مانند:
- تخصیص دارایی: با تنوع بخشیدن به پرتفوی سرمایه گذار با کلاسهای مختلف دارایی انجام میشود. به عنوان مثال، شما میتوانید 40 درصد سرمایه را در سهام سرمایه گذاری کنید و باقی سرمایهتان را به کلاسهای دارایی ثابت تخصیص دهید. این موضوع به تعادل سرمایه گذاری کمک میکند.
- ساختار: با سرمایه گذاری قسمت خاصی از پورتفو در اوراق بدهی و بقیه در اوراق مشتقه انجام میشود. سرمایه گذاری در بدهی ثبات را ایجاد میکند در حالی که سرمایه گذاری در اوراق مشتقه به منظور پوشش ریسک به کار گرفته میشود.
- استفاده از اوراق اختیار: این گزینه شامل خرید اختیار خرید و اختیار روش است که به راحتی میتوانید داراییها را مستقیماً ایمن کنید.
- استراتژی آربیتراژ: بسیار ساده و در عین حال بسیار هوشمندانه است. این استراتژی شامل خرید یک محصول و فروش سریع آن در بازار دیگر با قیمت بالاتر است. بنابراین در صورت وجود چنین فرصتی سودی ناچیز اما ثابت تضمین میشود. این استراتژی معمولاً در بازار سهام استفاده میشود.
بیایید یک مثال بسیار ساده از یک دانش آموز دبیرستانی در نظر بگیریم که یک جفت کفش Asics را از فروشگاه اوت لت که در نزدیکی خانه او است فقط 45 دلار خریداری کرده و آن را به قیمت 70 دلار به هم مدرسهای خود بفروشد. دانش آموز دوم نیز خوشحال است که قیمت بسیار ارزان تری را در مقایسه با فروشگاه بزرگ که همین کفش را با قیمت 110 دلار به فروش میرساند، پیدا کرده است.
- استراتژی کاهش میانگین: شامل خرید واحدهای بیشتری از یک محصول خاص است حتی اگر هزینه یا قیمت فروش محصول کاهش یافته باشد. سرمایه گذاران سهام اغلب از این استراتژی استفاده میکنند. اگر قیمت سهامی که قبلاً خریداری کردهاند به میزان قابل توجهی کاهش یابد، آنها سهام بیشتری را با قیمت پایین خریداری میکنند. سپس، اگر قیمت بین دو قیمت خرید آنها به نقطهای افزایش یابد، سود حاصل از خرید دوم ممکن است ضررهای مورد اول را پوشش دهد.
سخن آخر
هجینگ روش مهمی است که سرمایه گذاران می توانند برای محافظت از سرمایه گذاری های خود در برابر تغییرات ناگهانی و پیشبینی نشده در بازارهای مالی از آن استفاده کنند.
ترتیبی که برای خواندن مقالات آنچه یک سرمایه گذار بورس باید بداند (مفاهیم و اصطلاحات مهم بورس) به شما پیشنهاد میکنیم:
تکنیکهای مدیریت سرمایه پیشرفته
از آنجایی که مدیریت ریسک متشکل از بررسی و میزان تاثیرات پوزیشن بر رشد صورت حساب مالی است و میزان و اهمیت احتمالی شکست را مشخص میکند، مدیریت مالی، روشهایی را بیان میکند و یک رویکرد قابل تکرار و ساختار یافته را جهت ارزیابی و ابعاد واقعی پوریشن تحت شرایط مختلف ایجاد مینماید که به صورت ویژه عمل میکند. در این مقاله با انواع تکنیکهای مدیریت مالی آشنا میشوید
مدیریت ریسک: یافتن تعادل مناسب بین ریسک بسیار زیاد و ریسک بسیار کم؛ در حقیقت ریسک زیاد منجر به افت وسیع و یا به طور بالقوه منجر به رشد شدید سهام میشود، همچنین ریسک بسیار کم را بهتر میتوان کنترل کرد اما به مراتب رشد سهام، کندتر خواهد بود.
مدیریت ریسک یا کنترل ریسک به این معنی است که یک معاملهگر بایستی از میزان نیروهای پوزیشن مخالف، مطلع باشد. علاوه بر این، مدیریت ریسک شامل ایجاد دستورالعملهایی در مورد نحوهی رسیدگی به شکستهای معاملاتی است و این که چگونه میتوان ریسک را کاهش داد و نحوه چگونگی استانداردهای عملکرد را بیان میکند. بنابراین مدیریت ریسک، استانداردها و دستورالعملهایی را که در آن روش مدیریت مالی باید انتخاب شود، تعیین میگردد.
مدیریت سرمایه: مدیریت سرمایه روش واقعی تعیین حجم سفارش در شرایط خاص را توضیح میدهد. مدیریت سرمایه همانند پیچی است که یک معاملهگر میتواند جهت سازگاری با اهداف مدیریت ریسک، از آن استفاده کند و سطح ریسک را کاهش دهد و رشد سرمایه را بهینه سازی نماید.
یک معاملهگر بایستی تکنیکهای مختلف مدیریت مالی را به کار گیرد و ما معروفترین تکنیکها را به شما معرفی خواهیم کرد به علاوه مدلهای اصولی از درصدهای ثابت شده و سرمایههای ثابت شده:
میانگین رو به بالا (Averaging up)
میانگین رو به بالا، احتمال پوزیشن بُرد را بالا میبرد یا معامله مورد نظر را ارزیابی میکند، بدین معنی زمانی یک معامله به سود منتج میشود که معاملهگر قراردادهای بیشتری را جهت پوریشن موجود در نظر بگیرد.
مزایا:
- احتمال ضرر معامله ، نسبتا کم خواهد بود زیرا پوزیشن اولیه در زمان پیروی از رویکرد میانگین رو به بالا، بزرگ نیست.
- به ویژه معاملاتی که از این روش پیروی میکنند، رویکرد میانگین رو به بالا میتواند سودمند باشد زیرا به معاملهگر امکان میدهد تا حجم معامله را افزایش دهد و روند خود را تقویت نماید.
معایب:
- یافتن یک سطح قیمتی مناسب و منطقی، جهت افزودن به حجم معامله میتواند چالشهایی را به وجود آورد. علاوه براین هنگامی که قیمت برمیگردد، بازندگان میتوانند به سرعت برندگان را تعدیل کنند. جهت مقابله با این اثر، معاملهگران از پوزیشنهای (حجم معامله) بزرگتری در سفارشات قبلی خود استفاده میکنند و زمانی که میانگین رو به بالا را شروع میکنند حجم پوزیشن خود را کاهش میدهند که بخشی از استدلال طرفداران این رویکرد است.
میانگین ارزش (Cost Averaging)
این روش اغلب به عنوان «افزودن به پوزیشنهای متضرر» نامیده میشود و در میان معاملهگران بسیار بحث برانگیز است. این روش برخلاف میانگین رو به بالا است زیرا زمانی که معاملات شما برخلاف شما حرکت میکند، شما یک سفارش جدیدی باز خواهید کرد تا حجم معامله خود را افزایش دهید.
مزایا:
- ضررها به طور بالقوه کاهش مییابد و حتی موجب میشود با باز کردن پوزیشن جدید، زودتر به نقطه شکست روند دست یابید.
معایب:
- اغلب معاملهگران آماتور، هنگامی که در ضرر هستند، از این روش استفاده نادرست میکنند و به طور احساسی به این روش چنگ میاندازند (مربوط به قرارگیری در پوزیشن، مبحث روانشناسی). چنین معاملهگرانی به طور خودسرانه سفارشات جدیدی به امید دستیابی به سود انجام میدهند، بدون این که طرح و اصولی داشته باشند که در نهایت قیمت شروع به چرخش کند.
روش میانگین ارزش برای معاملهگران آماتور یا معاملهگرانی که کنترل بر این روش ندارند و یا احساسی با معاملات خود برخورد میکنند، توصیه نمیشود.
مارتینگل (Martingale)
رویکرد حجم پوزیشن مارتینگل به اندازه روش میانگین ارزش، بحثبرانگیز است. اساسا پس از ضرر کردن در معامله، معاملهگر حجم پوزیشن معاملاتی خود را دو برابر میکند، فورا و به طور بالقوه ضررهای قبلی با اولین سود جبران میشود.
مزایا:
- تمام ضررهای قبلی میتواند به طور بالقوه تنها با یک معامله برنده، جبران شود.
معایب:
- وقتی حجم معامله را دوبرابر میکنیم، ریسک کردن برای کل حساب امری اجتناب ناپذیر است. در طولانی مدت، همه معاملهگران ضررهایی را تجربه میکنند و قصد دارند تا پوزیشن منفی را ادامه دهند که به از بین رفتن حساب معاملاتی منتج میشود.
- اگر معاملهگران تمایل به تلافی کردن داشته باشند، بعد از ضرر وارد معامله میشوند، تکنیکهای مارتینگل، چالشهای بزرگی را نشان میدهد و تحت چنین شرایطی زودتر منجر دست دادن کل حساب میگردد.
برای هر معامله فقط %۱ ریسک وجود دارد، یک معاملهگر در ردیف هشتم جدول زیر، کل حساب را متضرر میشود.
آنتی مارتینگل
Anti-Martingale
آنتی مارتینگل خطرات روش مارتینگل را از بین میبرد. برخلاف سیستم مارتینگل، زمانی که معاملهگر متضرر میشود، حجم حساب را دو برابر نمیکند اما به همان پوزیشن میچسبد که به زودی این ضرر مرتفع نمیگردد. از سوی دیگر هنگامی که یک معاملهگر به سود دست مییابد، حجم موجودی معاملاتی را دو برابر میکند و با دو برابر ریسک نیز مواجه میشود. پشت این رویکرد، چنین تفکری وجود دارد که بعد از برنده شدن در یک معامله، شما با «پول آزاد» شروع به معامله میکنید.
برای مثال یک معاملهگر در معاملهای به ۲۰۰ دلار سود دست مییابد جایی که او بر روی حساب ۱۰۰۰۰ دلاری، %۱ ریسک میکند، حالا حجم حساب جدید او ۱۰۲۰۰ دلار شده است. در معامله بعدی، او میتواند روی ۲۰۰ دلار دیسک کند که میزان ریسک بر روی ۱۰۲۰۰ دلار برابر با %۱٫۹۶ است. اگر معاملات بعدی او نیز با نسبت سود به ریسک ۲ باشد او ۴۰۰ دلار سود به دست آورده است و اکنون حجم حساب جدید وی به ۱۰۶۰۰ دلار رسیده است. در معامله بعدی، معاملهگر میتواند روی ۶۰۰ دلار ریسک نماید که میزان ریسک بر روی ۱۰۶۰۰دلار برابر با %۵٫۷ میباشد.
مزایا:
- معاملهگر با این روش، پتانسیل کسب پول بیشتر با رکوردهای بُرد را دارد و به راحتی موجودی حسابش پایینتر از مقدار حساب اولیهاش نخواهد آمد.
معایب:
- فقط یک ضرر میتواند همه سودهای قبلی را از بین ببرد. به همین دلیل معاملهگران نباید حجم معاملات را دو برابر کنند اما از فاکتور کوچکتر از ۲ استفاده میکنند تا حجم پوزیشن معاملات خود را بعد از سود تعیین نمایند. به این ترتیب بعد از ضرر، سود خود را حفظ خواهند کرد.
- نوسان حساب معاملاتی با تکنیک آنتی مارتینگل میتواند حائز اهمیت باشد زیرا ضررها بعد از رکورد سودها میتواند زیاد باشد. اگر یک معاملهگر نتواند با چنین ضررهایی مقابله کند، روش آنتی مارتینگل میتواند مشکلات بیشتری را به وجود آورد. توصیه میشود که یک معاملهگر زمانی که حجم معاملات را دو برابر نکرده، سطح خاصی را تعیین کند و به رویکرد اولیه بازگردد و سودهای خود را حفظ نمایند.
نسبت ثابت (Fixed Ratio)
رویکرد نسبت ثابت براساس فاکتور سود یک معاملهگر است. بنابراین، یک معاملهگر باید میزان سود را تعیین کند تا به او امکان افزایش حجم پوزیشن معاملاتی را بدهد (افزایش حجم پوزیشن به عنوان دلتا نیز معروف است).
به عنوان مثال یک معاملهگر میتواند معاملهای را فقط با یک قرارداد شروع کند و دلتای خود را به مبلغ ۲۰۰۰ دلار انتخاب کند. هر زمان که معاملهگر سود دلتای ۲۰۰۰ دلاری را به دست آورد، میتواند میزان پوزیشن خود (حجم معامله) را با یک قرارداد افزایش دهد.
مزایا:
- در واقع تنها زمانی معاملهگر سود میکند، میتواند حجم معامله خود را افزایش دهد.
- با انتخاب دلتا، معاملهگر میتواند رشد سرمایه خود را کنترل کند. دلتای بیشتر به این معنی است که معاملهگر حجم معاملات خود را به کندی افزایش میدهد. با این وجود، دلتای کمتر به این معنی است که معاملهگر حجم معاملات خود را بعد از کسب سود، افزایش میدهد.
معایب:
- ارزش دلتا بسیار ذهنی است و تنظیم دلتا بیشتر شخصی است، نه براساس علم دقیق.
- از آنجایی که دلتای بالاتر حجم معاملاتی، رشد حساب را کاهش میدهد ولی دلتای کمتر موجودی پوزیشن را افزایش میدهد و زمانی روی میدهد که از یک مرز سود به سمت بعدی حرکت کند. تفاوتها میتواند قابل توجه باشد.
معیار کِلی ( Kellys Criterion):
هدف از معیار کِلی این است که سود ترکیبی را به حداکثر برساند که میتواند با سرمایه گذاری مجدد سود حاصل شود و معیار کِلی با استفاده از وینرِیت و لوسرِیت جهت تعیین حجم پوزیشن مطلوب به کار رفته است و فرمول آن به شرح زیر است:
Position size = Winrat – ( ۱- Winrate / RRR)
با این حال میزان حجم معاملات پیشنهاد شده با معیار کِلی اغلب تاثیر ضررها و رکورد باختها را دست کم میگیرد. در اینجا دو نمونه وجود دارد که این موضوع را نشان میدهد:
Position size = 55% – (۱ – ۵۵% / ۱٫۵)= ۲۵%
Position size = 60% – (۱- ۶۰% / ۱) = ۲۰%
همان طور که مشاهده میکنید میزان حجم معاملات پیشنهاد شده با معیار کِلی بسیار بالا است و مدیریت ریسک بایستی بیشتر بر آن نظارت داشته باشد. برای مقابله با این اثر، روش متداول استفاده از کسر معیار کِلی است. برای مثال ۱۰/۱ معیار کِلی به %۲٫۵ . %۲ میزان حجم پوزیشن معاملاتی منجر میشود.
مزایا:
- نرخ رشد را به حداکثر میرساند.
- یک چارچوب ریاضی برای رویکرد ساختاری فراهم میکند.
معایب:
- معیار جامع کِلی میتواند به کاهش قابل توجه بسیار سریعی منجر شود. استفاده از کسر معیار جامع کِلی بایستی در نظر گرفته شود.
نویسنده و مترجم: خانم هانیه عظیم زادگان
علی صابریان
از سال 1390 که مجموعه خانه سرمایه شروع به کار کرد با برگزاری ۳۱ دوره جامع آموزشی بلند مدت، بیش از ۶۰۰۰ تحلیلگر را وارد بازار سرمایه کردهایم. تمام تلاش من و همکارانم ایجاد مرجعی برای آموزش واقعی و صحیح موفقیت مالی و سرمایه گذاری بوده است مرجعی که کمک می کند زندگی بهتری برای خود و اطرافیانمان بسازیم.
دیدگاه شما