البته باید دانست که دو عقد نکاح و ضمان قابل تعلیق نیستند؛ برای مثال نمی توان عقد ازدواج را موکول به قبولی در آزمون وکالت کرد یا کسی نمی تواند ضمانت خود را تعلیق به امری کند.
عقد معلق چیست و چه شرایطی دارد؟
عقد معلق چیست – در این مطلب از سایت حقوق گستر به بررسی موضوع عقد معلق و شرایط معلق علیه پرداخته شده است. قانون مدني در مقام بيان اقسام عقود در ماده ۱۸۹ تعريفي از عقود منجز ارائه کرده است که از مفهوم مخالف آن مي توان به تعريف عقود معلق دست يافت. تعليق نقطه مقابل تنجيز است. عقد منجز طبق تصريح قانونگذار آن است که تاثير آن بر حسب انشا موقوف به امر ديگري نباشد والا معلق خواهد بود. پس از اين تعريف برمي آيد که عقد منجز عقدي است که در آن ايجاد اثر حقوقي مثلاً در عقد بيع انتقال مالکيت منوط به امري نشده است، درحالي که عقد معلق برعکس آن است يعني تحقق ماهيت عقد (اثر حقوقي) موقوف بر وقوع امري شده است و در واقع قصد مشترک بدون تحقق آن امر عقد را ايجاد نمي کند.
نکته حائز اهميت اين است که نبايد عقد معلق را با عقد مشروط اشتباه گرفت. در عقد مشروط طرفين در ضمن تعهدات اصلي که دارند يکسري تعهدات ضمني و فرعي را هم برعهده مي گيرند که اين شرط يا شروط بايد صريح و روشن بوده و مشروط عليه ملزم به انجام شرط است والا از طريق دادگاه الزام مي شود و در صورت عدم امکان اجراي شرط هم حق فسخ براي مشروط له (کسي که شرط به نفع او است) به وجود مي آيد. در حالي که در عقد معلق شرط تعليقي همان طور که ذيلاً بحث خواهد شد امري ممکن الحصول است که وقوع آن براي طرفين محل ترديد است. در ضمن طرفين بدون وقوع شرط اصلاً عقدي را اراده نمي کنند و در صورت عدم وقوع شرط نمي توان متعهد را ملزم به انجام شرط کرد. نتيجه اينکه تعليق موکول کردن عقد به امر ديگري است به طوري که پيش از تحقق امر معلق عليه عقدي به وجود نمي آيد در صورتي که شرط امر فرعي متصل به عقد است که تشکيل عقد متوقف بر آن امر فرعي نيست. عقد در زمان انشا محقق مي شود و شرط يا آثار آن را با خود به وجود مي آورد.
حال که اهميت تحقق امري که عقد بر آن معلق مي شود را دانستيم، به نظر خالي از فايده نيست. در اين مجال به بررسي اوصاف و شرايطي که اين امر (معلق عليه) عقد معلق چیست؟ بايد داشته باشد، بپردازيم. همان طور که در تعريف عقد معلق مي گوييم عقدي است که در آن ايجاد و انحلال اثر حقوقي منوط به وقوع حادثه خارجي احتمالي مي شود. پس بررسي مواردي که بايد در لحاظ کردن امري با عنوان معلق عليه رعايت کرد، مفيد است. معلق عليه يا شرط تعليق يکسري اوصاف را بايد داشته باشد تا تعليق واقعي باشد و يکسري شرايطي که اگر رعايت نشوند، عقد اساساً باطل خواهد بود. ابتدا به بحث درباره شرايط دسته اول مي پردازيم؛
۱- شرط تعليق مربوط به وقوع حادثه يي در آينده باشد چرا که اگر شرط به زمان حاضر يا گذشته باشد عقد را معلق نمي کند همين طور اگر در زمان تراضي طرفين رخ داده باشد. حتي اگر طرفين نسبت به وقوع آن جاهل باشند باز هم بايد عقد و تعهد را منجز شمرد. اگر طرفين عقد را بر امر واقع شده معلق کنند تعليق صوري و ظاهري است. همين طور اگر طرفين يقين داشته باشند که شرط تحقق نيافته است تعهد ايجاد نمي شود چرا که طرفين قصد و اراده جدي نداشته اند.
۲- وقوع امر معلق عليه در آينده مشکوک الحصول باشد يعني طرفين ندانند آيا واقع خواهد شد يا خير مثل اينکه فروشنده بگويد خانه ام را به تو فروختم اگر در فلان مسابقه( در آينده) برنده شوي. اگر وقوع شرط مورد يقين باشد مثل فرا رسيدن يک روز مشخص در تقويم مثل عيد قربان در واقع اين يک تعهد موجل است نه معلق. اگر هم شرط در آينده محال باشد تعهد اصلاً از آغاز موجود نمي شود. تعليق به محال در حکم عدم است.
۳- معلق عليه از شرايط صحت و درستي عقد نباشد؛ قانونگذار براي اينکه عقود به درستي واقع شوند يکسري شرايط را قائل شده است که از جمله ارکان اصلي و داخلي عقود است. در واقع مقنن شکل گيري و ايجاد عقود را منوط به اين شرايط اساسي کرده است که اگر يکي از اين شروط نباشد اصلاً عقدي ايجاد نمي شود. مثلاً طبق ماده ۱۹۰ قانون مدني که در مقام بيان شرايط اساسي براي صحت معامله است قصد طرفين و رضاي آنها، اهليت طرفين، موضوع معين که مورد معامله باشد و مشروعيت معامله را ذکر کرده است. حال فرض کنيم تحقق اثر حقوقي معلق شود بر اينکه طرف بالغ و رشيد باشد. همان طور که ذکر شد اهليت طرفين(بلوغ- رشد و عقل) از جمله شروطي است که قانون خود براي صحت معامله ذکر کرده است. بايد گفت اين نوع تعليق تنها تاکيد بي فايده يي است در باب اجراي قانون و تحصيل حاصل است ولي به هر حال تصريح به آن در لفظ مانعي ندارد اگرچه تعليق واقعي نيست. عده يي از حقوقدانان که معتقد بر صحت چنين تعليقي هستند ماده ۷۰۰ قانون مدني را دليلي بر تاييد نظر خود ذکر مي کنند که متن آن بدين شرح است؛ تعليق ضمان به شرايط صحت آن مثل اينکه ضامن قيد کند اگر مضمون عنه مديون باشد، من ضامنم موجب بطلان آن نمي شود. البته دکتر کاتوزيان معتقدند که اين نوع تعليق مصرح در قانون تعليق واقعي نيست و در واقع رابطه حقوقي بايد قابليت وقوع بدون شرط را هم دارا باشد و تنها در اين صورت است که تعليق واقعي است.
حال به شرايطي که براي اعتبار تعليق و نفوذ عمل حقوقي منبع تعهد بايد رعايت شود، مي پردازيم؛
۱- تحقق اثر عقد نبايد موقوف بر اراده و خواست مديون شود. هرگاه در قراردادي تحقق ماهيت عقد منوط به خواست متعهد شود در واقع تعهدي در کار نيست چرا که تکليف و الزام جوهره تعهد است. براي مثال در قراردادي که تعميرکار بگويد خانه تو را در ازاي فلان مبلغ تعمير مي کنم اگر بخواهم. در واقع اين نوع تعليق، عقد را هم باطل عقد معلق چیست؟ مي کند چرا که در آن متعهد اراده جدي به بستن عقد نداشته و اين با قصد انشا منافي است و سبب بطلان عقد و سقوط تعهد طرف ديگر مي شود.
۲- شرط تعليقي نبايد نامقدور و نامشروع باشد. عهدي که بر امري ناممکن معلق شود، باطل است. خواه آن امر از لحاظ طبيعي ناممکن باشد يا از لحاظ حقوقي مثلاً خانه ام را به تو بخشيدم اگر ماه را به زمين نزديک کني يا فرزندت را از ارث آشکارا محروم کني. ممکن است ايراد شود که قانون مدني در ماده ۲۳۲ شروط فاسدي را ذکر کرده از جمله آن ناممکن بودن و نامشروع بودن شرط است. در حالي که عقد را فاسد نمي کنند پس چرا در مورد شرط تعليقي فساد شرط موجب عقد هم مي شود. در پاسخ بايد گفت در عقد معلق قصد مشترک خواسته است که اصلاً اگر معلق عليه محقق نگشت عقدي به وجود نيايد به بياني ديگر در اين موارد بقاي عقد با قصد مشترک طرفين ناسازگار است. پس در اين مورد فساد شرط به عقد هم سرايت مي کند و اگر قائل به اين شويم که تنها شرط فاسد عقد معلق چیست؟ است اما عقد سالم مي ماند عقد از قصد پيروي نکرده و اين مغاير با اصول است. همين طور است در موردي که عقد به شرطي معلق شود که خلاف نظم عمومي و اخلاق است و در موردي که شرط خلاف مقتضاي عقد است يا سبب جهل به عوضين شود براي مثال فروشنده زميني مي گويد زمينم را فروختم به تو اگر بعد از ساخت و ساز در آن يکي از خانه ها را به انتخاب خودم مالک گردم. در اين مورد چون مقدار واقعي مورد معامله معلوم نيست جهل در شرط موجب جهل به عوضين هم مي شود پس به طريق اولي موقعي که به عنوان شرط تعلقي لحاظ شود عقد را باطل مي کند چرا که شرطي که ماهيت عقد بر آن منوط شده است جهت عمده عقد است.
عقد معلق چیست؟
عقد معلق چیست؟
عقد معلق عقدی است که وقوع و تحقق آن منوط به وقوع امر دیگری باشد. عقد معلق در مقابل عقد منجز می باشد. در واقع عقد معلق، عقدی است که بعد از (ایجاب و قبول) دارای اثر حقوقی نمی شود به این معنا که توافق صورت می گیرد و عقد هم عقد معلق چیست؟ منعقد می شود اما اثر آن ایجاد نمی شود و منوط به یک حادثه می باشد. نکته قابل توجه این است که در این عقد، خود عقد معلق نمی باشد، بلکه اثر آن معلق است. به این معنا که توافقی صورت می گیرد اما اثر معلق می شود. بطور مثال اگر پدری به فرزند خود بگوید اگر در سال آینده، گواهینامه خود را بگیری ماشین خود را به تو خواهم داد و پسر هم قبول نماید، عقد محقق شده است اگر پسر گواهینامه خود را بگیرد، مالک ماشین خواهد شد. این عقد، معلق می باشد. ماده ۱۸۹ قانون مدنی در تعریف عقد منجز این چنین بیان نموده است:
“عقد منجز آن است که تأثیر آن بر حسب انشاء موقوف به امر دیگری نباشد و الا معلق خواهد بود.”
بطور مثال در عقد بیع پس از انعقاد، فروشنده مالک ثمن و خریدار مالک مبیع می گردد. بنابر ماده فوق مشخص می گردد که عقد معلق عقدی است که تاثیر آن بر حسب انشا موقوف به امر دیگری باشد. این امر بدین معنی می باشد که طرفین عقد می توانند بدلیل تعلیق، ایجاد و پیدایش آثار عقد را منوط به وقوع امری در آینده بنمایند.
نکته مهم این است که عقد معلق را نمی بایست با عقد مشروط اشتباه گرفت. عقد مشروط عقدی است که در آن از سوی طرفین معامله شرط و شروطی گذارده شده باشد مانند اینکه فروشنده شرط کند در صورتی که خریدار ظرف ۷۲ ساعت پس از امضای مبایعه نامه، تمامی ثمن معامله را پرداخت ننماید، معامله فسخ می گردد. در واقع در عقد مشروط، طرفین در ضمن تعهدات اصلی خود، تعهدات فرعی و شروطی را نیز قرار می دهند که این شروط می بایست صریح و روشن بوده و مشروط علیه نیز به انجام آن شروط ملزم می گردد که در صورت عدم انجام، از طریق دادگاه ملزم می شود و هم چنین در صورتی که الزام ممکن نباشد، عقد فسخ می گردد.
اما در عقد معلق، شرط تعلیقی یک عقد معلق چیست؟ امری است که امکان ایجاد آن وجود دارد و تا وقتی که آن امر ایجاد نشود، عقدی بوجود نمی آید. نتیجتا اینکه شرط، یک امر فرعی متصل به عقد است اما تشکیل عقد موصوف به آن امر فرعی نیست اما تعلیق، موکول نمودن عقد به امر دیگری است که پیش از تحقق آن، عقدی بوجود نمی آید.
در ارتباط با وجود معلق علیه در عقد معلق وجود شرایط ذیل اساسی می باشد:
*شرط تعلیقی می بایست منوط به وقوع امری در آینده باشد چراکه اگر مربوط به گذشته یا زمان حاضر باشد، عقد معلقی به وقوع نخواهد پیوست و تکلیف مشخص می باشد. نکته مهم این است که اگر طرفین عقد بر وقوع امری توافق نمایند که واقع شده است، این تعلیق صوری و باطل می باشد. در ارتباط با امری که قرار است در آینده اتفاق افتد ذکر این نکته الزامی می باشد که لازم است طرفین شک داشته باشند که آیا آن امر (معلق علیه) در آینده اتفاق می افتد یا خیر؟ اگر طرفین یقین داشته باشند بر وقوع آن امر، دیگر شرط معلقی وجود ندارد بلکه یک تعهد موجل می باشد.
*معلق علیه می بایست یک حادثه خارجی باشد. یعنی خارج از شرایط صحت عقد باشد و خارج از عقد نیز باشد. اگر حادثه خارجی نباشد یعنی اینکه داخل در شرایط صحت عقد است دیگر عقد معلق نخواهد بود چراکه در اینصورت تکلیف روشن است. پس اگر معلق علیه از شرایط صحت عقد مندرج در قانون باشد، آن عقد دیگر معلق نخواهد بود. ماده ۱۹۰ قانون مدنی مقرر نموده است:
“برای صحت هر معامله شرایط ذیل اساسی است:
- قصد طرفین و رضای آنها
- اهلیت طرفین
- موضوع معین که مورد معامله باشد
- مشروعیت جهت معامله”
بطور مثال اگر فروشنده به خریدار بگوید ماشینم را به شما می فروشم اگر شما بالغ باشید، این شرط جزء شرایط صحت عقد می باشد، پس عقد معلق نخواهد بود. اگر تحقق عقدی معلق شود به یکی از شروط اساسی فوق الذکر، میان حقوقدانان اختلاف نظر وجود دارد. عده ای معتقدند که چنین تعلیقی صحیح می باشد و علت این امر ماده ۷۰۰ قانون مدنی بیان داشته اند:
“تعلیق ضامن بشرایط صحت آن مثل اینکه ضامن قید کند که اگر مضمونعنه مدیون باشد من ضامنم موجب بطلان آن نمی شود.”
اما در مقابل عده ای دیگر از حقوقدانان معتقدند که چنین تعلیقی، واقعی نمی باشد.
*شرط تعلیقی باید احتمالی باشد (بشود یا نشود) چرا که اگر احتمالی باشد، تکلیف عقد روشن نیست اما اگر، حتمی یا محال باشد، تکلیف عقد روشن است و در اینصورت، عقد معلق نمی باشد. در قانون مدنی دو عقد وجود دارند که نمی توانند بصورت معلق منعقد شوند یعنی عقد معلق آنان، باطل می باشد. این دو عقد عبارتند از:
مستندات قانونی مرتبط با عقد معلق
در قرارداد بیع ملکی، مقرر می شود بخشی از ثمن معامله به صورت چک وعده دار پرداخت شود و در قرارداد قید می شود اگر چک پاس نشد معامله منفسخ است. سوال این است: اولاً ماهیت حقوقی شرط مذکور (شرط انفساخ)، چیست؟ ثانیاً: آیا شرط مذکور، صحیح است یا باطل؟
شرط ذکر شده در پرسش از نوع شرط نتیجه ی معلق و منفی است و با هیچ یک از شروط باطل و مبطل تطبیق ندارد و با توجه به مفاد مواد ۱۰ و ۲۳۴ قانون مدنی چنین شرطی صحیح است و برای انحلال قرارداد نیاز به اعمال اراده ی انشایی وجود ندارد؛ به علاوه تعلیق شرط انفساخ نیز ضرری به صحت عقد وارد نمی کند زیرا شرط عرفا التزام جداگانه ای است و آثار و توابع خاص خود را دارد؛ به همین جهت قائلین به بطلان عقد معلق، شرط معلق را صحیح دانسته اند.
شماره نظریه: ۲۳۳۴/۹۵/۷ شماره پرونده: ۹۲۰-۱۸۲-۹۵ تاریخ نظریه: ۱۳۹۵/۰۹/۲۲
اگر قرارداد امانی مالی در اختیار شخصی به عنوان امین قرار گیرد و متعاقبا همان مال طی قراردادی از طرف امانت گذار با این شرط به امین مذکور به بیع معلق فروخته شود که امین طی زمان مشخص بهای آن را پرداخت نماید در غیر این صورت قرارداد کان لم یکن بوده و امانت گذار اختیار دارد مال مورد معامله را به فروش برساند با این حال در صورتی که امین بدون رضایت امانت گذار و بدون پرداخت بهای مال در زمان تعیین شده آن را به فروش برساند و بهای فروش را تملک نماید و علیرغم درخواست مالک آن را به مالک تحویل ندهد آیا خیانت در امانت نموده است و فروش مال مورد معامله فروش مال غیر محسوب می گردد یا خیر؟
به نظر می رسد فرض سوال که ودیعه گذار مال مورد امانت را به شرط اینکه ظرف مهلت مشخصی ثمن آن پرداخت شود به امین فروخته است از مصادیق عقد موجل می باشد نه معلق زیرا در این فرض اثر عقد بیع (منشا) معلق بر امری نشده است بلکه مشروط به پرداخت آن (ثمن) در ظرف مدت مشخصی گردیده است که با این وصف تمام آثار عقد بیع به طور منجز ایجاد می شود (تملیک) فقط شرط شده است که چنانچه ظرف مهلت مشخصی ثمن پرداخت نشده بایع می تواند معامله را فسخ نماید. با این وصف اگرچه امین (خریدار) بر خلاف شرط مندرج در قرارداد مبادرت به واگذاری موضوع قرارداد به غیر نماید این عمل نوعی تخلف از شرط محسوب که دارای جنبه مدنی می باشد و فاقد وصف کیفری (فروش مال غیر، خیانت در امانت و …) است ولی به هر حال تشخیص موضوع به عهده مقام قضایی رسیدگی کننده می باشد.
جهت مشاوره حقوقی با وکیل پایه یک دادگستری به صفحه تماس با ما مراجعه فرمائید.
تعریف عقد معلق و عقد منجز
عقد منجز، عبارت است از عقدی که اثر آن، مشروط و منوط به وقوع امر دیگری نیست و مفهوم عقد معلق در حقوق، عبارت است از عقدی که اثر آن، منوط بر وقوع امر دیگری است. وقوع قطعی عقد و داشتن اثر، به محض وقوع، در عقد منجز، از جمله تفاوت های عقد معلق و منجز می باشند.
برای مشاوره تعریف عقد معلق و عقد منجز
برای مشاوره تعریف عقد معلق و عقد منجز
عناوین اصلی این مقاله
در حقوق، اصل، بر حاکمیت اراده افراد، در بستن قرادادها است. این حاکمیت اراده، باعث می شود که آن ها، بتوانند به هر صورتی که مایل هستند، قرارداد ببندند. البته، بر اساس ماده 10 قانون مدنی، این قراردادها تا جایی معتبر هستند که خلاف قواعد آمره، نظم عمومی و اخلاق حسنه نبوده و شرایط اساسی صحت معامله را داشته باشند.
در قانون مدنی، عقود، بر اساس موارد مختلفی، نظیر جایز یا لازم بودن، معلق یا منجز بودن، معوض یا غیر معوض بودن، دارای تقسیم بندی های متفاوتی می باشند و بر اساس همین تقسیم بندی ها، هر عقد، دارای آثار مخصوص به خود است. یکی از تقسیم بندی های عقود، تقسیم بندی آن، از حیث معلق بودن یا نبودن اثر عقد، بر وقوع امر دیگر و به تبع، ایجاد عقود معلق و منجز است.
از این رو، در این مقاله، قصد داریم، بررسی کنیم که تعریف عقد منجز چیست و مفهوم عقد معلق در حقوق چه می باشد و تفاوت آن ها با یکدیگر، در چه مواردی است. چنانچه، پیرامون این موضوع، سوالاتی دارید، با ما همراه باشید.
عقد منجز چیست ؟
برای پاسخ به این سوال که تعریف عقد منجز چیست و مفهوم عقد معلق در حقوق چه می باشد ، باید، به قانون مدنی مراجعه کنیم. ماده 189 قانون مدنی، در پاسخ به این پرسش که تعریف عقد منجز چیست؟ مقرر می دارد: " عقد منجز، آن است که تاثیر آن، بر حسب انشا، موقوف به امر دیگری نباشد و الا، معلق خواهد بود. " مطابق تعریف عقد منجز، این دسته از عقود، به محض انعقاد عقد، قطعی و دارای اثر هستند.
در واقع، حالت رایج و عادی، در بستن قراردادها، همین است که به محض منعقد شدن عقد، بر اساس شرایط صحت معامله، عقد، دارای اثر است، حتی اگر طرفیت، توافق کنند، اجرای تعهد را به زمان دیگری، موکول کنند . در واقع، در عقد منجز، اثر عقد، وابسته و موکول به اینکه اتفاق دیگری بیفتد یا کار دیگری انجام شود نیست. مثلا، در عقد بیع قطعی اتومبیل ( یا خرید و فروش )، تا قرارداد بسته می شود، خریدار، مالک مبیع قرارداد، و فروشنده، مالک ثمن قرارداد، خواهند شد.
در قسمت بعد، به بررسی مفهوم عقد معلق در حقوق، خواهیم پرداخت و پس از تعریف عقدمنجز و عقد معلق، تفاوت آن ها را خواهیم گفت.
حتما بخوانید: مفهوم عقد و قرارداد
عقد معلق چیست ؟
همانطور که در قسمت قبل گفتیم، برای پاسخ به این پرسش که تعریف عقد منجز چیست و مفهوم عقد معلق در حقوق چه می باشد ؟ باید، به قانون مدنی، رجوع کرد. در قسمت قبل، عقد منجز را تعریف کردیم. در این قسمت، قصد داریم به بررسی مفهوم عقد معلق در حقوق بپردازیم. عقد معلق، در مقابل عقد منجز قرار دارد. مفهوم عقد معلق در حقوق را باید در ماده 189 قانون مدنی، جست و جو کرد. بر اساس ماده 189 قانون مدنی، مفهوم عقد معلق در حقوق، عبارت است از اینکه اثر عقد، منوط بر وقوع امر دیگری شود.
فرض کنید، در قرارداد خرید و فروش اتومبیل که در قسمت قبل، مثال زدیم، فروشنده به خریدار بگوید؛ اتومبیل را به تو فروختم اگر که آزمون وکالت قبول شوی. اگر خریدار این موضوع را بپذیرد، ایجاد اثر قرارداد فروش، منوط و موکول به قبول شدن در آزمون وکالت است و تا قبل از وقوع امری که عقد، معلق بر آن است، اثر عقد، محقق نخواهد شد.
پس مفهوم عقد معلق در حقوق، آن است که دو طرف قرارداد، اثر عقد را موقوف به امر دیگری می کنند و زمانی قرارداد ایجاد و دارای اثر می شود که آن امر، رخ داده باشد. البته، باید دانست که دو عقد نکاح و ضمان، قابل تعلیق نیستند. برای مثال، نمی توان عقد ازدواج را موکول به قبولی در آزمون وکالت کرد یا کسی نمی تواند ضمانت خود را تعلیق به امری کند.
تفاوت عقد معلق و عقد منجز
پس از تعریف عقد منجز و بررسی مفهوم عقد معلق در حقوق، حال می توانیم، در خصوص تفاوت عقد معلق و عقد منجز صحبت کنیم. بر اساس تعریف عقد منجز و عقد معلق و با توجه به ماده 189 قانون مدنی که به تعریف عقد منجز و عقد معلق پرداخته است، تفاوت عقد منجز و عقد معلق، شامل موارد زیر می باشد:
وقوع اثر عقد، در عقد منجز، به محض وقوع عقد بوده: یعنی، به محض اینکه طرفین قرارداد، اقدام به ایجاد آن کنند، عقد به صورت قطعی، به وقوع می پیوندد و دارای اثر خواهد بود.
وقوع اثر عقد، در عقد معلق، پس از رخ دادن امری است که عقد، معلق بر آن شده: بر خلاف عقد منجز، اثر عقد معلق، پس از رخ دادن امر یا اتفاقی است که عقد را بر آن معلق کرده اند و تا پیش از آن، عقد معلق، فاقد اثر خواهد بود.
در ادامه بخوانید: تفاوت عقد معلق و عقد مشروط
برای دریافت اطلاعات بیشتر در خصوص تعریف عقد معلق و عقد منجز در کانال تلگرام حقوق قراردادها و عقود عضو شوید. کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی دینا نیز آماده اند تا با ارائه خدماتی در زمینه مشاوره حقوقی تلفنی دینا به سوالات شما عزیزان پیرامون تعریف عقد معلق و عقد منجز پاسخ دهند.
سوالات متداول
1- تعریف عقد معلق در حقوق چیست؟
عقد معلق در حقوق عبارت است از آنکه دو طرف قرارداد اثر عقد را موقوف به امر دیگری کنند که جزئیات آن در متن مقاله ارائه شده است.
2- تعریف عقد منجز در حقوق چیست؟
عقد منجز در حقوق عبارت است از عقدی که اثر آن موقوف و مشروط به وقوع چیز دیگری نیست و به محض وقوع عقد دارای اثر است که جزئیات آن در متن مقاله ارائه شده است.
3- تفاوت عقد معلق و منجز در چیست؟
تفاوت عقد معلق و منجز عبارت است از اینکه در عقد معلق اثر عقد منوط به وقوع امر دیگری است که در عقد منجز چنین نیست و سایر تفاوت ها که جزئیات آن در متن مقاله ارائه شده است.
تعریف عقد معلق و عقد منجز
این حاکمیت اراده باعث می شود که آنها بتوانند به هر صورتی که مایل اند قرارداد ببندند، البته این قراردادها نباید مخالف نظم عمومی و اخلاق در جامعه باشند و باید شرایط اساسی صحت معامله را داشته باشند.
از این رو اگر افراد شرایط درستی و صحت معامله را رعایت کنند می توانند قرارداد خود را مشروط کنند، معلق کنند و یا آن را به گونه ایی منعقد کنند که اجرای آن به هیچ امر دیگری موقوف نباشد.
این موضوع بر اساس سلیقه و قصد طرفین برای بستن قرارداد است و هیچ محدودیتی در قانون ندارد.
البته بستن قرارداد به این اشکال هم شرایط ویژه خودش را دارد که باید به آنها توجه کرد اما قبل از آن ما باید با انواع قراردادها آشنا باشیم.
از این رو در این مقاله به بررسی مفهوم عقد معلق و عقد منجز می پردازیم.
عقد منجز چیست؟
ماده ۱۸۹ قانون مدنی عقد منجز را تعریف کرده است.
طبق این تعریف عقد منجز عقدی است که به محض اینکه عقد منعقد می شود قطعی است و دو طرف باید به آن عمل کنند.
در واقع حالت رایج و عادی در بستن قرارداد هم همین است که به محض منعقد شدن عقد دو طرف ملزم باشند آنچه را که درباره آن توافق کرده اند را انجام بدهند.
در واقع در عقد منجز اجرای مفاد قرارداد وابسته و موکول به اینکه اتفاقی دیگری بیفتاد یا کاری دیگری انجام شود نیست و همین که قرارداد بسته شد دو طرف باید آن را اعمال کنند؛ مثلا در عقد بیع قطعی اتومبیل (یا خرید و فروش) تا قرارداد بسته می شود، خریدار طبق قرارداد وجه را باید پرداخت کند و فروشنده طبق قرارداد خودرو را تحویل دهد.
عقد معلق چیست؟
عقد معلق در مقابل عقد منجز قرار دارد.
فرض کنید در قرارداد خرید و فروش اتومبیل که در بالا گفتیم، فروشنده به خریدار بگوید در صورتی اتومبیل را به تو می فروشم که ازمون وکالت قبول شوید.
اگر خریدار این موضوع را بپذیرد، اجرای قرارداد فروش منوط و موکول به قبول شدن در آزمون وکالت است.
پس عقد معلق آن است که دو طرف قرارداد اثر عقد را موقوف به امر دیگری می کنند و زمانی قرارداد اجرا می شود که آن امر رخ داده باشد؛ مثلا در مورد ذکر شده تا زمانی که خریدار در آزمون وکالت پذیرفته نشود، قرارداد فروش خانه اثری ندارد و نمی توان آن را اجرا کرد.
البته باید دانست که دو عقد نکاح و ضمان قابل تعلیق نیستند؛ برای مثال نمی توان عقد ازدواج را موکول به قبولی در آزمون وکالت کرد یا کسی نمی تواند ضمانت خود را تعلیق به امری کند.
عقد معلق چیست؟
در این وب سایت تلاش گردیده است اطلاعات حقوقی مفید و کاربردی، با هدف ارتقاء دانش حقوقی کشور، به طور رایگان در اختیار شما کاربران عزیز قرار گیرد.
منوی اصلی
منوی فوتر
- شناسه : 11020
- ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ - ۱۹:۵۷
- 20297 بازدید
عقد منجز و معلق چیست – تعریف عقد منجز و عقد معلق
عقد منجز و معلق عقد منجز: برابر ماده ۱۸۹ قانون مدنی عقد منجز عقدی است که تأثیر آن بر حسب انشاء موقوف به امر دیگری نباشد. می دانیم که هر عقدی دارای آثاری است که طرفین برای بدست آوردن آن اثار به انعقاد عقد اقدام می نمایند. مثلاً عقد بیع موجب انتقال مالکیت مورد معامله […]
عقد منجز:
برابر ماده ۱۸۹ قانون مدنی عقد منجز عقدی است که تأثیر آن بر حسب انشاء موقوف به امر دیگری نباشد. می دانیم که هر عقدی دارای آثاری است که طرفین برای بدست آوردن آن اثار به انعقاد عقد اقدام می نمایند. مثلاً عقد بیع موجب انتقال مالکیت مورد معامله به خریدار و انتقال مالکیت ثمن به فروشنده می گردد که در عقد منجز پس از تمام شدن عقد فروشنده مالک ثمن و خریدار مالک مبیع می گردد.
عقد معلق:
از مفهوم ماده ۱۸۹ معلوم می شود که عقد معلق عقدی است که تأثیر آن بر حسب انشاء موقوف به امر دیگری باشد. یعنی طرفین عقد می توانند بواسطه تعلیق پیدایش آثار عقد را منوط به امری در آینده نمایند. اساساً تعلیق در انشاء (پیدایش اصل عقد) باطل بوده و تنها تعلیق در منشاء (پیدایش آثار عقد) را جایز شمرده اند. انحلال عقد را می توان معلق بر شرط نمود و چنین شرطی را شرط فاسخ می نا مند.
تعلیق واقعی در صورتی است که تحقق شرط در آینده احتمالی، نامعلوم و مربوط به حادثه خارجی باشد. مثل آنکه پدری به فرزندش بگوید: «این مال را به تو فروختم به هزار تومان اگر ظرف ۳ سال مدرک لیسانست را بگیری» فلذا اگر طرفین عقد، تحقق شرط را در آینده به یقین بدانند، تعلیق بر آن صوری است و نشان می دهد که طرفین خواسته اند ایجاد دین مدتی به تأخیر افتد مانند آنکه تعهدی موقوف به فرا رسیدن نوروز سال بعد باشد که چون قطعاً نوروز سال بعد فرا خواهد رسید دیگر این امر تعلیق واقعی نبوده و البته بین طرفین معتبر و لازم الاجراست. از یک طرف و از سوی دیگر اگر اثر عقد منوط به امری شود که به حکم قانون از شرایط درستی عقد است، قیدی بر آن افزوده نشده و تأکید بی فایده ای در باب اجرای قانون است. مانند ماده ۷۰۰ قانون مدنی که مقرر داشته :«تعلیق به شرایط صحت آن، مثل اینکه ضامن قید کند که اگر مضمون عنه مدیون باشد، من ضامنم، موجب بطلان آن نمی شود.»
در کتب حقوقی تشریح شده است که اگر تحقق اثر عقد منوط به اراده مدیون شود و به صورت دلخواه درآید مانند آنکه فروشنده بگوید :«قالی خود را به تو فروختم اگر آن را به صرفه تشخیص دهم» و همچنین در مواردی که تعلیق بر امر غیر مقدور یا نامشروع باشد و همچنین در مواردی که عقد برشرطی معلق شود که با مقتضای عقد مخالف بوده و یا سبب جهل به عوضین گردد ، باطل است.
در اینکه آثار عقد معلق از زمان حصول شرط جاری میشود یا از زمان انعقاد عقد، قانون مدنی صراحتی ندارد ولیکن نظر مشهور آن است که حصول شرط کاشف از اجرای آثار از زمان انعقاد عقد می باشد.
دیدگاه شما