شاخص ترس و طمع (Fear and Greed Index) بازار ارزهای دیجیتال
هنگام تصمیم گیری در مورد خرید یا فروش و یا ورود و خارج از بازار رمزنگاری ، یک معامله گر یا سرمایه گذار خوب همیشه به دنبال داده های بازار است. نمودارهای قیمتی، اصول اساسی و تحلیل احساسات بازار از جمله مهمترین مواردی است که باید در نظر گرفته شود. با این حال، مطالعه همه معیارها و شاخص های موجود کارآمدترین راه برای استفاده از زمان نیست. شاخص ترس و طمع ، ترکیبی از احساسات بازار و معیارهای فاندامنتال ، و نمایی از ترس و طمع بازار را ارائه می دهد. اگرچه تریدرها و سرمایه گذاران نباید تنها به این شاخص تکیه کنند، اما بدون شک شاخص ترس و طمع می تواند به درک احساس کلی بازارهای ارزهای رمزنگاری شده کمک شایانی کند.
شاخص ترس و طمع چیست؟
شاخص ترس و طمع در بازار ارزهای دیجیتال شاخصی برای نشان دادن احساسات کلی بازار است که با مقادیر بین 0 تا 100 سنجیده می شود.
این شاخص بر اساس شاخص ترس و طمع CNNMoney برای تجزیه و تحلیل بازار سهام ایجاد شده است و تغییر احساسات بازار کاربرد خود را در بازار ارزهای دیجیتال برای درک یک دیدگاه کلی از وضعیت بازار و سرمایه گذاران به اثبات رسانده است.
ترس (مقادیر بین 0 تا 49) نشان دهنده کم ارزش بودن و عرضه مازاد یک دارایی در بازار است. حرص (مقادیر 50 تا 100) نشان می دهد که ارزش یک دارایی در یک حباب احتمالی وجود دارد که در اثر تقاضای زیاد در بازار تشکیل شده است.
توجه به تغییرات در سطح ترس و طمع در بازار می تواند بخشی از استراتژی معاملاتی سرمایه گذار یا ترید در هنگام انتخاب نقاط ورود یا خروج از بازار ارزهای رمزپایه باشد.
شاخص ترس و طمع ارزهای دیجیتال، سبدی از گرایش ها و شاخص های مختلف بازار را تجزیه و تحلیل می کند تا مشخص شود که شرکت کنندگان در بازار احساس حرص و آز می کنند یا می ترسند.
نمره 0 نشان دهنده ترس شدید است ، در حالی که 100 نشان دهنده حرص شدید است. نمره 50 نشان می دهد که بازار تا حدودی خنثی است.
در بازاری که در آن ترس بر سرمایه گذاران غلبه کرده است قیمت دارایی ها معمولا کمتر از ارزش واقعی آنها است. ترس تغییر احساسات بازار زیاد در بازار می تواند منجر به فروش و وحشت بیش از حد شود. البته ترس لزوما به این معنا نیست که بازار وارد یک روند نزولی بلند مدت شده است و ممکن است احساسات در یک بازه زمانی کوتاه مدت نزولی شده باشد.
حرص و طمع در بازار وضعیت برعکس است. اگر سرمایه گذاران و معامله گران حریص باشند ، امکان افزایش قیمت بی رویه دارایی ها و ایجاد حباب قیمتی وجود دارد. وضعیتی را تصور کنید که FOMO (ترس از دست دادن فرصت ها) باعث می شود سرمایه گذاران فشار خرید را افزایش دهند و قیمت ها بی رویه بالا برود. به عبارت دیگر ، افزایش حرص و طمع ممکن است منجر به تقاضای بیش از حد شود و به طور مصنوعی قیمت یک کوین یا توکن را افزایش دهد.
شاخص ترس و طمع بیت کوین چگونه کار می کند؟
هر روز توسط سایت alternative.me یک مقدار جدید از 0 تا 100 برای این شاخص محاسبه می شود.
شاخص ترس و طمع معمولا فقط از اطلاعات مربوط به بیت کوین استفاده می کند. دلیل این امر ارتباط و همبستگی قابل توجه بیت کوین با کل بازار رمزنگاری به طور کلی در مورد قیمت و احساسات است. به همین دلیل بسیاری به آن شاخص ترس و طمع بیت کوین میگویند.
می توانید مقیاس شاخص را به دسته های زیر تقسیم کنید:
0-24 | ترس شدید | نارنجی |
25-49 | ترس | زرد |
50-74 | طمع | سبز روشن |
75-100 | طمع شدید | سبز |
این شاخص با ترکیب پنج عامل مختلف وزن دار بازار، عدد نهایی را محاسبه می کند. این عوامل عبارتند از:
نوسان (25 درصد شاخص). نوسانات ارزش فعلی بیت کوین را با میانگین های 30 و 90 روز گذشته اندازه گیری می کند. در واقع این شاخص از نوسانات به عنوان پایه ای برای عدم قطعیت در بازار استفاده می کند.
روند /حجم بازار (25 درصد شاخص). حجم معاملات فعلی بیت کوین و روند بازار با مقادیر متوسط 30 و 90 روزه قبلی مقایسه شده و سپس ترکیب می شوند. خرید مداوم با حجم بالا نشان دهنده احساس مثبت یا حریصانه بازار در شاخص ترس و طمع بیت کوین است.
رسانه های اجتماعی (15 درصد شاخص). این عامل تعداد هشتگ های توییتر مربوط به بیت کوین و به طور خاص ، میزان تعامل آن را بررسی می کند. به طور معمول ، میزان مداوم و غیرمعمول زیاد تعاملات بیشتر به طمع بازار مربوط می شود تا ترس.
سلطه بیت کوین بر بازار (10 درصد شاخص). این ورودی میزان تسلط BTC بر بازار را اندازه گیری می کند. افزایش تسلط بر بازار نشان می دهد که سرمایه گذاری جدیدی روی کوین و برگشت سرمایه گذاران از آلت کوین ها به بیت کوین صورت گرفته است.
ترند های گوگل (10 درصد شاخص). با مشاهده داده های Google Trends برای جستجوهای مربوط به بیت کوین ، این شاخص می تواند بینش هایی را در مورد احساسات بازار ارائه دهد. به عنوان مثال ، افزایش جستجوهای “کلاهبرداری بیت کوین” نشان دهنده ترس بیشتر در بازار است.
نتایج نظرسنجی ها (15 درصد شاخص). این ورودی در حال حاضر مدتی است که متوقف شده است و تاثیری بر شاخص ترس و طمع بیت کوین ندارد.
کاربرد شاخص ترس و طمع چیست؟
رفتار بازار رمزنگاری تا حد بسیار زیادی وابسته به فاکتور های احساسی است. وقتی بازار در یک روند صعودی قرار دارد، مردم حریص می شوند و تحت تاثیر FOMO (ترس از دست دادن فرصت ها) قرار میگیرند. از طرف دیگر، مردم اغلب دارایی های خود را در واکنش غیرمنطقی با دیدن اعداد قرمز و نمودار های نزولی می فروشند.
شاخص ترس و طمع تلاش می کند که سرمایه گذاران را از واکنش های بیش از حد احساسی خود نجات دهد.
کاربرد این شاخص در دو فرض ساده شکل میگیرد:
- ترس شدید می تواند نشانه نگرانی بیش از حد سرمایه گذاران باشد. این می تواند یک فرصت خرید باشد.
- وقتی سرمایه گذاران بیش از حد حریص هستند، بازار باید اصلاح شود.
آیا می تواند از شاخص حرص و طمع برای سرمایه گذاری طولانی مدت استفاده کرد؟
این شاخص در تجزیه و تحلیل طولانی مدت چرخه های بازار رمزنگاری به خوبی عمل نمی کند. در رالی های گاوی یا خرسی بازار ، چرخه های متعددی از ترس و حرص وجود دارد.
این شاخص بیشتر برای معامله گران نوسان گیری مفید است.برای سرمایه گذارانی که مایل به نگهداری هستند ، پیش بینی تغییر از بازار صعودی به بازار خرسی فقط از طریق این شاخص دشوار خواهد بود. برای به دست آوردن چشم انداز بلند مدت از قیمت یک دارایی و تغییرات آن ، باید جنبه های دیگر بازار را تحلیل کنید.
جمع بندی
شاخص ترس و طمع بیت کوین و ارزهای رمزنگاری راهی ساده برای جمع آوری و جمع بندی طیف وسیعی از معیارهای بنیادی و تکنیکال بازار است. به جای این که خودتان با بررسی رسانه های اجتماعی ، ترندهای جستجوی گوگل و سایر آمارها احساسات در بازار را بسنجید می توانید از این شاخص استفاده کنید. توصیه می شود که شاخص ترس و طمع را با معیارها و شاخص های دیگر ترکیب کنید تا دیدگاه کامل تر و معتبر تری از بازار به دست آورید.
پاسخ به سوالات متداول
این شاخص ابزاری برای تحلیل احساسات بازار است که به داده های مختلف استناد میکند.
یکی از برترین منابع برای پیگیری وضعیت شاخص ترس و طمع بیت کوین و ارزهای دیجیتال سایت alternative.me است.
شاخص فاندینگ ریت چیست و در ارز دیجیتال بیت کوین و صرافی بایننس به چه معناست؟
فاندینگ ریت به پرداختهای دورهای بین تریدرها میگویند که به کمک آنها میتوان قیمت قراردادهای آتی دائمی را به قیمت شاخص نزدیک کرد. این شاخص در مورد بیت کوین مورد توجه بسیاری از تحلیلگران است که در صرافی های بزرگی مانند بایننس به ترید مشغول هستند. اینکه فاندینگ ریت چیست و مثبت و منفی آن به چه معنا است از موضوعاتی هستند که در ادامه در مجله ی صرافی ارز دیجیتال رمزینکس به آنها می پردازیم.
فاندینگ ریت چیست؟
شاخص فاندینگ ریت به مانند شاخص ترس و طمع در مواقع خاص بسیار مورد توجه قرار م گیرد. این شاخص به پرداختهای دورهای بین تریدرها میگویند که به کمک آنها میتوان قیمت قراردادهای آتی دائمی را به قیمت شاخص نزدیک کرد. همه صرافیهای ارزهای دیجیتال از نمودارهای فاندینگ ریت برای قراردادهای دائمی استفاده میکنند.
شاخص فاندینگ ریت به صورت دورهای و معاملهای ارائه داده میشود و واحد استاندارد آن درصد است. فاندینگ ریت بیانگر احساسات معامله گران و تریدرها است که به سبب آن در چه موقعیتهایی روی معاملات دائمی شرط بندی میکنند.
فاندینگ ریت مثبت
فاندینگ ریت مثبت (Positive) بیانگر این است که بسیاری از معامله گران گاوی (bullish) گاوی هستند و معامله گرانی که در موقعیتهای لانگ (تغییر احساسات بازار long) قرار دارند به آنهایی که در موقعیتهای شورت (short) قرار دارند بودجه یا مبالغ را پرداخت میکنند.
فاندینگ ریت منفی
در مقابل شاخص فاندینگ ریت منفی (Negative) نشان دهنده این است که اغلب تریدرها خرسی (bearish) هستند و تریدرهایی که در موقعیتهای شورت قرار دارند به آنهایی که موقعیت لانگ دارند مبالغ را پرداخت میکنند.
در قراردادهای فیوچرز (آتی) عادی، هنگامی که تریدر یک قرارداد آتی یک ماهه یا سه ماهه را معامله میکند، پس از پایان این دوره دو طرف معامله تسویه حساب میکنند. در این قراردادها میزان نرخ پرداختی در لحظهای که قرارداد منقضی میشود، تعیین میشود و در زمان تسویه حساب، هیچ کدام از طرفین، موقعیت باز نخواهند داشت.
اگر اطلاعات کمی در مورد فیوچرز دارید پس بد نیست نگاهی به مقاله «بایننس فیوچرز چیست؟ معاملات آتی در بایننس چگونه است؟» بیندازید.
میدانیم که معامله گران برای قراردادهای آتی خود از این شاخص استفاده میکنند. قراردادهای آتی دائمی بر خلاف قراردادهای سنتی، هرگز منقضی یا تسویه نمیشوند، به همین دلیل ممکن است قیمت آنها با داراییهای اساسی که ارزش خود را از آنها میگیرند، تفاوت قابل توجهی داشته باشد. برای جلوگیری از این امر، از شاخص فاندینگ ریت استفاده میشود تا قیمت قراردادها را با قیمت داراییها پیوند دهند.
نمودار فاندینگ ریت با در نظر گرفتن نرخ سود هر جفت ارز دیجیتال معامله و شاخص پریمیوم (Premium Index) محاسبه میشود. این محاسبه فاندینگ ریت مثبت و یا منفی را نشان خواهد داد.
بهعنوان مثال، در برخی صرافیها، پرداختها هر ۸ ساعت یک بار انجام میشوند و با توجه به فاندینگ ریت تعیین میشود که چه کسی باید مبلغ را پرداخت کند. این معامله باعث میشود که قیمت نهایی معامله تا حد امکان به قیمت مارک (Mark Price) نزدیک باشد.
برای درک بهتر نمودار فاندینگ ریت، تصور کنید که قیمت نهایی معامله برای یک محصول در پلتفرم، به طور قابل توجهی بالاتر از قیمت مارک است. این به این معنا است که بیشتر معامله گران در موقعیتهای لانگ قرار تغییر احساسات بازار دارند. به این ترتیب به احتمال زیاد این معامله گران باید به آنهایی که موقعیت شورت دارند پرداخت کنند.
از آنجا که معامله گران از زمان پرداخت بودجه آگاه هستند، پس آنهایی که در این موقعیتها قرار دارند تمایل کمتری به حفظ موقعیت خود دارند و در نهایت ممکن است آن را بفروشند. از این رو قیمت نهایی معامله به طور مداوم قیمت مارک را کاهش میدهد.
فاندینگ ریت چگونه محاسبه می شود؟
فاندینگ ریت شامل دو مؤلفه نرخ بهره و پرمیوم (premium) است.
در بایننس فیوچرز (Binance Futures)، نرخ بهره هر روز به طور میانگین ۰/۰۳ درصد است، به استثنای قراردادهایی مانند بایننس تتر (BNBUSDT)، لینک تتر (LINKUSDT) و لایت کوین تتر (LTCUSDT) که نرخ بهره آنها صفر است. در مقابل پرمیوم با توجه به قیمت قرارداد دائمی و قیمت مارک متفاوت خواهد بود.
در دورههایی که نوسان زیاد است، قیمت میان قرارداد دائمی و قیمت مارک ممکن است متفاوت باشد که در چنین مواردی نرخ پرمیوم با توجه به این دو کم یا زیاد میشود.
اگر تفاوت قیمت میان قرارداد دائمی و قیمت مارک خیلی زیاد باشد، نرخ پرمیوم نیز بالا خواهد بود و برعکس، نرخ پرمیوم پایین نشاندهنده این است که تفاوت قیمت میان این دو خیلی کم است.
اگر فاندینگ ریت مثبت باشد، قیمت قرارداد دائمی بالاتر از قیمت مارک خواهد بود؛ بنابراین در این صورت معاملهگرانی که در موقعیت لانگ قرار دارند به آنهایی که موقعیت شورت دارند، پرداخت میکنند.
برعکس، فاندینگ ریت منفی به این معنا است که قیمت قراردادهای دائمی پایینتر از قیمت مارک قرار دارد و معاملهگرانی که موقعیت شورت دارند به آنهایی که موقعیت لانگ دارند، پرداخت میکنند.
فاندینگ ریت به صورت همتا به همتا پرداخت میشوند، بنابراین صرافی هیچ هزینهای بابت انجام این عمل از طرفین دریافت نمیکند چرا که آنها پرداختها را به صورت مستقیم با یکدیگر انجام میدهند.
نمودار فاندینگ ریت را چطور بخوانیم؟
فاندینگ ریت تمایل زیادی به احساسات بازار و تریدرها دارد. وقتی بازار صعودی یا نزولی باشد، فاندینگ ریت به ترتیب مثبت یا منفی خواهد بود.
در زیر نموداری از این شاخص صرافی کراکن (Kraken Futures) که بر اساس قیمت بیت کوین ترسیم شده است، ارائه دادهایم. این شاخص در روزهای مختلف متفاوت است؛ بنابراین جهت سهولت در مشاهده ترندها ستونهای آبی تیره را اضافه کردهایم که میانگین ۷ روزه شاخص فاندینگ ریت را نشان میدهد.
- در دورههایی که بازار شدیداً خرسی است (بهعنوان مثال نوامبر ۲۰۱۸)، شاخص فاندینگ ریت به طور کلی منفی است و اغلب تریدرهایی که موقعیت شورت دارند به آنهایی که موقعیت لانگ دارند پرداخت میکنند.
- در دورههایی که بازار شدیداً گاوی است (بهعنوان مثال ژوئن ۲۰۱۹)، شاخص فاندینگ ریت به طور کلی مثبت است و اغلب معامله گرانی که موقعیت لانگ دارند به آنهایی که موقعیت شورت دارند پرداخت میکنند.
- لازم به ذکر است که شاخص فاندینگ ریت به تغییرات قیمت مربوط میشود، نه خود قیمت.
نمودار شاخص فاندینگ ریت
مثالی از فاندینگ ریت
فاندینگ ریت به طور منظم بر اساس احساسات بازار بین مثبت و منفی تغییر میکند، مثلاً:
- میزان فاندینگ ریت فعلی قرارداد آتی یا فیوچرز بایننس دائمی ۰/۰۰۳ درصد در ساعت (رنگ بنفش) است؛ بنابراین در این دوره فعلی آنهایی که در موقعیت لانگ قرار دارند به شورتها پرداخت می کنند.
- با این حال، « Next Rate » منفی است (-۰/۰۰۶۹). این نشان میدهد که در دوره چهار ساعته بعدی میزان شاخص فاندینگ ریت به منفی تغییر میکند و آنهایی که در موقعیت شورت قرار دارند به لانگها پرداخت میکنند.
نمودار فاندینگ ریت
فاندینگ ریت چه تأثیری روی تریدرها دارد؟
به دلیل اینکه در انجام محاسبات بودجه میزان لوریج (leverage) یا اهرم نیز در نظر گرفته میشود، فاندینگ ریت ممکن است نقش بسزایی روی سود یا زیاد فرد داشته باشد. اگر تریدر از لوریج بالا استفاده کند، حتی در بازارهای کم نوسان نیز ممکن است دچار ضررهای جبرانناپذیر شود.
به این ترتیب، تریدرها میتوانند استراتژیهای مختلف تریدینگ را برای استفاده از فاندینگ ریت و سود، حتی در بازارهای کم نوسان هم توسعه دهند.
در اصل فاندینگ ریت به این منظور طراحی شده است تا تریدرها را تشویق کند که به سمت موقعیتهایی بروند که قیمت قرارداد دائمی را مطابق با بازارهای اسپات (spot markets) حفظ میکنند.
از نظر عملکرد تاریخی، فاندینگ ریت ارز دیجیتال تمایل به ارتباط با روند کلی دارایی دارند. این امر نشاندهنده این نیست که فاندینگ ریت بر بازارهای اسپات حکم میکند، بلکه برعکس این امر را نشان میدهد.
نمودار زیر همبستگی بین فاندینگ ریت و قیمتهای بیت کوین در یک دوره ۳۰ روزه را نشان میدهد:
نمودار ۱: همبستگی میان فاندینگ ریت و تغییر در قیمتهای بیت کوین: دادههای جمع آوری شده از ۲۰ دسامبر ۲۰۱۹ تا ۲۰ ژانویه ۲۰۲۰.
همانطور که در نمودار بالا نشان داده شده است، از آغاز سال تا کنون با افزایش قیمت بیت کوین، فاندینگ ریت نیز دو برابر شده است. افزایش فاندینگ ریت، معاملهگران را ترغیب میکند که به قراردادهایی که موقعیت لانگ دارند بپردازند؛ بنابراین قیمتها مطابق با بازارهای اسپات حفظ میشوند.
مقایسه عملکرد تاریخی فاندینگ ریت در پلتفرمهای مشتقات دیجیتالی
در حال حاضر، هفت صرافی برجسته جهان قراردادهای دائمی را به کاربران خود ارائه میدهند. به طور کلی، تریدرها پلتفرمهایی را ترجیح میدهند که کمترین میزان فاندینگ ریت را ارائه دهند چرا که فاندینگ ریت میتواند تأثیر قابل توجهی روی سود یا زیان داشته باشد.
در این قسمت یک مقایسه کلی از فاندینگ ریت معاملات آتی بیت کوین در صرافیهای برجسته ارائه دادهایم:
نمودار ۲: عملکرد تاریخی فاندینگ ریت پلتفرمهای برجسته در یک دوره ۳۰ روزه. دادههای جمع آوری شده از ۲۱ دسامبر ۲۰۱۹ تا ۲۱ ژانویه ۲۰۲۰
به طور میانگین فاندینگ ریت در صرافیهای بزرگ ۰/۰۱۵ درصد است. همانطور که اشاره کردیم این نرخها بر اساس تغییرات قیمت دارایی آن متفاوت خواهد بود.
طبق گفته وبسایت اسکیو، عملکرد تاریخی فاندینگ ریت در بایننس فیوچرز با میانگین ۰/۰۰۹۴ درصد، کمتر از متوسط این بازار است. به عنوان مثال، یک معاملهگر ۹/۶ دلار برای یک موقعیت ۱۰۰۰۰۰ دلاری در بایننس فیوچرز پرداخت میکند، در حالی که در پلتفرمهای دیگر، فاندینگ ریت میتواند ۱۰ تا ۲۰ درصد بیشتر باشد.
سخن آخر
شاخص فاندینگ ریت مفهوم جدیدی است که تنها در قراردادهای آتی دائمی وجود دارد. از آنجا که وجود این شاخص برای قراردادهای آتی دائمی بسیار حیاتی است، به نظر میرسد توضیحاتی اضافی و مختصر در مورد آن لازم باشد.
ساخت چارچوب ذهنی صحیح در معامله گری
“بزرگترین دشمن شما در معامله گری همان کسی است که هر روز صبح در آینه او را میبینید.” (جسیکا شوارتزر)
احساسات و عواطفی که در زندگی عادی ما را ممتاز میکنند در بورس برای ما مشکلساز میشوند. معامله گران زیادی تنها به این دلیل که متوجه نشدند چه الگوی ذهنی اشتباهی دارند و عملاً چه چیزی باعث شده تا در بازار بورس موفق نشوند برای همیشه از بازار خداحافظی کردند. اگر ندانیم مشکل کارمان کجاست هرگز نمیتوانیم آن را حل کنیم.
تفاوت روانشناسی بازار و روانشناسی معامله گری
روانشناسی بازار بورس و روانشناسی معامله گر دو مطلب کاملاً مجزا از یکدیگر هستند. در روانشناسی بورس یا بهتر بگویم رفتار شناسی بازار شما به بررسی رفتار سهام میپردازید؛ اما در روانشناسی معامله گر شما به موضوع شناخت خود و تغییر الگوهای ذهنی اشتباهتان خواهید پرداخت.
داشتن چارچوب ذهنی اشتباه در هنگام ورود به بازار بورس چیزی کاملاً طبیعی است. چرا که ما سعی میکنیم بازار را همانگونه که دنیای اطرافمان را درک میکنیم، درک کنیم.
طرز تفکر و انتظارات ما از بازار در هنگام ورود به آن میتواند مانند یک مانع منجر به شکست ما در بازار شود. اولین مرحله در برطرف کردن این موانع شناخت خود است. اگر ما ندانیم که چه رفتارها و تفکرات اشتباهی داریم هرگز نمیتوانیم آنها را اصلاح کنیم چون حتی از وجودشان باخبر هم نیستیم.
ما در این مقاله ابتدا به شناخت چارچوبهای ذهنی اشتباه فعلی میپردازیم و بعد جایگزین آنکه چارچوب صحیح و حرفهای هست را معرفی میکنیم و درنهایت تکنیکی که منجر به جایگزین کردن آنان باهم میگردد را به شما آموزش خواهیم داد. امیدوارم که سرمایه گذاری در بازار بورس برای شما به کاری موفقیتآمیز تبدیل گردد.
ناسازگاری ادراکی در بازارهای مالی
ویژگیهای انسان اقتصادی که در تئوریهای کلاسیک اقتصاد در نظر گرفتهاند انسانی است که در معاملاتش منطقی، عقلانی، بیاحساس و کاملاً منفعتطلب است و هدفی جز استفاده مادی و منفعت جاری خود ندارد. میداند دقیقاً به دنبال چیست و با طمع، ترس، تردید یا وحشتزدگی کاملاً غریبه است؛ اما حیف که انسان واقعی حتی از دور شباهتی به این موجود تخیلی ندارد.
مثال فرض کنید شما و یک نفر غریبه درمجموع ۱۰۰ یورو هدیه بگیرید. به شرطی که غریبه تعیین کند که هرکدام از شما چه مقدار از این پول را بردارید و شما هم آن را قبول یا رد کنید و اگر شما نپذیرید به هیچکدام از شما چیزی نمیرسد.
خب احتمالاً با تقسیم ۵۰-۵۰ بین هر دو نفر کاملاً موافقید و منصفانه به نظرتان میآید اما اگر طرف مقابل بگوید ۷۰ درصد سهم خودش و ۳۰ درصد هم برای شما آن موقع چه؟
احتمالاً نمیپذیرید تا به قیمت از دست دادن سهم خودتان درس عبرتی به آن انسان حریص بدهید؛ اما انسان اقتصادی به هیچ عنوان چنین احساساتی ندارد و در تمام حالات حتی اگر فقط قرار باشد یک یورو هم به او برسد میپذیرد چون به هر حال از هیچی بهتر است.
برای همین ما نیاز به داشتن یک چارچوب سفت و سخت برای محافظت در مقابل احساسات، برای موفقیت در بازار بورس یا سرمایه گذاری در هر نوع بازار مالی داریم. دانشمندان فرآیندی که در آن شخص موفق نمیشود بین احساسات و عواطف خود با اهداف منطقی که دارد هماهنگی ایجاد کند را ناسازگاری ادراکی نامیدهاند؛ که در واقع با داشتن حس بد همراه است و معمولاً باعث میشود که اطلاعاتی را که با سیستم ارزش ما هماهنگ نیست بهطور خودکار حذف کنیم.
آندره کوستالونی میگوید: “ده درصد از عکسالعملها در بورس مبتنی بر واقعیتهای اقتصادی است و مابقی آن در حیطه روانشناسی است.”
ساخت چارچوب ذهنی صحیح در معاملهگری
گام اول: تهیه یک ژورنال ثبت حالات روحی و روانی در هنگام معاملات
خب حال که میدانیم عواطف و احساسات ما منجر به خطاهای ما در معامله گری میگردند و هیچکدام از ما حتی شبیه به انسان اقتصادی گفتهشده در تئوریهای اقتصاد کلاسیک نیستیم بهتر است آنها را بشناسیم و کنترلشان کنیم.
اولین مرحله در هر تغییر خودشناسی است. وقتی میخواهیم تغییر کنیم باید بدانیم که قرار است چه چیزهایی را تغییر دهیم. افکار و عقایدی را که با اهداف ما هم سو نیستند بشناسیم. این کار خیلی هم راحت نیست بهترین روشی که میتوان برای این موضوع داشت تهیه یک ژورنال ثبت حالات روحی و روانی در هنگام معاملات است.
قوانینی برای خرید و فروش خودتان مشخص کنید و یا ممکن است استراتژی از قبل داشته باشید. بهتر است استراتژیتان ترکیبی از تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال و رفتارشناسی سهام باشد. با پول کم این آزمایش را انجام دهید و سعی کنید تنها نکته مهم برایتان خرید و فروش صحیح بر اساس استراتژیتان باشد.
میتوانید یک برگه را بردارید و در آن جدولبندی کنید. در ستونی از جدول سهامی که خریدهاید بنویسید و در ستونی دیگر قیمتهای ورود و خروجتان را بنویسید. همچنین ستون سومی در نظر بگیرید تا بتوانید حالات روحی خود را در زمان انجام آن معامله بنویسید.
ساخت چارچوب ذهنی صحیح در معامله گری – پارسیان بورس
آیا استرس داشتید؟ آیا ترسیده بودید؟ و یا اینکه طمع کارانه به دنبال سودی بیشتر از مقدار سودی که استراتژیتان برای شما به ارمغان آورده بودهاید.
سعی کنید ژورنالی تغییر احساسات بازار که برای این کار میسازید ساده و قابل فهم باشد. اکثر مواقع به خاطر سختی پر کردن این ستونها افراد تمایل چندانی به انجام و ادامه بلندمدت آن ندارند. اگر چنین حالتی دارید مثل ترس، طمع، هیجان، استرس و … در همان لحظه آنها را ثبت کنید و ذهن فراموشکار انسانی نسپارید. برای تشخیص بهتر این خطاهای ذهنی و معامله گری پیشنهاد میکنم مقاله «روانشناسی معامله گری کلید رسیدن به سود مستمر» را مطالعه کنید.
بعد از اینکه توانستید الگوهای اشتباه خود را تشخیص دهید (همان چیزهایی که مانع از انجام درست استراتژیتان میشود)، حال زمان تغییر آنها میرسد است.
گام دوم: داشتن یک استراتژی مناسب در معامله گری
انسان هرگز نمیتواند بیاحساس باشد اما داشتن یک چارچوب ذهنی درست و سفت و سخت که قبلاً تستشده باشد و بازدهی خود را ثابت کرده باشد میتواند از دخیل شدن احساسات در تصمیماتمات معامله گری جلوگیری کند، که همین تفاوت معامله گران حرفهای و مبتدی است؛ چرا که آنها نیز همچون سایر انسانها دارای احساسات هستند اما با داشتن نظم و چارچوب درست مانع از تأثیر این احساسات بر معاملاتشان میشوند.
در بازار بورس و سایر بازارهای مالی اکثر مردم احساساتی عمل میکنند چون سرمایه آنها در معرض خطر است و سختی آن عاقل بودن شماست.
جان مینارد کینز میگوید: «چیزی سختتر از این نیست که در دنیایی دیوانه، بخواهی عاقلانه رفتار کنی»
چارچوب صحیح به معنای داشتن انتظارات درست و بهجا از بازار و همچنین تفکر درست راجع به نحوه موفقیت یک فرد است.
شما قرار نیست که بتوانید نتیجه هر معامله را درست پیشبینی کنید. شما نیاز ندارید که در همه معاملاتتان سود کنید. ضرر جزء جداییناپذیر معامله گریست و هرگز نمیتوانید آن را حذف کنید. به شخصه زمانی معامله گریم متحول شد که یک جمله را از کتاب معامله گر منضبط نوشته مارک داگلاس خواندم که میگفت: “زیانت را بپذیر در غیر این صورت باید تمام پارامترهای تأثیرگذار بر قیمت سهم را بشناسی مثل احساسات و عواطف سهامداران آن و دلایلی که میخواهند سهامشان را بفروشند و هزاران پارامتر دیگر که عملاً غیرممکن است.”
ما نمیتوانیم نتیجه یک معامله را پیشبینی کنیم. درواقع نتیجه یک معامله کاملاً تصادفی است. حال شاید با خود بگویید پس چه نیازی به تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال و یا مدیریت سرمایه داریم زمانی که نمیتوانیم نتیجه یک معامله را پیشبینی کنیم.
درست است که نمیتوانیم نتیجه یک معامله را پیشبینی کنیم اما میتوانیم با رعایت یک استراتژی خاص و استفاده از تحلیلهای نامبرده شانس موفقیت خود را افزایش دهیم. حال میتوان گفت با داشتن شانس بیشتر در تعداد معاملات بالا این موضوع قابل پیشبینی هست که تعداد پیروزیهایمان بیشتر از شکستهایمان باشد.
پس دو اعتقاد را به یاد داشته باشیم اول اینکه نتیجهای هیچکدام از معاملات بهتنهایی قابل پیشبینی نیست؛ دوم اینکه نتیجه تعداد بالایی از معاملات در صورت داشتن یک استراتژی مناسب و رعایت آن به نفع ما خواهد بود.
تغییر چارچوب ها و عقاید اشتباه در معاملهگری بازار بورس
با شناسایی رفتارها و الگوهای اشتباه در معامله گری میتوانیم آنها را با تکنیکی که مارک داگلاس به آن خود انضباطی میگوید تغییر دهیم و الگوها و عقاید درست را جایگزین آنها کنیم.
خود تغییر احساسات بازار انضباطی تکنیکی ساده اما کاربردی است. اگر شما از تاریکی ترس داشته باشید راهکار مقابله با آن چیست؟ درست است باید خود را در دل تاریکی شب قرار دهید تا کمکم متوجه شوید که چیزی برای ترسیدن وجود ندارد. به زبان عامیانه میگویند با ترس خود روبهرو شوید. اگر شما مدتی کاملاً برخلاف باورتان عمل کنید بهتدریج انرژی نهفته در باورتان تضعیف شده و جای خود را به باور جدید میدهد. حال زمانی که باورها و ترسهای اشتباه خود را شناسایی کردهاید زمان تغییر آن است.
راهکارهای تغییر چارچوب ها و عقاید اشتباه در معامله گری
بر خلافشان عمل کنید. البته این کار را با پول کم انجام دهید مثلاً جایی که وسوسه میشوید برخلاف استراتژیتان سهامتان را بفروشید دست نگهدارید به هر قیمتی که شده با آن مقابله کنید البته چون سرمایه شما در این مرحله کم است احتمالاً بهراحتی بتوانید کار درست را انجام دهید. پس از انجام کار درست برای دفعات متوالی خواهید دید که نتایج بهتری کسب میکنید و درنتیجه باور مربوط به ترستان برای انجام کار اشتباه از بین میرود و جای خود را به باور صحیح میدهد.
ساخت چارچوب ذهنی صحیح در معامله گری – پارسیان بورس
پیشنهاد من همواره به دانشآموختگانی که به آنان معامله گری در بازار بورس را آموزش میدهم این است که ۲۰ تا ۳۰ معامله اول خود را با مقدار کمی پول انجام دهند. مقداری که سود و زیانش به هیچ عنوان اهمیتی برایشان نداشته باشد. خب وقتی سود و زیان برایتان مهم نباشد راحتتر میتوانید به درست معامله کردن فکر کنید. زمانی که ۳۰ معامله درست انجام دهید عملاً برخلاف تمام باورهای اشتباهات گذشتهتان عمل کردهاید. این کار سه نتیجه فوق العاده دارد:
اول اینکه انرژی باورهای غلطتان تخلیهشده و چارچوب صحیح معاملهگری در شما شکل میگیرد.
دوم اینکه با دیدن نتایج شما به اعتمادبهنفس دست پیدا میکنید و میدانید تنها با انجام همین کار میتوانید همیشه سودآور باشید. زمانی که اعتمادبهنفس درون شما به وجود آید ترس از بین میرود و ترس سرمنشأ تمام خطاهای معامله گری است.
سومین اثر شگفتانگیز آن تبدیلشدن معامله گری صحیح برای شما به یک عادت است. زمانی که در تعداد بالا این کار را تکرار کردهاید معامله گری از سطح خودآگاه شما وارد ناخودآگاهتان میگردد و درنتیجه شما به یک معاملهگر منضبط و حرفهای تبدیل میشوید.
سخن پایانی
در پایان میخواهم بگویم که موفقیت در معامله گری نیازمند تلاش و پشتکار فراوان است. برای یادگیری و سرمایه گذاری حتماً از اساتیدی استفاده کنید تا به شما آموزش بورس و سرمایهگذاری در آن را ارائه دهند، چرا که گذراندن این مسیر به تنهایی کار سخت و دشواری است.
هرگز ناامید نشوید به گفته وینستون چرچیل: “موفقیت به معنای افتادن در ورطه شکست بدون از دست دادن اشتیاق است.”
هیچ راهی برای یکشبه پولدار شدن نیست و تنها با تلاش و پشتکار و آموزش بورس به روش صحیح و حرفهای است که موفقیت حاصل میشود. برای خود هدفگذاری کنید اما واقعگرایانه و برای رسیدن به آن برنامهریزی کنید کتاب بخوانید و پیشرفت کنید. معامله گری چیزی بسیار فراتر از تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی است. درواقع معامله گری یک سبک زندگی است.
روانشناسی بازار چیست و چطور در سرمایه گذاری تاثیر می گذارد؟
برداشت مردم از بازار، مستقیما بر روند قیمتگذاری سهام تأثیر میگذارد. روانشناسی بازار یا همان Market Psychology احساسی کلی در بین فعالان بازار است که آنها را وادار به خرید یا فروش میکند. به همین دلیل، ما همواره با دو نوع روند کلی مواجه هستیم. یک روند صعودی با احساس و انتظارات مثبت که با خوشبینی و امیدواری همراه است؛ در مقابل، روند نزولی که با احساس و انتظارات بدبینانه، با اضطراب و ترس ارتباط دارد. در این متن قصد داریم روانشناسی بازار را مورد مطالعه قرار دهیم و بدانیم که این مسئله چطور در سرمایهگذاری تأثیر میگذارد.
روانشناسی بازار چیست؟
همانطور که گفتیم، روانشناسی بازار به رفتارهای غالب و احساسات جمع شرکتکنندگان بازار در هر برهه از زمان، اشاره دارد. این اصطلاح اغلب توسط رسانههای مالی و تحلیلگران برای توضیح حرکت بازار استفاده میشود. به بیان دیگر، روانشناسی بازار رفتار کلی یک بازار را بر اساس عوامل عاطفی و شناختی در شبکه توصیف میکند و نباید آن را با روانشناسی معاملهگری (trader psychology) اشتباه گرفت. روانشناسی معاملهگری به همین عوامل اشاره دارد اما فقط یک فرد را مورد بررسی قرار میدهد. در واقع، روانشناسی معاملهگری جنبههای مختلفی از شخصیت و رفتارهای فرد را نشان میدهد که بر اعمال معاملاتی او، تأثیر میگذارند.
درک بیشتر روانشناسی بازار
روانشناسی بازار بهعنوان یک نیروی قدرتمند در نظر گرفته میشود و ممکن است با اصول یا رویدادهای خاصی توجیه شود. بهعنوان مثال، اگر سرمایهگذاران بهطور ناگهانی اعتماد خود به سلامتی اقتصاد را از دست بدهند و تصمیم بگیرند که از خرید سهام عقبنشینی کنند، شاخصهایی که قیمتهای کلی بازار را دنبال میکنند، سقوط خواهند کرد.
طمع، ترس، انتظارات بیش از حد و شرایط شاخص بورس همه عواملی هستند که در روانشناسی کلی بازار نقش مهمی دارند. تاثیر این حالات ذهنی در «ایجاد خطر» و «ریسککردن» بهصورت دورهای، یا به عبارت دیگر، دورههای رونق و سقوط در بازارهای مالی، کاملا مستند است.
چرا روانشناسی بازار اهمیت دارد؟
ماهیت روانشناسی بازار نشان میدهد که هر روند معینی، ممکن است بیش از سود یا زیان اساسی در ارزش سهام، نشانگر احساسات در بازار باشد. در کنار این مسئله، ما با توجه به روانشناسی بازار، میتوانیم شناختی از خودمان بهعنوان یک سرمایهگذار نیز بهدست آوریم. در اینجا خواهیم دانست که ما مدیریت سرمایه خود را بهدرستی انجام میدهیم یا یک سرمایهگذار احساسی هستیم.
عوامل مهم در پیش بینی روانشناسی بازار سرمایه
برای پیشبینی درست روانشناسی بازار، باید توجه زیادی به رفتار معاملهگران داشته باشیم. مهم است که بدانیم افراد با خوشبینی به تابلوهای بورس نگاه میکنند یا بدبینی در احساس آنها موج میزند. البته هر دو این احساسات در حالت افراطی، سبب زیان افراد خواهد شد. خوشبینی زیاد، حرص و طمع فراوان برای افراد به ارمغان آورده و ناامیدی و یأس نیز به تغییر احساسات بازار عکسالعملهای هیجانی منجر خواهد شد.
از طرفی، شاخص بورس نیز تأثیر قابل توجهی بر این رفتارها دارد. زمانی که شاخصها بهشدت سقوط کرده، اعداد منفی و قرمز رنگ را نشان بدهند، افراد با دید منفی برنامهریزی خواهند کرد که غالبا به خرید و فروشهای سریع و هیجانی ختم میشود. بدیهی است که زمان مثبت بودن شاخص بورس و نمایان شدن رنگهای سبز، این داستان برعکس پیش خواهد رفت. به همین خاطر، مهم است که با داشتن یک استراتژی مشخص و برنامهریزیشده، پیشبینی خود را بهبود بخشیم.
تأثیر تحقیقات روانشناسی بازار برای سرمایهگذاری
مطالعات زیادی در مورد تأثیر روانشناسی بازار بر عملکرد و بازده سرمایهگذاری انجام شده است. در این میان، نظرات اقتصاددان آموس توورسکی و روانشناس برنده جایزه نوبل، دانیل کانمن، بسیار مهم بوده است. آن ها اولین کسانی بودند که نظریه «بازار متداول و کارآمد» را به چالش کشیدند. آن ها این تصور را که انسان در بازارهای مالی همیشه بر اساس اطلاعات عمومی و مربوط به قیمتها تصمیم منطقی میگیرد، قبول نکردند.
آن ها با رد این مفهوم، پیشگام حوزه اقتصاد رفتاری شدند. نظریهها و مطالعات آن ها بر شناسایی خطاهای سیستماتیک در تصمیمگیری انسان متمرکز است که ناشی از سوگیریهای شناختی مانند ترسِ ازدستدادن، تعصبات بیش از حد و ترس از عملکرد اشتباه است. کار آن ها بهطور گستردهای مورد پذیرش قرار گرفته و برای استراتژیهای سرمایهگذاری، تجارت و مدیریت پرتفوی بهکار رفته است.
روانشناسی بازار بورس
سرمایهگذاری در بازار بورس، یک تجارت پرریسک و اغلب، با پاداش بالا است. در حالی که اکثر سرمایهگذاران کوچک این فرصت را در بازارهای سهام از دست میدهند، درصد کمی از سرمایهگذاران موفق به ایجاد ثروت گسترده از بازارهای سهام شدهاند. مشکل چیست؟
همانطور که اشاره کردیم، نکته کلیدی در اینجا توجه به روانشناسی بازار بورس و رفتارشناسی سرمایهگذاران بورس است. توجه به روانشناسی این دو مسئله، مطالعه ذهن، نحوه عملکرد بازار و چگونگی تأثیر آن بر رفتار افراد را مورد توجه قرار داده است. بررسی روانشناسی این دو مهم، قسمت بزرگی از سرمایهگذاری در بورس سهام را تشکیل داده و اگر بهخوبی درک شود، میتواند به جلوگیری از عقبماندگیهای مالی کمک کند.
در این بین، توجه به امور مالی رفتاری و ثبت علمی رفتارهای انسانی، توانسته است شکاف بین تئوری و عمل را در روانشناسی بازار بورس، از بین ببرد. در اصل، برای ورود و سرمایهگذاری در بازار بورس، تنها تکیه بر این اصطلاح که «برندگان متفاوت فکر میکنند» کافی نیست. اگر بدون دانش کافی از این اصل، خود را در وضعیتی قرار دهید که آیندهتان را به خطر بیندازد، روزهای سختی پیش رو خواهید داشت. به همین دلیل است که تیم تخصصی دانشکده بورس با برگزاری دوره های آموزشی بورس، آماده خدمترسانی به علاقهمندان این زمینه است.
چند نمونه از رفتارهای سرمایهگذاران در بازار بورس
از آنجایی که روانشناسی رفتار سرمایهگذاران، با روانشناسی بازار بورس در هم تنیده است، لازم دانستیم با مرور چند نمونه از آن ها، شما را با این محیط بیشتر آشنا کنیم.
سرمایهگذاران فعال
سرمایهگذاران فعال بازار سهام از استراتژی سرمایهگذاری استفاده میکنند که شامل خرید و فروش مداوم است. آن ها معمولا روندهای بلندمدت را کنار گذاشته و بر سودهای کوتاهمدت تمرکز میکنند.
سرمایهگذاران منفعل
سرمایهگذاران منفعل بورس برای مدت طولانی از استراتژی خرید و نگهداری استفاده میکنند و به دنبال سود بردن از تغییرات کوتاهمدت یا زمانبندی خاص در بازار نیستند.
سرمایهگذاران احساسی
سرمایهگذاران احساسی را در هر دو دسته قبلی میتوان دید. این افراد، همواره در پی اخبارهای مربوط به سهام هستند و حتی با کوچکترین خبرهای منفی، واکنشهای لحظهای و سریعی دارند. در برخی موارد حتی از بررسی قیمت سهام ترس دارند یا با سودی که هنوز تحقق نیافته، خوشحال میشوند. این افراد معمولا سرمایهگذاری مناسبی در بازار بورس ندارند.
سه کتاب روانشناسی بازار
کتاب معامله گر منضبط نوشته مارک داگلاس
نویسنده در این کتاب معتقد است که 80 درصد پیروزی ما در معاملات ریشه در مسائل روانی داشته و تنها 20 درصد آن مربوط به تحلیلهای تکنیکال و فنی است.
کتاب جادوگران بازار نوین
کتاب متشکل از سخنان افرادی است که بهطور فعال در بازار سرمایه کار میکنند و بهطور مشترک، مهارت و انضباط را لازمه موفقیت در بازار سهام میدانند.
کتاب چرا می برید؟ چرا می بازید؟
نویسنده کتاب، fred C kelly، بر این باور است که برای موفقیت باید برخلاف جهت بازار حرکت کرد. او این ادعا را در 8 بخش مختلف توضیح داده است.
در نهایت، روانشناسی بازار، تأثیر مستقیمی در سرمایهگذاری افراد در بازار بورس و سهام داشته و خواهد داشت. ازاینرو، با داشتن دانش کافی در مورد اینکه روانشناسی بازار چیست، خواندن چند کتاب روانشناسی بازار و استفاده از دورههای آموزشی بورس، مانند دوره تحلیل تکنیکال و دوره تحلیل بنیادی، میتوانید بهترین تصمیم ها را در معاملات خود بگیرید.
بازگشت احساسات بازار به ناحیه «ترس شدید»؛ بیت کوین به ۱۵هزار دلار سقوط میکند؟
شاخص ترس و طمع بیت کوین امروز روی سطح ۲۱ قرار دارد که نشاندهده وضعیت «ترس شدید» در بازار ارزهای دیجیتال است. برخی از سرمایهگذاران دورههای ترس شدید را بهترین زمان برای خرید واحدهای جدید و ورود به بازار میدانند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، روز گذشته قیمت بیت کوین تا حوالی ۱۹٬۸۰۰ دلار پایین آمد و تلاشهای قیمت برای بازگشت به تغییر احساسات بازار بالای ۲۰٬۰۰۰ دلار ناموفق بود؛ تا جایی که کندل امروز زیر سطح ۲۰٬۰۰۰ دلار باز شده است.
روز جمعه نرخ بیکاری در آمریکا برای ماه اوت (مرداد) منتشر شد که نشان میدهد این شاخص از ۳.۵درصد در ماه ژوییه (تیر) به ۳.۷درصد در ماه اوت افزایش یافته است. آمارهای جدید از بازار کار آمریکا بهطور همزمان به بازار سهام ایالات متحده و ارزهای دیجیتال ضربه زد؛ در حالی که کارشناسان انتظار داشتند «کاهش نرخ بیکاری» در این کشور به ارزهای دیجیتال ضربه وارد کند.
آمارهای تازه نشان میدهد که در طول ماه اوت (مرداد) در بخش غیرکشاورزی آمریکا، ۳۱۵٬۰۰۰ شغل جدید ایجاد شده و این در حالی است که انتظار میرفت طی این مدت ۳۵۰٬۰۰۰ شغل تازه در ایالات متحده ایجاد شود. جروم پاول (Jerome Powell)، رئیس بانک مرکزی آمریکا، پیشتر هشدار داده بود از آنجایی که فدرال رزرو با تشدید سیاستهای پولی انقباضی در حال مقابله با تورم است، رشد اقتصادی در این کشور کند شده و نرخ بیکاری احتمالاً افزایش پیدا خواهد کرد.
پاول در تاریخ ۲۶ اوت (۴ شهریور) نیز در جریان یک سخنرانی، به تداوم روند اجرای سیاستهای پولی انقباضی در این کشور اشاره کرده بود. در همان روز بود که بیت کوین روند نزولی جدید خود را آغاز کرد و قیمت به زیر ۲۱٬۰۰۰ دلار رسید.
شاخص ترسوطمع اکنون در ناحیه ترس شدید قرار دارد و با وجود این، برخی از سرمایهگذاران دورههای ترس شدید را بهترین زمان برای خرید واحدهای جدید و ورود به بازار میدانند.
شاخص ترسوطمع ارزهای دیجیتال.
بیت کوین به ۱۵هزار دلار سقوط میکند؟
مکس گوخمن (Max Gokhman)، مدیر ارشد بخش سرمایهگذاری مؤسسه آلفاترای (AlphaTrAI)، معتقد است بهترشدن وضعیت بازار کار در آمریکا ممکن است باعث کاهش عمیقتر بیت کوین و سقوط قیمت تا ۱۵٬۰۰۰ دلار شود.
او پیشتر گفته بود اگر آمار مربوط به ماه اوت (مرداد) قویتر از حد انتظار باشد، فدرال رزرو با پشتوانه بیشتری سیاستهای پولی انقباضی خود را دنبال خواهد کرد و در نتیجه، احتمالاً قیمت بیت کوین بیش از پیش سقوط خواهد کرد؛ اتفاقی که برعکس آن درباره آمار بازار کار آمریکا رخ داد، اما باز هم شرایط طوری پیش رفت که قیمتها با کاهش مواجه شدند.
پیتر شیف (Peter Schiff)، از منتقدان سرشناس بیت کوین، حدود یک هفته پیش در توییتر خود یک نظرسنجی برگزار کرده و از دنبالکنندگانش پرسیده بود که آیا خریداران زیر ۲۰٬۰۰۰ دلار بیت کوین زودتر خسته میشوند یا فروشندگان بالای ۲۰٬۰۰۰ دلار.
بیشتر پاسخدهندگان معتقد بودند خریداران زیر ۲۰٬۰۰۰ دلار زودتر ناامید خواهند شد و شیف هم از این نتیجه برای حمایت از دیدگاه نزولی خود نسبت به بیت کوین استفاده کرد. گفتنی است او ابتدای سال ۲۰۲۲ پیشبینی کرده بود که احتمالاً قیمت بیت کوین به زیر ۱۰٬۰۰۰ دلار خواهد رسید.
دیدگاه شما