تاثیر شوک نقدینگی بر رابطه بین ریسک بازار و بازده سهام
نقدشوندگی سهام یکی از مزیتهای اصلی بورس اوراق بهادار است و سرمایه گذاران همواره خواستار سهامی هستندکه بتوانند با کمترین هزینه در سریعترین زمان ممکن آن را معامله کنند. سرمایه گذاران به دلیل ریسک جدا نشدنی سرمایه گذاری انتظار بازده دارند. لذا برای سرمایه گذاران، آگاهی از ریسک و بازده سرمایه گذاری از اهمیت ویژه ای برخوردار است. عدم نقدشوندگی یک دارایی مالی در واقع نوعی ریسک آن دارایی محسوب می شود که انتظار می رود سرمایه گذاران به ازای تقبل ریسک، بازده کسب کنند. از طرفی سرمایه گذاران تنها در ازای بازده بیشتر، ریسک بیشتر را قبول می کنند. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی، تحلیلی و از نوع همبستگی می باشد. در مرحله جمع آوری، طبقه بندی و پردازش اولیه داده ها از نرم افزار 2013 Excel استفاده شده و آزمون فرضیه ها به کمک نرم افزار Eviews 10 صورت گرفته است. با مطالعه نمونه ای از شرکت های فعال در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1391 تا 1396 دریافتیم با توجه به نتایج به دست آمده بین ریسک بازار و بازده سهام و نیز بین شوک نقدینگی و بازده سهام رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. فرضیه سوم تاثیر منفی و معنادار شوک نقدینگی سهام بر رابطه بین ریسک بازار و بازده سهام را نشان می دهد. در واقع با افزایش نقدشوندگی سهام، رابطه ریسک بازار و بازده سهام کمتر می شود.
DeFi در کشاورزی بازده-سهامداری-استخراج نقدینگی
در مطلب قبل در مورد “Baanx دفتر بعدی خود را در اروپا اعلام کرد” صحبت کردیم الان در مورد“DeFi در کشاورزی بازده، سهامداری، استخراج نقدینگی”صحبت خواهیم کرد.
با ما همراه باشید…
مشابه وام های بانکی از چند جهت، کشاورزی بازده به یک روش کاملاً رایج در میان افراد جامعه رمزنگاری تبدیل شده است. با این حال، تفاوت اصلی در اینجا این است که با کشاورزی بازدهی DeFi، شما میتوانید نقشی مشابه بانک بازی کنید و سود نقدی خود را به دست آورید. اگر میخواهید پول خود را به نفع خود درآورید، کشاورزی بازدهی DeFi میتواند ارزش بررسی را داشته باشد.
اگر امیدوارید نگاهی عمیقتر به کشاورزی بازدهی DeFi داشته باشید، از مزایا گرفته تا معایب احتمالی، به جای درستی آمدهاید.
برنامه های DeFi چیست؟
امور مالی غیرمتمرکز، که بیشتر به عنوان DeFi شناخته می شود، در حال تغییر روشی است که بسیاری از مردم در مورد نحوه انجام امور مالی خود در دنیای دیجیتال فکر می کنند. روشهای سنتی وامگیری و وامدهی ممکن است هنوز کاربردهای خود را داشته باشند، اما شکی وجود ندارد که صنعت کریپتو و پیشرفتهای فناوری میتوانند بر آینده امور مالی تأثیر بگذارند.
DeFi صرفاً آغاز موج جدیدی از امور مالی است، روشهای سنتی را غیرمتمرکز میکند و از ابزارهایی مانند قراردادهای هوشمند و بلاک بازدهی بیشتر با نقدینگی چین برای حذف واسطهها (مانند بانکها و سایر مؤسسات مالی که معمولاً باید از آنها عبور میکردید) استفاده میکند.
به لطف پروژههای DeFi، نیازی به جستجوی بانکها برای دریافت وام نیست، به سادگی آن را به کدنویسی در یک قرارداد هوشمند که توسط هزاران نفر تأیید شده است، واگذار کنید تا آنچه را که میگوید انجام دهد. با قابلیت های این، آیا جای تعجب است که بسیاری از مردم امور مالی غیرمتمرکز را آینده می دانند؟ با استفاده از روشهایی مانند سرمایهگذاری و استخراج نقدینگی، کسانی که وارد DeFi میشوند، اغلب متوجه میشوند که راههای زیادی وجود دارد که میتوانند پول خود را دور از دسترس کنند.
اگر شما یکی از بسیاری از افرادی هستید که به کارهایی که اپلیکیشنهای DeFi میتوانند انجام دهند ایمان دارند، ممکن است ارزش آن را داشته باشد که سود بالقوهای که میتواند از کشاورزی حاصل شود را در نظر بگیرید.
چگونه می توانید از کشاورزی محصول DeFi درآمد کسب کنید؟
اساساً، متوجه خواهید شد که کشاورزی بازده راهی عالی برای کسب درآمد از سکههای دیجیتالی شما بدون نیاز به تجارت آنهاست. این فرآیند مانند قرض دادن سکه های دیجیتال شما و دریافت پول برای انجام این کار است. اگر احساس نمیکنید در حال حاضر پتانسیل تجاری زیادی برای سرمایهگذاریهایی که انجام دادهاید وجود ندارد، بهراحتی میتوانید بهجای آن شروع به تولید درآمد غیرفعال از طریق کشاورزی بازده کنید.
هنگامی که به گزینه های خود نگاه می کنید، متوجه خواهید شد که چند راه مختلف برای کسب درآمد از کشاورزی محصول وجود دارد. به عنوان مثال، شما به طور بالقوه می توانید از دریافت درصدی از کارمزد تراکنش ها درآمد کسب کنید، که یک راه کاملاً جهانی برای کسب درآمد از طریق برنامه های DeFi است. این چیزی است که بیشتر به عنوان استخراج نقدینگی از آن یاد می شود.
همچنین ممکن است این فرصت را داشته باشید که به شکل بهره از وام دهندگان درآمد کسب کنید، این جنبه دیگری است که اگر در حال تحقیق در مورد راه های کسب درآمد از DeFi هستید، ممکن است ارزش بررسی داشته باشد. توکنهای حکومتداری نیز راه بسیار خوبی برای کسب درآمد از کشاورزی بازدهی هستند که اگر به هر یک از این نوع سکههای دیجیتال علاقه دارید، ارزش یک نگاه دوم را دارد.
دلایل کلیدی برای ورود سرمایه گذاران به کشاورزی بازدهی DeFi
به طور کلی، گزینهها و روشهای متفاوتی وجود دارد که میتوانید از طریق تأمین مالی غیرمتمرکز درآمد کسب کنید – و در حالی که این یکی از بزرگترین جذابیتهای DeFi برای بسیاری از افراد است، جنبههای دیگری نیز وجود دارد که آن را فریبنده میکند.
خارج از سرمایه گذاری در خود DeFi، بسیاری از مردم جذب انواع کاربردهای جالب DeFi می شوند، که می تواند بسیار فراتر از آنچه در سیستم های بانکداری و مالی سنتی به آن عادت کرده ایم، باشد.
این برنامهها برای هر کسی در دسترس هستند، به این معنی که دامنه وسیعتری دارند. این باعث میشود که اساساً آنها برای هر کسی با اتصال به اینترنت و برخی سکههای رمزنگاری شده در دسترس باشند.
DeFi میتواند برای کسانی که به توکنسازی علاقه دارند ایدهآل باشد، که به شما امکان میدهد تا فرصتها و کاربردهای بیشتری را در توکنهای کریپتو نسبت به قبل فراهم کند.
بنابراین، آیا ارزش دارد؟
همانطور که میتوانید تصور کنید، مزایای بیشمار کشاورزی با عملکرد DeFi ، سرمایهگذاران زیادی را در هر سطح تجربه جذب میکند. بسیاری از مردم در حال انجام این عمل هستند – و با قضاوت بر اساس نظر مثبت کلی جامعه ارزهای دیجیتال در مورد امور مالی غیرمتمرکز، به نظر می رسد این فرصت
امیدوارکننده ای برای تقریباً هر کسی باشد که از سکه های دیجیتال خود شروع به کسب درآمد کند.
البته، اگر میخواهید بهترین شانس برای کسب سود موفقیتآمیز از سرمایهگذاریهایتان را داشته باشید، مهم است که ریسکهای مربوط به آن را در نظر بگیرید. با آگاهی از ریسکها، اغلب میتوانید برای جلوگیری از آنها و محدود کردن ضررهای خود برنامهریزی کنید، که همیشه هنگام سرمایهگذاری ضروری است (مخصوصاً مواردی که کریپتو در آن دخیل است، به دلیل اینکه این داراییها چقدر میتوانند بیثبات باشند).
عدم هدایت مناسب ورود نقدینگی به بازار سرمایه در دولت قبل
به گزارش روز چهارشنبه ایرنا، معاملات بورس از اوخر اسفند ماه وارد مدار صعودی شد. این امر باعث شد تا سهامداران بتوانند با کاهش میزان ضرر و زیانهای اعمال شده در چند ماه گذشته به استقبال بهار بروند و روزهای معقولی را در این بازار تجربه کنند.
در ادامه این روند، معاملات بازار در هفته نخست فروردینماه و برخلاف پیشبینی برخی از فعالان بازار به روند صعودی خود ادامه داد و آینده متعادل و مثبتی پیشروی سهامداران قرار گرفت که این امر سبب افزایش ورود نقدینگی به بورس با هدف کسب بازدهی بیشتر از این بازار شد.
ایجاد چنین روندی در بازار تحت تاثیر عواملی مختلف انجام شد که در این زمینه «مهدی عبدی»، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی ضمن ارزیابی روند اخیر معاملات بورس، عوامل تاثیرگذار بر صعود اخیر شاخص بورس را مورد بررسی قرار داد که در ادامه میخوانید.
۱- علت بازگشت دوباره رشد شاخص بورس در بازار چیست؟
پس از نوسانات بازار سرمایه در ۲ سال اخیر، در اواخر سال گذشته عمده سهام بازار در محدودههای کف قیمتی قرار گرفت که با توجه به گزارشات شرکتها و همچنین شرایط کلی حاکم بر فضای اقتصادی کشور، انتظار اصلاح بیشتر قیمتها دور از انتظار بود.
از طرفی با نهایی شدن بودجه سال ۱۴۰۱ کل کشور برخی از نگرانیها در ارتباط با صنایع تاثیرگذار بازار کاهش یافت و بازار مترصد محرکی برای حرکت صعودی خود بود که اوجگیری مجدد قیمت کالاها در بازارهای جهانی به ویژه رکوردشکنی قیمت نفت خام، عامل جذب نقدینگی به سمت بازار و رشد قیمتها شد.
خوشبینی فعالان بازار نسبت به حصول توافق در مذاکرات هستهای نیز از دیگر عوامل اقبال سرمایهگذاران به بازار سرمایه در هفتههای اخیر بوده است.
٢- آیا روند صعودی شاخص بورس در بازار میتواند ادامهدار باشد؟
هرچند انتظار رشد پرشتاب بازار در ادامه سال همانند ۲ هفته ابتدایی چندان منطقی به نظر نمیرسد اما بررسی مجموعه عوامل تاثیرگذار بر فضای اقتصادی کل کشور، صنایع و شرکتها نشان میدهد بازار سرمایه بتواند روند متعادل و رو به رشدی را تجربه کند. البته باید در نظر داشت که اصلاح قیمتی نه فقط جز جداییناپذیر روندهای صعودی است، بلکه به قوام هر چه بیشتر معاملات نیز کمک خواهد کرد.
٣- پیشبینی کلی شما از روند کلی بورس در سال ۱۴۰۱ چیست؟
همانطور که میدانیم بخش عمدهای از ارزش بازار بورس را شرکتهای کامودیتی محور یا صادرکنندگان مواد پتروشیمی، معدنی و فلزی تشکیل میدهند که نرخ ارز در بازار داخلی و قیمت کالاها در بازارهای جهانی، مهمترین پارامترهای تاثیرگذار بر درآمد و سودآوری این شرکت ها هستند.
در ارتباط با نرخ ارز شاهد بودیم که حتی در زمانهایی که حصول توافق هستهای و کاهش محدودیتهای درآمدی ایران بسیار در دسترس قرار داشت، نرخ ها در این بازار تمایل چندانی به کاهش نداشتند و با تخلیه جو روانی دوباره به بالای ۲۶ هزار تومان افزایش پیدا میکرد. این مساله در کنار تقاضای انباشته شده چندین ساله برای سرمایهگذاری ارزی، نشان میدهد نه بازار و نه سیاستگذار ارزی تمایلی به کاهش نرخ ارز ندارند؛ زیرا هرگونه سرکوب نرخ ارز در نهایت به جهش ارزی در آینده مبدل خواهد شد که مطلوب نخواهد بود.
از سوی دیگر درگیری نظامی روسیه و اوکراین و به هم خوردن وضعیت عرضه و تقاضا برای برخی کامودیتیها باعث شده است تا فعالان بازار روی سطوح فعلی قیمتهای جهانی با اطمینان بیشتری حساب باز کنند که میتواند منجر به افزایش درآمد شرکتها در سال ۱۴۰۱ شود.
با این وجود محدودیت تامین مواد اولیه و انرژی مورد نیاز صنایع در سال جاری از جمله مواردی است که تولید شرکتها را با چالش مواجه خواهد کرد و باید دید اقدامات دولت تا چه اندازهای میتواند این ریسک را کاهش دهد.
قیمتگذاری دستوری بهویژه برای صنایعی که تولیدکننده کالاهای استراتژیک هستند از دیگر مواردی است که کار را برای برخی از شرکتها در سال ۱۴۰۱ سخت خواهد بازدهی بیشتر با نقدینگی کرد.
در مجموع با توجه به همه پتانسیلها و تهدیدها، پیشبینی میشود در سال ۱۴۰۱ بازار سرمایه عملکرد مطلوبی داشته باشد.
۴- آیا سال ١۴٠١ را می توان سال سرمایه گذاری در بورس دانست؟
اتفاقات رخ داده در بازار سرمایه در ۲ سال گذشته و نااطمینانی مردم به این بازار باعث میشود تا نتوانیم پیشبینی یک سال فوق العاده را برای بورس داشته باشیم، اما به نظر میرسد با توجه به عواملی که در مورد آنها توضیح داده شد، بازار سرمایه در سال ۱۴۰۱ بازدهی بالاتری از سرمایه گذاری در سپرده بانکی یا اوراق با درآمد ثابت داشته باشد و در صورت عدم تحمیل ریسکهایی فراتر از انتظار، این بازار میتواند در زمره بازارهایی باشد که بیشترین بازدهی را نصیب سرمایهگذاران میکند.
۵- دولت قبل تا بازدهی بیشتر با نقدینگی چه میزان در ریزش شاخص بورس موثر بود؟
تاثیر دولت قبل بیش از آنکه در ریزش شاخص در میانه سال ۹۹ باشد، در عدم هدایت مناسب ورود نقدینگی به بازار سرمایه از انتهای سال ۹۸ و در ادامه در سال ۹۹ بود؛ این عدم مدیریت نقدینگی تا حدی منجر به افزایش قیمتها شد که دیگر کمتر کسی در بازار سرمایه در غیرواقعی بودن آن قیمتها تردید دارد.
فرصتی که میتوانست به شکوفایی هرچه بیشتر بازار سرمایه و تعمیق و افزایش نفوذ بازار سرمایه بینجامد، تبدیل به خاطرهای تلخ برای بسیاری از سرمایهگذارانی شد که در آن روزها برای نخستین بار سرمایهگذاری در بورس را تجربه میکردند.
واقعیت این است که در نهایت هیچ دولتی قدرت تقابل با نیروهای بازار را ندارد و چنانچه در برهه ای کوتاه معاملات از جریان عادی خارج شود، این روند در بلندمدت اصلاح خواهد شد. همچنانکه در سال ۹۹ و ۱۴۰۰ نیز شرایط به همین شکل رقم خورد.
۶- تاثیر اخذ مالیات از سپردههای بانکی حقوقیها بر روند معاملات بازار سرمایه چیست؟
اخذ مالیات از سود سپرده های اشخاص حقوقی از مواردی بود که پس از کش و قوس های فراوان در نهایت در قالب لایحه بودجه سال ۱۴۰۱ ابلاغ شد.
طبق آخرین آمارها حجم سپرده های بانکی بیش از پنج هزار همت (هزار میلیارد تومان) است که با توجه به وضع مالیات بر سود سپردههای اشخاص حقوقی، بخشی از این منابع به سمت دیگر بازارهای سرمایهگذاری از جمله بازار سرمایه روانه خواهد شد، زیرا در شرایطی که بهترین سود سپرده بانکی نیز فاصله قابل ملاحظهای حتی با تورم رسمی کشور دارد، وضع مالیات در عمل این اختلاف را بیشتر کرده و توجیه پذیری سرمایهگذاری در سپرده های بانکی را کاهش خواهد داد.
البته ذکر این نکته ضروری است که خروج سرمایه از سپردههای بلندمدت بانکی مانند یک شمشیر دو لبه خواهد بود و در صورتی که این منابع به سمت سرمایهگذاری های مولد و تولید هدایت نشود، خطر ایجاد تلاطم در بازارها را در پی خواهد داشت.
بررسی مفاهیم اولیه اوراق قرضه و همبستگی آن در بازار رمزارزها
در این مقاله سعی داریم نگاهی کلی به مفاهیم اولیه اوراق قرضه و انواع اوراق خزانهداری آمریکا کنیم و همبستگی آن را با احساس سرمایهگذاران، بازارهای سهام، رمزارزها و بخصوص بیتکوین بررسی کنیم.
اوراق خزانهداری
اوراق خزانهداری 10 ساله اوراق قرضهای است که سود را بازدهی بیشتر با نقدینگی به علاوه بازپرداخت پول قرض گرفته شده در یک دهه تضمین میکند. اوراق خزانهداری 10 ساله تنها یکی از معدود اوراق بهاداری است که توسط دولت ایالات متحده منتشر شده است. موارد دیگر عبارتند از:
اسناد خزانه، که به عنوان " T-bills" نیز شناخته میشوند، اوراق بهادار کوتاه مدت هستند و سررسید آنها از چند روز تا 52 هفته متغیر است. اسناد خزانه با تخفیف به ارزش اسمی آنها فروخته می شود، به این معنی که با بازپرداخت کامل و بدون تخفیف، بازدهی را برای سرمایهگذاران فراهم میکند.
سند بهادار خزانه ، که به " T-notes" نیز معروف است، با سررسید دو، سه، پنج، هفت و 10 ساله منتشر می شود. دولت هر شش ماه بهره پرداخت میکند و ارزش اسمی خود را در سررسید باز میگرداند.
اوراق بازدهی بیشتر با نقدینگی خزانه ، که به " T-bonds" نیز معروف است، طولانیترین اوراق بهادار دولتی هستند که به مدت 20 و 30 سال منتشر میشوند. دولت هر شش ماه بهره پرداخت میکند و ارزش اسمی خود را در سررسید باز میگرداند.
بازده (سود) اوراق قرضه
بازده اوراق 10 ساله نرخ فعلی است که اگر خزانهداری امروز آنها را خریداری میکرد، به خریداران پرداخت میشود.
تغییرات در بازده 10 ساله خزانهداری اطلاعات زیادی در مورد چشمانداز اقتصادی و احساسات بازار جهانی به ما میدهد، سرمایهگذاران حرفه ای الگوهای بازده خزانهداری 10 ساله را تجزیه و تحلیل کرده و پیشبینیهایی در مورد نحوه حرکت بازدهی در طول زمان ارایه می دهند. کاهش در بازده خزانهداری 10 ساله عموما نشان دهنده احتیاط در مورد شرایط اقتصادی جهانی است.
اجازه دهید نگاهی دقیقتر به بازده خزانهداری 10 ساله در سال 2016 بیندازیم. 5 ژوئیه 2016، پس از پایان همهپرسی که در آن شهروندان بریتانیا به خروج از اتحادیه اروپا رای دادند. این زلزله سیاسی بازارهای سراسر جهان را لرزاند، به همین دلیل بازده 10 ساله کاهش یافت.
توجه داشته باشید که بازده خزانهداری 10 ساله برای سالها بسیار بالاتر از پایینترین سطح خود در ژوییه 2016 باقی ماند تا زمانی که همهگیری کووید-19 در سال 2020 آغاز شد. در 9 مارس 2020، بازده خزانهداری 10 ساله به پایینترین سطح خود تا 0.54% رسید. سرمایهگذاران وحشتزده شدند و بازارهای جهانی با شیوع همه گیری دچار هرج و مرج شد.
چرا سود اوراق خزانه 10 ساله مهم است؟
بازده 10 ساله اوراق خزانهداری به عنوان یک معیار اقتصادی حیاتی عمل میکند و بر بسیاری دیگر از نرخهای بهره تأثیر میگذارد. وقتی بازده 10 ساله افزایش یابد، نرخ وام مسکن و سایر نرخهای استقراض نیز افزایش مییابد. هنگامی که بازده ده ساله کاهش مییابد و نرخ وام مسکن کاهش یافت، بازار مسکن تقویت میشود که به نوبه خود بر رشد اقتصادی و اقتصاد تاثیر مثبت میگذارد.
رابطه بازده خزانهداری با سهامها
رشد ناگهانی در اوراق 10 ساله از زیر 1 درصد در پایان سال 2020 به بالاترین سطح 1.77 درصد در پایان ماه مارس بازار سهام را متزلزل کرد. سرمایهگذاران میترسیدند که نرخ بهره همچنان بالا برود و دلارهای سرمایهگذاری را در سهام بیارزش کند.
از آنجا که اوراق بهادار خزانهداری امریکا توسط دولت ایالات متحده پشتیبانی میشود، نسبت به سهام به عنوان سرمایهگذاری مطمئنتری در شرایط آشفته اقتصادی تلقی میشود.
این اوراق همچنین نشان دهنده اعتماد سرمایهگذاران است. خزانهداری ایالات متحده اوراق قرضه را از طریق حراج میفروشد و بازدهی آن طی یک فرآیند مناقصه تعیین میشود. وقتی اعتماد به نفس بالا باشد، قیمتهای 10 ساله کاهش و بازدهی افزایش مییابد. این امر به این دلیل است که سرمایهگذاران احساس میکنند که میتوانند سرمایهگذاریهای با بازدهی بیشتر را در جاهای دیگر پیدا کنند و احساس نمیکنند که نیاز به انجام این کار امن دارند.
اما وقتی اعتماد پایین است، قیمت اوراق قرضه افزایش و بازدهی کاهش مییابد، زیرا تقاضای بیشتری برای این سرمایهگذاری مطمئن وجود دارد. این عامل اطمینان در خارج از ایالات متحده نیز احساس میشود. شرایط ژئوپلیتیک سایر کشورها میتواند بر قیمت اوراق قرضه دولت ایالات متحده تأثیر بگذارد، زیرا ایالات متحده به عنوان پناهگاه امن سرمایه شناخته میشود. این موارد می تواند قیمت اوراق قرضه دولتی ایالات متحده را با افزایش تقاضا، افزایش دهد و در نتیجه بازدهی (سود) را کاهش دهد.
بررسی همبستگی اوراق قرضه و بازار رمزارزها
بیت کوین و سایررمزارزها در سال های اخیر برای فرار از تورم مورد توجه سرمایهگذاران قرار گرفته است. این بازار در زمان ریسکپذیری سرمایهگذاران جذاب خواهد بود. در حال حاضر با مقایسه بازدهی اوراق دو ساله و ده ساله می توان به این نتیجه رسید که سیاست دولت آمریکا، گسترش فضای کسب و کارها و رونق اقتصادی است (که می تواند منجر به تورم هم شود). با توجه به احتمال تصویب لایحه زیرساخت (تزریق حداقل 1 تریلیون دلار) پیشبینی احتمال افزایش تورم در ماههای آتی بالاست همچنین بازدهی بیشتر با نقدینگی گسترش واکسیناسیون ترس اقتصادی را کاهش داده است در نتیجه سرمایهگذاران ریسک پذیر میتوانند سری به بازار رمزارزها بزنند!
همانطور که در چارت مقایسه هفتگی بیت کوین و نرخ اوراق قرضه 10 ساله (خط آبی روشن) مشاهده میکنیم، با افزایش قیمت اوراق (ترس در بازارهای جهانی و پناه به سرمایهگذاری با ریسک کم) قیمت بیت کوین با کاهش مواجه شده است و بالعکس. اوج این همبستگی منفی را می توان در اعلام پاندمی جهانی کرونا دید، جایی که قیمت اوراق قرضه رکورد قیمتی جدیدی زد و قیمت بیتکوین به زیر 4 هزار دلار رسید!
در این بازه ترس در همه بازارهای جهانی مشهود و اوج خرید اوراق قرضه بود. با کاهش ترس سرمایهگذاران از عواقب بیماری کرونا و کار بر روی واکسنها، نرخ اوراق به مرور کمتر شد و بازارها رونق گرفتند که بیتکوین در همین بازه رشد بینظیر خود را شروع کرد.
در ماه می 2021 اعلام رسمی گونه جدید موسوم به دلتا مجدد ترس را در بازارهای جهانی افزایش داد، در همین بازه بیتکوین که مستعد اصلاح قیمتی هم بود از قیمت 60 هزار دلار تا 29 هزار با کاهش 50 درصدی مواجه شد! داستان مجدد تکرار شد و بعد از امکان موفقیتآمیز بودن واکسنها در برابر این گونه جهش یافته مجدد نرخ اوراق قرضه هم کاهش پیدا کرد و سرمایهگذاری ریسک پذیر افزایش یافت و بیتکوین از 30 هزار دلار تا 52 هزار دلار رسید.
میتوان نتیجهگیری کرد که یک همبستگی معکوس بین بازارهای سهام و رمزارزها با اوراق قرضه بلند مدت وجود دارد. پس توجه شما به اخبار مرتبط با سیاست های اقتصادی کشورها به خصوص آمریکا می تواند به شما نشانه هایی از روند فکری سرمایهگذاران کلان بدهد.
برای پیش بینی از آینده بازارها باید شاخص های کلان اقتصادی و روانی سرمایهگذاران را بررسی کرد و اینکار صرفا با کشیدن خط ترند، موج شماری و. میسر نیست!
برای تمرین این موضوع، بررسی تصمیمات دولت و خزانهداری امریکا نسبت به تعیین بازده اوراق، نحوه برخورد با نقدینگی در بازار و تورم در ماه های آتی میتواند جذاب باشد!
منابع:
برای خواندن بازدهی بیشتر با نقدینگی مطالب بیشتر از این نویسنده: توییتر / سینا
اقتدار بانک مرکزی در تصمیمات اقتصادی بیشتر است/ با سرکوب تقاضا جلوی ورود نقدینگی به بازار سرمایه را گرفتند
یک کارشناس بازار سرمایه اظهار داشت: معتقدم دلیل آن، تصمیم دولتمردان و مسئولان سازمان بورس برای خاموش کردن عطش تقاضا بود تا بتوانند از شکل گیری تهاجم نقدینگی به بازار سرمایه جلوگیری کنند و در حقیقت این تصمیم گذر از خطوط قرمزی بود که وقایع سال 99 را تکرار نکند.
فردین آقابزرگی در گفت وگو با خبرنگار اقتصادی ایلنا درباره آثار افزایش نرخ سود بین بانکی در بازار سرمایه اظهار داشت: نرخ سود بین بانکی از 6 ماهه دوم سال گذشته از 18 درصد، امروز در آستانه عبور از 21 درصد قرار گرفتهاست. اگر نگاه تک بعدی داشته باشیم قاعدتا نمیتوان در ریشهیابی شکل گیری وضعیت امروز بازار سرمایه به یک یا دو عامل برسیم و عوامل متعددی از جمله بیثباتی در تصمیمات اقتصادی و تصمیمات اثرگذار در اقتصاد، افزایش نرخ بهره بین بانکی، سررسید و استمهال اوراق بدهی که به روایتی گفته میشود باز خرید میشوند اما در واقعیت این گونه نیست و به طور دقیق مفهوم استمهال را دارد چراکه پولی به چرخه بازار سرمایه برنمیگردد از جمله عوامل مهم در ایجاد وضعیت امروز بازار سرمایه است.
وی ادامه داد: همچنین یکسری تصمیمات اقتصادی دیگر مانند وضع عوارض صادرات و واردات، قطعی برق، رشد بازار موازی در این وضعیت بازار سرمایه اثرگذار بودند.
این کارشناس اقتصادی با اشاره به نحوه اثرگذاری قطعی برق در بازار سرمایه تاکید کرد: باید توجه داشته باشیم که قطعی برق سود صنایع و شرکتها را کاهش داده است و در گزارش سه ماهه شرکتهای سیمانی و فولادی به طور مشهود میبینیم که یکی از دلایل افت عملکردها نسبت به مدت مشابه، همین موضوع قطعی برق بوده است.
آقابزرگی گفت: نکته مهم این است که 4 ماه را در سال پشت سر گذاشتیم و شاهد نوساناتی در بازار سرمایه بودیم؛ در دو ماه ابتدای سال شاخص کل 17 درصد بازدهی کسب کرد و شاخص هم وزن هم تا 30 درصد بازدهی داشت اما بازدهی بیشتر با نقدینگی باید دید چه اتفاقی افتاد که در دو ماه بعد شاخص کل به بازدهی 7.5 درصد و شاخص هم وزن به کمتراز 15 درصد رسید و کاهش پیدا کرد.
وی با اشاره به دلیل افت بازار سرمایه در دو ماه دوم سال تاکید کرد: معتقدم دلیل آن، تصمیم دولتمردان و مسئولان سازمان بورس برای خاموش کردن عطش تقاضا بود تا بتوانند از شکل گیری تهاجم نقدینگی به بازار سرمایه جلوگیری کنند و در حقیقت این تصمیم گذر از خطوط قرمزی بود که وقایع سال 99 را تکرار نکند. اساسا به همین دلیل در خردادماه از سوی دولت 10 هزار میلیارد تومان عرضه اوراق بدهی در بازار اول انجام شد و شاهد عرضههای اولیه پی در پی دولت در بورس و فرابورس بودیم. البته هر چند بازدهی بیشتر با نقدینگی بازدهی بیشتر با نقدینگی 3 الی 4 هزار میلیارد تومان عددی برای بازار سرمایه نیست که بخواهد بازار را تحت تاثیر بگذارد اما این روند نشان میدهد که سیاستی مبنی بر سرکوب تقاضاهایی که تمایل وارد کردن نقدینگی به بازار سرمایه دارند را گرفتهاند.
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به اثر افزایش نرخ بهره بین بانکی گفت: افزایش نرخ بهره بین بانکی یکی از عوامل آشفتگی امروز بازار سرمایه است که البته نسبت به سایر عوامل اثر کمی داشته چراکه رابطه معکوسی با نرخ بازده مورد انتظار دارد و موجب افزایش این نرخ میشود اما نکته مهم این است که ما شاهد بیثباتی تصمیمات اقتصادی هسیتم و در حالی که وزیر اقتصاد اعلام میکند با انجام عملیات بازار باز ساز وکاری فراهم کردیم که نرخ بهره بین بانکی بازدهی بیشتر با نقدینگی از 20 درصد تجاور نکند و گذر نرخ سود بین بانکی از این عدد، نشان میدهد که بانک مرکزی در تصمیمات اقتدار و سلطه بیشتر و کاملتری نسبت به بازار سرمایه دارد و بلافاصله که دید در معرض تهدید خروج نقدینگی از شبکه بانکی قرار گرفته، نرخ بهره بین بانکی را با نیت مهار تورم، افزایش داد.
آقابزرگی ادامه داد: این در حالی است که با افزایش نرخ بهره بین بانکی، بهای تمام شده تولید افزایش پیدا میکند و این نمیتواند گزینه اولی برای کنترل نرخ تورم باشد.
وی ادامه داد: معتقدم اثر افزایش نرخ بهره بین بانکی بر بازار سرمایه از طریق نوسان و تلاطمهای ناشی از بیثباتی تصمیمات اقتصادی خود را نشان میدهد و اثر روانی دارد. از سوی دیگر اقدام بانک مرکزی در افزایش نرخ سود بین بانکی برای حفظ نقدینگی در شبکه بانکی است که با عنوان مهار تورم مطرح کردهاند.
این کارشناس اقتصادی تاکید کرد: معتقدم از دلایل مهم در ریزش بازار سرمایه نسبت به بازارهای موازی نداشتن حامی و نبود تشکلهای خود انتظام به معنای نبود وجود تشکلهای حقیقی نهادهایی است که بتوانند خواسته سهامداران را مانند انجمنهایی خودرویی تا مجمع تشخیص مصلحت پیش ببرند و به کرسی بنشانند. دقیقا بانکها هم تا دیدند در معرض تهدید خروج نقدینگی قرار دارند نسبت به افزایش نرخ بهره بین بانکی اقدام کردند اما در بازار سرمایه نتیجه نبود تشکلهای خود انتظام صنفی برای پیگیری مطالبات و جلوگیری از آسیبهای احتمالی، این بوده که شاهد یاس در بازار سرمایه و خشکاندن انگیزههای تامین مالی از طریق بازار سرمایه هستیم.
دیدگاه شما