معاملات واگرایی نزولی


سهام در اواخر جولای بیش از حد فروخته شد و در قیمت حدود 44 حمایت شد. پایین آمدن قیمت می‌تواند یک فرآیند باشد، به محض اینکه میزان اشباع فروش مشخص شد، این سهم دیگر پایین نیامد. سطوح اشباع فروش، در اواسط سپتامبر به بالای 70 حرکت کرد تا اشباع خرید تبدیل شود.

آموزش اندیکاتور حجم معاملات (Volume)+ ویدیوی آموزشی

حجم معاملات یا همان volume، معیاری است از میزان معامله یک دارایی مالی معین در یک دوره زمانی. برای سهام، حجم با تعداد سهام معامله شده اندازه گیری می شود. برای قراردادهای آتی و اختیار معامله، حجم بر اساس تعداد قراردادهایی است که دست به دست شده اند. معامله گران برای تعیین نقدینگی به حجم نگاه می کنند و تغییرات حجم را با شاخص های فنی ترکیب می کنند تا تصمیمات معاملاتی بگیرند.

استفاده از اندیکاتور حجم معاملات یا همان volume به الگوهای حجم در طول زمان می تواند به دید شما در بازار و پیش بینی مسیر افزایش و کاهش در سهام خاص و کل بازارها کمک کند. در واقع، حجم نقش مهمی در تحلیل تکنیکال ایفا می کند و در میان برخی از شاخص های تکنیکال مهم به طور برجسته ای مشخص می شود.

دستورالعمل کلی برای استفاده از اندیکاتور حجم

هنگام تجزیه و تحلیل حجم، معمولاً دستورالعمل هایی برای تعیین قدرت یا ضعف یک حرکت وجود دارد. به عنوان معامله‌گران، ما تمایل بیشتری به پیوستن به حرکت‌های قوی داریم و در حرکت‌هایی که ضعف را نشان می‌دهند، شرکت نمی‌کنیم - یا حتی ممکن است مراقب ورود در جهت مخالف حرکت ضعیف باشیم.

این دستورالعمل‌ها در همه موقعیت‌ها صادق نیستند، اما راهنمایی کلی برای تصمیم‌گیری‌های معاملاتی ارائه می‌دهند.

1. تایید روند

بازار رو به رشد باید شاهد افزایش حجم باشد. خریداران برای بالا بردن قیمت ها به افزایش تعداد و اشتیاق بیشتر نیاز دارند. افزایش قیمت و کاهش حجم ممکن است نشان دهنده عدم علاقه معاملات واگرایی نزولی باشد، و این هشداری در مورد بازگشت احتمالی است. این ممکن است سخت باشد که ذهن شما را درگیر کند، اما واقعیت ساده این است که کاهش (یا افزایش) قیمت در حجم کم سیگنال قوی نیست. کاهش (یا افزایش) قیمت در حجم زیاد سیگنال قوی تری است مبنی بر اینکه چیزی در سهام اساساً تغییر کرده است.

2. حرکت های خسته (Exhaustion) و حجم

در یک بازار رو به رشد یا نزولی، می‌توانیم شاهد حرکت‌های خسته باشیم. اینها معمولاً حرکات شدید قیمت همراه با افزایش شدید حجم هستند که نشان دهنده پایان قطعی یک روند است. معامله گرانی که منتظر ماندند و می‌ترسند که نوسانات بیشتری را از دست بدهند، در سقف بازار انباشته می‌شوند و خریداران را خسته می‌کنند.

در پایین ترین سطح بازار، کاهش قیمت ها در نهایت تعداد زیادی از معامله گران را مجبور به بیرون راندن می کند و منجر به نوسانات و افزایش حجم می شود. پس از افزایش حجم در این شرایط شاهد کاهش حجم خواهیم بود، اما اینکه چگونه حجم در روزها، هفته‌ها و ماه‌های بعدی ادامه می‌یابد را می‌توان با استفاده از سایر دستورالعمل‌های حجم مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.

3. علائم صعودی

حجم می تواند در شناسایی نشانه های صعودی مفید باشد. به عنوان مثال، تصور کنید حجم با کاهش قیمت افزایش می‌یابد و سپس قیمت بالاتر می‌رود و به دنبال آن یک حرکت به عقب پایین‌تر می‌آید. اگر در معاملات واگرایی نزولی حرکت به سمت پایین، قیمت از پایین ترین سطح قبلی پایین نیاید، و اگر حجم در کاهش دوم کاهش یابد، معمولاً به عنوان یک سیگنال صعودی تعبیر می شود.

4. تغییر حجم و قیمت

پس از یک حرکت طولانی مدت قیمت بالاتر یا پایین تر، اگر قیمت با حرکت کم قیمت و حجم سنگین شروع به تغییر کند، ممکن است نشان دهنده این باشد که یک روند معکوس در حال انجام است و قیمت ها جهت خود را تغییر خواهند داد.

5. حجم و شکست در مقابل شکست های کاذب

در شکست اولیه از یک محدوده یا الگوی نمودار دیگر، افزایش حجم نشان دهنده قدرت در حرکت روند است. تغییر اندک در حجم یا کاهش حجم در هنگام شکست، نشان دهنده عدم علاقه و احتمالی بالاتر برای شکست کاذب است.

6. تاریخچه نوسانات حجم

حجم را باید نسبت به تاریخ اخیر بررسی کرد. مقایسه حجم امروزی با حجم 50 سال پیش ممکن است داده های نامربوطی ارائه دهد. هر چه مجموعه داده ها جدیدتر باشند، احتمالا مرتبط تر هستند.

انواع اندیکاتورهای حجم و نحوه استفاده

1.(Accumulation-Distribution (A/D

اندیکاتور انباشت-توزیع (A/D) یک اندیکاتور حجم تجمعی است، به این معنی که هر نقطه داده قبل از ترسیم در پانل نشانگر به نقطه داده قبلی اضافه می شود. همانطور که از نام آن مشخص است، این نشانگر تلاش می کند تا مشخص کند که آیا یک اوراق بهادار در حال انباشته شدن (در طول زمان خریداری شده) یا توزیع (فروش در طول زمان) است. این محاسبه قیمت بسته شدن را در رابطه با محدوده نوار قیمت اندازه گیری می کند و نتیجه را در حجم آن میله ضرب می کند.

جهت نشانگر A/D روابط همگرایی و واگرایی را با قیمت ایجاد می کند که به تصمیم گیری تجاری و مدیریت ریسک در صورت استفاده همراه با تحلیل الگو و سایر شاخص های فنی کمک می کند. افزایش قیمت زمانی که A/D در حال کاهش است باعث ایجاد واگرایی نزولی می شود در حالی که کاهش قیمت زمانی که A/D در حال کاهش است، واگرایی صعودی ایجاد می کند. این نشانگر همچنین الگوهای منظمی را در طول زمان حک می‌کند که شبیه به عملکرد قیمت هستند و کانال‌ها، خطوط روند و مثلث‌ها به پیش‌بینی کمک می‌کنند.

2.(On Balance Volume (OBV

اندیکاتور (On Balance Volume (OBV توسط جوزف گرانویل در سال 1963 ایجاد شد و اکنون محبوب ترین شاخص انباشت-توزیع است. OBV، زمانی که قیمت در حال کاهش است و OBV در حال افزایش است واگرایی صعودی و زمانی که قیمت در حال افزایش است و OBV در حال کاهش است واگرایی نزولی ایجاد می کند. ارزش OBV در یک زمان خاص مهم نیست، اما رابطه بین سطوح OBV فعلی و قبلی تعیین می کند که آیا انباشت یا توزیع مطابق با قیمت است یا خیر.

OBV مجموع حجم خرید و فروش اوراق بهادار را ترسیم می‌کند معاملات واگرایی نزولی معاملات واگرایی نزولی و به دنبال تعیین اینکه آیا در حال انباشتگی (خرید شده در طول زمان) یا توزیع (فروش در طول زمان) است. محاسبه دارای سه جزء اصلی است. ابتدا، اگر نوار قیمت فعلی بالاتر از نوار قیمت قبلی باشد، OBV فعلی = OBV نوار قبلی + حجم فعلی. دوم، اگر نوار قیمت فعلی کمتر از نوار قیمت قبلی باشد، OBV فعلی = OBV نوار قبلی – حجم فعلی. سوم، اگر نوار قیمت فعلی = نوار قیمت قبلی، OBV فعلی = OBV قبلی.

Chaikin Money Flow (CMF).3

اندیکاتور جریان پول (Chaikin (CMF توسط مارک چایکین در اوایل دهه 1980 ایجاد شد. این اندیکاتور انباشت و توزیع یک امنیت را در طول زمان اندازه گیری می کند. این یک نوسان ساز است، با مقادیری از 100+ تا 100- و یک خط صفر که نه تجمع و نه توزیع را نشان می دهد. مانند سایر نوسان سازها، CMF سیگنال های خرید، فروش و تایید را از طریق همگرایی ها و واگرایی های صعودی و نزولی و همچنین متقاطع ها از طریق خط صفر تولید می کند.

Chaikin یک تنظیم 21 دوره (یک ماه) را روی نشانگر اعمال کرد، اما این عنصر اکنون در برنامه های نموداری قابل تنظیم است و بسته به دوره انتخابی، پیامدهای متفاوتی دارد. به گفته سازنده، تداوم جریان پول طی 6 تا 9 ماه، انباشت یا توزیع توسط صندوق ها و موسسات عمده را ارزیابی می کند. اکثر معامله گران به این اطلاعات نیاز ندارند، اما CMF همچنین همگرایی-واگرایی جریان پول کوتاه مدت را هنگامی که با بازه های زمانی و تنظیمات کوتاه تر مشاهده می شود، نشان می دهد.

Volume Oscillator (VO).4

نوسانگر حجم (VO) با بررسی رابطه بین دو میانگین متحرک حجم، انباشت و توزیع را شناسایی می کند. میانگین متحرک 14 روزه یا هفتگی اغلب همراه با میانگین متحرک 28 روز یا هفتگی استفاده می شود، اما تنظیمات قابل تنظیم هستند. این اندیکاتور میانگین متحرک کند را از میانگین متحرک سریع کم می کند و نتیجه را به صورت یک خط یا هیستوگرام ترسیم می کند. مانند سایر نوسانگرها، VO در یک خط صفر نوسان می کند اما مقادیر بالایی یا پایینی ثابتی ندارد.

VO بدون جهت است و انتظار می رود که در هر دو روند صعودی و نزولی بالاتر باشد. زمانی که قیمت در حال افزایش است و VO در حال کاهش است واگرایی نزولی و زمانی که قیمت در حال کاهش است و VO در حال کاهش است یک واگرایی صعودی ایجاد می کند. این اندیکاتور همچنین قدرت شناسایی بازارهای بیش از حد خرید و فروش بیش از حد و تأیید شکست و breakdown ها را دارد. علاوه بر این، عبور از خط صفر ممکن است نقاط عطف مهمی را نشان دهد یا برای تأیید سایر شاخص های فنی استفاده شود.

5.(Balance of Power (BOP

اندیکاتور تراز قدرت (BOP) قدرت فشار خرید و فروش را اندازه گیری می کند. این نوسان ساز در پانل با خط صفر مرکزی و اضطراری در +1 و -1 رسم شده است. وقتی اندیکاتور بالای خط صفر قرار دارد، خریداران کنترل دارند در حالی که وقتی اندیکاتور زیر خط صفر قرار دارد، فروشندگان در کنترل هستند. گزارش های نزدیک به خط صفر می تواند نشان دهنده معکوس شدن روند یا بازار محدود باشد. مقادیر نزدیک به 1+ نشان دهنده بازار بیش از حد خرید است در حالی که مقادیر نزدیک به 1- نشانه بازار بیش از حد فروش است.

BOP فاصله بین باز و بسته شدن نوار قیمت را بر فاصله بین بالا و پایین نوار قیمت تقسیم می کند. نتیجه اولیه متلاطم و گیج کننده به نظر می رسد، بنابراین محاسبه با یک دوره 14 روزه یا میانگین متحرکی دیگر هموار می شود. فاصله بالای یا زیر خط صفر، حد اعلای تغییر مثبت یا منفی قیمت را نشان می دهد. سیگنال‌های خرید و فروش را از طریق واگرایی‌های صعودی و نزولی با قیمت، و همچنین متقاطع‌ها از طریق خط صفر منتشر می‌کند.

سایر اندیکاتورهای حجم معاملات

  • Klinger Volume Oscillator - به روند قیمتی بلند مدت و کوتاه مدت نگاه می کند تا روندهای صعودی و نزولی را تأیید کند.
  • Negative Volume Index - ارزیابی می کند که چگونه افزایش و کاهش حجم بر حرکت قیمت در طول زمان تأثیر می گذارد.
  • On Balance Volume - انباشت یا توزیع در یک اوراق بهادار را در طول زمان محاسبه می کند. زمانی که قیمت در حال کاهش است و OBV در حال افزایش است واگرایی صعودی و زمانی که قیمت در حال افزایش است و OBV در حال کاهش است واگرایی نزولی ایجاد می کند.
  • Positive Volume index - ارزیابی می کند که چگونه افزایش و کاهش حجم بر حرکت قیمت در طول زمان تأثیر می گذارد.
  • Projected Aggregate Volume - حجم روزانه را تا یک تنظیم روزانه محاسبه می‌کند و حجم کل را برای باقیمانده جلسه پیش‌بینی می‌کند.
  • Projected Volume at Time - سشن های معاملاتی گذشته را بررسی می‌کند تا حجم آینده را در بازه‌های زمانی مشخص نشان دهد.
  • Trade Volume Index - همبستگی بین حرکت قیمت و سطوح حجم را برای ارزیابی انباشت و توزیع دنبال می کند.
  • Twiggs Money Flow – شکل دیگری از اندیکاتور Chaikin Money Flow را برای اندازه گیری انباشت و توزیع یک اوراق بهادار در طول زمان اعمال می کند.
  • Volume Chart - یک هیستوگرام حجمی را زیر هر نوار قیمت رسم می کند.
  • Volume Oscillator - با بررسی رابطه بین دو میانگین متحرک حجم به انباشت و توزیع نگاه می کند.
  • Volume Profile - مقدار فعالیت معاملاتی یک اوراق بهادار را در سطوح مختلف قیمت نشان می دهد.
  • Volume Rate of Change - درصد تغییر حجم را در یک دوره زمانی مشخص ترسیم می کند تا مشخص کند مشارکت در حال افزایش یا کاهش است.
  • Volume Underlay - هیستوگرام های حجم را در همان صفحه قیمت به جای نمایشگر جداگانه نمایش می دهد.

متداول ترین بازه زمانی برای اندازه گیری حجم کدام است؟

حجم روزانه رایج ترین چارچوب زمانی است که هنگام بحث در مورد حجم یک سهام یا جفت ارز استفاده می شود. میانگین حجم معاملات روزانه عبارت است از حجم معاملات واگرایی نزولی روزانه سهام معامله شده، به طور میانگین در طی چند روز. این کار روزهایی را که حجم معاملات به طور غیرمعمول کم یا زیاد است، مشخص می کند.

محبوب ترین اندیکاتورهای حجم کدامند؟

شاخص‌های محبوب حجم شامل سه مورد ذکر شده در بالا - حجم در تعادل (OBV)، جریان پول Chaikin و نوسانگر کلینگر - و همچنین نشانگر روند قیمت حجم و شاخص جریان پول است.

چه سیگنال های معاملاتی را می توان بر اساس حجم ارائه کرد؟

الگوهای حجمی در اندیکاتورها نشانه ای از قدرت یک روند یا احتمال افزایش یا کاهش قیمت برای یک سهام یا بخش یا حتی کل بازار است. پیشرفت در افزایش حجم به طور کلی به عنوان یک سیگنال صعودی در نظر گرفته می شود، در حالی که کاهش در حجم سنگین می تواند به عنوان یک سیگنال نزولی تفسیر شود. سقف یا کف قیمت در کاهش حجم ممکن است نشان‌دهنده یک معکوس قریب‌الوقوع در روند قیمت غالب باشد. مطالعه کنید: سیگنال فارکس تضمینی

در مورد عقب نشینی روند، چگونه می توان حجم را تفسیر کرد؟

در مورد عقب نشینی در یک سهام یا بازار، حجم باید کمتر از زمانی باشد که قیمت در جهت روند حرکت می کند. حجم پایین تر نشان می دهد که معامله گران اعتقاد زیادی به عقب نشینی ندارند و ممکن است نشان دهد که روند صعودی بازار می تواند ادامه یابد و این عقب نشینی را به یک فرصت خرید تبدیل کند.

جمع بندی

حجم ابزاری مفید برای مطالعه روندها است و همانطور که می بینید راه های زیادی برای استفاده از آن وجود دارد. دستورالعمل‌های اساسی را می‌توان برای ارزیابی قدرت یا ضعف بازار و همچنین بررسی اینکه آیا حجم، حرکت قیمت را تأیید می‌کند یا نشان می‌دهد که ممکن است یک معکوس در دست باشد، استفاده شود. گاهی اوقات از شاخص های مبتنی بر حجم برای کمک به فرآیند تصمیم گیری استفاده می شود. به طور خلاصه، در حالی که حجم ابزار دقیقی نیست، سیگنال‌های ورود و خروج را می‌توان با نگاه کردن به قیمت، حجم و شاخص حجم شناسایی کرد. منبع: زدبورس

اندیکاتور RSI چیست و چطور با کمک آن معامله کنیم؟

اندیکاتور RSI

اندیکاتور RSI یا شاخص قدرت نسبی یک نوسانگر است که به طور گسترده در تحلیل تکنیکال استفاده می‌شود. بسیاری از استراتژی‌های معاملاتی از آن به‌عنوان ابزاری برای تایید سیگنال‌های خرید یا فروش بهره می‌برند.

در این راهنما قصد داریم نحوه کار این اندیکاتور و چگونگی استفاده از آن را آموزش دهیم.

مروری بر مفهوم اندیکاتور RSI و تاریخچه آن

شاخص قدرت نسبی (RSI) که توسط جی‌ولز وایلدر (J. Welles Wilder) توسعه داده شده، یک نوسانگر مومنتوم یا پیشرو است که سرعت و تغییر حرکات قیمت را اندازه‌گیری می‌کند. RSI بین صفر تا 100 در نوسان است، به همین دلیل می‌توان آن را اسیلاتور (نوسانگر) هم نامید. به گفته وایلدر، RSI در زمانی که بالای 70 باشد، اشباع خرید و در زیر 30 اشباع فروش خواهد بود. سیگنال‌ها همچنین می‌توانند با جستجوی واگرایی‌ها و نوسانات شکست تولید شوند. RSI همچنین می‌تواند برای شناسایی روند کلی مورد استفاده قرار گیرد.

اندیکاتور RSI یک شاخص حرکتی بسیار محبوب است که در طی سال‌ها در تعدادی از مقالات، مصاحبه‌ها و کتاب‌ها نشان داده شده است. به طور خاص، کتاب کنستانس براون (Constance Brown)، تحلیل تکنیکال برای معاملات حرفه‌ای، مفهوم بازار صعودی و بازار نزولی برای محدوده RSI را ارائه می‌دهد. اندرو کاردول (Andrew Cardwell)، مربی RSI براون، واگرایی‌های مثبت و منفی را برای RSI معرفی کرد و مفهوم واگرایی را به معنای واقعی کلمه تغییر داد.

وایلدر RSI را در کتاب خود با عنوان مفاهیم جدید در سیستم‌های تکنیکال معاملات در سال 1978 نشان می‌دهد. این کتاب همچنین شامل SAR پارابولیک، میانگین برد واقعی و مفهوم حرکت جهت‌دار (ADX) است. علیرغم توسعه پیش از عصر کامپیوتر، شاخص‌های وایلدر آزمون زمان را پس معاملات واگرایی نزولی داده و بسیار محبوب هستند.

اندیکاتور RSI چگونه کار می‌کند؟

برای ساده کردن توضیح محاسبات، RSI به اجزای اصلی آن تقسیم شده است:

RS، میانگین سود و میانگین ضرر. این محاسبه RSI بر اساس 14 دوره است که وایلدر به طور پیش فرض در کتابش پیشنهاد کرد. زیان‌ها به صورت ارزش‌های مثبت بیان می‌شوند نه ارزش‌های منفی.

اولین محاسبات برای میانگین سود و ضرر متوسط، میانگین‌های ساده 14 دوره‌ای هستند:

اندیکاتور RSI

محاسبات دوم و بعد از آن بر اساس میانگین‌های قبلی و از دست دادن سود فعلی است:

اندیکاتور RSI

در نظر گرفتن مقدار قبلی به اضافه مقدار فعلی، یک تکنیک هموارسازی و مشابه روشی است که در محاسبه میانگین متحرک نمایی استفاده می‌شود. همچنین به این معنی است که مقادیر RSI با طولانی شدن دوره محاسبه دقیق‌تر خواهند بود. سایت SharpCharts از حداقل 250 نقطه داده، هنگام محاسبه مقادیر RSI خود استفاده می‌کند. یعنی برای تکرار دقیق اعداد RSI، یک فرمول به حداقل 250 نقطه داده نیاز دارد.

فرمول وایلدر RS (نسبت سود به ضرر) را نرمال کرده و آن را به یک نوسانگر تبدیل می‌کند که بین صفر تا 100 در نوسان است. در واقع، نمودار RS درست شبیه نمودار RSI است. مرحله نرمال‌سازی تشخیص را آسان‌تر می‌کند چون RSI محدود به یک بازه است. وقتی میانگین سود برابر با صفر باشد، RSI هم صفر است.

با فرض یک RSI 14دوره‌ای، یک مقدار RSI صفر به این معنی است که قیمت‌ها در تمام 14 دوره کاهش یافته و هیچ سودی برای اندازه‌گیری وجود ندارد. زمانی که میانگین ضرر برابر با صفر باشد، RSI 100 است. این به این معنی است که قیمت ها در تمام 14 دوره بالاتر رفته و هیچ ضرری برای اندازه‌گیری وجود نداشته است.

فرآیند هموارسازی بر مقادیر RSI تأثیر می‌گذارد. مقادیر RS پس از اولین محاسبه هموار می‌شوند. میانگین ضرر برابر است با مجموع ضرر تقسیم بر 14 برای اولین محاسبه. محاسبات بعدی مقدار قبلی را در 13 ضرب کرده، آخرین مقدار را اضافه و سپس کل را بر 14 تقسیم می‌کنند. این یک اثر هموارسازی ایجاد خواهد کرد.

همین امر در مورد میانگین سود نیز صدق می‌کند. به دلیل این هموارسازی، مقادیر RSI ممکن است بر اساس کل دوره محاسبه متفاوت باشد.

اندیکاتور RSI

اگر میانگین ضرر برابر با صفر باشد، وضعیت «تقسیم بر صفر» برای RS رخ می‌دهد و RSI طبق تعریف روی 100 تنظیم می‌شود. به طور مشابه، زمانی که میانگین سود برابر با صفر باشد، RSI برابر با صفر است.

اندیکاتور RSI چه چیزی را به ما می‌گوید؟

روند اولیه سهام یا دارایی ابزار مهمی برای اطمینان از درک صحیح خواندن شاخص است. به‌عنوان مثال، تحلیل‌گر معروف بازار، کنستانس براون، این ایده را ترویج کرده است که افزایش فروش در اندیکاتور RSI در یک روند صعودی، به احتمال زیاد بیشتر از 30درصد، و افزایش خرید در RSI در طول یک روند نزولی بسیار کمتر 70 درصد است.

همانطور که در نمودار زیر مشاهده می‌کنید، در طول یک روند نزولی، RSI نزدیک به سطح 50 درصد به جای 70درصد، به اوج خود می‌رسد که می‌تواند توسط سرمایه‌گذاران برای نشان دادن شرایط نزولی استفاده شود. بسیاری از سرمایه‌گذاران زمانی که یک روند قوی وجود دارد، یک خط روند افقی بین سطوح 30 تا 70 درصد اعمال می‌کنند. اصلاح سطوح اشباع خرید یا فروش، زمانی که قیمت سهام یا دارایی در یک کانال افقی بلندمدت قرار دارد اغلب غیر ضروری است.

اندیکاتور RSI

مفهوم مرتبط با استفاده از سطوح اشباع خرید یا فروش، تمرکز بر سیگنال‌های معامله و تکنیک‌هایی است که با روند مطابقت دارند. به عبارت دیگر، استفاده از سیگنال‌های صعودی زمانی که قیمت در روند صعودی است و سیگنال‌های نزولی زمانی که یک سهم در روند نزولی قرار دارد، به جلوگیری از هشدارهای کاذب زیادی که RSI می‌تواند ایجاد کند، کمک خواهد کرد.

مولفه‌های RSI

دوره پیش‌فرض RSI 14 است، اما می‌توان آن را برای افزایش حساسیت کاهش، یا برای کاهش حساسیت افزایش داد. RSI 10 روزه نسبت به 20 روزه احتمال بیشتری دارد که ناحیه اشباع خرید یا فروش برسد.

اندیکاتور RSI در زمانی که بالاتر از 70 باشد، به معنای اشباع خرید و در زمانی که زیر 30 باشد، به معنای اشباع فروش در نظر گرفته می‌شود. اما معامله‌گران کوتاه‌مدت گاهی اوقات اشباع خرید و فروش را بین بازه 20 تا 80 در نظر می‌گیرند.

ناحیه اشباع خرید و فروش

وایلدر در اندیکاتور RSI اشباع خرید را بیش از 70 و اشباع فروش را زیر 30 در نظر گرفت. نمودار زیر مک دونالد را با RSI 14روزه نشان می‌دهد. این نمودار دارای نوارهای روزانه به رنگ خاکستری با میانگین متحرک 1 روزه به رنگ صورتی است تا قیمت‌های بسته شدن را بهتر نشان دهد. (چون RSI بر اساس قیمت‌های پایانی است).

اندیکاتور RSI

سهام در اواخر جولای بیش از حد فروخته شد و در قیمت حدود 44 حمایت شد. پایین آمدن قیمت می‌تواند یک فرآیند باشد، به محض اینکه میزان اشباع فروش مشخص شد، این سهم دیگر پایین نیامد. سطوح اشباع فروش، در اواسط سپتامبر به بالای 70 حرکت کرد تا اشباع خرید تبدیل شود.

با وجود این افزایش خرید، سهام کاهشی نداشت. در عوض، رشد آن برای چند هفته متوقف شد و سپس به سمت بالا ادامه داد. قبل از اینکه سهام در نهایت در دسامبر به اوج خود برسد، سه اشباع خرید دیگر اتفاق افتاد. سه قرائت اول اشباع خرید، ادغام را پیش‌بینی می‌کرد. چهارمین با یک اوج قابل توجه مصادف شد. سپس RSI در ژانویه از اشباع خرید به اشباع فروش تغییر کرد. سهام در نهایت چند هفته بعد به 46 رسید.

مانند بسیاری از نوسانگرهای مومنتوم، مقادیر اشباع خرید و فروش برای RSI زمانی بهترین عملکرد را دارند که قیمت‌ها در یک محدوده حرکت کنند.

مانند نمودار زیر:

اندیکاتور RSI

واگرایی‌های صعودی و نزولی در اندیکاتور RSI

به گفته وایلدر، واگرایی‌ها نشان‌دهنده یک نقطه بازگشت بالقوه هستند چون جهت حرکت قیمت را تایید نمی‌کند. یک واگرایی صعودی زمانی رخ می‌دهد که نمودار سهم مورد نظر، یک روند را نشان می‌دهد، اما RSI روند مخالف با آن را نمایش خواهد داد. این موضوع نشان‌دهنده تقویت حرکت است. یک واگرایی نزولی زمانی شکل می‌گیرد که نمودار روند صعودی و RSI روند نزولی را نشان می‌دهد. RSI روند صعودی را تایید نمی‌کند و این نشان‌دهنده شتاب ضعیف است.

نمودار زیر سهام شرکت EBAY را با واگرایی نزولی در اوت تا اکتبر نشان می‌دهد. سهام در ماه‌های سپتامبر تا اکتبر به بالاترین حد خود رسید، اما RSI واگرایی نزولی را تشکیل داد. شکست بعدی در اواسط اکتبر، تضعیف حرکت را تأیید کرد.

یک واگرایی صعودی در ژانویه تا مارس رخ داد. واگرایی صعودی با حرکت eBay به پایین‌ترین سطح در ماه مارس و حفظ RSI بالاتر از پایین‌ترین حد قبلی شکل گرفت. RSI حرکت نزولی کمتری را در طول کاهش فوریه تا مارس منعکس کرد. شکست اواسط مارس، تاییدی بر بهبود حرکت بود. واگرایی‌ها زمانی قوی‌تر می‌شوند که پس از اشباع خرید یا فروش به وجود آیند.

اندیکاتور RSI

قبل از اینکه در مورد واگرایی‌ها به‌عنوان سیگنال‌های تجاری عالی هیجان زده شوید، باید توجه داشت که واگرایی‌ها در یک روند قوی گمراه‌کننده هستند. یک روند صعودی قوی می‌تواند واگرایی‌های نزولی متعددی را قبل از تحقق یک قله نشان دهد. برعکس، واگرایی‌های صعودی می‌توانند در یک روند نزولی قوی ظاهر شوند و با این حال روند نزولی ادامه داشته باشد.

نمودار زیر سهمی را با سه واگرایی نزولی و روند صعودی نشان می‌دهد. این واگرایی‌های نزولی ممکن است در مورد یک عقب‌نشینی کوتاه‌مدت هشدار دهند، اما به وضوح هیچ تغییر عمده‌ای از روند وجود ندارد.

نوسانات شکست

وایلدر همچنین نوسانات شکست را به‌عنوان نشانه‌های قوی از یک بازگشت که به‌زودی رخ می‌دهد، در نظر گرفت. نوسانات شکست مستقل از عملکرد قیمت هستند و تنها بر روی RSI برای سیگنال‌ها تمرکز می‌کنند و مفهوم واگرایی را نادیده می‌گیرند.

نوسان شکست صعودی زمانی شکل می‌گیرد که RSI به زیر 30 می‌رسد، بعد به بالای 30 می‌رود، پولبک می‌کند، بالای 30 می‌ماند و سپس بالاترین سطح قبلی خود را می‌شکند.

اندیکاتور RSI

یک نوسان شکست نزولی زمانی شکل می‌گیرد که RSI به بالای 70 حرکت کند، پولبک کند، جهش کند، از 70 فراتر نرود و سپس پایین‌ترین حد قبلی خود را بشکند.

اندیکاتور RSI

شناسه روند

کنستانس براون در تحلیل تکنیکال برای معاملات حرفه‌ای، پیشنهاد می‌کند که نوسانگرها بین 0 تا 100 حرکت نمی‌کنند. براون یک محدوده بازار صعودی و یک بازار نزولی را برای RSI مشخص کرده است.

RSI تمایل دارد بین 40 تا 90 در یک بازار صعودی (روند صعودی) با مناطق 40-50 به‌عنوان پشتیبانی در نوسان باشد. این محدوده‌ها ممکن است بسته به پارامترهای RSI، قدرت روند و نوسانات متفاوت باشد.

نمودار زیر RSI 14 هفته‌ای را برای سهم SPY در طول بازار صعودی از 2003 تا 2007 نشان می‌دهد. RSI در اواخر سال 2003 به بالای 70 رسید و سپس به محدوده بازار صعودی خود (40-90) رفت. در ژوئیه 2004 یک نزول به زیر 40 وجود داشت، اما RSI منطقه 40-50 را حداقل پنج بار از ژانویه 2005 تا اکتبر 2007 نگه داشت (فلش‌های سبز). در واقع، توجه داشته باشید که پوبلک‌ها به این منطقه، نقاط ورود کم ریسک را برای مشارکت در روند صعودی فراهم می‌کنند.

اندیکاتور RSI

از طرف دیگر، RSI تمایل دارد بین 10 تا 60 در بازار نزولی (روند نزولی) با منطقه 50-60 به‌عنوان مقاومت در نوسان باشد. نمودار زیر RSI 14 روزه را برای شاخص دلار آمریکا در طول روند نزولی آن در سال 2009 نشان می‌دهد. RSI در ماه مارس به 30 رسید تا نشان‌دهنده شروع یک محدوده خرسی (نزولی) باشد. منطقه 50-60 تا زمان شکست در دسامبر، مقاومت نشان داد.

اندیکاتور RSI

معکوس‌های منفی و مثبت

اندرو کاردول معکوس‌های مثبت و منفی را برای RSI ایجاد کرد که برعکس واگرایی‌های نزولی و صعودی است. کتاب‌های کاردول به پایان رسیده است، اما او سمینارهایی را در مورد جزئیات این روش‌ها ارائه می‌کند. قبل از بحث در مورد تکنیک معکوس، باید توجه داشت که تفسیر کاردول از واگرایی‌ها با وایلدر متفاوت است. کاردول واگرایی‌های نزولی را پدیده‌های بازار صعودی در نظر گرفت. به عبارت دیگر، واگرایی‌های نزولی بیشتر در روندهای صعودی شکل می‌گیرند. به طور مشابه، واگرایی‌های صعودی به‌عنوان پدیده‌های بازار نزولی در نظر گرفته می‌شوند که نشان‌دهنده یک روند نزولی است.

یک برگشت مثبت زمانی شکل می‌گیرد که RSI یک کف و نمودار هم کف را تشکیل می‌دهد. این پایین‌ترین سطح در اشباع فروش نیست، اما اغلب بین 30 تا 50 است. نمودار زیر نشان می‌دهد که سهام MMM یک معکوس مثبت در ژوئن 2009 شکل داده است. MMM چند هفته بعد مقاومت را شکست و RSI به بالای 70 حرکت کرد. برخلاف حرکت ضعیف‌تر، RSI پایین‌تر رفت و نمودار بالاتر از سطح قبلی خود باقی ماند و قدرت اساسی را نشان داد. در اصل، قیمت بر شتاب غلبه کرد.

اندیکاتور RSI

معکوس منفی برعکس معکوس مثبت است. RSI به سط بالاتری رفت، اما نمودار کاهش داشت. RIS همچنان در منطقه 50-70 است. نمودار زیر نشان می‌دهد که سهم استارباکس (SBUX) یک سقف پایین‌تر را تشکیل می‌دهد، همانطور که RSI یک سقف بالاتر را تشکیل داده است. حتی با وجود اینکه RSI یک سقف جدید ایجاد کرد و حرکت قوی بود، اقدام قیمت به‌عنوان سقف پایین‌تر تایید نشد. این برگشت منفی، شکست بزرگ حمایتی در اواخر ژوئن و کاهش شدید قیمت را پیش‌بینی می‌کرد.

اندیکاتور RSI

جمع‌بندی

اندیکاتور RSI به‌عنوان یک اندیکاتور همه کاره، آزمون زمان را پس داده است. علیرغم تغییرات در نوسانات و بازارها در طول سال‌ها، RSI در حال حاضر به همان اندازه که در دوران وایلدر معتبر بود، اعتبار دارد. در حالی که تفاسیر اصلی وایلدر برای درک اندیکاتور مفید است، کار براون و کاردول تفسیر RSI را به سطح جدیدی می‌برد.

وایلدر شرایط اشباع خرید را برای بازگشت آماده می‌داند، اما اشباع خرید می‌تواند نشانه‌ای از قدرت باشد. واگرایی‌های نزولی هنوز هم سیگنال‌های فروش خوبی را ایجاد می‌کنند، اما تحلیل‌گران باید مراقب روندهای قوی باشند، به‌خصوص زمانی که واگرایی‌های نزولی، واقعا طبیعی هستند.

معکوس‌های مثبت و منفی، قیمت سهم را اول و اندیکاتور را در درجه دوم قرار می‌دهند، که همان‌طور که باید باشد. واگرایی‌های نزولی و صعودی اندیکاتور را در درجه اول و اقدام قیمت را در درجه دوم قرار می‌دهد. با تأکید بیشتر بر عملکرد قیمت، مفهوم معکوس‌های مثبت و منفی تفکر ما را نسبت به نوسانگرهای حرکتی به چالش می‌کشد.

من مریم هستم و ارشد رشته فناوری اطلاعات. به شبکه و تکنولوژی خیلی علاقه دارم و در این زمینه تحصیل کردم. در بازار بورس فعالیت دارم و مدتی کار تولید محتوا انجام دادم. به همین دلیل تصمیم گرفتم از ترکیب این چند مورد وارد کار کریپتوکارنسی شم. تا اینکه با کیوسک آشنا شدم.
علاوه بر اینکه در آکادمی کیوسک مطلب می‌نویسم، دبیری بخش مقالات رو هم به عهده دارم.

بهترین تایم فریم برای واگرایی چقدر است؟

بهترین تایم فریم برای واگرایی چقدر است؟

هنگام انجام معاملات در زمینه ارزهای دیجیتال، قطعا با تایم فریم‌های مختلفی سروکار خواهید داشت. اما آیا تابه‌حال به بهترین تایم فریم برای انجام بهترین معاملات ارز دیجیتال فکر کرده‌اید؟ معامله در این معاملات واگرایی نزولی بازار ممکن است برای بسیاری از افراد کاری دشوار باشد. اگر یک تازه‌کار هستید، ممکن است نتوانید مدت‌زمان مورد نیاز برای سود مورد انتظار و خروج از معاملات در بازار ارزهای دیجیتال را تخمین بزنید. از این رو تعیین بهترین تایم فریم برای واگرایی نمودار‌های عمق بازار رمزارزها تکنیکی است که در این راستا به شما کمک می‌کند.

یکی از بهترین جنبه‌های معاملات ارز دیجیتال این است که در 24 ساعت شبانه‌روز و هفت روز هفته در دسترس تمامی فعالان این بازار است. این ویژگی به مردم سراسر دنیا بیشترین انعطاف را از نظر تجارت می‌دهد و باعث می‌شود تا در هر زمانی از روز که برای آن‌ها مناسب‌تر است معامله کنند.
با این حال، موفقیت نهایی یک معامله‌گر در بازار ارز دیجیتال به تایم فریم و تعداد دفعات استفاده از آن در معاملات استراتژیک خود بستگی دارد. به همین دلیل در این مطلب با تایم فریم، بهترین آن برای تشخیص واگرایی نمودار ارزهای دیجیتال و نیز نحوه استفاده صحیح از آن‌ها برای این کار آشنا می‌شویم.

تایم فریم چیست؟

در حالی که نام‌گذاری تایم فریم در معاملات ارز دیجیتال زیاد دقیق نیست، با این وجود می‌تواند اطلاعات کلی در مورد مفاهیمی مانند بلندمدت، میان‌مدت و کوتاه‌مدت برای تریدرهایی که از تکنیک‌های معاملاتی مختلف استفاده می‌کنند به ما بدهد. به‌عنوان مثال، برای معامله‌گران روزانه که معمولا می‌خواهند موقعیت‌های معاملاتی خود را در همان روز ببندند، دوره زمانی تایم فریم به شرح زیر است:

  • بلندمدت: این تایم فریم می‌تواند از چند ساعت تا یک جلسه معاملاتی کامل برای یک معامله‌گر روزانه متغیر باشد
  • میان‌مدت: برای یک معامله‌گر روزانه، این تایم فریم شامل یک بازه زمانی ده دقیقه تا یک ساعت است
  • کوتاه‌مدت: برای یک معامله‌گر روزانه، این تایم فریم در یک دوره کوتاه، معمولا بین چند ثانیه تا چند دقیقه انجام می‌شود

هترین تایم فریم برای واگرایی

چگونه از یک تایم فریم استفاده کنیم؟

در معاملات ارزهای دیجیتال، یک تایم فریم به هر زمان از پیش تعیین‌شده‌ای که طی آن معامله انجام می‌شود، گفته می‌شود. دقیقه‌ها، ساعت‌ها، روزها و هفته‌ها رایج‌ترین تایم فریم‌ها در نمودارهای عمق بازار هستند. بنابراین شما باید بهترین تایم فریم برای واگرایی یا تشخیص هر نشانگر دیگری را برای خود انتخاب کنید که به بهترین شکل با رویکرد معاملاتی شما سازگار باشد.

زمانی که مطالعه بازار خود را کامل کردید و مشخص کردید که می‌خواهید چه نوع معامله‌گری باشید، می‌توانید تجارت در بازار ارزهای دیجیتال را شروع کنید. همچنین با انتخاب یک تایم فریم بهینه می‌توانید با بررسی بهتر واگرایی‌ها، استراتژی خود را در یک بازه زمانی مشخص اجرا کنید.

تجزیه‌وتحلیل تایم فریم یک توانایی بسیار مهم برای معامله‌گران ارزهای دیجیتال است. این امر نیازمند خواندن نمودارها و ابداع تاکتیک‌هایی برای تشخیص واگرایی و سود بردن از تغییرات بازار است. بیشتر معامله‌گران با انتخاب یک تایم فریم طولانی‌ و کوتاه‌ شروع می‌کنند. هنگام انجام بررسی‌ چند تایم فریم، معامله‌گران معمولا از نسبت 1:4 یا 1:6 استفاده می‌کنند. به این صورت که از نمودار چهار یا شش‌ساعته به‌عنوان تایم فریم طولانی‌تر و نمودار یک‌ساعته به‌عنوان تایم فریم کوتاه‌تر کمک می‌گیرند.

چگونگی استفاده از واگرایی و ارتباط آن با تایم فریم‌ها در تحلیل رمزارزها

احتمالا در بررسی‌های تحلیل‌گران و معامله‌گران با این مفهوم برخورد کرده‌اید، اما فکر نمی‌کنم که این موضوع را با جزئیات مطالعه کرده باشید. همه می‌دانند که واگرایی‌ها به دو دسته صعودی و نزولی تقسیم می‌شوند. اما آیا می‌دانید دقیقا چند نوع واگرایی در نمودارهای عمق بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد؟ جواب سه نوع واگرایی است.

اصطلاح واگرایی بسیار رایج است و به طور گسترده در ریاضیات، فیزیک، زیست‌شناسی، زبان‌شناسی استفاده می‌شود. ماهیت آن در همه‌جا یکسان است و از لاتین “divergo” به معنای “انحراف” آمده است. در تحلیل تکنیکال، واگرایی زمانی اتفاق می‌افتد که یک شاخص و قیمت یک دارایی روندی در جهت مخالف پیش می‌گیرد.
مزیت واگرایی در تحلیل تکنیکال این است که برخلاف اکثر سیگنال‌ها، واگرایی تکنیکی پیشرو است. اصل و ماهیت این سیگنال نسبتا ساده است. به این صورت که اگر ظاهر شود، روند به‌زودی معکوس خواهد شد.

واگرایی نزولی به معنای معکوس شدن قیمت به سمت پایین و واگرایی صعودی به معنای معکوس شدن قیمت به سمت بالا خواهد بود. سیگنال واگرایی کاملا وابسته به تمامی تایم فریم‌ها است، اما مانند بیشتر سیگنال‌ها، قانون تبعیت در اینجا نیز کار می‌کند. به این معنی که واگرایی در تایم فریم‌ طولانی‌تر سیگنال قوی‌تری نسبت به تایم فریم‌ کوتاه‌تر است.
اگر در این مورد به طور مثال بخواهیم درباره بیت کوین صحبت کنیم، می‌توانیم بر اساس تجربیات متخصصان حوزه تحلیل ارزهای دیجیتال، بگویم که بهترین تایم فریم برای واگرایی بیت کوین، تایم فریم‌های 12 ساعته است.

هترین تایم فریم برای واگرایی چیست

تجزیه‌وتحلیل بهترین تایم فریم برای واگرایی در نمودار عمق بازار

با استفاده از یک خطوط روند در نمودارهای عمق بازار ارزهای دیجیتال، می‌توانید با پیداکردن یک واگرایی و سپس واردشدن به یک موقعیت در زمانی که نمودار قیمت خط روند را می‌شکند، یک ورودی پیدا کنید. این کار را می‌توانید با تجزیه‌وتحلیل چند تایم فریم یا در یک تایم فریم واحد انجام دهید.

واگرایی را می‌توان با تحلیل تایم فریم چندگانه تشخیص داد. اگر از تایم فریم بالاتری برای شناسایی جهت استفاده می‌کنید، واگرایی می‌تواند به شما کمک کند تا تغییرات موجود در روند کلی نمودار را پیدا کنید. سپس می‌توانید به بازه زمانی پایین‌تری بروید و با استفاده از تکنیک‌های خاص، مانند شکست خط روند، ورودی را پیدا کنید.

برای تشخیص بهترین تایم فریم برای واگرایی در نمودار عمق بازار باید بگوییم که سیگنال‌های واگرایی در تایم فریم‌های طولانی‌تر دقیق‌تر هستند و در این حالت شما سیگنال‌های نادرست کمتری دریافت می‌کنید. البته که این به معنای معاملات کمتر است، اما اگر فعالیت خود را به‌خوبی ساختار دهید، پتانسیل سودآوری شما می‌تواند بسیار زیاد باشد.

واگرایی در معاملات واگرایی نزولی تایم فریم‌های کوتاه‌تر بیشتر اتفاق می‌افتد، اما کمتر قابل اعتماد هستند. ما توصیه می‌کنیم که فقط در نمودارهای 1 ساعته یا بیشتر به دنبال واگرایی باشید. سایر فعالان بازار ارزهای دیجیتال از نمودارهای 15 دقیقه‌ای یا حتی کمتر استفاده می‌کنند. در این تایم فریم‌ها، تغییرات عجیب و پیچیده بسیار زیادی وجود دارند، بنابراین سعی کنید از آن دور بمانید.

تعیین بهترین تایم فریم برای واگرایی؛ الزامی برای موفقیت در معاملات

امروزه به دلیل محبوبیت ارزهای دیجیتال و سودآوری بالا در این بازار، افراد زیادی جذب انجام معاملات در بازار رمزارزها شده‌اند. اگر شما هم به این کار علاقه دارید، به احتمال زیاد واژه تایم فریم را زیاد شنیده‌اید. در معاملات ارزهای دیجیتال، یک تایم فریم به هر زمان از پیش تعیین‌شده‌ای می‌گویند که طی آن معاملات انجام می‌شوند.
از طرفی تشخیص واگرایی به شما در انجام پیش‌بینی قیمت رمزارز مورد نظر کمک می‌کند. از آنجایی که بررسی دقیق واگرایی‌ها به‌شدت به تایم فریم‌ها وابسته است، تعیین بهترین تایم فریم برای واگرایی نمودار عمق بازار، الزامی برای موفقیت در معاملات ارزهای دیجیتال برای شما است.

سخن آخر:

اگر شما واگرایی‌ها در هنگام ترید را به خوبی یاد بگرید به راحتی می‌توانید بهترین سیگنال‌های پرسود جهت ترید را پیدا کنید. اگر در بعضی از مواقع موقعیت‌های خوبی برای ترید پر سود را پیدا کرده‌اید اما به دلیل اینکه سرمایه کافی برای ترید در اختیار ندارید تنها شاهد از دست رفتن فرصت‌ها هستید. اما چه راهی برای این وجود دارد که نه ارزهای دیجیتال ارزشمندتان را از دست دهید و نه فرصت‌های طلایی بازار را؟!

دریافت وام ارز دیجیتال راه چاره شماست. برای دریافت این وام، ارزهای دیجیتال خود را وثیقه می‌گذارید و بدون این‌که آن‌ها را بفروشید، سرمایه کافی را برای ترید به دست می‌‌آورید.

باریپتو، پلتفرم ایرانی پرداخت وام ارز دیجیتال است که

  • بدون نیاز به ضامن
  • بدون کاغذبازی‌های اداری و
  • در کمتر از 24 ساعت

وام ارز دیجیتال پرداخت می‌کند. به این ترتیب، هم ارزهایتان را حفظ می‌شود و هم افسوس تریدهای طلایی به دلتان نمی‌ماند! حالا که به خوبی ارز تزوس را شناختید، وقت را تلف نکنید و با دریافت وام از باریپتو موقعیت‌های طلایی خرید و فروش این ارز را از دست ندید!

روش پیشگیری از ورود اشتباه هنگام استفاده از واگرایی‌ ها

در حالی که واگرایی‌ها ابزاری عالی برای قرار گرفتن در جعبه ابزار معاملاتی شما هستند، زمان‌هایی هست که ممکن است معاملات واگرایی نزولی خیلی زود وارد معامله شوید چرا که منتظر تاییدیه‌های بیشتر نمانده‌اید. در زیر چندین ترفند ارایه می‌گردد که با استفاده از آنها می‌توانید تاییدیه‌های بیشتری به دست آورید مبنی بر اینکه واگرایی به نفع شما کار خواهد کرد.

منتظر همگذری یک اندیکاتور بمانید

این بیش از اینکه یک ترفند باشد، یک قانون است. صرفا منتظر یک همگذری در اندیکاتور اندازه حرکت باشید. این امر نشان دهنده یک تغییر در اندازه حرکت از خرید به فروش یا معاملات واگرایی نزولی برعکس خواهد بود. دلیل اصلی پشت این موضوع آن است که شما در انتظار یک کف یا سقف هستید و اینها نمی‌توانند تشکیل شوند مگر اینکه یک همگذری ایجاد گردد.

آموزش واگرایی ها

در نمودار بالا، جفت ارز سقف‌های پایین‌تر نشان داده است در حالی که اندیکاتور استوکستیک سقف‌های بالاتر ساخته است. پس در اینجا یک واگرایی نزولی داریم و قیمت بلافاصله نزول خواهد نمود.

اما همانگونه که گفته شده، شکیبایی فضیلت است. بهتر است که منتظر بمانید تا اندیکاتور استوکستیک یک همگذری نزولی به عنوان تاییدیه این امر بسازد که جفت ارز واقعا در حال حرکت نزولی است.

آموزش واگرایی ها

بعد از چندین شمع، استوکستیک همگذری را ساخته است و روند نزولی ادامه یافته است.

نکته مهم در اینجا چیست؟ این است که فقط باید صبور باشید! سعی نکنید خیلی سریع وارد معامله شوید صرفا به این دلیل که دقیقا نمی‌دانید که اندیکاتور اندازه حرکت چه زمانی تغییر خواهد کرد! اگر صبر نداشته باشید، احتمال دارد به شدت ضرر کنید چون ممکن است یک طرف به غلبه خود بر بازار ادامه دهد!

منتظر باشید تا اندیکاتور از ناحیه اشباع خرید/اشباع فروش خارج شود

ترفند دیگر این است که منتظر باشید تا سقف‌ها و کف‌های اندازه حرکت به شرایط اشباع خرید و اشباع فروش برسند و صبر کنید تا اندیکاتور از این شرایط خارج شود.دلیل انجام این کار مشابه با این است که منتظر همگذری بمانید. وقتی که اندازه حرکت شروع به تغییر معاملات واگرایی نزولی کند، شما واقعا هیچ ایده‌ای ندارید.فرض کنید در حال نگاه کردن به یک نمودار هستید و متوجه می‌شوید که استوکستیک یک کف جدید ایجاد کرده در حالی که قیمت این کار را نکرده است.

آموزش واگرایی ها

ممکن است فکر کنید که اکنون زمان خرید است چون اندیکاتور شرایط اشباع فروش را نشان می‌دهد و واگرایی تشکیل شده است. با این حال، احتمال دارد فشار فروش قوی باقی بماند و قیمت به سقوط ادامه داده و یک کف جدید بسازد.

از آنجاییکه روند ادامه نیافته، ممکن بود ناامید شوید. در حقیقت، احتمال وقوع یک روند نزولی جدید وجود دارد زیرا جفت ارز اکنون در حال تشکیل سقف‌های پایین‌تر است و اگر آدم خیره‌سری بوده باشید، احتمالا این حرکت نزولی را نیز از دست داده‌اید.

اما اگر با صبر و حوصله منتظر تایید بیشتر برای شکل‌گیری واگرایی مانده باشید، آنگاه توانسته‌اید از زیان جلوگیری کرده و بوجود آمدن روند جدید را درک کرده باشید.

خطوط روند را بر روی خود اندیکاتورهای اندازه حرکت رسم کنید

ممکن است این کار کمی مسخره به نظر آید، چرا که شما معمولا خطوط روند را فقط روی نمودار قیمت رسم می‌کنید. اما این یک ترفند کوچک مفید است که می‌خواهیم با شما در میان بگذاریم. در هر صورت، داشتن اسلحه‌ای دیگر در غلاف ضرری ندارد، درست است؟ هرگز نمی‌دانید که چه زمانی ممکن است از آن استفاده کنید!

این ترفند به خصوص می‌تواند زمانی مفید باشد که به دنبال برگشت‌ها یا شکست‌هایی باشید که یک روند را تشکیل می‌دهند. وقتی که می‌بینید قیمت در حال پیروی از یک خط روند است، سعی کنید خط روند مشابهی را روی اندیکاتور خود رسم کنید.

آموزش واگرایی ها

ممکن است متوجه شوید که اندیکاتور نیز از خط روند پیروی خواهد کرد. اگر ببینید که هم قیمت و هم اندیکاتور اندازه حرکت خطوط روند مربوطه را می‌شکنند، این می‌تواند نشانه این باشد که قدرت از خریداران به سمت فروشندگان (یا برعکس) جابجا شده و روند می‌تواند در حال تغییر باشد.

شما تنها سه قدم تا ورود به فارکس فاصله دارید ( برای ورود روی لینک های زیر کلیک کنید):

همه چیز درباره واگرایی معمولی (Regular Divergence) و انواع آن

همه چیز درباره واگرایی معمولی (Regular Divergence) و انواع آن

گاهی در تحلیل نمودار قیمتی با استفاده از اندیکاتور، تفاوتی بین حرکت اندیکاتور و نمودار قیمتی به وجود می‌آید، که به آن واگرایی می‌گویند. واگرایی یا ( Divergence ) در تحلیل تکنیکال به معنای تناقض حرکتی بین اندیکاتور و قیمت می‌باشد.

برای مثال قیمت در نمودار یک سهام در حال افزایش، اما اندیکاتور کاهش را نشان می‌دهد. این نوع واگرایی‌ها در تحلیل تکنیکال به سه نوع واگرایی معمولی، واگرایی مخفی و واگرایی زمانی تقسیم می‌شوند، که در این مقاله قصد داریم به مفهوم واگرایی معمولی و انواع آن اشاره کنیم.

پیشنهاد مطالعه : فارکس

واگرایی معمولی (Regular Divergence) چیست؟

واگرایی معمولی ( Regular Divergence ) چیست؟

در تحلیل تکنیکال واگرایی معمولی یا ( Regular Divergence ) که با علامت ( RD ) نشان داده می‌شود، هنگامی به وجود می‌آید که قیمت در انتهای یک روند باشد و در آن هنگام جهت حرکتی اندیکاتور خلاف جهت حرکتی نمودار عمل کند.

این نوع واگرایی نشان از برگشت یا استراحت قیمت دارد، اما هیچ چیز صد درصدی در بازار وجود ندارد و ممکن است قیمت بعد از ایجاد واگرایی به حالت خنثی یا رنج در بیاید.

این نوع واگرایی در هر دو روند صعودی و نزولی تشکیل می شود و هنگام تشکیل آن باید به اندیکاتورها توجه کنیم.

پیشنهاد مطالعه : بازار روند دار

واگرایی معمولی در روند صعودی

واگرایی معمولی در روند صعودی

هنگامی واگرایی معمولی در روند صعودی به وجود می‌آید که در نمودار قیمتی شاهد تشکیل قله‌های بالاتر از یک دیگر باشیم اما در اندیکاتور متناظر با همان نقطه قله‌ای پایین‌تر از قله‌ قبلی داشته باشیم. واگرایی معمولی در روند صعودی نشان از بیشتر شدن قدرت فروشندگان و ضعف خریداران دارد.

برای گرفتن واگرایی در روند صعودی باید حتما توجه کنید که سقف دوم شکل گرفته باشد و تا زمانی که از تشکیل قله مطمئن نباشیم نمی‌توانیم بگوییم که واگرایی تشکیل شده است.

پیشنهاد مطالعه : خط روند (Trendline)

واگرایی معمولی در روند نزولی

واگرایی معمولی در روند نزولی

این نوع واگرایی در انتهای یک روند نزولی به وجود می‌آید، یعنی باید در نمودار کفی پایین‌تر از کف قبلی تشکیل شود و در همان راستا در اندیکاتور دو کف بالاتر از یک دیگر قرار گیرد. واگرایی معمولی در روند نزولی نشان از قدرت گیری خریداران نسبت به فروشندگان دارد.

باید توجه کنید که برای این که واگرایی داشته باشیم حتما باید کف دوم در نمودار تشکیل شده باشد، در غیر این صورت نمی‌توانیم سیگنالی از واگرایی دریافت کنیم.

پیشنهاد مطالعه : اندیکاتور چیست؟

اندیکاتورهای مورد استفاده برای تشخیص واگرایی معمولی

اندیکاتورهای مورد استفاده برای تشخیص واگرایی معمولی

برای تشخیص واگرایی در تحلیل تکنیکال می‌توان از اندیکاتور‌های متنوعی استفاده کرد، اما باید در نظر داشت که این اندیکاتورها پیشرو یا ( Leading ) باشند.

چند مورد از این اندیکاتور ها که در تشخیص واگرایی بسیار محبوب هستند عبارتند از: اندیکاتور MACD ، اندیکاتور RSI ، اندیکاتور Momentum ، اندیکاتور OBV ، اندیکاتور Stochastic و اندیکاتور CCI .

در مقاله قبلی یعنی مقاله (واگرایی مخفی چیست؟) به تشریح و نحوه سیگنال گیری از دو اندیکاتور MACD و RSI پرداختیم و در این جا قصد داریم به دو مورد دیگر یعنی اندیکاتور Stochastic و اندیکاتور Momentum بپردازیم.

تشخیص واگرایی معمولی در اندیکاتور Momentum

تشخیص واگرایی معاملات واگرایی نزولی معمولی در اندیکاتور Momentum

یکی دیگر از ابزارهای مفید برای تشخیص واگرایی‌ها استفاده از اندیکاتور مومنتوم می‌باشد، این اندیکاتور شاخص لحظه‌ای و حرکتی بازار را نشان می‌دهد.

نحوه تشخیص واگرایی توسط این اندیکاتور برای مثال در روند صعودی به این صورت است که دو قله در نمودار قیمتی باید بالاتر از یک دیگر باشند و در همان راستا در اندیکاتور باید دو قله پایین‌تر از یک دیگر شکل گرفته باشند، هر چه شاخصی که در اندیکاتور وجود دارد در نقاط بحرانی‌تر قرار داشته باشد، می‌توان این واگرایی را مطمئن‌تر دانست.

تشخیص واگرایی در اندیکاتور Stochastic

تشخیص واگرایی در اندیکاتور Stochastic

تشخیص واگرایی در اندیکاتور Stochastic از اهمیت و توجه بالایی نزد معامله گران برخوردار است چرا که به مومنتوم قیمت اشاره دارد و در تعیین واگرایی‌های معمولی دقت عالی دارد.

همانند اندیکاتور قبلی که توضیح داده شد هر گاه نمودار قیمتی و اندیکاتور استوک، سیگنال متضادی داشته باشند نشان از واگرایی میباشد. این واگرایی می‌تواند نشان از ضعف روند فعلی و هشداری برای بازگشت روند باشد.

نکاتی در مورد واگرایی معمولی

  • اولین مورد، که بیشتر معامله گران تازه کار آن را انجام می‌دهند، عدم تشخیص صحیح روند (صعودی یا نزولی) است که به همین دلیل ممکن است که قیمت برخلاف پیش بینی معامله گر و بر خلاف واگرایی معمولی عمل کند و معامله گر دچار ضرر شود.
  • دومین نکته که خیلی در بحث واگرایی‌ها مهم می باشد، تشخیص سقف و کف‌های اصلی در هر تایم فریم است. باید واگرایی‌ها را در سقف و کف‌های اصلی هر تایم فریم و در کنار یک دیگر بررسی کرد .
  • در واگرایی معمولی، به عنوان مثال در روند صعودی، اگر در نمودار دو سقف بالاتر از یک دیگر شکل گرفت و در اسیلاتور این دو سقف در یک راستا قرار داشت، نشان از واگرایی خفیف دارد، حال اگر در نمودار دو سقف در یک راستا تشکیل شد اما در اسیلاتور در همان راستا دو سقف پایین تر از یک دیگر شکل گرفت نشان از افت مومنتوم در بازار دارد .
  • نکته آخر این که و اگرایی همیشه منجر به تغییر روند قدرتمندی نمی‌شود و گاهی ممکن است که قیمت پس از ایجاد یک واگرایی معمولی وارد یک روند رنج شود.

جمع بندی نهایی

تشکیل واگرایی نشان از تردید معامله گران دارد و همچنین نشانه‌ای از ضعف در معاملات است. با تشکیل واگرایی می‌توان سیگنالی مبنی بر پایان روند و تغییر آن دریافت کرد، اما باید در نظر داشت که این تغییر می‌تواند به حالت ساید یا استراحت نیز عمل کند.

سیگنال واگرایی دریافت شده هر چه در تایم‌های بالاتر باشد، از اعتبار بیشتری برخوردار است. برای تشخیص واگرایی‌ها می‌توان از اندیکاتورهای مختلفی مانند: اندیکاتور RSI ، اندیکاتور MACD ، اندیکاتور CCI و دیگر اندیکاتورهایی که اشاره شد استفاده کرد .

در نهایت باید در نظر داشت که با وجود این که واگرایی معمولی نشانه‌ای از تغییر جهت حرکت بازار است، اما نباید تنها به آن اتکا کرد و آن را باید با سایر سیگنال‌های مربوطه تحلیلی ترکیب و از آن استفاده کرد.

پیشنهاد می‌شود برای درک بهتر مفهوم واگرایی معمولی و نحوه سیگنال‌گیری از آن به مقالات اندیکاتور Stochastic و اندیکاتور MACD و همچنین به ویدیو مربوطه آن در بخش ویدیوهای آموزشی فارکس مراجعه کنید.

همچنین اگر پیشنهاد یا نکته‌ای در مورد واگرایی‌ها دارید، می‌توانید با ما به اشتراک بگذارید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.