دو نوع واگرایی


انواع واگرایی مخفی در تحلیل تکنیکال با مثال های کاربردی

در این مقاله ابتدا به تعریف واگرایی مخفی و فرم شماتیک کلی آن پرداخته می شود، سپس در ادامه، مثال هایی کاربردی از بازار سرمایه تشریح می شوند. در پایان این مقاله نیز به مواقعی پرداخته می شود که تحلیل گران در تشخیص واگرایی مخفی دچار خطا می شوند. اگر شما نیز قصد دارید به طور کامل با این مبحث آشنا شوید، مطالعه این مقاله را از دست ندهید.

واگرایی مخفی چیست ؟

واگرایی به حالتی گفته می شود که در آن قیمت برخلاف اندیکاتور حرکت می کند. در صورتی که واگرایی در انتهای روند اتفاق بیفتد، به آن واگرایی معمولی (Regular Divergence یا به اختصار RD) گفته می شود و در صورتی که واگرایی در انتهای اصلاح قیمتی به وقوع بپیوندد، به آن واگرایی مخفی (Hidden Divergence یا به اختصار HD) گفته می شود.

در صورتی که در محدوده اصلاحی یک روند صعودی بزرگ، اندیکاتور کف پایین تر ثبت کند اما قیمت به کف پایین تر نرسد و کف بالاتر ثبت کند، واگرایی مخفی مثبت به وقوع می پیوندد. همانطور که از نام این نوع واگرایی مخفی مشخص است، پس از وقوع آن می توان افزایش تقاضا و به تبع آن رشد قیمت را انتظار داشت. در شکل 1 فرم شماتیک کلی واگرایی مخفی مثبت آورده شده است.

نکته مهمی که باید به آن توجه داشت، این می باشد که در واگرایی مخفی مثبت، باید قیمت حتما از یک سقف بالاتر نسبت به سقف قبلی به طور موقت بریزد و اگر غیر از این باشد نمی توان نام آن را واگرایی مخفی مثبت گذاشت (منظور این می باشد که مطابق شکل 1، سقف دوم باید حتما بالاتر از سقف اول قرار گیرد).

فرم شماتیک واگرایی مخفی مثبت

شکل 1- فرم شماتیک کلی واگرایی مخفی مثبت

در صورتی که در محدوده اصلاحی یک روند نزولی بزرگ، اندیکاتور سقف بالاتر ثبت کند اما قیمت نتواند به سقف قبلی خود برسد و سقف بعدی را پایین تر از سقف قبلی ثبت کند، واگرایی مخفی منفی به وقوع می پیوندد. همانطور که از نام این نوع واگرایی مخفی مشخص است، پس از وقوع آن می توان افزایش عرضه و به تبع آن افت قیمت را انتظار داشت. در شکل 2 فرم شماتیک کلی واگرایی مخفی منفی آورده شده است.

نکته مهمی که باید به آن توجه داشت، این می باشد که در واگرایی مخفی منفی، باید قیمت حتما از یک کف پایین تر نسبت به کف قبلی به طور موقت رشد کند و اگر غیر از این باشد نمی توان نام آن را واگرایی مخفی منفی گذاشت (منظور این می باشد که مطابق شکل 2، کف دوم باید حتما پایین تر از کف اول قرار گیرد).

فرم شماتیک واگرایی مخفی منفی

شکل 2- فرم شماتیک کلی واگرایی مخفی منفی

مثال های کاربردی از واگرایی مخفی مثبت و منفی

در شکل 3 نمودار قیمت شرکت نیروکلر با نماد شکلر در مقیاس لگاریتمی و تایم فریم هفتگی آورده شده است. همانطور که ملاحظه می کنید وقتی که در یک روند صعودی در اصلاح قیمتی هستیم، هیستوگرام اسیلاتور Macd کف پایین تر ساخته اما نمودار قیمت با آن مخالفت کرده و کف بالاتر می سازد که این موضوع منجر به وقوع واگرایی مخفی مثبت می شود و به تبع آن قیمت توانسته در کمتر از 40 روز از 1300 تومان تا 2100 تومان رشد کند و بازدهی 61/5 درصدی ثبت کند.

واگرایی مخفی مثبت

شکل 3- واگرایی مخفی مثبت در نماد شکلر در مقیاس لگاریتمی و تایم فریم هفتگی

به عنوان یک مثال دیگر از واگرایی مثبت مخفی به نمودار قیمت شرکت کارت اعتباری ایران کیش با نماد رکیش در مقیاس لگاریتمی و تایم فریم روزانه می پردازیم. همانطور که ملاحظه می کنید در یک محدوده اصلاحی از یک روند صعودی، هیستوگرام اسیلاتور Macd کف پایین تر ساخته اما نمودار قیمت با آن مخالفت کرده و کف بالاتر می سازد. به تبع این موضوع قیمت توانسته در مدت زمان 2 ماه از 340 تومان تا 550 تومان رشد کند و بازدهی 61/8 درصدی ثبت کند.

واگرایی HD چیست ؟

شکل 4- واگرایی مخفی مثبت در نماد رکیش در مقیاس لگاریتمی و تایم فریم روزانه

در شکل 5 که مربوط به نمودار قیمت سهام شرکت صنایع آذرآب با نماد فاذر می باشد، همانطور که ملاحظه می کنید در محدوده اصلاحی یک روند نزولی، اسیلاتور استوکاستیک سقف بالاتر ساخته اما نمودار قیمت با آن مخالفت کرده و سقف پایین تر ساخته است. این موضوع موجب وقوع واگرایی مخفی منفی در این اسیلاتور شده و به تبع آن در حدود 2 ماه قیمت از 380 تومان تا 220 تومان افت کرده است (42 درصد افت قیمت).

واگرایی منفی مخفی

شکل 5- واگرایی مخفی منفی در نماد فاذر در مقیاس لگاریتمی و تایم فریم روزانه

آیا صرفا با مشاهده واگرایی مخفی می توان در بازارهای مالی معامله کرد ؟

پاسخ این سوال با قاطعیت خیر می باشد. اگر بخواهید فقط با مشاهده واگرایی مثبت مخفی نسبت به خرید سهم و یا با مشاهده واگرایی منفی مخفی نسبت به فروش اقدام کنید، احتمال اینکه با زیان روبرو شوید بسیار زیاد است. بنابراین توصیه می شود حتما در کنار واگرایی مخفی از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال (مانند خط روند، الگوهای کلاسیک، الگوهای هارمونیک و …) نیز استفاده نمایید تا بتوانید به درستی حد ضرر و اهداف قیمتی را مشخص نمایید.

دلایل رایج تشخیص اشتباه واگرایی مخفی در میان تحلیل گران

در ادامه به 3 دلیل رایجی که تحلیل گران در تشخیص واگرایی مخفی دچار اشتباه می شوند، پرداخته می شود :

1- تشخیص ندادن درست روند اصلی

رایج ترین اشتباهی که تحلیل گران در تشخیص واگرایی HD مرتکب می شوند، این می باشد که روند اصلی بازار را (روند صعودی یا نزولی) به درستی تشخیص نمی دهند. در واگرایی مخفی مثبت، حتما در محدوده اصلاحی یک روند صعودی اصلی، قیمت باید از یک سقف بالاتر نسبت به سقف قبلی خود وارد اصلاح شود (به سقف دوم و اول در شکل 1 مراجعه شود) و در واگرایی مخفی منفی نیز باید در محدوده اصلاحی یک روند نزولی اصلی، قیمت حتما از یک کف پایین تر نسبت به کف قبلی خود وارد اصلاح شود (به کف دوم و اول در شکل 2 مراجعه شود)، در صورتی که غیر از این باشد نمی توان نام آنها را واگرایی های مخفی گذاشت.

در شکل 6 که مربوط به نمودار قیمت سهام شرکت پارس خودرو با نماد خپارس می باشد، ممکن است معامله گران به اشتباه واگرایی مخفی مثبت تشخیص دهند و وارد معامله ای اشتباه همراه با زیان شوند. نکته مهمی که وجود دارد و قبلا نیز به آن اشاره شده، این می باشد که در این نوع واگرایی حتما باید سقف دوم بالاتر از سقف اول قرار گیرد و با توجه به اینکه در این مورد، چنین اتفاقی نیفتاده است، نمی توان نام آن را واگرایی مخفی مثبت گذاشت. البته در چنین مواقعی ممکن است حتی قیمت رشد کند اما رشد قیمت را نمی توان به واگرایی مخفی مثبت ربط داد.

واگرایی HD

شکل 6- تشخیص اشتباه واگرایی مثبت مخفی در نماد خپارس

2- بزرگ شدن سیکل حرکتی

نکته ای که در رابطه با سیکل حرکتی حائز اهمیت می باشد، این موضوع است که در واگرایی های مخفی باید در اندیکاتور بین دو گام کنار هم مقایسه صورت گیرد و اگر یک گام اندیکاتور با چند گام جلوتر از آن مقایسه شود و حتی سایر شروط واگرایی مخفی نیز ارضاء شوند، نمی توان نام آن را واگرایی مخفی گذاشت. مطابق شکل 7 اگر در نمودار سهام شرکت لیزینگ رایان سایپا با نماد ولساپا (مقیاس لگاریتمی و تایم فریم هفتگی)، در اندیکاتور MACD دو گامی که در کنار یکدیگر نیستند به هم وصل شوند و در نمودار قیمت نیز حفره های متناظر با آنها به یکدیگر وصل شوند، احتمال دارد به اشتباه واگرایی مخفی مثبت تشخیص داده شود. در این مثال با توجه به اینکه در اندیکاتور دو گام کنار هم با یکدیگر مقایسه نشده اند و بین این دو گام در اندیکاتور، یک کف دیگر نیز وجود دارد، نمی توان نام آن را واگرایی مخفی مثبت گذاشت. هر چند در نمودار، رشد قیمت صورت گرفته است اما دلیل آن واگرایی مخفی مثبت نمی باشد و می توان دلیل آن را واقع شدن قیمت در کف کانال صعودی دو نوع واگرایی 6 ساله و همچنین خط روند صعودی 4/5 ساله دانست. عموما در مواقعی مشابه این مثال، که در اندیکاتور دو گام کنار هم با یکدیگر مقایسه نمی شوند و به اشتباه واگرایی HD تشخیص داده می شود، یا باید از دوره های زمانی بیشتر در تنظیمات اندیکاتور استفاده کرد یا اینکه در تایم فریم بالاتر وقوع واگرایی مخفی بررسی شود.

واگرایی HD

شکل 7- تشخیص نادرست واگرایی مخفی مثبت

3- میزان اصلاح قیمت

واگرایی های مخفی ایده آل معمولا در محدوده 50 تا 78/6 درصد از فیبوناچی اصلاحی داخلی اتفاق می افتند. در صورتی که واگرایی مخفی در تراز کمتر از 50 درصد یا بیشتر از 78/6 درصد از فیبوناچی اصلاحی به وقوع بپیوندد، اعتبار کمتری دارند و توصیه می شود که در این مواقع حتما با سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال نیز روند قیمتی را بررسی نمایید.

هر آنچه که لازم است درباره واگرایی در تحلیل تکنیکال بدانید

Divergence واگرایی

بسیاری از معامله‌گران یا از اهمیت واگرایی بی اطلاع هستند یا نمی‌توانند مفهوم واگرایی در تحلیل را با اندیکاتور نوسانگر به طور دقیق اعمال کنند. ما در مقاله حاضر، شما را با مفهوم Divergence در تحلیل آشنا می‌کنیم و یکسری قوانین ساده را برای شناسایی این معیار ارائه می‌دهیم.

واگرایی چیست؟

واگرایی (Divergence) زمانی است که قیمت دارایی در جهت مخالف آنچه یک شاخص فنی نشان می‌دهد، حرکت می‌کند. هنگامی که یک سهام در حال واگرایی است، نشان دهنده روند ضعیف‌تر قیمت و شروع یک معکوس است.

به طور کلی دو نوع واگرایی وجود دارد که عبارتند از:

  • واگرایی صعودی زمانی است که قیمت به سمت پایین حرکت می‌کند اما اندیکاتور می‌چرخد و به سمت بالا می‌رود
  • واگرایی نزولی زمانی است که قیمت در حال حرکت بالاتر است اما نشانگر به سمت پایین می‌رود

منطق پشت Divergence در تحلیل قیمت بازار این است که این اندیکاتور، کاهش سرعت حرکت قیمت را نشان می‌دهد. بنابراین حرکت قیمت، اغلب قبل از خود قیمت تغییر می‌کند. به این فکر کنید که اگر یک بشقاب پرنده را در یک باد شدید بیندازید، بشقاب برای مدتی خلاف باد می‌رود، سپس سرعتش کم می‌شود و در نهایت تغییر جهت می‌دهد و همراه با باد پرواز می‌کند.

منظور از واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟

در طول تجزیه و تحلیل تکنیکال واگرایی شاخصی از حرکت مثبت یا منفی قیمت است. برای واگرایی مثبت، قیمت یک دارایی به پایین‌ترین سطح جدید کاهش می‌یابد، در حالی که شاخصی که این دارایی را ردیابی می‌کند، الگوهای صعود را نشان می‌دهد.

از سوی دیگر، واگرایی منفی زمانی است که قیمت دارایی به بالاترین سطح جدید صعود می‌کند، در حالی که اندیکاتور، مانند یک نوسان ساز، یک اوج پایین‌تر را تشکیل می‌دهد یا شروع به نشان دادن علائمی از کند شدن می‌کند، مانند شروع یک روند نزولی.

به طور کلی، معامله‌گران از واگرایی در تحلیل برای دو هدف استفاده می‌کنند:

  • ارزیابی تحرکات قیمت دارایی
  • ارزیابی احتمال وقوع یک معکوس

اگر قیمت سهام و ابزار تجزیه و تحلیل تکنیکال – مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) – در یک جهت حرکت کنند، نشان دهنده افزایش تحرکات قیمت است. با این حال، اگر قیمت سهام در حال افزایش باشد اما RSI کندتر افزایش پیدا کند – واگرایی منفی خواهد بود – این سیگنالی است که نشان می‌دهد روند صعودی همراه با پتانسیل برگشت، شروع به تضعیف کرده است.

از آن زمان به بعد، معامله‌گر احتمالا تعیین می‌کند که چه زمانی توقفات ضرر یا محدودیت‌هایی را برای خروج از موقعیت خود تعیین کند. برای واگرایی مثبت، قیمت سهام پایین می‌آید، در حالی که ابزار تجزیه و تحلیل تکنیکال پایین‌ترین سطح را نشان می‌دهد، که ممکن است نشانه‌هایی از بازگشت بالقوه روند صعودی را ابراز کند. از چنین نقطه‌ای، معامله‌گران احتمالا تصمیم می‌گیرند که چه زمانی وارد یک موقعیت شوند، قبل از اینکه تکانه شروع به افزایش کند.

منظور از تحرکات قیمت چیست؟

حرکت قیمت با طول نوسانات قیمت اندازه‌گیری می‌شود. هر نوسان قیمت توسط یک محور ایجاد می‌شود که می‌تواند منجر به نوسانات بالا یا پایین شود. یک نوسان تکانه قوی با یک شیب تند با مدت طولانی مشخص می‌شود، در حالی که یک حرکت ضعیف به سمت بالا می‌تواند با شیب کم عمق با مدت زمان کوتاه‌تر نشان داده شود.

نوسانات طولانی‌تر به سمت بالا نشان می‌دهد که حرکت در حال افزایش است، در حالی که نوسانات کوتاه‌تر به سمت بالا، نشانه حرکت و قدرت ضعیف‌تر است.

واگرایی صعودی

کدام شاخص برای Divergence در تحلیل تکنیکال بهتر عمل می‌کند؟

هیچ شاخص مطلقی برای واگرایی معاملات وجود ندارد. هر شاخص فنی مزایا و مشکلات خاص خود را دارد. ما در ادامه سه شاخص محبوب را پوشش خواهیم داد: RSI، MACD و Stochastic.

استراتژی معاملات RSI برای واگرایی در تحلیل

اندیکاتور RSI یک اندیکاتور مومنتوم است که به عنوان یک نوسانگر بین ۰ تا ۱۰۰ در زیر نمودار کندل استیک ترسیم شده است و به عنوان اندیکاتور زیرین شناخته می‌شود. RSI با میانگین سود و زیان قیمت در ۱۴ دوره قبل محاسبه می‌شود. این اندیکاتور توسط جی.ولز وایلدر جونیور در کتاب خود با عنوان «مفاهیم جدید در سیستم‌های تجاری فنی» ایجاد شد.

این اندیکاتور یک خط صاف ایجاد می‌کند که تمایل به ردیابی روند قیمت دارد و به خوبی به معاملات واگرایی کمک می‌کند. وقتی روی تنظیم پیش‌فرض ۱۴ دوره تنظیم می‌شود، نشانگر RSI مقادیر کمی از خرید و فروش بیش از حد را نشان می‌دهد. این بدان معنا است که وقتی صحبت از کاربرد واگرایی به عنوان سیگنال معاملاتی می‌شود، سیگنال‌های کمتری وجود دارد؛ اما زمانی که رخ می‌دهند قابل اعتمادتر هستند.

استراتژی معاملاتی MACD برای واگرایی در تحلیل

MACD یک شاخص تکانه‌ای است که در محیط‌های دنبال‌کننده روند به بهترین شکل استفاده می‌شود. نشانگر روند یک خط سیگنال و همچنین یک هیستوگرام را ترسیم می‌کند که تفاوت بین دو میانگین متحرک را نشان می‌دهد. میانگین‌های متحرک با پیشرفت روند و در نهایت معکوس شدن، همگرا و واگرا می‌شوند.

هیستوگرام بصری به خوبی به واگرایی معاملات کمک می‌کند، اما وقتی یک «نقطه نوسان» جدید ایجاد شده باشد، کمتر قابل تفسیر است. هیچ منطقه از پیش تعریف شده‌ای برای خرید و فروش بیش از حد در MACD وجود ندارد، بنابراین تصمیم‌گیری در مورد اینکه کدام سیگنال‌های تجاری روند به اندازه کافی قابل اعتماد هستند، دو نوع واگرایی دشوارتر است. این را می‌توان با استفاده از پیک‌های قبلی در MACD به عنوان استفاده موثر از آنها به عنوان مناطق حمایت و مقاومت برطرف کرد. از آنجایی که MACD به بهترین وجه در محیط‌های پرطرفدار استفاده می‌شود، سیگنال‌های نادرست زیادی را تولید می‌کند.

استراتژی معاملاتی Stochastic برای واگرایی در تحلیل

Stochastic یک اندیکاتور تکنیکی مومنتوم است که با مقایسه آخرین قیمت بسته شدن با محدوده قیمت‌های قبلی در ۱۴ دوره گذشته کار می‌کند.

واگرایی در مکدی

استوکاستیک شاخص حساس‌تری است، به این معنی که سیگنال‌های بیشتری از Divergence در تحلیل را ارائه می‌کند و در نتیجه فرصت‌های معاملاتی بیشتری را ارائه می‌دهد، اما این به معنای سیگنال‌های نادرست بیشتری نیز می‌باشد.

آیا واگرایی معاملات سودآور است؟

بله، اما نه همیشه! ما باید به یاد داشته باشیم که اندیکاتورها عملکرد قیمت را فیلتر می‌کنند. این فیلتر می‌تواند به ما کمک کند تا بسته به تنظیم معاملات خود، بر روی آنچه مهم است تمرکز کنیم یا آنچه مهم است را از دست بدهیم.

مزیت اصلی استفاده از واگرایی به عنوان یک سیگنال معاملاتی برای نحوه زمان‌بندی ورود معاملات این است که قبل از تغییر روند قیمت، سیگنال را ارائه می‌دهد. این سیگنال اولیه، قیمت ورودی بهتری برای تجارت به معامله‌گر می‌دهد.

نقطه ضعف استفاده از واگرایی به عنوان بخشی از یک سیستم معاملاتی خوب این است که می‌تواند «سیگنال‌های نادرست» بدهد. همانطور که از نام آن پیدا است، این زمانی است که اندیکاتور تغییر جهت می‌دهد اما روند قیمت همانطور که نشانگر پیشنهاد می‌کند معکوس نمی‌شود. این اغلب زمانی اتفاق می‌افتد که اندیکاتور در منطقه اشباع خرید یا اشباع فروش باشد. به این ترتیب خواهیم دید که حرکت روند تضعیف خواهد شد اما روند همچنان در تدبیر باقی می‌ماند.

واگرایی در مقابل تأیید

تفاوت بین واگرایی و تأیید در این است که واگرایی در تحلیل به معامله‌گر می‌گوید که قیمت سهام و اندیکاتور فنی سیگنال‌های مخالف ارائه می‌دهند، در حالی که تأیید زمانی است که اندیکاتور و قیمت دارایی سیگنال‌های یکسانی را نشان می‌دهند.

هر دو در دوره‌های زمانی مختلف در طول معاملات مورد استفاده قرار می‌گیرند. تایید زمانی مهم است که یک معامله‌گر وارد موقعیتی شود تا اطمینان حاصل کند که تصمیم آنها با تجزیه و تحلیل فنی مناسب اثبات شده است. همچنین، از آن برای تعیین اینکه آیا حرکت قیمت احتمالا ادامه خواهد داشت یا خیر استفاده می‌شود.

محدودیت‌های Divergence در تحلیل

هنگام تعیین یک روند معکوس، استفاده از واگرایی به عنوان یک شاخص مستقل، پیشنهاد نمی‌شود. مهم است که شاخص‌ها را با سایر تکنیک‌های تحلیل تکمیل کنید تا الگوهای برگشت را مجدداً تأیید کنید. حتی اگر الگوهای واگرا شروع به رخ دادن کنند، این تضمین نمی‌کند که قیمت به زودی معکوس شود.

از آنجایی که واگرایی می‌تواند در یک دوره زمانی طولانی مدت اتفاق بیفتد، اگر قیمت دارایی طبق پیش‌بینی حرکت نکند، استفاده از آن به عنوان یک ابزار مستقل برای پیش‌بینی موقعیت خروج یا ورود می‌تواند منجر به بسیاری از فرصت‌های از دست رفته و زیان‌های تحقق نیافته یا تحقق یافته شود.

چگونه می‌توان بروز یک واگرایی در تحلیل تکنیکال را تایید کرد؟

برخی از تکنیک‌های آزمایش شده برای کاهش تعداد سیگنال‌های غلط و بهینه سازی تعداد معاملات سودآور وجود دارد. فراتر از واگرایی، برای کمک به تصمیم‌گیری معاملاتی، باید از موارد زیر برای تایید یک معکوس استفاده کرد:

  • خطوط روند
  • سطوح پشتیبانی
  • سطوح مقاومت

سیگنال‌های Divergence در تحلیل را فقط در جهت روند بلند مدت یا به طور متناوب در یک بازار جانبی محدود اتخاذ کنید. به عنوان مثال در یک بازار نزولی، فقط سیگنال‌های RSI نزولی را دریافت کنید و در بازار صعودی فقط سیگنال‌هایی را برای خرید از RSI دریافت کنید.

همیشه منتظر بمانید تا شمعی که واگرایی را تایید می‌کند، بسته شود. نشانگرها با توجه به وضعیت فعلی شمع، سیگنالی را ارائه می‌دهند. اگر شمع به طور متفاوت بسته شود، سیگنال معاملاتی ناشی از واگرایی، می‌تواند به همان سرعتی که ظاهر شد ناپدید شود.

از اندیکاتورهای دیگر برای تأیید سیگنال مانند سطوح حمایت و مقاومت، اعداد گرد، نقاط محوری یا الگوی معاملاتی اقدام قیمت استفاده کنید.

۹ قانون برای تشخیص واگرایی در تحلیل تکنیکال

معامله‌گران در تلاش برای تعیین اینکه آیا روند ضعیف‌تر می‌شود یا نه، از واگرایی‌ها استفاده می‌کنند که ممکن است منجر به معکوس شدن یا ادامه روند معاملات‌شان شود. قبل از اینکه به سراغ پلتفرم معاملاتی‌تان بروید و شروع به جستجوی واگرایی‌های احتمالی کنید، به این ۹ قانون جالب برای واگرایی‌های معاملاتی نگاهی بیندازید. به شما اطمینان می‌دهیم که با آموزش طرز استفاده از آنها، تصمیمات معاملاتی بهتری خواهید گرفت.

انواع واگرایی در فارکس

۱. از موجود بودن واگرایی اطمینان حاصل کنید

برای اینکه واگرایی وجود داشته باشد، قیمت باید یکی از موارد زیر را تشکیل دهد:

  • ایجاد قله‌ای بالاتر از قله قبلی
  • ایجاد دره‌ای پایین‌تر از دره قبلی
  • تشکیل دو قله
  • تشکیل دو دره

با رخ دادن یکی از این ۴ سناریو، حتی احتیاج ندارید که زحمت نگاه کردن به یک اندیکاتور را هم به خود بدهید. اگر متوجه شدید که این شرایط مهیا نیست، بدانید که شما در حال معامله یک واگرایی نیستید.

۲. روی اوج و فرودهای متوالی خطوطی بکشید

بسیار خوب، حالا که اقدامی انجام دادید (اقدام قیمت اخیر) به آن نگاه کنید. به یاد داشته باشید، شما فقط یکی از چهار چیز را می‌بینید: یک قله بالاتر، یک قله هم سطح بالا، یک دره پایینتر، یا یک دره هم سطح پایین. حالا یک خط از آن اوج یا فرود به سمت قله یا دره قبلی بکشید. این خط باید در قله/ دره اصلی به صورت متوالی قرار بگیرد. اگر بین دو اوج/ فرود بزرگ، برآمدگی یا شیب کوچکی دیدید، بهتر است آن را نادیده بگیرید.

۳. فقط قله‌ها و دره‌ها را به هم متصل کنید

برای تشخیص واگرایی در تحلیل، هنگامی که مشاهده کردید دو قله ایجاد شده است، کافی است که آنها را به هم وصل ‌کنید. اگر دو دره ساخته شده بود، شما دره‌ها را به یکدیگر وصل می‌کنید.

۴. مراقب عکس‌العمل‌های قیمت باشید

بنابراین شما یا دو قله یا دو دره را با یک خط روند به هم وصل کرده اید. اکنون به اندیکاتور فنی ترجیحی خود نگاه کنید و آن را با عملکرد قیمت مقایسه کنید. از هر شاخصی که استفاده می‌کنید، به یاد داشته باشید که صعود و نزول آن را با هم مقایسه می‌کنید. فراموش نکنید که برخی از شاخص‌ها مانند MACD یا Stochastic دارای خطوط متعددی هستند که همگی روی یکدیگر قرار دارند.

استراتژی واگرایی در بازارهای مالی

۵. با نوسانات بالا و پایین خود، سازگار باشید

اگر خطی را رسم می‌کنید که دو اوج را روی قیمت به هم وصل می‌کند، باید خطی بکشید که این دو اوج را نیز روی نشانگر به هم متصل می‌کند. همینطور برای فرود نیز اگر خطی را رسم می‌کنید که دو نقطه پایین را در قیمت به هم وصل می‌کند، باید خطی بکشید که دو پایین روی نشانگر را به هم متصل می‌کند. آنها باید با همدیگر مطابقت داشته باشند!

۶. نوسانات قیمت و نشانگر را در تراز عمودی نگه دارید

اوج یا فرودهایی که در نشانگر شناسایی می‌کنید، باید آنهایی باشند که به‌طور عمودی با اوج یا فرودهای قیمت در یک راستا قرار گیرند. تراز عمودی را با صعود و نزول‌های نوسانی قیمت و اندیکاتور مورد استفاده‌تان حفظ کنید.

۷. برای تشخیص واگرایی در تحلیل، شیب‌ها را تحت نظر داشته باشید

Divergence در تحلیل فقط در صورتی وجود دارد که شیب خط اتصال دهنده بالا/پایین نشانگر با شیب قیمت اتصالات خط بالا/پایین متفاوت باشد. شیب باید به صورت یکی از این موارد باشد: صعودی (بالا رفتن) نزولی (پایین آمدن) صاف (هم سطح).

۸. اگر واگرایی رخ داده است، واگرایی بعدی را زیر نظر بگیرید

اگر واگرایی را مشاهده کردید اما متوجه شدید که قیمت از قبل معکوس شده است و برای مدتی در یک جهت حرکت کرده است، واگرایی باید انجام شده تلقی شود. شما این دفعه قایق را از دست داده اید. اکنون تنها کاری که می‌توانید انجام دهید این است که منتظر بمانید تا یک نوسان دیگر بالا/پایین شکل بگیرد و جستجوی واگرایی خود را از نو شروع کنید.

Divergence در فارکس

۹. یک قدم به عقب برگردید

سیگنال‌های Divergence در تحلیل که در بازه‌های زمانی طولانی‌تری رخ می‌دهند، از دقت بیشتری برخوردار هستند. به این ترتیب سیگنال‌های غلط کمتری دریافت می‌کنید. این به معنای معاملات کمتر است، اما اگر تجارت خود را به خوبی ساختار دهید، پتانسیل سود شما می‌تواند بسیار بزرگ باشد.

واگرایی در بازه‌های زمانی کوتاه‌تر، بیشتر اتفاق می‌افتد اما کمتر قابل اعتماد هستند. ما توصیه می‌کنیم فقط در نمودارهای ۱ ساعته یا بیشتر به دنبال واگرایی باشید. معامله‌گران دیگر از نمودارهای ۱۵ دقیقه‌ای یا حتی سریع‌تر استفاده می‌کنند. در آن بازه‌های زمانی، سروصدای زیادی در بازار معاملات وجود دارد، بنابراین ترجیح ما این است که از آن دور بمانیم.

اگر می‌خواهید به طور جدی معاملات‌تان را با استفاده از واگرایی در تحلیل در نظر بگیرید، باید این ۹ قانون را رعایت کنید. با پیروی از این قوانین، شانس ایجاد واگرایی که منجر به معاملات سودآور می‌شود را برای خود به طور چشمگیری افزایش خواهید داد.

اکنون می‌توانید نمودارها را اسکن کنید و ببینید آیا می‌توانید برخی از واگرایی‌هایی را که در گذشته اتفاق افتاده است، به عنوان یک راه عالی برای شروع به ارتقای مهارت‌های واگرایی خود ببینید یا نه!

واگرایی روشی است که در تحلیل تکنیکال زمانی که جهت یک اندیکاتور فنی، معمولا نوعی نوسانگر از روند کلی قیمت «واگرا» می‌شود، استفاده می‌شود. به عبارت دیگر، اندیکاتور در جهت مخالف قیمت شروع به حرکت می‌کند و نوسانگر معاملاتی سیگنال احتمالی معکوس شدن روند را ارائه می‌دهد.

الگوهای واگرایی در تحلیل نشان می‌دهد که یک معکوس به زودی در راه است و احتمال آن بیشتر می‌شود، اما این یک تغییر فوری نیست. هرچه واگرایی بیشتر قابل مشاهده باشد، احتمال برگشت آن بیشتر می‌شود. در اینجا چند دستورالعمل وجود دارد که توصیه می‌کنیم آنها را مد نظر قرار دهید:

واگرایی (Divergence)

واگرایی، اصطلاحی است که در تحلیل تکنیکال به کار برده می‌شود.

واگرایی (به انگلیسی Divergence) زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت یک دارایی در خلاف جهت یک اندیکاتور تکنیکال، مانند اسیلاتور، یا برخلاف سایر داده‌ها حرکت کند.

واگرایی هشدار می‌دهد که روند فعلی قیمت ممکن است در حال تضعیف‌شدن باشد و در برخی موارد ممکن است منجر به تغییر جهت قیمت شود.

واگرایی دو نوع مثبت و منفی دارد.

واگرایی مثبت بیانگر امکان حرکتی بالاتر در قیمت دارایی و واگرایی منفی بیانگر امکان حرکتی پایین‌تر در دارایی است.

مثال – تصویر زیر یک واگرایی منفی را نشان می‌دهد:

واگرایی

واگرایی می‌تواند بین قیمت یک دارایی و تقریبا هر داده یا اندیکاتور تکنیکال یا فاندامنتال اتفاق بیفتد.

با این وجود، واگرایی اغلب توسط معامله‌گران تکنیکال و هنگامی استفاده می‌شود که قیمت در خلاف جهت یک اندیکاتور تکنیکال حرکت کند.

واگرایی مثبت این سیگنال را می‌دهد که قیمت ممکن است به‌زودی به سمت بالا حرکت کند. این مسئله هنگامی اتفاق می‌افتد که قیمت در حال نزول است اما یک اندیکاتور تکنیکال در حال صعود یا نشان‌دادن سیگنال‌های صعودی است.

واگرایی منفی از احتمال کاهش قیمت در آینده حکایت دارد و هنگامی اتفاق می‌افتد که قیمت در حال بالا رفتن باشد اما یک اندیکاتور تکنیکال در حال افت یا نشان‌دادن سیگنال‌های نزولی باشد.

به یاد بسپارید که همیشه نمی‌توان منحصرا به واگرایی تکیه کرد زیرا گاهی سیگنال‌های معاملاتی را در زمان مناسب ایجاد نمی‌کند. ممکن است در نمودار به مدت زیاد شاهد واگرایی باشیم بدون اینکه یک بازگشت قیمت اتفاق بیفتد.

واگرایی فقط در برخی مواقع وجود دارد و نمی‌توان گفت در همه تغییر روندها، واگرایی در نمودار مشاهده شده است.

شرح کامل‌تر واگرایی در تحلیل تکنیکال

واگرایی در تحلیل تکنیکال نشان‌دهنده یک حرکت بزرگ در قیمت به سمت منفی یا مثبت است.

یک واگرایی مثبت هنگامی اتفاق می‌افتد که قیمت یک دارایی کف جدیدی ایجاد کند درحالیکه یک اندیکاتور، مانند جریان پول (money flow) شروع به صعود کرده است.

در مقابل، یک واگرایی منفی هنگامی اتفاق می‌افتد که قیمت یک سقف جدید ایجاد می‌کند اما اندیکاتور مورد تحلیل دو نوع واگرایی یک سقف پایین‌تر می‌سازد.

معامله‌گران برای ارزیابی مومنتوم بنیادی قیمت یک دارایی و همچنین برای ارزیابی احتمال بازگشت قیمت از واگرایی استفاده می‌کنند.

به‌عنوان مثال، سرمایه‌گذاران می‌توانند از اسیلاتورهایی مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) در نمودار قیمت استفاده کنند.

اگر سهام در حال افزایش است سقف‌های جدیدی ایجاد می‌کند، در حالت ایده‌آل شاخص قدرت نسبی نیز به سقف‌های جدید خواهد رسید.

اما اگر شاخص قدرت نسبی شروع به ایجاد سقف‌های پایین‌تر کند هشداری خواهد بود مبنی بر اینکه روند صعودی قیمت احتمالا در حال تضعیف‌شدن است. به این شرایط، واگرایی منفی می‌گویند.

معامله‌گر در این حالت تصمیم می‌گیرد که آیا از معامله خارج شود یا اینکه حدضرر مناسب را اعمال کند تا در صورت افت قیمت، متضرر نشود.

واگرایی مثبت وضعیتی برخلاف مورد ذکر شده در بالاست.

تصور کنید که قیمت سهام در حال ایجاد کف‌های جدید است درحالیکه شاخص قدرت نسبی با هر نوسان در قیمت سهام کف‌های بالاتری را به وجود می‌آورد.

سرمایه‌گذاران ممکن است به این نتیجه برسند که پایین‌ترین کف‌ها در قیمت سهام در حال ازدست‌دادن مومنتوم نزولی خود هستند و ممکن است به‌زودی یک روند بازگشتی اتفاق بیفتد.

واگرایی یکی از رایج‌ترین کاربردهای اندیکاتورهای تکنیکال، خصوصا هنگام کار با اسیلاتورهاست.

تفاوت بین واگرایی و تائید

واگرایی زمان اتفاق می‌افتد که قیمت و اندیکاتور دو چیز مختلف به معامله‌گر می‌گویند.

تائید (Confirmation) هنگامی اتفاق می‌افتد که اندیکاتور و قیمت، یا چندین اندیکاتور، به معامله‌گر یک سیگنال مشخص بدهند.

در حالت ایده‌آل، معامله‌گران برای ورود به معامله‌ها و در زمان معامله به تائید احتیاج دارند.

اگر قیمت در حال افزایش باشد، معامله‌گران تمایل دارند اندیکاتورهایشان این سیگنال را بدهند که قیمت احتمالا به حرکت خود ادامه خواهد داد.

محدودیت‌های استفاده از واگرایی

همانطور که در مورد تمام اشکال تحلیل تکنیکال صادق است، سرمایه‌گذاران باید پیش از انجام معامله صرفا بر اساس واگرایی از ترکیبی از اندیکاتورها و تکنیک‌های تحلیل برای تائید روند بازگشتی استفاده کنند.

واگرایی در تمامی بازگشت روندها اتفاق نمی‌افتد؛ بنابراین، از دیگر اشکال کنترل ریسک یا تحلیل‌های دیگر باید در کنار واگرایی استفاده کرد.

همچنین، هنگامی که واگرایی رخ می‌دهد، به این معنا نیست که قیمت بازگشت خواهد داشت.

واگرایی ممکن است مدتی طولانی طول بکشد، بنابراین انجام معاملات صرفا بر اساس واگرایی، ممکن است به ضرر قابل‌توجهی منتهی شود. زیرا احتمال دارد قیمت آنطور که انتظار می‌رود واکنش نشان ندهد.

این اصطلاح در واژه‌نامه جامع بورسینس منتشر شده است.سایر اصطلاحات و واژه‌های اقتصادی و مالی را ببینید .

قصد شروع سرمایه‌گذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاری‌ها انجام دهید:

برای سرمایه‌گذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه می‌شود:

واگرایی در فارکس | divergence در بازار Forex

واگرایی در فارکس

یکی از مباحث مهم در تحلیل تکنیکال ، واگرایی می‌باشد که یکی از ابزارهای تشخیص بازگشت روند و ادامه دار بودن روند در تحلیل تکنیکال برای بازارهای مالی می‌باشد. واگرایی divergence دارای انواع مختلفی بوده که باید به این واگرایی ها آشنا شده و امکان شناسایی صحیح آن را در نمودارهای فارکس ، بورس و ارزهای دیجیتال داشته باشد. برای آموزش واگرایی در فارکس در ادامه همراه ما باشید.

واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟

واگرایی در تحلیل تکنیکال به زبان ساده یعنی قیمت جفت ارز، سهام و یا ارز دیجیتال که در حال مشاهده آن در نمودار هستید با با اندیکاتورها متفاوت باشد. مثلا در حال مشاهده قیمت جفت ارز EUR/USD هستید که دقایقی قبل یک سقف جدید را تشکیل داده است اما در اندیکاتور بجای ایجاد یک سقف جدید، یک کف جدید تشکیل داده است. در واقع واگرایی یعنی عدم تطابق دو منبع مانند نمودار و اندیکاتور که باید عدم هماهنگی در بین این دو می‌باشد. واگرایی همانند این است که در خودرو خود در حال رانندگی هستید و به تازگی باک خودرو خود را پر از بنزین کرده اید. اما چراغ بنزین خودرو شما روشن شده است و خالی بودن باک بنزین خودرو را اعلام می‌کند. این دو در حال اعلام درو خبر متفاوت از یکدیگر را کرده و مثال خوبی برای واگرایی می‌باشد.

نکته مهم در مورد واگرایی ها این است که نباید از واگرایی به تنهایی در جهت دریافت سیگنال خرید و فروش در بازارهای مالی استفاده کنید. واگرایی نیز مانند دیگر روش های دریافت سیگنال در تحلیل تکنیکال می‌باشد و باید از این ابزارها با ترکیب یکدیگر استفاده کنید. اغلب معامله گرانی که در استفاده از واگرایی ها دچار اشتباه می‌شوند به این دلیل است که بدون توجه و بررسی دقیق بازار وارد معامله می‌شوند.

انواع واگرایی در بازارهای مالی

واگرایی به صورت کللی دارای دو نوع متفاوت می‌باشد. این دو نوع شامل واگرایی مخفی و معمولی شده و هرکدام دارای ویژگی های مخصوص به خود هستند.

  • واگرایی مخفی (Hidden)
  • واگرایی معمولی (Regular)

واگرایی معمولی (Regular)

مهمترین نکته در مورد واگرایی ها این است که به درستی شناسایی شده و نوع آن را به صورت صحیح تشخیص دهید. اولین نوع واگرایی، واگرایی معمولی می‌باشد. واگرایی معمولی دارای دو نوع واگرایی صعودی و واگرایی نزولی می‌باشد.

در واگرایی نزولی معمولی باید به صورت دقیق به نمودار و اندیکاتور به صورت دقیق توجه داشته و کف ها و سقف ها را مشاهده کنید. شرایط ایجاد واگرایی نزولی معمولی به این صورت است که در نمودار یک سقف بالاتر را مشاهده می‌کنید اما در اندیکاتور یک قله پایین تر ایجاد شده است. در شناسایی قله جدید پایین تر از قله قبلی لازم نیست خیلی با دقت عمل کنید و تنها کافیست که کمی کمتر از قله قبلی باشد.

در واگرایی صعودی معمولی بر عکس واگرایی نزولی ابتدا در در نمودار قیمت، یک کف پایین تر را مشاهده می‌کنیم اما در اندیکاتور (اسیلاتور) یک کف بالاتر مشاهده می‌شود.

واگرایی صعودی معمولی

برای انجام معامله در واگرایی های معمولی بهتر است از مووینگ اوریج نیز برای تاییدیه ورود استفاده کنید. مثلا در واگرایی صعودی معمولی می‌توانید پس از شناسایی این واگرایی از طریق اندیکاتور مووینگ اوریج با مقدار مثلا 20 وارد معامله شوید. اگر قیمت بالاتر از این مووینگ اوریج بود وارد معامله خرید شوید و حد سود خود را نزدیک یک مقاومت بعدی قرار دهید. البته از سیگنال های دیگر نیز مانند پرایس اکشن نیز می‌توان استفاده کرد و این به استراتژی شما بستگی دارد که از این واگرایی در کنار چه مواردی می‌خواهید استفاده کنید.

واگرایی مخفی (Hidden)

در واگرایی معمولی از این واگرایی برای تشخیص بازگشت روند استفاده می‌شد. اما در واگرایی مخفی از این واگرایی برای تشخیص ادامه روند می‌توان استفاده کرد. واگرایی مخفی یا پنهان برای ورود به موقعیت های معاملاتی خرید و فروش در فارکس بسیار کاربردی می‌باشد. در واگرایی مخفی نیز دو نوع واگرایی مخفی نزولی و صعودی وجود دارد که ادامه توضیح خواهیم داد.

در واگرایی صعودی پنهان در صورت شکل گیری باید نمودار قیمت یک کف بالاتر تشکیل داده ولی اندیکاتور یک کف پایین تر را تشکیل دهد.

واگرایی صعودی مخفی فارکس

در واگرایی نزولی مخفی نیز زمانی رخ می‌دهد که در نمودار قیمت یک قله پایین تر شکل گرفته اما در اندیکاتوری مانند MACD یک قله بالاتر شکل بگیرد. در هنگام شکل گیری واگرایی نزولی پنهان می‌توان انتظار ادامه دار بودن روند نزولی در بازار را داشت. در ادامه در صورت مشاهده یک واگرایی نزولی مخفی ، انتظار شکل گیری روند صعودی را می‌توان انتظار داشت.

تفاوت واگرایی مخفی و معمولی

در توضیحات بالا به صورت دقیق دو نوع واگرایی معمولی و مخفی (پنهان) را توضیح دادیم . همان طور که گفته شد این دو واگرایی شامل دو نوع نزولی و صعودی هستند که هرکدام در نمودارها دارای رفتار خاصی هستند. در واگرایی معمولی در نوع نزولی ، در نمودار قیمت، یک سقف بالاتر مشاهده شد اما در اندیکاتور یک سقف پایین تر تشکیل شده و نشان برگشت قیمت می‌باشد. اما در واگرایی معمولی صعودی در نمودار قیمت یک کف پایین تر تشکیل شده اما در اندیکاتور یک کف بالاتر تشکیل شد.

در نوع واگرایی مخفی نیز دو نوع نزولی و صعودی تفاوت های با واگرایی معمولی دارند. در واگرایی مخفی صعودی در نمودار قیمت یک کف بالاتر تشکیل می‌شود اما در اندیکاتور یک کف پایین تر تشکیل می‌شود که واگرایی صعودی مخفی می‌باشد. در واگرایی نزولی مخفی نیز یک سقف پایین تر تشکیل می‌شود اما در اندیکاتور یک سقف بالاتر تشکیل می‌شود . این موارد تفاوت واگرایی مخفی با واگرایی معمولی بوده و باید با این موارد آشنا شده و بتوانید در کمترین زمان ممکن این واگرایی ها را به صورت دقیق تشخیص دهید.

واگرایی در فارکس

در بازار فارکس به دلیل عمق زیاد این بازار و داشتن موقعیت های معاملاتی خرید و فروش فراوان می‌توانید از واگرایی در تایم فریم های مختلف استفاده کنید. برای این منظور از متاتریدر و تریدینگ ویو استفاده کنید. پس از ورود به متاتریدر یکی از جفت ارزهای فارکس مانند GBP/USD را باز کرده و یکی از اندیکاتورهای پیدا کردن واگرایی مانند MACD یا RSI را به نمودار خود اضافه کنید. پس از آن واگرایی های مخفی یا معمولی را شناسایی کرده و از طریق ابزارهای دیگر مانند مووینگ اوریج یا پرایس اکشن وارد معاملات خرید و فروش در جفت ارز فارکس شوید.

واگرایی در ارزهای دیجیتال

در بازار ارزهای دیجیتال از واگرایی های مخفی و معمولی می‌توانید در تشخیص بازگشت روند و ادامه دار بودن روند استفاده کنید. برای این منظور وارد وبسایت تریدینگ ویو شده و نمودار یکی از ارزهای دیجیتال مانند BTC/USD را باز کنید. با استفاده از اندیکاتور MACD به دنبال واگرایی های مخفی و معمولی باشید و در صورت پیدا کردن یکی از این واگرایی ها با ترکیب استراتژی های دیگر به دنبال موقعیت های خرید و فروش در بازار ارز دیجیتال و نمودار بیت کوین بگردید.

واگرایی در بورس تهران

از واگرایی در بورس تهران نیز برای تشخیص بازگشت روند در شاخص کل بورس تهران و سهام های بورس استفاده کنید. برای دو نوع واگرایی این منظور می‌توانید از نرم افزار مفید تریدر استفاده کرده و با استفاده اندیکاتور MACD یا استوک استیک در مفید ترید ، واگرایی های مخفی و معمولی را در سهام ها و شاخص کل بورس شناسایی کنید.

بهترین اندیکاتورهای واگرایی

در بین اندیکاتورهای موجود برای پلتفرم های معاملاتی در فارکس و دیگر بازارهای مالی، چند اندیکاتور وجود دارند که بهترین نتیجه را برای دریافت واگرایی و شناسایی آن برای شما ایجاد می‌کنند:

  • اندیکاتور استوک استیک (Stochastics)
  • اندیکاتور مک دی MACD
  • اندیکاتور Relative Strength Index (RSI)

برای دسترسی به این اندیکاتورها می‌توانید از منو Insert در متاتریدر به گزینه Indicators رفته و در بخش Oscillators این اندیکاتورها را مشاهده کنید. در این اندیکاتورها به دلیل دامنه نوسان 0 تا 100 امکان شناسایی مناطق اشباع خرید و فروش وجود دارد.

واگرایی در اندیکاتور MACD

یکی از بهترین اندیکاتورها برای شناسایی واگرایی مخفی و معمولی، اندیکاتور مک دی MACD می‌باشد. از مک دی می‌توانید در تایم فریم های مختلف در بازار فارکس و ارزهای دیجیتال استفاده کرده و بازگشت روند و ادامه روند را شناسایی کنید. البته بهترین تایم فریم برای واگرایی در اندیکاتور MACD تایم فریم یک ساعته می‌باشد. برای تعیین حد سود و حد ضرر می‌توانید از نواحی حمایت و مقاومت برای این منظور استفاده کنید.

واگرایی در RSI

اندیکاتور RSI نیز یکی از بهترین اندیکاتورها برای شناسایی واگرایی بوده و در متاتریدر و تریدینگ ویو کاربرد بسیار خوبی دارد.

آشنایی با واگرایی زمانی

در تکمیل تعریف واگرایی‌ و انواع آن، به سراغ تعریف یکی دیگر از انواع واگرایی‌ها یعنی واگرایی زمانی می‌رویم. بر خلاف واگرایی معمولی و واگرایی مخفی که با توجه به تضاد رفتاری بین نمودار قیمتی و اندیکاتور ایجاد می‌شد، واگرایی‌ زمانی‌ فارغ از اندیکاتورها است و توجه آن به تراز زمانی و تعداد کندل‌ها است. با فراگیری دانش واگرایی‌ زمانی‌، می‌توانید پیش‌بینی دقیق‌تری برای بعد از هر روند با توجه به زمان داشته‌ باشید.

واگرایی زمانی (Time Divergence) چیست؟

در واگرایی زمانی‌ (TD)، تضاد رفتاری بین قیمت و زمان‌ مورد توجه قرار می‌گیرد. واگرایی زمانی در واقع ضعف قیمت در حرکت اصلاحی نسبت به حرکت قبلی خود را نشان می‌دهد. واگرایی زمانی‌ با توجه به مقایسه زمان در هر روند مورد بررسی قرار می‌گیرد. با توجه به همه این موارد دو نوع واگرایی زمانی‌ وجود دارد که به تفضیل و با مثال آن‌ها را توضیح خواهیم داد:

واگرایی‌‌ ‌زمانی‌ معمولی (RTD)

زمانی‌ که تعداد کندل‌های فاز اصلاح از تعداد کندل‌های دو نوع واگرایی روند قبلی بیشتر باشد، واگرایی زمانی معمولی رخ داده‌است. در این حالت میل به چرخش در بازار وجود ندارد و پیش‌بینی می‌شود که حرکت قبلی ادامه پیدا کند. به نحوی می‌توان گفت که واگرایی زمانی معمولی مانند الگوهای ادامه‌دهنده رفتار می‌کنند. بهترین واکنش در مقابل مشاهده واگرایی زمانی‌ معمولی، پیدا کردن قیمت و الگوی مناسب در نمودار قیمتی برای ورود به معامله است.

تا زمانی که پایین‌ترین نقطه اصلاح روند صعودی از پایین‌ترین نقطه روند اصلی بالاتر باشد، می‌توان به آن اصلاح روند قبلی گفت. در روند نزولی نیز بایستی بالاترین نقطه اصلاح از بالاترین نقطه روند اصلی پایین‌تر باشد و در غیر این‌صورت، شاهد تغییر روند هستیم و اصلاح تمام شده‌است.

واگرایی زمانی هوشمند (STD)

برخلاف واگرایی‌ زمانی‌ معمولی، در واگرایی‌ زمانی هوشمند، تعداد کندل‌های اصلاح کمتر از تعداد کندل‌های روند قبل از خود است، اما درصد اصلاح زمانی بیشتر از درصد اصلاح قیمتی می‌باشد. در این شرایط، قدرت بازار در حرکت اصلاحی کمتر از قدرت معامله‌گران در روند اصلی بازار می‌باشد. در اینجا نیز انتظار داریم که روند اصلی قبل ادامه پیدا کند.

به بیان ساده‌تر در واگرایی هوشمند و در اصلاح قیمتی، معامله‌گران در مدت زمان بیشتری، مسافت کمتری را نسبت به حرکت قبلی می‌پیمایند.

نکاتی که بهتر است مرور کنیم

هر چه میزان دانش خود را در تحلیل تکنیکال افزایش دهید، میزان سودآوری شما با توجه به ریسک‌پذیری‌تان در بازار سرمایه افزایش قابل توجهی خواهد کرد. مبحث واگرایی از مباحثی بود که می‌بایست در کنار تحلیل‌های دیگر تکنیکال، به آن توجه ویژه‌ای شود. البته پیشنهاد ما بر این است که هرگز با یک روش تحلیل، تصمیم به خرید و فروش نگیرید، بلکه چندین روش را در کنار هم انجام دهید و در صورت هم‌پوشانی نتایج به‌دست آمده، تصمیم نهایی خود را بگیرید.

سوالات متداول

در واگرایی زمانی‌ (TD)، تضاد رفتاری بین قیمت و زمان‌ مورد توجه قرار می‌گیرد. واگرایی زمانی در واقع ضعف قیمت در حرکت اصلاحی نسبت به حرکت قبلی خود را نشان می‌دهد.

در این حالت میل به چرخش در بازار وجود دو نوع واگرایی ندارد و پیش‌بینی می‌شود که حرکت قبلی ادامه پیدا کند.

در این حالت تعداد کندل‌های اصلاح کمتر از تعداد کندل‌های روند قبل از خود است. در این نوع واگرایی درصد اصلاح زمانی بیشتر از درصد اصلاح قیمتی می‌باشد.

در این شرایط، قدرت بازار در حرکت اصلاحی کمتر از قدرت معامله‌گران در روند اصلی بازار می‌باشد. در اینجا انتظار داریم که روند اصلی قبل ادامه پیدا کند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.