شاخص leverage Ratio چیست و چه کاربردی دارد؟
شاخص leverage Ratio یا نسبت اهرمی، یکی از شاخصهای اندازهگیری در بازارهای اقتصادی است که به بررسی میزان بدهی یک شرکت یا توانایی آن برای انجام تعهدات مالی خود میپردازد. مقوله نسبت اهرمی بسیار مهم است؛ زیرا شرکتها برای تأمین بودجه عملیاتی خود به ترکیبی از میزان موجودی در حساب (equity) و بدهی متکی هستند و دانستن میزان بدهی یک شرکت در ارزیابی اینکه آیا میتواند بدهیهای خود را در زمان سررسید پرداخت کند یا نه مفید است.
فهرست این مقاله
شاخص leverage Ratio حاوی چه اطلاعاتی است؟
بدهی بیشازحد میتواند برای یک شرکت و سرمایهگذاران آن خطرناک باشد؛ با این حال اگر نحوه فعالیت یک شرکت بهگونهای باشد که نرخ بازدهی بالاتری از نرخ بهره وامهای آن ایجاد کند، آنگاه میتوان به آینده شرکت امیدوار بود. افزایش میزان بدهی کنترلنشده میتواند به کاهش اعتبار و یا ورشکست از آن منجر شود.
از طرف دیگر، اگر نرخ بدهی شرکت بیشازاندازه کم باشد، احتمالاً نشانه فعالیت انواع نسبتهای اهرمی مالی غلط مجموعه یا ناتوانی آن خواهد بود. نسبت اهرمی با نشاندادن نسبت بدهی به داراییها یا پول نقد، این سطح از ریسک را ارزیابی میکند.
یک نسبت اهرمی ممکن است برای اندازهگیری ترکیبی از هزینههای اجرایی شرکت استفاده شده تا مشخص شود چگونه تغییر در خروجی (فعالیت نهایی شرکت) بر درآمد آن تأثیر میگذارد. هزینههای ثابت و متغیر دو نوع هزینه عملیاتی هستند که با توجه به شرکت و صنعت، ترکیب آنها متفاوت خواهد بود.
انواع شاخص leverage Ratio
۱- اهرم عملیاتی
نسبت اهرم عملیاتی به درصد یا نسبت هزینههای ثابت به هزینههای متغیر اشاره دارد. شرکتی که دارای اهرم عملیاتی بالایی است، بخش زیادی از هزینههای ثابت را در عملیات خود متحمل میشود و یک شرکت سرمایهبر است. تغییرات کوچک در حجم فروش به تغییر زیادی در سود و بازگشت سرمایه منجر میشود. زمانی که هزینههای ثابت با استفاده از درآمد شرکت پوشش داده نشود، شرایط شرکت، شرایط خوبی نخواهد بود.
نمونهای از یک کسب و کار سرمایهبر، شرکت خودروسازی است. اگر نسبت هزینههای ثابت به درآمد بالا باشد (بیش از ۵۰ درصد)، شرکت دارای اهرم عملیاتی قابلتوجهی است. اگر نسبت هزینههای ثابت به درآمد پایین باشد (کمتر از ۲۰ درصد)، شرکت دارای اهرم عملیاتی کمی است.
۲- اهرم مالی
نسبت اهرم مالی به میزان تعهد یا بدهی که یک شرکت برای تأمین مالی عملیات تجاری خود استفاده کرده یا خواهد کرد، اشاره دارد. استفاده از وجوه قرض گرفتهشده، بهجای وجوه سهام میتواند بازده حقوق صاحبان سهام و سود هر سهم را بهبود بخشد، مشروط بر اینکه افزایش سود شرکت بیشتر از سود پرداختی وامها باشد. استفاده بیشازحد از منابع مالی میتواند به نکول و ورشکستگی منجر شود. در ادامه به رایجترین نسبتهای اهرمی مالی اشاره میکنیم.
۳- اهرم ترکیبی
نسبت اهرم ترکیبی، ترکیبی از اهرم عملیاتی و اهرم مالی است.
انواع نسبتهای اهرمی مالی
چندین نسبت اهرمی مختلف وجود دارد که توسط تحلیلگران بازار، سرمایهگذاران یا وامدهندگان استفاده میشود. برخی از مواردی که در مقایسه با بدهی در نظر گرفته میشوند، عبارتاند از: کل داراییها، کل حقوق صاحبان سهام، هزینههای عملیاتی و درآمد. در ادامه ۵ مورد از متداولترین نسبتهای اهرمی آورده شده است:
نسبت بدهی به دارایی = کل داراییها/ کل بدهی
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام = کل حقوق صاحبان سهام/ کل بدهی
نسبت بدهی به سرمایه = (کل بدهی + کل حقوق صاحبان سهام)/ بدهی امروز
نسبت بدهی به EBITDA = سود قبل از استهلاک و استهلاک مالیات بر بهره (EBITDA) / کل بدهی
نسبت دارایی به حقوق صاحبان سهام = کل حقوق صاحبان سهام / کل داراییها
نسبت بدهی به کل موجودی حساب یا همان دارایی
شاید شناختهشدهترین نسبت اهرم مالی، نسبت بدهی به موجودی حساب باشد. این نسبت که بهصورت Debt-to-Equity (D/E) نشان داده میشود، از طریق فرمول زیر محاسبه میشود:
فرمول ۱
برای مثال بدهی بلندمدت United Parcel Service برای سهماهه منتهی به دسامبر ۲۰۱۹، ۲۱.۸ میلیارد دلار بوده است. مجموع حقوق صاحبان سهام United Parcel Service برای پایان دسامبر ۲۰۱۹ ۳.۳ میلیارد دلار بود. برای این شرکت، نسبت بدهی، ۸.۶۲ بوده است. نسبت بدهی بالا بهطورکلی نشان میدهد که یک شرکت در تأمین مالی رشد خود با مشکل روبهرو شده است و اگر با همین روند ادامه دهند، احتمال ورشکستگی شرکت افزایش خواهد یافت.
بهطور معمول، نسبت D/E بیشتر از ۲.۰ نشاندهنده سرمایهگذاری پر ریسکی است؛ با این حال این معیار میتواند با توجه به صنعت متفاوت باشد؛ بنابراین بهتر است برای درک بهتر دادهها، نسبتهای اهرمی یک شرکت را با عملکرد گذشته و با شرکتهایی که در همان صنعت فعالیت میکنند، مقایسه کنید.
نسبت حقوق ضریب حقوق صاحبان سهام
این نسبت اهرمی مشابه با نسبت بدهی است، با این تفاوت که میزان بدهی با میزان دارایی شرکت در صورت، جایگزین میشود:
فرمول ۲
برای مثال فرض کنید میسی (NYSE: M) داراییهایی به ارزش ۱۹.۸۵ میلیارد دلار دارد و حقوق صاحبان سهام آن ۴.۳۲ میلیارد دلار است؛ در این صورت ضریب برابری یا نسبت حقوق ضریب حقوق صاحبان سهام برای این شرکت ۴.۵۹ خواهد بود. نسبت ۴.۵۹ شرکت به این معناست که داراییها عمدتاً با بدهی تأمین میشوند تا سهام.
اگرچه بدهی بهطور خاص در فرمول ذکر نشده است، با توجه به اینکه کل داراییها شامل بدهی نیز بوده، میزان بدهی درنتیجه نهایی تأثیرگذار است. به یاد داشته باشید که: کل دارایی = کل بدهی + کل حقوق صاحبان سهام.
نسبت بدهی به سرمایه
شاخصی که میزان بدهی را در ساختار سرمایه یک شرکت اندازهگیری میکند، نسبت بدهی به سرمایه است که اهرم مالی شرکت را اندازهگیری میکند و بهصورت زیر محاسبه میشود:
فرمول ۳
SD = بدهی کوتاهمدت
LD = بدهی بلندمدت
SE = حقوق صاحبان سهام
درجه اهرم مالی
درجه اهرم مالی (DFL) نسبتی است که حساسیت سود هر سهم یک شرکت (EPS) را در مقایسه با نوسانات درآمد عملیاتی آن و در نتیجه تغییرات در ساختار سرمایه آن، اندازهگیری میکند. این نسبت درصد تغییر در EPS را برای یک واحد تغییر در سود قبل از بهره و مالیات (EBIT) اندازهگیری میکند و بهصورت زیر نمایش داده میشود:
۴
این نسبت نشان میدهد که هرچه میزان اهرم مالی بیشتر باشد، سود نوسان بیشتری خواهد داشت. از آنجا که بهره معمولاً یک هزینه ثابت است، اهرم بازده و EPS را بزرگ میکند. زمانی که درآمد عملیاتی افزایش مییابد این خوب است، اما زمانی که درآمد عملیاتی با مشکل روبهرو نشود، این نسبت میتواند دردسرساز باشد.
مثال اول از نحوه محاسبه نسبتهای اهرمی
کسب و کاری را با اطلاعات مالی زیر تصور کنید:
۵۰ میلیون دلار دارایی
۲۰ میلیون دلار بدهی
۲۵ میلیون دلار از حقوق صاحبان سهام
۵ میلیون دلار EBITDA سالانه
۲ میلیون دلار هزینه استهلاک سالانه
با استفاده از این اطلاعات، نسبتهای اهرمی به شکل زیر محاسبه میشوند:
بدهی/ دارایی = ۲۰ دلار / ۵۰ دلار = ۰.۴۰ برابر
بدهی/ حقوق صاحبان سهام = ۲۰ دلار / ۲۵ دلار = ۰.۸۰x
بدهی/سرمایه = ۲۰ دلار / (۲۰ دلار + ۲۵ دلار) = ۰.۴۴x
بدهی/ ۲۰EBITDA = دلار / ۵ دلار = ۴.۰۰ برابر
دارایی / حقوق صاحبان سهام = ۵۰ دلار / ۲۵ دلار = ۲.۰۰x
مثال دوم از نحوه محاسبه نسبتهای اهرمی
اگر یک کسب و کار دارای دارایی کل به ارزش ۱۰۰ میلیون دلار، بدهی کل ۴۵ میلیون دلار و حقوق صاحبان سهام ۵۵ میلیون دلار باشد، آنگاه مقدار متناسب پول قرض گرفته شده در برابر کل داراییها ۰.۴۵ یا کمتر از نیمی از کل منابع آن است. با مقایسه بدهی به حقوق صاحبان سهام، نسبت این شرکت ۰.۸۲ است، به این معنی که حقوق صاحبان سهام بیشتر داراییهای شرکت را تشکیل میدهد.
شاخص leverage Ratio چه کاربرد و اهمیتی دارد؟
نسبتهای اهرمی نشاندهنده میزان استفاده یک کسب و کار از پول قرض شده است. همچنین توانایی پرداخت بدهی و ساختار سرمایه شرکت را ارزیابی میکند. داشتن اهرم بالا در ساختار سرمایه یک شرکت میتواند مخاطرهآمیز باشد، اما مزایایی نیز دارد. استفاده از اهرم در مواقعی که شرکت در حال کسب سود است، سودمند است؛ زیرا موجب تقویت میزان سود میشود.
از سوی دیگر، یک شرکت با اهرم بالا درصورت کاهش سودآوری با مشکل مواجه خواهد شد و ممکن است در معرض خطر بالاتری از نکول نسبت به یک شرکت بدون اهرم یا اهرم کمتری در شرایط مشابه باشد. درنهایت، تجزیه و تحلیل سطح بدهی موجود، عامل مهمی است که اعتباردهندگان زمانی که یک شرکت مایل به درخواست برای استقراض بیشتر است، در نظر میگیرند؛ بنابراین میتوان گفت اگرچه اهرم میزان ریسک را بالا میبرد، اما اگر همهچیز در شرکت خوب پیش برود، برای شرکت و سهامداران خوب خواهد بود.
خطرات اهرم عملیاتی بالا و اهرم مالی بالا چیست؟
اگر اهرم بتواند سود را چند برابر کند، میتواند ریسک را نیز چند برابر کند. داشتن هر دو نسبت اهرم مالی و عملیاتی بالا میتواند برای یک کسب و کار بسیار خطرناک باشد. نسبت اهرم عملیاتی بالا نشان میدهد که یک شرکت فروش کمی دارد، اما هزینهها یا حاشیههای بالایی دارد که باید پوشش داده شود. این شرایط ممکن است منجر به درآمد کمتر یا ناکافیبودن درآمد عملیاتی برای پوشش سایر هزینهها شود و درنهایت منجر به درآمد منفی برای شرکت شود.
از سوی دیگر، نسبتهای اهرم مالی بالا زمانی رخ میدهند که بازده سرمایهگذاری (ROI) از سود پرداختی وامها بیشتر نشود. این امر به میزان قابلتوجهی سود و بهره هر سهم شرکت را کاهش میدهد. اگر دو شرکت با هم مقایسه شوند (از نظر صنعت، اندازه و سن)، اما یکی از آنها نسبتهای اهرمی کمتری نسبت به دیگری داشته باشد، شرکت با اهرم کمتر میتواند سرمایهگذاری مطمئنتری در نظر گرفته شود. اگر هر دو شرکت برای دستیابی به درآمد بیشتر تلاش کنند، شرکتی که دارای اهرم کمتری است، با احتمال کمتری ورشکسته میشود.
شاخص leverage Ratio خوب چقدر است؟
آنچه بهعنوان نسبت اهرمی «خوب» یا کمتر از متوسط در نظر گرفته میشود، بهطور قابلتوجهی در هر صنعت متفاوت است؛ زیرا انواع خاصی از شرکتها طبیعتاً بیش از دیگران به وام متکی هستند تا سرمایه لازم عملیاتی شرکت را تأمین کنند. برای مثال، متوسط نسبت D/E در صنعت خودرو تا ژانویه ۲۰۲۲ حدود ۰.۲ بود؛ درحالیکه میانگین برای بانکهای مرکزی ۱.۷ بوده است.
اهرم چگونه ایجاد میشود؟
اهرم از طریق موقعیتهای مختلف ایجاد میشود:
یک شرکت برای خرید داراییهای خاص قرض میگیرد. این قرض بهعنوان «وام با پشتوانه دارایی» شناخته میشود و در املاک و مستغلات و خرید داراییهای ثابت مانند دارایی، ماشینآلات و تجهیزات (PP&E) بسیار رایج است. مقدار اعتبار یا وامی که به این شرکت تعلق میگیرد، به اعتبار کلی کسب و کار بستگی دارد.
هنگامی که یک شرکت برای تأمین هزینههای موردنیاز یک خرید وام میگیرد.
هنگامی که یک شرکت سهام خصوصی (شرکت دیگر) تملک اهرمی (LBO) انجام میدهد (زمانی که شرکت سهام عمده یا دارایی یک شرکت دیگر را از طریق وام، تصاحب میکند).
وقتی شرکتی با آپشنها، قراردادهای آتی، حاشیه سود یا سایر ابزارهای مالی سر و کار دارد.
سرمایهگذاران سهامی که تصمیم میگیرند برای استفاده از سبد سرمایهگذاری خود پول قرض کنند.
زمانی که شخصی خانهای خریداری میکند و تصمیم میگیرد برای پوشش بخشی از هزینهها از یک مؤسسه مالی وام بگیرد. اگر ملک با ارزش بالاتر فروخته شود، سود خوبی به فرد تعلق میگیرد.
نتیجه گیری
برای سرمایهگذاری در هریک از بازارهای مالی، میتوان از شاخصهای مختلف و نتایج هریک برای تصمیمگیری بهتر استفاده کرد. شاخص leverage Ratio از جمله شاخصهایی است که در صنعتهای مختلف نشاندهنده میزان ریسک سرمایهگذاری است و تا حد احتمال ورشکستگی شرکت را در سالهای آتی مشخص میکند. نسبتهای اهرمی در حالت کلی در سه دسته عملیاتی، مالی و ترکیبی قرار میگیرند. هرچه که این مقدارها بالاتر باشند، احتمال ورشکستگی و خطر از دست رفتن دارایی بیشتر خواهد بود.
توجه: با وجود اینکه دو صرافی کوینکس و کوکوین هر دو فعلا بدون نیاز به تغییر IP فعالیت میکنند اما بهتر است برای امنیت بیشتر از IP ثابت خارج از ایران استفاده کنید.
برای ورود به صرافی کوینکس حتما باید با IP خارج از ایران وارد شوید.
انواع روش های تجزیه و تحلیل صورتهای مالی :
روش های مختلفی برای تجزیه و تحلیل اطلاعات مالی وجود دارد.معمولاً در بررسی پرونده های اعتباری در بانک مجموعه ای از این روش ها مورد استفاده قرار گرفته و به این وسیله تلاش می گردد ارزیابی دقیقی از وضعیت متقاضی بعمل آید . با توجه به پیچیدگی برخی از این روش ها و گستره وسیع مباحث مرتبط با آن، در این بخش سعی می گردد صرفاً با شرح مختصری در خصوص روش های معمول در تجزیه و تحلیل صورت های مالی ،اطلاعات مقدماتی و کاربردی لازم برای بررسی پرونده های اعتباری در شعب ارائه گردد.
در تجزیه و تحلیل صورت های مالی معمولاً از چهار روش ذیل استفاده می شود:
۱- تجزیه و تحلیل درونی :
در تجزیه و تحلیل درونی که تجزیه و تحلیل عمودی نیز خوانده می شود ،مقدار و اهمیت نسبی هر یک از اقلام صورت های مالی شرکت در یک دوره مالی مشخص مورد بررسی قرار می گیرد . دراین روش جزو روش های اولیه بوده و اولین قدم در تجزیه و تحلیل صورت های مالی محسوب می گردد. در تجزیه و تحلیل درونی می توان با محاسبه نسبت های مالی و مقایسه آن ها با شاخص های صنعت ،در خصوص وضعیت شرکت قضاوت نمود.
۲- تجزیه و تحلیل مقایسه ای :
در تجزیه و تحلیل مقایسه ای که تجزیه و تحلیل افقی نیز خوانده می شود ، صورت های مالی دو یا چند دوره متوالی با یکدیگر سنجیده می شود و روند اقلام مهم مندرج در صورت های مالی مورد بررسی قرار می گیرد.
۳- تجزیه و تحلیل سرمایه در گردش :
در تجزیه و تحلیل سرمایه در گردش ، عوامل مؤثر در تغییرات وضعیت مالی شرکت و شرایط عملیات جاری و روزمره آن مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.
۴ – خطر سنجی (ریسک):
در روش خطر سنجی ، منابع مالی و سرمایه گذاری شرکت جهت شناسایی مواضع خطر مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.
باید توجه داشت ، اولین گام در تجزیه و تحلیل صورت های مالی اطمینان از کامل بودن و صحت اطلاعاتی است که در صورت های مالی انواع نسبتهای اهرمی مالی شرکت مندرج گردیده است . بدیهی است از اقلام مالی نادرست نمی توان نتیجه و استنباط درستی حاصل نمود . لذا اطلاعات و تجربه تحلیلگر در کشف اشتباه و یا تقلب در صورت های مالی از اهمیت و جایگاه ویژهای برخوردار می باشد .
نسبت های مالی :
نسبت مالی کسری است که صورت آن را یک یا چند قلم از اطلاعات مالی شرکت در یک سال مالی و مخرج آن را یک یا چند قلم دیگر از صورت های مالی در همان سال مالی تشکیل می دهد . تصمیم گیری بر اساس نسبت های مالی وقتی قابل اتکا می باشد که مقادیر گذشته آن ها در همان شرکت و یا با شرکت های مشابه و یا با استاندرهای مطلوب مقایسه گردد.
همچنین در تحلیل نسبت های مالی می بایست اثرات افزایش یا کاهش آن ها در آینده شرکت نیز در نظر گرفته شود. به طور مثال در صورتی که شرکت از هزینه های بازاریابی و تبلیغات خود بکاهد، اگر چه در کوتاه مدت نسبت های سود آوری به علت کاهش هزینه ها رو به رشد و مطلوب جلوه می کند ، لکن ممکن است همین کاهش هزینه و افزایش سود ، موجب از دست رفتن بخشی از بازار فروش شرکت در آینده شده و زیان هنگفتی به آن وارد نماید.
انواع نسبت های مالی :
نسبت های مالی به چهار گروه به شرح زیر طبقه بندی می شود :
- نسبت های نقدینگی
- نسبت فعالیت
- نسبت های سرمایه گذاری ، بدهی (اهرمی)
- نسبت های سود آوری
- نسبت های نقدینگی :
نسبت های نقدینگی به نسبت هایی اطلاق می شود که توانایی شرکت در واریز بدهی های کوتاه مدت را نشان میدهد. مهمترین نسبت های نقدینگی ، نسبت جاری و نسبت آنی میباشد.
نسبت جاری از تقسیم مجموع دارایی های جاری بر مجموع بدهی های جاری بدست می آید و نشان دهنده توان شرکت برای ایفای تعهدات و بدهی های کوتاه مدت خود از محل دارایی های جاری می باشد. به بیان دیگر نسبت جاری نشان میدهد، در سال مالی مورد بررسی به ازای هر یک ریال دارایی جاری چند ریال بدهی جاری وجود دارد
در شرایط عادی هر چه دارایی های جاری نسبت به بدهی های جاری فزونی بیشتری داشته باشد و نسبت جاری بزرگتر شود ، شرکت از انعطاف پذیری بالاتری برای پاسخگویی به بدهی های کوتاه مدت خود برخوردار است اما اگر بیش از اندازه بزرگ شود بیانگر عدم بکارگیری مناسب دارایی ها نیز می باشد .
برای بررسی قدرت نقدینگی سریع و آنی شرکت برای تأدیه بدهی های خود از نسبت آنی استفاده می شود. به این منظور از صورت کسر محاسبه نسبت جاری ، انواع دارایی های جاری که از سرعت نقد شوندگی کمتری برخوردار هستند مانند موجودی کالا و پیش پرداخت ها را حذف کرده و نسبت بدست آمده را نسبت آنی می نامند .
باید توجه داشت ، نسبت های مالی مطلوب برای هر صنعت و تجارتی متفاوت است ، لذا می بایست در تفسیر نسبت های مالی از مقایسه با متوسط آن نسبت ها در شرکت های فعال در همان صنعت و تجارت استفاده نمود . به طور مثال برای واحدهای تولیدی نسبت آنی حدود یک و نسبت جاری حدود ۲ وبرای واحدهای بازرگانی و پیمانکاری که نقدینگی بیشتری نیاز دارند ، نسبت آنی اعداد بین اعداد ۲و۳ مطلوب است .
نسبت های فعالیت :
نسبت های فعالیت ، به نسبت هایی اطلاق می شود که نشانگر عملکرد شرکت در استفاده از داریی های جاری و غیر جاری خود برای فعالیت روزمره می باشد . مانند زمان لازم برای فروش محصولات ، مدت زمان لازم برای وصول مطالبات و …..معروفترین نسبت های فعالیت به شرح ذیل می باشد :
این نسبت متوسط روزهایی که طول می کشد تا فروش نسیه وصول شود را بیان می کند واز جهت اینکه در امکان بازگشت اصل و سود مورد انتظار بانک در موعد تأثیر دارد مورد توجه می باشد . برای محاسبه متوسط دوره وصول مطالبات از فرمول زیر استفاده میشود :
متوسط دوره وصول مطالبات بسته به تغییرات بازار از قبیل تورم ، رکود ، تغییرات فصلی و … دچار تغییر می گردد لذا باید در هنگام تجزیه و تحلیل آن تأثیر عوامل مزبور در نظر گرفته شود .
دوره گردش کالا به مدت زمانی گفته می شود که به طور متوسط طول می کشد تا موجودی کالا از زمانی که در انبار قرار می گیرد و یا آماده برای فروش می باشد به فروش برسد . هر چه شرکت در مدت کوتاهتری قادر به فروش کالاهایش باشد ، احتمال موفقیتش در تأدیه دیونش بیشتر است . البته کیفیت فروش کالا ، نقدی و نسیه بودن آن از اهمیت ویژهای برخوردار است وباید مورد توجه قرار گیرد .
برای محاسبه متوسط دوره گردش کالا از فرمول زیر استفاده می شود :
دوره گردش عملیات حاصل جمع مدت زمان هایی است که به طور متوسط برای تولید یا تهیه کالا، متوسط گردش کالا و متوسط دوره وصول مطالبات صرف می گردد . یا به عبارت دیگر :
متوسط دوره وصول مطالبات +متوسط دوره گردش کالا + دوره تولید یا تهیه کالا =دوره گردش عملیات
نسبت های سرمایه گذاری ،بدهی (اهرمی ):
نسبت های این گروه دو دسته میباشند . گروهی از نسبت ها که به تجزیه و تحلیل حدود حجم سرمایه گذاری های صورت پذیرفته در انواع دارایی ها ، به ویژه دارایی های ثابت می پردازد و دسته دوم که رابطه منابع مالی مورد استفاده واحد تجاری را از لحاظ بدهی ها با حقوق صاحبان سهام تعیین و ارزیابی می کند . نسبت های نوع دوم را نسبت های اهرمی می نامند .مهمترین نسبت های این گروه به شرح ذیل می باشد :
- نسبت دارایی های ثابت به حقوق صاحبان سهام
برای محاسبه این نسبت مبلغ خالص دارایی های ثابت را بر حقوق صاحبان سهام تقسیم می کنیم .
مقدار مطلوب برای نسبت فوق به نوع صنعت بستگی دارد و تعیین آن کاری پیچیده است و تنها می توان با مقایسه وضع یک شرکت با شرکت های مشابه دیگر در خصوص آن اظهار نظر کرد . با این وجود عده ای از صاحب نظران بر این باورند که نسبت دارایی های ثابت به حقوق صاحبان سهام نباید در واحدهای صنعتی از یک ودر شرکت های غیر صنعتی از ۷۵% تجاوز نماید . تجاوز از این حد حاکی از آن است که بخشی ازدارایی های ثابت از محل ایجاد بدهی تأمین مالی شده است و این چنین وضعی مطلوب تشخیص داده نمی شود .
این نسبت از تقسیم کل بدهی های شرکت به حقوق صاحبان سهام بدست می آید .
این نسبت نشان می دهد که کل بدهی ها در تاریخ ترازنامه چه سهمی از ما یملک صاحبان سهام را در بر می گیرد و یا به عبارت دیگر از لحاظ مالکیت چه رابطه ای بین بستانکاران و سهامداران وجود دارد . بدیهی است هر چه این نسبت بزرگتر باشد ، طلبکاران تأمین کمتری خواهند داشت و هنگامی که این نسبت از عدد یک تجاوز کند وضعیت برای بستانکاران نامطلوب تلقی شده و به معنی عدم دستیابی به تمامی مطالباتشان در صورت ورشکستگی و تصفیه شرکت می باشد .
نسبت مالکانه از تقسیم حقوق صاحبان سهام شرکت بر کل دارایی های آن بدست می آید و نشانگر آن است که چه میزان از دارایی های منعکس در تراز نامه به صاحبان سهام شرکت تعلق دارد . یا به عبارت دیگر در مجموع چه میزان از دارایی های شرکت از طریق صاحبان سهام و چه میزان از آن از محل بدهی ها (از طریق بستانکاران ) ایجاد شده است . هر چه این نسبت در شرکتی پایین تر باشد ، اعطای اعتبار به آن توسط بانک یا ریسک بیشتری مواجه می باشد .
نسبت های سود آوری:
به هر نسبت مالی که صورت آن یکی از اقلام صورت سود و زیان باشد، نسبت سود آوری گفته می شود . نسبت های سود آوری از جهت اینکه سود آوری اساس حیات و ادامه فعالیت بنگاه های اقتصادی بوده و می تواند امکان تأدیه اصل و سود مورد انتظار بانک در سررسید آن را نشان دهد ، برای بانک حائز اهمیت می باشد. معمولاًنسبت های سود آوری بر حسب درصد نیز نمایش داده می شوند .
مهم ترین نسبت های سود آوری به شرح ذیل می باشد :
بازده فروش از فرمول زیر محاسبه می شود ونشان می دهد از هر یک ریال فروش چه میزان سود خالص بدست آمده است .
آنچه که در تجزیه و تحلیل این نسبت از اهمیت بالایی برخوردار می باشد ، کیفیت فروش و نقد یا نسیه بودن آن می باشد که می باید مورد توجه قرار گیرد. بدیهی است در شرایط عادی هر چه این نسبت در شرکتی بالاتر باشد ، نشان دهنده وضعیت مطلوبتر آن می باشد .
این نسبت از تقسیم سود خالص بر حقوق صاحبان سهام در دوره مالی مورد نظر بدست می آید و نشان دهنده میزان سود آوری و بازده سرمایه گذاری صورت گرفته توسط صاحبان سهام می باشد .
برای اینکه محاسبه دقیق تر باشد ، بهتر است در مخرج کسر از متوسط حقوق صاحبان سهام در طول دوره مالی مورد نظر استفاده شود .
این نسبت از تقسیم سود خالص بر جمع دارایی ها و با استفاده از فرمول زیر بدست می آید :
بسیاری از تحلیل گران این نسبت را شاخص نهایی برای تشخیص کفایت و کارایی مدیریت شرکت می دانند. برای اینکه محاسبه نسبت فوق دقیق تر باشد ، بهتر است در مخرج کسر از متوسط جمع داراییها در طول دوره مالی مورد نظر استفاده شود.در تحلیل بازده دارایی ها می باید توجه داشت که اختلاف بین بازده دارایی ها و بازده حقوق صاحبان سهام ناشی از اثر ایجاد بدهی (مانند اخذ تسهیلات )بوده و در واقع خاصیت اهرمی از بدهی ها را نشان می دهد.
مفهوم نسبتهای مالی به زبان ساده و آشنایی با انواع آن .
مفهوم نسبتهای مالی به زبان ساده و آشنایی با انواع آن .
ارتباط بین اجزای صورتهای مالی همان نسبتهای مالی میباشد، که به طور کلی به چهار دسته نسبت نقدینگی، نسبت سودآوری، نسبت کارایی و نسبت سرمایهگذاری و اهرمی قابل تقسیم است. هرکدام از نسبتهای مالی بسته به نوع خود اطلاعاتی درباره وضعیت مالی مجموعه در اختیار مصرفکنندگان گوناگون این اطلاعات قرار میدهند.
تحلیل و تجزیه اطلاعات و وضعیت مالی بنگاههای تجاری با استفاده از صورتهای مالی و نسبتهای مالی امکانپذیر است، زیرا علاوه بر استفاده از صورتهای مالی و اعداد و ارقام ذکر شده در آنها باید از ارتباط معنیدار بین مفاهیم و اقلام این صورتها و همچنین مقایسه آنها با یکدیگر نیز استفاده کرد و از دیدگاههای جامعتر و دقیقتری برای بررسی وضعیت شرکتها و پیشبینی شرایط آینده آنها استفاده کرد.
در واقع نسبتهای مالی اقلام موجود در صورتهای مالی را مورد بررسی قرار داده و آنان را از اعداد و ارقام به نسبتهای قابل مقایسهای تبدیل میکنند، بدین تربیت بین اجزای صورتهای مالی نسبتهای معناداری برقرار میشود که استفاده کنندگان میتوانند به تحلیل این اطلاعات بپردازند. در این محتوا تلاش بر معرفی نسبتهای مالی به عنوان یکی از ابزار بررسی وضعیت مالی بنگاههای تجاری میباشد که به این منظور ابتدا به ارائه تعریفی از مفهوم نسبتهای مالی پرداخته شده و سپس انواع مختلف آن مورد بررسی قرار گرفته است.
نسبتهای مالی چیست؟
برای ارزیابی شرایط مالی و نحوه عملکرد یک بنگاه تجاری به یک معیار و منبع مورد اعتماد و دارای اطلاعات مفید نیاز است، بدین ترتیب این معیار سنجش، تحت عنوان نسبتهای مالی تهیه میشود. نکته قابل توجه درمورد نسبتهای مالی این است که اطلاعات موجود در آنها از طریق صورتهای مالی قابل استخراج نیستند.
بنابراین میتوان گفت به نسبتهایی که از صورتهای مالی استخراج شده و با استناد به آنان در مورد وضعیت سلامت و پیشرفت یا حتی رکود مالی و اقتصادی تصمیم گیری میشود نسبتهای مالی گفته میشود.
هدف از تحلیل نسبتهای مالی چیست؟
در تحلیل نسبتهای مالی دو هدف اساسی وجود دارد که اولین هدف پیگیری عملکرد بنگاه تجاری است، درواقع پس از بررسی نسبتها در هر دوره نکاتی به دست میآید که به پیشرفت بنگاه کمک شایانی خواهد کرد. دومین هدف امکان مقایسه عملکرد بنگاه تجاری است که بدین ترتیب میتوان بررسی کرد که کدام بخش از بنگاه تجاری نسبت به بخشهای دیگر دارای عملکرد بهتری بوده است و همچنین به استفادهکنندگان از اطلاعات این امکان را میدهد که تصمیم بگیرند کدام بنگاه تجاری را برای سرمایهگذاری انتخاب کنند.
انواع نسبتهای مالی
همانطور که در ابتدا گفته شد نسبتهای مالی به چهار بخش قابل تقسیم هستند.
1- نسبت نقدینگی یا نقدشوندگی
پرکاربردترین و معروفترین نسبت از نسبتهای مالی نسبت نقدینگی یا نقدشوندگی است.
نقدینگی نشاندهنده توانایی بنگاه تجاری در پاسخگویی به تعهدات کوتاه مدت خود بوده و اطلاعاتی را درمورد توانایی شرکتها یا بنگاههای تجاری برای پرداخت دیون کوتاه مدت یا عمل به تعهدات کوتاه مدت آنها را در اختیار قرار میدهد.
بهطور کلی میتوان این نسبت را به دو دسته نسبت جاری و نسبت آتی تقسیم کرد.
* نسبت جاری
نسبت جاری نشان دهنده توانایی بنگاه تجاری در پرداخت بدهیهای کوتاه مدت با داراییهای جاری میباشد.
محاسبه نسبت جاری بسیار ساده است و از تقسیم تمام داراییهای جاری بر تمام بدهیهای جاری به دست میآید.
برای استفاده از این نسبت در بررسی وضعیت شرکتها میتوان گفت که اگر شرکتی بدهیهای جاریاش بیشتر از داراییهای جاری آن باشد در وضعیت نامطلوبی قرار دارد. اگر شرکت از این نظر در شرایط مطلوبی باشد نشان میدهد که در کوتاه مدت از پس خود برمیآید و هدف آن از جذب سرمایه توسعه است.
* نسبت آنی
نسبتهای آنی نشاندهنده توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاه مدت از محل داراییهای نقدی میباشد. نسبتهای آنی هم بسیار شبیه به نسبتهای جاری هستند تنها با این تفاوت که در داراییهای آنی دارایی انبار یعنی مواد اولیه و محصولات تولید شده از داراییهای جاری کسر میشود، بنابراین میتوان گفت نسبت آنی با توجه به موجودی انبار به دست میآید.
توجه داشته باشید که اگر نسبت جاری در شرایط مطلوبی باشد اما نسب آنی در شرایط غیرمطلوبی باشد میتوان دریافت که کالاهای زیادی در انبار وجود دارد و فروش نمیرود، نکته دیگری که در این زمینه وجود دارد این است که نسبت آنی حتما باید یک باشد یعنی معادل تمام بدهیهای جاری، دارایی جاری خارج از انبار وجود داشته باشد.
2_نسبت سودآوری
نسبتهای سودآوری نشاندهنده توانایی بنگاه تجاری برای تولید درآمد مرتبط با عملکرد و سود سهام، داراییهای ترازنامه، هزینهای عملیاتی و سهام میباشدو این نسبتها در واقع سودآوری شرکت را مورد بررسی قرار میدهند و به همین دلیل جزو مهمترین نسبتهای مالی محسوب میشوند، انواع نسبتهای سودآوری به صورت زیر میباشد:
* حاشیه سود ناخالص
با استفاده از حاشیه سود میتوان دریافت که آیا با مقدار فروشی که در بنگاه تجاری وجود دارد میتواند از پس هزینه های تولید خود بر بیاید یا خیر؟ برای محاسبه این صورت به صورت سود و زیان نیاز است و باید سود ناخالص را به درآمد کل حاشیه سود ناخالص تقسیم کرد.
علاوه بر آن میتوان متوجه شد که آیا امکان تغییر هزینه تولید بدون کاهش فروش وجود دارد یا خیر؟
حاشیه سود عملیاتی در واقع نشاندهنده این است که هر یک ریال فروش کالا یا خدمات چه تاثیری بر سود عملیاتی شرکت یا بنگاه تجاری دارد.
* حاشیه سود خالص
حاشیه سود خالص نشاندهنده این است که از یک واحد فروش شرکت چه مقدار آن به سود خالص تبدیل شده است. این نسبت دقیقا مانند سود ناخالص است اما تنها تفاوت آنها در این است که برای این حالت، سود خالص را به فروش تقسیم میکنیم.
* حاشیه سود عملیاتی
این نسبت نشاندهنده این است که هر یک ریال فروش محصولات یا خدمات چه تاثیری در سود عملیاتی شرکت یا بنگاه تجاری دارد. قابل توجه است که تمام سود یک شرکت ناشی از فعالیت عملیاتی نیست، و ممکن است یک شرکت تولید از فروش مواد اولیه انبار یا حتی سپردههای بانکی هم سود کند که این سود، سود عملیاتی نیست.
* نسبت بازده داراییها
با استفاده از تمام داراییها چقدر سود خالص تولید میکنیم؟
این نسبت به این سوال پاسخ میدهد و بیان میکند که بنگاههای تجاری چگونه از منابع و دارایی تحت اختیار خود برای کسب سود بهره میبرند و برای سرمایهگذاران و اعتبار دهندگان خود ایجاد بازدهی میکنند. این نسبت میتواند شاخص نهایی برای ارزیابی کیفیت و کارایی مدیریت بنگاههای تجاری باشد.
* نسبت بازده حقوق صاحبان سهام
این نسبت برای سرمایهگذاران از بقیه نسبتهای مالی مهمتر است، زیرا با حقوق صاحبان سهام سر و کار دارد. درواقع این نسبت روشی برای اندازهگیری میزان سودآوری شرکت است که روش ایجاد سود با استفاده از سرمایه سهامداران را روشن میکند.
3 _نسبت کارایی یا فعالیت
نسبتهای کارایی یا فعالیت ابزارهایی هستند که برای سنجش کاربرد داراییهای شرکت مورد استفاده قرار میگیرند و از طریق ارزیابی میزان فروش و تاثیر داراییها بر آن اندازهگیری میشوند. این نسبتها حجم فروش شرکت را با سرمایهگذاری در داراییهای مختلف مورد بررسی قرار میدهند و به میزان بهکارگیری موثر منابع شرکت، عملیات آن را در دوره عملیاتی ارزیابی میکند.
این نسبت به انواع دوره گردش موجودی کالا، دوره وصول مطالبات، دوره گردش عملیات و گردش دارایی قابل تقسیم میباشد.
* دوره گردش موجودی کال
این دوره نشاندهنده بازه زمانی است که در آن دفعات گردش کالا اتفاق افتاده و بیانگر این است که موجودی کالا و مواد اولیه در یک بازه زمانی مشخص، مثلا یک سال مالی چند بار به فروش رسیده و جایگزین شدهاست.
* دوره وصول مطالبات
این دوره نشاندهنده بازه زمانی تحویل کالا به مشتری تا دریافت وجه از مشتری است، یعنی نشان میدهد که چقدر زمان برده تا شرکت مطالبات خود را از مشتریان دریافت کند یا به عبارت دیگر چقدر طول کشیده تا شرکت درآمد خود حاصل از فروش خود را به چرخه عملیاتی برگرداند.
* دوره گردش عملیات
دوره گردش عملیات دورهای است که در طول آن یک شرکت تمام مراحل خریداری مواد اولیه، تولید کالا، ارسال آن برای مشتری و نهایتا دریافت وجه نقد را میگذراند.
* گردش دارایی
این نسبت میزان تأثیرگذاری گردش داراییها را در کسب درآمد نشان میدهد و بیان میکند که چگونه داراییهای شرکت برای ایجاد درآمد مورد استفاده قرار میگیرند، بدین ترتیب میتوان دریافت که
” آیا افزایش داراییها در کسب درآمد بیشتر موثر بوده است؟”
4_نسبت سرمایهگذاری و اهرمی
وظیفه این نسبتها اندازهگیری مقدار منابع دریافت شده از بدهیها میباشد. با استفاده از این نسبتها میتوان سطح بدهیهای کوتاه مدت و بلند مدت را ارزیابی کرد.
نسبتهای سرمایهگذاری و اهرمی شامل موارد زیر میباشد:
* نسبت بدهی
توانایی در پرداخت بدهیهای کوتاه مدت و بلند مدت با کل داراییهای موجود را نشان میدهد.
* نسبت تسهیلات به سرمایه
نشاندهنده این است که شرکت چقدر برای تامین مالی خود متکی به استقراض از بانک و حقوق صاحبان سهام میباشد.
* نسبت پوشش بهره
توان شرکت در پرداخت هزینههای مالی، مثل بهره وامهای اخذ شده را نشان میدهد.
سخن پایانی
در نهایت میتوان نتیجهگیری کرد که با توجه به مطالب گفتهشده، نسبتهای مالی شرایط بنگاههای تجاری مختلف را مورد بررسی قرار میدهد و وضعیت آنان را تحلیل میکند. بدین ترتیب سرمایهگذاران ریسک شرکتهای مختلف را میسنجند و بهترین را برای سرمایهگذاری انتخاب میکنند. به زبان کاملا ساده نسبتهای مالی به سرمایهگذاران کمک میکند پول خود را در بنگاهی سرمایهگذاری کنند که از سلامت بیشتری برخوردار است.
به پایان مقاله نسبتهای مالی رسیدیم، امیدواریم این مقاله مفید واقع شده باشد.
ممنون از همراهیتان.
مجموعه AccTrain طی سالها تلاش ارايه کننده انواع نرم افزارحسابداری موجود در بازار می باشد،.
مفتخریم پاسخ گوی نیاز شما باشیم .
جهت کسب اطلاعات بیشتراز حسابداری و نرم افزارهای حسابداری با ما همراه شوید.
وبلاگ موسسه حسابداری افشار محاسب البرز
وبلاگ مقالات تخصصی استخراج شده از سایت رسمی موسسه حسابداری افشار محاسب البرز www.ama-acc.ir
تجزیه و تحلیل نسبت های مالی
نسبتهای مالی، از ابزارهای سودمند و مفیدی در تجزیه و تحلیل و تعیین صورتهای مالی شرکتها به حساب میآید، که با در اختیار قرار دادن نسبت برخی از اقلام مهمحسابداری که در صورتهای مالی منعکس شده اند ، درک جامع و صحیحی از واقعیتهای مهم، در بازه نتایج عملیات و وضعیت مالی یک شرکت را ارائه میدهند.
با بررسی عمیقتر و موشکافانه و تحلیل نسبتهای مالی میتوان به آسیبشناسی فعالیت مالی یک واحد تجاری نیز دست یافت. نسبتهای مالی به چهار گروه عمده تقسیم میگردند:
1 - نسبتهای نقدینگی: این نسبتها توانایی و قدرت واحد تجاری در پرداخت بدهیهای کوتاه مدت، در سر رسیدهای مختلف را اندازهگیری میکنند.
2 - نسبتهای فعالیت: با این نسبت میتوان میزان کارآیی یک واحد تجاری را در کاربرد و بکارگیری انواع منابع خود را اندازهگیری نمود.
3 - نسبتهای اهرمی: تامین انواع نیازهای مالی از طریق ایجاد بدهی را نمایش میدهد. در واقع این نسبتها تعیین کننده این موضوعست که واحد تجاری تا چه حد نیازهای مالی خود را از منابع دیگران تامین کرده است.
4 - نسبتهای سودآوری: میزان دستیابی به موفقیت واحد تجاری را در فرآیند کسب سود و روش تامین آن از محل درآمد، فروش و سرمایهگذاری را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد.
اکنون بشرح جامعی از طبقه بندی چهارگانه فوق می پردازیم.
1- ﻧﺴﺒﺖ ﻫﺎي ﻧﻘﺪﻳﻨﮕﻲ: اشاره نمودیم که این نسبت ها ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ و ﻗﺪرت واحد تجاری را در ﭘﺮداﺧﺖ بدهی های کوتاه مدت در سر رسید را اندازه گیری نموده و خود به دو زیر گروه تقسیم می شوند.
1-1-نسبت جاری یا نسبت سرمایه درگردش که از حاصل عملیات جبری تقسیم دارائیهاي جاري به بدهیهاي جاري بدست می آید و به عنوان شاخص توانایی واحد تجاری در پرداخت تعهدات کوتاه مدت از محل دارائیهاي جاري به بشمار می روند. این نسبت تعیین میکند که بستانکاران می توانند انواع نسبتهای اهرمی مالی اطمینان داشته باشند که مطالبات آنان در سررسید باز پرداخت می گردد واحد این نسبت، عددی مثبت و معمولا بزرگتر از عدد یک است که البته هر چقدر بیشتر باشد از نظر اعتباردهندگان بهتر و مطلوب تر است.
1-2: ﻧﺴﺒﺖ آﻧﻲ:این نسبت از حاصل عملیات جبری تقسیم دارائیهاي سریع بر جمع بدهیها حاصل میگردد، دارائیهاي سریع شامل وجوه نقد و بانک، اوراق بهادار کوتاه مدت و حسابهاي دریافتنی میباشد ، اقلامی همچون موجودي کالا، پیش پرداختها در محاسبه این نسبت لحاظ نمی شود تا بستانکاران و اعتباردهندگان کوتاه مدت بهتر بتوانند نقدینگی واحد تجاري را در بازپرداخت بدهی ها مورد ارزیابی قرار دهند.
2:ﻧﺴﺒﺖ ﻫﺎي ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ: با این نسبت می توان میزان ﻛﺎرآﻳﻲ یک واحد تجاری را در ﻛﺎرﺑﺮد انواع منابع خود اﻧﺪازه ﮔﻴﺮي نمود و خود به چهار شاخص اصلی قابل تقسیم میباشد.
2-1- گردش موجودی :این نسبت حاصل عبارت جبری تقسیم بهاي تمام شده کالاي فروش رفته بر متوسط موجودي یک دوره مالی بدست می آید (دقت گردد که بهاي تمام شده کالاي فروش رفته با عدد فروش اشتباه نگردد چنان که فروش در برگیرنده سود عملیاتی می باشد). پائین بودن این نسبت ممکن است ناشی از کاهش فروش یا افزایش موجودي طی دوره مالی باشد افزایش موجودي طی دوره ناشی از پیامدهایی همچون افزایش هزینه نگهداري و جریان خروجی نقدي در بر میگیرد. گردش بالاي موجودي ممکن است مشکلات کسري موجودي در پاسخگویی به نیازهاي مشتریان را سبب گردد.
2-2- گردش حسابهاي دریافتنی: این نسبت حاصل عبارت جبری از تقسیم خالص فروش نسیه بر متوسط حسابهاي دریافتنی به میباشد. در عمل صورت کسر بدلیل آنکه اغلب واحدهای تجاری فروش نسیه را به طور جداگانه گزارش نمی کنند، حاصل جمع فروش هاي طی یک دوره مالی است .
2-3-متوسط دوره وصول مطالبات: این نسبت حاصل عبارت جبری متوسط روزهایی که طول می کشد تا فروش نسیه وصول شود را میباشد و از تقسیم عدد 360 روز برگردش بدهکاران ناشی میگردد.
2-4- گردش جمع دارائی ها: این نسبت حاصل عبارت جبری تقسیم خالص فروش بر متوسط دارائی ها در یک دوره مالی میباشد. این نسبت بر چگونگی بهره وري و استفاده ازدارائیها تاکید جدی دارد.
3: ﻧﺴﺒﺖ ﻫﺎي اﻫﺮﻣﻲ: این نسبت تعیین کننده ﺗﺎﻣﻴﻦ ﻧﻴﺎزﻫﺎي ﻣﺎﻟﻲ از ﻃﺮﻳﻖ اﻳﺠﺎد ﺑﺪﻫﻲ را میباشد. در واﻗﻊ اﻳﻦ ﻧﺴﺒﺖ ﻫﺎ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ واحد تجاری ﺗﺎ ﭼﻪ ﺣﺪ ﻧﻴﺎزﻫﺎي ﻣﺎﻟﻲ ﺧﻮد را از ﻣﻨﺎﺑﻊ سایرین ﺗﺎﻣﻴﻦ کرده اﺳﺖ و در دو شاخص دسته بندی می گردند.
3-1 -نسبت جمع بدهی ها به جمع دارائیها: این نسبت حاصل عبارت جبری توانائی شرکت در تحمل کاهش خالص دارائی ها براثر زیان هاي وارده بدون به مخاطره افتادن منابع اعتبار دهندگان میباشد، به هر میزان که این نسبت بالا باشد، نشان دهنده ریسک بالاي اعتبار دهندگان می باشد. عدد قابل پذیرش و مطلوب برای این نسبت بستگی به ثبات سودآوري در طول سال های متوالی و مختلف دارد هر چه ثبات سودآوري تاریخی بیشتر باشد اعتبار دهندگان و سرمایه گذاران نسبت هاي بالاتري را تحمل و پذیرش خواهند کرد
3-2-نسبت دفعات پرداخت بهره :این نسبت حاصل فرآیند محاسباتی است که بطور معمول از تقسیم سود قبل از بهره و مالیات بر هزینه بهره بدست خواهد آمد . این نسبت براي میزان ارزیابی توان واحد تجاري در پرداخت هزینه بهره و سود تضمین شده سالیانه کاربرد دارد.
4- ﻧﺴﺒﺖ ﻫﺎي ﺳﻮد آوري : مبین ﻣﻴﺰان ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﺷﺮﻛﺖ در تحصیل و کسب ﺳﻮد و نحوه ﺗﺎﻣﻴﻦ آن از منبع درآﻣﺪ، ﻓﺮوش و ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬاري را ﻣﻮرد ﺗﺠﺰﻳﻪ و ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻗﺮار ﻣﻲ دﻫﺪ و بسته به نوع تحلیل در هفت شاخص قابل تقسیم بندی میباشد.
4-1-نسبت سود خالص به فروش: این نسبت از حاصل عبارت جبری تقسیم سود خاص بر فروش خالص بدست میآید و میزان بازدهی را به ازاي هر ریال از فروش نشان میدهد. ضعف این نسبت این میباشد که بسیاري از هزینه ها و مخارج همانند هزینه تامین مالی و سود تضمین شده که در محاسبه سود خالص لحاظ شده اند ارتباطی به فعالیت فروش نداشته ولی در عدد نسبت محسوس میباشد.
4-2-نسبت سود عملیاتی به فروش: این نسبت از حاصل عبارت جبری تقسیم سودعملیاتی به فروش خالص بدست می آید اقلام غیر عملیاتی همچون درآمد و هزینه بهره، سود و زیان واگذاري دارائیها در محاسبه سود عملیاتی منظور نمی شود این نسبت معیار قویتر و کارآمد تری براي ارزیابی و سنجش سودآوري و فروش میباشد.
4-3-نسبت سود خالص به متوسط دارائیها: این نسبت از حاصل عبارت جبری تقسیم سود خالص به جمع دارائیها بدست میآید و معیار بهتري براي سنجش سودآوري شرکت در مقایسه با نسبت سود خالص به فروش و نسبت سود عملیاتی است به این دلیل که توان مدیریت را در بکار گیري موثر و هدفمند از دارائیها در ایجاد سود خالص نمایش میدهد.
4-4- نسبت بازده حقوق صاحبان سهام: این نسبت از حاصل عبارت جبری تقسیم سود خالص منهاي سود سهام ممتاز بر متوسط حقوق صاحبان سهام بدست می آید .این نسبت میزان موفقیت و کارآمدی مدیریت را در حداکثر نمودن بازده سهامداران عادي را نمایش میدهد.
4-5-در آمد هر سهم: این نسبت از حاصل عبارت جبری تقسیم سود خالص منهاي سود سهام ممتاز برتعداد سهام عادي بدست می آید.روند افزایش این نسبت تعیین کننده میزان رشد یک واحد تجاري است که از دیدگاه سرمایه گذاران رشد بالقوه بسیار مطلوب و موثر است و روند کاهشی سرمایه گذاران و سهامداران را نگران خواهد نمود.
4-6-نسبت قیمت به سود: این نسبت از حاصل عبارت جبری تقسیم ارزش بازار به سود هر سهم بدست می آید.
4-7 -بازده سود سهام: این نسبت از حاصل عبارت جبری تقسیم سود عادي برارزش بازار هر سهم قابل محاسبه است.
زیربنای تجزیه و تحلیل نسبت های مالی وجود صورتهای مالی است. صورتهای مالی محصول نهایی نظام حسابداری می باشد.کارآمد بودن نسبتهای مالی که از صورتهای مالییک واحد تجاری استخراج میگردد ارتباط بسیار نزدیکی به کارآمدی صورتهای مالی دارد.طبیعی است به هر میزان که نظام جامع عملیاتی حسابداری قوی و موثر باشد در نتیجه کیفیت صورتهای مالی ارتقاء پیدا نموده و نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل نسبتهای مالی وابستگی شدیدی به نظام جامع عملیاتی حسابداری دارد.
به بیان دیگر از مزایای عمده وجود یک نظام جامع حسابداری ، صرفنظر از کارکردهای کنترلی و انتظاراتی ذینفعان و همچنین الزامات قانونی می توان به فراهم آمدن بستری مناسب در ایجاد انواع شاخص های مهم در ارزیابی یک واحد تجاری اشاره نمود.
موسسه حسابداری افشار محاسب البرز مجری انواع خدمات حسابداری در کرج
موسسه حسابداری افشار محاسب البرز ارائه کننده بهترین خدمات حسابداری در کرج ، امور مالیاتی در کرج ، حسابرسی در کرج و خدمات آموزش حسابداری در کرج دارای اعتبار حرفه ای بالا در میان تمامی موسسات حسابداری کرج ، موسسات حسابرسی کرج و شرکتهای حسابداری کرج
تحلیل مالی
تحلیل مالی چیست ؟| انواع آن و مراحل تجزیه و تحلیل به چه صورتی است؟
تحلیل مالی چیست ؟| انواع آن و مراحل تجزیه و تحلیل به چه صورتی است؟
تحلیل مالی یا Financial Analysis فرآیندی است که در آن به بررسی کسب و کارها، پروژه ها، بودجه ها و دیگر مبادلات مربوط به زمینه مالی پرداخته می شود. این کار برای ارزیابی عملکرد و همچنین مناسب بودن آن برای کسب و کار انجام می شود. برای گرفتن تصمیمات استفاده کنندگان درون و برون سازمانی در جهت بهبود عملکرد شرکت نیاز است که تحلیل صورت های مالی مهم شرکت انجام شود. تجزیه و تحلیل دارای روش ها و ارزیابی های مختلفی است که این مسیر را کمی دشوار و با اهمیت جلوه می دهد.
محاسباتی که سبب می شود اطلاعات معنی داری برای یک شرکت در راستای شرایط مالی آن ایجاد شود، تحلیل مالی نامیده میشود. برای تحلیل کردن صورت های مالی یک سری فرمول هایی مطرح است که در فضای ارقام و اعداد بسیار مورد توجه قرار گرفته اند. فرمول های تحلیل صورت های مالی بر روی ترازنامه ها و میزان سود و زیاد بررسی شده و در مدیریت مالی نقش ویژه ای دارند. از طرفی دیگر تجزیه و تحلیل های آماری می توانند اهرم مالی محسوب شوند. در ضمن ضروری است بدانید این تحلیل ها حاصل نمیشود مگر با نرم افزار حسابداری مالی. خواندن این مقاله را به مدیران مالی شرکت ها، سهامداران شرکت ها و حسابداران توصیه می کنیم.
تحلیل مالی چیست؟
تحلیل مالی، بررسی اطلاعات مالی برای دستیابی به تصمیمات تجاری است. این تحلیل معمولاً در آن به بررسی کسب و کارها، پروژه ها، بودجه ها و دیگر مبادلات مربوط به زمینه مالی به منظور بهبود عملکرد و اخذ تصمیمات درست پرداخته می شود. در تحلیل های مالی به سوالاتی از جمله آیا موسسه مالی و واحد تجاری قادر به پرداخت دیون خود می باشد یا خیر؟ دوام عمر واحد تجاری کوتاه مدت است یا بلند مدت؟ آیا شرکت می تواند یک سرمایه گذاری را کنترل کند؟ پرداخته می شود که در صورت ارزیابی و بررسی تجزیه و تحلیل ها می توان به همه سوالات پاسخ داد و بر صورت وضعیت مالی تسلط کامل پیدا کرد.
انواع تحلیل های مالی
تحلیل مالی به دو دسته تقسیم بندی می شوند، که شامل:
1-تحلیل بنیادی (Fandamental analysis)
تحلیل بنیادی از نسبت های به دست آمده از داده های صورت های مالی، به منظور تعیین ارزش کسب و کار استفاده میکند. با استفاده از تجزیه و تحلیل نسبتی، تحلیلگر علاوه بر بررسی کامل شرایط اقتصادی و مالی پیرامون شرکت، می تواند به ارزش ذاتی سهام دست یابد. هدف نهایی این تحلیل این است که سرمایه گذار به عددی برسد که بتواند آن را با قیمت کنونی مقایسه کند.
2-تحلیل تکنیکال (Technical analysis)
در روش تحلیل تکنیکال از روندهای آماری جمع آوری شده از فعالیت های معاملاتی، مانند میانگین متحرک (MA) استفاده می کند. اساساً، این تحلیل فرض میکند که قیمت اوراق بهادار از قبل منعکسکننده تمام اطلاعات است. تحلیل تکنیکال به جای تحلیل ویژگی های اساسی یک اوراق بهادار، تلاش می کند تا با جست و جوی الگوها و روندها احساسات بازار را در پشت روند قیمت درک کند.
تحلیل صورت های مالی چیست؟
در بالا به تعریف تحلیل مالی پرداختیم حال در این قسمت از مقاله توضیح خواهیم داد که تحلیل صورت های مالی چیست و چگونه انجام می شود؟ تجزیه و تحلیل صورت های مالی به مدیران کسب و کار کمک بزرگی می کند، تا بتوانند در زمینه های مالی برنامه ریزی و مشکلاتی که ممکن است با آن ها مواجه شود را کنترل و رفع نمایند.
هدف از تجزیه و تحلیل صورت های مالی چیست؟
همه رویدادهای مالی یک کسب و کار در دفاتر روزنامه، کل، معین و. ثبت می شود و پس از طبقه بندی و خلاصه رویدادهای مالی در سندهایی به نام صورت های مالی تهیه و ارائه می شوند. هدف از تحلیل مالی صورتهای مالی این است که اطلاعات مالی یک دوره ارزیابی شود و اطلاعاتی از قبیل بازده و ریسک مورد بررسی قرار گیرد. در نتیجه این امر موجب می شود که مدیران از وضعیت مالی شرکت باخبر شوند و بفهمند که آیا شرکت قادر به پرداخت به دیون خود است یا خیر؟
تجزیه و تحلیل نسبت های مالی چیست؟
تا این قسمت از مقاله متوجه شدید که تحلیل مالی صورت های مالی چیست؟ یکی از مواردی که برای بررسی وضعیت شرکت انجام می شود، تجزیه و تحلیل نسبت های مالی است. در تجزیه و تحلیل نسبت های مالی ارتباط بین اقلام درج شده در صورت های مالی ارزیابی می شود. نسبت های مالی انواع مختلفی دارند که به حسابدار و استفاده کنندگان درون سازمانی و برون سازمانی کمک می کند، درک جامع و صحیحی از عملکرد و وضعیت مالی سازمان داشته باشند. انواع نسبت های مالی عبارتند از:
- نسبت نقدینگی
- نسبت جاری
- نسبت آنی
- نسبت فعالیت
- نسبت وجه نقد
- نسبت نقدینگی: در جهت توانایی شرکت نسبت به تعهدات کوتاه مدت از نسبت نقدینگی استفاده میشود.
- نسبت اهرمی و مالی: توانایی شرکت نسبت به تعهدات کوتاه مدت و بلند مدت است.
- نسبت فعالیت: این نسبت کاربرد منابع در اختیار مدیران را انواع نسبتهای اهرمی مالی ارائه میدهد.
- نسبت سودآوری: در این نسبت میزان موفقیت واحد تجاری نسبت به کسب سود موسسه را نشان میدهد.
- روش تجزیه و تحلیل داخلی
- روش تجزیه و تحلیل مقایسه ای
- روش تجزیه و تحلیل خطر
- روش تجزیه و تحلیل سرمایه در گردش
تجزیه و تحلیل نسبت های مالی
تجزیه و تحلیل نسبت های مالی در حالی که کاری بسیار ساده می باشد از اهمیت بالایی برخوردار است. تجزیه و تحلیل نسبت های مالی به چند روش انجام می شود، که عبارتند از:
نحوه تجزیه و تحلیل صورت های مالی
تجزیه و تحلیل مالی صورتهای مالی در شرکت ها از اهمیت بالایی برخوردار است. در شرکت های بزرگ تجزیه و تحلیل صورت های مالی کاری زمانبر است، حسابداران این کار را با استفاده از نرم افزارهای حسابداری انجام داده و در اختیار سهامداران قرار می دهند. تحلیل صورت های مالی شرکت ها به 4 روش انجام می شود که عبارتند از:
چگونه از تحلیل مالی استفاده می شود؟
در تحلیل مالی سه ویژگی مهم هر شرکتی از جمله نقدینگی، سوددهی و قدرت پرداخت دیون مورد بررسی و رسیدگی قرار می گیرد. ابزارهای مختلفی برای تحلیل های مالی وجود دارد، که برای بررسی داده های صورت های مالی استفاده می شود که در ادامه به آن اشاره شده است:
الف) تحلیل افقی:
تحلیل افقی شامل گرفتن چندین سال داده های مالی و مقایسه آن ها با یکدیگر برای تعیین نرخ رشد است. این نوع تحلیل به حسابدار کمک می کند تا تشخیص دهد که آیا یک شرکت در حال رشد است یا نزول و روندهای مهم را شناسایی می کند.
ب) تحلیل عمودی:
در این تحلیل اطلاعات هر یک از صورت های مالی، به صورت درصد ارزیابی میشود.
شغل تحلیلگر مالی چیست؟
تحلیلگر مالی با جمع آوری اطلاعات، ارزیابی اطلاعات مالی و اقتصادی و عملکرد سرمایه گذاری شرکت را پیش بینی و رسیدگی می کند و به تحلیل مالی صورت های مالی می پردازد. تحلیلگر مالی عملکرد سهام، اوراق قرضه و. را بررسی کرده و در گزارش تجزیه و تحلیل صورت های مالی آن را به سهامداران ارائه می دهد.
اهمیت نرم افزار حسابداری در تحلیل مالی
نرم افزارهای حسابداری به کارشناسان حسابداری کمک میکند تا اطلاعات مالی شرکت را با سرعت و دقت بیشتری تهیه، تنظیم و تحلیل کنند. چرا انواع نسبتهای اهرمی مالی که سرعت افزایش حجم داده مالی شرکت، مدیران را مجبور به استفاده از نرم افزارهای حسابداری می کند تا بتوانند به صورت حرفه ای تر اطلاعات را مدیریت و طبقهبندی کنند. با پیشرفت کسب و کارهای تجاری، نرم افزارهای مالی به همان نسبت توسعه یافته اند. استفاده از نرم افزار حسابداری به بهبود تصمیمگیری و برنامه ریزی های مالی کمک می کند.
تحلیل مالی با نرم افزار حسابداری کاوش فردا
یکی از محدودیت های حسابداری، سر و کار داشتن با انبوهی از اطلاعات مالی و تنوع فراوان گزارشات مالی و تجزیه و تحلیل آن ها می باشد. با رشد روزافزون فناوری های توسعه نرم افزارهای حسابداری به کارشناسان حسابداری کمک میکند تا اطلاعات مالی شرکت را با سرعت و دقت بیشتری تهیه، تنظیم و تحلیل کنند. نرم افزار حسابداری کاوش فردا از جمله نرمافزارهایی با امکانات گزارش گیری و ارائه نمودارهای مالی است که تصویر درستی از وضعیت کسب و کار و امکان برنامه ریزی برای افزایش سودآوری و توسعه شرکت را فراهم می کند.
دیدگاه شما